پرش به محتوا

زیارتگاه رأس الحسین(حلب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
براساس منابع تاريخي، کوه جوشن يکي از نقاط عبور و توقفگاه‌هاي کاروان اسراي [[اهل بیت|اهل‌بيت]]: از [[کوفه]] به شام بوده است. در وجه تسميه آن گفته‌اند از زماني‌که «[[شمربن ذی الجوشن|شمر بن ذي‌الجوشن]]» به همراه اسراي [[اهل‌بيت]] و سرهاي شهداي [[کربلا]]، در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 210.</ref>
براساس منابع تاريخي، کوه جوشن يکي از نقاط عبور و توقفگاه‌هاي کاروان اسراي [[اهل بیت|اهل‌بيت]]: از [[کوفه]] به شام بوده است. در وجه تسميه آن گفته‌اند از زماني‌که «[[شمربن ذی الجوشن|شمر بن ذي‌الجوشن]]» به همراه اسراي [[اهل‌بيت]] و سرهاي شهداي [[کربلا]]، در آن توقف کرد، به کوه جوشن معروف شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 210.</ref>


==معدن مس و ارتباط آن با کاروان اسرا==
==رکود معدن مس و ارتباط آن با کاروان اسرا==


در قرون نخستين اسلامي، در اين کوه، معدن مس سرخ وجود داشت که به گفته ابن‌عديم حلبي، چون اهل حلب از استخراج مس آن سودي نمي‌بردند، از کار کردن در آن دست کشيدند.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.</ref>  
در قرون نخستين اسلامي، در اين کوه، معدن مس سرخ وجود داشت که به گفته ابن‌عديم حلبي، چون اهل حلب از استخراج مس آن سودي نمي‌بردند، از کار کردن در آن دست کشيدند.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 411.</ref>  
خط ۱۷: خط ۱۷:
==عامل پیدایش زیارتگاه در کوه جوشن چه بود؟==
==عامل پیدایش زیارتگاه در کوه جوشن چه بود؟==


در اين زيارتگاه، سنگ مقدّسي وجود دارد که محل گذاشتن سر امام حسين دانسته شده است و گفته مي‌شود آثاري از خون امام حسين(ع) روي اين سنگ به‌جا مانده است. يکي از نام‌هاي اين زيارتگاه نيز در گذشته «[[مشهد الحسین(حلب)|مشهد‌النقطه]]» بوده و به واسطه قطره‌اي از خون امام حسين بر سنگي ريخته شد، اهل حلب روي آن، اين زيارتگاه را ساختند.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 212.</ref>
در اين زيارتگاه، سنگ مقدّسي وجود دارد که محل گذاشتن سر امام حسين دانسته شده است و گفته مي‌شود آثاري از خون امام حسين(ع) روي اين سنگ به‌جا مانده است. به همین واسطه آن را مشهد النقطه نیز نام نهادند.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، ص 212.</ref>


اما در منابع تاريخي، درباره عامل پيدايش اين زيارتگاه و تاريخ بناي آن، اقوال ديگري نقل شده است؛ براي مثال ابن‌عديم، علت بناي زيارتگاه را ديده شدن [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] در خواب در اين محل دانسته است.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412.</ref>  
اما در منابع تاريخي، درباره عامل پيدايش اين زيارتگاه و تاريخ بناي آن، اقوال ديگري نقل شده است؛ براي مثال ابن‌عديم، علت بناي زيارتگاه را ديده شدن [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] در خواب در اين محل دانسته است.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412.</ref>  


ياقوت حموي نيز نوشته است: اهل حلب گمان کردند که حسين بن علي(ع) را در خواب ديدند که در آنجا نماز مي‌خواند. پس شيعيان آنجا اموالي را جمع کردند و آن را به بهترين و مستحکم‌ترين شکل بنا کردند.<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 531.</ref>  
برخی نیز، سبب بناي زيارتگاه را خواب ديده شدن [[امام علی (ع)|امام علي(ع)]] در اين محل دانسته است.<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 284</ref>


اما او در جاي ديگري، سبب بناي زيارتگاه را خواب ديده شدن [[امام علی (ع)|امام علي(ع)]] در اين محل دانسته است.<ref>معجم البلدان، ج 2، ص 284</ref>
روایت دیگر که برخی منابع از آن یاد کرده‌اند، جای دادن سر امام در دیر توسط یک راهب مسیحی است. راهب سر را به بهای پول از سربازان گرفته و یک شب <ref>مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 67</ref>در دیری موسوم به مارت مروثا در دامنه کوه جوشن نگه داشته است.<ref>بغية الطلب في تاريخ حلب، ج 1، ص 412؛ معجم البلدان، ج 2، ص 531.</ref> این دیر پس از آن به زیارتگاه تبدیل شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ابراهيم نصرالله، صص 40 - 50.</ref>


==سازندگان زیارتگاه==
==سازندگان زیارتگاه==


به هنگام ساخت زیارتگاه «حاج ابونصر بن طباخ»، ساختن آن را برعهده گرفت. ملک الصالح اسماعيل (فرزند نورالدين محمود بن زنگي) نيز آنها را در ساخت زيارتگاه ياري کرد.  
«سماقيه» معتقد است که تاريخ بناي نخستين زيارتگاه، مي‌تواند از دوره [[عمر بن عبدالعزیر|عمر بن عبدالعزيز خليفه اُموي]] (99 ـ 101 ه‍ .ق) باشد. اين بنا در آن زمان تنها شامل يک گنبد بوده که محل آن، امروزه واقع در جنوب صحن داخلي ساختمان زيارتگاه است<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.</ref> 


اما آنان ديوار جنوبي را کوتاه ساختند. از اين‌رو، شيخ ابراهيم بن شداد، از مال خود، بر ارتفاع ديوار افزود. بدين ترتيب، مردم در اين کار همکاري کردند و هر صاحب‌پيشه‌اي خود را ملزم مي‌کرد تا يک روزِ خود را براي ساخت زيارتگاه اختصاص دهد. بازاريان نيز از فروش اجناس، مبالغي را براي هزينه‌هاي اين کار قرار مي‌دادند. ايوان بنا را «حاج ابوغانم بن شقويق» از مال خود ساخت. «صفي‌الدين طارق ابن علي بالسي»، رئيس حلب نيز ورودي بنا را خراب کرد و ورودي مرتفع‌تري به‌جاي آن ساخت. سرانجام در سال 585 ه‍ .ق ساخت زيارتگاه پايان يافت.<ref>الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، صص 50 و 51.</ref>
برخی نیز ساخت زیارتگاه را مربوط به دوره زنگیان دانسته و حاج ابو نصر بن طباخ به همراهی ملک الصالح اسماعیل(فرزند نورالدین محمودبن زنگی) را نخستین سازندگان بنا معرفی نموده‌اند.  


«سماقيه» معتقد است که تاريخ بناي نخستين زيارتگاه، مي‌تواند از دوره [[عمر بن عبدالعزیر|عمر بن عبدالعزيز خليفه اُموي]] (99 ـ 101 ه‍ ) باشد. اين بنا در آن زمان تنها شامل يک گنبد بوده که محل آن، امروزه واقع در جنوب صحن داخلي ساختمان زيارتگاه است<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد علي سماقيه، ص 176.</ref> و سنگ مقدس تا چندي پيش نيز در اين گنبد نگهداري مي‌شده است.
در منابع آمده مردم نیز در ساخت مشارکت داشته و هریک هزینه ساخت یک قسمت از بنا را متقبل شدند. ساخت زیارتگاه در سال 585 هبه پایان رسید. <ref>الاعلاق الخطيرة في ذکر امراء الشام والجزيرة، ج 1، صص 50 و 51.</ref>  


پژوهشگر ديگري نيز کارهاي ساختماني زيارتگاه را در دوره ملک الصالح اسماعيل (569 ـ 577 ه‍ .ق)، ناظر بر توسعه و بازسازي آن، و نه بناي نخستين آن دانسته است.<ref>الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ش 14، ص 184.</ref>
پژهشگر ديگري نيز کارهاي ساختماني زيارتگاه را در دوره [[ملک الصالح اسماعيل]] (569 ـ 577 ه‍ .ق)، ناظر بر توسعه و بازسازي آن، و نه بناي نخستين آن دانسته است.<ref>الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ش 14، ص 184.</ref>


بنا بر روایات  منابع، بناي زيارتگاه در دوره [[سيف‌الدوله حمداني]] توسعه يافته است و در اين دوره، شبستان و صحن داخلي بنا، و در دوره ملک الصالح اسماعيل، فرزند نورالدين محمود بن زنگي، ايوان بنا و اتاق‌هاي پيرامون صحن و رواق شمالي آن ساخته شده است.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، ص 176.</ref>
بنا بر روایات  منابع، بناي زيارتگاه در دوره [[سيف‌الدوله حمداني]] توسعه يافته است و در اين دوره، شبستان و صحن داخلي بنا، و در دوره ملک الصالح اسماعيل، فرزند نورالدين محمود بن زنگي، ايوان بنا و اتاق‌هاي پيرامون صحن و رواق شمالي آن ساخته شده است.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، ص 176.</ref>
خط ۵۱: خط ۵۱:
===دوره عثمانی===
===دوره عثمانی===


در دوره عثماني، مدتي به زيارتگاه، بي‌توجهي شد. اما از نيمه دوم قرن سيزدهم ه‍.ق، در ايام [[عاشورا]] اهالي مراسمي را برگزار مي‌کردند و در آن، داستان ولادت [[پيامبر(ص)]] را مي‌خواندند.
در دوره عثماني، مدتي به زيارتگاه، بي‌توجهي شد. اما از نيمه دوم قرن سيزدهم ه‍.ق، در ايام [[عاشورا]] اهالي مراسمي را برگزار مي‌کردند و در آن، داستان ولادت [[پيامبر(ص)]] را مي‌خواندند. در ايام 27 رجب نيز داستان [[معراج پیامبر|معراج پيامبر(ص)]] قرائت مي‌شد.
 
در اين مراسم‌ها، خوراک حبوبات و غذاهاي ديگر مي‌پختند و بر سر سفره‌هاي آن، رجال حکومتي، علما، بزرگان و اشخاص سرشناس حضور مي‌يافتند. در ايام 27 رجب نيز داستان [[معراج پیامبر|معراج پيامبر(ص)]] قرائت، و ميان حاضران، لباس و شيريني توزيع مي‌شد.


در سال 1302 ه‍ .ق، بخش شمالي شبستان بازسازي گرديد. پس از چند سال [[سلطان عبدالحميد عثمانی|سلطان عبدالحميد عثماني]] پرده‌اي را از حرير که مزيّن به آيات زربافت قرآن بود، به زيارتگاه اهدا کرد و در محراب گذاشته شد. زمين شبستان نيز با فرش‌هاي زيبايي پوشانده شد و سنگفرش صحن بازسازي گرديد. براي زيارتگاه، امام جماعت، مؤذن و خادم تعيين شد و کارمنداني نيز موظف بودند هر روز يک جزء از قرآن را تلاوت کنند. تمامي هزينه‌هاي آن از صندوق املاک سلطان عبدالحميد در حلب تأمين مي‌شد. اما پس از انقلاب مشروطه عثماني، همه اين مراسم‌ها لغو شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، صص 212 و 213.</ref>
در سال 1302 ه‍ .ق، بخش شمالي شبستان بازسازي گرديد. پس از چند سال [[سلطان عبدالحميد عثمانی|سلطان عبدالحميد عثماني]] پرده‌اي را از حرير که مزيّن به آيات زربافت قرآن بود، به زيارتگاه اهدا کرد و در محراب گذاشته شد. زمين شبستان نيز با فرش‌هاي زيبايي پوشانده شد و سنگفرش صحن بازسازي گرديد. براي زيارتگاه، امام جماعت، مؤذن و خادم تعيين شد و کارمنداني نيز موظف بودند هر روز يک جزء از قرآن را تلاوت کنند. تمامي هزينه‌هاي آن از صندوق املاک سلطان عبدالحميد در حلب تأمين مي‌شد. اما پس از انقلاب مشروطه عثماني، همه اين مراسم‌ها لغو شد.<ref>نهر الذهب في تاريخ حلب، ج 2، صص 212 و 213.</ref>
خط ۵۹: خط ۵۷:
===در زمان جنگ جهانی اول===
===در زمان جنگ جهانی اول===


در زمان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918م.)، [[مشهد الحسين]] به انبار سلاح و مهمات جنگي ارتش ترک‌هاي متحد تبديل شد.<ref>الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 185.</ref> در سال 1918م. نيروهاي انگليس از حلب خارج شدند و نيروهاي فرانسه به فرماندهي «ژنرال گورو» از سمت شمال وارد اين شهر شدند. در اين هنگام، والي حلب از سوي حکومت «ملک فيصل» در حلب حضور نداشت و «ناجي السويدي» جاي او را گرفت. در چنين شرايطي، در تاريخ 20 محرم 1337ه‍ .ق ـ 12 اکتبر 1918م، تعدادي از اراذل و اوباش براي غارت مهمات موجود در زيارتگاه، به آنجا هجوم بردندکه در نتيجه، انفجار بزرگي رخ داد و ساختمان زيارتگاه ويران شد.<ref>آثار آل محمد9 في حلب، صص 75 و 76.</ref>
در زمان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918م.)، [[مشهد الحسین(حلب)|مشهد الحسين]] به انبار سلاح و مهمات جنگي ارتش ترک‌هاي متحد تبديل شد.<ref>الثقافة الاسلامية، «مشهد الامام الحسين بحلب»، محمد حريثاني، ص 185.</ref> در تاريخ 20 محرم 1337ه‍ .ق ـ 12 اکتبر 1918م، تعدادي از اراذل و اوباش براي غارت مهمات موجود در زيارتگاه، به آنجا هجوم بردندکه در نتيجه، انفجار بزرگي رخ داد و ساختمان زيارتگاه ويران شد.<ref>آثار آل محمد9 في حلب، صص 75 و 76.</ref>


==بازسازی زیارتگاه بعد از حادثه انفجار==
==بازسازی زیارتگاه بعد از حادثه انفجار==


بعد از انفجار، سنگي که حاوي آثار خون [[امام حسين(ع)]] بود، آسيبي نديد و پس از آن، به زيارتگاه محسن انتقال يافت و کنار قبر وي قرار داده شد.<ref>اضواء وآراء، عبدالرحمان الکيالي، ج 2، ص 86، مزارات اهل‌البيت و تاريخها، محمد حسين الحسيني الجلالي، صص 236 و 237.</ref>  
بعد از انفجار، سنگي که حاوي آثار خون [[امام حسین (ع)|امام حسين(ع)]] بود، آسيبي نديد و پس از آن، به [[زيارتگاه محسن]] انتقال يافت و کنار قبر وي قرار داده شد.<ref>اضواء وآراء، عبدالرحمان الکيالي، ج 2، ص 86، مزارات اهل‌البيت و تاريخها، محمد حسين الحسيني الجلالي، صص 236 و 237.</ref>  


پس از اين حادثه، زيارتگاه به‌صورت ويرانه رها گرديد؛ تا اينکه پس از گذشت چند دهه، در سال 1960م، «شيخ ابراهيم الحاج حسين» که از روحانيان شيعه حلب بود، جمعيتي را به نام «[[جمعية الاعمار و الاحسان]]» (جمعيت سازندگي و نيکوکاري)، به منظور بازسازي بناي زيارتگاه تأسيس کرد. اين جمعيت با پشتيباني مراجع و علماي شيعه از جمله [[آيت‌الله سيد محسن حکيم]] و [[سيد حسين مکي عاملي]]، شروع به جمع‌آوري تبرعات و کمک‌هاي مالي نمود.<ref>حلب والتشيع، ابراهيم نصرالله، ص 28.</ref> جمعيت اعمار و احسان، در تاريخ 27/7/1961م، کار بازسازي بناي زيارتگاه را با نظارت اداره آثار حلب، به نمايندگي و مديريت محمدعلي سماقيه آغاز کرد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 93 و 94.</ref>
پس از اين حادثه، زيارتگاه به‌صورت ويرانه رها گرديد؛ تا اينکه پس از گذشت چند دهه، در سال 1960م، «شيخ ابراهيم الحاج حسين» که از روحانيان شيعه حلب بود، جمعيتي را به نام «[[جمعية الاعمار و الاحسان]]» (جمعيت سازندگي و نيکوکاري)، به منظور بازسازي بناي زيارتگاه تأسيس کرد. اين جمعيت با پشتيباني مراجع و علماي شيعه از جمله [[آيت‌الله سيد محسن حکيم]] و [[سيد حسين مکي عاملي]]، شروع به جمع‌آوري تبرعات و کمک‌هاي مالي نمود.<ref>حلب والتشيع، ابراهيم نصرالله، ص 28.</ref> کار بازسازی از سال 1961 آغاز شد<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 93 و 94.</ref>


سماقيه روند بازسازي بنا را بيان کرده و از جمله نوشته است که در جريان پاکسازي آوارها، انواع مهمات گرم، از قبيل بمب‌هاي کروي شکل به قطر 20 سانتي‌متر و گلوله‌هايي با انواع و اندازه‌هاي مختلف به دست آمد که همه آنها به مقامات نظامي تحويل داده شد. همچنين در آنجا بقاياي اسکلت‌هاي پوسيده انسان، خرده شيشه چراغ‌ها و سکه‌هايي از دوره‌هاي مختلف تاريخي پيدا شد.<ref>«مشهد الامام الحسين بحلب،» محمد علي سماقيه، صص 173 و 174.</ref>کار بازسازي زيارتگاه نزديک به هفت سال طول کشيد و در سال 1967م. پايان يافت. سپس تا سال 1979 م، ده اتاق در صحن خارجي ساخته شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 93 و 94.</ref>
و در سال 1967م. پايان يافت. سپس تا سال 1979 م، ده اتاق در صحن خارجي ساخته شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، صص 93 و 94.</ref>


در تاريخ 3 ذي‌القعده 1410 ه‍ .ق، مصادف با 26/5/1990م، سنگ مقدس از زيارتگاه محسن به محل اصلي خود يعني مشهد الحسين بازگردانده شد و بدين ترتيب، اين محل دوباره به زيارتگاهي براي زائران کشورهاي مختلف تبديل شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 104</ref>
در تاريخ 3 ذي‌القعده 1410 ه‍ .ق، مصادف 1990/5/26 سنگ مقدس از زيارتگاه محسن به محل اصلي خود يعني مشهد الحسين بازگردانده شد و بدين ترتيب، اين محل دوباره به زيارتگاهي براي زائران کشورهاي مختلف تبديل شد.<ref>آثار آل محمد(ص) في حلب، ص 104</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}