پرش به محتوا

احرام: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۷
خط ۶۳: خط ۶۳:


==مستحبات احرام==
==مستحبات احرام==
: کارهای بسیاری برای احرام مستحب شمرده شده که برخی به پیش از احرام بازمی‌گردد و برخی هم‌زمان با آن است:
کارهای بسیاری برای احرام مستحب شمرده شده که برخی به پیش از احرام بازمی‌گردد و برخی هم‌زمان با آن است:


۱. مستحبات پیش از احرام: مهم‌ترین کارهای مستحب پیش از احرام عبارتند از:
===مستحبات پیش از احرام===
مهم‌ترین کارهای مستحب پیش از احرام عبارتند از:


أ. بلند نگه داشتن موی سر: دیدگاه مشهور فقیهان امامی، به استناد روایات<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۱.</ref>، استحباب کوتاه نکردن موی سر از یک ماه پیش از مناسک عمره است.<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۶؛ سلسلة الینابیع، ج۸، ص۶۹۹.</ref> در حج نیز مستحب است که از آغاز ماه ذی‌قعده موی سر کوتاه نشود.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۰؛سلسلة الینابیع، ج۷، ص۲۲۷.</ref> برخی رها‌کردن موی ریش را نیز مستحب دانسته‌اند.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۱؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».</ref> برخی فقیهان با استناد به حدیث‌هایی که زدودن مو را در ماه‌های اول حج مشمول کفاره دانسته<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ تهذیب، ج۵، ص۴۹.</ref>، نگه داشتن موها را واجب دانسته‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۲۸.</ref> منتقدان این نظر، با مناقشه در سند این روایت‌ها، آن‌ها را درباره کوتاه‌کردن مو پس از احرام دانسته‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۶.</ref>
* '''بلند نگه داشتن موی سر''': دیدگاه مشهور فقیهان امامی، به استناد روایات،<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> استحباب کوتاه نکردن موی سر از یک ماه پیش از مناسک عمره است.<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۶؛ سلسلة الینابیع، ج۸، ص۶۹۹.</ref> در حج نیز مستحب است که از آغاز ماه ذی‌قعده موی سر کوتاه نشود.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۰؛سلسلة الینابیع، ج۷، ص۲۲۷.</ref> برخی رها‌کردن موی ریش را نیز مستحب دانسته‌اند.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۱؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».</ref> برخی فقیهان با استناد به حدیث‌هایی که زدودن مو را در ماه‌های اول حج مشمول کفاره دانسته است،<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ تهذیب، ج۵، ص۴۹.</ref> نگه داشتن موها را واجب دانسته‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۲۸.</ref> منتقدان این نظر، با مناقشه در سند این روایت‌ها، آن‌ها را درباره کوتاه‌کردن مو پس از احرام دانسته‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۶.</ref>


ب. نظافت‌کردن بدن: به نظر فقیهان امامی<ref>کشف اللثام، ج۵، ص۲۴۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸.</ref> به استناد سیره نبوی و روایات<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref>، مستحب است حج‌گزار با زدودن غبار و آلودگی بدن، زدودن ‌موهای زاید و ‌کوتاه‌کردن سبیل و ناخن<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۲۰.</ref> پیش از احرام و هنگام رسیدن به میقات، به پاکسازی بدن خود بپردازد.
* '''نظافت‌کردن بدن''': به نظر فقیهان امامی<ref>کشف اللثام، ج۵، ص۲۴۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸.</ref> به استناد سیره نبوی و روایات<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref>، مستحب است حج‌گزار با زدودن غبار و آلودگی بدن، زدودن ‌موهای زاید و ‌کوتاه‌کردن سبیل و ناخن<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۲۰.</ref> پیش از احرام و هنگام رسیدن به میقات، به پاکسازی بدن خود بپردازد.


