|
|
خط ۳۷: |
خط ۳۷: |
|
| |
|
| ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۰۴ش. عزیمت [[زائر|زائران]] به [[عربستان سعودی|عربستان]] را رسماً ممنوع اعلام کرد.<ref>روابط ایران و عربستان، ص۵۲-۵۷.</ref> تبلیغات اشراف هاشمی و انتشار گزارشهایی از تخریب و کشتار، در گسترش این موج مخالفت مؤثر بود.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، سند شماره ۱۰، «پیام رئیس حزب ملی حجاز به وزیر مختار ایران»، نمره ۷۱۴.</ref> | | ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۰۴ش. عزیمت [[زائر|زائران]] به [[عربستان سعودی|عربستان]] را رسماً ممنوع اعلام کرد.<ref>روابط ایران و عربستان، ص۵۲-۵۷.</ref> تبلیغات اشراف هاشمی و انتشار گزارشهایی از تخریب و کشتار، در گسترش این موج مخالفت مؤثر بود.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، سند شماره ۱۰، «پیام رئیس حزب ملی حجاز به وزیر مختار ایران»، نمره ۷۱۴.</ref> |
| | |
| | نخستین بار شوروی حکومت آل سعود را که اکنون بر سراسر نجد و حجاز حکم میراند، به رسمیت شناخت و سپس کشورهایی همچون بریتانیا، هلند، ترکیه، بلژیک، سویس و آلمان به ترتیب چنین کردند. ایران در سال ۱۹۲۹م. با تأخیر، حکومت سعودی را به رسمیت شناخت. علت این تاخیر، حملات سعودیان به مکه و مدینه و تخریب مقابر و مشاهد آن سرزمین بود.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۵۵.</ref> در محرم سال ۱۳۴۶ق. نمایندگان کشورهای اسلامی و عربی در همایش کشورهای مسلمان در مکه، قطعنامهای صادر کردند و عبدالعزیز بن عبدالرحمن را حافظ «عتبات مقدسه اسلامی» در مکه و مدینه خواندند.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۲، ص۱۶۴.</ref> وی در سال ۱۳۵۱ق./۱۹۳۹م. پس از ادغام دو پادشاهی جداگانه نجد و حجاز، پادشاهی عربستان سعودی را تأسیس کرد.<ref>کشتار مکه، ص۶۷.</ref> |
|
| |
|
| این دوره تا کنون ادامه یافته و مهمترین رویدادهای آن عبارتند از: | | این دوره تا کنون ادامه یافته و مهمترین رویدادهای آن عبارتند از: |
خط ۶۰: |
خط ۶۲: |
|
| |
|
| ===غلبه بر اشراف و تصرف حجاز=== | | ===غلبه بر اشراف و تصرف حجاز=== |
| از زمان روی کار آمدن [[فاطمیان|خلفای فاطمی]]، منطقه حجاز زیر نظر اشراف و جدا از حکومتهای مرکزی اداره میشد.<ref>جزیرة العرب، ص۱۴۸.</ref> آل سعود در سال ۱۲۱۸ق. به حجاز حمله کرده و مکه را تصرف کردند<ref>جزیرة العرب، ص۲۲۰.</ref> و در سال ۱۲۲۰ق. به مدینه هجوم بردند.<ref>عنوان المجد، ص۲۱۷.</ref> در سال ۱۲۲۸ق. با براندازی دولت اول آل سعود توسط ابراهیم پاشا، حجاز نیز از سلطه آل سعود خارج شد.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۶۷.</ref> از آن پس، مقابر و مشاهد تا اندازهای بازسازی شدند.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۱.</ref>
| | آل سعود در سال ۱۲۱۸ق. به حجاز که زیر نظر اشراف بود، حمله کرده و مکه را تصرف کردند<ref>جزیرة العرب، ص۲۲۰.</ref> و در سال ۱۲۲۰ق. به مدینه هجوم بردند؛<ref>عنوان المجد، ص۲۱۷.</ref> ولی در سال ۱۲۲۸ق. با براندازی دولت اول آل سعود توسط ابراهیم پاشا، حجاز نیز از سلطه آل سعود خارج شد.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۶۷.</ref> از آن پس، مقابر و مشاهد تا اندازهای بازسازی شدند.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۱.</ref> |
|
| |
|
