خطبه غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸٬۴۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
| عنوان           =
| عنوان     =
| تصویر           =خطبه غدیر.jpg
| تصویر     =خطبه غدیر.jpg
| اندازه تصویر     =  
| اندازه تصویر   =  
| توضیح تصویر     =
| توضیح تصویر   =
| بنيانگذار       =
| بنيانگذار   =
| تأسیس           =
| تأسیس     =
| کاربری           =[[حدیث]]
| کاربری     =[[حدیث]]
| مکان             = بین [[مکه]] و [[مدینه]]
| مکان       = بین [[مکه]] و [[مدینه]]
| نام‌های دیگر     = حدیث غدیر
| نام‌های دیگر   = حدیث غدیر
| وقایع مرتبط     = امامت امام علی(ع)
| وقایع مرتبط   = امامت امام علی(ع)
| تخریب           =
| تخریب     =
| ظرفیت           =
| ظرفیت     =
| وضعیت           =
| وضعیت     =
| مساحت           =
| مساحت     =
| امکانات         =
| امکانات     =
| شماره ثبت       =
| شماره ثبت   =
| معمار           =
| معمار     =
| سبک             =
| سبک       =
| بازسازی         =  
| بازسازی     =  
| وبگاه           = [https://wikihaj.com/images/9/9a/%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87_%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1.jpg محل ایراد خطبه غدیر]
| وبگاه     = [https://wikihaj.com/view/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1.jpg سندی از حدیث غدیر]
}}
}}
'''خطبه غدیر خم'''، سخنرانی [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم(ص)]] در بازگشت از [[حجة الوداع]] در سال دهم هجری به همراه بسیاری از مسلمانان، در محل معروفی به نام [[غدیر خم]] است. پیامبر(ص) در این سخنرانی به [[امامت امام علی|ولایت]] و [[امامت امام علی|امامت امام علی(ع)]] پس از خودشان تصریح کردند. 
محتوای اصلی و جمله کلیدی این خطبه یعنی: «من کنت مولاه فعلی مولاه» (هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست»، در منابع [[شیعه|شیعی]] و [[اهل‌سنت]] به شکل متواتر روایت شده است. این فراز از خطبه با عنوان [[حدیث غدیر]] شناخته می‌شود و از دلایل اصلی بر تعیین جانشینی امام علی(ع) از سوی پیامبر(ص) به شمار می‌رود.
منابع تاریخی و روایی، غیر از جمله اصلی خطبه، درباره دیگر سخنان پیامبر(ص) در سخنرانی غدیر خم اختلاف دارند. برخی منابع شیعی، خطبه‌ای طولانی از پیامبر(ص) را در این روز از زبان [[امام باقر(ع)]] نقل کرده‌اند. در منابع تاریخی و روایی اهل سنت نیز پاره‌های مختلفی از گفتار پیامبر و حاضران در ماجرای غدیر خم نقل شده است.
==زمان و مکان ==
{{اصلی|غدیر خم}}
در سال دهم هجرت، در راه بازگشت از [[حجة الوداع]]، آیه 67 [[سوره مائده]] معروف به [[آیه تبلیغ|آیه ابلاغ]] بر پیامبر نازل شد<ref>تفسير القرآن المجيد، ج1، ص184؛ تفسير العياشي، ج1، ص332.</ref> که به موجب آن پیامبر موظف بود بدون تاخیر پیامی را به مسلمانان ابلاغ کند. <ref>الارشاد، ج1،ص176؛ اعلام الورى،ج‏1، ص262.</ref>
آن حضرت فرمان داد تا همه حاجیان در منطقه [[غدیر خم]] توقف کنند و جمع شوند. سپس زیر درختانی که در آنجا بود [[نماز ظهر]] را خواند و برای مسلمانان سخنرانی کرد. به این سخنرانی خطبه غدیر خم گفته می‌شود.
== حدیث غدیر ==
{{اصلی|حدیث غدیر}}
جمله کلیدی خطبه پیامبر در غدیر خم این جمله است: '''«من کنت مولاه فعلی مولاه»''' (هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست). این عبارت که به [[حدیث غدیر]] معروف است در منابع [[شیعه|شیعی]] <ref>الخصال، ص66؛ الاحتجاج، ج1، ص59-60.</ref> و [[اهل‌سنت]] <ref>اسد الغابه، ج1، ص439؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص112؛ البداية و النهايه، ج7، ص348-349.</ref> به شکل متواتر روایت شده است و از مستندات اصلی امامت و جانشینی امام علی(ع) به شمار می‌رود.
==== اعتبار حدیث غدیر ====
برخی از علمای رجال و حدیث‌شناس اهل‌سنت، اسناد [[حدیث غدیر]] را کثیر دانسته و بیشتر آنان اسناد آن را صحیح می‌دانند. <ref>صواعق محرقه، ص 42؛ المستدرک علي الصحيحين ، ج3، ص109؛ صحیح الترمذی، ج2، ص 218.</ref> در میان راویان این حدیث، حدود 90 نفر از [[صحابه]]<ref>الغدير، ج،1 ص41-144.</ref> و 84 نفر از [[تابعین]]<ref>الغدير، ج،1 ص145-312.</ref> قرار دارند.
==خطبه غدیر در منابع اهل سنت==
غیر از عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» که مشترک بین روایات است، بخش‌های دیگری از سخنان پیامبر(ص) در غدیر خم و پاسخ حاضران، به شکل‌های مختلف در منابع اهل سنت منعکس شده است:
* در برخی، دعای پیامبر(ص) در حق امام علی(ع) نیز آمده است. <ref>مسند احمد، ج1، ص152.</ref>
* برخی گزارش‌ها اشاره دارد که پیامبر ابتدا از مردم در مورد اولویت خود نسبت به امور آنان سوال پرسید و سپس ولایت حضرت علی(ع) را به آنان اعلام نمود. <ref>مسند احمد، ج4، ص347؛ سنن ابن ماجه ،ج1،ص45؛سنن الترمذي،ج5،ص297.</ref>
* در برخی به سوال از مردم و نصب حضرت علی(ع) و دعای برای ایشان اشاره دارد. <ref>مسند أحمد، ج4، ص370؛ مسند ابي يعلي، ج11، ص307؛ المعجم الکبير، ج5، ص194.</ref>
* در برخی، علاوه بر سوال از مردم، اعلان ولایت علی(ع) و دعای در حق ایشان، به تهنیت عمر بن خطاب به ایشان نیز اشاره شده است. <ref>مسند احمد،ج1،ص118-119 ،331،ج4،ص281؛ المستدرک علي الصحيحين،ج3،ص109-110 ،116، المصنف،ج7، ص495،503.</ref>
* در برخی نیز ابیاتی از [[حسان بن ثابت]] در توصیف این واقعه نقل کرده‌اند. <ref>الامالي، ص670؛ اقسام المولي، ص35.</ref>
==خطبه غدیر در منابع شیعی==
در منابع شیعی بعد از [[قرن پنجم]] مانند: [[روضه الواعظین]] و [[الاحتجاج]]، متن مفصلی از خطبه پیامبر(ص) در غدیر خم به روایت [[امام باقر|امام باقر (ع)]] روایت شده است که نسبت به آنچه در منابع قبلی نقل شده بسیار مفصل‌تر است و بیشتر فرازهای آن با عبارت "معاشر الناس" آغاز می‌شود. [[ابن طاووس|سید علی بن طاووس]]، متن این خطبه را با سند خود از محمد بن جریر طبری مفسر و مورخ شهیر اهل سنت و صاحب کتاب طرق حدیث الغدیر و او نیز به اسناد خود از زید بن ارقم نقل کرده است. ابن طاووس این متن را در کتاب دیگرش با اسناد دیگری نیز از رجال اهل سنت از حذیفة بن یمان نقل می‌کند. <ref>التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين، ص 578.</ref>
====نقدها به این روایت از خطبه====
برخی به دلایلی همچون نبود اين متن در [[کتب اربعه شيعه]] و منابع دست اول، طولاني بودن خطابه برخلاف معمول خطابه هاي برجا مانده از [[پيامبر اکرم|پيامبراکرم]]، نام بردن از امامان دوازده گانه، اشاره نکردن به معيدان (تکرار کنندگان خطبه برای جمعیت)، فهرست کردن [[فضايل امام علي]](ع) و تکرار مطالب در آن در اصالت و درستی این روایت از خطبه پیامبر تردید کرده‌اند. <ref> مجموعه مقالات کنگره بین المللی غدیر و انسجام اسلامی(( جایگاه غدیر در سقیفه))</ref>
====یک پاسخ به نقدها====
در جواب می‌توان گفت که در خطبه شواهدی برای بسیاری از فراز‌های این خطبه در روایات اهل سنت یافت می‌شود که هرکدام بیان کننده قسمتی از واقعه غدیر است، مانند نقل‌های حذیفه بن یمان<ref>المعجم الكبير، ج3، ص180.</ref> و ابی الطفیل <ref>ترتيب الأمالي الخميسية للشجري، ج1، ص190.</ref> از این خطبه و حدیث پیشوایان دوازده گانه اهل سنت که به روایت جابر بن سمره در حجه الوداع در منابع معتبر نزد اهل سنت وجود دارد و جانشینان پیامبر را که شکست ناپذیری و عزت [[اسلام]] در سایه آنان است دوازده نفر از [[قریش]] معرفی می‌کند.<ref>المعجم الكبير، ج2، ص196؛ صحيح البخاري ،ج8،ص127.</ref>از سوی دیگر در روايات اهل تسنن خطبه غدير از چند سطر تا چند صفحه نقل شده است، كه عبارات آنها به برخی فصول خطبه مفصل مندرج در [[منابع شیعی]] نزدیک است و این احتمال که خطبه در اصل بلند بوده و در منابع اهل سنت تنها بخش‌هایی از آن منعکس شده وجود دارد.


حدیث غدیر در [[روز غدیر]] در محلی معروف به [[غدیر خم]] در روز [[18 ذی‌الحجه]] توسط [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم(ص)]] در هنگام بازگشت از [[حجت الوداع]] بیان شد. که حضرت فرمودند: «مَن کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه». هر کسی من ولی و سرپرست او هستم علی(ع) سرپرست و ولی او بعد از من هست.
این [[حدیث]] یکی از دلایل روشن و قوی برای اثبات حقانیت [[خلافت امام علی|خلافت امام علی(ع)]] پس از پیامبر اکرم(ص) می‌باشد.
==زمان ابلاغ حدیث غدیر==
[[ماه هاي حرام|ماه‌هاي حرام]] که در پي نسيء مشرکان جابه جا شده بود، در سال دهم هجري به زمان اوليه خود مطابق شد.<ref>الآثار الباقيه، ص71؛ الخصال، ج2، ص487؛ بحارالانوار، ج15، ص252.</ref> در اين سال، پيامبر تصميم گرفت عازم [[سفر حج]] شود. اين حج، که در آخرين سال عمر حضرت انجام شد، بعدها [[حجةالوداع]] ناميده شد.<ref>تاريخ الطبري، ج3، ص149.</ref> لذا به مسلمانان اطلاع داده شد<ref>صحيح البخاري، ج4، ص1599؛ تاريخ الطبري، ج3، ص152؛ السيرة الحلبيه، ج3، ص360.</ref> براي حج آن سال آماده ‌شوند.<ref>السيرة النبويه، ج2، ص601.</ref> جمع کثيري از مسلمانان، براي همراهي با پيامبر، در [[مدينه]] گرد آمده<ref>المغازي، ج3، ص1089؛ البداية و النهايه، ج5، ص110.</ref>، در 25 [[ذيقعده|ذي‌قعده]] راهي [[مکه]] شدند.<ref>تاريخ الطبري، ج3، ص149.</ref> [[امام علي]] نيز، که از [[رمضان]] همان سال به جنگ با کفار منطقه مذحج در [[يمن]] رفته بود<ref>تاريخ الطبري، ج3، ص132؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص110؛ السيرة الحلبيه، ج3، ص289.</ref>، پس از پيروزي و جمع‌آوري غنایم، به دستور پيامبر، به مکه آمد.<ref>المغازي، ج3، ص1079-1080؛ السيرة الحلبيه، ج3، ص289.</ref> حضرت در [[روز عرفه]]، خطابه‌اي براي حاجيان خواند و امور مهمي، از جمله [[حرمت خون]] و مال مسلمانان، [[امانتداري]]، حرمت [[ربا]]، حق زنان و نهي از پيروي [[شيطان]] را به آنان گوشزد کرد.<ref>تاريخ الطبري، ج3، ص150-152؛ السيرة النبويه، ج2، ص603-604.</ref>
==مکان ابلاغ حدیث غدیر==
مسلمانان، پس از اتمام حج، از مکه خارج شدند و [[18 ذیحجه|18 ذي‌حجه]] به منطقه [[غدیر خم|خمّ]] رسيدند.<ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص118.</ref> غدير خم، در فاصله دو ميلي (5 کيلومتر) جحفه است و منزلگاهي بين مکه و مدينه دارد.<ref>معجم البلدان، ج2، ص103.</ref>
