|
|
خط ۶: |
خط ۶: |
|
| |
|
| در عصر حاضر، برخی کشورهای اسلامی در موسم حج سرپرستی را برای ساماندهی امور حاجیان منصوب میکند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت و ایشان وظایفی را برای نمایندگان خود در حج قرار داد. | | در عصر حاضر، برخی کشورهای اسلامی در موسم حج سرپرستی را برای ساماندهی امور حاجیان منصوب میکند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت و ایشان وظایفی را برای نمایندگان خود در حج قرار داد. |
| | ==واژه شناسی== |
| | امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کارگزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق میشود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref> |
|
| |
|
| | ==تاریخ امارت حج == |
| | میتوان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه امارت حج در پیش از ظهور اسلام برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته منصب [[قیادت]] (راهنمایی حجاج) در پیش از اسلام باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref> |
|
| |
|
| ==تعریف امارات== | | === عصر اسلامی === |
| امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کارگزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق میشود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref>در منابع، افزون بر این اصطلاح، از عناوینی دیگر مانند امامةالحاج، <ref>البدایة و النهایه، ج11، ص280؛ ج8، ص304.</ref> ولایةالحج<ref>الاغانی، ج3، ص324؛ البدایة و النهایه، ج12، ص91.</ref>یا ولایت موسم<ref>انساب الاشراف، ج4، ص184؛ تاریخ طبری، ج8، ص376.</ref>نیز برای این منصب به کار رفته است. در شماری از منابع، از منصبی به نام امیرالموسم یاد شده که هر چند تابع امیرالحاج شناخته شده، در حل مشکلات حاجیان به امیرالحاج کمک میکرده است.<ref>امارة الحج، ص43.</ref>
| | [[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم ق. دو بار به قصد [[عمره]] به سرپرستی پیامبر(ص) در سالهای ششم و هفتم ق. رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>پس از فتح آن شهر به سال هشتم ق. پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید بن ابی العیص بن امیه را عامل و کارگزار خویش در مکه قرار داد و بر پایه گزارش [[مسعودی]]، مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref> |
|
| |
|
| ==پیش از اسلام==
| | بر پایه گزارشی، به سال نهم ق. پیامبر گرامی(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref><ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref> |
| منابع در زمینه امارت حج پیش از [[اسلام]]، آگاهی به دست ندادهاند. اما میتوان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه این امارت برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته، منصب قیادت (راهنمایی حجاج) یکی از وظایف قریشیان پس از تسلط [[قصی بن کلاب|قُصیّ بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر(ص)]] بر مکه باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref>
| |
|
| |
|
| ==عصر اسلامی==
| | به سال دهم ق. رسول خدا(ص) خود سرپرستی حاجیان را بر عهده گرفت و با انجام [[حجةالوداع]]، احکام و مناسک حج را به [[مسلمانان]] آموخت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref> |
| با ظهور اسلام، حج اهمیتی ویژه یافت و ابعاد گوناگون سیاسیـ اجتماعی آن در دورههای بعد، موجب پدید آمدن منصب امارت حج شد. اهمیت تصدی این امارت به حدی رسید که برای دستیابی به آن، نزاعهایی در میگرفت؛ چنانکه [[فضل بن سهل]]، وزیر [[مامون]]، حمایت [[عباس بن موسی عباسی]] از مامون را در ستیز میان امین و مامون در ازای واگذاری امارت حج و حکومت [[مصر]] به دست آورد و او امارت حج را بالاترین شرف و افتخار دانست.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص376؛ تجارب الامم، ج4، ص33؛ المنتظم، ج10، ص4.</ref>نیز برخی خلیفهزادگان خواهان دستیابی به این منصب بودند؛ چنانکه خواسته [[یزید بن معاویه|یزید]] از پدرش [[معاویه]]، منصب امارت حج بود.<ref>الکامل، ج4، ص126؛ البدایة و النهایه، ج8، ص227.</ref>
| |
|
| |
|
| با توجه به ماهیت وظایف امیرالحاج و وضعیت سیاسی ـ اجتماعی دورانهای گوناگون، مقام امارت حج از ویژگیهای مختلف برخوردار شد. در دوره پیامبر گرامی(ص) و خلفای نخستین، آشنایی با [[مناسک حج]] و شخصیت علمی و معنوی امیرالحاج بیش از شرایط دیگر جلوهگر بود، به گونهای که رسول خدا و خلفا در برهههایی این مقام را عهدهدار بودند. اما از دوران [[بنیامیه]] به بعد، وابستگی امیرالحاج به دربار خلفا و نیز نفوذ و اقتدار سیاسی و نظامی او در تصدی آن، بیشتر حائز اهمیت بود. به تدریج از دوران عباسیان با توجه به گسترش حجم کاروانهای حج و رواج باجگیری اعراب بدوی در مسیر حج و دیگر راهزنان، همراهی نیروی نظامی برای دفع حملات عشایر عرب و راهزنان، از بایستههای کار امیرالحاج گشت و به همین دلیل، در دورههای پسین، بیشتر امیرالحاجها از کارگزاران نظامی بودند.<ref>امارة الحج، ص64؛ دانشنامه حج، ج11، ص592-597، «حج. </ref>اینان برای جبران آگاهی اندک خود از مناسک حج، از مشورت و همراهی فقیهان برخوردار میشدند؛ چنانکه [[عبدالصمد بن علی عباسی]] که از سوی منصور و [[هارون عباسی]] سالها به امارت حج منصوب شده بود، از فقیهانی چون اوزاعی و [[سفیان ثوری]] برای نگارش کتابی درباره مناسک حج یاری خواست.<ref>تاریخ بغداد، ج9، ص160؛ سیر اعلام النبلاء، ج7، ص261.</ref>
| | === عصر خلافت === |
| | پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.) معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام میگرفت. گاه نیز افرادی از سوی آنان به منصب امارت حج برگزیده میشدند. |
|
| |
|
| ===در زمان پیامبر و خلفا===
