پرش به محتوا

بنی‌نضیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ۱۴ مارس
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


==نسب و تاریخچه حضور در مدینه==
==نسب و تاریخچه حضور در مدینه==
در حالیکه  برخی شرق‌شناسان بنی‌نضیر را از قبایل عرب یهودی شده دانسته و بنی‌اسرائیلی بودن آن‌ها را نامعقول شمرده‌اند.<ref>نک: المفصل، ج7، ص248.</ref> گفته می‌شود بر اساس گزارش‌های تاریخی نسب بنی‌نضیر از طریق‌ [[هارون بن عمران]] به [[یعقوب(ع)]] می‌رسد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱، و ج۳، ص۱۱۰؛ الطبقات، ج۷، ص۵۰۱؛المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۹۷؛الاغانی؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و تغییرات فرهنگی و زبانی آنها ناشی از اوضاع اقلیمی و فرهنگی [[حجاز]] دانسته شده است.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص153؛نک: المفصل، ج6، ص552.</ref>  
در حالیکه  برخی شرق‌شناسان بنی‌نضیر را از قبایل عرب یهودی شده دانسته و بنی‌اسرائیلی بودن آن‌ها را نامعقول شمرده‌اند.<ref>نک: المفصل، ج7، ص248.</ref> گفته می‌شود بر اساس گزارش‌های تاریخی نسب بنی‌نضیر از طریق‌ [[هارون بن عمران]] به [[یعقوب(ع)]] می‌رسد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱، و ج۳، ص۱۱۰؛ ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج۷، ص۵۰۱؛المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۹۷؛الاغانی؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و تغییرات فرهنگی و زبانی آنها ناشی از اوضاع اقلیمی و فرهنگی [[حجاز]] دانسته شده است.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص153؛نک: المفصل، ج6، ص552.</ref>  


گفته می‌شود یهودیان پیش از [[اوس]] و [[خزرج]] در مدینه ساکن شدند و تا زمان آمدن آن‌ها قدرت را در اختیار داشتند.<ref>الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱ و ۱۱۶؛معجم البلدان، ج۵، ص۸۴ و ۸۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۳ و ۳۴۴.</ref> و پس از آن  هم‌پیمان اوس شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۸۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۳۷؛اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۰.</ref> در برخی منابع اسلامی، علت مهاجرت آن‌ها به یثرب، آگاهی ایشان از ظهور پیامبر آخر الزمان بیان شده است.<ref>بحار الانوار، ج۹۱، ص۱۰.</ref>  
گفته می‌شود یهودیان پیش از [[اوس]] و [[خزرج]] در مدینه ساکن شدند و تا زمان آمدن آن‌ها قدرت را در اختیار داشتند.<ref>الاغانی، ج۲۲، ص۱۱۱ و ۱۱۶؛معجم البلدان، ج۵، ص۸۴ و ۸۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۳ و ۳۴۴.</ref> و پس از آن  هم‌پیمان اوس شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۸۲؛ الاغانی، ج۲۲، ص۱۳۷؛اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۰.</ref> در برخی منابع اسلامی، علت مهاجرت آن‌ها به یثرب، آگاهی ایشان از ظهور پیامبر آخر الزمان بیان شده است.<ref>بحار الانوار، ج۹۱، ص۱۰.</ref>  
خط ۴۰: خط ۴۰:
آن‌ها در درگیری‌های اوس و خزرج<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص163.</ref> کنار اوس بر ضد خزرج جنگیده بودند.<ref>الاغانی، ج3، ص21؛الکامل، ج1، ص679؛وفاء الوفاء، ج1، ص170.</ref> هنگامی که بنی‌نضیر پیمان خود را با پیامبر شکستند، رسول خدا به نشانه ابطال پیمان اوس با آن‌ها، در مقدمات غزوه‌ای که بر ضد آن‌ها شکل داد، اوسیان را در آن شریک ساخت و پس از تبعید بنی‌نضیر، پیامبر به نشانه قدردانی، شمشیر معروف آل ابی‌حُقَیْق از خانواده‌ای برجسته از بنی‌نضیر را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]]، بزرگ اوسیان، بخشید.<ref>المغازی، ج1، ص379؛عیون الاثر، ج2، ص74؛السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>
