|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
|
| |
|
| ==مفهومشناسی== | | ==مفهومشناسی== |
| أحبار جمع «حبر» است<ref>لسان العرب، ج۴، ص۱۵۷، «حبر».</ref> که برخی آن را به کسر حاء<ref>لسان العرب، ج۴، ص۱۵۷؛ مختار الصحاح، ص۷۱، «حبر».</ref> و بعضی به فتح آن قرائت کرده<ref>الصحاح، ج۲، ص۶۲۰؛ تاج العروس، ج۶، ص۲۲۹، «حبر».</ref> و گاه نیز هر دو وجه را صحیح دانستهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۷؛ التحقیق، ج۲، ص۱۵۴، «حبر».</ref> حِبر به معنای مُرکّب<ref>العین، ج۳، ص۲۱۸؛ لسان العرب، ج۴، ص۱۵۷؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۲، «حبر».</ref>، زیبایی<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۲۷، «حبر». </ref>، اثر، و اثر نیکو<ref>الصحاح، ج۲، ص۶۱۹؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۲.</ref> و حَبر به همان معانی، جز مُرکّب، آمده است.<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۲.</ref> برخی این واژه را غیر عربی و برگرفته از کلمه عِبری «حابر» به معنای جادوگری و تمرین سحر یا «حابار» به معنای ساحر و کاهن دانستهاند. آمدن ریشه حبر به معنای سحر در زبان عبری و رواج کهانت و سحر از زمانهای گذشته در میان دانشوران [[یهود]]، مؤید این نظر معرفی شده است.<ref>التحقیق، ج۲، ص۱۵۵.</ref> افرادی مانند گایگر (Geiger)، فن کریمر (Von Kremer) و آرتور جفری (Arthur Jeffery) آن را برگرفته از واژهای عبری به معنای معلم دانستهاند که در نوشتههای ربانیان یهود به مثابه یک عنوان و لقب افتخاری به کار میرفته است.<ref>واژههای دخیل، ص۱۰۵-۱۰۶، «احبار».</ref>
| | احبار در لغت بهمعنای عالم و دانشمند<ref>مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۵</ref> و در اصطلاح به دانشمندان اهل کتاب گفته میشود. برخی آن را مخصوص دانشمندان یهود دانستهاند؛ هرچند که بعدها [[مسلمان]] هم شده باشند.<ref>العین، ج۳، ص۲۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۷.</ref> |
|
| |
|
| حبر در اصطلاح به دانشوران دینی [[اهل کتاب]]، به ویژه دانشوران یهود، هر چند که بعدها [[مسلمان]] شده باشند، گفته میشود.<ref>العین، ج۳، ص۲۱۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۷.</ref> البته کاربرد آن درباره دانشوران یهود که از فرزندان [[هارون(ع)]] هستند، رایج گشته است.<ref>قس: الصحاح، ج۲، ص۶۲۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۷.</ref> [[عبدالله بن عباس]] نیز به سبب داشتن بهره فراوان از حدیث، فقه و تفسیر قرآن با عنوان «حبر هذه الاُمه» خوانده شده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۱؛ الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۱۲۲؛ عمدة القاری، ج۱۳، ص۲۶۰.</ref> احتمالاً سبب دیگر آن آشنایی بسیار وی با منابع اهل کتاب بوده است. البته حدیثهایی که این نامگذاری را به [[پیامبر(ص)]] نسبت دادهاند، ضعیفند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۹؛ الغدیر، ج۱۰، ص۹۵.</ref> در این که کدام یک از دو قرائت حبر در معنای دانشوران یهود فصیحتر است، اختلاف وجود دارد.<ref>الصحاح، ج۲، ص۶۲۰؛ لسان العرب، ج۴، ص۱۵۷؛ تاج العروس، ج۶، ص۲۲۹.</ref>
| | به گفته سید محمدحسین طباطبائی، مفسر شیعه، احبار، گروهی از علمای اهل کتاب بودند که احکام و دستورات خداوند را حفظ میکردند تا از تغییر و تحریف محفوظ بماند.<ref>المیزان، ج۵، ص۳۴۲.</ref> |
|
| |
|
| واژهپژوهان درباره چگونگی ارتباط میان معنای لغوی و اصطلاحی حبر اختلاف دارند. برخی تناسب آن را آگاهی دانشوران به تحبیر (نیکوسازی) سخن و دانش دانستهاند.<ref>الصحاح، ج۲، ص۶۲۰؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۴۴، «حبر».</ref> فرّاء که معنای لغوی حبر را «نعمت» میداند، سبب این نامگذاری را بهرهمندی احبار از نعمت اخلاق نیکو خوانده است.<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۱۷۵، «حبر».</ref> برخی دیگر با اشاره به معنای «اثر نیکو» این تناسب را بر جای ماندن آثار نیکوی دانشمندان در میان مردم یاد کردهاند.<ref>مفردات، ص۲۱۵، «حبر».</ref> گروهی دیگر سبب این نامگذاری را استفاده دانشوران از حبر (جوهر) هنگام نوشتن میدانند.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۱۵؛ التحقیق، ج۲، ص۱۵۴، «حبر».</ref>
| | برخی این واژه را غیر عربی و برگرفته از کلمه عِبری «حابر» به معنای جادوگری و تمرین سحر یا «حابار» به معنای ساحر و کاهن دانستهاند. آمدن ریشه حبر به معنای سحر در زبان عبری و رواج کهانت و جادوگری از زمانهای گذشته در میان دانشمندان [[یهود]]، مؤید این نظر معرفی شده است.<ref>التحقیق، ج۲، ص۱۵۵.</ref> |
|
| |
|
| == احبار قرآنی== | | == احبار قرآنی== |