استلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۰۵۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:استلام حجرالاسود.jpg|بندانگشتی|زائران [[خانه خدا]] در حال استلام [[حجرالاسود]].]]  
[[پرونده:استلام حجرالاسود.jpg|بندانگشتی|زائران [[خانه خدا]] در حال استلام [[حجرالاسود]].]]  


'''استلام'''، لمس كردنِ [[حجرالاسود]] و برخی از قسمت‌ها و [[اركان كعبه]] با دست یا بدن است.  
'''استلام'''، لمس كردنِ [[حجرالاسود]] و برخی از قسمت‌ها و [[اركان كعبه]] با دست یا بدن است. شماری از فقیهان، بوسیدن را جزء مفهوم اصطلاحی استلام شمرده‌اند؛ ولی بیشتر فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بوسیدن را جزء آن ندانسته‌اند.  


استلام در سیره [[رسول خدا(ص)]]، [[امامان شیعه]] و [[صحابه]] گزارش شده و در روایات مستحب شمرده شده است. استلام حجرالاسود به معنای یادآوری پیمان خدا بر توحید، نبوت پیامبر(ص) و ولایت امام علی(ع) شمرده شده و آمرزش گناهان از آثار آن دانسته شده است. از آثار استلام رکن یمانی نیز آمرزش گناهان و استجابت دعا معرفی شده است.
استلام در سیره [[رسول خدا(ص)]]، [[امامان شیعه]] و [[صحابه]] گزارش شده و در روایات مستحب شمرده شده است. استلام حجرالاسود به معنای یادآوری پیمان خدا بر توحید، نبوت پیامبر(ص) و ولایت امام علی(ع) شمرده شده و آمرزش گناهان از آثار آن دانسته شده است. از آثار استلام رکن یمانی نیز آمرزش گناهان و استجابت دعا معرفی شده است.
خط ۷: خط ۷:
==واژه شناسی==
==واژه شناسی==


واژه استلام از ریشه «س ل م»، برگرفته از سَلام به معنای درود<ref>النهایه، ج2، ص395؛ لسان العرب، ج12، ص297-298؛ مجمع البحرین، ج6، ص90، «سلم».</ref> یا سِلام به معنای سنگ است.<ref>لسان العرب، ج12، ص297- 298؛ النهایه، ج2، ص395، «سلم».</ref> بر پایه احتمال دوم، استلام در متون دینی به معنای «مسّ سِلام» یعنی رساندن دست و بدن به [[حجرالاسود]] است.<ref>ترتیب اصلاح المنطق، ص30؛ غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص42؛ لسان العرب، ج12، ص298، «سلم».</ref> شماری از واژه‌شناسان، استلام را از ریشه «ل أ م»، به معنای سپر و زره یا سِلاح<ref>غریب الحدیث، ابن سلام، ج4، ص327؛ لسان العرب، ج12، ص297، «سلم»؛ نك: رسائل المرتضی، ج3، ص275.</ref> و یا به معنای اجتماع<ref>لسان العرب، ج12، ص532-533؛ مجمع البحرین، ج6، ص90، «لام».</ref> دانسته‌اند.  
واژه استلام از ریشه «س ل م»، برگرفته از سَلام به معنای درود<ref>النهایه، ج2، ص395؛ لسان العرب، ج12، ص297-298؛ مجمع البحرین، ج6، ص90، «سلم».</ref> یا سِلام به معنای سنگ است.<ref>لسان العرب، ج12، ص297- 298؛ النهایه، ج2، ص395، «سلم».</ref> بر پایه احتمال دوم، استلام در متون دینی به معنای «مسّ سِلام» یعنی رساندن دست و بدن به [[حجرالاسود]] است.<ref>ترتیب اصلاح المنطق، ص30؛ غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص42؛ لسان العرب، ج12، ص298، «سلم».</ref>
==پیشینه استلام==
در برخی روایات دینی، نخستین استلام [[حجر الاسود|حجرالاسود]] زمانی دانسته شده که خداوند حجرالاسود را که شکل یاقوت داشت همراه [[جبرئیل]] از بهشت به زمین فرستاد و [[حضرت آدم(ع)|حضرت آدم]] آن را در آغوش گرفت و بوسید.<ref>نگاه کنید به علل الشرایع، ج2، ص425-427.</ref> بر پایه روایات دیگر جبرئیل هنگام آموزش مناسك حج به آدم و [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم]] و اسماعیل، آنان را نزد حجرالاسود آورد و گفت كه بر آن دست بمالند.<ref>علل الشرایع، ج2، ص586.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها استلام حجرالاسود در روزگار [[جاهلیت]] نیز رواج داشته است.<ref>تأویل مختلف الحدیث، ص201؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص192.</ref>