آن‌ها در درگیری‌های اوس و خزرج<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص163.</ref> کنار اوس بر ضد خزرج جنگیده بودند.<ref>الاغانی، ج3، ص21؛الکامل، ج1، ص679؛وفاء الوفاء، ج1، ص170.</ref> هنگامی که بنی‌نضیر پیمان خود را با پیامبر شکستند، رسول خدا به نشانه ابطال پیمان اوس با آن‌ها، در مقدمات غزوه‌ای که بر ضد آن‌ها شکل داد، اوسیان را در آن شریک ساخت و پس از تبعید بنی‌نضیر، پیامبر به نشانه قدردانی، شمشیر معروف آل ابی‌حُقَیْق از خانواده‌ای برجسته از بنی‌نضیر را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]]، بزرگ اوسیان، بخشید.<ref>المغازی، ج1، ص379؛عیون الاثر، ج2، ص74؛السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>
===اقتصاد بنی‌نضیر===
===اقتصاد بنی‌نضیر===
اقتصاد بنی‌نضیر با توجه به منابع آب منطقه مسکونی آنان، بیشتر بر باغداری و دامداری استوار بود. آن‌ها افزون بر حومه یثرب، در [[خیبر]]<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص563.</ref> در 165 کیلومتری شمال مدینه در راه شام<ref>المعالم الاثیره، ص109.</ref> و [[ذی الجدر|ذی الجَدر]]<ref>الطبقات، ج2، ص57.</ref> نیز باغ‌هایی با انواع خرما در اختیار داشتند<ref>تفسیر قرطبی، ج18، ص6.</ref> که هر یک پس از 30 سال به بار می‌نشست.<ref>المغازی، ج1، ص373؛سبل الهدی، ج4، ص323؛السیرة الحلبیه، ج2، ص564.</ref> منابع تنها به نام هفت باغ که به مُخَیریق تعلق داشته، اشاره کرده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص174؛الطبقات، ج1، ص502.</ref> بر پایه روایاتی، منبت<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص312.</ref> یا دلال<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص175.</ref> نام باغی از آنِ بنی‌نضیر بوده که احیای آن به دست [[سلمان فارسی]] شرط آزادی او از قید بردگی تعیین شده بود.<ref>المصنف، صنعانی، ج8، ص418؛السیرة الحلبیه، ج1، ص312.</ref>
اقتصاد بنی‌نضیر با توجه به منابع آب منطقه مسکونی آنان، بیشتر بر باغداری و دامداری استوار بود. آن‌ها افزون بر حومه یثرب، در [[خیبر]]<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص563.</ref> در 165 کیلومتری شمال مدینه در راه شام<ref>المعالم الاثیره، ص109.</ref> و [[ذی الجدر|ذی الجَدر]]<ref>ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57.</ref> نیز باغ‌هایی با انواع خرما در اختیار داشتند<ref>تفسیر قرطبی، ج18، ص6.</ref> که هر یک پس از 30 سال به بار می‌نشست.<ref>المغازی، ج1، ص373؛سبل الهدی، ج4، ص323؛السیرة الحلبیه، ج2، ص564.</ref> منابع تنها به نام هفت باغ که به مُخَیریق تعلق داشته، اشاره کرده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص174؛ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص502.</ref> بر پایه روایاتی، منبت<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص312.</ref> یا دلال<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص175.</ref> نام باغی از آنِ بنی‌نضیر بوده که احیای آن به دست [[سلمان فارسی]] شرط آزادی او از قید بردگی تعیین شده بود.<ref>المصنف، صنعانی، ج8، ص418؛السیرة الحلبیه، ج1، ص312.</ref>
==روابط بنی‌نضیر با مسلمانان==
==روابط بنی‌نضیر با مسلمانان==
پیامبر اکرم(ص) بنی‌نضیر را به اسلام فراخواند و پیشگویی‌های راهبی به نام [[ابن‌هیبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را برای آن‌ها یادآور شد.<ref>المغازی، ج2، ص503؛اعلام الوری، ج1، ص158؛امتاع الاسماع، ج13، ص304.</ref> آن‌ها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند.