ج. غسل: فقیهان اهل سنت و بیشتر فقیهان امامی با استناد به حدیث‌هایی از پیامبر۹<ref>سنن الترمذی، ج۲، ص۱۶۳؛ السنن الکبری، ج۵، ص۳۳.</ref> و امامان:<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۸؛ تهذیب، ج۵، ص۶۲.</ref> غسل را پیش از احرام مستحب شمرده‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸-۲۱۸۹.</ref> در استحباب غسل تفاوتی میان برده و غیر برده، ‌بالغ و نا بالغ و مرد و زن نیست.<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۶-۵۶۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.</ref> برخی تأخیر احرام حائض و نفساء را تا زمان پاک شدن از ناپاکی و انجام غسل بهتر دانسته‌اند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۴۰-۲۴۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳.</ref> در برابر، اندکی از فقیهان امامی غسل احرام را واجب شمرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۱.</ref> برخی از فقیهان بر آنند که اگر غسل ممکن نباشد، تیمم به جای آن مستحب است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۴۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۴.</ref>
* '''غسل''': فقیهان اهل سنت و بیشتر فقیهان امامی با استناد به حدیث‌هایی از پیامبر(ص)<ref>سنن الترمذی، ج۲، ص۱۶۳؛ السنن الکبری، ج۵، ص۳۳.</ref> و امامان(ع)<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۸؛ تهذیب، ج۵، ص۶۲.</ref> غسل را پیش از احرام مستحب شمرده‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸-۲۱۸۹.</ref> در استحباب غسل تفاوتی میان بَرده و غیربرده، ‌بالغ و نا بالغ و مرد و زن نیست.<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۶-۵۶۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.</ref> برخی تأخیر احرام حائض و نفساء را تا زمان پاک شدن از ناپاکی و انجام غسل بهتر دانسته‌اند.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۴۰-۲۴۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳.</ref> در برابر، اندکی از فقیهان امامی غسل احرام را واجب شمرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۱.</ref> برخی از فقیهان بر آنند که اگر غسل ممکن نباشد، تیمم به جای آن مستحب است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۲۴۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۴.</ref><br />
مکان غسل احرام، میقات است؛ ولی در موارد عذر و ترس از نیافتن آب، غسل‌کردن پیش از میقات جایز شمرده شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۸؛ تهذیب، ج۵، ص۶۳.</ref> برخی فقیهان<ref>السرائر، ج۱، ص۵۳۰؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۷.</ref> به پشتوانه بعضی از روایات<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۷-۳۲۹؛ تهذیب، ج۵، ص۷۱.</ref> در صورت برطرف شدن این عذر، انجام دیگر بار غسل را در میقات سفارش کرده‌اند. غسل در آغاز روز برای همه آن روز؛ و در پایان شب برای همه آن شب کافی است. در صورت خوابیدن احرام‌گزار یا خوردن چیزی که بر محرم حرام است، انجام دیگر بار آن مستحب به شمار می‌رود.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۴-۲۲۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۴۳.</ref> به نظر برخی از فقیهان امامی، غسل پس از انجام هر یک از محرمات احرام، مستحب است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۹؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۳.</ref> در صورت محرم شدن بدون غسل، انجام دیگر بار احرام همراه با غسل استحباب دارد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۵؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۲۲۸.</ref> خواندن دعایی ویژه هنگام غسل یا پس از آن سفارش شده است.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۳؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۳.</ref>