استلام، در اصطلاح فقه، لمس كردن حجرالاسود یا دیگر اجزا و [[اركان كعبه]]<ref>الشرح الكبیر، ج2، ص42؛ مجمع الفائده، ج7، ص100؛ الثمر الدانی، ص366، 368.</ref> است.  شماری از فقیهان، بوسیدن را جزء مفهوم اصطلاحی استلام شمرده‌اند؛<ref>رسائل المرتضی، ج3، ص275؛ البحر الرائق، ج2، ص572؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص543.</ref> ولی بیشتر فقیهان [[شیعه]]<ref>الاقتصاد، ص303؛ كشف الرموز، ج1، ص375؛ تحریر الاحكام، ج1، ص583؛ مدارك الاحكام، ج8، ص160.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>الام، ج2، ص186؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص49؛ المجموع، ج8، ص31.</ref> بوسیدن را جزء آن ندانسته‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص31؛ مستند الشیعه، ج12، ص63-64.</ref> عطف واژه «[[تقبیل]]» به استلام در متون و روایات آداب استلام ، همین دیدگاه را تأیید می‌كند. شماری دیگر استلام حجر را رساندن دست به آن یا بوسیدن آن تعریف كرده‌اند.<ref>جواهر الكلام، ج19، ص346.</ref>
==پیشینه استلام در روایات دینی==
بر پایه برخی روایت‌ها،<ref>نگاه کنید به علل الشرایع، ج2، ص425-427.</ref> [[حضرت آدم(ع)]] پس از هبوط به زمین، از وحشت تنهایی به خداوند شكایت كرد، خداوند [[حجرالاسود]] را به صورت یاقوت همراه [[جبرئیل]] از بهشت به زمین فرستاد. آدم(ع) چون حجر را دید و شناخت، خود را بر آن افكند و آن را در برگرفت و بوسید و 40 روز گریست، از این رو، استلام و بوسیدن حجر سنت شد.
بر پایه روایات دیگر، جبرئیل مأمور شد مناسك [[حج]] را به آدم، [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل]] بیاموزد.<ref>الكافی، ج4، ص191، 203.</ref> وی هنگام آموزش مناسك حج، آنان را نزد حجرالاسود آورد و گفت كه بر آن دست بمالند.<ref>علل الشرایع، ج2، ص586.</ref>از برخی روایت‌ها برمی‌آید كه استلام حجرالاسود در روزگار [[جاهلیت]] نیز رواج داشته است.<ref>تأویل مختلف الحدیث، ص201؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص192.</ref>
=== در سیره معصومان(ع)===
در منابع روایی شیعیان<ref>الكافی، ج4، ص404-405؛ التهذیب، ج5، ص106، 455.</ref> و اهل سنت<ref>[صحیح مسلم، ج4، ص66؛ سنن الترمذی، ج2، ص174-175؛ المستدرك، ج1، ص454.</ref> گزارش‌هایی از استلام حجر و ركن یمانی در سیره [[رسول خدا(ص)]]، [[امامان شیعه]] و [[صحابه]] در [[طواف|طواف‌های]] فریضه یا نافله آمده است. بنابر روایاتی رسول خدا(ص) حجرالاسود را سواره با عصای خویش استلام كرد و سپس عصا را بوسید.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص67-68؛ الكافی، ج4، ص429.</ref>
در منابع روایی شیعیان<ref>الكافی، ج4، ص404-405؛ التهذیب، ج5، ص106، 455.</ref> و اهل سنت<ref>[صحیح مسلم، ج4، ص66؛ سنن الترمذی، ج2، ص174-175؛ المستدرك، ج1، ص454.</ref> گزارش‌هایی از استلام حجر و ركن یمانی در سیره [[رسول خدا(ص)]]، [[امامان شیعه]] و [[صحابه]] در [[طواف|طواف‌های]] فریضه یا نافله آمده است. بنابر روایاتی رسول خدا(ص) حجرالاسود را سواره با عصای خویش استلام كرد و سپس عصا را بوسید.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص67-68؛ الكافی، ج4، ص429.</ref>