| | در زمانه خلیفه اول (11-13ق.) به ترتیب [[عمر بن خطاب]] در سال 11ق. و [[عتاب بن اسید اموی]] یا [[عبدالرحمن بن عوف]] در سال 12ق. امیران حاج بودند. از عبدالرحمن بن عوف به عنوان امیرالحاج سال 13ق. یاد شده است. |
| در دوران رسول خدا(ص)، درباره وجود منصب امیرالحاج، دیدگاهها همسان نیست. شماری از منابع، از وجود این منصب یاد کرده و افرادی را نیز به عنوان امیرالحاج نام بردهاند. اما شماری دیگر وجود امیرالحاج در آن دوره را انکار کردهاند. [[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم ق. دو بار به قصد [[عمره]] به سرپرستی پیامبر(ص) در سالهای ششم و هفتم ق. رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>پس از فتح آن شهر به سال هشتم ق. پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید بن ابی العیص بن امیه را عامل و کارگزار خویش در مکه قرار داد و بر پایه گزارش [[مسعودی]]، مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
| |
|
| |
|
| بر پایه گزارشی، به سال نهم ق. پیامبر گرامی(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref>بر پایه روایتهایی دیگر، پیامبر(ص) مسؤولیت امارت حج و ابلاغ [[سوره برائت]] را به ایشان واگذار کرد.<ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref>اما بیشینه [[اهل سنت]] بر این باورند که حضرت علی(ع) تنها مامور ابلاغ آیات سوره برائت بوده و منصب امارت حج را همچنان ابوبکر بر عهده داشته است.<ref>المغازی ج3، ص1077؛ السیرة النبویه، ج2، ص543.</ref>این در حالی است که روایت [[ابنعباس]] از بازگشت ابوبکر به [[مدینه]] حکایت دارد.<ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref>
| | در زمانه خلیفه دوم (13-23ق.)، خود وی همه ساله رهسپار سفر حج میشد و امارت حج را بر عهده داشت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص302.</ref> |
|
| |
|
| به سال دهم ق. رسول خدا(ص) خود سرپرستی حاجیان را بر عهده گرفت و با انجام [[حجةالوداع]]، احکام و مناسک حج را به [[مسلمانان]] آموخت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>شمار حاجیان را در این سفر از 70/000 تا 140/000 و حتی بیشتر یاد کردهاند.<ref>العقد الثمین، ج1، ص268؛ امتاع الاسماع، ج2، ص103؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص511.</ref>پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.) معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام میگرفت. گاه نیز افرادی از سوی آنان به منصب امارت حج برگزیده میشدند. در زمانه خلیفه اول (11-13ق.) به ترتیب [[عمر بن خطاب]] در سال 11ق. و [[عتاب بن اسید اموی]] یا [[عبدالرحمن بن عوف]] در سال 12ق. امیران حاج بودند. از عبدالرحمن بن عوف به عنوان امیرالحاج سال 13ق. یاد شده است.
| | در زمانه خلیفه سوم (23-35ق.) به سال 24ق. عبدالرحمن بن عوف<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سالهای 25 تا 34ق. خلیفه، خود، امارت حج را بر عهده داشت. در سال آخر خلافت عثمان (35ق.) به جهت قیام مردم بر ضد او، [[عبدالله بن عباس]] به امارت حج منصوب شد.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref> |
| | |
| در زمانه خلیفه دوم (13-23ق.)، خود وی همه ساله رهسپار سفر حج میشد و امارت حج را بر عهده داشت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>در زمانه خلیفه سوم (23-35ق.) به سال 24ق. عبدالرحمن بن عوف<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سالهای 25 تا 34ق. خلیفه، خود، امارت حج را بر عهده داشت. در سال آخر خلافت عثمان (35ق.) به جهت قیام مردم بر ضد او، [[عبدالله بن عباس]] به امارت حج منصوب شد.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref>
| |
|
| |
|
| امام علی(ع) در مدت پنج سال خلافتش، به سبب نبردهای داخلی نتوانست شخصاً امارت حج را بر عهده بگیرد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص512.</ref>از اینرو، به سال 36-37ق. عبدالله بن عباس<ref>تاریخ طبری، ج4، ص576؛ ج5، ص92؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال 38-39ق. عامل خود بر مکه، [[قثم بن عباس]]، را امیرالحاج قرار داد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>ستیز یزید بن شجره رهاوی، امیرالحاج معاویه، به سال 39ق. و قثم بن عباس موجب شد تا به جای آنان، [[شیبة بن عثمان حجبی|شیبة بن عثمان حَجَبی]]، از کلیدداران [[کعبه]]، امارت حج را عهدهدار شود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص213؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الاصابه، ج3، ص300.</ref> | | امام علی(ع) در مدت پنج سال خلافتش، به سبب نبردهای داخلی نتوانست شخصاً امارت حج را بر عهده بگیرد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص512.</ref>از اینرو، به سال 36-37ق. عبدالله بن عباس<ref>تاریخ طبری، ج4، ص576؛ ج5، ص92؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال 38-39ق. عامل خود بر مکه، [[قثم بن عباس]]، را امیرالحاج قرار داد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>ستیز یزید بن شجره رهاوی، امیرالحاج معاویه، به سال 39ق. و قثم بن عباس موجب شد تا به جای آنان، [[شیبة بن عثمان حجبی|شیبة بن عثمان حَجَبی]]، از کلیدداران [[کعبه]]، امارت حج را عهدهدار شود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص213؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الاصابه، ج3، ص300.</ref> |
|
| |
|
| ===در دوران بنیامیه=== | | ===دوران بنیامیه=== |
|
| |
|
| امارت حج در دوران بنیامیه (40-132ق.): بنیامیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیتهای اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، واگذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ هرچند در منابع به دلیل این موضوع تصریح نشده است. البته میتوان دلیل آن را کمتوجهی آنان به ابعاد معنوی حج دانست.
| | بنیامیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیتهای اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، واگذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ <ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref> |
|
| |
|
| از رویدادهای این دوران میتوان به وجود چهار امیرالحاج به سال 68ق. اشاره کرد که همزمان در [[عرفات]] حضور یافتند. [[محمد بن حنفیه]] و یارانش، [[ابنزبیر]] و طرفدارانش، و [[نجدة بن عامر خارجی]] همراه یاران خارجی خود و امویان در آنجا اردو زدند و نخستین گروهی که به حرکت درآمد، گروه ابنحنفیه بود.<ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref>
| | ===دوره عباسی=== |
| | |
| ===در دوره نخست عباسی=== | |
|
| |
|
| امارت حج در دوره نخست عباسی (132-247ق.): خلفای عباسی در حدود 115 سال، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتر به اطرافیان خود واگذار کردند؛ چنانکه حدود 70 تن از خویشانشان این منصب را عهدهدار بودند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند. بنا بر گزارشی، در زمانه مامون به سال 204-206ق. [[عبیدالله بن حسن]] از دودمان عباس بن علی بن ابیطالب، امیر الحاج شد. پیش از وی به گزارش مسعودی در 202ق. ابراهیم بن موسی بن جعفر به واسطه شورشی که سازماندهی کرده بود، در موسم حج امارت حج را در اختیار گرفت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref>وی نخستین شخص از نسل [[ابوطالب]] در اسلام بود که توانست در این دوره برای مردم اقامه حج کند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref> | | امارت حج در دوره نخست عباسی (132-247ق.): خلفای عباسی در حدود 115 سال، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتر به اطرافیان خود واگذار کردند؛ چنانکه حدود 70 تن از خویشانشان این منصب را عهدهدار بودند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند. بنا بر گزارشی، در زمانه مامون به سال 204-206ق. [[عبیدالله بن حسن]] از دودمان عباس بن علی بن ابیطالب، امیر الحاج شد. پیش از وی به گزارش مسعودی در 202ق. ابراهیم بن موسی بن جعفر به واسطه شورشی که سازماندهی کرده بود، در موسم حج امارت حج را در اختیار گرفت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref>وی نخستین شخص از نسل [[ابوطالب]] در اسلام بود که توانست در این دوره برای مردم اقامه حج کند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref> |
|
| |
|
| از برخی گزارشها برمیآید که منصب امیرالحاجی از محبوبیت و اعتبار خاصی در این دوران برخوردار بود؛ چنانکه بر سر آن رقابتها و درگیریهایی پیش میآمد که نمونه آن را در رقابت میان [[منصور عباسی]] و [[ابومسلم خراسانی]]، از دعوتگران عباسی، در امارت حج سال 136ق. مشاهده کرد.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص479؛ الکامل، ج5، ص469.</ref>گسترش دامنه قلمرو حکومت اسلام و تشریفات دامنهدار دربار عباسی، وجاهتی خاص را به منصب امارت حج بخشید. | | از برخی گزارشها برمیآید که منصب امیرالحاجی از محبوبیت و اعتبار خاصی در این دوران برخوردار بود؛ چنانکه بر سر آن رقابتها و درگیریهایی پیش میآمد که نمونه آن را در رقابت میان [[منصور عباسی]] و [[ابومسلم خراسانی]]، از دعوتگران عباسی، در امارت حج سال 136ق. مشاهده کرد.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص479؛ الکامل، ج5، ص469.</ref> |
|
| |
|
| در میان خلفای عباسی، منصور، دومین خلیفه از این خاندان، بیش از همه حج گزارد که شاید به سبب گرد آمدن مخالفانش در مکه و پیرامون آن بود؛ چنانکه پیروزی او بر [[ابراهیم بن عبدالله حسنی]]، برادر [[نفس زکیه]]، در موسم حج اعلان شد. سفر حج [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) به سبب بذل و بخشش فراوانش به حاجیان و مردم مکه و مدینه در سال 169ق. بسیار مشهور است.<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref>با توجه به تلاش [[شهید فخ]] به سال 169ق. برای استفاده از موسم حج جهت قیام بر ضد هادی (حک: 169-170ق.) <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص405؛ تاریخ الاسلام، ج10، ص34؛ البدایة و النهایه، ج10، ص157.</ref>میتوان این تلاشها را سیاستی برای کسب محبوبیت و پیشگیری از این قیام احتمالی دانست. هارون عباسی (حک: 170-193ق.) در خلافت خود، سالی به حج و سالی به [[جهاد]] میرفت و در مجموع شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>بر پایه وصیت او که دلیل آن دانسته نیست، هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref>
| | منصور، دومین خلیفه از این خاندان، بیش از همه حج گزارد. سفر حج [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) نیز به سبب بذل و بخشش فراوانش به حاجیان و مردم مکه و مدینه در سال 169ق. بسیار مشهور است.<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref>هارون عباسی (حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>بر پایه وصیت او که دلیل آن دانسته نیست، هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref> |
|
| |
|
| در این دوره، امیرالحاج اختیاراتی گسترده پیدا کرد، از جمله آنکه در عزل و نصب امیران حرمین شریفین دخالت داشت و امارت همه شهرهای مسیر، به امر خلیفه به او تفویض میشد. بر پایه گزارشی، این اتفاق از جمله در ولایت عبدالله بن عبیدالله بن عباس در دوران خلافت مامون<ref>تاریخ طبری، ج8، ص626؛ مروجالذهب، ج4، ص309.</ref>و نیز اشناس، فرمانده ترک، در زمانه [[معتصم]] سال 226ق.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص114.</ref>و [[ایتاخ]]، فرمانده ترک روزگار متوکل، به سال 234ق. رخ داد.<ref>المنتظم، ج11، ص208-209.</ref>گاه نیز دو مقام امارت حج و امارت حرمین به یک فرد واگذار میشد، از جمله هنگام امارت حج [[داود بن علی عباسی]].<ref>الاستیعاب، ج3، ص1430؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص222؛ الاعلام، ج3، ص333.</ref> | | در دوران عباسیان، امیرالحاج اختیاراتی گسترده پیدا کرد، از جمله آنکه در عزل و نصب امیران حرمین شریفین دخالت داشت و امارت همه شهرهای مسیر، به امر خلیفه به او تفویض میشد. گاه نیز دو مقام امارت حج و امارت حرمین به یک فرد واگذار میشد، از جمله هنگام امارت حج [[داود بن علی عباسی]].<ref>الاستیعاب، ج3، ص1430؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص222؛ الاعلام، ج3، ص333.</ref> |
|
| |
|
| ===دوران سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین=== | | ===دوران سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین=== |
|
| |
|
| امارت حج در سلطه [[فاطمیان]] و [[ایوبیان]] بر حرمین (248-666ق.): پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومتهای محلی کنار آنان سر بروردند. از این دولتها، طولونیان (حک: 254-292ق.)، اخشیدیان (حک: 330-358ق.) و فاطمیان در [[مصر]]، زنگیان (حک: 521-660ق.) و ایوبیان (حک: 567-648ق.) در شامات و مصر، و دولتهای دیگر در [[ایران]] و [[عراق]] و مناطق پیرامونی آن مانند [[آلبویه]] (حک: 322-447ق.) و [[سلجوقیان]] (حک: 429-552ق.) پدید آمدند. این حکومتها در عین به رسمیت شناختن خلیفه عباسی بغداد، تلاش میکردند با فزونی بخشیدن به سلطه خود بر حرمین، مشروعیت و جایگاه بهتری را نزد مسلمانان کسب کنند. از اینرو، برخی از این دولتها، خود، امیرالحاج تعیین میکردند.
| | پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومتهای محلی کنار آنان سر بروآردند. از این دولتها، طولونیان (حک: 254-292ق.)، اخشیدیان (حک: 330-358ق.) و فاطمیان در [[مصر]]، زنگیان (حک: 521-660ق.) و ایوبیان (حک: 567-648ق.) در شامات و مصر، و دولتهای دیگر در [[ایران]] و [[عراق]] و مناطق پیرامونی آن مانند [[آلبویه]] (حک: 322-447ق.) و [[سلجوقیان]] (حک: 429-552ق.) پدید آمدند. این حکومتها در عین به رسمیت شناختن خلیفه عباسی بغداد، تلاش میکردند با فزونی بخشیدن به سلطه خود بر حرمین، مشروعیت و جایگاه بهتری را نزد مسلمانان کسب کنند. از اینرو، برخی از این دولتها، خود، امیرالحاج تعیین میکردند. |
| | |
| شماری از منابع، از مقامی سیاسی ـ تشریفاتی به نام «عملالحج» در این دوره نام بردهاند که دارنده آن موظف به تامین امنیت مکه مشرفه و کاروانهای حج و پرداخت مالیاتی معین به دستگاه خلافت بود و نامش کنار خلیفه در خطبه موسم حج برده میشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج. </ref>با توجه به گزارشهای منابع اصلی<ref>تاریخ سیستان، ص234-235.</ref>نمیتوان این مقام را عنوانی جدا از امیر حرمین دانست.
| |
| | |
| در برخی دورهها، گاه بر اثر شورشهایی که در مکه رخ میداد و یا به سبب ناامنی راهها، حج متوقف میگشت و امیرالحاج تعیین نمیشد؛ چنانکه به سال 251ق. به دلیل شورش اسماعیل بن یوسف علوی در مکه<ref>تاریخ طبری، ج9، ص346-347؛ مروج الذهب، ج4، ص311.</ref>و نیز در سالهای 313 تا 327ق. به جهت شورش [[قرمطیان]] چنین شد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص521-522.</ref>در سالهای 407، 410-411، 413، 416 و 455ق. به سبب تاخیر حاجیان خراسانی در رسیدن به حاجیان عراقی، آنان از اعمال حج بازماندند. همچنین به دلیل ناامنی راهها و یورشهای اعرابی که در مسیر حج قرار داشتند، از قلمرو شرق جهان اسلام، حجهای منظم صورت نگرفت.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص522.</ref>به سال 514ق. نیز به جهت منع افضل بن امیر الجیوش، کسی توفیق گزاردن حج را نیافت.<ref>حسن الصفا و الابتهاج، ص115.</ref>
| |
| | |
| اختلافهای مذهبی و درگیریهای برآمده از آن میان فاطمیان و [[عباسیان]]، از دیگر عوامل اختلال حج بود. از جمله به سال 401ق. به سبب بیرون آمدن شریف ابوالفتوح امیر مکه از طاعت حاکم فاطمیان و آشفتگیهایی که در تعیین وقت حج برای عراقیها اتفاق افتاد، امیرالحاجی وجود نداشت.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص521-522.</ref>با تسلط آلبویه بر خلافت عباسی (334-447ق.) و قدرتگیری [[شیعیان]]، کسانی از علویان مانند ابواحمد موسوی، پدر [[شریف رضی]]، نیز به عنوان امیرالحاج بر کار آمدند.<ref>الانباء، ص183.</ref>ممکن است امارت حج سادات علوی طی 350 تا 450ق. برای هماهنگی و درگیری کمتر میان فاطمیان و امیران حج عباسی باشد.
