←توصيفه مکه در اين سفرنامه
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مؤلف در 20 ذيقعده به سوي مكه حركت كرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده كه گروهي از اهل سنت از مدينه احرام بسته و گروهي نيز بدون احرام از شجره عبور كردهاند تا شايد در رابغ محرم شوند. وي علت را اينگونه بيان كرده كه شترداران هنگام محرم شدن حاجيان، كاروان را متوقف نميكنند و به راهشان ادامه ميدهند و بسياري از حاجيان نيز از هراس جا ماندن از كاروان، از احرام در مسجد شجره چشم ميپوشند. او آنگاه كه مسجد شجره را بدون سقف ديده، از وضع نامناسب اين ميقات مشتركِ شيعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص261ـ263) | مؤلف در 20 ذيقعده به سوي مكه حركت كرده و پس از محرم شدن در مسجد شجره، شگفتزده شده كه گروهي از اهل سنت از مدينه احرام بسته و گروهي نيز بدون احرام از شجره عبور كردهاند تا شايد در رابغ محرم شوند. وي علت را اينگونه بيان كرده كه شترداران هنگام محرم شدن حاجيان، كاروان را متوقف نميكنند و به راهشان ادامه ميدهند و بسياري از حاجيان نيز از هراس جا ماندن از كاروان، از احرام در مسجد شجره چشم ميپوشند. او آنگاه كه مسجد شجره را بدون سقف ديده، از وضع نامناسب اين ميقات مشتركِ شيعه و اهل سنت متأسف شده است. (ص261ـ263) | ||
نويسنده در سوم ذيحجه به مكه رسيده (ص274) و آگاهي يافته كه در تعيين آغاز ماه اختلاف وجود دارد. در پي اين اختلاف، اهل سنت روز هفتم را هشتم ذيحجه اعلام كرده، از مكه بيرون شدهاند و شيعيان نيز كه نميتوانستهاند تا روز ترويه صبر كنند، ناگزير همان روز پس از نماز مغرب و عشاء احرام بسته، به منا رفتهاند. (ص275ـ276) وي مراحل بعدي حج خود را بهگونه خلاصه گزارش كرده (ص277ـ278) و در پايان به وضع اسفناك منا و هواي سخت آلوده آن اشاره نموده است. به گفته او، با آن كه حكومت شريف عبدالله بن محمد | نويسنده در سوم ذيحجه به مكه رسيده (ص274) و آگاهي يافته كه در تعيين آغاز ماه اختلاف وجود دارد. در پي اين اختلاف، اهل سنت روز هفتم را هشتم ذيحجه اعلام كرده، از مكه بيرون شدهاند و شيعيان نيز كه نميتوانستهاند تا روز ترويه صبر كنند، ناگزير همان روز پس از نماز مغرب و عشاء احرام بسته، به منا رفتهاند.(ص275ـ276) وي مراحل بعدي حج خود را بهگونه خلاصه گزارش كرده (ص277ـ278) و در پايان به وضع اسفناك منا و هواي سخت آلوده آن اشاره نموده است. به گفته او، با آن كه حكومت شريف عبدالله بن محمد<ref>تاريخ مكه، ص628، 631.</ref> درباره نظافت منا تبليغ و تأكيد فراوان ميكرده، كثرت قرباني، ازدحام جمعيت و محدوديت مكان و بوي مشمئزكننده لاشههاي حيوانات ذبح شده وضعي تحمل ناپذير پديد آوردهاند، بهگونهاي كه وي و چند تن از حاجيان پس از بازگشت به مكه بيمار شدهاند. (ص279) | ||
