پرش به محتوا

زیارت اربعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹٬۲۶۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۵: خط ۱۵:
==جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین==
==جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین==
بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعين امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي پيامبر(ص) و عطيه عوفي بوده‌اند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنين بيان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين(ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌هاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنمي‌داشت، مگر اينکه ذکر خدا مي‌گفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نمي‌دهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه مي‌تواني جواب دهي، درحالي‌که رگ‌هاي گلوي تو را بريده‌اند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت مي‌دهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد....»<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفي''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>
بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعين امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي پيامبر(ص) و عطيه عوفي بوده‌اند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنين بيان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين(ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌هاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنمي‌داشت، مگر اينکه ذکر خدا مي‌گفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نمي‌دهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه مي‌تواني جواب دهي، درحالي‌که رگ‌هاي گلوي تو را بريده‌اند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت مي‌دهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد....»<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفي''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>
==ورود خاندان امام حسین(ع) به کربلا در روز اربعین==
ميان انديشمندان مسلمان از قدیم مناقشه ای وجود داشته است، مبنی بر این که آيا کاروان اسراي اهل بيت(ع) نيز در اربعين اول، از شام به کربلا آمدند يا خير؟ سيد بن طاووس در کتاب لهوف تصریح دارد که خاندان امام حسین(ع) همزمان با حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدند. اگر ورود جابر را بیستم صفر و چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) بدانیم می‌توان نتیجه گرفت که ورود اهل بیت امام حسین(ع) نیز در بیستم صفر بوده است. ترجمه عبارت سید بن طاووس چنين است:
خاندان امام حسين(ع) وقتي از شام برگشتند و به عراق رسيدند، از راهنما خواستند آنها را به کربلا ببرد. وقتي به قتلگاه شهدا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري و گروهي از بني‌هاشم و مرداني از آل رسول را که براي زيارت امام حسين(ع) آمده بودند، ديدند و به عزاداري شهداي کربلا، خصوصاً سالار شهيدان، پرداختند. جمعي از زنان آن منطقه نيز گرد خاندان اهل بيت جمع شدند و چند روزي در آنجا بودند و در ماتم حسين(ع)گريستند'''...'''<ref>اللهوف، ترجمه فهري، ص196</ref>
اين نظر توسط گروهي از علماي شيعه و سني تأييد شده است. اين طيف از علما يا به آمدن اهل بيت: به کربلا تصريح دارند يا به باز گردانيدن و دفن سر مطهر و مقدس امام حسين(ع)  و شهداي کربلا توسط امام سجاد(ع)  تصريح کرده‌اند. با عنايت به اينکه دفن سر مطهر امام حسين(ع)  در کربلا (در صورت صحت اين قول) قطعاً به دست حضرت امام سجاد(ع)  صورت گرفته و ورود ايشان به همراه سرهاي مطهر شهدا به کربلا نيز فقط در بيستم صفر وارد شده است، اين خود شاهدي قوي بر اين است که اهل بيت: در روز اربعين به کربلا آمدند و ريشه بزرگداشت روز اربعين نيز همين زيارت اهل بيت: است.<ref>''إعلام الوري''، ص255؛ ''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77؛ ''مثير الأحزان''، ص107؛ ''اللهوف''، ترجمه فهري، ص196.</ref>
ديدگاه برخي از علما:
1. لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن سليم ازدي، معروف به ابومخنف (م.157ق). در کتاب ''مقتل الحسين''7 تصريح به ملاقات خاندان امام حسين7 با جابر‌ بن عبد الله انصاری در کربلا مي‌کند.<ref>''مقتل ابومخنف''، ص233 و 234 </ref>
2. شيخ صدوق (381ق). آورده است: «امام سجاد7 با اهل بيت: و سرهاي مطهر شهيدان، از دمشق خارج شد و سرهاي مقدس را به کربلا بازگردانيد». <ref>''الامالي''، ص168.</ref>
3. اسفرايني (406ق). از علماي بزرگ مذهب شافعي، در مقتل خود تصريح مي‌کند که اهل بيت: بيستم صفر وارد کربلا شدند و با جابر ملاقات کردند.<ref>قاضي طباطبائي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص352؛ به نقل از: مقتل اسفرايني، ص54.</ref>
4. سيدمرتضي علم‌الهدي (436ق). مي‌نويسد: «'''ان رأس الحسين''' '''اعيد الي بدنه في کربلا»؛'''<ref>نظر ايشان در اين منابع آمده است: ''إعلام الوري''، ص255؛ ''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77؛ ''مثير الأحزان''، ص107؛ ''اللهوف''/ ترجمه فهري، ص196.</ref> «همانا سر مطهر امام حسين7 در کربلا به پيکر مقدس آن حضرت عودت داده شد». علامه مجلسي (1111ق). نيز ديدگاه سيد مرتضي را چنين نقل کرده است: «'''أَنَّ رَأْسَ الْحُسَيْنِ'''7 '''رُدَّ إِلَى بَدَنِهِ بِكَرْبَلَاءَ مِنَ الشَّامِ وَ ضُمَّ إِلَيْهِ»؛''' «سر مطهر امام حسين7 از شام به کربلا آورده شد و به بدن مطهر ملحق گرديد».<ref>''بحار الانوار''، ج44، ص199 </ref>
5. ابوريحان بيروني، محقق و رياضي‌دان شهير (440ق). در کتاب خود، ''الآثار الباقية''، چنين مي‌گويد:
'''و في العشرين رد رأس الحسين'''7 '''الى جسده حتى دفن مع جسده و فيه زيارة الاربعين و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام.'''<ref>'''''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص186؛ به نقل از: ''الآثار الباقية''، ص392.'''</ref> '''سر مقدس امام حسين'''7 '''در بيستم صفر، به جسد مطهر امام برگردانده و با پيکرش دفن گرديد. زيارت اربعين در خصوص اين روز است. اهل'''‌ '''بيت: نيز پس از مراجعت از شام، اين روز را حرمت نهادند.'''
