پرش به محتوا

فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''فتح مکه،''' بر اثر نقض صلح حدیبیه از سوی قریشیان در همراهی با قبیله بنی بکر که قبیله خزاعه از هم پیمانان مسلمانان را قتل عام کرده بودند، اتفاق افتاد.
'''فتح مکه،''' بر اثر نقض [[صلح حدیبیه]] از سوی قریشیان در همراهی با [[قبیله بنی بکر]] که [[خزاعه|قبیله خزاعه]] از هم پیمانان مسلمانان را قتل عام کرده بودند، اتفاق افتاد.
 
پس از این اتفاق، [[پیامبر]] با همراهی قبائل هم‌پیمان خودنظیر اسلم، غفار، مزینه، جهینه، به سوی [[مکه]] لشکرکشید. لشکر پیامبر شامل 10 هزار نفر متشکل از [[مهاجرین]] و [[انصار]] بود. پیامبر مسیر و مقصد خود را پنهان کرد و وقتی به نزدیکی مکه رسید، به لشکریان فرمان داد تا آتش روشن کنند. این تصمیم پیامبر موجب غافلگیری و ایجاد رعب در میان مکیان شد. بر اثر این واقعه، بزرگان مکه از جمله [[ابوسفیان]] اسلام آوردند. با این وجود گروهی در مکه سعی در مقابله با سپاه پیامبر داشتند که مجبور به فرار شدند.
 
پیامبر پس از ورود به مکه به [[مسجدالحرام]] رفت و [[کعبه]] را طواف کرد و در مسیر [[طواف]]، بت‌های اطراف کعبه را سرنگون نمود و دستور داد تا نقاشی‌های دیوار کعبه را پاک کنند. همچنین پیامبر فرمان داد تا بت‌های داخل خانه‌ها و بتکده‌ها نیز از بین بروند.
 
عفو مکیان، از دیگر اقدامات پیامبر پس از فتح مکه است و اهل مکه از آن پس [[طلقاء]] نام گرفتند. اما در این بین 10 نفر بودند که پیامبر فرمان اعدام آن‌ها را صادر کرد که تعداد زیادی از آنان نیز با اسلام آوردن از اعدام نجات یافتند.
 
پیامبر کلید کعبه را به عثمان بن طلحه و سقایت را به عمویش عباس واگذار نمود چنان که قبل از فتح مکه نیز این مناصب در اختیار آنان قرار داشت.
 
بیان احکام فقهی نیز از دیگر مواردی است که پیامبر پس از فتح مکه انجام داد. لغو همه جایگاه‌های جاهلیت بجز سقایت و [[پرده‌داری کعبه|پرده‌داری]] از جمله این موارد است. همچنین پیامبر اعلام نمود که مکه از سوی خداوند، حرام اعلام شده و کسی حق ندارد شکار پناه برده به آن را فراری دهد یا درخت و گیاهی از آن را (مگر گیاه اذخر) قطع کند و مسائلی از این دست که به حرمت مکه می‌پرداخت.


==نقض صلح حدیبیه در قتل عام خزاعه، زمینه ساز فتح مکه==
==نقض صلح حدیبیه در قتل عام خزاعه، زمینه ساز فتح مکه==
خط ۲۸: خط ۳۸:
وقتی لشکر اسلام به مرالظهران رسید، پیامبر خدا فرمان داد تا هر کدام از لشکریان آتش بیفروزند. از این رو ده هزار شعله آتش پیرامون مکه، مکیان را، که از حرکت مسلمانان کاملاً بی‌خبر بودند، غافلگیر کرد. بنابراین آنان ابوسفیان و دو تن دیگر از سران قریش را برای تجسس و بررسی اخبار فرستادند. وقتی این افراد، لشکر اسلام و نفراتشان را بر فراز کوهی دیدند، به ‌شدت وحشت کردند و از این رو اردوگاه مسلمانان را چون ایامی که حاجیان به مکه می‌آیند، بزرگ و شلوغ شمردند.<ref>المغازی، ج‌2، ص814</ref> از سپاه پیامبر در این زمان با عنوان کتیبة الخضراء (هنگ سبز) به سبب زیاد بودن سلاح مهاجر و انصار نیز یاد شده‌است.<ref>المغازی، ج‌2، ص818 و 821؛ السیره النبویه، ج‌2، ص404</ref>  
وقتی لشکر اسلام به مرالظهران رسید، پیامبر خدا فرمان داد تا هر کدام از لشکریان آتش بیفروزند. از این رو ده هزار شعله آتش پیرامون مکه، مکیان را، که از حرکت مسلمانان کاملاً بی‌خبر بودند، غافلگیر کرد. بنابراین آنان ابوسفیان و دو تن دیگر از سران قریش را برای تجسس و بررسی اخبار فرستادند. وقتی این افراد، لشکر اسلام و نفراتشان را بر فراز کوهی دیدند، به ‌شدت وحشت کردند و از این رو اردوگاه مسلمانان را چون ایامی که حاجیان به مکه می‌آیند، بزرگ و شلوغ شمردند.<ref>المغازی، ج‌2، ص814</ref> از سپاه پیامبر در این زمان با عنوان کتیبة الخضراء (هنگ سبز) به سبب زیاد بودن سلاح مهاجر و انصار نیز یاد شده‌است.<ref>المغازی، ج‌2، ص818 و 821؛ السیره النبویه، ج‌2، ص404</ref>  


===تلاش عباس برای اسلام آوردن قریش===
===اسلام آوردن قریش===
عباس (عموی پیامبر)، که به ‌تازگی به مسلمانان پیوسته بود و هنوز با قریشیان پیوندی تمام داشت، توانست پس از غافلگیری قریش از عظمت سپاه پیامبر،<ref>المغازی، ج‌2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج‌3، ص52</ref> برخی بزرگان قریش مانند ابوسفیان<ref>المصنف، ج 14، ص475</ref>، حکیم بن حزام و بدیل بن ورقا را به دین اسلام درآورد.<ref>المغازی، ج‌2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج‌3، ص52</ref>  
عباس (عموی پیامبر)، که به ‌تازگی به مسلمانان پیوسته بود و هنوز با قریشیان پیوندی تمام داشت، توانست پس از غافلگیری قریش از عظمت سپاه پیامبر،<ref>المغازی، ج‌2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج‌3، ص52</ref> برخی بزرگان قریش مانند ابوسفیان<ref>المصنف، ج 14، ص475</ref>، حکیم بن حزام و بدیل بن ورقا را به دین اسلام درآورد.<ref>المغازی، ج‌2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج‌3، ص52</ref>
===درگیری چندتن از سران مکه با سپاه پیامبر===
 
بااین‌حال چند تن از سران مکه، چون صفوان‌ بن امیة و عِکرمة بن ابی‌جهل و سهیل ‌بن عمرو، تلاش کردند با جمع‌کردن تعداد اندکی نیرو در مقابل لشکر اسلام مقاومت کنند و در ناحیه «لیط» در پایین مکه به تیرباران هنگی که به سرکردگی
بااین‌حال چند تن از سران مکه، چون صفوان‌ بن امیة و عِکرمة بن ابی‌جهل و سهیل ‌بن عمرو، تلاش کردند با جمع‌کردن تعداد اندکی نیرو در مقابل لشکر اسلام مقاومت کنند و علی‌رغم هشدار و نصیحت ابوسفیان، با مسلمانان درگیر شدند؛ ولی با دادن تلفاتی سنگین (24 کشته از قریش و 4 نفر از هُذَیل) مجبور به فرار شدند.<ref>المغازی، ج‌2، ص826 و 839</ref>  
خالد ‌بن ولید وارد مکه می‌شد، پرداختند و علی‌رغم هشدار و نصیحت ابوسفیان،
با مسلمانان درگیر شدند؛ ولی با دادن تلفاتی سنگین (24 کشته از قریش و 4 نفر از هُذَیل) در کوه خَندَمه فرار کردند و تا محله حَزوَره تحت تعقیب قرارگرفتند و متواری شدند و برخی از آنها نیز به بالای کوه‌های اطراف پناه بردند.<ref>المغازی، ج‌2، ص826 و 839</ref>  


===ورود پیامبر به مکه===
===ورود پیامبر به مکه===