زماني که کاروان حج به اين منطقه رسيد، فرشته وحي آيه 67 [[سوره مائده]]/ 5 ([[آيه تبليغ]]) را بر حضرت نازل، و ايشان را مأمور کرد که [[ولايت حضرت علي]] را به همگان اعلام کند.<ref>تفسير القرآن المجيد، ج1، ص184؛ تفسير العياشي، ج1، ص332.</ref>
==نحوه ابلاغ حدیث غدیر==
کاروانيان، به دستور حضرت، توقف کردند و ديگران نيز به آنان پيوستند. پس از [[نماز ظهر]]، حضرت خطبه‌اي برايشان خواند و فرمود که به زودي از ميان آنان خواهد رفت. سپس از دو چيز گران‌بهايي که ميان آنان به امانت نهاده و از [[ولايت]] و اولويت خويش بر مؤمنين سخن گفت.<ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص112.</ref> آن گاه دست علي را بالا برد و فرمود: «هر کسي که من مولا و صاحب‌اختيار اويم، اين علي مولاي اوست».<ref>اسدالغابه، ج5، ص253؛ الکافي، ج2، ص27.</ref> سپس براي دوستان علي [[دعا]]، و براي دشمنان او [[نفرين]] کرد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص111؛ البداية و النهايه، ج7، ص349؛ السنن الکبري، ج5، ص45.</ref>
==وقایع مهم روز ابلاغ حدیث غدیر==
در اين هنگام، [[حسان ‌بن ‌ثابت]] از حضرت اجازه گرفت و شعري در وصف اين واقعه سرود.<ref>الامالي، ص575؛ اقسام المولي، ص35؛ الاقتصاد، ص351.</ref>
بعد از آن، خليفه دوم اين واقعه را به امام علي تبريک و تهنيت گفت.<ref>البداية و النهايه، ج7، ص349.</ref>
==منابع حدیث غدیر==
اين خطبه، با اختلاف در برخي جزئيات و تعابير، در [[منابع شيعه]]<ref>الخصال، ج1، ص66؛ الاحتجاج، ج1، ص60.</ref>  و اهل ‌سنت<ref>اسدالغابه، ج1، ص439؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص118؛ البداية و النهايه، ج7، ص348-349.</ref>  نقل شده است.
===نقل‌های مستقیم===
طبق نقل [[علامه اميني]]، اين حديث را احمد بن حنبل از 40 طريق، ابن جرير طبري از 72 طريق، جزري مقري از 80 طريق، ابن عقده از 105 طريق، ابوسعيد سجستاني از 120 طريق، ابوبکر جعابي از 125 طريق<ref>الغدير، ج1، ص40.</ref>  و حافظ ابوالعلاء العطار همداني نيز از 250 طريق نقل کرده‌اند.<ref>الغدير، ج1، ص158.</ref>
[[اهل ‌سنت]]، اسناد اين حديث را کثير دانسته و بيشتر اسناد آن را صحيح و حسن مي‌دانند.<ref>فتح الباري، ج7، ص61.</ref> ميان راويان اين حديث، حدود 90 نفر از [[صحابه]]<ref>الغدير، ج1، ص41-144.</ref> و 84 نفر از [[تابعين]]<ref>الغدير، ج1، ص145-312.</ref> قرار دارند.
===نقل‌های غیرمستقیم===
علاوه بر نقل مستقيم از سوي اين افراد، برخي اين [[حديث]] را از کساني که در غدير خم حاضر بوده‌اند، شنيده و نقل کرده‌اند. ابي‌الطفيل از 30 نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص370.</ref>، عامر بن ليلي غفاري از 17 نفر<ref>الاصابه، ج3، ص484.</ref>، عميرة ‌بن ‌سعد از 12 نفر<ref>مناقب امام علي بن ابي‌طالب، ج1، ص66.</ref>، زيد بن ارقم از 16 نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص370.</ref>، زياد بن ابي‌زياد از 12 نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص88.</ref>، زاذان ابي‌عمر از 13 نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص84.</ref>، عبدالرحمان بن ابي‌ليلي از دوازده نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص119؛ تاريخ بغداد، ج16، ص348.</ref>، عبد خير و عمرو ذي‌مره و حبة العرني از 12 نفر<ref>مناقب امام علي بن ابي‌طالب، ج1، ص54.</ref>، ابي‌هريره و انس و ابي‌سعيد از 9 نفر<ref>مجمع الزوائد، ج9، ص136.</ref>، ابي‌قلابه از 12 نفر<ref>الکني و الاسماء، ج3، ص928.</ref>، زيد بن يثيغ از 12 نفر، سعيد بن وهب از 5 يا 6 نفر<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص118.</ref> <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص366.</ref> شنيده و نقل کرده‌اند.
==اعتبار حدیث غدیر==
در متون حديثي و تاريخي، اين حديث به چند صورت نقل شده است.
* در مشهورترين نقل، تنها به اعلام ولايت امام علي اشاره شده است که [[پيامبر اکرم|پيامبر]] فرمود: «هر کس که من مولاي او هستم، اين علي مولاي اوست».<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ سنن الترمذي، ج5، ص297؛ السنن الکبري، ج5، ص108.</ref>
* در برخي نقل‌ها، افزون بر اين اعلان، به دعاي حضرت در حق امام علي اشاره دارد.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص152.</ref>
* برخي نقل‌ها اشاره دارد که پيامبر ابتدا از مردم در مورد اولويت خود، نسبت به امور آنان، پرسيد و سپس ولايت حضرت علي را به آنان اعلام کرد.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص347.</ref>
* برخي نقل‌ها نيز به سؤال از مردم، نصب حضرت علي و دعا براي ايشان اشاره دارد.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص370؛ مسند ابي يعلي، ج11، ص307؛ المعجم الکبير، ج5، ص194.</ref>
* در تعدادي از نقل‌ها، علاوه بر سؤال از مردم، اعلان ولايت علي و دعا در حق ايشان، به تهنيت خليفه دوم به ايشان اشاره شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص281.</ref>
* برخي نيز به ابياتي از حسان بن ثابت در توصيف اين واقعه اشاره کرده‌اند.<ref>الامالي، ص575؛ اقسام المولي، ص35؛ الاقتصاد، ص351.</ref>
==نقد به عدم تواتر حدیث غدیر==
با وجود ادعاي [[تواتر]] و اسناد و طريق‌هايي که ذکر شد، برخي از علماي اهل ‌سنت برآنند که اين حديث را نمي‌توان متواتر و صحيح دانست<ref>شرح المقاصد، ج5، ص272.</ref>؛ زيرا اکثر اصحاب حديث، همچون بخاري و مسلم، نقل نکرده‌اند و برخي چون ابي‌داود و ابي‌حاتم رازي آن را ضعيف شمرده‌اند.<ref>شرح المواقف، ج8، ص361.</ref>
===پاسخ به نقد===
در جواب اين ادعا گفته شده، علماي زيادي از اهل ‌سنت، همچون ترمذي (279ق.)،<ref>سنن الترمذي، ج5، ص563.</ref> طحاوي (279ق.)<ref>بيان مشکل الآثار، ج4، ص212.</ref>، حاکم ‌نيشابوري (405ق.)،<ref>المستدرک، ج3، ص118.</ref> اسماعيل بن عمر بن کثير (774ق.)،<ref>البداية و النهايه، ج5، ص209.</ref> ابن ‌حجر عسقلاني (852ق.)<ref>فتح الباري، ج7، ص74.</ref> و ابن حجر هيتمي (974ق.)<ref>الصواعق المحرقه، ج1، ص106.</ref> به صحت اسناد اين حديث [[شهادت]] داده‌اند. به علاوه نقل‌هاي زيادي، با واسطه و بدون واسطه، از سوي صحابه و تابعين، نشان‌دهنده صحت سند اين حديث است.
==نقد به عدم حضور امام علی==
ايراد ديگري که گرفته شده، اين است که علي، در آن زمان، در مکه نبود و در غديرخم حضور نداشت. بلکه در مأموريت يمن بود.<ref>شرح المواقف، ج8، ص361؛ بيان مشکل الآثار، ج4، ص212.</ref>
===پاسخ به نقد===
در مقابل، موافقان برآنند که علي در آن زمان از يمن به مکه بازگشت و در مراسم حج آن سال شرکت داشت<ref>المغازي، ج3، ص1079-1080؛ السيرة الحلبيه، ج3، ص289.</ref>؛ همان طور که در منابع اهل سنت هم بيان شده است.
==دلالت حدیث غدیر==
حديث غدير، از همان ابتدا، زمينه‌ساز مباحث گسترده عقيدتي شد.
احتجاج‌هاي حضرت علي و [[اهل ‌بيت|اهل ‌بيت(ع)]] به اين حديث، از جمله اولين صورت‌هاي استفاده از اين حديث بود. [[متکلمان شيعه]] نيز، براي اثبات حقانيت و اولويت حضرت علي براي خلافت، به اين حديث استناد کرده‌اند. [[شيخ مفيد]]، اولين متکلمي بود که به صورت مفصل به اين حديث استدلال کرد.<ref>نک: اقسام المولي، ص28 به بعد؛ الافصاح في الامامه، ص32.</ref> شيخ طوسي<ref>الاقتصاد، ص345.</ref> و [[علامه حلي]]<ref>كشف المراد، ص369.</ref> نيز به بحث از اين حديث پرداخته‌اند.
پس از آن متکلمان اهل ‌سنت، همانند فخر رازي(604ق.)،<ref>الاربعين، ج2، ص283.</ref> قاضي ايجي (756ق.)،<ref>شرح المواقف، ج8، ص360-365.</ref> تفتازاني<ref>شرح المقاصد، ج5، ص273-275.</ref> و جرجاني (812ق.)<ref>شرح المواقف، ج8، ص360-365.</ref> به پاسخگويي پرداختند.
=== نظر شیعه===
شيعيان معتقدند که لفظ مولا در اين روايت به معناي اولي در تصرف است و همان طور که پيامبر نسبت به مسلمانان از خودشان اولي بوده است، امام علي نيز داراي چنين اولويتي است. اين استدلال، بر اثبات دو امر متوقف است:
يکي اينکه مولا به معناي اولي در تصرف باشد و ميان اولويت در تصرف و [[امامت]] و [[خلافت]]، ملازمه باشد.<ref>الاربعين، ج2، ص283.</ref> به نظر اين افراد، قرائن داخلي، نشان‌دهنده تعين اين واژه در معناي اولي در تصرف است و با اثبات اولويت ايشان، امامت ثابت مي‌شود؛ زيرا اهل لغت، واژه اولي را تنها در موردي به کار مي‌برند که آن شخص، تدبير افراد تحت اولويتش را بر عهده دارد و امر و نهي‌اش نزد آنان نافذ است.<ref>الشافي في الامامه، ج2، ص277.</ref>
وقتي اولويت در تصرف ثابت شد، اولويت ايشان در تمام شئون زندگي مسلمانان نيز ثابت مي‌شود؛ همان‌گونه که پيامبر چنين اولويتي داشت. براي اثبات اين مدعا، شيعيان به تحليل مفاد حديث پرداخته‌اند. کلمه مولا، که در اين حديث چند مرتبه به کار رفته است، مشتق از «وليّ» و از نام‌هاي خداوند است.<ref>لسان العرب، ج15، ص407؛ تهذيب اللغة، ج15، ص324-327 «ولي».</ref>
====معانی ولی====
اين واژه در چند معنا به کار رفته است. در يک کاربرد، [[ولی|وليّ]] بر وزن فعيل به معناي فاعل است<ref>المصباح، ج1-2، ص672؛ محيط المحيط، ص986، «ولي».</ref> و بر معاني والي، حاکم، سرپرست، مدبّر، متصرّف در امور و ولي‌نعمت دلالت دارد.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج6، ص141، «ولي».</ref> کاربردهاي ديگر اين واژه عبارتند از: اولي و سزاوارتر، نزديک، بدون فاصله<ref>مجمع البحرين، ج1، ص462؛ محيط المحيط، ص985؛ القاموس المحيط، ج4، ص401-402، «ولي».</ref> و تابع دوستدار.<ref>لسان العرب، ج15، ص411؛ تهذيب اللغة، ج15، ص322؛ مجمع البحرين، ج1، ص64-465.</ref>
===نظر اهل سنت===
علماي اهل ‌سنت معتقدند که مولا در اين حديث، به معناي صاحب‌اختيار و اولي در تصرف نيست، بلکه به معناي دوست و ناصر است. افرادي مانند تفتازاني<ref>شرح المقاصد، ج5، ص273-275.</ref>، فخر رازي (604ق.)<ref>الاربعين، ج2، ص283.</ref>، قاضي ايجي (756)<ref>شرح المواقف، ج8، ص360-365.</ref> و جرجاني (812ق.)<ref>شرح المواقف، ج8، ص360-365.</ref> چنين ادعايي دارند.
برخي ديگر نيز معتقدند، به اتفاق نظر واژه‌شناسان و علماي علم لغت، صيغه مَفعَل به معناي افعَل در [[کلام عرب]] به کار نرفته است، پس مولا نمي‌تواند به معناي اولي در تصرف باشد.<ref>شرح المواقف، ج8، ص361.</ref> به علاوه اگر مولا با اولي مترادف بود، مي‌توانستيم هر يک را به جاي ديگري به کار ببريم.<ref>التفسير الکبير، ج29، ص459.</ref>
====پاسخ به ادعای اهل سنت====
در مقابل، [[علماي شيعه]] معقتدند علاوه بر آن‌که خود [[علماي اهل سنت]] تصريح کرده‌اند که مولا در معناي اولي و صاحب‌اختيار استعمال شده است<ref>شرح المقاصد، ج5، ص273.</ref> و اديبان و واژه‌شناساني چون غياث برغوث التغلبي اخطل (90ق.)،<ref>الشافي في الامامه، ج2، ص270.</ref> ابوالشعثاء بن رؤبة السعدي عجاج (90ق.)<ref>الشافي في الامامه، ج2، ص270.</ref>، ابوزکريا يحيي بن زياد فراء (207ق.)<ref>التفسير الكبير، ج29، ص227؛ الشافي في الامامه، ج2، ص270.</ref>، ابوعبيده معمر بن مثني (209ق.)<ref>التفسير الكبير، ج29، ص227؛ الشافي في الامامه، ج2، ص269.</ref>، اخفش (215ق.) و زجاج (311ق.)<ref>التفسير الكبير، ج29، ص227.</ref> بر اين استعمال تصريح کرده‌اند، اگر عدم استعمال يک واژه به جاي ديگري، نشانه عدم ترادف آن دو باشد، از آنجا که مولا به جاي ناصر نيز نمي‌تواند استعمال شود، پس مولا به معناي ناصر هم نيست. در حالي که ادعاي اين افراد اين است که مولا در اين حديث، به معناي ناصر است. به علاوه استفاده دو واژه مترادف به جاي هم، در جايي درست است که مانعي وجود نداشته باشد و در اينجا چون اولي فقط با حرف اضافه «من» به کار مي‌رود، نمي‌توان مولا و اولي را به جاي هم به کار برد.<ref>الغدير، ج1، ص624.</ref>
==قرائن لفط مولا در معنای سرپرست==
به [[اعتقاد شيعيان]]، با وجود تنوع کاربردي اين واژه، به واسطه قرائن داخلي و خارجي اين حديث، واژه مولا منحصر در معناي اولي است.<ref>الشافي في الامامه، ج2، ص279-281؛ الغدير، ج1، ص646-650.</ref>
=== تقارن دو جمله===
«الست اولی بکم من انفسکم» و جمله «من کنت مولاه»: در اين حديث، پيامبر بر اولويت خويش بر [[مؤمنين]] اشاره دارد. اين سخن، مفاد [[آيه]] شريفه (النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ) (احزاب/33، 6) است که اولويت مطرح شده در آن، به معناي اولويت ايشان در تدبير امور مؤمنان و در حکم کردن در مورد آنان است که [[اطاعت]] از ايشان، در اين موارد، [[واجب]] است.<ref>التبيان، ج8، ص317.</ref> طبق نظر برخي مفسران، اولويت در اين آيه، تمام امور دين و دنياي [[مسلمانان]] را شامل مي‌شود<ref>الكشاف، ج3، ص523؛ تفسير بيضاوي، ج4، ص225.</ref>؛ چراکه ايشان مؤمنان را تنها به چيزي امر مي‌کند که صلاح [[دين]] و دنياي آنان در آن باشد.<ref>الكشاف، ج3، ص225.</ref> تقارن جمله اول، که به معناي اولويت در تصرف است، با جمله دوم نشان مي‌دهد که مراد از مولا، در فراز دوم نيز، صرفاً بيان اولويت علي در تصرف است.<ref>الاربعين، ج2، ص283.</ref>
=== جملات ابتدایی خطبه‌ی پيامبر ===
در آغاز خطابه خود، از رحلت خويش، [[توحيد]] و از اينکه آيا به [[رسالت]] خويش عمل کرده است، سخن مي‌گويد.<ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص118؛ اسدالغابه، ج1، ص439؛ البداية و النهايه، ج7، ص348-349.</ref> اينها همگي قرينه‌اند که حضرت به فکر دوران پس از رحلت خويش است تا امت، بي‌امام نماند و زحمات طاقت‌فرسايي که در اين سال‌ها کشيده، هدر نرود.<ref>الغدير، ج1، ص657.</ref>
===تبریک و تهنیت عمر و ابوبکر===
در برخي نقل‌هاي اين حديث بيان شده که پس از پايان خطبه حضرت، خليفه اول و دوم، نزد امام علي آمدند و اين جريان را به ايشان تبريک گفتند.<ref>فيض القدير، ج6، ص281.</ref> عمر بن ‌خطاب به ايشان گفت: «اي اباالحسن! گوارا باد بر تو، مولاي من و هر مرد و زن مؤمني شدي».<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص281؛ ج1، ص46؛ البداية و النهايه، ج7، ص349.</ref> اين نوع تبريک گفتن، نشان مي‌دهد که فهم صحابه از کلمه مولا، معناي خلافت و اولويت بوده است.<ref>الغدير، ج1، ص667.</ref>
=== شعرهای مسلمانان صدر اسلام===
تعدادي از مسلمانان، اين واقعه را به نظم درآورده‌اند. اولين آنها، حسان ‌بن ‌ثابت بود. او که در آن مکان حضور داشت، از رسول‌الله اجازه گرفت و در وصف اين واقعه چند بيت سرود. او در اين ابيات، اين واقعه را نصب حضرت علي به عنوان امام و هادي دانسته است. بعدها عمرو بن عاص، قيس بن سعد بن عباده، کميت بن زيد اسدي، محمد بن عبدالله حميري و عبدي کوفي، اين واقعه را در قالب اشعاري بيان کردند. علامه اميني نام چند شاعر از صحابه و تابعين را نقل مي‌کند.<ref>الغدير، ج2، ص51-495.</ref> محتواي تمام اين ابيات و شعرها نشان مي‌دهد که فهم آنان از واژه مولا، اولويت و خلافت بوده است.