| |
|
| |
|
| | ==== فاطمیان ==== |
| فاطمیان به سبب سیاستهایی چون ارسال آذوقه برای حرمین، فرستادن مقرری برای خدام و مجاوران و ارسال [[جامه کعبه]] و... در همراه کردن امیران حرمین شریفین با خود کامیاب بودند و تا پایان خلافت فاطمی، معمولا خطبه در آن دو شهر به نام آنها خوانده میشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج. </ref>گفتنی است که بیشتر امیران حج فاطمی از کارگزاران نظامی بودند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج.</ref> | | فاطمیان به سبب سیاستهایی چون ارسال آذوقه برای حرمین، فرستادن مقرری برای خدام و مجاوران و ارسال [[جامه کعبه]] و... در همراه کردن امیران حرمین شریفین با خود کامیاب بودند و تا پایان خلافت فاطمی، معمولا خطبه در آن دو شهر به نام آنها خوانده میشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج. </ref>گفتنی است که بیشتر امیران حج فاطمی از کارگزاران نظامی بودند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص594، «حج.</ref> |
|
| |
|
| در سده پنجم ق. پس از آلبویه، با قدرتگیری سلجوقیان و زیر سلطه درآوردن برخی خلفای عباسی، <ref>البدایة و النهایه، ج12، ص131، 135-136، 138؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref> امارت حج در اختیار فرماندهان ترک قرار گرفت و از 468-478ق. با امارت ابومنصور ختلع ترکی معروف به الطویل یا جنفل، نخستین فرمانده ترک امیرالحاج آغاز شد.<ref>البدایة و النهایه، ج12، ص113، 116-117، 119-121، 123-124، 127؛ اتحاف الوری، ج2، ص478-483؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref>در سالهای 486-488ق. به سبب درگیریهایی که در پی مرگ ملکشاه میان فرزندانش رخ داد و نیز اختلافهایی که میان حاکمان دیگر مناطق پیش آمد، کسی نتوانست حج به جا آورد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref>
| | ==== آل بویه ==== |
| | با تسلط آلبویه بر خلافت عباسی (334-447ق.) و قدرتگیری [[شیعیان]]، کسانی از علویان مانند ابواحمد موسوی، پدر [[شریف رضی]]، نیز به عنوان امیرالحاج بر کار آمدند.<ref>الانباء، ص183.</ref>ممکن است امارت حج سادات علوی طی 350 تا 450ق. برای هماهنگی و درگیری کمتر میان فاطمیان و امیران حج عباسی باشد. |
|
| |
|
| در پی حمله مغول به سرزمینهای اسلامی که موج اول آن به سال 616ق. و موج دوم آن از سال 654ق. آغاز شد، در سالهای 633-639ق. کاروان حج از سوی خلافت عباسی از عراق اعزام نشد؛ گرچه در این سالها امیران حج ایوبی، حاکمان مصر و [[یمن]]، رهسپار حج شدند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص526.</ref> | | === سلجوقیان === |
| | با قدرتگیری سلجوقیان و زیر سلطه درآوردن برخی خلفای عباسی، <ref>البدایة و النهایه، ج12، ص131، 135-136، 138؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref> امارت حج در اختیار فرماندهان ترک قرار گرفت و از 468-478ق. با امارت ابومنصور ختلع ترکی معروف به الطویل یا جنفل، نخستین فرمانده ترک امیرالحاج آغاز شد.<ref>البدایة و النهایه، ج12، ص113، 116-117، 119-121، 123-124، 127؛ اتحاف الوری، ج2، ص478-483؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref>در سالهای 486-488ق. به سبب درگیریهایی که در پی مرگ ملکشاه میان فرزندانش رخ داد و نیز اختلافهایی که میان حاکمان دیگر مناطق پیش آمد، کسی نتوانست حج به جا آورد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref> |
|
| |
|
| | === پس از حمله مغول === |
| به سال 666ق. نخستین بار پس از حمله مغولان به عراق، حاجیان عراقی توانستند حج بگزارند. در این سال، محییالدین بن صاحب بهاءالدین بن حنا، امیرالحاج بود.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص527.</ref>سپس به سال 667ق. با صدور فرمان امارت حج از سوی اباقا خان مغول، امارت حج رسمیت یافت. متن این فرمان به انشای عطا ملک جوینی در کتابخانه مرکزی به شماره 2449 نگهداری میشود. | | به سال 666ق. نخستین بار پس از حمله مغولان به عراق، حاجیان عراقی توانستند حج بگزارند. در این سال، محییالدین بن صاحب بهاءالدین بن حنا، امیرالحاج بود.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص527.</ref>سپس به سال 667ق. با صدور فرمان امارت حج از سوی اباقا خان مغول، امارت حج رسمیت یافت. متن این فرمان به انشای عطا ملک جوینی در کتابخانه مرکزی به شماره 2449 نگهداری میشود. |
|
| |
|
| ===ممالیک=== | | ===ممالیک=== |
| امارت حج در سلطه ممالیک (666-923ق.): ممالیک پس از قدرتگیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند و جز در برخی سالها امیرالحاج مصری با اختیارات بسیار رهسپار مکه میکردند. شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت مینمودند؛ چنانکه به سال 683ق. میان امیرالحاج مصری علمالدین باشقردی و امیر مکه شریف ابی نمی، فتنه و نزاعی رخ داد و مصریها در پی قتل فرمانده خود متواری شدند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند.