==حکم فقهی استلام ==
==مستحب بودن استلام ==


=== نظر شیعه ===
=== نظر شیعه ===
خط ۴۳: خط ۳۸:


==== سه بار بوسیدن و سجده ====
==== سه بار بوسیدن و سجده ====
برخی شافعیان<ref>المجموع، ج8، ص33، 35؛ مغنی المحتاج، ج1، ص488.</ref> و حنفیان<ref>البحر الرائق، ج2، ص572-573؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص543.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>السنن الكبری، ج5، ص75.</ref> سه بار بوسیدن و قرار دادن‌گونه و پیشانی ـ یا سجود، به تعبیر منابع روایی ـ<ref>نگاه کنید به صحیح ابن خزیمه، ج4، ص213؛ معرفة السنن و الآثار، ج4، ص51-52.</ref> بر حجرالاسود هنگام استلام را مستحب دانسته‌اند. مفاد این حدیث‌ها، سجده كردن پیامبر(ص) یا كسانی دیگر بر حجرالاسود است. در میان پیشوایان مذاهب اهل سنت، استحباب سجده بر حجرالاسود از شافعی و احمد حنبل گزارش شده است. مالك بن انس گذاشتن گونه و پیشانی را بر حجرالاسود [[بدعت]] خوانده و به پشتوانه نبود روایت‌های معتبر در این زمینه، آن را روا ندانسته است.<ref>المدونة الكبری، ج1، ص397؛ نك: المجموع، ج8، ص57؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص543.</ref>
برخی شافعیان<ref>المجموع، ج8، ص33، 35؛ مغنی المحتاج، ج1، ص488.</ref> و حنفیان<ref>البحر الرائق، ج2، ص572-573؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص543.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>السنن الكبری، ج5، ص75.</ref> سه بار بوسیدن و قرار دادن‌گونه و پیشانی ـ یا سجود، به تعبیر منابع روایی ـ<ref>نگاه کنید به صحیح ابن خزیمه، ج4، ص213؛ معرفة السنن و الآثار، ج4، ص51-52.</ref> بر حجرالاسود هنگام استلام را مستحب دانسته‌اند. استحباب سجده بر حجرالاسود از شافعی و احمد حنبل گزارش شده است. مالك بن انس گذاشتن گونه و پیشانی را بر حجرالاسود [[بدعت]] خوانده و به پشتوانه نبود روایت‌های معتبر در این زمینه، آن را روا ندانسته است.<ref>المدونة الكبری، ج1، ص397؛ نك: المجموع، ج8، ص57؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص543.</ref>


==== چسباندن شکم ====
==== چسباندن شکم ====
اندكی از فقیهان شیعه<ref>الدروس، ج1، ص398؛ جواهر الكلام، ج19، ص346-347.</ref> چسباندن شكم به حجر را مفهوم اصلی استلام شمرده و در حالت اضطرار، كشیدن دست را جایگزین آن دانسته‌اند. شماری دیگر بر آنند كه تعبیر برگرفته از حدیث‌ها كه «استلام ركن، چسباندن شكم به آن است»،<ref>الكافی، ج4، ص404.</ref> به معنای بهترین‌گونه استلام یا موردی خاص است.<ref>مجمع الفائده، ج7، ص100؛ الحدائق، ج16، ص118.</ref>  
اندكی از فقیهان شیعه<ref>الدروس، ج1، ص398؛ جواهر الكلام، ج19، ص346-347.</ref> چسباندن شكم به حجر را مفهوم اصلی استلام شمرده و در حالت اضطرار، كشیدن دست را جایگزین آن دانسته‌اند. شماری دیگر بر آنند كه تعبیر برگرفته از حدیث‌ها كه «استلام ركن، چسباندن شكم به آن است»،<ref>الكافی، ج4، ص404.</ref> به معنای بهترین‌گونه استلام یا موردی خاص است.<ref>مجمع الفائده، ج7، ص100؛ الحدائق، ج16، ص118.</ref>
 
