پرش به محتوا

امهات المؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۶۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
[[حضرت خدیجه|خدیجه]] دختر [[خویلد|خُوَیْلد]]، [[سوده]] دختر [[زمعه|زَمْعه]]، [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]]، [[حفصه|حَفْصه]] دختر [[عمر]]، [[ام ‌سلمه|اُم ‌سلمه]] دختر [[ابوامیه|ابواُمَیّه]]، [[ام ‌حبیبه|اُم ‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]]، [[زینب بنت خزیمه|زینب]] دختر [[خزیمه|خُزَیمَه]]، [[زینب بنت جحش|زینب]] دختر [[جحش|جَحْش]]، [[جویریه|جُوَیْریه]] دختر حارث، [[صفیه]] دختر [[حیی بن اخطب|حُییّ بن اخطب]]، و [[میمونه|مَیمونَه]] دختر حارث، به اجماع مسلمانان صاحبان این لقب‌  یعنی امهات المومنین هستند.<ref>الاستیعاب، ج‏1، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص40.</ref>
[[حضرت خدیجه|خدیجه]] دختر [[خویلد|خُوَیْلد]]، [[سوده]] دختر [[زمعه|زَمْعه]]، [[عایشه]] دختر [[ابوبکر]]، [[حفصه|حَفْصه]] دختر [[عمر]]، [[ام ‌سلمه|اُم ‌سلمه]] دختر [[ابوامیه|ابواُمَیّه]]، [[ام ‌حبیبه|اُم ‌حبیبه]] دختر [[ابوسفیان]]، [[زینب بنت خزیمه|زینب]] دختر [[خزیمه|خُزَیمَه]]، [[زینب بنت جحش|زینب]] دختر [[جحش|جَحْش]]، [[جویریه|جُوَیْریه]] دختر حارث، [[صفیه]] دختر [[حیی بن اخطب|حُییّ بن اخطب]]، و [[میمونه|مَیمونَه]] دختر حارث، به اجماع مسلمانان صاحبان این لقب‌  یعنی امهات المومنین هستند.<ref>الاستیعاب، ج‏1، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص40.</ref>
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref name=":0" /> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref name=":1" /> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref name=":2" /> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref name=":3" /> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref name=":4" /> او نخستین زن مسلمان بود.<ref name=":5" /> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref name=":6" />  
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref name=":0">الطبقات، ج‏8، ص174؛ الاستیعاب، ج‏1، ص35.</ref> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref name=":1">انساب الاشراف، ج‏1، ص98؛ الصحیح من سیرة النبی، ج‏2، ص115.</ref> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref name=":2">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص188؛ اسد الغابه، ج‏6، ص80.</ref> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref name=":3">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص190؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1819.</ref> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref name=":4">الاستیعاب، ج‏4، ص1821؛ الاصابه، ج‏8، ص101.</ref> او نخستین زن مسلمان بود.<ref name=":5">تاریخ طبری، ج‏2، ص309؛ البدء و التاریخ، ج‏5، ص71.</ref> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref name=":6">اعلام الوری، ج‏1، ص53؛ امتاع الاسماع، ج‏1، ص45؛ نساء النبی، ص49-50.</ref>  


===سوده دختر زمعه===
===سوده دختر زمعه===
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref name=":7" />  سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref name=":8" /> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref name=":9" />  
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref name=":7">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref>  سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref name=":8">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref name=":9">تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>  


وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref name=":10" />  
وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref name=":10">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>  


===عایشه دختر ابوبکر===
===عایشه دختر ابوبکر===
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref name=":11" /> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref name=":12" /> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref name=":13" />   
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref name=":11">سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref name=":12">السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref name=":13">انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref>   


===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref name=":14" />  همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref name=":15" /> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref name=":16" />  
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref name=":14">انساب الاشراف، ج‏10، ص200؛ اعلام النبوه، ص213.</ref>  همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref name=":15">الطبقات، ج8، ص73؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص164.</ref> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref name=":16">الطبقات، ج‏8، ص76؛ الاصابه، ج8، ص343.</ref>  


===حفصه دختر عمر===
===حفصه دختر عمر===
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] به همسری پیامبر درآمد.<ref name=":17" /> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref name=":18" /> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref name=":19" /> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref name=":20" />  
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] به همسری پیامبر درآمد.<ref name=":17">الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref name=":18">الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref name=":19">انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref name=":20">صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>  