| | ممالیک پس از قدرتگیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند و جز در برخی سالها امیرالحاج مصری با اختیارات بسیار رهسپار مکه میکردند. شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت مینمودند؛ چنانکه به سال 683ق. میان امیرالحاج مصری علمالدین باشقردی و امیر مکه شریف ابی نمی، فتنه و نزاعی رخ داد و مصریها در پی قتل فرمانده خود متواری شدند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند. |
|
| |
|
| === عصر عثمانیها=== | | === عصر عثمانی=== |
| امارت حج در دوران عثمانیها (923ـ 1343ق): عثمانیها نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت میگماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروانهای حج حضور مییافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب میشد که گاهی میان کارگزاران عثمانی اختلافهای فراوان تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>از امیران حج عثمانی میتوان به [[ابراهیم رفعت پاشا|ابراهیم رِفْعَت پاشا]]، امیرالحاج مصر و نویسنده کتاب مشهور [[مرآة الحرمین]]<ref>الاعلام، ج1، ص39.</ref>اشاره کرد. | | امارت حج در دوران عثمانیها (923ـ 1343ق): عثمانیها نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت میگماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروانهای حج حضور مییافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب میشد که گاهی میان کارگزاران عثمانی اختلافهای فراوان تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>از امیران حج عثمانی میتوان به [[ابراهیم رفعت پاشا|ابراهیم رِفْعَت پاشا]]، امیرالحاج مصر و نویسنده کتاب مشهور [[مرآة الحرمین]]<ref>الاعلام، ج1، ص39.</ref>اشاره کرد. |
|
| |
|
| امیرالحاج عثمانی را سه کاروان همراهی میکرد: کاروان شام حامل صره؛ کاروان مصر حامل [[پرده کعبه]]؛ و نیز کاروان عراق که کوچکترین کاروان بود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref><ref>میقات حج، ش47، ص98، «صُرّه همایون و کاروان صرّه در دولت عثمانی. </ref> در دهههای پایانی دولت عثمانی، امیرالحاج منصوب دولت عثمانی، رئیس محمل شامی بود.<ref>آثار اسلامی، ص85.</ref>در این عصر، کاروان حاجیان مغرب عربی نیز امیرالحاجی داشت که از نزدیکان پادشاه مغرب بود و از [[مغرب]] به سوی [[تونس]] و سپس [[طرابلس]] حرکت میکرد و در مسیر خود حاجیان این مناطق را گرد میآورد و از کنار ساحل مصر و [[اسکندریه]] به [[قاهره]] میرسید. همراه این کاروان، گروهی اندک از سربازان حرکت میکردند؛ زیرا حاجیان مغرب معمولاً با خود سلاح مناسب حمل میکردند.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص61؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص598، «حج. </ref>
| | در این عصر، کاروان حاجیان مغرب عربی نیز امیرالحاجی داشت که از نزدیکان پادشاه مغرب بود. همراه این کاروان، گروهی اندک از سربازان حرکت میکردند؛ زیرا حاجیان مغرب معمولاً با خود سلاح مناسب حمل میکردند.<ref>مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان، ص61؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص598، «حج. </ref> |
| | |
| ==امرای حج در دوره سلطه آلسعود==
| |
| در 1222ق. و با استیلای سعودیها و [[وهابیان]] بر مکه مکرمه، آنان حاجیان مصر و [[شام]] و دیگر مناطق را از اینرو که حج را به شیوه مشروع و صحیح انجام نمیدهند، از حجگزاری بازداشتند. امارت آنان بر مکه تا 1228ق. ادامه یافت و در این مدت، خود سعود با مردم حج انجام میداد. در این سال، با حمله [[محمد علی پاشا]] و پسرش، حاکم مصر، به حجاز، مکه مکرمه بار دیگر زیر سلطه عثمانیها قرار گرفت و در 1230ق. [[اوزون اوغلی]] امارت حج را بر عهده گرفت.<ref>عجائب الآثار، ج3، ص247؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558.</ref>از این پس تا تسلط دیگر بار [[آلسعود]] بر حجاز به سال 1343ق. امارت حج در اختیار عثمانیان قرار داشت.
| |
|
| |
|
| | === امرای حج در دوره سلطه آلسعود === |
| عبدالعزیز، بنیانگذار دولت جدید آلسعود، در طول سی سال سلطنت خود، جز شش مرتبه در دیگر سالها خود امارت حج را بر عهده داشت. از آن شش نوبت، دو بار نائب وی در حجاز، [[فیصل بن عبدالعزیز]]، و چهار بار دیگر را ولیعهدش [[امیر سعود بن عبدالعزیز]] امارت را بر عهده داشتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref>بعد از عبدالعزیز، فرزندانش سعود، فیصل، خالد، فهد، و عبدالله به ترتیب بر عربستان سعودی حکومت کردند و امارت حج را بر عهده گرفتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص559.</ref> | | عبدالعزیز، بنیانگذار دولت جدید آلسعود، در طول سی سال سلطنت خود، جز شش مرتبه در دیگر سالها خود امارت حج را بر عهده داشت. از آن شش نوبت، دو بار نائب وی در حجاز، [[فیصل بن عبدالعزیز]]، و چهار بار دیگر را ولیعهدش [[امیر سعود بن عبدالعزیز]] امارت را بر عهده داشتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref>بعد از عبدالعزیز، فرزندانش سعود، فیصل، خالد، فهد، و عبدالله به ترتیب بر عربستان سعودی حکومت کردند و امارت حج را بر عهده گرفتند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص559.</ref> |
|
| |
|
| ==امرای حج جمهوری اسلامی ایران== | | === دوره معاصر === |