6. شيخ طوسي (460ق). علت سنت شدن زيارت امام حسين7 در اربعين را تنها انجام مراسم تدفين سرهاي مطهر امام و ساير شهدا در کربلا مي‌داند. ابن شهرآشوب (588ق). و علامه مجلسي (1111ق). در اين باره گفته‌اند: «'''قَالَ الطُّوسِيُّ وَ مِنْهُ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ»؛''' «شيخ طوسي گفته است و از همين بابت است استحباب زيارت اربعين».<ref>ابن شهرآشوب، ''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77؛ مجلسي، ''بحار الانوار''، ج44، ص199.  </ref>
7. شيخ فتال نيشابوري (508ق). مي‌گويد: «'''خرج علي بن الحسين'''8 '''بالنسوة و رد رأس الحسين'''7 '''الى کربلا'''؛<ref>''روضة الواعظين''، ج1، ص192.</ref> «امام سجاد7 به همراه اهل‌ بيت: [از شام] خارج شدند و سر امام حسين7 را به کربلا بازگرداند».
8. فضل بن حسن طبرسي (508ق). در ''إعلام الوري بأعلام الهدي''. البته ايشان فقط نظر سيد مرتضي را نقل کرده و اظهار نظر ننموده است.<ref>''إعلام الوري''، ج1، ص477.</ref>
9. ابن‌شهر آشوب (588ق). در مناقب، اعاده سر مطهر به بدن را ذکر کرده است.<ref>''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77.البته ايشان فقط نظر سيد مرتضي را نقل کرده و اظهار نظر ننموده است.</ref>
10. سبط ابن جوزي، از علماي بزرگ اهل سنت (654ق). چنين مي‌گويد: «'''الاشهر انه رد الى کربلا فدفن مع الجسد»'''؛ «بنا بر نظر مشهورتر، سر امام حسين7 به کربلا بازگردانده شد و با پيکرش دفن گرديد». <ref>''تذكرة الخواص''، ص238.</ref>
11. ابن‌نما حلي (جعفر بن محمد، م. 645ق). ورود اهل بيت: به کربلا و ملاقاتشان با جابر را شبيه همان بياني که از لهوف سيد بن طاووس نقل کرديم، بيان کرده است... سپس مي‌گويد:
'''وَ الَّذِي عَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ مِنَ الْأَقْوَالِ أَنَّهُ أُعِيدَ إِلَى الْجَسَدِ بَعْدَ أَنْ طِيفَ بِهِ فِي الْبِلَادِ وَ دُفِنَ مَعَه.''' <ref>''مثير الأحزان''، ص107.</ref>
از ميان اقوال آنچه مورد اعتماد است، اين است که سر مطهر امام پس از چرخانيدن در شهرها به بدن امام بازگردانده شد و با آن دفن گرديد.
12. عبدالله بن محمد شبراوي، شيخ جامع ازهر قاهره، صاحب کتاب ''الاتحاف بحب الاشراف''، دو نقل درباره رأس مطهر آورده که يکي از آنها اين است: «بعد از چهل روز، سر به بدن ملحق شد».<ref>''الإتحاف''، ص127 و 180.  </ref>
13. زکريا بن محمد قزويني (1305ق). در کتاب ''عجائب المخلوقات'' چنين مي‌گويد: '''اليوم الاول منه عيد بني اميه ادخلت في رأس الحسين (رضي الله عنه) بدمشق و العشرون منه رد رأس الحسين الى جثته.''' <ref>'''به نقل از: قاضي طباطبائي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص186؛ مقرم، ''مقتل الحسين''7، ص383.'''  </ref>
اولين روز ماه صفر، عيد بني‌اميه بود؛ سر مقدس امام حسين7 در اين روز، وارد دمشق شد و در روز بيستم همين ماه، سر مبارک امام، به بدن مطهرش بازگردانده شد.
14. علامه مجلسي (1111ق). مي‌گويد: '''و المشهور بين علمائنا الامامية انه دفن رأسه مع جسده الشريف رده علي بن الحسين.'''<ref>'''''بحار الانوار''، ج45، ص145.''' </ref> بين علماي شيعه شهرت دارد که امام سجاد7، سر امام حسين7 را بازگرداند و در کنار پيکر امام دفن نمود.
15. سيدعبدالرزاق مقرم، گفته است: امام زين العابدين7 هنگامي که موافقت يزيد را دانست، از او درخواست کرد همه سرهاي مطهر را به وي تحويل دهد. يزيد درخواست امام را پذيرفت و سر مطهر امام حسين7 را همراه سر شهداي اهل بيت: تحويل داد. امام هم آنها را به بدن‌هاي مطهرشان ملحق ساخت. سپس ايشان در اين زمينه ديدگاه چند نفر از علما را نقل کرده و از ملحق شدن سر مطهر امام حسين7 به بدن شريفش در کربلا دفاع نموده و ديگر اقوال را رد کرده است. <ref>''مقتل الحسين''7، ص383. </ref> 
16. شهيد سيدمحمدعلي قاضي طباطبائي، در کتاب ''تحقيق درباره اولين'' ''اربعين'' ''حضرت سيدالشهدا7'' ـ که از جمله کتاب‌هاي مهمي است که در مورد اربعين به صورت مبسوط و تحقيقي نگاشته شده است ـ بيش از 570 کتاب را بررسي مي‌کند و به تأليف اين کتاب مبادرت مي‌ورزد. مرحوم قاضي با اقامه دلايل و ارائه مستندات فراوان معتقد است:
امام زين العابدين7، به همراه خاندان حضرت اباعبدالله7، در اولين اربعين شهادت امام حسين7، هنگام بازگشت از شام، وارد کربلا شدند و پس از اقامه عزا براي شهداي کربلا، به سوي مدينه عزيمت کردند. <ref>قاضي طباطبائي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص184 ـ 186. </ref>
اما بسياري از علماي شيعه، آمدن کاروان اسرا به کربلا را در روز اربعين و دفن سر مطهر در آن روز ذکر نکرده‌اند؛ بلکه معتقدند در چنين روزي کاروان اسرا وارد مدينه شده‌اند. شيخ مفيد در ''مسار الشيعة''، که در مورد ايام تولد و درگذشت ائمه اطهار: است، روز اربعين را همان روزي دانسته است که حرم امام حسين7، از شام به سوي مدينه مراجعت کردند و معتقد است: «همان روز هم جابر بن عبدالله، براي زيارت  امام حسين7 وارد کربلا شد».<ref>''مسار الشيعة''، ص46.</ref> شيخ طوسي در کتاب ''مصباح المتهجد''، ذيل ماه صفر، روز بيستم صفر (اربعين) را همان زماني مي‌داند که حرم امام حسين7، يعني کاروان اسرا، از شام به مدينه بازگشتند و جابر بن عبدالله انصاري از مدينه به کربلا رسيد تا به زيارت قبر امام حسين7 نايل شود و او، نخستين کسي است که قبر آن حضرت را زيارت کرد. سپس متن زيارت اربعين را با سند، به نقل از حضرت امام صادق7، آورده است که با جمله «'''السَّلَامُ عَلَى وَلِيِّ الله وَ حَبِيبِهِ السَّلَامُ عَلَى خَلِيلِ الله وَ نَجِيبِهِ...»''' آغاز مي‌شود. وي معتقد است که اين همان زيارت اربعين است که امام حسن عسکري7 آن را از نشانه‌هاي مؤمن شمرده است.<ref>''مصباح المتهجد''، ج2، ص787 و 788. </ref> کفعمي (ابراهيم بن علي عاملي، م.905ق). نيز همين نظر را دارد.<ref>کفعمي، ''المصباح''، ص510.  </ref>
اما ابن طاووس، (علي بن موسي، 664ق). با وجود اينکه در کتاب ''لهوف'' آمدن کاروان اسرا به کربلا و ديدار جابر و اقامه عزا براي اباعبدالله الحسين7 را با جزئيات کامل و دقيق بيان کرده، در کتاب ديگرش، ''الإقبال بالأعمال الحسنة''، درباره آمدن اسرا به کربلا ترديد کرده است. ايشان با اشاره به دو ديدگاه متفاوت شيخ طوسي که در کتاب ''مصباح المتهجد'' گفته است: «خاندان امام حسين7 در روز بيستم صفر، همراه مولايمان علي بن الحسين8 به مدينه رسيدند» و در غير کتاب مصباح که معتقد است: «خاندان امام هنگام بازگشت از شام، در بيستم صفر به کربلا رسيدند»، هر دو قول را بعيد دانسته است؛ به دليل اينکه عبيدالله بن زياد (لعنة الله عليه) پس از واقعه کربلا به يزيد نامه نوشت و ماجراي کربلا و شهادت امام