پرش به محتوا

اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۸
خط ۲۸: خط ۲۸:
بدین ترتیب اردن به سال ۱۹۲۱م/۱۳۳۹ق به صورت امیرنشین ماورای اردن، زیر فرمان عبدالله درآمد. سپس به سال ۱۹۴۶م/۱۳۶۵ق به کشوری مستقل با حکومت پادشاهی بدل شد و امیر عبدالله به ملک عبدالله تغییر عنوان داد.<ref>جهان اسلام، ج۱، ص۱۴.</ref> پس از ملک عبدالله، فرزندش طلال و سپس ملک حسین حکومت کردند و از سال ۱۹۹۹م تاکنون ملک عبدالله دوم حکومت می‌کند.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج۱، ص۲۷۳؛ www.sia.gov.</ref>
بدین ترتیب اردن به سال ۱۹۲۱م/۱۳۳۹ق به صورت امیرنشین ماورای اردن، زیر فرمان عبدالله درآمد. سپس به سال ۱۹۴۶م/۱۳۶۵ق به کشوری مستقل با حکومت پادشاهی بدل شد و امیر عبدالله به ملک عبدالله تغییر عنوان داد.<ref>جهان اسلام، ج۱، ص۱۴.</ref> پس از ملک عبدالله، فرزندش طلال و سپس ملک حسین حکومت کردند و از سال ۱۹۹۹م تاکنون ملک عبدالله دوم حکومت می‌کند.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج۱، ص۲۷۳؛ www.sia.gov.</ref>


==حج‌گزاری==
==حج‌گزاری از مسیر اردن==
نواحی اردن امروز در دوران پیش از اسلام در مسیر کاروان‌های تجاری شام، حجاز و یمن قرار داشت.<ref>تاریخ العرب، ص۶۹.</ref> در دوران پیش از اسلام و سراسر دوران امویان، عبور کاروان‌های حج بر افزایش رونق اقتصادی این سرزمین اثر‌گذار بود.<ref>تاریخ العرب، ص۱۱۱؛ شمال الحجاز، ج۱، ص۳۹.</ref> خلفای اموی شکارگاه‌های خود را در بیابان‌های اردن قرار دادند<ref>الرحلة الی المدینه، ص۳۶؛ جهان اسلام، ج۱، ص۱۰.</ref> و در کنار آن‌ها قصرهایی شکوهمند بنا کردند که بعضی از آن‌ها تا امروز بر جا مانده است.<ref>آثار الاردن، ص۴۴؛ شمال الحجاز، ج۱، ص۳۹؛ رحلات فی بلاد العرب، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> در این دوران، کاروان حج با نظمی خاصی مسیر شام تا حرمین را می‌پیمود و به جز حملات کوچک بیابان‌نشینان، مشکلی دیگر حج‌گزاران را تهدید نمی‌کرد.<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹-۱۷۲.</ref>
اردن امروز در دوران پیش از [[اسلام]] در مسیر کاروان‌های تجاری [[شام]]، [[حجاز]] و [[یمن]] قرار داشت.<ref>تاریخ العرب، ص۶۹.</ref> در دوران پس از اسلام و سراسر دوران [[بنی‌امیه|امویان]]، عبور کاروان‌های [[حج]] بر افزایش رونق اقتصادی این سرزمین اثر‌گذار بود.<ref>تاریخ العرب، ص۱۱۱؛ شمال الحجاز، ج۱، ص۳۹.</ref> [[خلیفه|خلفای]] اموی شکارگاه‌های خود را در بیابان‌های اردن قرار دادند<ref>الرحلة الی المدینه، ص۳۶؛ جهان اسلام، ج۱، ص۱۰.</ref> و در کنار آن‌ها قصرهایی شکوهمند بنا کردند که بعضی از آن‌ها تا امروز بر جا مانده است.<ref>آثار الاردن، ص۴۴؛ شمال الحجاز، ج۱، ص۳۹؛ رحلات فی بلاد العرب، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> در این دوران، کاروان حج با نظمی خاصی مسیر شام تا [[حرمین]] را می‌پیمود و به جز حملات کوچک بیابان‌نشینان، مشکلی دیگر حج‌گزاران را تهدید نمی‌کرد.<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹-۱۷۲.</ref>


در دوران خلافت عباسیان، با انتقال پایتخت به بغداد، از رونق این مسیر کاسته شد و حتی حج‌گزاران شامی نیز از مسیر بغداد به مکه سفر می‌کردند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ص۵۲۷.</ref> در این دوره، راه‌های حج بسیار ناامن بودند و قبایل گوناگون به راهزنی و باج‌گیری از حاجیان می‌پرداختند.<ref>The Encyclopedia of islam v.x/ p.883, Pioneers over Jordan v28/ p.24-25.</ref> حمله قرمطیان در روزگار عباسیان، ناامن شدن مسیر عراق و راه زبیده باعث شد تا مسلمانان شمال و غرب عراق برای سفر حج از مسیر شام سود جویند و از شهرهای اردن به حرمین سفر کنند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹.</ref> اما کاروان حاجیان شام که ابن جبیر (۵۴۰۶۱۴ق.) جهانگرد و دانشمند نام‌آور اسلامی در سفر سال ۵۸۰ق. خود با آن همراه شد، به جای عبور از اردن با گذشتن از بغداد به سوی شام حرکت کرد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص۱۴۳-۲۱۰.</ref> این از نبود امنیت و آباد نبودن شهرهای اردن و منازل آن حکایت دارد. این ناامنی به سبب تجاوز مسیحیان و اشغال شهرهای اردن بود که پس از جای گرفتن آن‌ها در این سرزمین، هراس از حمله صلیبیان بزرگ‌ترین دغدغه حاجیان شام و حتی مصر به‌ شمار می‌آمد.<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹.</ref> ابن بطوطه (۷۰۳۷۷۹ق.) که در همین دوران از مسیر اردن به سوی مکه حرکت کرده، از منازل دارای آب در کنار ویرانه‌های کهن‌گزارش کرده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۴۵.</ref> او منزل معان را این‌گونه تصویر کرده است: بیابانی است بیآب و علف و بسیار خطرناک، به گونه‌ای که فرد رهایی یافته از آن، مانند شخصی است که دیگر بار زاده شده باشد.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۴۵.</ref>  
در دوران خلافت [[بنی‌عباس|عباسیان]]، با انتقال پایتخت به [[بغداد]]، از رونق این مسیر کاسته شد و حتی حج‌گزاران شامی نیز از مسیر بغداد به [[مکه]] سفر می‌کردند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ص۵۲۷.</ref> در این دوره، راه‌های حج بسیار ناامن بودند و قبایل گوناگون به راهزنی و باج‌گیری از حاجیان می‌پرداختند.<ref>The Encyclopedia of islam v.x/ p.883, Pioneers over Jordan v28/ p.24-25.</ref> حمله قرمطیان در روزگار عباسیان، ناامن شدن مسیر [[عراق]] و راه زبیده باعث شد تا مسلمانان شمال و غرب عراق برای سفر حج از مسیر شام سود جویند و از شهرهای اردن به حرمین سفر کنند؛<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹.</ref> اما کاروان حاجیان شام که [[ابن جبیر]] (۵۴۰-۶۱۴ق) جهانگرد و دانشمند نام‌آور اسلامی در سفر سال ۵۸۰ق خود با آن همراه شد، به جای عبور از اردن با گذشتن از [[بغداد]] به سوی شام حرکت کرد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص۱۴۳-۲۱۰.</ref> این از نبود امنیت و آباد نبودن شهرهای اردن و منازل آن حکایت دارد. این ناامنی به سبب تجاوز [[مسیحیت|مسیحیان]] و اشغال شهرهای اردن بود که پس از جای گرفتن آن‌ها در این سرزمین، هراس از حمله [[صلیبیان]] بزرگ‌ترین دغدغه حاجیان شام و حتی [[مصر]] به‌ شمار می‌آمد.<ref>دروب الحجیج، ص۱۶۹.</ref> [[ابن بطوطه]] (۷۰۳-۷۷۹ق) که در همین دوران از مسیر اردن به سوی [[مکه]] حرکت کرده، از منازل دارای آب در کنار ویرانه‌های کهن‌گزارش کرده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۴۵.</ref> او منزل معان را این‌گونه تصویر کرده است: بیابانی است بی‌آب و علف و بسیار خطرناک، به گونه‌ای که فرد رهایی یافته از آن، مانند شخصی است که دیگر بار زاده شده باشد.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۴۵.</ref>  


با این همه، به سبب وجود بیت‌ المقدس در مسیر اردن و نزدیکی آن برای حاجیان شام، عبور از آن هیچ گاه به طور کامل قطع نشد. از جمله بسیاری از حاجیان ایران برای عزیمت به حج از این مسیر می‌گذشتند و پس از زیارت مسجد قدس راهی حجاز می‌شدند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۷.</ref> ناصر خسرو قبادیانی (۳۹۴۴۸۱ق.) به سال ۴۳۷ق. در سفر حج از اردن عبور کرده و ‌گزارش‌هایی از شهرهای آن منطقه در سفرنامه خود آورده و از تشیع بیشتر ساکنان آن خبر داده است.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۳۰-۳۱؛ جهان اسلام، ج۱، ص۸-۹؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۳۱۴.</ref>
با این همه، به سبب وجود [[بیت‌ المقدس]] در مسیر اردن و نزدیکی آن برای [[حاجی|حاجیان]] شام، عبور از آن هیچ گاه به طور کامل قطع نشد. از جمله بسیاری از حاجیان [[ایران]] برای عزیمت به حج از این مسیر می‌گذشتند و پس از زیارت [[مسجد قدس]] راهی [[حجاز]] می‌شدند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۷.</ref> [[ناصرخسرو قبادیانی]] (۳۹۴-۴۸۱ق) به سال ۴۳۷ق در سفر حج از اردن عبور کرده و ‌گزارش‌هایی از شهرهای آن منطقه در سفرنامه خود آورده و از تشیع بیشتر ساکنان آن خبر داده است.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۳۰-۳۱؛ جهان اسلام، ج۱، ص۸-۹؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۳۱۴.</ref>


در دوران حکومت عثمانی، راه حج شامی دیگر بار رونق یافت و مسیر اصلی حج شد. در این هنگام، دو محمل یکی از سوی سلطان عثمانی و دیگری از سوی حاکم مصر<ref>حسن المحاضره، ج۲، ص۲۶۷.</ref> به مکه فرستاده می‌شدند که در شام به یکدیگر می‌پیوستند و به سمت مکه می‌رفتند.<ref>تاریخ مکه، ص۵۷۶-۵۷۷؛ سفرنامه حج منصور، ص۱۶۵؛ دروب الحجیج، ص۷۷.</ref>
در دوران [[حکومت عثمانی]]، راه حجِ شامی دیگر بار رونق یافت و مسیر اصلی حج شد. در این هنگام، دو کاروان یکی از سوی سلطان عثمانی و دیگری از سوی حاکم [[مصر]]<ref>حسن المحاضره، ج۲، ص۲۶۷.</ref> به [[مکه]] فرستاده می‌شدند که در شام به یکدیگر می‌پیوستند و به سمت مکه می‌رفتند.<ref>تاریخ مکه، ص۵۷۶-۵۷۷؛ سفرنامه حج منصور، ص۱۶۵؛ دروب الحجیج، ص۷۷.</ref>


در اواخر دوره صفویه، مسیر عراق ناامن شد و حاجیان ایران نیز مانند حاجیان آناتولی، هند، عراق، جزیرة‌ العرب، کردستان، آذربایجان، قفقاز، مغرب عربی (شمال افریقا)، بالکان و مصر از مسیر شام و اردن به حج می‌رفتند.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۳-۱۳۴؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۹.</ref> معمولاً ایرانیان از مسیر عراق به سمت شمال می‌رفتند و از آن‌جا به دمشق رفته، از مسیر اردن برای سفر به مکه بهره می‌بردند.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۳-۱۳۹؛ راه حج، ص۲۱۸-۲۲۰.</ref> در دوران نادر شاه، از سلطان عثمانی خواسته شد که کاروانی مستقل از ایرانیان به سوی مکه و مدینه فرستاده شود. این خواسته با مخالفت عثمانیان روبه‌رو شد و فرمان آمد که ایرانیان باید به دمشق آمده، همراه کاروان شامی از مسیر اردن به سوی حجاز حرکت کنند.<ref>الحج و العمره، ذی‌حجه ۱۴۲۳، ص۸۳.</ref>
در اواخر دوره [[صفویان|صفویه]]، مسیر [[عراق]] ناامن شد و حاجیان [[ایران]] نیز مانند حاجیان آناتولی، [[هند]]، عراق، [[جزیرة‌ العرب]]، کردستان، آذربایجان، قفقاز، مغرب عربی (شمال آفریقا)، بالکان و مصر از مسیر شام و اردن به حج می‌رفتند.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۳-۱۳۴؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۹.</ref> معمولاً ایرانیان از مسیر عراق به سمت شمال می‌رفتند و از آن‌جا به [[دمشق]] رفته، از مسیر اردن برای سفر به مکه بهره می‌بردند.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۳-۱۳۹؛ راه حج، ص۲۱۸-۲۲۰.</ref> در دوران نادر شاه، از سلطان عثمانی خواسته شد که کاروانی مستقل از ایرانیان به سوی مکه و [[مدینه]] فرستاده شود. این خواسته با مخالفت عثمانیان روبه‌رو شد و فرمان آمد که ایرانیان باید به دمشق آمده، همراه کاروان شامی از مسیر اردن به سوی حجاز حرکت کنند.<ref>الحج و العمره، ذی‌حجه ۱۴۲۳، ص۸۳.</ref>


در دوره قاجار، روابط عثمانی با ایران بهبود و بهره‌گیری از مسیر اردن از جانب ایرانیان گسترش یافت. بر پایه‌گزارش‌های موجود، حکومت قاجار با نظر کنسولگری ایران در جده و سفارت ایران در عثمانی، مسیر حاجیان را تعیین می‌کردند.<ref>راه حج، ص۲۰۳.</ref> در این دوره، بیش از هشت سفرنامه ایرانی مانند سفرنامه حاج علیخان اعتماد السلطنه، سفرنامه سیف ‌الدوله و سفرنامه حج منصور یعقوب تبریزی از اردن ‌گزارش کرده‌اند.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۴۰۴-۴۱۶.</ref>
در دوره [[قاجاریه|قاجار]]، روابط عثمانی با ایران بهبود و بهره‌گیری از مسیر اردن از جانب ایرانیان گسترش یافت. بر پایه‌گزارش‌های موجود، حکومت قاجار با نظر کنسولگری ایران در [[جده|جَدّه]] و سفارت ایران در عثمانی، مسیر حاجیان را تعیین می‌کردند.<ref>راه حج، ص۲۰۳.</ref> در این دوره، بیش از هشت سفرنامه ایرانی مانند سفرنامه حاج علیخان اعتماد السلطنه، سفرنامه سیف ‌الدوله و سفرنامه حج منصور یعقوب تبریزی از اردن ‌گزارش کرده‌اند.<ref>تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۴۰۴-۴۱۶.</ref>


مشکل اصلی حاجیان در این مسیر، اعراب صحرانشین بودند که به راهزنی و باج‌گیری از کاروان‌ها می‌پرداختند و گاه حاجیان را اسیر می‌کردند.<ref>الکامل، ج۹، ص۲۳۶؛ بیان الواقع، ص۱۳۷؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۸.</ref> صحرانشینان این کار را کاملاً درست و حق نیاکان خود می‌دانستند. به باور آنان، صحرا زمینی است که به‌گونه موروثی به آن‌ها رسیده است.<ref>رحلات قالین، ص۳۰-۳۱.</ref> آنان این مبلغ را مالیات عبور می‌دانستند که برای حفظ امنیت می‌ستاندند و باج را «خُوّه» می‌نامیدند.<ref>رحلات قالین، ص۲۰۹؛ راه حج، ص۲۲۳-۲۳۲.</ref> (← خاوه) حکومت‌های حاکم بر منطقه با این راهزنان مبارزه می‌کردند.<ref>خطط الشام، ج۲، ص۲۱۷.</ref> گذران زندگی بعضی از صحرانشینان اردن فقط از طریق عبور حاجیان انجام می‌گرفت؛ بدین سان که شترانی تربیت کرده، به حاجیان کرایه می‌دادند.<ref>رحلة من الکویت الی الریاض، ص۱۸.</ref>
مشکل اصلی حاجیان در این مسیر، اعراب صحرانشین بودند که به راهزنی و باج‌گیری از کاروان‌ها می‌پرداختند و گاه حاجیان را اسیر می‌کردند.<ref>الکامل، ج۹، ص۲۳۶؛ بیان الواقع، ص۱۳۷؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۸.</ref> صحرانشینان این کار را کاملاً درست و حق نیاکان خود می‌دانستند. به باور آنان، صحرا زمینی است که به‌گونه موروثی به آن‌ها رسیده است.<ref>رحلات قالین، ص۳۰-۳۱.</ref> آنان این مبلغ را مالیات عبور می‌دانستند که برای حفظ امنیت می‌ستاندند و باج را «[[خاوه|خُوّه]]» می‌نامیدند.<ref>رحلات قالین، ص۲۰۹؛ راه حج، ص۲۲۳-۲۳۲.</ref> حکومت‌های حاکم بر منطقه با این راهزنان مبارزه می‌کردند.<ref>خطط الشام، ج۲، ص۲۱۷.</ref> گذران زندگی بعضی از صحرانشینان اردن فقط از طریق عبور حاجیان انجام می‌گرفت؛ بدین سان که شترانی تربیت کرده، به حاجیان کرایه می‌دادند.<ref>رحلة من الکویت الی الریاض، ص۱۸.</ref>


در دوران ایوبیان، مسیحیان حج‌گزاران را غارت می‌کردند و گذشتن از مسیر اردن برای حاجیان بسیار خطرناک بود. به سال ۵۷۷ق. فرخ شاه برادر صلاح الدین با صلیبیان پیمان صلح بست تا از تجاوز آن‌ها جلوگیری کند. اما صلیبیان پس از این پیمان نیز به کاروان حاجیان حمله کرده، اموال مسلمانان را غارت نمودند و بسیاری را کشتند. آنان توانستند با اموال حاجیان استحکامات نظامی خود را تقویت کنند. صلاح الدین از این کشتار خشمگین شد و سپاه مسلمانان به آن‌ها حمله کرد و توانست آنان را نابود کند.<ref>التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۸۴.</ref> نیز صلاح الدین اموالی فراوان برای قبایل صحرانشین که در مسیر حج بودند، فرستاد تا دیگر به حاجیان حمله نکنند.<ref>التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۸۳.</ref>
در دوران [[ایوبیان]]، [[مسیحیت|مسیحیان]] حج‌گزاران را غارت می‌کردند و گذشتن از مسیر اردن برای حاجیان بسیار خطرناک بود. به سال ۵۷۷ق فرخ شاه برادر [[صلاح الدین ایوبی]] با صلیبیان پیمان صلح بست تا از تجاوز آن‌ها جلوگیری کند؛ اما صلیبیان پس از این پیمان نیز به کاروان حاجیان حمله کرده، اموال مسلمانان را غارت نمودند و بسیاری را کشتند. آنان توانستند با اموال حاجیان استحکامات نظامی خود را تقویت کنند. صلاح الدین از این کشتار خشمگین شد و با سپاه مسلمانان به آن‌ها حمله کرد و توانست آنان را نابود کند.<ref>التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۸۴.</ref> نیز صلاح الدین اموالی فراوان برای قبایل صحرانشین که در مسیر حج بودند، فرستاد تا دیگر به حاجیان حمله نکنند.<ref>التاریخ الشامل، ج۲، ص۱۸۳.</ref>


پس از ایوبیان و ممالیک، دولت عثمانی اختیار این مناطق را بر عهده گرفت. در تقسیم‌بندی سیاسی اداری دولت عثمانی، اردن جزئی از ایالت شام بود.<ref>تاریخ الدولة العثمانیه، ص۳۲۱.</ref> این سرزمین از چند جهت برای عثمانیان اهمیتی ویژه داشت. مسیر حج شامی و نیز راه ارتباطی دمشق و حجاز از این منطقه می‌گذشت و مسیر تجاری بازرگانان عثمانی از عراق و شامات به مصر و افریقا، از اردن و بندر عقبه می‌گذشت.<ref>الموسوعة العربیه، ج۱، ص۸۵۰.</ref>
===قدامات دولت عثمانی===
پس از ایوبیان و [[ممالیک]]، دولت عثمانی اختیار این مناطق را بر عهده گرفت. در تقسیم‌بندی سیاسی اداری دولت [[حکومت عثمانی|عثمانی]]، اردن جزئی از ایالت [[شام]] بود.<ref>تاریخ الدولة العثمانیه، ص۳۲۱.</ref> این سرزمین از چند جهت برای عثمانیان اهمیتی ویژه داشت. مسیر [[حج]] شامی و نیز راه ارتباطی [[دمشق]] و [[حجاز]] از این منطقه می‌گذشت و مسیر تجاری بازرگانان عثمانی از [[عراق]] و [[شام|شامات]] به [[مصر]] و [[آفریقا]]، از اردن و [[بندر عقبه|بندر عَقَبه]] می‌گذشت.<ref>الموسوعة العربیه، ج۱، ص۸۵۰.</ref>


حکومت عثمانی برای سامان دادن به این مناطق، آن را به سه بخش قسمت کرد: ۱. بلقاء شامل شمال وادی زرقاء و وادی موجب. ۲. عَجلون در جنوب وادی زرقاء و یرموک با مرکزیت شهر اربد. ۳. کرک شامل مناطق جنوب اردن.<ref>خطط الشام، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۰؛ الموسوعة العربیة العالمیه، ج۱، ص۴۹۲.</ref> حکمرانان عثمانی خود را «خادم الحرمین» می‌نامیدند<ref>من نفحات الحرم، ص۱۴؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۷.</ref> و به حج اهتمامی ویژه داشتند و افزون بر ارسال هدایای فراوان برای حرمین شریفین، به تجهیز کاروان‌های شام و مصر می‌پرداختند.<ref>المسجد النبوی، ص۳۴۷-۳۷۲؛ تاریخ الدولة العثمانیه، ص۱۶۵.</ref> همراه با کاروان‌ها، سپاهی ویژه فرستاده می‌شد<ref>المدینة بین الماضی و الحاضر، ص۵۶۱.</ref> که عهده‌دار نگاهبانی از کاروان و هدایای همراه آن بود.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳؛ رحالة الغرب، ص۳۱۵.</ref> در دوران عثمانی، چاه‌ها و قلعه‌های فراوان در مسیر ساخته شد که هم استراحتگاه حاجیان به‌ شمار می‌آمد و هم جایگاه گردآوری غذا و جای گرفتن سربازان بود.<ref>رحلات قالین، ص۲۱۷؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۸؛ راه حج، ص۲۳۷.</ref> به گفته بکر، همان‌گونه که عباسیان راه زبیده و ممالیک راه حج مصری را آباد کردند، عثمانیان نیز به آباد کردن مسیر حج شامی پرداختند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۷۰.</ref>
حکومت عثمانی برای سامان دادن به این مناطق، آن را به سه بخش قسمت کرد: ۱. بلقاء شامل شمال وادی زرقاء و وادی موجب. ۲. عَجلون در جنوب وادی زرقاء و یرموک با مرکزیت شهر اربد. ۳. کرک شامل مناطق جنوب اردن.<ref>خطط الشام، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۰؛ الموسوعة العربیة العالمیه، ج۱، ص۴۹۲.</ref> حکمرانان عثمانی خود را «خادم الحرمین» می‌نامیدند<ref>من نفحات الحرم، ص۱۴؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۷.</ref> و به حج اهتمامی ویژه داشتند و افزون بر ارسال هدایای فراوان برای حرمین شریفین، به تجهیز کاروان‌های شام و مصر می‌پرداختند.<ref>المسجد النبوی، ص۳۴۷-۳۷۲؛ تاریخ الدولة العثمانیه، ص۱۶۵.</ref> همراه با کاروان‌ها، سپاهی ویژه فرستاده می‌شد<ref>المدینة بین الماضی و الحاضر، ص۵۶۱.</ref> که عهده‌دار نگاهبانی از کاروان و هدایای همراه آن بود.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳؛ رحالة الغرب، ص۳۱۵.</ref> در دوران عثمانی، چاه‌ها و قلعه‌های فراوان در مسیر ساخته شد که هم استراحتگاه حاجیان به‌ شمار می‌آمد و هم جایگاه گردآوری غذا و جای گرفتن سربازان بود.<ref>رحلات قالین، ص۲۱۷؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص۹۸؛ راه حج، ص۲۳۷.</ref> به گفته بکر، همان‌گونه که [[حکومت عباسی|عباسیان]] راه زبیده و ممالیک راه حج مصری را آباد کردند، عثمانیان نیز به آباد کردن مسیر حج شامی پرداختند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۷۰.</ref>


نیز دولت عثمانی با پرداخت مبلغی هنگفت به قبایل صحرانشین، مدتی آن‌ها را آرام می‌کرد.<ref>سفرنامه حج منصور، ص۱۷۶؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۸.</ref> هزینه اداره کاروان و انفاقات در طول مسیر ۰۰۰/۱۵۰ لیره عثمانی بود که ۰۰۰/۶۰ لیره آن، هدیه و باج و خوّه بود که به سران قبایل صحرانشین پرداخت می‌شد.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۷-۹۸؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۷۱.</ref> گاه نیز با افراد صاحب نفوذ در منطقه اردن مذاکره می‌کردند تا قبایل آن سرزمین را آرام سازند و آنان به کاروان‌های حج تجاوز نکنند.<ref>رحالة الغرب، ص۸۳.</ref>  
نیز دولت عثمانی با پرداخت مبلغی هنگفت به قبایل صحرانشین، مدتی آن‌ها را آرام می‌کرد.<ref>سفرنامه حج منصور، ص۱۷۶؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۸.</ref> هزینه اداره کاروان و انفاقات در طول مسیر ۱۵۰۰۰۰ لیره عثمانی بود که ۶۰۰۰۰ لیره آن، هدیه و باج و [[خاوه|خوّه]] بود که به سران قبایل صحرانشین پرداخت می‌شد.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۷-۹۸؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۷۱.</ref> گاه نیز با افراد صاحب نفوذ در منطقه اردن مذاکره می‌کردند تا قبایل آن سرزمین را آرام سازند و آنان به کاروان‌های حج تجاوز نکنند.<ref>رحالة الغرب، ص۸۳.</ref>  


مهم‌ترین نقش عمرانی حکومت عثمانی در اردن، تأسیس راه ‌آهن حجاز است که شمال تا جنوب اردن را طی می‌کند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۷۰.</ref> شورش اعراب یمن به سال ۱۹۰۸م. دولت عثمانی را به‌اندیشه ساختن راه‌ آهن برای انتقال نیروهای نظامی به حجاز واداشت تا زمان طی مسیر از شش هفته به پنج روز کاهش یابد.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص۱۶۳؛ الحج و العمره، ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۷ و محرم ۱۴۲۸، ص۴۱.</ref> ساخت راه‌ آهن به سال ۱۹۰۰م. آغاز شد<ref>مسیحیون فی مکه، ص۲۵۳.</ref> و به سال ۱۹۰۲م. از دمشق به عمان، به سال ۱۹۰۴م. به معان و در ۱۹۰۸م. به مدینه رسید.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۷۰-۱۸۰.</ref> طول خط آهن دمشق مدینه ۱۳۰۲ و تا حیفا ۱۳۳۳ کیلومتر بود.<ref>الرحلة الحجازیه، ص۳۰۳.</ref> راه‌ آهن مسیر ۴۰ روزه حاجیان را به پنج روز کاهش داد و شمار آنان را از ۰۰۰/۳۰ به ۰۰۰/۳۰۰ تن رساند.<ref>الحج و العمره، محرم ۱۴۲۸، ص۴۰ و ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۷؛ مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص۱۶۳.</ref>  
مهم‌ترین نقش عمرانی حکومت عثمانی در اردن، تأسیس راه ‌آهن [[حجاز]] است که شمال تا جنوب اردن را طی می‌کند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۷۰.</ref> شورش اعراب یمن به سال ۱۹۰۸م دولت عثمانی را به‌اندیشه ساختن راه‌ آهن برای انتقال نیروهای نظامی به [[حجاز]] واداشت تا زمان طی مسیر از شش هفته به پنج روز کاهش یابد.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص۱۶۳؛ الحج و العمره، ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۷ و محرم ۱۴۲۸، ص۴۱.</ref> ساخت راه‌ آهن به سال ۱۹۰۰م آغاز شد<ref>مسیحیون فی مکه، ص۲۵۳.</ref> و به سال ۱۹۰۲م از [[دمشق]] به [[عمان]]، به سال ۱۹۰۴م به [[معان]] و در ۱۹۰۸م به [[مدینه]] رسید.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۷۰-۱۸۰.</ref> طول خط آهن دمشق مدینه ۱۳۰۲ و تا [[حیفا]] ۱۳۳۳ کیلومتر بود.<ref>الرحلة الحجازیه، ص۳۰۳.</ref> راه‌ آهن مسیر ۴۰ روزه [[حاجی|حاجیان]] را به پنج روز کاهش داد و شمار آنان را از ۳۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰۰ تن رساند.<ref>الحج و العمره، محرم ۱۴۲۸، ص۴۰ و ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۷؛ مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص۱۶۳.</ref>  


راه‌ آهن حجاز بیش از هشت سال فعالیت نکرد و شریف حسین، حاکم حجاز، که از اعزام نیروهای عثمانی از طریق راه‌ آهن احساس خطر می‌کرد، آن را ویران نمود.<ref>تاریخ مکه، ص۶۷۴.</ref> شماری سودجو و صحرانشین نیز چوب‌ها و آهن‌های ریل را کنده، در بازار فروختند.<ref>الحج و العمره، ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۹.</ref> بعد‌ها مسئولان اردن خط آهن را در محدوده کشور خود تعمیر و ارتباط شمال تا جنوب اردن را برقرار کردند. سوریه نیز راه‌ آهن را تعمیر نمود که امروزه مسیر آن از دمشق تا معان در حال بهره‌گیری است.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۸۰-۱۸۲.</ref> پس از ویرانی راه‌ آهن، حاجیان شام راهی جز عبور از اردن نداشتند؛ زیرا مسیر دریایی به بندر عقبه ختم می‌شد و پیمودن مسیر خشکی با چارپایان دشوار بود. در سال ۱۹۳۵م. نخستین کاروان حاجیان شامی با ماشین به سوی اردن و از آن‌جا به مدینه حرکت کرد و پس از دو هفته به مدینه رسید. این سفر اکتشافی سرآغاز پیمودن مسیر با وسایل نقلیه موتوری بود.<ref>من نفحات الحرم، ص۷۵-۱۰۰؛ بحوث ندوه، ص۱۵۳- ۱۵۴.</ref> در این دوره، دخالت کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس در حج‌گزاری بسیار دیده می‌شد؛ زیرا آن‌ها که مخالف برقراری ارتباط میان مسلمانان سوریه، لبنان و اردن بودند، در انجام این‌گونه سفرها سنگ‌اندازی می‌کردند. برای مثال، کنسول انگلیس اجازه عبور از اردن را به حاجیان نمی‌داد و برای پیمودن مسیر مانع‌تراشی می‌کرد.<ref>من نفحات الحرم، ص۸۲؛ بحوث ندوه، ص۱۵۴.</ref>
راه‌ آهن [[حجاز]] بیش از هشت سال فعالیت نکرد و [[شریف حسین]]، حاکم حجاز، که از اعزام نیروهای عثمانی از طریق راه‌ آهن احساس خطر می‌کرد، آن را ویران نمود.<ref>تاریخ مکه، ص۶۷۴.</ref> شماری سودجو و صحرانشین نیز چوب‌ها و آهن‌های ریل را کنده، در بازار فروختند.<ref>الحج و العمره، ذی‌قعده ۱۴۲۳، ص۴۹.</ref> بعد‌ها مسئولان اردن خط آهن را در محدوده کشور خود تعمیر و ارتباط شمال تا جنوب اردن را برقرار کردند. [[سوریه]] نیز راه‌ آهن را تعمیر نمود که امروزه مسیر آن از [[دمشق]] تا معان در حال بهره‌گیری است.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۸۰-۱۸۲.</ref> پس از ویرانی راه‌ آهن، حاجیان شام راهی جز عبور از اردن نداشتند؛ زیرا مسیر دریایی به [[بندر عقبه|بندر عَقَبه]] ختم می‌شد و پیمودن مسیر خشکی با چارپایان دشوار بود. در سال ۱۹۳۵م نخستین کاروان حاجیان شامی با ماشین به سوی اردن و از آن‌جا به [[مدینه]] حرکت کرد و پس از دو هفته به مدینه رسید. این سفر اکتشافی سرآغاز پیمودن مسیر با وسایل نقلیه موتوری بود.<ref>من نفحات الحرم، ص۷۵-۱۰۰؛ بحوث ندوه، ص۱۵۳- ۱۵۴.</ref> در این دوره، دخالت کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس در حج‌گزاری بسیار دیده می‌شد؛ زیرا آن‌ها که مخالف برقراری ارتباط میان مسلمانان [[سوریه]]، [[لبنان]] و [[اردن]] بودند، در انجام این‌گونه سفرها سنگ‌اندازی می‌کردند. برای مثال، کنسول انگلیس اجازه عبور از اردن را به حاجیان نمی‌داد و برای پیمودن مسیر مانع‌تراشی می‌کرد.<ref>من نفحات الحرم، ص۸۲؛ بحوث ندوه، ص۱۵۴.</ref>


==اقدامات ملک عبدالله==
ملک عبدالله و خاندان هاشمی اهتمامی ویژه به حج‌گزاری داشتند و به عبور کاروان حج از این منطقه اهمیت می‌دادند.<ref>ضیوف الرحمن، ص۹۹.</ref> خاندان هاشمی با بهره‌گیری از مسیر حج، مشکلاتی را که در مخالفت با آل سعود داشتند، زیر عنوان حج‌گزاری سامان داده، با وطن خود ارتباط می‌یافتند. ملک عبدالله، فرزند شریف حسین، از شرفای مکه بود و به خاندان حسنی نسب می‌برد و از همین رو، اهمیت حج و کاروان‌ها را می‌دانست.<ref>اشراف مکة المکرمه، ص۲۲۸-۲۳۲.</ref>
ملک عبدالله و خاندان هاشمی اهتمامی ویژه به حج‌گزاری داشتند و به عبور کاروان حج از این منطقه اهمیت می‌دادند.<ref>ضیوف الرحمن، ص۹۹.</ref> خاندان هاشمی با بهره‌گیری از مسیر حج، مشکلاتی را که در مخالفت با آل سعود داشتند، زیر عنوان حج‌گزاری سامان داده، با وطن خود ارتباط می‌یافتند. ملک عبدالله، فرزند شریف حسین، از شرفای مکه بود و به خاندان حسنی نسب می‌برد و از همین رو، اهمیت حج و کاروان‌ها را می‌دانست.<ref>اشراف مکة المکرمه، ص۲۲۸-۲۳۲.</ref>


ایرانیانی که در این هنگام برای حج یا زیارت مسجد قدس از اردن می‌گذشتند، از توجه خاص ملک عبدالله برخوردار می‌شدند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۰-۲۱۰.</ref> پیش از انقلاب اسلامی، ایرانیانی که به حج مشرف می‌شدند، در صورت امکان از طریق زمینی به کشورهای سوریه و لبنان سفر و از اردن عبور می‌کردند. اردن دارای مکان‌های زیارتی مانند قبر شعیب پیامبر، غار اصحاب کهف و قبر جعفر طیار است که در آن دوره زائران ایرانی به زیارت آن‌ها می‌رفتند.<ref>راهی به سوی خانه خدا، ص۱۵۹-۱۶۶.</ref> مدتی مسجد قدس نیز جزء اردن قرار گرفت و همین سبب شد که مسلمانان، از جمله ایرانیان، به راحتی به زیارت آن بروند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۰-۲۱۰؛ راهی به سوی خانه خدا، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>
ایرانیانی که در این هنگام برای حج یا زیارت [[مسجد قدس]] از اردن می‌گذشتند، از توجه خاص ملک عبدالله برخوردار می‌شدند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۰-۲۱۰.</ref> پیش از انقلاب اسلامی، ایرانیانی که به حج مشرف می‌شدند، در صورت امکان از طریق زمینی به کشورهای [[سوریه]] و [[لبنان]] سفر و از اردن عبور می‌کردند. اردن دارای مکان‌های زیارتی مانند قبر [[حضرت شعیب|شعیب]] پیامبر، غار [[اصحاب کهف]] و قبر [[جعفر طیار]] است که در آن دوره زائران ایرانی به زیارت آن‌ها می‌رفتند.<ref>راهی به سوی خانه خدا، ص۱۵۹-۱۶۶.</ref> مدتی مسجد قدس نیز جزء اردن قرار گرفت و همین سبب شد که مسلمانان، از جمله ایرانیان، به راحتی به زیارت آن بروند.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۰-۲۱۰؛ راهی به سوی خانه خدا، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>


