اسامه بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸
جز
خط ۲۲: خط ۲۲:
==نزول آيات درشأن اسامه==
==نزول آيات درشأن اسامه==
در همين دوره، برخي از منابع اسامه را واسطه شأن نزول دست‌كم دو آيه از قرآن كريم دانسته‌اند:
در همين دوره، برخي از منابع اسامه را واسطه شأن نزول دست‌كم دو آيه از قرآن كريم دانسته‌اند:
* 1. آيه 94 نساء/4. اسامه در سريه زياد بن عبدالله، شخصي را كه با گفتن «لا إله إلا الله» اظهار مسلماني مي‌كرد، كشت و پس از بازگشت، پيامبر(ص) او را مؤاخذه كرد. سپس آيه {وَلا تَقُولُوا لِمَن أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا} نازل شد.<ref>جامع البيان، ج5، ص142-143؛ شواهد التنزيل، ج1، ص338.</ref>
# آيه 94 نساء/4. اسامه در سريه زياد بن عبدالله، شخصي را كه با گفتن «لا إله إلا الله» اظهار مسلماني مي‌كرد، كشت و پس از بازگشت، پيامبر(ص) او را مؤاخذه كرد. سپس آيه {وَلا تَقُولُوا لِمَن أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا} نازل شد.<ref>جامع البيان، ج5، ص142-143؛ شواهد التنزيل، ج1، ص338.</ref>
*2. آيه حرمت غيبت (12 حجرات/49). گويند اين آيه هنگامي فرود آمد كه دو تن از صحابه، درباره اسامه غيبت نمودند و او را بخيل خواندند.<ref>تفسير سمرقندي، ج3، ص329؛ مجمع البيان، ج9، ص225.</ref>==اعزام سپاه اسامه:==
# آيه حرمت غيبت (آیه 12 [[سوره حجرات]]). گويند اين آيه هنگامي فرود آمد كه دو تن از صحابه، درباره اسامه غيبت نمودند و او را بخيل خواندند.<ref>تفسير سمرقندي، ج3، ص329؛ مجمع البيان، ج9، ص225.</ref>
 
==اعزام سپاه اسامه==
بي‌‌ترديد مهم‌ترين رويداد زندگي اسامه، فرماندهي او به انتخاب پيامبر بر سپاهي بود كه ايشان در واپسين سال زندگي خود به سال 11ق. آن را براي رويارويي با روميان بسيج كرد، در حالي‌كه بزرگان مهاجران و انصار و نيز ديگر مسلمانان را به حضور در اين سپاه فرمان داد.<ref>السيرة النبويه، ج2، ص641-642.</ref>وي در آن هنگام جواني 17<ref> تاريخ يعقوبي، ج2، ص113.</ref>يا 18 ساله<ref>التنبيه و الاشراف، ص241.</ref>بود.
بي‌‌ترديد مهم‌ترين رويداد زندگي اسامه، فرماندهي او به انتخاب پيامبر بر سپاهي بود كه ايشان در واپسين سال زندگي خود به سال 11ق. آن را براي رويارويي با روميان بسيج كرد، در حالي‌كه بزرگان مهاجران و انصار و نيز ديگر مسلمانان را به حضور در اين سپاه فرمان داد.<ref>السيرة النبويه، ج2، ص641-642.</ref>وي در آن هنگام جواني 17<ref> تاريخ يعقوبي، ج2، ص113.</ref>يا 18 ساله<ref>التنبيه و الاشراف، ص241.</ref>بود.