پیامبر اکرم(ص) بنی‌نضیر را به اسلام فراخواند و پیشگویی‌های راهبی به نام [[ابن‌هیبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را برای آن‌ها یادآور شد.<ref>المغازی، ج2، ص503؛اعلام الوری، ج1، ص158؛امتاع الاسماع، ج13، ص304.</ref> آن‌ها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند.
خط ۴۷: خط ۴۷:
پیمان شکنی و اقدام به ترور رسول خدا(ص) از سوی بنی‌نضیر سبب بروز کارزاری شد که به غزوه بنی‌نضیر معروف است. روایات تاریخی در خصوص جزيیات این واقعه متفاوت است. <br>
پیمان شکنی و اقدام به ترور رسول خدا(ص) از سوی بنی‌نضیر سبب بروز کارزاری شد که به غزوه بنی‌نضیر معروف است. روایات تاریخی در خصوص جزيیات این واقعه متفاوت است. <br>
براساس برخی منابع، در سال سوم هجری بنی‌نضیر به منظور ترور پیامبر اسلام(ص) از او دعوت کردند در مکانی بیرون از مدینه با چند عالم یهودی که زیر لباس خود خنجرهایی را مخفی کرده بودند به گفتگو درباره اسلام بنشیند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> اما یکی از زنان آن‌ها حقیقت را برملا ساخت و پیامبر به مدینه بازگشت.
براساس برخی منابع، در سال سوم هجری بنی‌نضیر به منظور ترور پیامبر اسلام(ص) از او دعوت کردند در مکانی بیرون از مدینه با چند عالم یهودی که زیر لباس خود خنجرهایی را مخفی کرده بودند به گفتگو درباره اسلام بنشیند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج9، ص268؛سبل الهدی، ج4، ص317.</ref> اما یکی از زنان آن‌ها حقیقت را برملا ساخت و پیامبر به مدینه بازگشت.
براساس روایت دیگر در سال چهارم هجری پیامبر برای درخواست کمک در پرداخت دیه‌ی دو تن از افراد قبیله [[بنی‌عامر بن صعصعه|بنی‌عامر]] که توسط یکی از صحابه کشته شده بودند نزد بنی‌نضیر رفت.<ref>الدر المنثور، ج2، ص266؛السیرة الحلبیه، ج2، ص559-560.</ref> آن‌ها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه پیامبر(ص) را به قتل برسانند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص682؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) این نقشه را دریافت و به سرعت به مدینه بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص365؛الطبقات، ج2، ص57؛دلائل النبوه، ج3، ص183؛تاریخ الاسلام، ج2، ص150.</ref>
براساس روایت دیگر در سال چهارم هجری پیامبر برای درخواست کمک در پرداخت دیه‌ی دو تن از افراد قبیله [[بنی‌عامر بن صعصعه|بنی‌عامر]] که توسط یکی از صحابه کشته شده بودند نزد بنی‌نضیر رفت.<ref>الدر المنثور، ج2، ص266؛السیرة الحلبیه، ج2، ص559-560.</ref> آن‌ها از پیامبر(ص) خواستند که قدری درنگ کند تا این مبلغ را برای او گردآوری کنند و پنهانی تصمیم گرفتند با رها کردن سنگی از روی قلعه پیامبر(ص) را به قتل برسانند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص682؛ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص223-224.</ref> اما پیامبر(ص) این نقشه را دریافت و به سرعت به مدینه بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص365؛ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛دلائل النبوه، ج3، ص183؛تاریخ الاسلام، ج2، ص150.</ref>
پس از بروز دشمنی بنی‌نضیر، پیامبر به آن‌ها  10 روز فرصت داد تا مدینه را ترک کنند و سالانه برای برداشت محصول خرما بازگردند و گرنه خونشان هدر خواهد بود.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۹.</ref>  
پس از بروز دشمنی بنی‌نضیر، پیامبر به آن‌ها  10 روز فرصت داد تا مدینه را ترک کنند و سالانه برای برداشت محصول خرما بازگردند و گرنه خونشان هدر خواهد بود.<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۹.</ref>  
[[عبدالله بن ابی]] پیامی برای بنی‌نضیر فرستاد و ضمن وعده یاری از آن‌ها خواست ایستادگی کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛الطبقات، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225.</ref> حُیَی بن اخطب پیشنهاد او را پدیرفت و خود را آماده رویارویی با پیامبر کرد.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛نور الثقلین، ج5، ص272؛ المغازی، ج1، ص368.</ref>  