| در دولت سوم آل سعود، شریف حسین به سال ۱۳۲۶ق. به عنوان شریف مکه روی کار آمد.<ref>جزیرة العرب، ص۱۵۰.</ref> پس از چندی شریف حسین خود را پادشاه عرب نامید و همین انگیزه اختلاف میان او و پادشاه نجد یعنی ملک عبدالعزیز را فراهم کرد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۰۶.</ref> عبدالعزیز در ۹ شعبان ۱۳۳۴ق./۱۹۱۶م. استقلال پادشاهی حجاز را اعلان کرد.<ref>خطط الشام، ج۳، ص۱۳۹.</ref> در سال ۱۳۳۸ق. نجدیان را از گزاردن حج بازداشت.<ref>الاسلام و الوثنیه، ص۱۱۲؛ تاریخ امراء مکة المکرمه، ص۸۱۹؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۲، ص۲۹۱.</ref> | | عبدالعزیز، دیگر بار در دولت سوم آل سعود، در سال ۱۳۳۴ق. استقلال پادشاهی حجاز را اعلان کرد<ref>خطط الشام، ج۳، ص۱۳۹.</ref> و در سال ۱۳۳۸ق. نجدیان را از گزاردن حج بازداشت.<ref>الاسلام و الوثنیه، ص۱۱۲؛ تاریخ امراء مکة المکرمه، ص۸۱۹؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۲، ص۲۹۱.</ref> |
| | ===کشتار در حجاز=== |
| | در قلمرو آل سعود، بر پایه تعالیم محمد بن عبدالوهاب، عموم مسلمانان کافر به شمار رفته و جان و مالشان مباح بود؛ مگر اینکه وارد آیین وهابیت شده و گواهی میدادند که خود و والدینشان کافر بودهاند.<ref>خلاصة الکلام، ص۲۲۹.</ref> بدین سبب، بیشتر دورههای اقتدار آل سعود با حوادث خشونتبار همراه بوده است.<ref>نک: مذکرات فیلبی فی العراق، ص۳۸۶-۳۹۰.</ref> |
|
| |
|
| حجاز از نظر اقتصادی و به ویژه سیاسی برای انگلیس اهمیت فراوانی داشت<ref>کشتار مکه، ص۵۹-۶۱.</ref>. اما انگلیسیان با نجد نیز روابط نزدیک داشتند و برای تأمین منافع دو سویه خود، به این اختلافات دامن میزدند.<ref>تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۰۹-۳۴۴.</ref> سرانجام در ذیقعده ۱۳۴۳ق./۱۹۲۴م. جلسهای به ریاست عبدالرحمن بن فیصل تشکیل شد که پادشاه، علما و رؤسای قبایل در آن حضور داشتند. در این جلسه، صلاحیت شریف حسین برای حکومت بر حجاز را مردود شمردند و با حمله به حجاز موافقت کردند.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۲، ص۲۸۹. </ref> | | شماری از این حوادث به سبب اختلاف درباره سلطه بر حجاز و مکانهای مقدس آن، در این منطقه رخ داد.<ref>نک: تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳؛ عنوان المجد، ج۱، ص۲۱۰؛ کشتار مکه، ص۶۵.</ref> یکی از نمونههای آن، کشتار مردم در طائف، در سال ۱۲۱۸ق. به دست عثمان المضایفی، سرکرده لشکر سعود بن عبدالعزیز است.<ref>عجائب الآثار، ج۲، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref> آل سعود بار دیگر، در سال ۱۳۴۳ق. در دوره ملک عبدالعزیز، به طائف حمله کرده و به کشتار مردم پرداخت.<ref>الاسلام و الوثنیة السعودیه، ص۱۱۵؛ البقیع قصة التدمیر، ص۱۰۸.</ref> این کشتار گسترده و بیرحمانه گزارش شده است.<ref>تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۷۷.</ref> |
|
| |
|
| در همین سال، ملک عبدالعزیز بر شریف حسین چیره و وارد مکه شد.<ref>جزیرة العرب، ص۲۶۳.</ref> وی در سال ۱۳۴۴ق. خود را پادشاه حجاز نامید<ref>کشتار مکه، ص۶۶.</ref> و با او بیعت کردند.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۲، ص۳۸۷.</ref> نخستین بار شوروی حکومت آل سعود را که اکنون بر سراسر نجد و حجاز حکم میراند، به رسمیت شناخت و سپس کشورهایی همچون بریتانیا، هلند، ترکیه، بلژیک، سویس و آلمان به ترتیب چنین کردند. ایران در سال ۱۹۲۹م. با تأخیر، حکومت سعودی را به رسمیت شناخت. علت این تاخیر، حملات سعودیان به مکه و مدینه و تخریب مقابر و مشاهد آن سرزمین بود.