=== استناد اهل بیت به این حدیث===
امام علي در چند موضع به اين حديث استناد نموده است تا اولويت خويش را در خلافت و امامت نشان دهد. ايشان در نامه‌اي به [[معاويه]]، در ضمن چند بيت شعر، به اين مسئله اشاره کردند.<ref>الغدير، ج2، ص53-54؛ نوادر الاخبار، ص179.</ref> احتجاج با [[طلحه]] در [[جنگ جمل]]<ref>المستدرک، ج3، ص419؛ مروج الذهب، ج2، ص365.</ref>، احتجاج در حياط [[مسجد کوفه]]<ref>البداية و النهايه، ج5، ص211.</ref> و احتجاج ايشان در [[جنگ صفين]]<ref>کتاب سُلَيم بن قيس، ص758؛ بحارالانوار، ج33، ص141.</ref>، از ديگر موارد اين امر است. [[فاطمه زهرا]] نيز در برابر مخالفان خلافت حضرت علی، به اين حديث احتجاج نمود.<ref>البداية و النهايه، ج7، ص304؛ مناقب اسد الغالب، ج1، ص5.</ref>
=== نزول آیه تبلیغ===
آيه 67 سوره مائده/5، که بنا بر روايات<ref>تفسير قمي، ج1، ص171؛ تفسير جوامع الجامع، ج1، ص343.</ref> و نظر برخي مفسران<ref>الدر المنثور، ج2، ص298؛ تفسير العياشي، ج1، ص332.</ref>، در حجةالوداع و بين راه مکه و مدينه نازل شده است، تبليغ امري مهم و هم‌سنگ رسالت 23 ساله را بر دوش حضرت نهاده است. هرچند برخي معتقدند که مراد از اين مأموريت، بيان اموري چون حکم [[قصاص]] و [[رجم]]، حکم [[ازدواج]] با همسر فرزندخوانده‌اش زيد، حکم وجوب [[جهاد]] يا بيان عيوب يهود و [[قريش]] يا عيوب بت‌هاي مشرکان بوده است.<ref>التفسير الکبير، ج12، ص400-402.</ref> اما به نظر مي‌رسد تأکيداتي که در اين آيه وجود دارد، مؤيد اين است که اين آيه مربوط به اعلان ولايت علي به مردم بوده است<ref>تفسير العياشي، ج1، ص331؛ مجمع البيان، ج3، ص334.</ref>؛ چنان‌که نظر ابن عباس، براء بن عاذب و محمد بن ‌علي هم همين است.<ref>التفسير الکبير، ج12، ص401.</ref>
===نزول آیه اکمال دین===
آيه 3 سوره مائده(5) که بعد از اتمام خطبه پيامبر نازل شد<ref>البرهان، ج2، ص227.</ref>، نشان‌دهنده ويژگي‌هايي براي اين روز است: مأيوس شدن [[کافران]] از [[دين اسلام]]، کامل شدن معارف دين، تمام شدن نعمت خداوند و رضايت او به اينکه اسلام، دين نهايي مردم باشد.<ref>الميزان، ج5، ص181؛ تفسير نمونه، ج4، ص258.</ref> اين آيه، به تعبير برخي، آخرين فريضه در اسلام را بيان کرد و بعد از آن، فريضه‌اي بيان نشد<ref>تفسير العياشي، ج1، ص293؛ تفسير قمي، ج1، ص162؛ البرهان، ج2، ص240.</ref> و شريعت، بعد از آن، زياده و نسخي نيافت.<ref>التفسير الکبير، ج11، ص288.</ref> پيامبر نيز، پس از نزول اين آيه، حمد و سپاس خداوند را به خاطر اتمام و اکمال دين به جاي آورد.<ref>تفسير ابن کثير، ج2، ص14؛ البرهان، ج2، ص223؛ الولايه، ص310.</ref> با توجه به اينکه در آن زمان حکمي باقي نمانده بود که بيان نشده باشد و کامل کننده دين و مأيوس‌کننده کفار باشد، اعلام ولايت حضرت علي تنها مسئله‌اي بود که تمام اين خصوصيات را دارا بود.<ref>نک: الميزان، ج5، ص168-175.</ref> همان طور که در چند روايت به اين مسئله اشاره شده است.<ref>تفسير العياشي، ج1، ص293.</ref>
====پاسخ به یک شبهه====
عده‌اي معتقدند که اين آيه، در [[روز عرفه]] و در [[عرفات|منطقه عرفات]]، نازل شده است<ref>جامع البيان، ج6، ص54.</ref>؛ علاوه بر اينکه اکمال دين، به خاطر اکمال شريعت و [[احکام دين]]<ref>جامع البيان، ج6، ص51؛ تفسير جلالين، ج1، ص110.</ref>، با بيان احکامي بوده که احتياج آيندگان را نيز برطرف کرده و نيازي به آمدن دين جديد نيست.<ref>التفسير الکبير، ج11، ص287.</ref> در جواب گفته شده مأيوس شدن کفار و اکمال دين بايد به خاطر عاملي باشد که عقلاً بتواند اين کار را انجام دهد و کامل شدن [[احکام]]، چه ربطي به مأيوس شدن کفار از [[ارتداد]] مسلمانان دارد؛ آن هم چيزي نمي‌تواند باشد جز اعلان ولايت و تعيين خليفه که باعث کامل شدن دين و مأيوس شدن کفار، از نفوذ به آن، مي‌شود.<ref>الميزان، ج5، ص284.</ref> به علاوه قوت ظاهري اسلام در روز [[فتح مکه]] ظاهر شد، نه در سال دهم.<ref>الميزان، ج5، ص279.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[حدیث غدیر خم]]
* [[خطبه غدیر خم]]
* [[غدیر خم]]
* [[غدیر خم]]
* [[آیه ابلاغ]]
* [[آیه ابلاغ]]
* [[آیه اکمال دین]]
* [[امام علی|امام علی(ع)]]
* [[امام علی|امام علی(ع)]]
==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۸: خط ۱۰۶:
  | توضیحات منبع =
  | توضیحات منبع =
}}
}}
* '''الاحتجاج علی اهل اللجاج'''، احمد بن علی الطبرسی (م.520ق.)، تحقیق سید محمد باقر موسوی خرسان، نجف، دار النعمان، 1386ق.
* '''الآثار الباقيه عن قرون الخاليه'''، ابوريحان بيروني (م.440ق.)، تحقيق پرويز اذکايي، تهران، ميراث مکتوب، 1422ق.
* '''الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد'''، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دار المفید، 1414ق.
* '''الاحتجاج علي اهل اللجاج'''، احمد بن علي الطبرسي (م.520ق.)، به کوشش سيد محمد باقر موسوي خرسان، مشهد، انتشارات المرتضي، 1403ق.
* '''اسد الغابة فی معرفة الصحابه'''، علی بن محمد بن الاثیر (555-630ق.)، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
* '''الاربعين في اصول الدين'''، محمد بن عمر الفخر الرازي (م.606ق.)، به کوشش حجازي، مصر، مکتبة الکتاب الازهريه، 1406ق.
* '''اعلام الوری باعلام الهدی'''، الفضل بن الحسن الطبرسی (468-548ق.)، تصحیح مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، 1417ق.  
* '''اسد الغابة في معرفة الصحابه'''، علي بن محمد ابن الاثير (555-630ق.)، بيروت، دار الفکر، 1409ق.
* '''اقسام المولی'''، شیخ مفید(م. 413قتحقیق مهدی نجف، بیروت، دارالمفید، 1414ق.
* '''الاصابة في تمييز الصحابه'''، ابن حجر العسقلاني (773-852ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''الامالی'''، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (311-381ق.)، تصحیح قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسه البعثه، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، 1417ق.  
* '''الافصاح في الامامه'''، محمد بن محمد بن النعمان (شيخ مفيد) (336-413ق.)، تهران، انتشارات بنياد بعثت، 1414ق.
* '''البدایة و النهایة فی التاریخ'''، اسماعیل بن عمر بن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
* '''الاقتصاد الهادي الي طريق الرشاد'''، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش حسن سعيد، بيروت، دار الاضواء، 1406ق.
* '''تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوك)'''، محمد بن جریر الطبری (م.310ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1378ق.
* '''اقسام المولي في اللسان'''، محمد بن محمد بن النعمان (شيخ مفيد) (336-413ق.)، به کوشش مهدي نجف، قم، کنگره جهاني شيخ مفيد، 1413ق.
* '''تاریخ الیعقوبی'''، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی (م. 292 ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
* '''الامالي'''، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، تصحيح قسم الدراسات الاسلامية مؤسسة البعثه، تهران، انتشارات بنياد بعثت، 1417ق.
* '''التحصین لاسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین'''، علی بن الطاووس العلی، تحقیق الانصاری، قم، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، 1386ش.
* '''انساب الاشراف'''، احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، تحقيق سهيل صادق زکار و رياض زرکلي، بيروت، دار الفکر، 1417‌ق.
* '''ترتیب الامالی الخمیسیة للشجری'''، یحیى بن الحسین بن إسماعیل الحسنی الشجری الجرجانی (م. 499 قتحقیق'''، محمد حسن محمد حسن إسماعیل، بیروت، دار الكتب العلمیة، - لبنان، 1422ق.
* '''بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''، محمد باقر المجلسي (1037-1110ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، داراحياء التراث العربي و مؤسسة الوفاء، 1403ق.
* '''تفسیر العیاشی'''، محمد بن مسعود العیاشی (م.320ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، 1380ق.
* '''البداية و النهاية في التاريخ'''، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، بيروت، مکتبة المعارف، 1411ق.
* '''تفسیر قرآن المجید'''، شیخ مفید(م. 413قتحقیق سید علی ایازی، قم، النشر الاسلامی، 1424ق.
* '''البرهان في تفسير القرآن'''، هاشم بن سليمان البحراني (م.1107ق.)، تهران، البعثه، 1415ق.
* '''الخصال المحمودة و المذمومه'''، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (311-381ق.)، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، النشر الاسلامی، 1410ق.  
* '''بيان مشکل الآثار'''، ابوجعفر الطحاوي، به کوشش الانوروطه، دار النشر.
* '''سنن الترمذی (الجامع الصحیح)'''، محمد عیسی الترمذی (م.279ق.)، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
* '''تاريخ الطبري (تاريخ الامم والملوک)'''، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
* '''السیرة الحلبیة'''، نورالدین علی بن احمد الحلبی (م. 1044ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1400ق.
* '''تاريخ اليعقوبي'''، احمد بن ابي‌يعقوب اليعقوبي (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق.
* '''شذرات الذهب فی اخبار من ذهب'''، عبدالحی بن عماد (م.1089ق.)، تحقیق عبدالقادر الارنووط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق.
* '''تاريخ بغداد'''، احمد بن علي الخطيب البغدادي (م.463ق.)، به کوشش مصطفي عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، 1417ق.
* '''صحیح البخاری'''، محمد بن اسماعیل البخاری (م.‌256‌ق.)، تحقیق عبدالعزیز بن عبدالله ‌بن ‌باز، بیروت، دار الفکر، 1401ق.  
* '''التبيان في تفسير القرآن'''، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش احمد حبيب قصير عاملي، بيروت، دار ‌‌احياء ‌‌التراث ‌‌العربي، 1963م.
* '''الصواعق المحرقه'''، احمد بن حجر الهیتمی (م.974ق.)، به كوشش عبدالوهاب، مصر، مكتبة القاهره، 1385ق.
* '''تفسير ابن کثير (تفسير القرآن العظيم)'''، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، به کوشش محمد حسين شمس‌الدين، بيروت، دار الکتب العلميه، 1419ق.
* '''الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏'''، عبدالحسین الامینی‏، بیروت، دار الكتاب العربی، 1386ق.
* '''تفسير الثعلبي (الکشف و البيان)'''، احمد بن محمد الثعلبي (م.427ق.)، به کوشش محمد بن عاشور و نظير الساعدي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1422ق.
* '''مجموعه مقالات کنگره بین المللی غدیر و انسجام اسلامی'''، مقاله جایگاه غدیر در سقیفه،‌ محمد مسعودی، ساری، 1386ش.
* '''تفسير الجلالين'''، جلال‌الدين المحلي (م.864ق.)، و عبدالرحمان بن ابي‌بکر السيوطي (849-911ق.)، بيروت، مؤسسة النور، 1416ق.
* '''المستدرک علی الصحیحین'''، محمد بن عبدالله الحکام النیسابوری (م.405ق.)، تحقیق مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.  
* '''تفسير العياشي'''، محمد بن مسعود العياشي (م.320ق.)، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، مکتبة العلمية الاسلاميه، 1380ق.
* '''مسند ابی یعلی'''، احمد بن علی بن المثنی (م.307ق.)، به کوشش حسین سلیم، بیروت، دار المأمون للتراث.  
* '''تفسير القرآن المجيد المستخرج من تراث الشيخ المفيد'''، محمد علي ايازي (1333- ش.)، قم، بوستان کتاب، 1424ق.
* '''مسند الامام احمد بن حنبل'''، أحمد بن محمد بن حنبل الشیبانی (م.241ق.)، بیروت، دار الصادر، بی‌تا.  
* '''تفسير القمي'''، علي بن ابراهيم قمي (م.307ق.به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، انتشارات دار الکتاب، 1404ق.
* '''معجم البلدان'''، یاقوت بن عبدالله الحموی (م.626.ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1399ق.