| با سقوط امپراتوری عثمانی و شکلگیری کشورهای گوناگون و مقرراتی که در سرزمین حجاز وضع شد، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای ساماندهی امور حاجیان منصوب میکند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت. وی وظایفی را به نمایندگان خویش در حج محوّل کرد که عبارتند از: <ref>میقات حج، ش37، ص76-84.</ref> انجام هر چه شکوهمندتر حج و پاکسازی این فریضه از آثار طاغوت؛ بهرهبرداری بیشتر از این همایش عظیم دینی و احیای این سنت بزرگ الهی در خطابهها و مراسم دینی؛ نظارت و رسیدگی به یکایک امور حج؛ رسیدگی به کارهای حاجیان و زائران [[بیتالله الحرام]] و رفع نیازمندیهای حجاج؛ اسلامی کردن بیش از پیش کاروانها و امور آنها؛ گماردن اشخاص متعهد برای اداره کارهای حجاج؛ ایجاد همدلی و برادری میان [[مسلمانان]] و دعوت آنان به وحدت کلمه و بررسی راههای اتحاد میان همه طوایف و [[مذاهب اسلامی]]؛ آشنا کردن حاجیان به وظایف بزرگ خود در مقابله با چپاولگران بینالمللی؛ احیای ابعاد سیاسیـ اجتماعی حج؛ برنامهریزی و سازماندهی حاجیان جهت اعلان برائت از [[مشرکان]]؛ حفظ نظم و آرامش و هماهنگی کامل میان کاروانها؛ ارائه راهنماییهای لازم به حجاج؛ آگاه کردن حاجیان درباره حساسیت وضعیت زمانی و موقعیت خطیر کنونی؛ در میان گذاشتن مسائل و مشکلات اساسی سیاسی و اجتماعی با دیگر مسلمانان و تهیه طرح برای رفع آنها؛ جلوگیری از کارهایی که موجب وهن [[تشیع]] میشود؛ پیشگیری از کارهای جاهلانه که موجب تفرقه در صفوف مسلمانان شود؛ آگاه نمودن حاجیان از اوضاع کشورهایی همانند [[لبنان]]، [[فلسطین]] و [[افغانستان]]؛ گرد آوردن حاجیان جهان کنار یکدیگر و تبادل دیدگاهها در زمینه مصالح [[اسلام]] و مشکلات مسلمانان و بررسی راههای رسیدن به آرمان مقدس اسلام؛ رویارویی با تبلیغات دروغین رسانههای گروهی و آخوندهای درباری بر ضد جمهوری اسلامی؛ تشکیل مجالس پیش از عزیمت حاجیان از جانب روحانیان و آشنا ساختن آنان با مسائل شرعی و وظایف اجتماعی. [[آیتالله خامنهای]] نیز بر رعایت دستورهای امام خمینی درباره حج تاکید داشته است.<ref>میقات حج، ش37، ص76-84، «امرای حج جمهوری اسلامی ایران. </ref><ref>حج در کلام و پیام امام خمینی، ص117؛ www.leader.ir.</ref> | | با سقوط امپراتوری عثمانی و شکلگیری کشورهای گوناگون و مقرراتی که در سرزمین حجاز وضع شد، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای ساماندهی امور حاجیان منصوب میکند. |
| | |
| این افراد در احکامی از سوی امام خمینی، به عنوان سرپرست حاجیان منصوب شدند:
| |
| * 1358/6/29:[[محییالدین انواری]] و [[فضلالله محلاتی]]<ref>صحیفه نور، ج9، ص176؛ صحیفه حج، ج1، ص22.</ref>
| |
| * 1359/4/27:[[محمدرضا توسلی محلاتی]]<ref>میقات حج، ش37، ص76.</ref>
| |
| * 1360/3/20: به طور مشترک [[سیدعبدالمجید ایروانی]]، [[سیدعلی هاشمی گلپایگانی]]، [[محمدرضا توسلی]]، [[حیدر علی جلالی]] و [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]]<ref>صحیفه حج، ج1، ص71؛ میقات حج، ش37، ص76-77.</ref>
| |
| * 1361/5/14 تا 1364ش. [[موسوی خویینیها]]<ref>صحیفه حج، ج1، ص84؛ میقات حج، ش37، ص77-78.</ref> ش. [[مهدی کروبی]].<ref>صحیفه حج، ج1، ص156؛ میقات حج، ش37، ص79-80.</ref> وی در تاریخ 1364/7/7 ش. طی حکمی دیگر برای سالهای بعد نیز به این سمت منصوب شد.<ref>صحیفه حج، ج1، ص180.</ref>
| |
|
| |
|
| آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در 1370ش. طی حکمی [[سیداحمد خمینی]] را به عنوان نماینده خود و سرپرست حاجیان ایرانی منصوب کرد؛ اما در پی انصراف وی، در ششم اردیبهشت 1370ش. [[محمد محمدی ریشهری]] را به این سمت منصوب نمود.<ref>صحیفه حج، ج2، ص50-54؛ میقات حج، ش37، ص84-86.</ref>وی حدود 20 سال سرپرستی حاجیان ایرانی را بر عهده داشت. پس از او در 1388ش. [[سیدعلی قاضی عسکر]] به این سمت منصوب شد.<ref>پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، 20 دی 1388.</ref>
| | === امارت حج ایران === |
| | پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت. وی وظایفی را به نمایندگان خویش در حج محوّل کرد. از جمله: انجام هر چه شکوهمندتر حج و پاکسازی این فریضه از آثار طاغوت؛ بهرهبرداری بیشتر از این همایش عظیم دینی و احیای این سنت بزرگ الهی در خطابهها و مراسم دینی؛ نظارت و رسیدگی به یکایک امور حج؛ رسیدگی به کارهای حاجیان و زائران [[بیتالله الحرام]] و رفع نیازمندیهای حجاج؛<ref>میقات حج، ش37، ص76-84.</ref> [[آیتالله خامنهای]] نیز بر رعایت دستورهای امام خمینی درباره حج تاکید داشته است.<ref>میقات حج، ش37، ص76-84، «امرای حج جمهوری اسلامی ایران. </ref><ref>حج در کلام و پیام امام خمینی، ص117؛ www.leader.ir.</ref> |
|
| |
|
| ==وظایف و شرایط امیرالحج== | | ==وظایف و شرایط امیرالحج== |
خط ۹۳: |
خط ۸۲: |
|
| |
|