[[عبدالله بن ابی]] پیامی برای بنی‌نضیر فرستاد و ضمن وعده یاری از آن‌ها خواست ایستادگی کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57؛تاریخ طبری، ج2، ص224-225.</ref> حُیَی بن اخطب پیشنهاد او را پدیرفت و خود را آماده رویارویی با پیامبر کرد.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛نور الثقلین، ج5، ص272؛ المغازی، ج1، ص368.</ref>  
رسول خدا، [[علی(ع)]] را به عنوان فرمانده سپاه تعیین کرد<ref name=":0">المغازی، ج1، ص371؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> و به سوی بنی‌نضیر به راه افتاد و قلعه‌های آنان را محاصره کرد.<ref name=":1">السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683.</ref> محاصره چندین روز به طول کشید و در این مدت  درگیری‌های محدودی درگرفت.<ref>الطبقات، ج2، ص44-45؛المغازی، ج1، ص370-371.</ref>  <ref>الطبقات، ج3، ص567؛الخصائص الکبری، ج2، ص399.</ref> حُیَی که از رسیدن کمک‌های وعده داده شده نا امید شده بود خواست تا بر پایه پیشنهاد پیشین پیامبر که دارایی آن‌ها را محترم شمرده بود، سازش کند؛ اما پیامبر نپذیرفت و از آن‌ها خواست همه تجهیزات نظامی، مزارع و باغ‌های خود را وانهند و تنها دارایی‌های منقول را با خود برداشته و از آن منطقه کوچ کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛تاریخ طبری، ج2، ص225؛فتوح البلدان، ج1، ص18.</ref> سران بنی‌نضیر از بیم این که مبادا وضعیت سخت‌‌تر شود، به شرایط پیامبر تن دردادند و اثاث خود را بر پشت شتران بار زدند و خانه‌های خویش را ویران کردند تا قابل سکونت نباشد و در و چارچوبه‌های خانه را نیز با خود بردند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص315؛السیرة الحلبیه، ج2، ص565؛تاریخ الخمیس، ج1، ص462.</ref> گفته شده 600 شتر، اثاث و افراد بنی‌نضیر را از محله‌های مدینه گذراندند.<ref>الطبقات، ج2، ص58؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref>
رسول خدا، [[علی(ع)]] را به عنوان فرمانده سپاه تعیین کرد<ref name=":0">المغازی، ج1، ص371؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> و به سوی بنی‌نضیر به راه افتاد و قلعه‌های آنان را محاصره کرد.<ref name=":1">السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683.</ref> محاصره چندین روز به طول کشید و در این مدت  درگیری‌های محدودی درگرفت.<ref>ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص44-45؛المغازی، ج1، ص370-371.</ref>  <ref>ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج3، ص567؛الخصائص الکبری، ج2، ص399.</ref> حُیَی که از رسیدن کمک‌های وعده داده شده نا امید شده بود خواست تا بر پایه پیشنهاد پیشین پیامبر که دارایی آن‌ها را محترم شمرده بود، سازش کند؛ اما پیامبر نپذیرفت و از آن‌ها خواست همه تجهیزات نظامی، مزارع و باغ‌های خود را وانهند و تنها دارایی‌های منقول را با خود برداشته و از آن منطقه کوچ کنند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683؛تاریخ طبری، ج2، ص225؛فتوح البلدان، ج1، ص18.</ref> سران بنی‌نضیر از بیم این که مبادا وضعیت سخت‌‌تر شود، به شرایط پیامبر تن دردادند و اثاث خود را بر پشت شتران بار زدند و خانه‌های خویش را ویران کردند تا قابل سکونت نباشد و در و چارچوبه‌های خانه را نیز با خود بردند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص315؛السیرة الحلبیه، ج2، ص565؛تاریخ الخمیس، ج1، ص462.</ref> گفته شده 600 شتر، اثاث و افراد بنی‌نضیر را از محله‌های مدینه گذراندند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص58؛بحار الانوار، ج20، ص165.</ref>
