|
|
خط ۳۳: |
خط ۳۳: |
| ==نویسنده== | | ==نویسنده== |
| {{اصلی|ابن عساکر}} | | {{اصلی|ابن عساکر}} |
| امین الدین ابوالیمن عبدالصمد بن عبدالوهاب بن ابیالبرکات بن حسن بن عساکر دمشقی شافعی، معروف به ابن عساکر، در دمشق زاده شد.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۴؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۹۵-۳۹۶.</ref> وی از عموزادگان ابن عساکر، صاحب تاریخ دمشق، است.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> آموختن فقه و روایت را نزد ابن قدامه مقدسی (م.۶۲۰ق.)، مجد الدین قزوینی (م.۶۲۲ق.)، ابوالقاسم صرصری (م.۶۲۶ق.) و جدش ابوالبرکات بن عساکر (م.۶۲۷ق.) آغاز کرد.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۴؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳.</ref> در ۲۰ سالگی عازم بغداد شد و از استادان نامی آن دیار بهره برد و در سال ۶۴۱ق. از ابن نجار (م.۶۴۳ق.) اجازه روایت الدرة الثمینة فی اخبار المدینه را گرفت. (ص۴۶-۴۷) در سال ۶۳۵ق. برای حج از بغداد راهی حجاز شد و از آنجا به شام بازگشت و از دانشمندان بزرگ دمشق، حمات، حلب، و حِمْص همچون ابوالوفاء (م.۶۴۱ق.) (نک: ص۱۷۵)، علمالدین سخاوی (م.۶۴۳ق.) (نک: ص۱۷۵) و شمسالدین دمشقی (م.۶۴۸ق.) (ص۶۷) بهرهگرفت. بار دیگر به بغداد رفت و از آنجا به مصر سفر کرد.
| | عبدالصمد بن عبدالوهاب بن عساکر دمشقی شافعی، معروف به ابن عساکر، (متولد [[دمشق]]<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۴؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۹۵-۳۹۶.</ref>) از عموزادگان ابن عساکر، صاحب تاریخ دمشق، است.<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> وی پس از تحصیل در شهر دمشق<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۴؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳.</ref> در ۲۰ سالگی عازم بغداد شد و از استادان نامی آن دیار بهره برد. ازجمله از ابن نجار (م.۶۴۳ق.) اجازه روایت الدرة الثمینة فی اخبار المدینه را گرفت. (ص۴۶-۴۷) سپس به [[شام]] و [[مصر]] مسافرت کرد و در نبرد دمیاط حضور یافت. پس از نبرد به حجاز سفر کرد و باقی عمر خود را نزدیک ۴۰ سال در [[مکه]] و [[مدینه]] گذراند.<ref>العبر، ج۳، ص۳۶۲؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۹۶.</ref> و در آنجا به تدریس علوم دینی پرداخت.<ref>ملء العیبه، ص۱۴۷، ۱۹۳.</ref> [[محمد بن احمد مطری]]، نویسنده [[التعریف بما آنست الهجره]]، از شاگردان اوست.<ref>التعریف، ص۱۰؛ التحفة اللطیفه، ج۴، ص۳۶۲.</ref> |
| | |
| در مدت اقامتش در مصر، در نبرد صلیبی هفتم معروف به دمیاط شرکت کرد و مجروح شد.<ref>ملء العیبه، ص۲۱۳-۲۱۹.</ref> پس از نبرد به سال۶۴۸ق. به حجاز سفر کرد و باقی عمرخود را نزدیک ۴۰ سال در مکه و مدینه گذراند.<ref>العبر، ج۳، ص۳۶۲؛ شذرات الذهب، ج۵، ص۳۹۶.</ref> از احوال شخصی او گزارشی دیگر در دست نیست.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۳-۲۳۴؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۲-۴۳۳.</ref> وی در این کتاب از ۶۵ تن روایت کرده که از ۱۸ تن آنان اجازه گزارش حدیث دارد. (ص۲۶-۳۷، «مقدمه»)
| |
| | |
| ابن عساکر نزد مردم مصر، یمن و شام محبوبیت داشت و حکمرانان این سرزمینها از او دعوت کردند؛ اما درخواست آنان را نپذیرفت و حجاز را ترک نکرد.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۳، ص۲۵۸؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۴؛ عقد الجمان، ص۳۶۷.</ref> او مدرّس علوم دینی بود و وصف مجالس فراوان درسش که در کتاب ملء العیبه آمده، نشان از توفیق او در تدریس و شاگردپروری دارد.<ref>ملء العیبه، ص۱۴۷، ۱۹۳.</ref> محمد بن احمد مطری، نویسنده التعریف بما آنست الهجره، کتابی مستقل در موضوع مدینه، از شاگردان اوست.<ref>التعریف، ص۱۰؛ التحفة اللطیفه، ج۴، ص۳۶۲.</ref>
| |
| | |
| نگاشتههای ابن عساکر فراوان است؛ از جمله حاشیه بر الدرة الثمینه<ref>التعریف، ص۵۶.</ref> و غزوة دمیاط.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۴؛ التاریخ و المورخون، ص۵۱.</ref> او در سال ۶۸۶ق.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۳، ص۲۵۸؛ العبر، ج۳، ص۳۶۲؛ العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳.</ref> یا ۶۸۷ق.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۳۴؛ السلوک، ج۲، ص۲۰۹.</ref> درگذشت و در بقیع پشت قبة العباس به خاک سپرده شد.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۴۳۳؛ التحفة اللطیفه، ج۵، ص۳۶۲-۳۶۳.</ref>
| |
|
| |
|
| == اهمیت کتاب == | | == اهمیت کتاب == |