پرش به محتوا

کاربر:Gholampour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
=== در قرآن ===
=== در قرآن ===
در قرآن به گسترش زمین (دحوالارض) اشاره شده است.<ref>جامع البیان، ج30؛ ص29؛ التبیان، ج10، ص260؛ الکشف والبیان، ج10، ص127.</ref> آیات ۲۷-۳۳ سوره نازعات، از گسترش زمین پس از آفرینش آسمان‌ها خبر داده است و در آیه ۳۰ از تعبیر «والارض بعد ذلک دحاها» استفاده شده است.<ref>مجمع البیان، ج10, ص660؛ تفسیر السمرقندی، ج3، ص522؛ تفسیر البغوی، ج4، ص444.</ref> در آیه 6 سوره شمس نیز با سوگند به زمین و گستراننده توانای آن، از بسط زمین با این تعبیر «والارض وما طحاها» یاد شده است که بر اساس نظر گروهی، «طحو» در اصل «دحو» بوده؛ «دال» تبدیل به «طا» شد به معنای گستردن، راندن و در اینجا به معنای گستراندن است.<ref>التبیان، ج10، ص358؛ التفسیر الکبیر ج31؛ ص192؛ لسان العرب، ج15، ص4، «طحا».</ref>
در قرآن به گسترش زمین (دحوالارض) اشاره شده است.<ref>جامع البیان، ج30؛ ص29؛ التبیان، ج10، ص260؛ الکشف والبیان، ج10، ص127.</ref> آیات ۲۷-۳۳ سوره نازعات، از گسترش زمین پس از آفرینش آسمان‌ها خبر داده است و در آیه ۳۰ از تعبیر «والارض بعد ذلک دحاها» استفاده شده است.<ref>مجمع البیان، ج10, ص660؛ تفسیر السمرقندی، ج3، ص522؛ تفسیر البغوی، ج4، ص444.</ref> در آیه 6 سوره شمس نیز با سوگند به زمین و گستراننده توانای آن، از بسط زمین با این تعبیر «والارض وما طحاها» یاد شده است که بر اساس نظر گروهی، «طحو» در اصل «دحو» بوده؛ «دال» تبدیل به «طا» شد به معنای گستردن، راندن و در اینجا به معنای گستراندن است.<ref>التبیان، ج10، ص358؛ التفسیر الکبیر ج31؛ ص192؛ لسان العرب، ج15، ص4، «طحا».</ref>
==== در تفاسیر ====
==== در تفاسیر ====
برخی از مفسران با استدلال به آیه 96 سوره آل عمران که کعبه را نخستین خانه روی زمین برشمرده: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً» بر آن‌اند که بسط و گسترش زمین از زیر کعبه بوده و آیه را اشاره به دحوالارض دانسته‌اند.<ref>مجمع البيان، ج2، ص797؛ البحر المحيط، ج4، ص583.</ref> چنانکه در برخی روایات آمده که خداوند کعبه را 2000 سال پیش از دحوالارض آفریده که به صورت کفی سفید رنگ روی آب قرار داشته و گسترش زمین از آنجا آغاز شده است.<ref>الکافي، ج4، ص190؛ الامالي، ص715؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص241.</ref>
برخی از مفسران با استدلال به آیه 96 سوره آل عمران: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً» که کعبه را نخستین خانه روی زمین شمرده، بیان کرده‌اند که گسترش زمین از زیر کعبه بوده و آیه را اشاره به دحوالارض دانسته‌اند.<ref>مجمع البيان، ج2، ص797؛ البحر المحيط، ج4، ص583.</ref> در برخی روایات نیز ذکر شده که خداوند کعبه را 2000 سال پیش از دحوالارض آفریده است.<ref>الکافي، ج4، ص190؛ الامالي، ص715؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص241.</ref> موضع کعبه و محل طواف و مسجد الحرام و کل حرم برخی دیگر از معانی «بکه» در آیه است.<ref>مجمع البيان، ج2، ص797.</ref>
 
از برخی روایات استفاده می‌شود که منظور از «بکه» در آیه موضع کعبه است و محل طواف را هم شامل می‌شود و برخی گفته‌اند به معنای مسجدالحرام و همه حرم می‌باشد.<ref>مجمع البيان، ج2، ص797.</ref>


در آیات 92 انعام و 7 شوری از مکه تعبیر به «ام القری» شده است. برخی مفسران در وجه این نامگذاری گفته‌اند در آغاز آب همه زمین را فرا گرفته بود و تنها مکان کعبه روی تپه‌ای خشک بود این خشکی کم کم از اطراف کعبه برآمد تا به اندازه کنونی گسترش یافت.<ref>التبيان، ج4، ص201؛ تفسير بغوي، ج1، ص115؛ تفسير سمرقندي، ج1، ص 486.</ref> چنانچه در روایتی از پیامبر(ص) علت نامگذاری مکه به ام القری را، دحو زمین از مکه دانسته شده است.<ref>التبيان، ج1، ص131؛ الدر المنثور، ج3، ص29.</ref> بر طبق این شواهد، می‌توان نتیجه گرفت که کعبه اولین مکان روی زمین است و مرکز پیدایش و گسترش کره زمین بوده است.<ref>مجمع البيان، ج7، ص130؛ تفسير ابن ابي حاتم، ج4، ص1345.</ref>
در آیات 92 انعام و 7 شوری از مکه تعبیر به «ام القری» شده است. برخی مفسران در وجه این نامگذاری گفته‌اند در آغاز آب همه زمین را فرا گرفته بود و تنها مکان کعبه روی تپه‌ای خشک بود این خشکی کم کم از اطراف کعبه برآمد تا به اندازه کنونی گسترش یافت.<ref>التبيان، ج4، ص201؛ تفسير بغوي، ج1، ص115؛ تفسير سمرقندي، ج1، ص 486.</ref> چنانچه در روایتی از پیامبر(ص) علت نامگذاری مکه به ام القری را، دحو زمین از مکه دانسته شده است.<ref>التبيان، ج1، ص131؛ الدر المنثور، ج3، ص29.</ref> بر طبق این شواهد، می‌توان نتیجه گرفت که کعبه اولین مکان روی زمین است و مرکز پیدایش و گسترش کره زمین بوده است.<ref>مجمع البيان، ج7، ص130؛ تفسير ابن ابي حاتم، ج4، ص1345.</ref>
۸۶۱

ویرایش