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۵۵.</ref> در محرم سال ۱۳۴۶ق. نمایندگان کشورهای اسلامی و عربی در همایش کشورهای مسلمان در مکه، قطعنامهای صادر کردند و عبدالعزیز بن عبدالرحمن را حافظ «عتبات مقدسه اسلامی» در مکه و مدینه خواندند.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۲، ص۱۶۴.</ref> وی در سال ۱۳۵۱ق./۱۹۳۹م. پس از ادغام دو پادشاهی جداگانه نجد و حجاز، پادشاهی عربستان سعودی را تأسیس کرد.<ref>کشتار مکه، ص۶۷.</ref> | | در سال ۱۲۲۰ق. مکه در محاصره آل سعود قرار گرفت و راههای ارتباطی از سوی حجاز و یمن و نجد و تهامه بسته شد و ورود کاروانهایی که غذا و نیازمندیهای مردم را فراهم میکردند، ناممکن شدو به مرگ شماری از مردم شهر انجامید.<ref>الدرر السنیه، ص۴۵.</ref> |
|
| |
|
| ===کشتار و قتل عام در حجاز=== | | ===تخریب مشاهد و مقابر=== |
| در قلمرو آل سعود، بر پایه تعالیم محمد بن عبدالوهاب، عموم مسلمانان کافر به شمار میرفتند و جان و مالشان مباح بود. از این رو، هرکه به آیین وهابیت درمیآمد، باید پس از شهادتین، گواهی میداد که خود و پدر و مادرش کافر بودهاند<ref>خلاصة الکلام، ص۲۲۹.</ref>. بدین سبب، بیشتر دورههای اقتدار آل سعود با حوادث خونین و خشونتبار همراه بوده که تفصیل آن در نوشتههای مورخان آلسعود، خواه موافقان و خواه مخالفان، آمده است.<ref>نک: مذکرات فیلبی فی العراق، ص۳۸۶-۳۹۰.</ref> شماری از این حوادث به سبب اختلاف درباره سلطه بر حجاز و مکانهای مقدس آن، در این منطقه رخ داد<ref>نک: تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳؛ عنوان المجد، ج۱، ص۲۱۰؛ کشتار مکه، ص۶۵.</ref> که کشتار طائف از نمونههای نمایان آن است. این حادثه هنگامی رخ داد که بسیاری از اهالی مکه برای ییلاق به طائف رفته بودند. پس از آن که علمای وهابی فتوای حمله به حجاز را دادند، در هفتم صفر ۱۳۴۳ق. ملک عبدالعزیز به آن سرزمین هجوم برد و مرد و زن و کودک را از دم تیغ گذراند.<ref>الاسلام و الوثنیة السعودیه، ص۱۱۵؛ البقیع قصة التدمیر، ص۱۰۸.</ref> این قتل عام به قدری گسترده و بیرحمانه بود که واکنشهایی تند را در کشورهای دیگر برانگیخت و عبدالعزیز را ناچار کرد پس از اظهار تأسف، برخی از نیروهایش را بازگرداند.<ref>تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۷۷.</ref> پیش از این در سال ۱۲۱۸ق. عثمان المضایفی، سرکرده لشکر سعود بن عبدالعزیز، به حجاز لشکر کشیده و با این که بدون مقاومت مردم وارد طائف شده بود، بسیاری را در کوچه و بازار و خانههایشان کشته و اموال آنان را به تاراج برده بود. آنان اگر چه در مکه قتل و کشتار صورت ندادند، خرابیهای بسیار به بار آوردند<ref>عجائب الآثار، ج۲، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref>. سپس این لشکرکشیها را به سمت جده ادامه دادند؛ اما با مقاومت جدی روبهرو شدند و سرانجام آن سرزمین را رها کردند.<ref>عجائب الآثار، ج۳، ص۱۱، ۴۱۵؛ الدرر السنیه، ص۴۵.</ref> افزون بر این کشتارها، شمار بسیاری از مردم مکه در محاصرههای پیش از آن، بر اثر قحطی و گرسنگی تباه شدند. در سال ۱۲۲۰ق. مکه در محاصره آل سعود قرار گرفت و همه راههای ارتباطی از سوی حجاز و یمن و نجد و تهامه بسته شد و ورود کاروانهایی که غذا و نیازمندیهای مردم را فراهم میکردند، ناممکن شد. از این روی، پس از مرگ تعدادی از مردم شهر، شریف غالب، حاکم مکه، به پذیرش صلح ناچار گشت و آیین وهابیت را به طور موقت پذیرفت.<ref>الدرر السنیه، ص۴۵.</ref> | | در لشکرکشیهای آل سعود به حجاز، کشتار و خرابیهای بسیار به بار آمد. از آن جمله ویرانی مقابر، مشاهد، مساجد و خانههای کهن بازمانده از صدر اسلام در [[مکه]] و [[مدینه]] بود.<ref>جزیرة العرب، ص۲۷۳؛ کشتار مکه، ص۵۷.</ref> ویرانی نخست به سال ۱۲۱۸ق. در مکه<ref>تاریخ امراء مکه، ص۸۱۹؛ تاریخ الجزیره، ص۳۷۸.</ref> و سال ۱۲۲۰ق. در مدینه رخ داد.<ref>تاریخ الجزیره، ص۳۷۸؛ جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص۲۲۰-۲۲۱؛ عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> |
|
| |
|
| ===تخریب مشاهد و مقابر===
| | مهمترین بناهای ویران شده به دست آل سعود در مکه، عبارتند از: |
| طی دو لشکرکشی آل سعود به حجاز، کشتار و خرابیهای بسیار به بار آمد. دردناکتر از همه، ویرانی مقابر، مشاهد، مساجد و خانههای کهن بازمانده از صدر اسلام در مکه و مدینه بود. وهابیان بدون توجه به اهمیت دینی و تاریخی این بناها، آنها را ویران کردند.<ref>جزیرة العرب، ص۲۷۳؛ کشتار مکه، ص۵۷.</ref> ویرانی نخست به سال ۱۲۱۸ق. در مکه<ref>تاریخ امراء مکه، ص۸۱۹؛ تاریخ الجزیره، ص۳۷۸.</ref> و سال ۱۲۲۰ق. در مدینه رخ داد<ref>تاریخ الجزیره، ص۳۷۸؛ جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص۲۲۰-۲۲۱؛ عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> که خشم مسلمانان را برانگیخت و همراه عواملی دیگر، زمینه سقوط آل سعود را در سال ۱۲۲۸ق. فراهم آورد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۰؛ کشتار مکه، ص۵۷.</ref> در حمله دوم به مکه و مدینه، این ویرانیها بار دیگر رخ داد.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۳۰۲. </ref> مهمترین بناهای ویران شده به دست آل سعود در مکه، عبارتند از: خانه ارقم* بن ابی ارقم که نخستین پایگاه پنهان تبلیغ توحید در صدر اسلام در دامنه کوه صفا بود؛ دارالندوه* یکی از کهنترین مکانهای مکه که به دست قصی بن کلاب برای رایزنی درباره مهمترین کارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی مکه ساخته شده بود؛ خانه حضرت خدیجه۳ در محله معروف به «حی القشاشیه» در کوچه حجر؛ خانه ابوطالب* در ابتدای منازل بنیهاشم و در چند متری زادگاه پیامبر؛ زادگاه حمزه سیدالشهداء۷ پایین مکه در محل «بازان»؛ خانه عبدالله بن جدعان* در پشت صفا و مروه که پیمان معروف «حلف الفضول*» آنجا بسته شده بود؛ زادگاه امام جعفر صادق۷ معروف به دار أبی سعید نزدیک دار العجله؛ خانه حارث بن عبدالمطلب* که انذار عشیره در آن اتفاق افتاد؛ مسجد شق القمر* موسوم به مسجد بلال حبشی که میگویند شق القمر در سال نهم بعثت در آن رخ داده است؛ مسجد ابراهیم۷ بر فراز کوه ابوقبیس.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۴۶-۱۵۸.</ref>
| | |
| | * [[خانه ارقم]]: خانه ارقم بن ابی ارقم که نخستین پایگاه پنهان تبلیغ اسلام بود و در دامنه کوه صفا قرار داشت؛ |
| | * [[دارالندوه]]: یکی از مکانهای کهن مکه که به دست قصی بن کلاب برای رایزنی درباره کارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی مکه ساخته شده بود؛ |
| | * خانه حضرت خدیجه: در محله معروف به «حی القشاشیه» در کوچه حجر؛ |
| | * [[خانه ابوطالب]]: در ابتدای منازل بنیهاشم و در چند متری زادگاه پیامبر؛ |
| | * زادگاه حمزه سیدالشهداء: پایین مکه در محل «بازان»؛ |
| | * [[خانه عبدالله بن جدعان]]: در پشت [[صفا و مروه]] که پیمان معروف [[حلف الفضول]] آنجا بسته شد؛ |