بخش چهارم:نويسنده و همراهانش 25 ذيحجه مكه را به قصد جده ترك كرده و پس از دو روز وارد جده شده و براي سفر به عتبات آماده گشتهاند. (ص281) آنها از طريق دريا (ص288) به مسقط (ص299)، بندر بوشهر (ص313) و از آنجا به بصره (ص321)، كاظمين (ص325)، سامرا | بخش چهارم:نويسنده و همراهانش 25 ذيحجه مكه را به قصد جده ترك كرده و پس از دو روز وارد جده شده و براي سفر به عتبات آماده گشتهاند. (ص281) آنها از طريق دريا (ص288) به مسقط (ص299)، بندر بوشهر (ص313) و از آنجا به بصره (ص321)، كاظمين (ص325)، سامرا (ص 327 ـ 238) و سپس كربلا (ص335) و نجف (ص355) رفتهاند. نويسنده در هر يك از اين شهرها چندي اقامت كرده و بيشتر به ديدار با دانشوران و خريد كتاب پرداخته است. (ص291، 314، 356، 358 و...) وي سفرنامه را تا بازگشت از نجف به كربلا نگاشته و بر اين اساس، سفر حج او از هند تا مكه و مدينه، شش ماه و با احتساب سفر عتبات، حدود 14 ماه به طول انجاميده است. | ||
(ص 327 ـ 238) و سپس كربلا (ص335) و نجف (ص355) رفتهاند. نويسنده در هر يك از اين شهرها چندي اقامت كرده و بيشتر به ديدار با دانشوران و خريد كتاب پرداخته است. (ص291، 314، 356، 358 و...) وي سفرنامه را تا بازگشت از نجف به كربلا نگاشته و بر اين اساس، سفر حج او از هند تا مكه و مدينه، شش ماه و با احتساب سفر عتبات، حدود 14 ماه به طول انجاميده است. | |||
در طول سفر، او ارتباط خود را با خانواده و دوستان از طريق ارسال و دريافت نامههاي فراوان حفظ كرده (ص130 و...) و در يكي از همين نامهها دريافته كه سيد حسين، پسر دو سالهاش، همچون دو فرزند ديگرش درگذشته و از اين خبر سخت اندوهگين شده است. (ص329ـ330) وي همچنين متن برخي از نامهها، گاه فارسي و گاه عربي، را كه از شخصيتهاي مشهور به او يا برادرش ميرسيده، همراه پاسخ آنها آورده است. (ص109، 118، 357) محتواي اين نامهها بيشتر احوالپرسي، آرزوي سلامت براي نويسنده و به ويژه برادر دانشمند وي و پرسش از چگونگي سفر و محل اسكان ايشان است. نامهها و نيز پاسخ آنها با عباراتي مُطنطن، پر طمطراق و مسجّع نوشته شدهاند. | در طول سفر، او ارتباط خود را با خانواده و دوستان از طريق ارسال و دريافت نامههاي فراوان حفظ كرده (ص130 و...) و در يكي از همين نامهها دريافته كه سيد حسين، پسر دو سالهاش، همچون دو فرزند ديگرش درگذشته و از اين خبر سخت اندوهگين شده است. (ص329ـ330) وي همچنين متن برخي از نامهها، گاه فارسي و گاه عربي، را كه از شخصيتهاي مشهور به او يا برادرش ميرسيده، همراه پاسخ آنها آورده است. (ص109، 118، 357) محتواي اين نامهها بيشتر احوالپرسي، آرزوي سلامت براي نويسنده و به ويژه برادر دانشمند وي و پرسش از چگونگي سفر و محل اسكان ايشان است. نامهها و نيز پاسخ آنها با عباراتي مُطنطن، پر طمطراق و مسجّع نوشته شدهاند. | ||
اين سفرنامه تاكنون به صورت دستنويس باقي مانده و منتشر نشده است. گزارشي سودمند از آن در مجله ميقات حج | اين سفرنامه تاكنون به صورت دستنويس باقي مانده و منتشر نشده است. گزارشي سودمند از آن در مجله ميقات حج<ref>ميقات حج، ش14، ص154-172</ref>، «سيري در سفرنامه حج مرحوم صاحب عبقات الانوار». انتشار يافته كه ترجمه صفحاتي از كتاب را نيز در بر دارد. | ||
انتشار يافته كه ترجمه صفحاتي از كتاب را نيز در بر دارد. |