قبة الصخره: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
این مسجد که دربر دارنده صخره مقدس بوده، آثار و مشاهد مختلفی از انبیای گذشته را در خود جای داده و پیشینه آن به دوران انبیای پیش از [[اسلام]] برمی‌گردد. مسجد صخره پس از فتح [[بیت‌المقدس]] در قرن نخست قمری به دستور [[خلیفه دوم]] بنا گردید و [[عبد‌الملک بن مروان]] در سال 65ق، این مسجد را به حرم شریف ملحق کرد. اما در قرن پنجم قمری حدود یک قرن، صلیبیان، بیت‌المقدس را از قلمرو حکومت اسلامی خارج  کردند و اداره این مکان به دست مسیحیان افتاد.
این مسجد که دربر دارنده صخره مقدس بوده، آثار و مشاهد مختلفی از انبیای گذشته را در خود جای داده و پیشینه آن به دوران انبیای پیش از [[اسلام]] برمی‌گردد. مسجد صخره پس از فتح [[بیت‌المقدس]] در قرن نخست قمری به دستور [[خلیفه دوم]] بنا گردید و [[عبد‌الملک بن مروان]] در سال 65ق، این مسجد را به حرم شریف ملحق کرد. اما در قرن پنجم قمری حدود یک قرن، صلیبیان، بیت‌المقدس را از قلمرو حکومت اسلامی خارج  کردند و اداره این مکان به دست مسیحیان افتاد.


مسجد صخره که در دوره اسلامی به قبة ‌الصخره شهرت یافت، علی‌رغم اهمیت خاص آن برای مسلمانان و ارتباط تنگاتنگ این مکان با معراج پیامبر اسلام(ص)، شاهد فراز و فرودهای متعددی بوده است، گاه در دست مسلمانان بوده و گاهی به دست صلیبیان افتاده و همین عامل باعث می‌شد تا در برهه‌ای خاص، تغییرات و مناسک ویژه‌ای در آن شکل بگیرد مانند سنت تبرک‌فروشی یا فروختن قطعات صخره مقدس به دست مسیحیان، تخریب مسجد و بنای کلیسا به همراه نصب صلیب روی صخره مقدس.
پس از اسلام، مسجد صخره که در دوره اسلامی به قبة ‌الصخره شهرت یافت، گاه در دست مسلمانان بوده و گاهی به دست صلیبیان افتاد. با تکیه بر گزارشات تاریخی، سیمای ظاهری مسجد قبة ‌الصخره، در عصر حاضر، تفاوت چندانی با بنای آن در قرون نخستین اسلامی ندارد. ساختمان مسجد قبةالصخره متشکل از هشت ضلع است که هر ضلع، 33 ارش طول دارد و صخر‌ه‌ای که مسجد به پاس آن بنا شده، کبودرنگ و دارای شکلی نامنظم و محیطی به ابعاد صد گز است. گنبد مسجد دارای سه پوسته است و ارتفاع گنبد تا زمین، یکصد ذراع می‌باشد.
 
با تکیه بر گزارشات تاریخی، سیمای ظاهری مسجد قبة ‌الصخره، در عصر حاضر، تفاوت چندانی با بنای آن در قرون نخستین اسلامی ندارد. ساختمان مسجد قبة ‌الصخره متشکل از هشت ضلع است که هر ضلع، 33 ارش طول دارد و صخر‌ه‌ای که مسجد به پاس آن بنا شده، کبودرنگ و دارای شکلی نامنظم و محیطی به ابعاد صد گز است. گنبد مسجد دارای سه پوسته است و ارتفاع گنبد تا زمین، یکصد ذراع می‌باشد.
==موقعیت جغرافیایی==
==موقعیت جغرافیایی==
[[پرونده:نمایی از مسجد صخره و مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|نمایی از مسجد صخره و مسجد الاقصی در محدوده حرم]]
[[پرونده:نمایی از مسجد صخره و مسجد الاقصی.jpg|بندانگشتی|نمایی از مسجد صخره و مسجد الاقصی در محدوده حرم]]
مسجد صخره، در داخل محدوده حرم شریف [[شهر بیت‌المقدس]]  واقع است و به «قبة ‌الصخره» شهرت دارد. این مسجد، در میان حصاری واقع است که به حصار سلیمان خوانده می‌شود. این حصار علاوه بر [[مسجدالاقصی]] و قبة ‌الصخره، سایر مشاهد را در بر گرفته است.
مسجد صخره، در داخل محدوده حرم شریف [[شهر بیت‌المقدس]]  واقع است و به «قبة ‌الصخره» شهرت دارد. این مسجد، در میان حصاری واقع است که [[حصار سلیمان]] خوانده می‌شود. این حصار علاوه بر [[مسجدالاقصی]] و قبة ‌الصخره، سایر مشاهد را در بر گرفته است.
==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
این مسجد که صخر‌ه‌ای را در بر گرفته است، گرچه در روز فتح بیت‌‌المقدس و به دستور [[خلیفه دوم]] بنا شد،<ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد‌المحمد آیتی، ج1، ص263؛  الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص69.</ref> به آن دلیل که مشهد انبیا<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص51؛  الاشارات الی معرفة الزیارات، ص31؛  مقدمه ابن خلدون، ج2، ص698.</ref> و بنا به نقلی، محل [[معراج]] رسول خدا(ص) بود،<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص96.</ref> اهمیت اسلامی یافته است و [[عبد‌الملک بن مروان]] در سال 65ق، این مسجد را به حرم شریف ملحق کرد.<ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ج1، ص265.</ref>
این مسجد که صخر‌ه‌ای را در بر گرفته است، گرچه در روز فتح بیت‌‌المقدس و به دستور [[خلیفه دوم]] بنا شد،<ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد‌المحمد آیتی، ج1، ص263؛  الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص69.</ref> به آن دلیل که مشهد انبیا<ref>سفرنامه ناصرخسرو، ص51؛  الاشارات الی معرفة الزیارات، ص31؛  مقدمه ابن خلدون، ج2، ص698.</ref> و بنا به نقلی، محل [[معراج]] رسول خدا(ص) بود،<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص96.</ref> اهمیت اسلامی یافته است و [[عبد‌الملک بن مروان]] در سال 65ق، این مسجد را به حرم شریف ملحق کرد.<ref>العبر تاریخ ابن خلدون، ج1، ص265.</ref>