| | * زادگاه امام صادق(ع): معروف به دار أبی سعید نزدیک دار العجله؛ |
| | * [[خانه حارث بن عبدالمطلب]]: که انذار عشیره در آن اتفاق افتاد؛ |
| | * [[مسجد شق القمر]]: موسوم به مسجد بلال حبشی که میگویند شق القمر در سال نهم بعثت در آن رخ داده است؛ |
| | * مسجد ابراهیم(ع): بر فراز [[کوه ابوقبیس]].<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۱۴۶-۱۵۸.</ref> |
| | |
| | در مدینه نیز این مساجد تخریب شدند: |
|
| |
|
| در مدینه نیز این مساجد تخریب شدند: مسجد بنیعدی در دار النابغه کنار مقبره عبدالله بن عبدالمطلب؛ مسجد بنیظفر در شرق بقیع که به نظر برخی، سوره مائده در آنجا بر پیامبر نازل شد و از این رو به مسجد مائده نیز مشهور بوده است؛ مسجد دار سعد بن خیثمه در کنار مسجد قبا؛ مسجد بنیحارثه، کمی پایینتر از مسجد شیخان؛ مسجد عرفه پشت مسجد قبا؛ مسجد حمزه سیدالشهداء۷؛ مدفن نخست حمزه۷؛ مسجد بقیع در قبرستان بقیع* و غرب مدفن عقیل و همسران پیامبر۹ در امتداد دیوار غربی بقیع روبهروی قبور ائمه:؛ مسجد بنیساعده در شمال غربی مسجدالنبی؛ سکونتگاه فاطمه صغرا دختر امام حسین۷ که به مسجد تبدیل شده بود؛ مسجد ثنیة الوداع بر فراز کوه ذباب؛ مسجد علی عریضی، سکونتگاه علی بن جعفر برادر امام موسی کاظم ۷ در ۶ کیلومتری مدینه.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۳۲۸-۳۳۷.</ref>
| | * مسجد بنیعدی در دار النابغه کنار مقبره عبدالله بن عبدالمطلب؛ |
| | * مسجد بنیظفر در شرق [[بقیع]] که به نظر برخی، سوره مائده در آنجا بر [[پیامبر(ع)]] نازل شد و از این رو به مسجد مائده نیز مشهور بود؛ |
| | * مسجد دار سعد بن خیثمه در کنار [[مسجد قبا]]؛ |
| | * مسجد بنیحارثه، کمی پایینتر از مسجد شیخان؛ |
| | * مسجد عرفه پشت مسجد قبا؛ |
| | * مسجد حمزه سیدالشهداء؛ مدفن نخست حمزه؛ |
| | * مسجد بقیع در [[قبرستان بقیع]] و غرب مدفن عقیل و [[همسران پیامبر(ع)]]، در امتداد دیوار غربی بقیع روبهروی قبور ائمه(ع)؛ |
| | * مسجد بنیساعده در شمال غربی مسجدالنبی؛ |
| | * سکونتگاه [[فاطمه صغرا]] دختر [[امام حسین(ع)]] که به مسجد تبدیل شده بود؛ |
| | * مسجد ثنیة الوداع بر فراز [[کوه ذباب]]؛ |
| | * مسجد علی عریضی، سکونتگاه [[علی بن جعفر الصادق(ع)|علی بن جعفر]] برادر [[امام کاظم(ع)]] در شش کیلومتری [[مدینه]].<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۳۲۸-۳۳۷.</ref> |
|
| |
|
| افزون بر این مساجد و خانههای تاریخی، به دستور سعودیها و بر پایه آیین وهابیت، همه مقابر بلندتر از سطح زمین و گنبدها و بارگاهها، همچون بقعههای قبرستان بقیع، ویران شدند.<ref>هذه هی الوهابیه، ص۱۳۹. </ref> میگویند در حمله دوم به حجاز و پس از تصرف مکه، عبدالعزیز قصد داشت بارگاه پیامبر را نیز ویران کند؛ اما با شدت یافتن مخالفتها از این کار دست کشید.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۳۰۲.</ref> | | افزون بر این مساجد و خانههای تاریخی، به دستور سعودیها و بر پایه آیین وهابیت، همه مقابر بلندتر از سطح زمین و [[گنبد|گنبدها]] و بارگاهها، همچون بقعههای قبرستان بقیع، ویران شدند.<ref>هذه هی الوهابیه، ص۱۳۹. </ref> گفته شده در حمله دوم به حجاز و پس از تصرف مکه، عبدالعزیز قصد داشت بارگاه پیامبر را نیز ویران کند؛ اما با شدت یافتن مخالفتها از این کار دست کشید.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۳۰۲.</ref> |
|
| |
|
| ==آل سعود و حج== | | ==آل سعود و حج== |