| اهل سنت سه گونه ولایت را برای امیرالحاج برشمردهاند. در گونه اول، آنان همانند شیعه، شرایطی چون مطاع بودن، صاحب نظر بودن، شجاعت و هیبت، و هدایتگری را برای امیرالحاج معتبر شمردهاند<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135.</ref>و افزون بر شرایط لازم برای امام جماعت، شرطهایی دیگر نیز آوردهاند؛ همچون: عالم بودن به مناسک حج و احکام و مواقیت و ایام آن، محدودیت ولایت امیرالحاج به هفت روز یعنی از ظهر روز [[هفتم ذیحجه]] تا روز سیزدهم. البته اگر ولایتش مطلق باشد، تا هنگامی که از این مسؤولیت منصرف نشده، باید حج را اقامه کند و اگر برای یک سال حکمران شده باشد، تنها برای همان سال ولایت دارد.<ref>الاحکام السلطانیه، ص197.</ref>در گونه دوم از ولایت، امیرالحاج را همچون امام جماعت شمردهاند که پیروی از او در اعمال و مناسک لازم است، البته نه به معنای تکلیف لزومی؛ زیرا در امامت جماعت، میان نماز امام و ماموم پیوستگی وجود دارد، اما در حج چنین نیست. از اینرو، سبقت جستن بر امیرالحاج در اعمال و مناسک مکروه شمرده شده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص174.</ref> | | اهل سنت سه گونه ولایت را برای امیرالحاج برشمردهاند. در گونه اول، آنان همانند شیعه، شرایطی چون مطاع بودن، صاحب نظر بودن، شجاعت و هیبت، و هدایتگری را برای امیرالحاج معتبر شمردهاند<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135.</ref>و افزون بر شرایط لازم برای امام جماعت، شرطهایی دیگر نیز آوردهاند؛ همچون: عالم بودن به مناسک حج و احکام و مواقیت و ایام آن، محدودیت ولایت امیرالحاج به هفت روز یعنی از ظهر روز [[هفتم ذیحجه]] تا روز سیزدهم. البته اگر ولایتش مطلق باشد، تا هنگامی که از این مسؤولیت منصرف نشده، باید حج را اقامه کند و اگر برای یک سال حکمران شده باشد، تنها برای همان سال ولایت دارد.<ref>الاحکام السلطانیه، ص197.</ref>در گونه دوم از ولایت، امیرالحاج را همچون امام جماعت شمردهاند که پیروی از او در اعمال و مناسک لازم است، البته نه به معنای تکلیف لزومی؛ زیرا در امامت جماعت، میان نماز امام و ماموم پیوستگی وجود دارد، اما در حج چنین نیست. از اینرو، سبقت جستن بر امیرالحاج در اعمال و مناسک مکروه شمرده شده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص174.</ref> |
|
| |
| ==اهلبیت و امارت حج==
| |
|
| |
| [[امام علی(ع)]] به سال 39ق. در فرمانی [[قثم بن عباس]] را که از سوی ایشان حکمران مکه بود، به عنوان امیرالحاج انتخاب و وظایف او را اینگونه تعیین کرد: برگزاری صحیح مراسم حج (امّا بعد فاقم للنّاس الحجّ)، یادآوری و بزرگداشت اهمیّت ایامالله (و ذکّرهم بایّام الله)، برگزاری جلسات عمومی با مردم هنگام عصر (و اجلس لهم العصرین)، پاسخ دادن به سؤالهای شرعی (فافت المستفتی)، آموزش مناسک حج به ناآگاهان (و علّم الجاهل)، برگزاری جلسات بحث و گفتوگوی علمی (و ذاکر العالم)، تاکید بر ارتباط مستقیم و بیواسطه با حاجیان (و لا یکن لک الی النّاس سفیر... الّا وجهک)، پاسخ مثبت به تقاضای دیدار (و لا تحجبنّ ذا حاجة عن لقائک بها)، رسیدگی به مشکلات (ان ذیدت عن ابوابک فی اوّل وردها)، دقت در مصرف بیتالمال (و انظر الی ما اجتمع عندک من مال الله)، رسیدگی به وضع نیازمندان و گرسنگان (من ذوی العیال و المجاعه)، تامین مسکن حاجیان و بازداشتن مکیان از دریافت اجاره بها برای مسکن حاجیان به پشتوانه آیه [[قرآن]] (مر اهل مکّة ان لا یاخذوا من ساکن اجرا). <ref>نهج البلاغه، نامه 67؛ فقه القرآن، ج1، ص327.</ref>
| |
|
| |
| پس از امام علی(ع) دیگر اهل بیت همراه مردم در سفر حج حضور داشتند و اعمال و [[مناسک حج]] را به جا میآوردند. مخالفتی از آنان درباره امیران حج گزارش نشده است. شیوه امامان در این دوران پس از بیعت با خلفا بر پایه مصالح اسلام و [[مسلمانان]]، تقیه بوده و بر همین اساس، امیران حج از مشروعیت و اعتبار نزد [[امامان]] برخوردار بودهاند.<ref>میقات حج، ش30، ص82، «امارت حج و زعامت حجاج. </ref>بر پایه گزارشی، به سال 140ق. [[امام صادق(ع)]] که در موسم حج حضور داشت، هنگام عزیمت از عرفات به [[مشعر]]، مرکبش دچار مشکل شد و ایشان از مرکب فرود آمد. [[اسماعیل بن علی عباسی]] که امیرالحاج بود، قدری جلوتر حرکت میکرد. هنگامی که متوجه این رویداد شد، به احترام ایشان به انتظار ایستاد. امام صادق(ع) وی را به حرکت و توقف نکردن تا [[مزدلفه]] امر فرمود. اما وی همچنان به احترام امام ایستاد تا ایشان سوار بر مرکب شد و با هم حرکت کردند.<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص398-399.</ref>
| |
|
| |
|
| ==وظایف امیرالحاج در فقه شیعه== | | ==وظایف امیرالحاج در فقه شیعه== |
خط ۱۳۹: |
خط ۱۲۲: |
|
| |
|
| نظر به اهمیت امارت حج، تکنگاریهایی درباره آن نگاشته و از امیران حج در دورههای گوناگون یاد شده است. [[تاریخ طبری]]، امیران حج در سه سده اول ق. و [[مروج الذهب]] تا نیمه اول سده چهارم ق. را گزارش داده است. نیز کتاب [[امارة الحج فی عهد العباسی]] (حک: 132-656ق.) و برخی کتابهای دیگر به طور کامل امیران حج در برخی دورهها را آوردهاند. | | نظر به اهمیت امارت حج، تکنگاریهایی درباره آن نگاشته و از امیران حج در دورههای گوناگون یاد شده است. [[تاریخ طبری]]، امیران حج در سه سده اول ق. و [[مروج الذهب]] تا نیمه اول سده چهارم ق. را گزارش داده است. نیز کتاب [[امارة الحج فی عهد العباسی]] (حک: 132-656ق.) و برخی کتابهای دیگر به طور کامل امیران حج در برخی دورهها را آوردهاند. |
|
| |
| ==پیوند به بیرون==
| |
| [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/938148/امارت-حج-و-زعامت-حجاج?q= امارت حج و زعامت حجاج؛ ورعی، جواد، مجله میقات حج، زمستان 1378 - شماره 30 (28 صفحه - از 75 تا 102)]
| |
|
| |
| [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/877470/فقه-حج---ولایت-حج-و-امارت-حجاج?q= فقه حج : ولایت حج و امارت حجاج؛ ورعی، جواد، مجله میقات حج، بهار 1389 - شماره 71 (30 صفحه - از 15 تا 44)]
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |