پرش به محتوا

اذخر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸
خط ۱۲: خط ۱۲:


==احکام فقهی==
==احکام فقهی==
از آن‌جا که گیاه اذخر در محدوده حرم مکی بسیار یافت می‌شده و کاربردهای گوناگون داشته، احکامی ویژه درباره آن رسیده است؛ از جمله:
از آن‌جا که گیاه اذخر در محدوده [[حرم مکی]] بسیار یافت می‌شده و کاربردهای گوناگون داشته، احکامی ویژه درباره آن رسیده است؛ از جمله:
أ. جواز چیدن و ریشه‌کن کردن اذخر: از جمله کارهایی که در حرم مکی برای همگان از جمله حج‌گزاران ممنوع شده، چیدن گیاهان روییده شده در این منطقه است. ولی فقیهان همه مذاهب اسلامی، اعم از شیعه<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۴؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۶.</ref> و اهل سنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۵؛ المغنی، ج۳، ص۳۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۴۵۱.</ref> گیاه اذخر را از این حکم استثنا کرده، به جواز چیدن آن باور دارند. دلیل فقهی این حکم، حدیثی نبوی است که به موجب آن پیامبر(ص) پس از نهی از چیدن گیاهان حرم و درخواست عمویش عباس برای استثنا کردن گیاه اذخر از این حکم، آن را استثنا فرمود.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۹۵؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۵۳؛ الکافی، ج۴، ص۲۲۶.</ref> فقیهان شیعه به حدیث‌های دیگری نیز استدلال کرده‌اند؛ از جمله حدیث نقل شده از امام باقر(ع) که اذخر را به صراحت از حکم حرمت استثنا کرده است.<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref> علت‌ها یا حکمت‌هایی برای این حکم بیان کرده‌اند؛ از جمله: کاربردهای فراوان اذخر مانند استفاده در قبرها و بنای خانه‌ها<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۹۵؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۵۳؛ الکافی، ج۴، ص۲۲۶.</ref> و در تنگنا افتادن مردم به سبب حکم حرمت، با توجه به فراوانی این گیاه در منطقه.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۸.</ref>


به باور اکثریت قاطع فقیهان شیعه و اهل سنت، قطع و نیز ریشه‌کن کردن اذخر جایز است.<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۸۱؛ المجموع، ج۷، ص۴۵۱؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۸.</ref> اما برخی از فقیهان شیعه به پشتوانه تعابیر روایات، تنها قطع کردن و چیدن اذخر را تجویز کرده‌اند، نه از ریشه کندن آن را.<ref>کتاب الحج، محقق داماد، ج۲، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref>
===جواز چیدن و ریشه‌کن‌کردن اذخر===
از جمله کارهایی که در حرم مکی برای همگان از جمله [[حاجی|حج‌گزاران]] ممنوع شده، چیدن گیاهان روییده‌شده در این منطقه است. ولی [[فقیه|فقیهان]] همه مذاهب اسلامی، اعم از [[شیعه]]<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۴؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۶.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۵؛ المغنی، ج۳، ص۳۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۴۵۱.</ref> گیاه اذخر را از این حکم استثنا کرده، به جواز چیدن آن باور دارند. دلیل [[فقه|فقهی]] این حکم، [[حدیث|حدیثی]] نبوی است که به موجب آن [[پیامبر(ص)]] پس از نهی از چیدن گیاهان حرم و درخواست عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] برای استثنا کردن گیاه اذخر از این حکم، آن را استثنا کرد.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۹۵؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۵۳؛ الکافی، ج۴، ص۲۲۶.</ref> فقیهان شیعه به حدیث‌های دیگری نیز استدلال کرده‌اند؛ از جمله حدیث نقل شده از ا[[مام باقر(ع)]] که اذخر را به صراحت از حکم [[حرمت]] استثنا کرده است.<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref> علت‌ها یا حکمت‌هایی برای این حکم بیان کرده‌اند؛ از جمله: کاربردهای فراوان اذخر مانند استفاده در [[قبر|قبرها]] و بنای خانه‌ها<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۹۵؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۵۳؛ الکافی، ج۴، ص۲۲۶.</ref> و در تنگنا افتادن مردم به سبب حکم حرمت، با توجه به فراوانی این گیاه در منطقه.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۸.</ref>


پاره‌ای از فقیهان اهل سنت حکم خاص اذخر را مصداق اجتهاد و دیدگاه پیامبر(ص) در عرصه تشریع احکام و به پشتوانه استحسان به شمار آورده‌اند<ref>نک: فتح الباری، ج۴، ص۴۳؛ نیل الاوطار، ج۵، ص۹۵.</ref>. اما این تحلیل را بیشتر دانشوران مسلمان نپذیرفته‌اند؛ زیرا به تصریح آیات قرآن از جمله آیات ۳۴ نجم/۵۳ همه آموزه‌های پیامبر گرامی(ص) برآمده از وحی خداوند هستند.<ref>مصادر الفقه الاسلامی، ص۱۱۲.</ref> بسیاری از دانشوران بزرگ اهل سنت نیز بر وحیانی بودن این حکم تأکید کرده‌اند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۰.</ref> به باور آنان، استثنا در حدیث یاد شده، حقیقی نیست، بلکه از قبیل تخصیص حکم کلی است. درباره وجه بیان این تخصیص پس از سخن عباس چند احتمال وجود دارد: یک. پیامبر از ابتدا قصد استثنای اذخر را داشته‌ است؛ ولی عباس پیشدستی کرده و آن را درخواست نموده است. دو. پس از سخن عباس، بر پیامبر(ص) وحی شده و پذیرش این استثنا به ایشان ابلاغ گشته است. سه. ایشان مأمور بوده که پس از سخن عباس، حکم خاص اذخر را بیان کند. چهار. حکم اذخر بر پایه وحی الهی به اختیار و اراده ایشان وا‌گذار شده است.<ref>الذریعه، ج۲، ص۶۶۸-۶۶۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۰.</ref> برخی نیز استثنای اذخر را از باب ضرورت به شمار آورده‌اند.<ref>فتح الباری، ج۴، ص۴۳.</ref>
به باور اکثریت قاطع فقیهان شیعه و اهل سنت، قطع و نیز ریشه‌کن کردن اذخر جایز است؛<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۸۱؛ المجموع، ج۷، ص۴۵۱؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۸.</ref> اما برخی از فقیهان شیعه به پشتوانه تعابیر روایات، تنها قطع کردن و چیدن اذخر را تجویز کرده‌اند، نه از ریشه کندن آن را.<ref>کتاب الحج، محقق داماد، ج۲، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref>
 
پاره‌ای از فقیهان اهل سنت حکم خاص اذخر را مصداق [[اجتهاد]] و دیدگاه پیامبر(ص) در عرصه تشریع احکام و به پشتوانه استحسان به شمار آورده‌اند؛<ref>نک: فتح الباری، ج۴، ص۴۳؛ نیل الاوطار، ج۵، ص۹۵.</ref> اما بیشتر دانشوران مسلمان این تحلیل را نپذیرفته‌اند؛ زیرا به تصریح آیات [[قرآن]] از جمله [[آیه]] ۳۴ [[سوره نجم]]، همه آموزه‌های پیامبر(ص) برآمده از [[وحی]] خداوند هستند.<ref>مصادر الفقه الاسلامی، ص۱۱۲.</ref> بسیاری از دانشوران بزرگ [[اهل سنت]] نیز بر وحیانی بودن این حکم تأکید کرده‌اند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۰.</ref> به باور آنان، استثنا در حدیث یاد شده، حقیقی نیست؛ بلکه از قبیل تخصیص حکم کلی است. درباره وجه بیان این تخصیص پس از سخن [[عباس بن عبدالمطلب]]، چند احتمال وجود دارد:
# پیامبر از ابتدا قصد استثنای اYذخر را داشته‌ است؛ ولی عباس پیشدستی کرده و آن را درخواست نموده است.
# پس از سخن عباس، بر پیامبر(ص) وحی شده و پذیرش این استثنا به ایشان ابلاغ گشته است.
# پیامبر(ص) مأمور بوده که پس از سخن عباس، حکم خاص اذخر را بیان کند.
# حکم اذخر بر پایه وحی الهی به اختیار و اراده ایشان وا‌گذار شده است.<ref>الذریعه، ج۲، ص۶۶۸-۶۶۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۴؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۱۰.</ref>
# برخی نیز استثنای اذخر را از باب ضرورت به شمار آورده‌اند.<ref>فتح الباری، ج۴، ص۴۳.</ref>


==سایر احکام===
==سایر احکام===
۱٬۷۸۰

ویرایش