=== استلام در هنگام ازدحام ===
فقیهان شیعه<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص256؛ تحریر الاحكام، ج1، ص583؛ الدروس، ج1، ص398.</ref> و اهل سنت<ref>المدونة الكبری، ج1، ص396-397؛ المغنی، ج3، ص395؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص548-549.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص161-163؛ سنن الترمذی، ج2، ص177؛ الكافی، ج4، ص405.</ref> در صورت فراوانی جمعیت و دشواری یا ممكن نبودن استلام، به جایگزینی روش‌های دیگر باور دارند؛ همچون: استلام با عصا یا هر چیز همانند آن، اشاره كردن به حجرالاسود، اشاره كردن به آن همراه بوسیدن دست، استقبال ركن حجرالاسود، و تكبیر یا تهلیل.<ref>مجمع الفائده، ج7، ص100-101.</ref>فقیهان شیعه، شافعی و حنفی برای جلوگیری از آزار دیگران<ref>المجموع، ج8، ص38.</ref> بر آنند كه اگر استلام در همه دورهای طواف ممكن نباشد، در آغاز و پایان آن انجام شود.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص11؛ الجامع للشرائع، ص197؛ المجموع، ج8، ص38.</ref> فقیهان شیعه<ref>تذكرة الفقهاء، ج8، ص102-103؛ الدروس، ج1، ص398.</ref> و حنفی<ref>حاشیة رد المحتار، ج2، ص543؛ البحر الرائق، ج2، ص572.</ref> در حال انبوهی طواف‌كنندگان و آزار دیدن افراد با استلام، آن را مستحب و حتی جایز ندانسته‌اند، به ویژه آن‌گاه كه به كاری حرام، مانند آمیختگی با نامحرم، بینجامد.<ref>صراط النجاة، ج3، ص168.</ref>


== احکام فرعی ==
==== استلام برای زنان ====
برخی از احکام فرعی استلام چنین است:‌
فقیهان شیعه به پشتوانه روایات،<ref>الكافی، ج4، ص405؛ من لا یحضره الفقیه، ج4، ص364.</ref> استلام را برای زنان مستحب می‌دانند. برخی از آنان در صورت انبوهی جمعیت، این كار را جایز نمی‌دانند.<ref>المقنع، ص226؛ الحدائق، ج16، ص120؛ جواهر الكلام، ج19، ص236.</ref> فقیهان شافعی نیز بر پایه روایات،<ref>السنن الكبری، ج5، ص81.</ref> استلام زنان را جز در صورت خلوت بودن پیرامون [[كعبه]] مستحب ندانسته‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص34.</ref>
* فقیهان شیعه<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص256؛ تحریر الاحكام، ج1، ص583؛ الدروس، ج1، ص398.</ref> و اهل سنت<ref>المدونة الكبری، ج1، ص396-397؛ المغنی، ج3، ص395؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص548-549.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص161-163؛ سنن الترمذی، ج2، ص177؛ الكافی، ج4، ص405.</ref> در صورت فراوانی جمعیت و دشواری یا ممكن نبودن استلام، به جایگزینی روش‌های دیگر باور دارند؛ همچون: استلام با عصا یا هر چیز همانند آن، اشاره كردن به حجرالاسود، اشاره كردن به آن همراه بوسیدن دست، استقبال ركن حجرالاسود، و تكبیر یا تهلیل.<ref>مجمع الفائده، ج7، ص100-101.</ref>
* فقیهان شیعه، شافعی و حنفی برای جلوگیری از آزار دیگران<ref>المجموع، ج8، ص38.</ref> بر آنند كه اگر استلام در همه دورهای طواف ممكن نباشد، در آغاز و پایان آن انجام شود.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص11؛ الجامع للشرائع، ص197؛ المجموع، ج8، ص38.</ref> فقیهان شیعه<ref>تذكرة الفقهاء، ج8، ص102-103؛ الدروس، ج1، ص398.</ref> و حنفی<ref>حاشیة رد المحتار، ج2، ص543؛ البحر الرائق، ج2، ص572.</ref> به پشتوانه روایات<ref>الكافی، ج4، ص405، 409؛ السنن الكبری، ج5، ص80-81.</ref> و نیز از آن رو كه خودداری از آزار دیگران واجب است،<ref>البحر الرائق، ج2، ص572.</ref> در حال انبوهی طواف‌كنندگان و آزار دیدن افراد با استلام، آن را مستحب و حتی جایز ندانسته‌اند، به ویژه آن‌گاه كه به كاری حرام، مانند آمیختگی با نامحرم، بینجامد.<ref>صراط النجاة، ج3، ص168.</ref>
* فقیهان شیعه به پشتوانه روایات،<ref>الكافی، ج4، ص405؛ من لا یحضره الفقیه، ج4، ص364.</ref> استلام را برای زنان مستحب می‌دانند. برخی از آنان در صورت انبوهی جمعیت، این كار را جایز نمی‌دانند.<ref>المقنع، ص226؛ الحدائق، ج16، ص120؛ جواهر الكلام، ج19، ص236.</ref> فقیهان شافعی نیز بر پایه روایات،<ref>السنن الكبری، ج5، ص81.</ref> استلام زنان را جز در صورت خلوت بودن پیرامون [[كعبه]] مستحب ندانسته‌اند.<ref>المجموع، ج8، ص34.</ref>
* فقیهان شیعه به پشتوانه روایات،<ref>التهذیب، ج5، ص106-107.</ref> باور دارند كسی كه دستش از مچ قطع شده باشد، می‌تواند با همان دست حجر را استلام ‌كند؛ ولی اگر دستش از مرفق قطع شده باشد، استلام را با دست دیگر خود و اگر اصلاً دست نداشته باشد، با اشاره سر انجام دهد.<ref>الجامع للشرائع، ص197؛كشف الرموز، ج1، ص375؛ شرائع الاسلام، ج1، ص244.</ref>
* به باور شماری از فقیهان شیعه، دیه كسی كه در استلام حجرالاسود به سبب انبوهی جمعیت كشته شده، از بیت المال پرداخت می‌شود.<ref>مسائل الناصریات، ص395-396.</ref>
* فقیهان شیعه به پشتوانه روایات،<ref>الكافی، ج4، ص410-411، 530.</ref> استلام [[مستجار|مُسْتَجار]]  را به شكل چسباندن شكم به آن ركن و گذاشتن گونه بر آن، همراه [[دعا|دعا كردن]] در آن‌جا پس از اتمام [[طواف]] یا در شوط پایانی طواف، مستحب دانسته‌اند.<ref>الرسائل العشر، ص231؛ تحریر الاحكام، ج1، ص584؛ جامع المقاصد، ج3، ص272.</ref> فقیهان اهل سنت نیز به پشتوانه روایات،<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص987؛ سنن ابی داود، ج1، ص423؛ السنن الكبری، ج5، ص92-93.</ref> دعا كردن در [[ملتزم|مُلْتَزَم]] (میان حجرالاسود و دَرِِ كعبه) و چسباندن بدن به آن را مستحب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج3، ص490؛ المجموع، ج8، ص258؛ البحر الرائق، ج2، ص616-617.</ref>
* در فقه شیعه<ref>نگاه کنید به كتاب الحج، ج4، ص345.</ref> و اهل سنت<ref>المجموع، ج8، ص24؛ مواهب الجلیل، ج4، ص104؛ مغنی المحتاج، ج1، ص486.</ref> این مسئله مطرح بوده كه آیا با دست كشیدن به حجرالاسود، طوافِ حج‌گزار به سبب ورود به محوطه داخلی خانه خدا، یعنی فضای بالای شاذروان، باطل می‌شود یا نه؟ شماری از فقیهان اهل سنت تصریح كرده‌اند كه حج‌گزار برای استلام حجرالاسود هنگام طواف، باید نخست روبه‌روی حجرالاسود بایستد و پس از استلام و بوسیدن آن، به جای خود بازگردد و طواف را ادامه دهد تا طواف وی باطل نشود.<ref>المجموع، ج8، ص24؛ مواهب الجلیل، ج4، ص104.</ref>


== دعاهای هنگام استلام ==
فقیهان شیعه<ref>الهدایه، ص225؛ الدروس، ج1، ص398؛ مستند الشیعه، ج12، ص63.</ref> و اهل سنت<ref>المجموع، ج8، ص30؛ المغنی، ج3، ص384؛ الشرح الكبیر، ج3، ص384.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>الام، ج2، ص186؛ الكافی، ج4، ص403.</ref> خواندن دعاهایی را هنگام استلام حجرالاسود سفارش كرده‌اند كه بیشتر در بر دارنده یاد خدا، حمد و سپاس الهی، صلوات بر پیامبر و خاندان وی، اعلان دوری و بیزاری از شیطان و نمادهای آن هستند.


همچنین فقیهان شیعه،<ref>المقنعه، ص403؛ المهذب، ج1، ص235-237؛ غنیة النزوع، ص173-174.</ref> [[مذهب شافعی|شافعی]]<ref>المجموع، ج8، ص37؛ اعانة الطالبین، ج2، ص338.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص396.</ref> به پشتوانه روایات،<ref>الكافی، ج4، ص409؛ كتاب الدعاء، ص269؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص532 .</ref> برای استلام سه ركن یمانی، شامی و غربی نیز دعاهایی را با مضامینی مانند سلام و صلوات بر پیامبر و خاندان او و درخواست قبولی اعمال حج و [[توبه]] یاد كرده‌اند
در فقه شیعه<ref>نگاه کنید به كتاب الحج، ج4، ص345.</ref> و اهل سنت<ref>المجموع، ج8، ص24؛ مواهب الجلیل، ج4، ص104؛ مغنی المحتاج، ج1، ص486.</ref> این مسئله مطرح بوده كه آیا با دست كشیدن به حجرالاسود، طوافِ حج‌گزار به سبب ورود به محوطه داخلی خانه خدا، یعنی فضای بالای شاذروان، باطل می‌شود یا نه؟ شماری از فقیهان اهل سنت تصریح كرده‌اند كه حج‌گزار برای استلام حجرالاسود هنگام طواف، باید نخست روبه‌روی حجرالاسود بایستد و پس از استلام و بوسیدن آن، به جای خود بازگردد و طواف را ادامه دهد تا طواف وی باطل نشود.<ref>المجموع، ج8، ص24؛ مواهب الجلیل، ج4، ص104.</ref>
== دعا هنگام استلام ==
شیعه و سنی، به خواندن دعاهایی هنگام استلام حجر الاسود<ref>الهدایه، ص225؛ الدروس، ج1، ص398؛ مستند الشیعه، ج12، ص63.</ref><ref>المجموع، ج8، ص30؛ المغنی، ج3، ص384؛ الشرح الكبیر، ج3، ص384.</ref> و دعاهایی در هنگام استلام رکن یمانی<ref>المقنعه، ص403؛ المهذب، ج1، ص235-237؛ غنیة النزوع، ص173-174.</ref><ref>المجموع، ج8، ص37؛ اعانة الطالبین، ج2، ص338.</ref> <ref>المغنی، ج3، ص396.</ref>سفارش کرده اند.  


== حکمت و آثار معنوی استلام ==
== حکمت و آثار معنوی استلام ==