* '''التفسير الکبير'''، محمد بن عمر الفخر الرازي (م.606ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1415ق.
* '''المعجم الکبیر'''، سلیمان بن احمد الطبرانی (260-360ق.)، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
* '''تفسير بيضاوي (انوار التنزيل و اسرار التاويل)'''، البيضاوي (م.685ق.)، به کوشش يوسف عبدالرحمان مرعشلي، بيروت، دار احياءالتراث العربي، 1418ق.
* '''تفسير جوامع الجامع'''، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، به کوشش ابوالقاسم گرجي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1378ش.
* '''تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن)'''، محمد بن احمد القرطبي (م.671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
* '''تفسير نمونه'''، مکارم شيرازي و ديگران، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1375ش.
* '''تهذيب اللغه'''، محمد الازهري (م.370ق.)، به کوشش عبدالسلام هارون.
* '''الخصال المحمودة و المذمومه'''، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، به کوشش علي‌اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
* '''الدر المنثور في التفسير بالماثور و هو مختصر تفسير ترجمان القرآن'''، عبدالرحمان بن ابي‌بکر السيوطي (849-911ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1365ق.
* '''سنن ابن ماجه'''، محمد بن زيد الربعي ابن ماجه (م.275ق.)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1395ق.
* '''سنن الترمذي (الجامع الصحيح)'''، محمد عيسي الترمذي (م.279ق.)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دار الفکر، 1402ق.
* '''السنن الکبري'''، احمد بن علي النسائي (215-303ق.)، تحقيق عبدالغفار سليمان البنداري و سيد کسروي حسن، بيروت، دار الکتب العلميه، 1411ق.
* '''السيرة الحلبيه'''، نورالدين علي بن احمد الحلبي (م.1044ق.)، به کوشش الخطيب، قاهره، دار الکتب الحديثه.
* '''السيرة النبويه'''، عبدالملک بن هشام (م.218ق.)، تحقيق مصطفي السقاء و عبدالحفيظ شبلي و ابراهيم الابياري، بيروت، دار المعرفه، بي‌تا.
* '''الشافي في الامامه'''، سيد المرتضي (م.436ق.)، تحقيق سيد عبدالزهراء حسيني خطيب، تهران، مؤسسة الصادق، 1410ق.
* '''شرح المقاصد في شرح القواعد'''، التفتازاني (م.793ق.)، به کوشش عبدالرحمان، قم، الرضي، 1409ق.
* '''شرح المواقف'''، علي بن محمد الجرجاني (م.816ق.)، قم، الرضي، 1325ق.
* '''صحيح البخاري'''، البخاري (م.256ق.)، به کوشش مصطفي ديب البغا، بيروت، دار ابن کثير، اليمامه، 1407ق.
* '''الصواعق المحرقه'''، احمد بن حجر الهيتمي (م.974ق.)، به کوشش عبدالرحمان بن عبدالله الترکي، بيروت، مؤسسة الرساله، 1417ق.
* '''الغدير في الکتاب و السنة و الادب'''، عبدالحسين الاميني، قم، مرکز الغدير، 1416ق.
* '''فتح الباري شرح صحيح الامام ابي‌عبدالله محمد بن اسماعيل البخاري'''، ابن حجر العسقلاني (773-852ق.)، شرح عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، تحقيق محمد فواد عبدالباقي و محب‌الدين خطيب، بيروت، دار المعرفه، بي‏تا.
* '''فيض القدير شرح الجامع الصغير من احاديث البشير النذير'''، المناوي (م.1031ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''القاموس المحيط'''، محمد بن يعقوب فيروز‌آبادي (م.817ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412ق.
* '''الکافي'''، محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، به کوشش علي‌اکبر غفاري، تهران، انتشارات دار الکتب اسلاميه، 1375ش.
* '''الکشاف'''، محمود بن عمر الزمخشري (م.538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق.
* '''الکني و الاسماء'''، محمد الدولابي (م.310ق.)، به کوشش الغاريابي، بيروت، دار ابن حزم، 1421ق.
* '''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق.
* '''مجمع البحرين'''، فخرالدين بن محمد الطريحي (م.1085ق.)، به کوشش الحسيني، بيروت، الوفاء، 1403ق.
* '''مجمع البيان في تفسير القرآن'''، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغي (1864-1933م.)، تصحيح سيد هاشم رسولي محلاتي و فضل الله يزدي طباطبايي، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
* '''مجمع الزوائد و منبع الفوائد'''، علي بن ابي‌بکر الهيثمي (م.807ق.)، بيروت، دار الکتاب العربي، 1402ق.
* '''محيط المحيط'''، بطرس بن يونس بستاني (م1300ق.)، بيروت، مکتبة لبنان ناشرون، 1978م.
* '''مروج الذهب و معادن الجوهر'''، علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، به کوشش يوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، 1409ق.
* '''المستدرک علي الصحيحين'''، محمد بن عبدالله الحکام النيسابوري (م.405ق.)، به کوشش مصطفي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1411ق.
* '''مسند ابي‌يعلي'''، احمد بن علي بن المثني (م.307ق.)، به کوشش حسين سليم، بيروت، دار المأمون للتراث.
* '''مسند الامام احمد بن حنبل'''، احمد بن حنبل (م.241ق.)، بيروت، دار الصادر، بي‌تا.
* '''المصباح المنير في غريب الشرح الکبير للرافعي'''، احمد بن محمد بن علي'''، الفيومي (م.770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق.
* '''المعارف'''، ابن قتيبه دينوري (213-276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شريف الرضي، 1373ش.
* '''معجم البلدان'''، ياقوت بن عبدالله الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار الصادر، 1995م.
* '''المعجم الکبير'''، سليمان بن احمد الطبراني (260-360ق.)، به کوشش حمدي عبدالمجيد السلفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
* '''معجم مقاييس اللغه'''، احمد بن فارس (م.‌395‌ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1404‌ق.
* '''المغازي'''، محمد بن عمر الواقدي (م.207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1409ق.
* '''مناقب اسد الغالب ممزق الکتائب'''، ابن الجزري (م.833ق.)، به کوشش الطنطاوي، القاهره، مکتبة القرآن.
* '''مناقب امام علي بن ابي‌طالب7'''، علي بن محمد ابن المغازلي (م.483ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1412ق.
* '''الميزان في تفسير القرآن'''، سيد محمد حسين طباطبايي (1282-1360ش.)، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1393ق.
* '''نوادر الاخبار فيما يتعلق باصول الدين'''، محمد بن شاه مرتضي فيض کاشاني (1006-1091ق.)، به کوشش مهدي انصاري قمي، تهران، انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1370ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
۴۹۲

ویرایش