منازل راه حج در اردن: راه شام از مهم‌ترین و کهن‌ترین راه‌های هفت‌گانه است که کاروان‌های حج در رفت و برگشت آن را می‌پیمایند. اعراب پیش از اسلام از این راه بهره‌گیری تجاری می‌کردند. محمل شام همراه این کاروان و با عبور از مسیری که امیرالحاج عبور از آن را صلاح می‌دید، به مدینه می‌رسید. به سبب فراوانی راه‌های فرعی، منازل نیز تغییر می‌کرد.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۶۹؛ راه حج، ص۱۳، ۲۲.</ref> برخی منازل واقع در مسیر تاریخی شام از سوی شمال که امروزه در قلمرو کشور اردن جای دارند، از این قرارند:
==منازل راه حج در اردن==
راه شام از مهم‌ترین و کهن‌ترین راه‌های هفت‌گانه است که کاروان‌های حج در رفت و برگشت آن را می‌پیمایند. اعراب پیش از اسلام از این راه بهره‌گیری تجاری می‌کردند. محمل شام همراه این کاروان و با عبور از مسیری که امیرالحاج عبور از آن را صلاح می‌دید، به مدینه می‌رسید. به سبب فراوانی راه‌های فرعی، منازل نیز تغییر می‌کرد.<ref>خطط الشام، ج۵، ص۱۶۹؛ راه حج، ص۱۳، ۲۲.</ref> برخی منازل واقع در مسیر تاریخی شام از سوی شمال که امروزه در قلمرو کشور اردن جای دارند، از این قرارند:


۱. مِیزِرِیب: این منزل شهری در شمال اردن است که قلعه‌ای برای استراحت داشته است.<ref>رحلة المکناسی، ص۲۵۰؛ النفحة المسکیه، ص۲۸۶؛ سفرنامه منظوم حج، ص۵۷.</ref> اگر کسی زاد و راحله خویش را در شام تهیه نکرده بود، در این منزل فراهم می‌آورد.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۸؛ سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳.</ref> حاجیان چند روز در این مکان می‌ماندند و به تنظیم کارهای کاروان خود و بستن قرارداد و تعیین کرایه می‌پرداختند.<ref>سفرنامه حج منصور، ص۱۶۰؛ سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۹.</ref> سلطان سلیم قانونی (حکومت: ۹۲۶۹۷۴ق.) برای استراحت حاجیان در این منزل قلعه‌ای ساخت.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۱۰۰؛ راه حج، ص۲۳.</ref> پس از آن، رمثا قرار دارد که نخستین روستای اردن از سوی شمال است.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۷.</ref> سپس مَفرق شهری در شمال اردن و در فاصله ۵۳ کیلومتری عمان است. وجه نام‌گذاری مفرق این است که کاروان‌های حاجیان زرقاء، جرش، اربد، درعا، طریف و عراق در مسیر برگشت، در این ناحیه از هم جدا می‌شدند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۸۵.</ref> مفرق بیابانی بی‌آب و آبادانی بود که حاجیان با برپایی چادر در این منزل به استراحت می‌پرداختند.<ref>النفحة المسکیه، ص۲۹۱؛ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۴۰۵.</ref>
۱. مِیزِرِیب: این منزل شهری در شمال اردن است که قلعه‌ای برای استراحت داشته است.<ref>رحلة المکناسی، ص۲۵۰؛ النفحة المسکیه، ص۲۸۶؛ سفرنامه منظوم حج، ص۵۷.</ref> اگر کسی زاد و راحله خویش را در شام تهیه نکرده بود، در این منزل فراهم می‌آورد.<ref>بیان الواقع، ص۱۳۸؛ سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳.</ref> حاجیان چند روز در این مکان می‌ماندند و به تنظیم کارهای کاروان خود و بستن قرارداد و تعیین کرایه می‌پرداختند.<ref>سفرنامه حج منصور، ص۱۶۰؛ سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۹۳؛ خطط الشام، ج۵، ص۱۶۹.</ref> سلطان سلیم قانونی (حکومت: ۹۲۶۹۷۴ق.) برای استراحت حاجیان در این منزل قلعه‌ای ساخت.<ref>سفرنامه اعتماد السلطنه، ص۱۰۰؛ راه حج، ص۲۳.</ref> پس از آن، رمثا قرار دارد که نخستین روستای اردن از سوی شمال است.<ref>خاطرات سفر حج، ص۱۹۷.</ref> سپس مَفرق شهری در شمال اردن و در فاصله ۵۳ کیلومتری عمان است. وجه نام‌گذاری مفرق این است که کاروان‌های حاجیان زرقاء، جرش، اربد، درعا، طریف و عراق در مسیر برگشت، در این ناحیه از هم جدا می‌شدند.<ref>دروب الحجیج، ص۱۸۵.</ref> مفرق بیابانی بی‌آب و آبادانی بود که حاجیان با برپایی چادر در این منزل به استراحت می‌پرداختند.<ref>النفحة المسکیه، ص۲۹۱؛ الحقیقة و المجاز، ج۳، ص۴۰۵.</ref>
۱٬۷۸۰

ویرایش