بیشتر تیره‌های بنی‌نضیر پس از اخراج، در [[حیره]] [[عراق]]، [[اریحا|اریحای]] [[فلسطین]] و اَذْرَعات شام پراکنده شدند و تنها آل ابی‌الحُقَیق و آل حُیَی بن اَخْطَب در خیبر سکونت گزیدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛مجمع البیان، ج9، ص386-387؛سبل السلام، ج4، ص63.</ref>
بیشتر تیره‌های بنی‌نضیر پس از اخراج، در [[حیره]] [[عراق]]، [[اریحا|اریحای]] [[فلسطین]] و اَذْرَعات شام پراکنده شدند و تنها آل ابی‌الحُقَیق و آل حُیَی بن اَخْطَب در خیبر سکونت گزیدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛مجمع البیان، ج9، ص386-387؛سبل السلام، ج4، ص63.</ref>
<br>
<br>
خط ۵۸: خط ۵۸:
340 شمشیر، <ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص567.</ref>  50 زره و 50 نیزه از غنایم این غزوه بود<ref>عیون الاثر، ج2، ص73؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> که از میان آن‌ها، رسول خدا­(ص) شمشیر معروف ابی‌الحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>  
340 شمشیر، <ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص567.</ref>  50 زره و 50 نیزه از غنایم این غزوه بود<ref>عیون الاثر، ج2، ص73؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> که از میان آن‌ها، رسول خدا­(ص) شمشیر معروف ابی‌الحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>  


پیامبر برخی از زمین‌های بنی‌نضیر  را میان حدود 100 تن از [[مهاجرین]] و تنی چند از فقرای [[انصار]] که برخی از آن‌ها در کشتن تیراندازان بنی‌نضیر نقش داشتند، تقسیم کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص489.</ref>  باقی زمین‌ها در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود ابورافع را بر آن گمارد<ref>المغازی، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی می‌کرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنی‌عبدالمطلب]] را تامین می‌کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص490؛فتوح البلدان، ج1، ص20؛البدایة و النهایه، ج4، ص87.</ref> آن‌گاه افزوده درآمد این زمین‌ها صرف هزینه‌های نظامی می‌شد یا در بیت المال گرد می‌آمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛سنن ابی داود، ج2، ص22.</ref> پس از رحلت پیامبر، [[ابوبکر]] زمین‌های یاد شده را مصادره کرد که با مخالفت [[حضرت زهرا(س)]] مواجه شد.<ref>الطبقات، ج1، ص503؛سنن ابی داود، ج2، ص23؛السنن الکبری، بیهقی، ج6، ص296.</ref> و پس از وفات فاطمه(س)، علی(ع) با درخواست سهم الارث وی از ابوبکر، کار ابوبکر را تخطئه کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص208، 217.</ref> عمر تا دو <ref>صحیح البخاری، ج5، ص24؛تاریخ دمشق، ج56، ص364.</ref> یا چند سال<ref>مسند الشامیین، ج4، ص258.</ref> پس از خلافتش همچنان بر سیره ابوبکر پا فشرد؛ اما سپس تصمیم گرفت آن زمین‌ها را بازگرداند.<ref>صحیح مسلم، ج5، ص152-153؛کنز العمال، ج7، ص242.</ref>
پیامبر برخی از زمین‌های بنی‌نضیر  را میان حدود 100 تن از [[مهاجرین]] و تنی چند از فقرای [[انصار]] که برخی از آن‌ها در کشتن تیراندازان بنی‌نضیر نقش داشتند، تقسیم کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص489.</ref>  باقی زمین‌ها در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود ابورافع را بر آن گمارد<ref>المغازی، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی می‌کرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنی‌عبدالمطلب]] را تامین می‌کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص490؛فتوح البلدان، ج1، ص20؛البدایة و النهایه، ج4، ص87.</ref> آن‌گاه افزوده درآمد این زمین‌ها صرف هزینه‌های نظامی می‌شد یا در بیت المال گرد می‌آمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛سنن ابی داود، ج2، ص22.</ref> پس از رحلت پیامبر، [[ابوبکر]] زمین‌های یاد شده را مصادره کرد که با مخالفت [[حضرت زهرا(س)]] مواجه شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص503؛سنن ابی داود، ج2، ص23؛السنن الکبری، بیهقی، ج6، ص296.