زیارت: تفاوت میان نسخهها
←فلسفه
(←فلسفه) |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== فلسفه == | == فلسفه == | ||
بخشی از زیارتنامه پیامبر(ص) | |||
اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیاتتان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. | |||
بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢. | |||
به گفته [[عبدالله جوادی آملی]]، فقیه و مفسر شیعه، گرامیداشت و یادکرد انسانهای شایسته، نقشآفرین و متحولکنندگان تاریخ و نیز زنده نگهداشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه عشق و ارادت انسان به نیکیها است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> زیارت نمادی از محبت درونی و نشانه دینداری دانسته شده؛ چرا که بر پایه روایتی، دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر(ع) میفرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref> | به گفته [[عبدالله جوادی آملی]]، فقیه و مفسر شیعه، گرامیداشت و یادکرد انسانهای شایسته، نقشآفرین و متحولکنندگان تاریخ و نیز زنده نگهداشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه عشق و ارادت انسان به نیکیها است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> زیارت نمادی از محبت درونی و نشانه دینداری دانسته شده؛ چرا که بر پایه روایتی، دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر(ع) میفرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref> | ||
بر اساس [[زیارت پیامبر(ص)|زیارتنامه پیامبر(ص)]]، اگر در دوره زندگی پیامبر(ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر | بر اساس [[زیارت پیامبر(ص)|زیارتنامه پیامبر(ص)]]، اگر در دوره زندگی پیامبر(ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر او میآمدند، پس از درگذشت وی نیز این ارتباط ادامه دارد.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref> | ||
[[محمدتقی بهجت]]، فقیه و عارف شیعه، زیارت حرم امامان(ع) را به منزله ملاقات آنها و دیدار [[امام زمان(ع)]] دانسته است.<ref>رهتوشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref> | [[محمدتقی بهجت]]، فقیه و عارف شیعه، زیارت حرم امامان(ع) را به منزله ملاقات آنها و دیدار [[امام زمان(ع)]] دانسته است.<ref>رهتوشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۴۰: | ||
* افزایش محبت به [[اهل بیت(ع)]]<ref name=":0" /> | * افزایش محبت به [[اهل بیت(ع)]]<ref name=":0" /> | ||
* نعمتهای بهشتی؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.</ref> | * نعمتهای بهشتی؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.</ref> | ||
* | * [[شفاعت]]؛<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref> | ||
* آمرزش گناهان؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | * آمرزش گناهان؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | ||
* ایمنی از عذاب؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | * ایمنی از عذاب؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | ||
* ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref> | * ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref> | ||
* گذشتن از صراط؛<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref> | * گذشتن از صراط؛<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref> | ||
* همسایگی با [[پیامبر(ص)]].<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref> | * همسایگی با [[پیامبر(ص)]].<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref>{{پایان}} | ||
{{پایان}} | |||
== آسیبها == | == آسیبها == | ||
خط ۴۵: | خط ۵۱: | ||
=== خرافات === | === خرافات === | ||
{{اصلی|خرافه}} | |||
خرافه، به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته میشود، که ناشی از ترسهای بیاساس و پدیدههای مرموز است و به شکلهای گوناگونی در اجتماع بروز میکند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پیشرفت فکری جوامع بشری دارد. | خرافه، به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته میشود، که ناشی از ترسهای بیاساس و پدیدههای مرموز است و به شکلهای گوناگونی در اجتماع بروز میکند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پیشرفت فکری جوامع بشری دارد. | ||
مهمترین عوامل پیدایش تفکر | مهمترین عوامل پیدایش تفکر خرافی، جهل آمیخته با ترس، تقلید بدون پشتوانه عقلی و سودجویی برخی افراد دانسته شده است. | ||
=== غلو === | |||
* پیامبر | {{اصلی|غلو}}غُلُوّ، به معنای مبالغه کردن در اوصاف [[پیامبران]] و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود. در [[قرآن]] از غلو نهی شده است.<ref>مائده: ۷۷.</ref> برخی از اعتقادات غلوکنندگان چنین است: | ||
* پیامبر(ص) یا [[امامان(ع)]] جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛ | |||
* تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛ | * تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛ | ||
* معرفت و محبت اهلبیت(ع)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بینیاز میکند. | * معرفت و محبت اهلبیت(ع)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بینیاز میکند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۹: | ||
=== بدعتگذاری === | === بدعتگذاری === | ||
{{اصلی|بدعت}} | {{اصلی|بدعت}} | ||
[[بدعت]] به این | [[بدعت]] به این معنا است که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود. | ||
یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارتهایی از زیارتنامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم(ع) رسیده است. بر اساس روایتی، [[امام صادق(ع)]] کسی را که از خود دعایی افزوده بود، از این کار نهی کرد. <ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> [[شیخ عباس قمی]]، محدث شیعه نیز، افزودن برخی عبارتها به زیارات و دعاها را زیادی و خودسرانه دانسته است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref> | یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارتهایی از زیارتنامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم(ع) رسیده است. بر اساس روایتی، [[امام صادق(ع)]] کسی را که از خود دعایی افزوده بود، از این کار نهی کرد. <ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> [[شیخ عباس قمی]]، محدث شیعه نیز، افزودن برخی عبارتها به زیارات و دعاها را زیادی و خودسرانه دانسته است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۹: | ||
{{اصلی|تبرک}}تبرک در اصطلاح دینی، تیمن و برکت خواستن به واسطه انسانی است که در پیشگاه خداوند از مقام والایی برخوردار است. | {{اصلی|تبرک}}تبرک در اصطلاح دینی، تیمن و برکت خواستن به واسطه انسانی است که در پیشگاه خداوند از مقام والایی برخوردار است. | ||
دیدگاه رایج میان مسلمانان بر این است که تبرک یک کار نیک و مقبولی است. در قرآن، سنت پیامبر(ص)، سیره اهل بیت(ع) و نیز در سیره صحابه و [[تابعین]] تبرک فراوان گزارش شده است. حتی بنابر | دیدگاه رایج میان مسلمانان بر این است که تبرک یک کار نیک و مقبولی است. در قرآن، سنت پیامبر(ص)، سیره اهل بیت(ع) و نیز در سیره [[صحابه]] و [[تابعین]] تبرک فراوان گزارش شده است. حتی بنابر روایات، پیامبر(ص) به عرق پیشانی [[امام علی(ع)]] تبرک جسته است. | ||
به باور | به باور [[وهابیت|وهابیان]]، تبرک جایز نیست؛ به باور آنها تبرک یک نوع [[عبادت]] شمرده شده و از آن جایی که عبادت امری توقیفی است بنابرین تبرک تنها در مورد اموری جایز میباشد که در قرآن و روایات دلیلی بر جواز آن باشد. در موارد دیگر تبرک [[بدعت]] و غیر مشروع است. در جواب وهابیان گفته شده که در عبادت، نیت پرستش وجود دارد، اما در تبرکجویی هرگز قصد پرستش موجود متبرک در میان نیست. تبرک از اموری است که در شرع بر جواز آن دلایل فراوانی وجود دارد و بدعت ناپسند به شمار نمیرود. | ||
=== توسل === | === توسل === |