===تاكيد پيامبر بر اعزام لشکر اسامه===
===تاكيد پيامبر بر اعزام لشکر اسامه===
اسامه در جُرف، اردوگاه مدينه، اردو زد و مسلمانان نيز آن‌جا گرد آمدند<ref>المغازي، ج3، ص1117-1120؛ الطبقات، ج4، ص50.</ref>و آماده حركت شدند. پيامبر(ص) در اين هنگام در بستر بيماري به سر مي‌برد<ref>المغازي، ج3، ص1117؛ الطبقات، ج4، ص51؛ السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>و بر حركت شتابان آن سپاه تأكيد فراوان داشت، به گونه‌اي كه حتي خواهش مادر اسامه براي بر ماندن وي در مدينه تا بهبودي ايشان(ص) را نپذيرفت<ref>المغازي، ج3، ص1119.</ref>و برخي از صحابه را كه از اين فرمان سر پيچيده، به بهانه‌هاي گوناگون به مدينه رفت و آمد مي‌كردند، بازخواست<ref>الارشاد، ج1، ص184.</ref>، بلكه لعن كرد<ref>الملل و النحل، ج1، ص23؛ شرح نهج البلاغه، ج6، ص52.</ref>و حتي در حال بيماري بر منبر رفت و بر اعزام اين سپاه تأكيد فرمود.<ref> المغازي، ج3، ص1117؛ الطبقات، ج4، ص51؛ السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>
اسامه در جُرف، اردوگاه مدينه، اردو زد و مسلمانان نيز آن‌جا گرد آمدند<ref>المغازي، ج3، ص1117-1120؛ الطبقات، ج4، ص50.</ref>و آماده حركت شدند. پيامبر(ص) در اين هنگام در بستر بيماري به سر مي‌برد<ref>المغازي، ج3، ص1117؛ الطبقات، ج4، ص51؛ السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>و بر حركت شتابان آن سپاه تأكيد فراوان داشت، به گونه‌اي كه حتي خواهش مادر اسامه براي بر ماندن وي در مدينه تا بهبودي ايشان(ص) را نپذيرفت<ref>المغازي، ج3، ص1119.</ref>و برخي از صحابه را كه از اين فرمان سر پيچيده، به بهانه‌هاي گوناگون به مدينه رفت و آمد مي‌كردند، بازخواست<ref>الارشاد، ج1، ص184.</ref>، بلكه لعن كرد<ref>الملل و النحل، ج1، ص23؛ شرح نهج البلاغه، ج6، ص52.</ref>و حتي در حال بيماري بر منبر رفت و بر اعزام اين سپاه تأكيد فرمود.<ref> المغازي، ج3، ص1117؛ الطبقات، ج4، ص51؛ السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>
===تخلف لشکر اسامه===
===تخلف لشکر اسامه===
اما عوامل گوناگون سياسي و اجتماعي، از جمله اعتراضات آشكار برخي از اصحاب به فرماندهي اسامه، اين سپاه را از حركت بازداشت.<ref>المغازي، ج3، ص1118.</ref>بيشتر اعتراض‌ها به جوان بودن اين فرمانده بازمي‌گشت<ref>السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>، گر چه نبايد از عواملي همچون پيشينه بردگي پدرش زيد و نداشتن پشتوانه قبيله‌اي و پايگاه اجتماعي غافل ماند.<ref>دائرة المعارف قرآن كريم، ج2، ص632.</ref>همچنين نبايد از نقش بزرگان صحابه، به ويژه خليفه اول و دوم، غفلت كرد كه از طريق دختران خود كه همسر پيامبر(ص) بودند، از بيماري سخت ايشان آگاهي داشتند. در برخي از منابع آمده كه ابوبكر سرانجام توانست موافقت آن حضرت(ص) را براي ماندن نزد همسرش در سُنْح، از محله‌هاي پيرامون مدينه و در فاصله يك ميلي خانه پيامبر(ص)<ref>معجم البلدان، ج3، ص265.</ref>، جلب نمايد.<ref>المغازي، ج3، ص1120.</ref>البته برخي از گزارش‌ها بيانگر بازخواست سخت پيامبر(ص) از اين دو تن و ديگر صحابه است.<ref>الارشاد، ج1، ص183 و 184.</ref>در اين سستي بايد به نقش اسامه نيز توجه كرد؛ زيرا او نيز با دريافت ‌گزارش‌هاي مادرش اُم‌ايمن<ref>المغازي، ج3، ص1120؛ الطبقات، ج2، ص146.</ref>يا همسرش<ref>الطبقات، ج4، ص50.</ref>از درون خانه پيامبر(ص) وخامت حال آن حضرت(ص) را مانعي براي حركت خود مي‌ديد. اين سپاه در بيرون مدينه ماند تا پيامبر(ص) رحلت كرد و اسامه همراه برخي از اصحاب به مدينه بازگشت و در تجهيز و كفن و دفن رسول خدا(ص) شركت كرد.<ref> السيرة النبويه، ج2، ص662؛ تاريخ طبري، ج3، ص212.</ref>
اما عوامل گوناگون سياسي و اجتماعي، از جمله اعتراضات آشكار برخي از اصحاب به فرماندهي اسامه، اين سپاه را از حركت بازداشت.<ref>المغازي، ج3، ص1118.</ref>بيشتر اعتراض‌ها به جوان بودن اين فرمانده بازمي‌گشت<ref>السيرة النبويه، ج2، ص650.</ref>، گر چه نبايد از عواملي همچون پيشينه بردگي پدرش زيد و نداشتن پشتوانه قبيله‌اي و پايگاه اجتماعي غافل ماند.<ref>دائرة المعارف قرآن كريم، ج2، ص632.</ref>همچنين نبايد از نقش بزرگان صحابه، به ويژه خليفه اول و دوم، غفلت كرد كه از طريق دختران خود كه همسر پيامبر(ص) بودند، از بيماري سخت ايشان آگاهي داشتند. در برخي از منابع آمده كه ابوبكر سرانجام توانست موافقت آن حضرت(ص) را براي ماندن نزد همسرش در سُنْح، از محله‌هاي پيرامون مدينه و در فاصله يك ميلي خانه پيامبر(ص)<ref>معجم البلدان، ج3، ص265.</ref>، جلب نمايد.<ref>المغازي، ج3، ص1120.</ref>البته برخي از گزارش‌ها بيانگر بازخواست سخت پيامبر(ص) از اين دو تن و ديگر صحابه است.<ref>الارشاد، ج1، ص183 و 184.</ref>در اين سستي بايد به نقش اسامه نيز توجه كرد؛ زيرا او نيز با دريافت ‌گزارش‌هاي مادرش اُم‌ايمن<ref>المغازي، ج3، ص1120؛ الطبقات، ج2، ص146.</ref>يا همسرش<ref>الطبقات، ج4، ص50.</ref>از درون خانه پيامبر(ص) وخامت حال آن حضرت(ص) را مانعي براي حركت خود مي‌ديد. اين سپاه در بيرون مدينه ماند تا پيامبر(ص) رحلت كرد و اسامه همراه برخي از اصحاب به مدينه بازگشت و در تجهيز و كفن و دفن رسول خدا(ص) شركت كرد.<ref> السيرة النبويه، ج2، ص662؛ تاريخ طبري، ج3، ص212.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۷:
برخي از نكات شايان توجه اين ماجرا كه دانشمندان بدان‌ها اشاره كرده‌اند، عبارتند از: جوان بودن فرمانده سپاه، آن هم در وضع بحراني در برابر قوي‌ترين دشمن نظامي مسلمانان يعني روميان؛ فرمان به بزرگان مهاجر و انصار براي پيروي از اين فرمانده جوان؛ كوشش پيامبر براي خالي كردن مدينه از مهم‌ترين مخالفان جانشيني خود كه برخي خود را براي جانشيني وي شايسته مي‌شمردند و استثناي امام علي(ع) و ياران نزديكش از حضور در سپاه اسامه.<ref>نك: السقيفه، ص76.</ref>
برخي از نكات شايان توجه اين ماجرا كه دانشمندان بدان‌ها اشاره كرده‌اند، عبارتند از: جوان بودن فرمانده سپاه، آن هم در وضع بحراني در برابر قوي‌ترين دشمن نظامي مسلمانان يعني روميان؛ فرمان به بزرگان مهاجر و انصار براي پيروي از اين فرمانده جوان؛ كوشش پيامبر براي خالي كردن مدينه از مهم‌ترين مخالفان جانشيني خود كه برخي خود را براي جانشيني وي شايسته مي‌شمردند و استثناي امام علي(ع) و ياران نزديكش از حضور در سپاه اسامه.<ref>نك: السقيفه، ص76.</ref>
گفته‌اند به علت اميري اسامه و بركنار نشدنش تا هنگام رحلت پيامبر(ص) بيشتر مردم مدينه، به ويژه ابوبكر و عمر، از او با لقب «امير» ياد مي‌كردند.<ref> المقنع في الامامه، ص142، 143.</ref>
گفته‌اند به علت اميري اسامه و بركنار نشدنش تا هنگام رحلت پيامبر(ص) بيشتر مردم مدينه، به ويژه ابوبكر و عمر، از او با لقب «امير» ياد مي‌كردند.<ref> المقنع في الامامه، ص142، 143.</ref>
==اسامه پس از پيامبر(ص):==
==اسامه پس از پيامبر(ص):==
===در زمان ابوبكر===
===در زمان ابوبكر===
۲٬۱۰۴

ویرایش