←مفهومشناسی
خط ۳: | خط ۳: | ||
احتیاط در اصطلاح عبارت است از عمل کردن مکلف به احکام، به گونهای که یقین داشته باشد به وظیفهاش عمل کرده است مانند اينكه نمیداند نمازش تمام است یا شکسته و از روى احتياط [[نماز]] را هم شکسته و هم تمام بخواند. | احتیاط در اصطلاح عبارت است از عمل کردن مکلف به احکام، به گونهای که یقین داشته باشد به وظیفهاش عمل کرده است مانند اينكه نمیداند نمازش تمام است یا شکسته و از روى احتياط [[نماز]] را هم شکسته و هم تمام بخواند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
احتیاط در لغت به معنای حفظ نمودن و در اصطلاح فقه شیعه، عبارت است از عمل کردن به احکام، به گونهای که یقین داشته باشد به وظیفهاش عمل کرده است.<ref>تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۱م، ج۱، ص۱۰۹.</ref> احتياط، گاهی موجب تكرار عمل است مانند اينكه شخصی نمیداند نمازش تمام است یا شکسته، در اینجا به احتیاط عمل کرده و باید نماز را هم تمام بخواند و هم شکسته.<ref>فلاحزاده، آموزش فقه، ۱۳۹۳ش، ص۲۷.</ref> و گاهی مستلزم تكرار نيست مانند شخصی که نمیداند اذان و اقامه برای نماز واجب است یا | احتیاط در لغت به معنای حفظ نمودن و در اصطلاح فقه شیعه، عبارت است از عمل کردن به احکام، به گونهای که یقین داشته باشد به وظیفهاش عمل کرده است.<ref>تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۱م، ج۱، ص۱۰۹.</ref> احتياط، گاهی موجب تكرار عمل است مانند اينكه شخصی نمیداند نمازش تمام است یا شکسته، در اینجا به احتیاط عمل کرده و باید نماز را هم تمام بخواند و هم شکسته.<ref>فلاحزاده، آموزش فقه، ۱۳۹۳ش، ص۲۷.</ref> و گاهی مستلزم تكرار نيست مانند شخصی که نمیداند اذان و اقامه برای [[نماز]] [[واجب]] است یا [[مستحب]]، اگر بخواهد به احتیاط عمل کند باید آن را بجا آورد.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.</ref> | ||
همچنین احتیاط از اصطلاحات اصول فقه{{یادداشت|'''اصول فقه''' روش به دست آوردن احکام در منابع فقهی است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۵.</ref>}} نیز میباشد و به آن اصل احتیاط میگویند؛ درصورتیکه انسان به اصل تکلیف مطمئن بوده ولی تردید در وجوب یا حرمت یک مورد خاص پیدا کند، براساس اصل احتیاط، مکلف باید کاری کند تا اطمینان به انجام دادن تکلیف پیدا شود.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۳.</ref> | همچنین احتیاط از اصطلاحات اصول فقه{{یادداشت|'''اصول فقه''' روش به دست آوردن احکام در منابع فقهی است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۵.</ref>}} نیز میباشد و به آن اصل احتیاط میگویند؛ درصورتیکه انسان به اصل تکلیف مطمئن بوده ولی تردید در وجوب یا حرمت یک مورد خاص پیدا کند، براساس اصل احتیاط، مکلف باید کاری کند تا اطمینان به انجام دادن تکلیف پیدا شود.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۳.</ref> | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==اقسام احتیاط== | ==اقسام احتیاط== | ||
دو نوع احتیاط در فقه شیعه هست: | دو نوع احتیاط در فقه شیعه هست: | ||
*احتیاط واجب: احتیاطی که عمل به آن [[واجب]] است. یعنی گاهی فقیه، [[فتوا]] به احتیاط میدهد که همان احتیاط واجب در رساله توضیح المسائل مراجع است. مانند شک بین اینکه نماز تمام بر من واجب است یا شکسته، که احتیاط واجب در خواندن هر دو است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، ص۱۲.</ref> گاهی نیز فقیه به حکم فقهی برخی موضوعات دست پیدا نمیکند و فتوا نیز نمیدهد، اما احتیاط را لازم میداند<ref>جمعی از محققان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۱۰.</ref> که به آن احتیاط مطلق نیز میگویند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، ص۵۴.</ref> مانند اینکه اگر نذر کند که به فقیر معینی صدقه بدهد، نمیتواند آن را به فقیر دیگری بدهد و اگر آن فقیر بمیرد، بنابر احتیاط باید به ورثه او بپردازد.<ref>توضيحالمسائل امام خمینی، ۱۳۷۲ش، ص۳۷۴، م۲۶۵۹.</ref> | *احتیاط واجب: احتیاطی که عمل به آن [[واجب]] است. یعنی گاهی فقیه، [[فتوا]] به احتیاط میدهد که همان احتیاط واجب در رساله توضیح المسائل مراجع است. مانند شک بین اینکه نماز تمام بر من [[واجب]] است یا شکسته، که احتیاط واجب در خواندن هر دو است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، ص۱۲.</ref> گاهی نیز فقیه به حکم فقهی برخی موضوعات دست پیدا نمیکند و فتوا نیز نمیدهد، اما احتیاط را لازم میداند<ref>جمعی از محققان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۱۰.</ref> که به آن احتیاط مطلق نیز میگویند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، ص۵۴.</ref> مانند اینکه اگر نذر کند که به فقیر معینی صدقه بدهد، نمیتواند آن را به فقیر دیگری بدهد و اگر آن فقیر بمیرد، بنابر احتیاط باید به ورثه او بپردازد.<ref>توضيحالمسائل امام خمینی، ۱۳۷۲ش، ص۳۷۴، م۲۶۵۹.</ref> | ||
بنابر نظر امام خمینی، پوشیدن دو جامه احرام برای مردان[م۲۶۹ ۱] که یکی «لنگ» است و دیگری «ردا» که باید آن را به دوش بیندازند و احتیاط واجب [م۲۶۹ ۲] آن است که قبل از نیت احرام و لبیک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبیک پوشید احتیاط [م۲۶۹ ۳]آن است که لبیک را دوباره بگوید. | بنابر نظر امام خمینی، پوشیدن دو جامه احرام برای مردان[م۲۶۹ ۱] که یکی «لنگ» است و دیگری «ردا» که باید آن را به دوش بیندازند و احتیاط واجب [م۲۶۹ ۲] آن است که قبل از نیت احرام و لبیک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبیک پوشید احتیاط [م۲۶۹ ۳]آن است که لبیک را دوباره بگوید. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*عمل به احتیاط برای همه (مجتهد یا غیر مجتهد) جایز است اما باید موارد احتیاط را بشناسد. البته افراد اندکی این موارد را میشناسند زیرا شناخت آنها کاری دشوار و نیاز به دانستن همه نظرات است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۷.</ref> | *عمل به احتیاط برای همه (مجتهد یا غیر مجتهد) جایز است اما باید موارد احتیاط را بشناسد. البته افراد اندکی این موارد را میشناسند زیرا شناخت آنها کاری دشوار و نیاز به دانستن همه نظرات است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۷.</ref> | ||
*احتیاط در فتوا با فتوای به احتیاط فرق میکند. فتوای به احتیاط، خود نوعی فتواست و در موارد فتوای به احتیاط، مقلّد نمیتواند رجوع به مجتهد دیگر بنماید.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.</ref> مثل این که بدانیم یکی از این دو لباس نجس است فقیه بر اساس وجوب احتیاط در چنین نواردی که شک در دو چیز محدود است (مانند دو لباس)، فتوا به احتیاط و وجوب استفاده نکردن از هر دو لباس در نماز میدهد.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.</ref> | *احتیاط در فتوا با فتوای به احتیاط فرق میکند. فتوای به احتیاط، خود نوعی فتواست و در موارد فتوای به احتیاط، مقلّد نمیتواند رجوع به مجتهد دیگر بنماید.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.</ref> مثل این که بدانیم یکی از این دو لباس نجس است فقیه بر اساس وجوب احتیاط در چنین نواردی که شک در دو چیز محدود است (مانند دو لباس)، فتوا به احتیاط و وجوب استفاده نکردن از هر دو لباس در نماز میدهد.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.</ref> | ||
*اگر مکلف بداند عملی حرام نیست ولی نمیداند واجب است یا مستحب یا مکروه یا | *اگر مکلف بداند عملی [[حرام]] نیست ولی نمیداند [[واجب]] است یا [[مستحب]] یا [[مکروه]] یا [[مباح]]، میتواند به امید مطلوب بودن عمل نزد خداوند، آن عمل را انجام دهد زیرا احتمال مطلوب بودن آن در خود عمل وجود دارد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، مسأله ۳۰، ص۲۹.</ref> | ||
*اگر مکلف بداند عملی واجب نیست ولی نمیداند حرام است یا مستحب یا مکروه یا مباح، میتواند آن عمل را انجام ندهد زیرا احتمال مطلوب نبودن آن عمل نزد خداوند وجود دارد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، مسأله ۳۰، ص۲۹.</ref> | *اگر مکلف بداند عملی واجب نیست ولی نمیداند حرام است یا مستحب یا مکروه یا مباح، میتواند آن عمل را انجام ندهد زیرا احتمال مطلوب نبودن آن عمل نزد خداوند وجود دارد.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ١٤١٧ق، ج۱، مسأله ۳۰، ص۲۹.</ref> | ||