پرش به محتوا

حج نیابتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۶۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
حج نیابتی  انجام [[حج]] به نیابت از کسی دیگر است و چه آن شخص زنده باشد و چه از دنیا رفته باشد. طبق فتوای [[فقهای شیعه]] نایب گرفتن برای [[حج واجب]] از طرف وراث [[واجب]] هست. و نایب باید شرایطی را داشته باشد از جمله [[بلوغ]] و [[عقل]] و غیره.
حج نیابتی  انجام [[حج]] به نیابت از کسی دیگر است و چه آن شخص زنده باشد و چه از دنیا رفته باشد. طبق فتوای [[فقهای شیعه]] نایب گرفتن برای [[حج واجب]] از طرف وراث [[واجب]] هست. و نایب باید شرایطی را داشته باشد از جمله [[بلوغ]] و [[عقل]] و غیره.
==حج نيابتى در حیات مکلف==
==حکم حج نيابتى==
[[حج]] جزء [[عبادات]] که مركب از بدنى و مالى است یعنی هم به عمل محتاج است، زمانی که اعمال [[طواف]] و [[سعى]] و [[رمى]] را انجام دهد، و هم براى خريدن [[قربانى]]، خرج سفر و ساير احتياجات به صرف مال نيازمند است.
به اتفاق جميع [[فقهاى اسلام]]، بر هر كسى كه از جهات مختلف، توانائى رفتن به حج را داشته باشد، [[واجب]] است خودش [[اعمال حج]] را بجاى آورد، و قطعاً نيابت كفايت نمى‌‏كند. و اگر کسی در زمان حیات نتواند حج واجب را به جا آورد وراث از طرف میت، نایب می‌گیرند.
به اتفاق جميع [[فقهاى اسلام]]، در اين قسم از عبادات، بر هر كسى كه از جهات مختلفه توانائى رفتن به حج را داشته باشد، [[واجب]] است خودش [[اعمال حج]] را بجاى آورد، و قطعاً نيابت كفايت نمى‌‏كند.
* و به فتواى [[اماميّه]] و [[حنابله]] اگر به حجّ بلدى [[وصيّت]] نكرده باشد، واجب است [[حج ميقاتى]] برايش [[اجاره]] كنند و اجرةالمثل آن را به اجير بدهند. و اگر فوت كند واجب از عهده او ساقط نمى‌‏شود.
==حج نيابتى میت==
* و به فتواى [[شافعيان]]: بايد فردى را اجاره كنند تا اعمال حج را به نيابت از او انجام دهد و مال ‏الاجاره را نيز از اصل مال بايد پرداخت. <ref>القوانين الفقهيّه، ص87.</ref>
* به فتواى [[اماميّه]] و [[حنابله]] اگر به حجّ بلدى [[وصيّت]] نكرده باشد، واجب است [[حج ميقاتى]] برايش [[اجاره]] كنند و اجرةالمثل آن را به اجير بدهند. و به هر حال چنانچه فوت كند واجب از عهده او ساقط نمى‏شود.
* و به نظر [[مالكيان]] و [[حنفيان]]: استيجار واجب نيست و در نتيجه حجّ از چنين شخصى ساقط است.
* به فتواى [[شافعيان]]: بايد فردى را اجاره كنند تا اعمال حج را به نيابت از او انجام دهد و مال ‏الاجاره را نيز از اصل مال بايد پرداخت. <ref>القوانين الفقهيّه، ص87.</ref>
===در صورت وصیت میت===
* به نظر [[مالكيان]] و [[حنفيان]]: استيجار واجب نيست و در نتيجه حجّ از چنين شخصى ساقط است.
==انجام حج طبق وصیت==
اگر ميّت به طور مطلق وصيّت كند كه از مال خودش براى او حج بجاى آورند:
اگر ميّت به طور مطلق وصيّت كند كه از مال خودش براى او حج بجاى آورند:
* به فتواى شافعيان: بايد از اصل مال، برايش حج كنند.
* به فتواى شافعيان: بايد از اصل مال، برايش حج كنند.
* به فتواى مالكيان و حنفيان: از ثلث مال برايش حج بجا مى‌‏آورند.بديهى است كه اين حج، هرگز حكم [[حج واجب]] را نخواهد داشت، و واجب همچنان بر عهده او مى‏‌باشد.  
* به فتواى مالكيان و حنفيان: از ثلث مال برايش حج بجا مى‌‏آورند.بديهى است كه اين حج، هرگز حكم [[حج واجب]] را نخواهد داشت، و واجب همچنان بر عهده او مى‏‌باشد.  
* به فتواى جمع زيادى از علماى اماميه: اگر وصيّت كننده مالى را معيّن كند، تا براى او [[حجّةالاسلام]] انجام دهند عمل كردن به اين وصيت واجب است و مخارج آن را نيز از اصل مال برمى‏‌دارند، در صورتى كه زيادتر از مقدار معمول نباشد، ولى اگر زيادتر باشد، و ورّاث هم مقدار زيادى را، از اصل مال اجازه ندهند، از ثلث مال ميّت جبران مى‌‏شود.
* به فتواى جمع زيادى از علماى اماميه: اگر وصيّت كننده مالى را معيّن كند، تا براى او [[حجّةالاسلام]] انجام دهند عمل كردن به اين وصيت واجب است و مخارج آن را نيز از اصل مال برمى‏‌دارند، در صورتى كه زيادتر از مقدار معمول نباشد، ولى اگر زيادتر باشد، و ورّاث هم مقدار زيادى را، از اصل مال اجازه ندهند، از ثلث مال ميّت جبران مى‌‏شود.
==عجز از حج مباشری==
===در صورت عذر از انجام حج===
به اتفاق جميع [[فقها]]، چنانچه مكلّفى همه شروط مادى حجّ را داشته باشد، ولى به خاطر پيرى يا مرضى كه اميد خوب شدن آن را ندارد، نتواند شخصاً به حج برود، بدون ترديد [[حج مباشرى]] از او ساقط است.
به اتفاق جميع [[فقها]]، چنانچه مكلّفى همه شروط مادى حجّ را داشته باشد، ولى به خاطر پيرى يا مرضى كه اميد خوب شدن آن را ندارد، نتواند شخصاً به حج برود، بدون ترديد [[حج مباشرى]] از او ساقط است.
لازم به تذكر است كه شخص عاجز را، اصطلاحاً معضوب گويند.
====حکم حج بعد از رفع عذر====
===دلیل حکم===
* به فتواى بسيارى از فقهاى اماميّه: انجام حج، پس از رفع عذر واجب است، چون آنچه را كه قبلًا توسط نايب انجام شده مربوط به [[واجب مالى]] او بوده و آنچه را كه اكنون بايد به مباشرت خود انجام دهد، مربوط به [[واجب بدنى]] او مى‌‏باشد.
بدليل قول خداوند:
* در اين فتوا، حنفيان، شافعيان و مالكيان (بنا به نقلى) از اماميّه تبعيّت كرده‏‌اند. <ref>الّام ج 2/ 114 المجموع 5/ 115، فتح‏العزيز 7/ 42.</ref>
«ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ.»<ref>حج: 78.</ref> «يعنى خداوند در [[دين]] براى شما مشقتى قرار نداده است.»
* ولى حنابله، بر اساس نقلى كه از آنها شده است مى‏‌گويند: حج مجدّد، پس از رفع عذر، بر منوب عنه واجب نيست.
==حج نیابتی برای عاجز از حج مباشرتی==
==حکم استیجار نایب==
* [[اماميّه]] به وجوب استيجار نايب [[فتوا]] داده‌‏اند. و بنا به نقل [[شيخ طوسى]] در خلاف، شافعيان، حنفيان، حنابله، ثوريه و اسحق بن راهويه نيز از اماميّه تبعيت كرده‌‏اند. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 319، المغنى ابن قدامة، الّام 2/ 123.</ref>
* [[اماميّه]] به وجوب استيجار نايب [[فتوا]] داده‌‏اند. و بنا به نقل [[شيخ طوسى]] در خلاف، شافعيان، حنفيان، حنابله، ثوريه و اسحق بن راهويه نيز از اماميّه تبعيت كرده‌‏اند. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 319، المغنى ابن قدامة، الّام 2/ 123.</ref>
* مالكيان به عدم وجوب استيجار، فتوا داده‏‌اند. و خود مالك نيز چنين مى‏‌گويد: «ان اوصى ان يحجّ عنه حجّ عنه من الثلث.» «اگر وصيّت كند كه برايش حج بجا بياورند، مخارج آن از ثلث مال برادشته مى‏شود.» <ref>المغنى 3/ 181، المجموع 7/ 100.</ref>
* مالكيان به عدم وجوب استيجار، فتوا داده‏‌اند. <ref>المغنى 3/ 181، المجموع 7/ 100.</ref>
* حنفيان نيز به عدم وجوب حج نيابتى از عاجز فتوا داده‌اند. و  گفته‏‌اند: از كسى كه نتواند خودش اعمال را انجام دهد، حج ساقط است. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 319 و 320.</ref>
* حنفيان نيز به عدم وجوب حج نيابتى از عاجز فتوا داده‌اند. و  گفته‏‌اند: از كسى كه نتواند خودش اعمال را انجام دهد، حج ساقط است. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 319 و 320.</ref>
===دلیل حکم===
===دلیل حکم===
قائلين به وجوب استيجار، به روايت [[ابن عباس]] از [[پيامبر اكرم|پيامبر اكرم (ص)]] استدلال كرده‌‏اند.
* دلیل قائلين به وجوب استيجار: به روايت [[ابن عباس]] از [[پيامبر اكرم|پيامبر اكرم (ص)]] استدلال كرده‌‏اند. ابن عباس مى‏‌گويد: {{یادداشت|«انّ امرأة مِنْ خثعم قالت لرسول‏الله (ص) يا رسول‏الله فريضه‏ اُّلله فى ‏الحج عَلى عبادِهِ، ادْركتُ ابى شَيْخاً كبيراً لا يستطيع انْ يثبتَ على الراحله، افأَ حِجُّ عنه؟ قال نَعَم.»}} «زنى از طائفه خثعم به رسول ‏الله عرض كرد: يا رسول‏ الله، واجب الهى در حج، به عهده بندگانش مى‏‌باشد، پدر من پير است و قدرت ندارد بر مركب بنشيند، آيا مى‌‏توانم از جانب او حج كنم؟ فرمود: آرى.»<ref>بدايةالمجتهد 1/ 319 و 320.</ref>
* ابن عباس مى‏‌گويد: «انّ امرأة مِنْ خثعم قالت لرسول‏الله (ص) يا رسول‏الله فريضه‏ اُّلله فى ‏الحج عَلى عبادِهِ، ادْركتُ ابى شَيْخاً كبيراً لا يستطيع انْ يثبتَ على الراحله، افأَ حِجُّ عنه؟ قال نَعَم.» <ref>بدايةالمجتهد 1/ 319 و 320.</ref> «زنى از طائفه خثعم به رسول ‏الله عرض كرد: يا رسول‏ الله، واجب الهى در حج، به عهده بندگانش مى‏‌باشد، پدر من پير است و قدرت ندارد بر مركب بنشيند، آيا مى‌‏توانم از جانب او حج كنم؟ فرمود: آرى.»
* دلیل قائلين به عدم وجوب استيجار: «[[قياس]]» دليل كسانى است كه استيجار را واجب نمى‏‌دانند. و لذا مى‏‌گويند: اقتضاى قياس آن است كه هيچ كس نتواند در [[عبادت]] از ديگرى نيابت كند، يعنى همان طور كه نيابت در [[نماز]] صحيح نيست، در حج نيز كه از عبادات است، نيابت معنى ندارد.
* و امّا «[[قياس]]» دليل كسانى است كه استيجار را واجب نمى‏‌دانند. و لذا مى‏‌گويند: اقتضاى قياس آن است كه هيچ كس نتواند در [[عبادت]] از ديگرى نيابت كند، يعنى همان طور كه نيابت در [[نماز]] صحيح نيست، در حج نيز كه از عبادات است، نيابت معنى ندارد.
==حکم نیابت صروره‏==
===انجام حج بعد از رفع عذر===
به فتواى عدّه زيادى از فقهاى [[اهل سنّت]]، صروره نمی‌‏تواند نايب شود وليكن اماميّه به چنين شرطى فتوا نداده و از اين رو گفته‏‌اند: كسى كه تا به حال به حج نرفته، مى‏‌تواند براى شخص ديگرى نايب شود.
اگر از جانب معذور حج نيابتى بجاى آورند، آيا واجب است پس از رفع عذر خودش حج كند يا نه؟
و اگر در روايات امر شده است كه براى معذور يا مريض صروره را نائب بگيريد، اين امر دلالت بر وجوب، و تعيين صروره براى نيابت ندارد؛ بلكه از آنجا كه اهل تسنن انتخاب صروره را منع كرده‌‏اند، ائمّه معصومين فرموده‌‏اند: «شما صروره را نايب بگيريد و اشكالى هم ندارد.»
* به فتواى بسيارى از فقهاى اماميّه: انجام حج، پس از رفع عذر واجب است، چون آنچه را كه قبلًا توسط نايب انجام شده مربوط به [[واجب مالى]] او بوده و آنچه را كه اكنون بايد به مباشرت خود انجام دهد، مربوط به [[واجب بدنى]] او مى‌‏باشد.
==حکم نیابت مناسک حج==
* در اين فتوا، حنفيان، شافعيان و مالكيان (بنا به نقلى) از اماميّه تبعيّت كرده‏‌اند. <ref>الّام ج 2/ 114 المجموع 5/ 115، فتح‏العزيز 7/ 42.</ref>
* ولى حنابله، بر اساس نقلى كه از آنها شده است مى‏‌گويند: حج مجدّد، پس از رفع عذر، بر منوب عنه واجب نيست.
==نیابت صروره‏==
آيا [[صروره]] (نو حاجى) مى‌تواند نايب شود يا نه؟ به فتواى عدّه زيادى از فقهاى [[اهل سنّت]]، صروره نم‌ى‏تواند نايب شود وليكن اماميّه به چنين شرطى فتوا نداده و از اين رو گفته‏‌اند: كسى كه تا به حال به حج نرفته، مى‏‌تواند براى شخص ديگرى نايب شود.
و اگر در روايات امر شده است كه براى معذور يا مريض صروره را نائب بگيريد، اين امر دلالت بر وجوب، و تعيين صروره براى نيابت ندارد؛ بلكه از آنجا كه اهل تسنن انتخاب صروره را منع كرده‌‏اند، ائمّه معصومين فرموده‌‏اند: «شما صروره را نايب بگيريد و اشكالى هم ندارد.» بالاخره اين امر، در مقابل منع آنهاست و معنايش اين است كه صروره گرفتن اشكال ندارد نه اين كه واجب باشد.
==اجیر برای انجام مناسک حج==
* اماميّه به دليل بعضى از اخبار به جواز حکم داده‌اند.
* اماميّه به دليل بعضى از اخبار به جواز حکم داده‌اند.
* مالكيان و شافعيان به جواز همراه با [[كراهت]] فتوا داده‌‏اند.
* مالكيان و شافعيان به جواز همراه با [[كراهت]] فتوا داده‌‏اند.
* حنفيان و حنابله: وقوع اين نوع اجير شدن را براى مرد منع كرده‏‌اند. چون حج به قصد تقرّب الى الله انجام مى‌شود. لذا اجاره گرفتن بر آن [[جايز]] نيست. و بر همين اساس گفته‌اند: آن پولى كه به اجير داده مى‏‌شود براى خوراك و خرجى راه او مى‏‌باشد.
* حنفيان و حنابله: وقوع اين نوع اجير شدن را براى مرد منع كرده‏‌اند. چون حج به قصد تقرّب الى الله انجام مى‌شود. لذا اجاره گرفتن بر آن [[جايز]] نيست.
===دلیل حکم===
===دلیل حکم===
بعضى از علماى اهل سنّت براى جواز چنين اجاره‌‏اى به [[اجماع]] تمسك كرده و معتقدند: همان طور كه به اجماع فقها، اجير شدن براى نوشتن [[قرآن]] و ساختن [[مساجد]]، مانعى ندارد، در مسأله مورد بحث هم اشكالى ندارد.
بعضى از علماى اهل سنّت براى جواز چنين اجاره‌‏اى به [[اجماع]] تمسك كرده و معتقدند: همان طور كه به اجماع فقها، اجير شدن براى نوشتن [[قرآن]] و ساختن [[مساجد]]، مانعى ندارد، در مسأله مورد بحث هم اشكالى ندارد.
==نایب گرفتن برای حج استحبابی==
==حکم نیابت حج استحبابی==
كسى كه حَجّةالاسلام خود را انجام داده. آيا مى‌‏تواند براى خود در [[حج استحبابى]] يا [[حج تطوعى|تطوعى]] نايب بگيرد؟
* اماميّه و حنفيان به جواز آن فتوا مى‌‏دهند؛ گرچه خودش بر اين كار قدرت داشته باشد. <ref>البحر الزّخار 3/ 258، المغنى 3/ 185.</ref>
* اماميّه و حنفيان به جواز آن فتوا مى‌‏دهند؛ گرچه خودش بر اين كار قدرت داشته باشد. <ref>البحر الزّخار 3/ 258، المغنى 3/ 185.</ref>
* مالكيان نيز به جواز همراه با كراهت فتوا مى‌‏دهند، حال چه اين كه با اجرت و مزد باشد يا نباشد. <ref>القوانين الفقهيه ص 87.</ref>
* مالكيان نيز به جواز همراه با كراهت فتوا مى‌‏دهند، حال چه اين كه با اجرت و مزد باشد يا نباشد. <ref>القوانين الفقهيه ص 87.</ref>
* شافعيان: به عدم جواز حكم كرده‏‌اند. <ref>الّام 2/ 122، المغنى 3/ 185، المجموع 7/ 114.</ref>
* شافعيان: به عدم جواز حكم كرده‏‌اند. <ref>الّام 2/ 122، المغنى 3/ 185، المجموع 7/ 114.</ref>
* از [[احمد بن حنبل]] نيز دو فتوا، مبنى بر جواز و عدم آن، نقل شده است.
* از [[احمد بن حنبل]] نيز دو فتوا، مبنى بر جواز و عدم آن، نقل شده است.<ref>الفقه على‏المذاهب االخمسة، ص 198.</ref>
* گروه ديگرى معتقدند: نسبت به مريضى كه اميد خوب شدن در او نيست جايز، ولى كراهت دارد. <ref>الفقه على‏المذاهب االخمسة، ص 198.</ref> و به هر حال قول اوّل بهتر است چون مطابق با روايات مى‌‏باشد.
==عدول نایب از نوع حج==
==عدول نایب از نوع حج==
اگر نايب گيرنده، نوع خاصى از حج مانند «[[قران (حج)|قِران]]»، «[[افراد (حج)|افراد]]» و يا «[[تمتع (حج)|تمتع]]» را براى نايب معين كند، آيا مى‌‏تواند از آن عدول كند يا نه؟
* به فتواى اماميّه و حنفيان: عدول از نوع تعيين شده به غير آن، جايز نيست؛ چون نياز به دليل دارد و دليلى هم ثابت نشده است.
* به فتواى اماميّه و حنفيان: عدول از نوع تعيين شده به غير آن، جايز نيست؛ چون نياز به دليل دارد و دليلى هم ثابت نشده است.
* امّا شافعيان مى‏‌گويند: چنانچه براى حج تمتع اجير شده باشد ولى حج قِران آورده باشد عدول جايز نيست. وليكن اگر براى حج افراد اجير شده باشد و به جاى آن تمتع بياورد، چنانچه قرينه‏‌اى بر تخيير نايب، در ميان باشد همان حج تمتع از منوب عنه كفايت مى‌‏كند و اگر قرينه‌‏اى وجود نداشته باشد بدون ترديد عمره تمتع از اجير، و حج از مستأجر واقع خواهد شد. و حال كه قرينه‏اى وجود ندارد و نايب نيز چنين خلافى را مرتكب شده، بر او واجب است [[كفاره]] بدهد، چون به [[احرام]] حج ميقاتى، خلل وارد كرده است.
* امّا شافعيان مى‏‌گويند: چنانچه براى حج تمتع اجير شده باشد ولى حج قِران آورده باشد عدول جايز نيست. وليكن اگر براى حج افراد اجير شده باشد و به جاى آن تمتع بياورد، چنانچه قرينه‏‌اى بر تخيير نايب، در ميان باشد همان حج تمتع از منوب عنه كفايت مى‌‏كند و اگر قرينه‌‏اى وجود نداشته باشد بدون ترديد عمره تمتع از اجير، و حج از مستأجر واقع خواهد شد. و حال كه قرينه‌‏اى وجود ندارد و نايب نيز چنين خلافى را مرتكب شده، بر او واجب است [[كفاره]] بدهد، چون به [[احرام]] حج ميقاتى، خلل وارد كرده است.
==نیابت شخص دیگر از طرف نایب==
==نیابت شخص دیگر از طرف نایب==
كسى كه نايب شده نمى‌‏تواند شخصى ديگرى را به جاى خود به حج بفرستد، چون نيابت به او منسوب است و خودش بايد انجام دهد. البتّه اگر انجام حج را به عهده او بگذارند و چنين بگويند: «ما مى‏‌خواهيم اين كار انجام شود، خواه خودت انجام دهى يا ديگرى» و يا صريحاً به او اجازه دهند كه مى‌تواند شخص ديگرى را به جاى خود بفرستد، در اين صورت مانعى ندارد. و امّا آنجا كه اجازه صريح باشد، مثل اين كه كسى از جانب خودش، فردى را اجير كرده باشد و يا وصيّتى در ميان باشد، كه در اين گونه موارد اين افراد مى‌‏توانند تصريح كنند كه خودت يا ديگرى، اين حج را انجام بدهيد. وليكن اگر كسى را [[وكيل]] كنند كه حجى بجاى آورد، نمى‌‏تواند ديگرى را به حج بفرستد، مگر اين كه موكّل، به او اجازه دهد.
كسى كه نايب شده نمى‌‏تواند شخصى ديگرى را به جاى خود به حج بفرستد، چون نيابت به او منسوب است و خودش بايد انجام دهد. و اگر صريحاً به او اجازه دهند كه مى‌تواند شخص ديگرى را به جاى خود بفرستد، در اين صورت مانعى ندارد. و اگر اجازه صريح باشد، در اين گونه موارد اين افراد مى‌‏توانند تصريح كنند كه خودت يا ديگرى، اين حج را انجام بدهيد. وليكن اگر كسى را [[وكيل]] كنند كه حجى بجاى آورد، نمى‌‏تواند ديگرى را به حج بفرستد، مگر اين كه موكّل، به او اجازه دهد.
==محل شروع حج برای نایب==
==مکان شروع حج نیابتی==
كسى كه نايب مى‌‏شود، آغاز حركتش براى [[حج]] از شهر خودش يا وطن ميّت و يا از [[ميقات]] باشد [[فقها]] در اين مسأله اختلاف دارند و منشأ اختلاف در تعيين مكان، به خاطر برداشت‏‌هاى گوناگون از ادلّه مى‏‌باشد.
* حنفيان و مالكيان: چنانچه منوب عنه مكان خاصى را معيّن نكرده از وطن خود ميّت براى او نايب مى‌‏گيرند، ولى اگر معين كرده باشد، بايد از همان جائى كه تعيين كرده عازم شود. <ref>الفقه على‏المذاهب الخمسه، ص 198.</ref>
* حنفيان و مالكيان: چنانچه منوب عنه مكان خاصى را معيّن نكرده از وطن خود ميّت براى او نايب مى‌‏گيرند، ولى اگر معين كرده باشد، بايد از همان جائى كه تعيين كرده عازم شود. <ref>الفقه على‏المذاهب الخمسه، ص 198.</ref>
* شافعيان: در صورتى كه ميقات معيّنى را ذكر كرده باشد، از همان ميقات، و اگر تعيين نكرده باشد، از هر ميقاتى كه بخواهد مى‌‏تواند انجام دهد. <ref>الفقه على المذاهب الخمسه، ص 198.</ref>
* شافعيان: در صورتى كه ميقات معيّنى را ذكر كرده باشد، از همان ميقات، و اگر تعيين نكرده باشد، از هر ميقاتى كه بخواهد مى‌‏تواند انجام دهد. <ref>الفقه على المذاهب الخمسه، ص 198.</ref>
* به فتواى حنابله از همان مكانى كه حج بر ميّت واجب شده، برايش نايب مى‏‌گيرند و نه از مكانى كه در آنجا فوت كرده است؛ بنابراين اگر در محلّى [[مستطيع]] شد وليكن پس از بازگشت به وطن فوت كرد، بايد از محلّ [[استطاعت]] نايب بگيرند، به شرط اينكه بين وطن وى و محلّ استطاعت، بيشتر از چهار فرسخ باشد و چنانچه كمتر باشد فرقى ندارد. <ref>الفقه على‏المذاهب الخمسه.</ref>
* به فتواى حنابله از همان مكانى كه حج بر ميّت واجب شده، برايش نايب مى‏‌گيرند و نه از مكانى كه در آنجا فوت كرده است؛ بنابراين اگر در محلّى [[مستطيع]] شد وليكن پس از بازگشت به وطن فوت كرد، بايد از محلّ [[استطاعت]] نايب بگيرند، به شرط اينكه بين وطن وى و محلّ استطاعت، بيشتر از چهار فرسخ باشد و چنانچه كمتر باشد فرقى ندارد. <ref>الفقه على‏المذاهب الخمسه.</ref>
* امامیه: اگر نسبت به شهر خودش وصيّت كرده باشد، از همانجا نايب مى‏‌گيرند و نه از بَلَد استطاعت و يا از شهرى كه در آن فوت كرده است. و اگر چنين وصيّتى نكرده باشد، حج‏ ميقاتى‏ هم كفايت مى‏‌كند، و بالاخره اگر موصى (ميّت) هيچ كدام از شهر يا ميقات را معين نكند وليكن قرينه‌‏اى وجود دارد كه به وسيله آن، انصراف به بَلَد فهميده مى‌‏شود، در اين فرض حج نيابتى از بَلَد متعيّن خواهد بود. و چنانچه انصرافى در بين نباشد، حج‏ ميقاتى‏ نيز كفايت مى‏كند. <ref>الفقه على المذاهب الخمسة، ص 199.</ref>
* امامیه: اگر نسبت به شهر خودش وصيّت كرده باشد، از همانجا نايب مى‏‌گيرند. و اگر چنين وصيّتى نكرده باشد، حج‏ ميقاتى‏ هم كفايت مى‏‌كند، و اگر ميّت هيچ كدام از شهر يا ميقات را معين نكند وليكن قرينه‌‏اى وجود دارد كه به وسيله آن، انصراف به بَلَد فهميده مى‌‏شود، در اين فرض حج نيابتى از بَلَد متعيّن خواهد بود. و چنانچه انصرافى در بين نباشد، حج‏ ميقاتى‏ نيز كفايت مى‏كند. <ref>الفقه على المذاهب الخمسة، ص 199.</ref>
===در صورت عمل نکردن به شرط===
===در صورت عمل نکردن به شرط===
* اگر نايب گيرنده شهر خاصى را معين كند و نايب از شهر ديگر شروع كند، چنانچه هدف اصلى مستنيب به آن شهر تعلّق نگرفته باشد، اشكال ندارد و كفايت هم مى‏‌كند، زيرا هدف نهائى، انجام حج بوده كه محقق شده، (نه راه و طريق خاص) و به حسب ظاهر اين مسأله مورد اتفاق همه فقها مى‏‌باشد. <ref>الفقه على‏المذاهب االخمسة، ص 199.</ref>
* اگر نايب گيرنده شهر خاصى را معين كند و نايب از شهر ديگر شروع كند، چنانچه هدف اصلى مستنيب به آن شهر تعلّق نگرفته باشد، اشكال ندارد و كفايت هم مى‏‌كند، زيرا هدف نهائى، انجام حج بوده كه محقق شده، (نه راه و طريق خاص) و به حسب ظاهر اين مسأله مورد اتفاق همه فقها مى‏‌باشد. <ref>الفقه على‏المذاهب االخمسة، ص 199.</ref>
خط ۷۰: خط ۵۸:
البته در اعتبار شرط اخير، بين فقهاى اسلام اختلاف است،
البته در اعتبار شرط اخير، بين فقهاى اسلام اختلاف است،
* بعضى گفته‏‌اند، چنين شرطى اعتبار ندارد وليكن اگر حج واجب خود را انجام داده باشد افضل است.
* بعضى گفته‏‌اند، چنين شرطى اعتبار ندارد وليكن اگر حج واجب خود را انجام داده باشد افضل است.
* مالك بن انس مى‏گويد: اين شرط در مورد كسى كه به جاى ميّت حج مى‏‌كند اعتبار ندارد؛ زيرا به عقيده وى حج نيابتى از زنده واقع نمى‌شود. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 320.</ref>
* مالك بن انس مى‏گويد: اين شرط در مورد كسى كه به جاى ميّت حج مى‏‌كند اعتبار ندارد. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 320.</ref>
* ابوحنيفه نيز به عدم اعتبار شرط پنجم قائل است. <ref>المغنى 3/ 202، الوجيز 1/ 110.</ref>
* ابوحنيفه نيز به عدم اعتبار شرط پنجم قائل است. <ref>المغنى 3/ 202، الوجيز 1/ 110.</ref>
* ليكن عدّه ديگرى از [[فقهاى اهل سنّت]] كه شافعى هم از آنهاست، به اعتبار اين شرط فتوا داده‌‏اند. و مضافاً شافعى مى‏‌گويد: كسى كه حجّةالاسلام خود را انجام نداده، اگر از ديگرى نيابت كند، بدون ترديد به حج واجب خودش تبديل مى‌‏شود. <ref>الّام 12/ 122، المجموع 7/ 118.</ref>
* یعضی از [[فقهاى اهل سنّت]] كه شافعى هم از آنهاست، به اعتبار اين شرط فتوا داده‌‏اند. <ref>الّام 12/ 122، المجموع 7/ 118.</ref>
* سفيان بن سعيد ثورى و اوزاعى و احمد بن حنبل، هم اين گونه فتوا داده‏‌اند.
* سفيان بن سعيد ثورى و اوزاعى و احمد بن حنبل، هم اين گونه فتوا داده‏‌اند.
* و سرانجام معظم علماى اماميّه: اين شرط را بطور مطلق معتبر مى‌‏دانند، و لذا بين نيابت از زنده يا مرده فرقى نمى‏‌گذارند.
* و غالب علماى اماميّه: اين شرط را بطور مطلق معتبر مى‌‏دانند، و لذا بين نيابت از زنده يا مرده فرقى نمى‏‌گذارند.
====دلیل حکم====
====دلیل حکم====
* كسانى كه به اعتبار اين شرط فتوا داده‌‏اند، به روايت ابن عباس از پيامبر (ص) استناد كرده‌‏اند. ابن عباس مى‏‌گويد: پيامبر اكرم در اثناء حجّ، صدائى از مردى شنيد كه مى‌گفت: «لبيّكْ عَنْ شبرمة» لبيك از جانب شبرمه، پيامبر پرسيد: شبرمه كيست؟ گفت: يكى از برادران يا يكى از نزديكانم. فرمود آيا حج واجب خود را انجام داده‏‌اى؟ عرض كرد: نه، فرمود: اوّل حجّ خود را انجام بده و سپس از شبرمه حج كن. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 320.</ref>
* دلیل قائلین به اين شرط: به روايت ابن عباس از پيامبر (ص) استناد كرده‌‏اند. ابن عباس مى‏‌گويد: پيامبر اكرم در اثناء حجّ، صدائى از مردى شنيد كه مى‌گفت: «لبيّكْ عَنْ شبرمة» لبيك از جانب شبرمه، پيامبر پرسيد: شبرمه كيست؟ گفت: يكى از برادران يا يكى از نزديكانم. فرمود آيا حج واجب خود را انجام داده‏‌اى؟ عرض كرد: نه، فرمود: اوّل حجّ خود را انجام بده و سپس از شبرمه حج كن. <ref>بدايةالمجتهد 1/ 320.</ref>
* ولى كسانى كه اين شرط را معتبر نمى‌‏دانند، چنين مى‌‏گويند: شرائط و ابزار انجام حج موجود، و مانعى هم در كار نيست. و امّا حديث ابن عباس تنها در يك واقعه خاص بوده و لذا نمى‏‌تواند مستند نيرومندى براى دسته اوّل قرار گيرد. به هر شكل چنين شرطى در حج نيابتى معتبر نيست.
* دلیل عدم قائلین به اين شرط: شرائط و ابزار انجام حج موجود، و مانعى هم در كار نيست. و امّا حديث ابن عباس تنها در يك واقعه خاص بوده و لذا نمى‏‌تواند مستند نيرومندى براى دسته اوّل قرار گيرد.
==فروعات حج نيابتى‏==
==فروعات حج نيابتى‏==
* نيابت از ميّت به انواع مختلفه آن؛ از [[تبرّع]] يا [[اجاره]] و يا [[جعاله]] صحيح مى‏‌باشد.
* نيابت از ميّت به انواع مختلفه آن؛ از [[تبرّع]] يا [[اجاره]] و يا [[جعاله]] صحيح مى‏‌باشد.
۴۹۲

ویرایش