غزوه احزاب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
[[پیامبر(ص)]] توانست میان سپاه دشمن تفرقه افکند و اتحادشان را گسسته سازد؛<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۴.</ref> اما همچنان خطر احزاب جدّی بود. از این رو، پیامبر با تضرع بسیار برای رهایی دعا میکرد. به گزارش [[جابر بن عبدالله]]، پیامبر(ص) سه روز بر فراز [[کوه سلع|کوه سَلع]] به راز و نیاز پرداخت تا این که در روز سوم دعایش مستجاب شد و شادی در چهره ایشان نمایان شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۸۸؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۵۹.</ref> بعدها مسلمانان بر دامنه غربی این کوه مسجدی بنا نهادند که به [[مساجد خندق#اسامی مساجد|مسجد احزاب]] یا فتح شهرت یافت و از [[مساجد سبعه|مساجد سَبعه]] (مساجد هفتگانه) به شمار میرود.<ref>الطبقات، ج۲، ص۵۶؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۵۸-۵۹.</ref> | [[پیامبر(ص)]] توانست میان سپاه دشمن تفرقه افکند و اتحادشان را گسسته سازد؛<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۴.</ref> اما همچنان خطر احزاب جدّی بود. از این رو، پیامبر با تضرع بسیار برای رهایی دعا میکرد. به گزارش [[جابر بن عبدالله]]، پیامبر(ص) سه روز بر فراز [[کوه سلع|کوه سَلع]] به راز و نیاز پرداخت تا این که در روز سوم دعایش مستجاب شد و شادی در چهره ایشان نمایان شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۸۸؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۵۹.</ref> بعدها مسلمانان بر دامنه غربی این کوه مسجدی بنا نهادند که به [[مساجد خندق#اسامی مساجد|مسجد احزاب]] یا فتح شهرت یافت و از [[مساجد سبعه|مساجد سَبعه]] (مساجد هفتگانه) به شمار میرود.<ref>الطبقات، ج۲، ص۵۶؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۵۸-۵۹.</ref> | ||
=== | === موقعیت خندق === | ||
امروزه مسیر این خندق نزدیک [[مسجد المستراح]] در شارع سیدالشهداء تا کوه سلع در برابر [[مساجد سبعه]] در شارع السیح دانسته شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> (تصویر شماره ۱۹) حفر خندق در شش روز به پایان رسید.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶، ۴۵۴؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱.</ref> [[واقدی]] عمق آن را بهاندازه قامت یک انسان دانسته است.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶.</ref> پس از حفر خندق، گذرگاههایی برای آن نهادند و بر هر یک نگهبانانی گماشتند و فرماندهی آنان را به [[زبیر بن عوام]] سپردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> مسلمانان در هشتم [[ذیقعده]] کنار خندق مستقر شدند. شمار رزمندگان مسلمان را ۳۰۰۰<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۲۰؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱؛ التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶.</ref> و به گزارشی۷۰۰ نفر دانستهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> [[پیامبر(ص)]] پرچم [[مهاجران]] را به دست [[زید بن حارثه]] و پرچم [[انصار]] را به دست [[سعد بن عباده]] داد و [[عبدالله بن ام مکتوم]] را به جای خویش در [[مدینه]] گماشت<ref>المنتظم، ج۲، ص۲۲۹.</ref> پیامبر(ص) خیمهگاه خویش را بر فراز [[کوه ذباب|کوه ذُباب]] در شرق [[کوه سلع|کوه سَلع]] برپا کرد و آنجا [[نماز]] میگزارد و بر کارها نظارت میکرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۶۲.</ref> از این رو، این کوه نزد [[حاجی|حاجیان]] از احترام برخوردار شد و قرنها پیش مسجدی به نام ذُباب بر آن بنا نهادند<ref>مدینهشناسی، ص۱۵۹.</ref> که بعدها «[[مسجد الرایه]]» خوانده شد. این مسجد اکنون در [[شارع سلطانه]] ([[ابوبکر]]) بر دامنه [[کوه الرایه]] در سمت راست کسی است که رو به شمال قرار دارد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref>[[پرونده:نبرد امام علی و عمرو بن عبدود.JPG|320px|بندانگشتی|نبرد تن به تن میان [[امام علی(ع)]] (سمت چپ) و [[عمرو بن عبدود]] (سمت راست) در [[غزوه]] احزاب]] | امروزه مسیر این خندق نزدیک [[مسجد المستراح]] در شارع سیدالشهداء تا کوه سلع در برابر [[مساجد سبعه]] در شارع السیح دانسته شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> (تصویر شماره ۱۹) حفر خندق در شش روز به پایان رسید.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶، ۴۵۴؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱.</ref> [[واقدی]] عمق آن را بهاندازه قامت یک انسان دانسته است.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶.</ref> پس از حفر خندق، گذرگاههایی برای آن نهادند و بر هر یک نگهبانانی گماشتند و فرماندهی آنان را به [[زبیر بن عوام]] سپردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> مسلمانان در هشتم [[ذیقعده]] کنار خندق مستقر شدند. شمار رزمندگان مسلمان را ۳۰۰۰<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۲۰؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱؛ التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶.</ref> و به گزارشی۷۰۰ نفر دانستهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> [[پیامبر(ص)]] پرچم [[مهاجران]] را به دست [[زید بن حارثه]] و پرچم [[انصار]] را به دست [[سعد بن عباده]] داد و [[عبدالله بن ام مکتوم]] را به جای خویش در [[مدینه]] گماشت<ref>المنتظم، ج۲، ص۲۲۹.</ref> پیامبر(ص) خیمهگاه خویش را بر فراز [[کوه ذباب|کوه ذُباب]] در شرق [[کوه سلع|کوه سَلع]] برپا کرد و آنجا [[نماز]] میگزارد و بر کارها نظارت میکرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۶۲.</ref> از این رو، این کوه نزد [[حاجی|حاجیان]] از احترام برخوردار شد و قرنها پیش مسجدی به نام ذُباب بر آن بنا نهادند<ref>مدینهشناسی، ص۱۵۹.</ref> که بعدها «[[مسجد الرایه]]» خوانده شد. این مسجد اکنون در [[شارع سلطانه]] ([[ابوبکر]]) بر دامنه [[کوه الرایه]] در سمت راست کسی است که رو به شمال قرار دارد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref>[[پرونده:نبرد امام علی و عمرو بن عبدود.JPG|320px|بندانگشتی|نبرد تن به تن میان [[امام علی(ع)]] (سمت چپ) و [[عمرو بن عبدود]] (سمت راست) در [[غزوه]] احزاب]] | ||
== آیاتی که در مورد | == آیات قرآن در ماجرای جنگ احزاب == | ||
برخی از آیاتی که در مورد جنگ احزاب آمده چنین است: | |||
* آیه 187 سوره بقره برخی [[تفسیر|مفسران]] نزول [[آیه]] را مربوط به هنگامی میدانند که یکی از [[صحابه|اصحاب]] پس از یک روز [[روزه|روزهداری]] و مشارکت در حفر خندق، آنگاه که برای [[افطار]] به منزل رفت، از فرط خستگی خوابید و چون بیدار شد، به رسم روزهداری دیگر اجازه خوردن غذا نداشت. از این رو، فردای آن روز که به حفر خندق مشغول شد، در حال کار از هوش رفت.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۸۳؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۱۰۶؛ المیزان، ج۲، ص۴۹-۵۱.</ref> خداوند در این آیه، خوردن و آشامیدن را پیش از طلوع فجر جایز شمرد: {{قلم رنگ|سبز|وَکلُوا وَاشرَبُوا حَتَّی یتَبَینَ لَکمُ الخَیطُ الأبیضُ مِنَ الخَیطِ الأسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ}}. | * آیه 187 سوره بقره: برخی [[تفسیر|مفسران]] نزول [[آیه]] را مربوط به هنگامی میدانند که یکی از [[صحابه|اصحاب]] پس از یک روز [[روزه|روزهداری]] و مشارکت در حفر خندق، آنگاه که برای [[افطار]] به منزل رفت، از فرط خستگی خوابید و چون بیدار شد، به رسم روزهداری دیگر اجازه خوردن غذا نداشت. از این رو، فردای آن روز که به حفر خندق مشغول شد، در حال کار از هوش رفت.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۸۳؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۱۰۶؛ المیزان، ج۲، ص۴۹-۵۱.</ref> خداوند در این آیه، خوردن و آشامیدن را پیش از طلوع فجر جایز شمرد: {{قلم رنگ|سبز|وَکلُوا وَاشرَبُوا حَتَّی یتَبَینَ لَکمُ الخَیطُ الأبیضُ مِنَ الخَیطِ الأسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ}}. | ||
* دستهای از [[منافق|منافقان]]، به رغم دستور پیامبر(ص)، با سستی و کندی کار میکردند و گاه بدون اجازه ایشان، پنهانی نزد خانواده خویش میرفتند. مفسران نزول آیات | * آیات 63 و 64 سوره نور: دستهای از [[منافق|منافقان]]، به رغم دستور پیامبر(ص)، با سستی و کندی کار میکردند و گاه بدون اجازه ایشان، پنهانی نزد خانواده خویش میرفتند. مفسران نزول این آیات را در شأن اینان دانستهاند: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ ءامَنوا بِاللهِ ورَسولِهِ واِذا کانوا مَعَهُ عَلی اَمر جامِع لَمیذهَبوا...... قَد یعلَمُ اللهُ الَّذینَ یتَسَلَّلونَ مِنکم لِواذًا...}} (جز اين نيست كه مؤمنان كسانىاند كه به خدا و پيامبرش گرويدهاند، و هنگامى كه با او بر سر كارى اجتماع كردند، تا از وى كسب اجازه نكنند نمىروند... خدا مىداند [چه] كسانى از شما دزدانه [از نزد او] مىگريزند). خداوند در این آیات، مؤمنان تلاشگر در حفر خندق را همان کسانی دانسته که به خدا و پیامبرش [[ایمان]] دارند و منافقان را از بلا و عذاب دردناک بیم داده است. | ||
* [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اخطب]]، از بزرگان [[بنینضیر]] که پیش از این وعده همراهی [[بنیقریظه]] را به [[قریش]] داده بود<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، به درخواست [[ابوسفیان]]، نزد بنیقریظه رفت و از آنان خواست تا با نقض پیمان خود با [[پیامبر(ص)]] به آنان بپیوندند. بنیقریظه نخست وی را به قلعه خود راه ندادند؛<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۱.</ref> اما سرانجام همراهی خود را با او اعلام کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۱-۴۰۲.</ref> و حُیَی پیماننامه آنان با مسلمانان را پاره کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۶.</ref>خداوند در | * [[آیه|آیات]] ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]]: [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اخطب]]، از بزرگان [[بنینضیر]] که پیش از این وعده همراهی [[بنیقریظه]] را به [[قریش]] داده بود<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، به درخواست [[ابوسفیان]]، نزد بنیقریظه رفت و از آنان خواست تا با نقض پیمان خود با [[پیامبر(ص)]] به آنان بپیوندند. بنیقریظه نخست وی را به قلعه خود راه ندادند؛<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۱.</ref> اما سرانجام همراهی خود را با او اعلام کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۱-۴۰۲.</ref> و حُیَی پیماننامه آنان با مسلمانان را پاره کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۶.</ref>خداوند در این آیات از آنان یاد کرده است: {{قلم رنگ|سبز|وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِن أَهلِ الکتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ}} (و كسانى از [[اهل كتاب]] را كه [مشركان] را یاری كرده بودند، از دژهايشان به زير آورد). | ||
* آیات ۱۰ و ۱۱ [[سوره احزاب]]: طولانیشدن محاصره و کمبود مواد غذایی، بحران مدینه را سخت کرد؛<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۷.</ref> خداوند از وضع بحرانی مسلمانان در این آیات یاد نموده و از امتحان مؤمنان و لغزش سست ایمانها سخن به میان آورده است: {{قلم رنگ|سبز|إِذ جَاءُوکم مِن فَوْقِکم وَمِن أَسفَلَ مِنکم وَإِذ زَاغَتِ الأبصَارُ وَبَلَغَتِ القُلُوبُ الحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا هُنَالِک ابتُلِی المُؤمِنُونَ وَزُلزِلُوا زِلزَالا شدیدا}} (هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى] شما آمدند، و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهایی [نابجا] مىبرديد. آنجا [بود كه] مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند). | |||
* گفتهاند در پی استجابت دعای | * [[آیه]] ۱۲ سوره احزاب: بر اثر برخی مشکلات، منافقان در راستی وعدههای پیامبر تردید کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹-۵۷۰.</ref> آنان سوگند خوردند که همه آن وعدهها فریب بوده و گفتند: در حالیکه جرئت قضای حاجت نداریم، چگونه محمد به ما وعده [[طواف]] کعبه و دستیابی به گنجهای فارس و [[روم]] را میدهد؟<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۲.</ref> مفسران نزول این آیه را درباره این گروه از منافقان دانستهاند:<ref>تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۳۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۵؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۱.</ref> {{قلم رنگ|سبز|وَإِذ یقُولُ المُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلا غُرُورًا}} ( هنگامى كه [[منافق|منافقان]] و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، مىگفتند: «خدا و فرستادهاش جز فريب به ما وعدهاى ندادند»). در آیه ۲۰ این [[سوره]] هم از آرزوی درونی منافقان در احزاب خبر داده شده که دوست داشتند کنار صحرانشینان و دور از نبرد بودند و از آنجا گزارشهای نبرد را پی میگرفتند:<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۴، ۳۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۵۴-۱۵۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۳۴۰.</ref> {{قلم رنگ|سبز|یوَدُّوا لَو أَنَّهُم بَادُونَ فِی الأعرَابِ یسأَلُونَ عَن أَنبَائِکم وَلَو کانُوا فِیکم مَا قَاتَلُوا إِلا قَلِیلاً}} (اگر دستههاى دشمن بازآيند آرزو مىكنند: كاش ميان اعراب باديهنشين بودند و از اخبار [مربوط به] شما جويا مىشدند و اگر در ميان شما بودند، جز اندكى جنگ نمىكردند). | ||
* آیه ۹ [[سوره احزاب]]: گفتهاند در پی استجابت دعای پیامبر، همان شب سرما و بادی سخت پدیدار شد؛ بهگونهای که آتشها را خاموش نمود و ریسمان خیمهها را از هم گسست.<ref>قصص الانبیاء، ص۳۴۲.</ref> وحشت و سستی جان مشرکان را فراگرفت و آنان را به عقبنشینی واداشت. روایتهای تفسیری، را درباره همین امداد الهی دانستهاند. در این آیه، خداوند مؤمنان را به یادآوری کمکهای خود سفارش کرده است: {{قلم رنگ|سبز|یاَیها الَّذینَ ءامَنوا اذکروا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکم اِذ جاءَتکم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَیهِم ریحا وجُنودًا لَم تَرَوها وکانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصیراً}} (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند، پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم، و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست). | |||
==پانویس== | ==پانویس== |