مکان غسل احرام، میقات است؛ ولی در موارد عذر و ترس از نیافتن آب، غسل‌کردن پیش از میقات جایز شمرده شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۸؛ تهذیب، ج۵، ص۶۳.</ref> برخی فقیهان<ref>السرائر، ج۱، ص۵۳۰؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۷.</ref> به پشتوانه بعضی از روایات<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۷-۳۲۹؛ تهذیب، ج۵، ص۷۱.</ref> در صورت برطرف شدن این عذر، انجام دیگر بار غسل را در میقات سفارش کرده‌اند. غسل در آغاز روز برای همه آن روز؛ و در پایان شب برای همه آن شب کافی است. در صورت خوابیدن احرام‌گزار یا خوردن چیزی که بر محرم حرام است، انجام دیگر بار آن مستحب به شمار می‌رود.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۷۹؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۴-۲۲۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۴۳.</ref> به نظر برخی از فقیهان امامی، باز گزاردن غسل پس از ارتکاب هر یک از محرمات احرام، مستحب است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۹؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۳.</ref> در صورت محرم شدن بدون غسل، انجام دیگر بار احرام همراه با غسل استحباب دارد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۵؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۲۲۸.</ref> خواندن دعایی ویژه هنگام غسل یا پس از آن سفارش شده است.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۳؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۳.</ref>
* '''احرام پس از نماز''': به نظر برخی فقیهان اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref> و در باور مشهور فقیهان امامی<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۴؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۲.</ref> مستحب است احرام بستن پس از نماز واجب یا مستحب صورت پذیرد. اندکی از فقیهان با استناد به برخی روایات<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۴؛ تهذیب، ج۵، ص۱۶۸.</ref>، این کار را واجب شمرده‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴؛ العروة‌ الوثقی، ج۴، ص۶۵۴.</ref> مخالفان این دیدگاه، آن حدیث‌ها را دارای معنای استحباب دانسته‌اند.<ref>العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۴.</ref><br />
به باور فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴.</ref> و برخی از فقیهان اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، احرام پس از نماز واجب بهتر است و فقیهان امامی احرام پس از نماز ظهر یا پس از نماز ظهر و عصر را برترین حالت شمرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۲۶؛ مستند الشیعه‌، ج۱۱، ص۲۷۴.</ref> اگر احرام در زمان نماز فریضه نباشد، خواندن شش رکعت نماز نافلة احرام و در صورت ممکن نبودن این کار، خواندن چهار یا دو رکعت نماز سفارش شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۰؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۲۸۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref> فقیهان اهل سنت به استناد حدیث‌هایی از پیامبر(ص)<ref>مسند احمد، ج۱، ص۲۶۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۳۹۷.</ref> گزاردن دو رکعت نماز را پیش از احرام مستحب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref> به نظر بیشتر فقیهان امامی، در رکعت اول نماز احرام، پس از قرائت حمد، خواندن سوره توحید و در رکعت دوم سوره کافرون مستحب است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۰؛ جامع المدارک، ج۲، ص۳۷۶.</ref> برخی از فقیهان امامی و اهل سنت، عکس این ترتیب را باور دارند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۴۳؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref><br />
به نظر برخی از فقیهان اهل سنت، ‌از دیگر مستحبات پیش از احرام، خوش‌بو‌کردن بدن است؛ خواه احرام‌گزار زن باشد و خواه مرد. نیز تفاوت ندارد که اثر این بوی خوش تا هنگام احرام بماند یا از میان برود.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۹.</ref> برخی از آنان این کار را تنها برای مردان مستحب شمرده‌اند.<ref>روضة الطالبین، ج۲، ص۳۴۸.</ref> مستند این حکم حدیث‌هایی از عایشه است<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۵؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۰.</ref> که پیامبر(ص) هنگام احرام خود را خوشبو می‌کرد.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۷؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۹.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت، از جمله مالک بن انس، به استناد حدیثی از پیامبر(ص)<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۴.</ref> این کار را مکروه شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۷؛ المجموع، ج۷، ص۲۲۲.</ref> فقیهان امامی خوشبو‌کردن خود را در صورت باقی ماندن اثر عطر تا هنگام احرام، حرام دانسته‌اند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۲۸۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۷.</ref> مستند آنان، افزون بر اجماع فقیهان بر حرمت کاربرد بوی خوش بر محرم، حدیث‌های پیامبر(ص) و امامان(ع)<ref>مسند احمد، ج۴، ص۲۲۴؛ الکافی، ج۴، ص۳۴۳؛ تهذیب، ج۵، ص۶۹.</ref> است که استفاده از بوی خوش را هنگام احرام ممنوع شمرده‌اند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۲۸۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۳.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت خضاب‌کردن دست‌ها تا مچ و نیز مالیدن حنا به صورت را به استناد روایتی از ابن عمر و بر پایه قیاس با معطر‌کردن بدن<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۰؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۲.</ref> برای احرام‌گزار مستحب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۰؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۴۸.</ref>


