Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مجاوران ایرانی در حرمین'''، [[ایران|ایرانیانی]] هستند که به [[مکه]] یا [[مدینه]] ([[حرمین]]) مهاجرت کرده و در آن ساکن شدهاند. انگیزه مهاجرت مردم و دانشوران ایرانی به حرمین، اعتقاد به فضیلت این دو شهر و محیط علمی آن دانسته شده است. | '''مجاوران ایرانی در حرمین'''، [[ایران|ایرانیانی]] هستند که به [[مکه]] یا [[مدینه]] ([[حرمین]]) مهاجرت کرده و در آن ساکن شدهاند. انگیزه مهاجرت مردم و دانشوران ایرانی به حرمین، اعتقاد به فضیلت این دو شهر و محیط علمی آن دانسته شده است. | ||
بیشترین مهاجرت و سکونت ایرانیان در حرمین از قرن هفتم تا نهم | بیشترین مهاجرت و سکونت ایرانیان در حرمین از قرن هفتم تا نهم قمری بوده و دلیل آن، رونق علمی [[حرمین]] در این دوره دانسته شده است. سفر ایرانیان به مکه و مدینه پس از روی کار آمدن [[صفویان|دولت شیعه صفویه]] در ایران نیز ادامه داشت. با اینکه بدرفتاری مردم حجاز با ایرانیان شیعه جان آنان را به خطر میانداخت، بسیاری از دانشوران شیعه ایرانی سالها در مکه ساکن گشتند و برخی از آنها در فتنههای برخاسته از تعصب دینی کشته شدند. | ||
برخی ایرانیان مجاور مکه، از بزرگان علمی و دینی حرمین بودند و مناصبی مانند قضاوت، | برخی ایرانیان مجاور مکه، از بزرگان علمی و دینی حرمین بودند و مناصبی مانند قضاوت، [[شیخ حرم|شیخوختِ حرم]] و امامت نمازهای جماعت [[مسجدالحرام]] و [[مسجد النبی]] را بر عهده داشتند. | ||
==مهاجرت و سکونت ایرانیان در حرمین== | ==مهاجرت و سکونت ایرانیان در حرمین== | ||
یکی از انگیزههای [[ایران|ایرانیان]] برای مهاجرت به [[حرمین]] و ساکن شدن در [[مکه]] و [[مدینه]] علاقه به زندگی در جوار [[حرم مکی|حرم الهی]] و اعتقاد به فضیلت آن بوده است. این باور که مدفون شدگان در | یکی از انگیزههای [[ایران|ایرانیان]] برای مهاجرت به [[حرمین]] و ساکن شدن در [[مکه]] و [[مدینه]] علاقه به زندگی در جوار [[حرم مکی|حرم الهی]] و اعتقاد به فضیلت آن بوده است. این باور که مدفون شدگان در حرمین بیحساب به بهشت میروند در میان مردم رواج داشته است.<ref>کتاب کوچه، ج5، ص1886.</ref> | ||
برای دانشوران انگیزه دیگر سفر به حرمین، بهره بردن از محیط علمی مکه و مدینه بود. سفر حج بخشی از زندگی برخی از عالمان، [[فقیه|فقیهان]] و [[تصوف|متصوفه]] ایرانی بوده است. از نخستین سدههای اسلامی، برخی از طالبان علوم دینی بخشی از زندگی خود را در مکه و مدینه میگذراندند یا بارها به این شهرها سفر میکردند. برخی نیز در این شهرها ساکن میشدند و برای همیشه در آن میماندند. بازرگانان، ثروتمندان و مردم عادی نیز، در مکه و مدینه ساکن میشدند یا بارها به آنجا سفر میکردند. | برای دانشوران انگیزه دیگر سفر به حرمین، بهره بردن از محیط علمی مکه و مدینه بود. سفر حج بخشی از زندگی برخی از عالمان، [[فقیه|فقیهان]] و [[تصوف|متصوفه]] ایرانی بوده است. از نخستین سدههای اسلامی، برخی از طالبان علوم دینی بخشی از زندگی خود را در مکه و مدینه میگذراندند یا بارها به این شهرها سفر میکردند. برخی نیز در این شهرها ساکن میشدند و برای همیشه در آن میماندند. بازرگانان، ثروتمندان و مردم عادی نیز، در مکه و مدینه ساکن میشدند یا بارها به آنجا سفر میکردند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
===از سده هشتم قمری تا دوره صفویه=== | ===از سده هشتم قمری تا دوره صفویه=== | ||
خاندان زرندی از سده هشتم قمری در [[مدینه]] از شهرت برخوردار گشت. آنان فرزندان عزالدین یوسف بن حسن زرندی بودند.<ref>نصیحة المشاور، ص۱۱۱-۱۱۴.</ref> یکی از فرزندان وی، نورالدین علی بود که قضاوت و حسبه مدینه را بر عهده داشت.<ref>نصیحة المشاور، ص۱۱۴؛ التحفة اللطیفه، ج۵، ص۱۹۴.</ref> منصب قضاوت در خاندان علی بن یوسف ماندگار شد. فتحالدین محمد پسر علی بن یوسف، یوسف پسر فتحالدین، محمد بن عبدالوهاب بن علی بن یوسف<ref>التحفة اللطیفه، ج۶، ص۳۳۲-۳۳۳؛ الدر الکمین، ج۲، ص۷۵۱؛ ج۱، ص۳۹۲.</ref> | [[خاندان زرندی]] از سده هشتم قمری در [[مدینه]] از شهرت برخوردار گشت. آنان فرزندان عزالدین یوسف بن حسن زرندی بودند.<ref>نصیحة المشاور، ص۱۱۱-۱۱۴.</ref> یکی از فرزندان وی، نورالدین علی بود که قضاوت و حسبه مدینه را بر عهده داشت.<ref>نصیحة المشاور، ص۱۱۴؛ التحفة اللطیفه، ج۵، ص۱۹۴.</ref> منصب قضاوت در خاندان علی بن یوسف ماندگار شد. فتحالدین محمد پسر علی بن یوسف، یوسف پسر فتحالدین، محمد بن عبدالوهاب بن علی بن یوسف<ref>التحفة اللطیفه، ج۶، ص۳۳۲-۳۳۳؛ الدر الکمین، ج۲، ص۷۵۱؛ ج۱، ص۳۹۲.</ref> | ||
خاندان شوشتری، دیگر خاندان ایرانی بود که نسب آن به احمد بن عثمان بن عبدالغنی (درگذشت ۷۳۷ق) میرسید که فردی صوفی و زاهد بود. خاندان کازرونی از دیگر خاندانهای ایرانی، به محمد بن روزبه منسوب بود و در دوران محمد بن احمد، یعنی نوه او که قاضی [[مذهب شافعی|شافعیان]] بود، به شهرت رسید.<ref>التحفة اللطیفه، ج۶، ص۲۳-۲۸، ۱۵۰؛ نصیحة المشاور، ص۱۲۱.</ref> | خاندان شوشتری، دیگر خاندان ایرانی بود که نسب آن به احمد بن عثمان بن عبدالغنی (درگذشت ۷۳۷ق) میرسید که فردی صوفی و زاهد بود. خاندان کازرونی از دیگر خاندانهای ایرانی، به محمد بن روزبه منسوب بود و در دوران محمد بن احمد، یعنی نوه او که قاضی [[مذهب شافعی|شافعیان]] بود، به شهرت رسید.<ref>التحفة اللطیفه، ج۶، ص۲۳-۲۸، ۱۵۰؛ نصیحة المشاور، ص۱۲۱.</ref> |
ویرایش