را بيان نمود و از ايشان کسب تکليف کرد که اسرا را به شام بفرستد يا نه و ايشان صبر کرد تا جواب نامه يزيد آمد. بنابراين خود اين رفت و برگشت نامه، بيست روز يا بيشتر وقت لازم دارد. همچنين وقتي اسرا به شام وارد شدند، به نقلي، يک ماه در محلي که حفاظي از سرما و گرما نداشت، اقامت کردند. اقتضاي اين مطلب آن است که اسراي کربلا، بيش از چهل روز از شهادت امام حسين7 طول کشيده تا به کربلا يا مدينه برسند. بنابراين عبور اسرا از کربلا هر چند ممکن است، اما در بيستم صفر نبوده است؛ چراکه معروف است که خاندان امام حسين7 با جابر ملاقات کردند. اگر جابر از حجاز براي زيارت امام7 آمده باشد، قطعاً او نيز تا از شهادت امام7 خبردار شود و به کربلا بيايد، بيش از چهل روز وقت لازم دارد.<ref>ابن طاووس، ''اقبال الاعمال''، ج3، ص101. در برخي مطالب از سخنان آقاي فاضل استرآبادي استفاده شده است. فاضل «تحليل مبناي تاريخي اربعين حسيني»، ''مجموعه مقالات اربعين''، ص215؛ مجله اخبار شيعيان، فروردين 1386، شماره 17 (گزيده سخنراني آيت‌آلله محمد فاضل استرآبادي)، سر قداست اربعين حسيني.  </ref>
اين نظر توسط انديشمندان ديگري همچون علامه مجلسي،<ref>''بحار الانوار''، ج98، ص334 ـ 336.</ref> محدث نوري (1254ـ 1320ق)<ref>''چشم‌اندازي به تحريفات عاشورا'' (لؤلؤ و مرجان)، ص232 ـ 243.</ref> شيخ عباس قمي<ref>''منتهي الآمال''، ص817.</ref> و... تقويت شده است. حتي برخي از علما ورود کاروان اسرا را به کربلا در اربعين اول محال دانسته‌اند. <ref>شعراني، ''دمع السجوم ترجمه نفس المهموم''، ص430. ايشان گفته است: «رسيدن اهل بيت: روز بيستم به كربلا عادتاً محال است، با مسافتي كه ميان كوفه و شام است و مدّتي كه در شام ماندند.</ref>
<br />
==فضيلت پياده‌روي براي امور عبادي و معنوي==
تشرف پياده به زيارت ائمه معصوم(ع) نيز در روايات تأکيد شده است. بر پايه روايتي، امام صادق(ع) فرمود: '''مَنْ زار أميرالمؤمنين'''7 '''ماشياً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً و عُمْرةً فَأِنْ رَجَعَ ماشِياً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَينِ و عُمْرِتَين.'''<ref>''تهذيب الأحكام''، ج6، ص21. </ref> هرکس اميرالمؤمنين علي(ع) را با پاي پياده زيارت کند، خداوند براي هر گام او ثواب حج و عمره مي‌نويسد، اگر با پای پیاده برگردد، خداوند برای هر گام او (ثواب) دو حج و دو عمره می‌نویسد.
همچنين زيارت امام رضا(ع) با پاي پياده، سابقه‌اي طولاني دارد. برخي از علما، بزرگان، فرمانفرمايان، در طول تاريخ، به زيارت امام رضا(ع) تشرف یافته‌اند؛ مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال 1009قمري از اصفهان عزم مشهد کرد و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي‌الرضا(ع) رفت.<ref>عالم آراي عباسي، ص425.</ref>
==فضیلت پیاده‌روی در زیارت اربعین==
==فضیلت پیاده‌روی در زیارت اربعین==
<br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين ع (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پياده‌روي براي زيارت امام حسين ع وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشيعة''، ج14، ص439. </ref> مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج10، ص262.</ref> اين بحث را با چهار عنوان پيگيري مي‌کنيم:
<br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين ع (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پياده‌روي براي زيارت امام حسين ع وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشيعة''، ج14، ص439. </ref> مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج10، ص262.</ref> اين بحث را با چهار عنوان پيگيري مي‌کنيم:
۱٬۷۸۰

ویرایش