د. احرام پس از نماز: به نظر برخی فقیهان اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref> و در باور مشهور فقیهان امامی<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۴؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۲.</ref> مستحب است احرام بستن پس از نماز واجب یا مستحب صورت پذیرد. اندکی از فقیهان با استناد به برخی روایات<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۴؛ تهذیب، ج۵، ص۱۶۸.</ref>، این کار را واجب شمرده‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴؛ العروة‌ الوثقی، ج۴، ص۶۵۴.</ref> مخالفان این دیدگاه، آن حدیث‌ها را دارای معنای استحباب دانسته‌اند.<ref>العروة الوثقی، ج۴، ص۶۵۴.</ref>
===مستحبات هم‌زمان با احرام===
 
از هنگام احرام تا پایان آن نیز برخی کارها مستحب شمرده شده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
به باور فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴.</ref> و برخی از فقیهان اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، احرام پس از نماز واجب بهتر است و فقیهان امامی احرام پس از نماز ظهر یا پس از نماز ظهر و عصر را برترین حالت شمرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۲۶؛ مستند الشیعه‌، ج۱۱، ص۲۷۴.</ref> اگر احرام در زمان نماز فریضه نباشد، خواندن شش رکعت نماز نافلة احرام و در صورت ممکن نبودن این کار، خواندن چهار یا دو رکعت نماز سفارش شده است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۰؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۲۸۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref> فقیهان اهل سنت به استناد حدیث‌هایی از پیامبر۹<ref>مسند احمد، ج۱، ص۲۶۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۳۹۷.</ref> گزاردن دو رکعت نماز را پیش از احرام مستحب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref> به نظر بیشتر فقیهان امامی، در رکعت اول نماز احرام، پس از قرائت حمد، خواندن سوره توحید و در رکعت دوم سوره کافرون مستحب است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۰؛ جامع المدارک، ج۲، ص۳۷۶.</ref> برخی از فقیهان امامی و اهل سنت، عکس این ترتیب را باور دارند.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۴۳؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.</ref>
 
به نظر برخی از فقیهان اهل سنت، ‌از دیگر مستحبات پیش از احرام، خوشبو‌کردن بدن است؛ خواه احرام‌گزار زن باشد و خواه مرد. نیز تفاوت ندارد که اثر این بوی خوش تا هنگام احرام بماند یا از میان برود.<ref>کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۹.</ref> برخی از آنان این کار را تنها برای مردان مستحب شمرده‌اند.<ref>روضة الطالبین، ج۲، ص۳۴۸.</ref> مستند این حکم حدیث‌هایی از عایشه است<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۵؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۰.</ref> که رسول خدا۹ هنگام احرام خود را خوشبو می‌کرد.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۷؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۹.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت، از جمله مالک بن انس، به استناد حدیثی از پیامبر۹<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۴.</ref> این کار را مکروه شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۲۷؛ المجموع، ج۷، ص۲۲۲.</ref> فقیهان امامی خوشبو‌کردن خود را در صورت باقی ماندن اثر عطر تا هنگام احرام، حرام دانسته‌اند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۲۸۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۷.</ref> مستند آنان، افزون بر اجماع فقیهان بر حرمت کاربرد بوی خوش بر محرم، حدیث‌های پیامبر۹ و امامان:<ref>مسند احمد، ج۴، ص۲۲۴؛ الکافی، ج۴، ص۳۴۳؛ تهذیب، ج۵، ص۶۹.</ref> است که استفاده از بوی خوش را هنگام احرام ممنوع شمرده‌اند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۲۸۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۳.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت خضاب‌کردن دست‌ها تا مچ و نیز مالیدن حنا به صورت را به استناد روایتی از ابن عمر و بر پایه قیاس با معطر‌کردن بدن<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۰؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۲.</ref> برای احرام‌گزار مستحب شمرده‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۱۰؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۴۸.</ref>
 
۲. مستحبات هم‌زمان با احرام:‌ از هنگام احرام تا پایان آن نیز برخی کارها مستحب شمرده شده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:


أ. شرط‌کردن احرام‌گزار با خداوند (اشتراط): به باور فقیهان شیعه<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۰.</ref> و شافعی و حنبلی<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.</ref> مستحب است احرام‌گزار هنگام احرام با خداوند شرط کند که اگر هنگام حج‌گزاری مانعی برایش پیش آید، حج را به عمره بدل کند یا از احرام خارج شود. مستند این حکم، حدیث‌هایی از پیامبر۹<ref>صحیح البخاری، ج۶، ص۱۲۳؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۲۴.</ref> و امامان:<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۵۴.</ref> است که به این کار سفارش کرده‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.</ref> ثمره این کار، خروج از احرام هنگام بروز مانع، ساقط شدن قربانی<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۰-۴۳۱؛ المغنی، ج۳، ص۲۴۳.</ref> و حتی به نظر برخی، ساقط شدن قضای حج در سال بعد و دست‌کم بهره‌مندی آن فرد از پاداش الهی است.<ref>مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۶۲.</ref> برخی از فقیهان امامی به استناد فرمان عام آیه ۱۹۷ بقره/۲ که قربانی را بر همگان واجب کرده و نیز بر پایه اصل احتیاط، ‌قربانی‌کردن را همچنان لازم می‌شمرند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۵-۶۶.</ref> به نظر شماری دیگر، قربانی تنها از عهده کسی که آن را همراه ندارد، ساقط می‌شود.<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۹۰؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۳.</ref> بسیاری از فقیهان امامی به استناد روایات<ref>تهذیب، ج۵، ص۸۱.</ref>، قضای حج را در این صورت ساقط نمی‌دانند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۰؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۲۸۷.</ref> به تصریح برخی از فقیهان امامی<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲-۵۷۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۱.</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۵؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷.</ref> اشتراط قلبی با خداوند کافی نیست و بر زبان آوردن آن نیز لازم است؛ ولی برخی نیت قلبی را کافی دانسته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۶.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت صحت اشتراط و آثار فقهی آن را باور ندارند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۱؛ المغنی، ج۳، ص۲۴۴.</ref>
أ. شرط‌کردن احرام‌گزار با خداوند (اشتراط): به باور فقیهان شیعه<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۰.</ref> و شافعی و حنبلی<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.</ref> مستحب است احرام‌گزار هنگام احرام با خداوند شرط کند که اگر هنگام حج‌گزاری مانعی برایش پیش آید، حج را به عمره بدل کند یا از احرام خارج شود. مستند این حکم، حدیث‌هایی از پیامبر۹<ref>صحیح البخاری، ج۶، ص۱۲۳؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۲۴.</ref> و امامان:<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۵۴.</ref> است که به این کار سفارش کرده‌اند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.</ref> ثمره این کار، خروج از احرام هنگام بروز مانع، ساقط شدن قربانی<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۰-۴۳۱؛ المغنی، ج۳، ص۲۴۳.</ref> و حتی به نظر برخی، ساقط شدن قضای حج در سال بعد و دست‌کم بهره‌مندی آن فرد از پاداش الهی است.<ref>مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۶۲.</ref> برخی از فقیهان امامی به استناد فرمان عام آیه ۱۹۷ بقره/۲ که قربانی را بر همگان واجب کرده و نیز بر پایه اصل احتیاط، ‌قربانی‌کردن را همچنان لازم می‌شمرند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۵-۶۶.</ref> به نظر شماری دیگر، قربانی تنها از عهده کسی که آن را همراه ندارد، ساقط می‌شود.<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۹۰؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۳.</ref> بسیاری از فقیهان امامی به استناد روایات<ref>تهذیب، ج۵، ص۸۱.</ref>، قضای حج را در این صورت ساقط نمی‌دانند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۰؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۲۸۷.</ref> به تصریح برخی از فقیهان امامی<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲-۵۷۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۱.</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۵؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷.</ref> اشتراط قلبی با خداوند کافی نیست و بر زبان آوردن آن نیز لازم است؛ ولی برخی نیت قلبی را کافی دانسته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۶.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت صحت اشتراط و آثار فقهی آن را باور ندارند.<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۳۱؛ المغنی، ج۳، ص۲۴۴.</ref>
۱٬۷۸۰

ویرایش