پرش به محتوا

امهات المؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۰۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:


==دلایل چندهمسری پیامبر==
==دلایل چندهمسری پیامبر==
چند همسری پیامبر مربوط به دوران حکومت اسلامی در مدینه است. پیامبر در این دوران و برای تثبیت و تحکیم حکومت اسلامی، وصلت هایی را با قبایل مختلف انجام داد. برخی از ازدواج های پیامبر نیز با هدف سرپرستی بیوه زنانی شکل گرفت که در جنگ های صدر اسلام همسران خود را از دست داده بودند.
چند همسری پیامبر مربوط به دوران حکومت اسلامی در مدینه است. پیامبر در این دوران و برای تثبیت و تحکیم حکومت اسلامی، وصلت هایی را با قبایل مختلف انجام داد مانند بنی مصطلق، بنی نظیر، بنی امیه .برخی از ازدواج های پیامبر نیز با هدف سرپرستی بیوه زنانی شکل گرفت که در جنگ های صدر اسلام همسران خود را از دست داده بودند مانند زینب دختر خزیمه.


==سیره پیامبر در برخورد با همسران==
==سیره پیامبر در برخورد با همسران==
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]] مشخص کرده بود و سفارش [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی برای نیکی به همسرانش،<ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه [[خلفای بعد از پیامبر|خلفا]] به آنان شد؛ چنان‌که به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنان‌که [[عمربن خطاب|عمر]] سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیه‌هایی هنگفت به عایشه می‌دادند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص419.</ref>
پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران [[پیامبراسلام|پیامبر]] مشخص کرده بود و سفارش [[پیامبراسلام|پیامبر]] گرامی برای نیکی به همسرانش،<ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه [[خلفای بعد از پیامبر|خلفا]] به آنان شد؛ چنان‌که به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از [[پیامبراسلام|پیامبر]]، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنان‌که [[عمربن خطاب|عمر]] سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیه‌هایی هنگفت به عایشه می‌دادند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص419.</ref>


همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما [[عمربن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع می‌کردند که از او می‌پرسیدند و او در دوران آن‌ها رسماً فتوا می‌داد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]]، لباس خونین او را برای برادرش [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] فرستاد تا از آن برای خون‌خواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]]، به‌عنوان برادر همسر [[پیامبر|رسول خدا]] استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج‏3، ص539.</ref> اما [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] گوی سبقت را از او ربود و با آن‌که [[عثمان بن عفان|عثمان]] را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود،<ref>الفتوح، ج‏2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج‏1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیربن عوام|زبیر]] و [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، ضدّ [[امام علی(ع)]] با شعار خون‌خواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راه‌انداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از [[جنگ جمل|جملیان]] با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ [[امام علی(ع)]] شمشیر می‌زدند.<ref>تاریخ ‏خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، ‌[[ام سلمه]] نیز که با توصیه‌های خود نتوانسته بود [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را از شرکت در نبرد بازدارد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص181؛ الفتوح، ج‏2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از [[امام علی(ع)]] برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان [[پیامبراسلام|پیامبر]] نبود، خودش همراه [[امام(ع)]] در نبرد شرکت می‌کرد. وی به‌سبب این نهی و به‌نشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج‏2، ص455؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه دختر عمر|حفصه]] نیز می‌خواست در این نبرد [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج‏4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج‏7، ص230.</ref>  
همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند. این ویژگی اجتماعی سبب نقش آفرینی آنان در تحولات سیاسی بعد از وفات پیامبر شد. نمود آشکار این مسأله در جنگ جمل رخ داد. در این جنگ ام سلمه به حمایت علی (ع) پرداخت<ref>تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص181؛ الفتوح، ج‏2، ص455.</ref> و ام حبیبه<ref>تاریخ الاسلام، ج‏3، ص539.</ref> و عایشه<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> جانب شامیان را نگه داشتند. حفصه هم حامی شامیان بود ولی به توصیه برادرش عبدالله بن عمر از همراهی عایشه در این جنگ منع شد<ref>تاریخ طبری، ج‏4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج‏7، ص230.</ref>.
 
[[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] در دوران حکومت [[عبدالله بن زبیر]] بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آن‌رو که [[عبدالله بن زبیر]] در دامان [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت،<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج‏9، ص98.</ref> نقش مشروعیت‌بخش و حامی را عهده‌دار بود.


عبدالله بن زبیر نیز به سبب خویشاوندی با عایشه در دوران حکومتش از حمایت عایشه برخوردار بود.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج‏9، ص98.</ref>
==حج‌‌گزاردن همسران پیامبر==
==حج‌‌گزاردن همسران پیامبر==
همه نُه همسر [[پیامبراسلام|رسول خدا]] او را در [[حجة الوداع]] همراهی کردند و [[حج]] ‌گزاردند.<ref>سیره ابن اسحق، ج3، ص1108-1109؛ الطبقات، ج2، ص131؛ ج8، ص44.</ref> گویند که [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) همسرانش را در [[مدینه]] بر کجاوه شتران سوار کرد و برای [[حج ‌گزاری|حج ‌گزاردن]] همراه خود به [[مکه]] برد.<ref>الطبقات، ج2، ص131.</ref> برپایه برخی روایات، [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) در [[حجة الوداع]]، روز [[عید قربان]]، برای همه همسران خود یک گاو [[قربانی]] کرد.<ref>سبل الهدی، ج‏9، ص83.</ref>  
همه نُه همسر [[پیامبراسلام|رسول خدا]] او را در [[حجة الوداع]] همراهی کردند و [[حج]] ‌گزاردند.<ref>سیره ابن اسحق، ج3، ص1108-1109؛ الطبقات، ج2، ص131؛ ج8، ص44.</ref> گویند که [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) همسرانش را در [[مدینه]] بر کجاوه شتران سوار کرد و برای [[حج ‌گزاری|حج ‌گزاردن]] همراه خود به [[مکه]] برد.<ref>الطبقات، ج2، ص131.</ref> برپایه برخی روایات، [[پیامبراسلام|پیامبر]](ص) در [[حجة الوداع]]، روز [[عید قربان]]، برای همه همسران خود یک گاو [[قربانی]] کرد.<ref>سبل الهدی، ج‏9، ص83.</ref>