===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref name=":21" /> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref name=":22" />  
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref name=":21">الطبقات، ج‏8، ص77؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص438.</ref> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref name=":22">الطبقات، ج‏8، ص77؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص165.</ref>  


===زینب دختر خزیمة بن حارث===
===زینب دختر خزیمة بن حارث===
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref name=":23" /> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref name=":24" />  
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref name=":23">تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص429؛ الاصابه، ج‏8، ص157.</ref> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref name=":24">نساء النبی، ص135؛ همسران رسول خدا، ص25.</ref>  


===زینب دختر جحش===
===زینب دختر جحش===
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref name=":25" /> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref name=":26" /> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref name=":27" />  
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref name=":25">همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref name=":26">الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref name=":27">الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>  


===جویریه دختر حارث===
===جویریه دختر حارث===
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28" /> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29" />  
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28">انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29">المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  


===صفیه دختر حیی بن اخطب===
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید.<ref name=":30" /> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید.<ref name=":30">تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.


===میمونه دختر حارث===
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31" /> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32" />  
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31">الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32">الاصابه، ج1، ص87.</ref>  


جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33" />  
جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33">الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  


==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
==احکام اختصاصی همسران پیامبر==
خط ۵۱: خط ۵۱:
2. لزوم حفظ شؤون ویژه همسری پیامبر(ص) و یکسان نبودن شان و جایگاه آنان با جایگاه دیگر زنان.<ref>جامع البیان، ج‏22، ص3؛ نمونه، ج‏17، ص288؛ المیزان، ج‏16، ص308.</ref>  
2. لزوم حفظ شؤون ویژه همسری پیامبر(ص) و یکسان نبودن شان و جایگاه آنان با جایگاه دیگر زنان.<ref>جامع البیان، ج‏22، ص3؛ نمونه، ج‏17، ص288؛ المیزان، ج‏16، ص308.</ref>  


3. وجوب پرده‌نشینی و بیرون نشدن از خانه، مگر برای کارهای لازم.<ref>مجموعه آثار، ج19، ص498.</ref> به پشتوانه همین فرمان بود که‌ ام سلمه، عایشه را از همراهی با [[طلحه]] و [[زبیر]] نهی کرد و سوده حتی حاضر نشد پس از رسول خدا [[حج مستحب]] بگزارد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص180؛ الاحتجاج، ج‏1، ص167.</ref>
3. وجوب پرده‌نشینی و بیرون نشدن از خانه، مگر برای کارهای لازم.<ref>مجموعه آثار، ج19، ص498.</ref>


4. داشتن حجاب ویژه؛ بدین معنا که آنان باید با نامحرمان از پشت پرده سخن گویند.<ref>نمونه، ج‏17، ص401.</ref>  
4. داشتن حجاب ویژه؛ بدین معنا که آنان باید با نامحرمان از پشت پرده سخن گویند.<ref>نمونه، ج‏17، ص401.</ref>  
خط ۵۸: خط ۵۸:


6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص).  
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص).  
بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایت‌هایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانسته‌اند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند،<ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت می‌دانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref> اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر می‌دهد و آنان را در عین آلوده شدن قلب‌هایشان به گناه، به [[توبه]] فرامی‌خواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال می‌زند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد.


==مهریه زنان پیامبر==
==مهریه زنان پیامبر==
خط ۷۳: خط ۷۱:


بر پایه بعضی از تفاسیر، از شرایط یاد شده در این آیات، رضایت دادن همسران به نحوه تقسیم رسول خدا بود. بر این اساس، پیامبر(ص) همسران خود را به دو دسته قسمت کرد: دسته‌ای که نباید توقع زمان‌بندی منظم می‌داشتند (ارجائی) که عبارت بودند از سوده، جویریه، صفیه، میمونه، و‌ ام حبیبه؛ و دسته‌ای که ایشان با زمان‌بندی مساوی نزد آنان می‌رفت (ایوائی) که عبارت بودند از عایشه، حفصه، ‌ام سلمه، و زینب‏ دختر جحش.<ref>مجمع البیان، ج‏8، ص574؛ تفسیر شاهی، ج‏2، ص401.</ref>  
بر پایه بعضی از تفاسیر، از شرایط یاد شده در این آیات، رضایت دادن همسران به نحوه تقسیم رسول خدا بود. بر این اساس، پیامبر(ص) همسران خود را به دو دسته قسمت کرد: دسته‌ای که نباید توقع زمان‌بندی منظم می‌داشتند (ارجائی) که عبارت بودند از سوده، جویریه، صفیه، میمونه، و‌ ام حبیبه؛ و دسته‌ای که ایشان با زمان‌بندی مساوی نزد آنان می‌رفت (ایوائی) که عبارت بودند از عایشه، حفصه، ‌ام سلمه، و زینب‏ دختر جحش.<ref>مجمع البیان، ج‏8، ص574؛ تفسیر شاهی، ج‏2، ص401.</ref>  
==همسران پیامبر(ص)==
پیامبر گرامی(ص) تا 25 سالگی با هیچ زنی ازدواج نکرد و از 25 تا 50 سالگی، تنها همسر ایشان [[خدیجه]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج‏3، ص161؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص28.</ref> دیگر همسران ایشان تنها در دوره تشکیل حکومت اسلامی در [[مدینه]]، برپایه ضرورت‌های سیاسی و اجتماعی، به ازدواج ایشان درآمدند. ازدواج پیامبر با 11 زن، مسلّم است.<ref>الطبقات، ج8، ص42؛ الاستیعاب، ج1، ص35؛ ج4، ص1853؛ اعلام الوری، ج1، ص278.</ref> این زنان عبارتند از:
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
برپایه ‌گزارش مشهور، وی بیوه‌ زنی 40 ساله از [[اشراف قریش]] بود.<ref name=":0">الطبقات، ج‏8، ص174؛ الاستیعاب، ج‏1، ص35.</ref> البته ‌گزارشی دیگر او را دوشیزه‌ای 26 یا 28 ساله معرفی می‌کند.<ref name=":1">انساب الاشراف، ج‏1، ص98؛ الصحیح من سیرة النبی، ج‏2، ص115.</ref> خدیجه، خود، به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد<ref name=":2">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص188؛ اسد الغابه، ج‏6، ص80.</ref> و فرزندانی برای پیامبر زاد که نسل پیامبر خدا از طریق دختر گرامی او فاطمه زهرا(س) گسترش یافت.<ref name=":3">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص190؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1819.</ref> پیامبر گرامی(ص) خدیجه را از بر‌ترین زنان دنیا و هم‌سنگ [[حضرت مریم|مریم]] دختر [[عمران]] می‌دانست که خداوند از طریق [[جبرئیل]] بر او سلام ویژه فرستاد.<ref name=":4">الاستیعاب، ج‏4، ص1821؛ الاصابه، ج‏8، ص101.</ref> او نخستین زن مسلمان بود.<ref name=":5">تاریخ طبری، ج‏2، ص309؛ البدء و التاریخ، ج‏5، ص71.</ref> پیامبر گرامی تا پایان عمر پیوسته از خدیجه و خوبی‌هایش سخن می‌گفت و به دوستان و آشنایان او نیکی می‌کرد و سال وفات خدیجه و [[ابوطالب]] را «[[عام الحزن]]» یعنی سال‌ اندوه نامید.<ref name=":6">اعلام الوری، ج‏1، ص53؛ امتاع الاسماع، ج‏1، ص45؛ نساء النبی، ص49-50.</ref>
===سوده دختر زمعه===
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref name=":7">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref> عایشه به‌رغم یاد کردن از صفات نیک سوده، از تندخویی<ref>سیره ابن اسحق، ص254؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1866؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص266.</ref> و حسادت<ref>الطبقات، ج‏8، ص44.</ref> او یاد کرده است. سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref name=":8">السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref name=":9">تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>
وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref name=":10">انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>
===عایشه دختر ابوبکر===
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref name=":11">سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref name=":12">السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref name=":13">انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] می‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج می‌کرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref> برپایه برخی ‌گزارش‌ها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref>
===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
پدرش [[ابوامیة بن مغیره]] از اشراف قریش بود.<ref name=":14">انساب الاشراف، ج‏10، ص200؛ اعلام النبوه، ص213.</ref> آن‌گاه که‌ ام سلمه در پی هجرت به مدینه، خود را دختر ابوامیه معرفی کرد، مردم مدینه باور نکردند که دختر چنان مردی به مسلمانان پیوسته است.<ref>الطبقات، ج‏8، ص74؛ الاصابه، ج‏8، ص406.</ref> همسرش [[ابوسلمه]] پسر عمه پیامبر بود که بر اثر جراحتی از نبرد اُحد به سال سوم ق. به شهادت رسید. ‌ام سلمه از او چهار فرزند داشت<ref name=":15">الطبقات، ج8، ص73؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص164.</ref> و در 26 سالگی به همسری رسول خدا درآمد.<ref name=":16">الطبقات، ج‏8، ص76؛ الاصابه، ج8، ص343.</ref>
===حفصه دختر عمر===
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref name=":17">الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref name=":18">الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref name=":19">انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref name=":20">صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>
===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
پدرش از سران مشرک قریش و شوهر پیشینش [[عبیدالله بن جحش]] بود و از او دختری نیز داشت.<ref name=":21">الطبقات، ج‏8، ص77؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص438.</ref> عبیدالله در پی مهاجرت به [[حبشه]] مسیحی شد و بر اثر افراط در شراب‌خواری مُرد. پیامبر به سال هفتم ق. با‌ ام حبیبه 40 ساله که با وجود ارتداد همسرش در حبشه، دین خود را حفظ کرده بود، ازدواج نمود و رشته خویشاوندی خود را با مهم‌‌ترین دشمنانش محکم‌تر ساخت.<ref name=":22">الطبقات، ج‏8، ص77؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص165.</ref>
===زینب دختر خزیمة بن حارث===
او بیوه‌زنی نیکوکار و مشهور به «ام المساکین» (مادر فقیران) بود. شوهر دومش [[عبیده]] در نبرد بدر به شهادت رسید و زینب سه یا هشت ماه پایان عمرش را به همسری پیامبر درآمد و سپس به سال چهارم ق. درگذشت.<ref name=":23">تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص429؛ الاصابه، ج‏8، ص157.</ref> هدف اصلی این ازدواج، حمایت از زینب و حفظ کرامت او بود که در پایان عمر دچار بی‌کسی و تهیدستی شده بود.<ref name=":24">نساء النبی، ص135؛ همسران رسول خدا، ص25.</ref>
===زینب دختر جحش===
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند،<ref name=":25">همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref name=":26">الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref name=":27">الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>
===جویریه دختر حارث===
{{اصلی|جویریة بنت حارث}}
وی دختر یکی از سران قبیله [[بنی‌مصطلق|بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref name=":28">انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref name=":29">المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref name=":30">تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref name=":31">الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref name=":32">الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref name=":33">الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>


==گزارش های دیگر==
==گزارش های دیگر==
خط ۱۵۷: خط ۱۱۶:
==اشتیاق به همسری با پیامبر==
==اشتیاق به همسری با پیامبر==
بسیاری از زنان برای همسری با رسول خدا(ص) اشتیاق داشتند. برخی خواستار همسری با پیامبر خدا بدون مهریه بودند. البته مواردی را نیز می‌توان یافت که بعضی زنان به ادله گوناگون، پیشنهاد ازدواج با پیامبر گرامی را رد کردند. زنانی که خود را به رسول خدا هبه کردند، عبارتند از: میمونه دختر حارث<ref>انساب الاشراف، ج1، ص446؛ الاصابه، ج8، ص323.</ref> و زینب دختر جحش<ref>البدء و التاریخ، ج5، ص15؛ امتاع الاسماع، ج10، ص198.</ref> که به همسری حضرت درآمدند؛ و نیز اُم ‌شریک<ref>انساب الاشراف، ج11، ص27؛ الاصابه، ج8، ص416.</ref> و لیلی بنت خطیم<ref>جمهرة انساب العرب، ص342؛ الاصابه، ج8، ص304.</ref> و خوله بنت حکیم<ref>الاستیعاب، ج4، ص1832؛ امتاع الاسماع، ج10، ص201.</ref> که درخواستشان به سرانجام نرسید.
بسیاری از زنان برای همسری با رسول خدا(ص) اشتیاق داشتند. برخی خواستار همسری با پیامبر خدا بدون مهریه بودند. البته مواردی را نیز می‌توان یافت که بعضی زنان به ادله گوناگون، پیشنهاد ازدواج با پیامبر گرامی را رد کردند. زنانی که خود را به رسول خدا هبه کردند، عبارتند از: میمونه دختر حارث<ref>انساب الاشراف، ج1، ص446؛ الاصابه، ج8، ص323.</ref> و زینب دختر جحش<ref>البدء و التاریخ، ج5، ص15؛ امتاع الاسماع، ج10، ص198.</ref> که به همسری حضرت درآمدند؛ و نیز اُم ‌شریک<ref>انساب الاشراف، ج11، ص27؛ الاصابه، ج8، ص416.</ref> و لیلی بنت خطیم<ref>جمهرة انساب العرب، ص342؛ الاصابه، ج8، ص304.</ref> و خوله بنت حکیم<ref>الاستیعاب، ج4، ص1832؛ امتاع الاسماع، ج10، ص201.</ref> که درخواستشان به سرانجام نرسید.
==خواستگاری پیامبر از همسران==
زنانی که رسول خدا از آنان خواستگاری کرد، اما به ازدواج نیانجامید، عبارتنداز:
1. لیلی دختر خطیم که در پی هدیه کردن خود به رسول خدا، بر اثر بیم از ناسازگاری با همسران پیامبر و آزار ایشان، پیشنهادش را بازستاند و رسول خدا نیز پذیرفت.<ref>الطبقات، ج8، ص119-120؛ انساب الاشراف، ج1، ص459.</ref>
2. [[‌ام‌ هانی]] دختر [[ابوطالب]] و خواهر گرامی [[امام علی(ع)]] که در پاسخ خواستگاری پیامبر، با وجود دلبستگی به ایشان، از بیم مراعات نکردن حقوق همسری پیامبر به سبب سرپرستی کودکانی که از شوهر پیشین داشت، با پیامبر ازدواج نکرد.<ref>الطبقات، ج8، ص120؛ الاصابه، ج8، ص485.</ref>
3. صفیه دختر بشامه که به اسارت مسلمانان درآمد و میان ازدواج با پیامبر گرامی(ص) و شوهر پیشین خود، شوهرش را برتری داد.<ref>الطبقات، ج8، ص122؛ انساب الاشراف، ج1، ص459.</ref>
4. ضباعه دختر عامر از [[قبیله بنی‌قیس|بنی‌قیس]]. ‌آورده‌اند که پیامبر او را که زنی سالخورده و در مکه مسلمان شده بود، از پسرش [[سلمة بن هشام]]، خواستگاری کرد. اما با درنگ او در پذیرش این درخواست، پیامبر از این ازدواج منصرف شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص86؛ الاصابه، ج8، ص222.</ref>
افزون بر اینان، از زنانی دیگر نیز نام برده‌اند.<ref>عیون الاثر، ج2، ص377؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص272.</ref> ایشان دو [[کنیز]] داشت: یکی [[ماریه قبطیه]] اهدایی [[مقوقس|مَقُوقِس]] حاکم [[اسکندریه]] که پیامبر گرامی(ص) از او صاحب پسری به نام [[ابراهیم بن محمد|ابراهیم]] شد و در شش ماهگی از دنیا رفت<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص448-449؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص169.</ref> و دیگری ریحانه دختر شمعون از بنی‌قریظه.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص453؛ تاریخ طبری، ج‏3، ص169.</ref>
==دلایل چندهمسری پیامبر==
==دلایل چندهمسری پیامبر==
پیش از اسلام، خواه در سرزمین‌های متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیله‌ای، از پیوند ازدواج بهره می‌بردند. در جامعه حجاز آن‌روز، در کنار ازدواج راه‌هایی دیگر نیز برای بهره‌مندی‌های مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسان‌‌ترین راه‌های مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت می‌پذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوع‌طلبی جنسی و زن‌بارگی بودند، این راه‌ها بسیار مناسب‌تر از ازدواج دائم بود؛ چنان‌که در دوره‌های پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم،<ref>تاریخ الاسلام، ج‏15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت.
پیش از اسلام، خواه در سرزمین‌های متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیله‌ای، از پیوند ازدواج بهره می‌بردند. در جامعه حجاز آن‌روز، در کنار ازدواج راه‌هایی دیگر نیز برای بهره‌مندی‌های مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسان‌‌ترین راه‌های مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت می‌پذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوع‌طلبی جنسی و زن‌بارگی بودند، این راه‌ها بسیار مناسب‌تر از ازدواج دائم بود؛ چنان‌که در دوره‌های پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم،<ref>تاریخ الاسلام، ج‏15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت.