پرش به محتوا

احصار و صد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۷
خط ۵۴: خط ۵۴:
بر پایه [[فقه]] امامی، تَحَلُّل [[مصدود]] با [[قربانی|قربانی‌کردن]] و به باور برخی دیگر با [[حلق|حَلق]] یا [[تقصیر]] حاصل می‌شود. نیز تحلل [[محصور]] با قربانی و [[حلق]] یا [[تقصیر]] صورت می‌پذیرد. به نظر مشهور [[مذهب شافعی|شافعیان]] و بیشتر [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]، [[تحلل]] در احصار با قربانی و حلق فراهم می‌آید. [[مذهب مالکی|مالکیان]] بر آنند که تحلّل محصور تنها با نیت تحلل صورت می‌گیرد و بیشتر فقیهان حنفی باور دارند که تحلل تنها با قربانی‌کردن حاصل می‌شود.
بر پایه [[فقه]] امامی، تَحَلُّل [[مصدود]] با [[قربانی|قربانی‌کردن]] و به باور برخی دیگر با [[حلق|حَلق]] یا [[تقصیر]] حاصل می‌شود. نیز تحلل [[محصور]] با قربانی و [[حلق]] یا [[تقصیر]] صورت می‌پذیرد. به نظر مشهور [[مذهب شافعی|شافعیان]] و بیشتر [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]، [[تحلل]] در احصار با قربانی و حلق فراهم می‌آید. [[مذهب مالکی|مالکیان]] بر آنند که تحلّل محصور تنها با نیت تحلل صورت می‌گیرد و بیشتر فقیهان حنفی باور دارند که تحلل تنها با قربانی‌کردن حاصل می‌شود.


به نظر فقیهان امامی، با قربانی کردن؛ و به باور برخی، هم قربانی و هم حلق یا تقصیر، همه محرمات احرام برای مصدود حلال می‌گردد.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۳؛ الاحصار و الصد، ص۵.</ref> مستند آنان تحلل پیامبر گرامی۹ در رویداد حدیبیه پس از ذبح قربانی<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۱۳۹.</ref> و نیز مفاد صحیحه<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۳.</ref> معاویة بن عمار از امام صادق۷ است.<ref>مجمع الفائده، ج۷، ص۳۹۷.</ref> ولی برای محصور در حج واجب، به نظر مشهور فقیهان امامی، به استناد روایات<ref>مجمع الفائده، ج۷، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref>، با ذبح قربانی و حلق یا تقصیر، همه محرمات احرام جز کامیابی جنسی حلال می‌شود و تحلل در این زمینه منوط به انجام دادن مناسک در سال آینده است. در حج مستحب، تحلل کامیابی جنسی، منوط به آن است که شخصی دیگر به نیابت از محصور، طواف نساء را به جا آورد.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.</ref>
به نظر فقیهان امامی، با قربانی کردن و به باور برخی، هم قربانی و هم حلق یا تقصیر، همه محرمات احرام برای مصدود حلال می‌گردد.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۳۸۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۳؛ الاحصار و الصد، ص۵.</ref> مستند آنان تحلّل [[پیامبر(ص)]] در [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه]] پس از ذبح قربانی<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۱۳۹.</ref> و نیز مفاد صحیحه<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۳.</ref> [[معاویة بن عمار]] از [[امام صادق(ع)]] است.<ref>مجمع الفائده، ج۷، ص۳۹۷.</ref> ولی برای [[محصور]] در [[حج واجب]]، به نظر مشهور فقیهان امامی، به استناد روایات<ref>مجمع الفائده، ج۷، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> با ذبح قربانی و حلق یا تقصیر، همه مُحرَّمات [[احرام]] جز کامیابی جنسی حلال می‌شود و تَحلُّل در این زمینه منوط به انجام دادن مناسک در سال آینده است. در حج مستحب، تحلل کامیابی جنسی، منوط به آن است که شخصی دیگر به نیابت از محصور، [[طواف نساء]] را به جا آورد.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۳۵؛ المهذب، ج۱، ص۲۷۰؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.</ref>


مستند این حکم، روایت‌های دلالت‌گر بر مشروعیت نیابت در طواف نساء<ref>نک: وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۰۸.</ref>، عدم وجوب قضای حج مستحب، و دشواری تداوم حرمت کامیابی جنسی است.<ref>ذخیرة المعاد، ج۱، ص۷۰۳؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۲۱.</ref> شماری از فقیهان به استناد برخی روایات<ref>المقنعه، ص۴۴۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۸۰.</ref>، دامنه تحلل محصور در حج مستحب را عام و شامل همه محرمات دانسته‌اند.<ref>المقنعه، ص۴۴۶؛ نک: المراسم، ص۱۱۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۴۵.</ref>
مستند این حکم، روایت‌های دلالت‌گر بر مشروعیت نیابت در طواف نساء<ref>نک: وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۰۸.</ref>، عدم وجوب قضای [[حج مستحب]] و دشواری تداوم حرمت کامیابی جنسی است.<ref>ذخیرة المعاد، ج۱، ص۷۰۳؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۲۱.</ref> شماری از [[فقه|فقیهان]] به استناد برخی روایات<ref>المقنعه، ص۴۴۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۸۰.</ref>، دامنه تحلل محصور در حج مستحب را عام و شامل همه [[محرمات|مُحَرّمات]] دانسته‌اند.<ref>المقنعه، ص۴۴۶؛ نک: المراسم، ص۱۱۸؛ الحدائق، ج۱۶، ص۴۵.</ref>


به نظر همه فقیهان امامی، در عمره مفرده؛ و به نظر مشهور آنان در عمره تمتّع، حصول تحلل کامل حتی در زمینه کامیابی جنسی، با انجام عمره مفرده دیگر پس از رفع بیماری حاصل خواهد شد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰۵؛ الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۵۱-۴۵۲، «کتاب الحج».</ref> دلیل اصلی این حکم، صحیحه معاویة بن عمار، حاکی از انجام عمره مفرده امام حسین۷ پس از احصار ایشان است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹-۳۷۰؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> برخی از فقیهان امامی برای تحلّل کامل حتی در زمینه کامیابی جنسی، ذبح قربانی را کافی می‌دانند و عمره دیگر را واجب نمی‌شمرند.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۲۱۹؛ مناسک حج، بهجت، ص۱۵۶.</ref> دلیل آنان، وجود نداشتن طواف نساء در عمره تمتع است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۷۶-۴۷۷.</ref>
به نظر همه فقیهان [[امامیه|امامی]]، در [[عمره مفرده|عُمره مُفرَده]] و به نظر مشهور آنان در [[عمره تمتع|عمره تَمتُّع]]، حصول [[تحلل|تَحلُّل]] کامل حتی در زمینه کامیابی جنسی، با انجام عمره مفرده دیگر پس از رفع بیماری حاصل خواهد شد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۰۵؛ الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۵۱-۴۵۲، «کتاب الحج».</ref> دلیل اصلی این حکم، روایت [[صحیحه|صحیح السندی]] از [[معاویة بن عمار]] حاکی از انجام عمره مفرده [[امام حسین(ع)]] پس از احصار ایشان است.<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۹-۳۷۰؛ تهذیب، ج۵، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> برخی از فقیهان امامی برای تحلّل کامل حتی در زمینه کامیابی جنسی، [[ذبح]] قربانی را کافی می‌دانند و عمره دیگر را واجب نمی‌شمرند.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۷۶؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۲۱۹؛ مناسک حج، بهجت، ص۱۵۶.</ref> دلیل آنان، وجود نداشتن طواف نساء در عمره تمتع است.<ref>الدروس، ج۱، ص۴۷۶-۴۷۷.</ref>


مذاهب اهل سنت در مورد محصور (مطابق تعریف خود برای احصار) قائل به تحلّل کامل از همه محرمات حتی کامیابی جنسی هستند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> پشتوانه آن‌ها اطلاق آیه ۱۹۶ بقرهو حدیث‌های مربوط به تحلل پیامبر گرامی۹ در رویداد حدیبیه است که در آن، کامیابی جنسی استثنا نشده است.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۴.</ref>
مذاهب [[اهل سنت]] در مورد محصور (مطابق تعریف خود برای احصار) قائل به تحلّل کامل از همه محرمات حتی کامیابی جنسی هستند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۳۷۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> پشتوانه آن‌ها اطلاق [[آیه]] ۱۹۶ [[سوره بقره]] و [[حدیث|حدیث‌های]] مربوط به تحلل [[پیامبر(ص)]] در [[صلح حدیبیه|صلح حُدَیبیه ]] است که در آن، کامیابی جنسی استثنا نشده است.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ المجموع، ج۸، ص۲۹۴.</ref>


به نظر فقیهان امامی<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۹؛ کتاب الحج، خویی، ج۵، ص۴۲۸.</ref> و اهل سنت<ref>الام، ج۲، ص۱۷۳؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۵۰.</ref> حکم تحلّل، رخصت است نه عزیمت؛ یعنی تحلل در وضع خاص احصار و صد مباح می‌شود و واجب نیست. از ادله جواز تحلل، قاعده نفی عسر و حرج (لاحَرَج) است.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ القواعد و الفوائد، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴؛ عوائد الایام، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۵؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۰۷؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۱۳.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۳.</ref> بر آنند که مستحب است شخص محصَر تحلل را به تأخیر اندازد تا شاید احصار یا صدّ از میان برود. فقیهان شافعی تنها در صورت وسعت وقت، قائل به استحباب تأخیر هستند.<ref>المجموع، ج۸، ص۲۹۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۳.</ref> فقیهان مالکی در هر حالت، پیش انداختن تحلّل را مستحب دانسته‌اند.<ref>حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> از ادله حنفیان برای شمول حکم تحلل بر محصور، به معنای عام، اطلاق آیه ۱۹۶ بقره/۲، حدیث نبوی، و قیاس است.<ref>نک: تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref> دیگر فقیهان اهل سنت برای اختصاص حکم تحلل به محصور، به معنای خاص یعنی حصر از جانب دشمن و حبس و مانند آن، به ادله‌ای استناد کرده‌اند؛ از جمله شأن نزول آیه ۱۹۶ بقرهکه به حصر پیامبر۹ در حدیبیه بازمی‌گردد و نیز روایتی از ابن عباس که احصار را به بازدارندگی دشمن منحصر دانسته است.<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰.</ref>
به نظر فقیهان امامی<ref>الخلاف، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۹؛ کتاب الحج، خویی، ج۵، ص۴۲۸.</ref> و ا[[هل سنت]]<ref>الام، ج۲، ص۱۷۳؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۵۰.</ref> حکم [[تحلل|تَحلُّل]]، رخصت است نه عزیمت؛ یعنی تحلل در وضع خاص اِحصار و صَدّ [[مباح]] می‌شود و [[واجب]] نیست. از ادله جواز تحلل، قاعده نفی عسر و حرج ([[قاعده لاحرج|لاحَرَج]]) است.<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷؛ القواعد و الفوائد، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴؛ عوائد الایام، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۵؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۴۰۷؛ کشف اللثام، ج۶، ص۳۱۳.</ref> و [[مذهب حنبلی|حنبلی]]<ref>المغنی، ج۳، ص۳۷۳.</ref> بر آنند که [[مستحب]] است شخص [[محصر|مُحصَر]] تحلل را به تأخیر اندازد تا شاید اِحصار یا صدّ از میان برود. فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]] تنها در صورت وسعت وقت، قائل به استحباب تأخیر هستند.<ref>المجموع، ج۸، ص۲۹۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۳.</ref> فقیهان [[مذهب مالکی|مالکی]] در هر حالت، پیش انداختن تحلّل را مستحب دانسته‌اند.<ref>حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.</ref> از ادله [[مذهب حنفی|حنفیان]] برای شمول حکم تحلل بر محصور، به معنای عام، اطلاق [[آیه]] ۱۹۶ [[سوره بقره]]، حدیث نبوی، و [[قیاس]] است.<ref>نک: تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref> دیگر فقیهان اهل سنت برای اختصاص حکم تحلل به محصور، به معنای خاص یعنی حصر از جانب دشمن و حبس و مانند آن، به ادله‌ای استناد کرده‌اند؛ از جمله شأن نزول آیه ۱۹۶ سوره بقره که به حصر پیامبر(ص) در حُدَیبیه بازمی‌گردد و نیز روایتی از [[ابن عباس]] که احصار را به بازدارندگی دشمن منحصر دانسته است.<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰.</ref>


===نیت تحلّل===
===نیت تحلّل===
۱٬۷۸۰

ویرایش