</ref> و پس از وفات فاطمه(س)، علی(ع) با درخواست سهم الارث وی از ابوبکر، کار ابوبکر را تخطئه کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص208، 217.</ref> عمر تا دو <ref>صحیح البخاری، ج5، ص24؛تاریخ دمشق، ج56، ص364.</ref> یا چند سال<ref>مسند الشامیین، ج4، ص258.</ref> پس از خلافتش همچنان بر سیره ابوبکر پا فشرد؛ اما سپس تصمیم گرفت آن زمین‌ها را بازگرداند.<ref>صحیح مسلم، ج5، ص152-153؛کنز العمال، ج7، ص242.</ref>
در روزگار خلافت [[عثمان]]<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص309.</ref> زمین‌های یاد شده در اختیار بنی‌فاطمه قرار گرفت تا آن که [[بنی‌عباس]] در دوره خلافت خود با ادعای آن که این باغ‌ها سهم الارث [[عباس عموی پیامبر]] بوده است، آن را به سود خود مصادره کردند.<ref>سنن ابی داود، ج2، ص34؛تفسیر ابن کثیر، ج4، ص354.</ref>
در روزگار خلافت [[عثمان]]<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص309.</ref> زمین‌های یاد شده در اختیار بنی‌فاطمه قرار گرفت تا آن که [[بنی‌عباس]] در دوره خلافت خود با ادعای آن که این باغ‌ها سهم الارث [[عباس عموی پیامبر]] بوده است، آن را به سود خود مصادره کردند.<ref>سنن ابی داود، ج2، ص34؛تفسیر ابن کثیر، ج4، ص354.</ref>
==بنی‌نضیر پس از اخراج از مدینه ==
==بنی‌نضیر پس از اخراج از مدینه ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
*'''سنن ابي‌داود''':السجستاني (م.275ق.)، به كوشش سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق.
*'''سنن ابي‌داود''':السجستاني (م.275ق.)، به كوشش سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق.
*'''السنن الكبري (سنن النسائي)''':النسائي (م.303ق.)، به كوشش عبدالغفار و سيد كسروي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق.
*'''السنن الكبري (سنن النسائي)''':النسائي (م.303ق.)، به كوشش عبدالغفار و سيد كسروي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق.
*'''السنن الكبري''':البيهقي (م.458ق.)، بيروت، دار الفكر.
*'''السنن الكبري''':البيهقي، بيروت، دار الفكر.
*'''سنن النسائي''':النسائي (م.303ق.)، بيروت، دار الفكر، 1348ق.
*'''سنن النسائي''':النسائي، بيروت، دار الفكر، 1348ق.
*'''السيرة الحلبيه''':الحلبي (م.1044ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1400ق.
*'''السيرة الحلبيه''':الحلبي، بيروت، دار المعرفه، 1400ق.
*'''السيرة النبويه''':ابن كثير (م.774ق.)، به كوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه، 1396ق.
*'''السيرة النبويه''':ابن كثير، به كوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه، 1396ق.
*'''السيرة النبويه''':ابن هشام (م.213/218ق.)، به كوشش محمد محيي الدين، مصر، مكتبة محمد علي صبيح، 1383ق.
*'''السيرة النبويه''':ابن هشام، به كوشش محمد محيي الدين، مصر، مكتبة محمد علي صبيح، 1383ق.
*'''صحيح البخاري''':البخاري (م.256ق.)، بيروت، دار الفكر، 1401ق.
*'''صحيح البخاري''':البخاري (م.256ق.)، بيروت، دار الفكر، 1401ق.
*'''صحيح مسلم''':مسلم (م.261ق.)، بيروت، دار الفكر.
*'''صحيح مسلم''':مسلم (م.261ق.)، بيروت، دار الفكر.
*'''الطبقات الكبري''':ابن سعد (م.230ق.)، بيروت، دار صادر.
*'''الطبقات الكبري''':ابن سعد، بيروت، دار صادر.
*'''العجاب في بيان الاسباب''':ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش عبدالحكيم، دار ابن الجوزيه، 1418ق.
*'''العجاب في بيان الاسباب''':ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش عبدالحكيم، دار ابن الجوزيه، 1418ق.
*'''عون المعبود''':العظيم‌آبادي (م.1329ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق.
*'''عون المعبود''':العظيم‌آبادي (م.1329ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق.