پرش به محتوا

بنی‌نضیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۹۱ بایت حذف‌شده ،  ۱۱ مارس
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:


==غزوه بنی نضیر==
==غزوه بنی نضیر==
پیمان شکنی و اقدام به ترور رسول خدا(ص) از سوی بنی‌نضیر سبب بروز کارزاری شد که به غزوه بنی‌نضیر معروف است. روایات تاریخی در خصوص جزيیات این واقعه متفاوت است. براساس برخی منابع، بنی‌نضیر به منظور ترور پیامبر اسلام(ص) از او دعوت کردند که در مکانی بیرون از مدینه با چند عالم یهودی که مخفیانه خنجرهایی را با خود حمل می‌کردند به گفتگو ددرباره اسلام بنشیند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> اما این توطئه پیش از اجرا توسط زنی یهودی برملا شد. <br>
پیمان شکنی و اقدام به ترور رسول خدا(ص) از سوی بنی‌نضیر سبب بروز کارزاری شد که به غزوه بنی‌نضیر معروف است. روایات تاریخی در خصوص جزيیات این واقعه متفاوت است. <br>
در ماه‌های پایانی سال دوم ق. [[ابوسفیان]] که در نبرد بدر شرکت نکرده بود، با سپاهی‌ اندک نزدیک مدینه آمد. برخی سران بنی‌نضیر با آگاهی از تصمیم وی برای حمله به مسلمانان، به یاری او شتافتند و شبانه او را جای دادند و آگاهی‌های مورد نیاز را در اختیارش نهادند.<ref>الاغانی، ج6، ص373-375؛تاریخ طبری، ج2، ص175؛بحارالانوار، ج20، ص2.</ref> برخی خاورشناسان برای ردّ معاونت بنی‌نضیر با قریش، جانبدارنه در روایت مذکور تردید کرده و آن را یک مهمانی ساده دانسته‌اند.<ref>Muhammad at Medina، P20.</ref>
براساس برخی منابع، بنی‌نضیر به منظور ترور پیامبر اسلام(ص) از او دعوت کردند که در مکانی بیرون از مدینه با چند عالم یهودی که مخفیانه خنجرهایی را با خود حمل می‌کردند به گفتگو درباره اسلام بنشیند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> پس از آنکه توطئه یهودیان توسط یکی از زنان آن‌ها برملا شد پیامبر به مدینه بازگشت. <br>
علت اصلی درگیری مسلمانان با بنی‌نضیر، به پیمان‌شکنی و یاری آن‌ها به ابوسفیان و تصمیمشان برای کشتن پیامبر بازمی‌گردد. تفاوت بیشتر منابع درباره علت و هنگام نبرد، به سبب تفاوت گزارش ابن‌اسحق و زهری است؛ هر چند هر دو از [[عروة بن زبیر]] روایت کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ الاسلام، ج2، ص148، 151.</ref>
محدثان<ref>سنن ابی داود، ج2، ص33-34؛المصنف، صنعانی، ج5، ص358-359.</ref> و مفسران<ref>اسباب النزول، ص279؛تفسیر ابن کثیر، ج4، ص354؛الدر المنثور، ج6، ص189.</ref> این روایت را به طرق گوناگون از زهری گزارش کرده‌اند. منابع دیگر هم بخش‌هایی از روایت زهری را مطرح کرده‌اند.<ref>المستدرک، ج2، ص483؛فتح الباری، ج7، ص253-255؛عون المعبود، ج8، ص167.</ref> همه منابعی که به گونه‌ای روایت زهری را گزارش نموده‌اند، زمان غزوه بنی‌نضیر را سال سوم هجرت و شش ماه پس از نبرد بدر دانسته‌اند. <br>
ابن اسحاق روایت دیگری از دلیل شکل گیری غزوه بنی‌نضیر دارد.براساس آن در سال چهارم هجری یکی از یاران پیامبر دو تن از قبیله [[بنی‌عامر بن صعصعه]] را کشت و چون پیامبر(ص) به آن‌ها امان داده بود، ملزم شد که دیه آن‌ها را بپردازد.
اما از آن جا که از پرداخت آن در این هنگام ناتوان بود، تصمیم گرفت از بنی‌نضیر، هم‌پیمان بنی‌عامر، یاری بگیرد. از این رو، در روز شنبه که مورد احترام یهودیان است، همراه حدود ده تن از اصحاب نزد آن‌ها رفت.<ref>الدر المنثور، ج2، ص266؛السیرة الحلبیه، ج2، ص559-560.</ref> گویا شمار‌ اندک همراهان پیامبر، بنی‌نضیر را برای طراحی توطئه قتل پیامبر وسوسه کرد.<ref>الدر المنثور، ج6، ص190؛السیرة الحلبیه، ج2، ص560.</ref> آن‌ها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه بدون آن که خود مسؤولیت قتل را بپذیرند، او را از میان ببرند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص682؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) که این نقشه را دریافت و به سرعت به مدینه بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص365؛الطبقات، ج2، ص57؛دلائل النبوه، ج3، ص183؛تاریخ الاسلام، ج2، ص150.</ref>
پس از بروز دشمنی بنی‌نضیر، پیامبر از طریق پیکی از اوسیان به آن‌ها اعلام کرد که اگر تا 10 روز دیگر محل سکونت خود را ترک نکنند، خونشان هدر خواهد بود. با این اقدام، آن‌ها دریافتند که بر خلاف پیمان دوره جاهلی، اوس کنار بنی‌نضیر نخواهد ایستاد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص224؛عیون الاثر، ج2، ص72؛فتح الباری، ج7، ص255-256.</ref> از این رو، به گردآوری دارایی خود پرداختند و برای حرکت از قبایل عرب شتر کرایه کردند.<ref>الطبقات، ج2، ص57.</ref>
 
 
[[عبدالله بن ابی خزرجی]] با آگاهی از تصمیم پیامبر در پیامی ضمن وعده یاری [[خزرج]] و بنی‌قریظه و [[غطفان|غَطفان]] به بنی‌نضیر از آن‌ها خواست ایستادگی کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225.</ref> در آیه 11 [[سوره حشر]] این وعده‌ها دروغ دانسته شده است.
 
[[سلام بن مشکم]] با یادآوری خیانت عبدالله بن ابیّ و عدم حمایت وی از [[بنی‌قینقاع|بنی‌قَینقاع]] به سال دوم ق. و مبارزات بنی‌نضیر بر ضد خزرج در روزگار جاهلی، از حُیَی خواست حال که مالک نخلستان‌ها و دارایی‌های خود هستند، به عبدالله بن ابیّ اعتماد نکند.<ref>المغازی، ج1، ص368؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225؛السیرة الحلبیه، ج2، ص561.</ref> اما حُیَی با توجه به برتری نظامی و دفاعی خود، با پذیرش پیشنهاد عبدالله بن ابیّ، آماده رویارویی با پیامبر شد و به ترمیم دژهای بنی‌نضیر پرداخت<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛نور الثقلین، ج5، ص272.</ref> و تدارکات لازم را همراه با چارپایان درون آن‌ها جای داد<ref>المغازی، ج1، ص368.</ref> وپیامبر را از مخالفت خود آگاه ساخت.<ref>الطبقات، ج2، ص57؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref>


==تصمیم به قتل پیامبر==
آیه دوم سوره حشر گزارش می‌دهد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ﴾}}؛ «گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود». (سوره حشر، آیه2) گفته‌های سلاّم حکایت دارد که [[پیامبر]] در این مرحله در صدد تصرف دارایی آن‌ها نبوده است. این سخن شاهدی بر بطلان نظر ولفنسون است که هدف اصلی از نبرد با یهود را دستیابی به ثروت آن‌ها دانسته است.<ref>تاریخ الیهود، ص135.</ref>


به روایت زهری، مدتی پس از [[غزوه سویق]]، در پی ‌نامه تهدیدآمیز قریش، بنی‌نضیر تصمیم گرفتند با ترفندی پیامبر را به قتل برسانند و از این رو، از او خواستند تا در منطقه‌ای میان یثرب و مساکن بنی‌نضیر، همراه با 30 تن از اصحاب خود برای گفت و گو به دیدار 30 تن از [[احبار]] بیاید تا اگر آن‌ها او را تایید کردند و به وی ایمان آوردند، همگی به او ایمان بیاورند.


اما پس از حضور پیامبر دریافتند که با وجود یارانش نمی‌توانند او را بکشند و از او خواستند با سه تن از یاران خود به گفت و گوی سه تن از احباری بیاید که پنهانی خنجری با خود حمل می‌کردند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> با افشای تصمیم بنی‌نضیر از جانب یکی از زنان آنان، پیامبر به مدینه بازگشت و فردای آن روز در حالی‌‌که تنها شش ماه از نبرد بدر گذشته بود، به سوی بنی‌نضیر رفت و آن‌ها را به وفادار ماندن به پیمان خود فراخواند؛ اما چون نپذیرفتند، به محاصره آن‌ها پرداخت و غزوه بنی‌نضیر شکل گرفت.


محدثان<ref>سنن ابی داود، ج2، ص33-34؛المصنف، صنعانی، ج5، ص358-359.</ref> و مفسران<ref>اسباب النزول، ص279؛تفسیر ابن کثیر، ج4، ص354؛الدر المنثور، ج6، ص189.</ref> این روایت را به طرق گوناگون از زهری گزارش کرده‌اند. منابع دیگر هم بخش‌هایی از روایت زهری را مطرح کرده‌اند.<ref>المستدرک، ج2، ص483؛فتح الباری، ج7، ص253-255؛عون المعبود، ج8، ص167.</ref> همه منابعی که به گونه‌ای روایت زهری را گزارش نموده‌اند، زمان غزوه بنی‌نضیر را شش ماه پس از نبرد بدر دانسته‌اند.
در ماه‌های پایانی سال دوم ق. [[ابوسفیان]] که در نبرد بدر شرکت نکرده بود، با سپاهی‌ اندک نزدیک مدینه آمد. برخی سران بنی‌نضیر با آگاهی از تصمیم وی برای حمله به مسلمانان، به یاری او شتافتند و شبانه او را جای دادند و آگاهی‌های مورد نیاز را در اختیارش نهادند.<ref>الاغانی، ج6، ص373-375؛تاریخ طبری، ج2، ص175؛بحارالانوار، ج20، ص2.</ref> برخی خاورشناسان برای ردّ معاونت بنی‌نضیر با قریش، جانبدارنه در روایت مذکور تردید کرده و آن را یک مهمانی ساده دانسته‌اند.<ref>Muhammad at Medina، P20.</ref>
علت اصلی درگیری مسلمانان با بنی‌نضیر، به پیمان‌شکنی و یاری آن‌ها به ابوسفیان و تصمیمشان برای کشتن پیامبر بازمی‌گردد. تفاوت بیشتر منابع درباره علت و هنگام نبرد، به سبب تفاوت گزارش ابن‌اسحق و زهری است؛ هر چند هر دو از [[عروة بن زبیر]] روایت کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ الاسلام، ج2، ص148، 151.</ref>


در برابر روایت زهری، گزارش ابن‌اسحق قرار می‌گیرد که بر اساس آن، پس از رویداد بئر معونه به سال چهارم ق. یکی از یاران پیامبر دو تن از قبیله [[بنی‌عامر بن صعصعه]] را کشت و چون پیامبر(ص) پیشتر به آن‌ها امان داده بود، ملزم شد که دیه آن‌ها را بپردازد.


اما از آن جا که از پرداخت آن در این هنگام ناتوان بود، تصمیم گرفت از بنی‌نضیر، هم‌پیمان بنی‌عامر، یاری بگیرد. از این رو، در روز شنبه که مورد احترام یهودیان است، همراه حدود ده تن از اصحاب نزد آن‌ها رفت.<ref>الدر المنثور، ج2، ص266؛السیرة الحلبیه، ج2، ص559-560.</ref> گویا شمار‌ اندک همراهان پیامبر، بنی‌نضیر را برای طراحی توطئه قتل پیامبر وسوسه کرد.<ref>الدر المنثور، ج6، ص190؛السیرة الحلبیه، ج2، ص560.</ref> آن‌ها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه بدون آن که خود مسؤولیت قتل را بپذیرند، او را از میان ببرند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص682؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) که این نقشه را دریافت، به گونه‌ای آن جا را ترک کرد که همگان تصور نمودند پیامبر(ص) در همان حوالی است و به زودی نزد یارانش بازمی‌گردد. اما پیامبر به سرعت به مدینه بازگشته بود تا بدان‌ها فرصت ترور ندهد.<ref>المغازی، ج1، ص365؛الطبقات، ج2، ص57؛دلائل النبوه، ج3، ص183؛تاریخ الاسلام، ج2، ص150.</ref>


==دلایل دیگر غزوه بنی‌نضیر==
==دلایل دیگر غزوه بنی‌نضیر==
خط ۸۲: خط ۸۷:
شاید همراهی مُخَیْریق یهودی با پیامبر در غزوه احد که تنها بر پایه روایت واقدی از بنی‌نضیر است، پشتوانه سخنان ولفنسون باشد. مخیریق که خود در غزوه احد شرکت کرد، از یهودیان خواست به یاری پیامبر بیایند؛ اما آن‌ها عذر آوردند که آن روز شنبه است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص362؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص344.</ref> از دیدگاه ولفنسون، آن‌ها با این‌‌کار خود پیمان خویش با پیامبر را شکستند.
شاید همراهی مُخَیْریق یهودی با پیامبر در غزوه احد که تنها بر پایه روایت واقدی از بنی‌نضیر است، پشتوانه سخنان ولفنسون باشد. مخیریق که خود در غزوه احد شرکت کرد، از یهودیان خواست به یاری پیامبر بیایند؛ اما آن‌ها عذر آوردند که آن روز شنبه است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص362؛السیرة النبویه، ابن کثیر، ج2، ص344.</ref> از دیدگاه ولفنسون، آن‌ها با این‌‌کار خود پیمان خویش با پیامبر را شکستند.


بروکلمان غزوه بنی‌نضیر را برآمده از بهانه‌جویی پیامبر برای جبران ضربه سنگین رویداد بئر معونه دانسته است که در آن 70 یا 40 تن از مسلمانان به شهادت رسیدند.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص52.</ref> این تحلیل و نادیده گرفتن رفتار یهود، جانبدارانه است. البته پیروزی بر بنی‌نضیر می‌توانست تا حدی فشار برآمده از رویداد بئر معونه را بر مسلمانان جبران کند؛ اما بر پایه آیات [[قرآن]] (حشر/59، 2) این پیروزی قابل پیش‌‌بینی نبود. پس از بروز دشمنی بنی‌نضیر، پیامبر از طریق پیکی از اوسیان به آن‌ها اعلام کرد که اگر تا 10 روز دیگر محل سکونت خود را ترک نکنند، خونشان هدر خواهد بود. با این اقدام، آن‌ها دریافتند که بر خلاف پیمان دوره جاهلی، اوس کنار بنی‌نضیر نخواهد ایستاد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص224؛عیون الاثر، ج2، ص72؛فتح الباری، ج7، ص255-256.</ref> از این رو، به گردآوری دارایی خود پرداختند و برای حرکت از قبایل عرب شتر کرایه کردند.<ref>الطبقات، ج2، ص57.</ref>
بروکلمان غزوه بنی‌نضیر را برآمده از بهانه‌جویی پیامبر برای جبران ضربه سنگین رویداد بئر معونه دانسته است که در آن 70 یا 40 تن از مسلمانان به شهادت رسیدند.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص52.</ref> این تحلیل و نادیده گرفتن رفتار یهود، جانبدارانه است. البته پیروزی بر بنی‌نضیر می‌توانست تا حدی فشار برآمده از رویداد بئر معونه را بر مسلمانان جبران کند؛ اما بر پایه آیات [[قرآن]] (حشر/59، 2) این پیروزی قابل پیش‌‌بینی نبود.  
 
 
[[عبدالله بن ابی خزرجی]] با آگاهی از تصمیم پیامبر در پیامی ضمن وعده یاری [[خزرج]] و بنی‌قریظه و [[غطفان|غَطفان]] به بنی‌نضیر از آن‌ها خواست ایستادگی کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225.</ref> در آیه 11 [[سوره حشر]] این وعده‌ها دروغ دانسته شده است.
 
[[سلام بن مشکم]] با یادآوری خیانت عبدالله بن ابیّ و عدم حمایت وی از [[بنی‌قینقاع|بنی‌قَینقاع]] به سال دوم ق. و مبارزات بنی‌نضیر بر ضد خزرج در روزگار جاهلی، از حُیَی خواست حال که مالک نخلستان‌ها و دارایی‌های خود هستند، به عبدالله بن ابیّ اعتماد نکند.<ref>المغازی، ج1، ص368؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225؛السیرة الحلبیه، ج2، ص561.</ref> اما حُیَی با توجه به برتری نظامی و دفاعی خود، با پذیرش پیشنهاد عبدالله بن ابیّ، آماده رویارویی با پیامبر شد و به ترمیم دژهای بنی‌نضیر پرداخت<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛نور الثقلین، ج5، ص272.</ref> و تدارکات لازم را همراه با چارپایان درون آن‌ها جای داد<ref>المغازی، ج1، ص368.</ref> وپیامبر را از مخالفت خود آگاه ساخت.<ref>الطبقات، ج2، ص57؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref>
 
آیه دوم سوره حشر گزارش می‌دهد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ﴾}}؛ «گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود». (سوره حشر، آیه2) گفته‌های سلاّم حکایت دارد که [[پیامبر]] در این مرحله در صدد تصرف دارایی آن‌ها نبوده است. این سخن شاهدی بر بطلان نظر ولفنسون است که هدف اصلی از نبرد با یهود را دستیابی به ثروت آن‌ها دانسته است.<ref>تاریخ الیهود، ص135.</ref>
 
==جزئیات نبرد بنی‌نضیر==
==جزئیات نبرد بنی‌نضیر==