بدون خلاصۀ ویرایش
S.dorchehi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
S.dorchehi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
همسر امهانی، [[هبیرة بن ابیوهب مخزومی]]، بنا بر گفته مورخان از آزاردهندگان [[پیامبر(ص)]] دانسته شده است.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص242.</ref> امهانی دارای چهار فرزند به نامهای هانی، عمر، یوسف و جعده بوده است.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1964.</ref> | همسر امهانی، [[هبیرة بن ابیوهب مخزومی]]، بنا بر گفته مورخان از آزاردهندگان [[پیامبر(ص)]] دانسته شده است.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص242.</ref> امهانی دارای چهار فرزند به نامهای هانی، عمر، یوسف و جعده بوده است.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1964.</ref> | ||
از میان چهار فرزند امهانی، جعده جایگاهی مهمتر دارد. وی از شرکت کنندگان در [[نبرد صفین]] بود<ref>وقعة صفین، ص465.</ref>و از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) به حکومت خراسان منصوب شد.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص242؛الاخبار الطوال، ص173.</ref>خاندان جعده از خاندانهای شیعی در [[کوفه]] و از دعوت کنندگان امام حسین(ع) به کوفه دانسته شدهاند.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص366.</ref> | |||
==خواستگاری پیامبر== | ==خواستگاری پیامبر== | ||
شماری از منابع از وجود دلبستگی متقابل میان او و پیامبر(ص) در دوران پیش از [[بعثت]] و حتی خواستگاری پیامبر(ص) از او سخن به میان آوردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص242؛المحبر، ص396.</ref>به سبب مناسبات خانوادگی ابوطالب با [[بنیمخزوم]]، ابوطالب ناچار به پذیرش خواستگاری هبیرة بن ابی وهب مخزومی از امهانی شد.<ref>المحبر، ص97-98؛الطبقات، ج8، ص120.</ref>در پی فتح مکه نیز پیامبر(ص) بار دیگر از او خواستگاری کرد که وی از پذیرش خواسته پیامبر(ص) به دو دلیل عذر آورد: یکم: آیه 50 سوره [[سوره احزاب|احزاب]] | شماری از منابع از وجود دلبستگی متقابل میان او و پیامبر(ص) در دوران پیش از [[بعثت]] و حتی خواستگاری پیامبر(ص) از او سخن به میان آوردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص242؛المحبر، ص396.</ref>به سبب مناسبات خانوادگی ابوطالب با [[بنیمخزوم]]، ابوطالب ناچار به پذیرش خواستگاری هبیرة بن ابی وهب مخزومی از امهانی شد.<ref>المحبر، ص97-98؛الطبقات، ج8، ص120.</ref>در پی فتح مکه نیز پیامبر(ص) بار دیگر از او خواستگاری کرد که وی از پذیرش خواسته پیامبر(ص) به دو دلیل عذر آورد: یکم: آیه 50 سوره [[سوره احزاب|احزاب]]، خود را در زمره مصداقهای یاد شده در این آیه نمیدید.<ref>الطبقات، ج8، ص121؛تاریخ طبری، ج16، ص619.</ref> دوم: به سبب ضرورت نگهداری از فرزندان خردسالش، احتمال میداد که نتواند وظیفه همراهی و همسری پیامبر(ص) را به خوبی ادا کند.<ref>الطبقات، ج8، ص120؛وسائل الشیعه، ج20، ص37.</ref> البته پیامبر(ص) این دغدغه او را خصلت ممتاز زنان قریش دانسته، او را به این ویژگی ستود.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص97؛الکافی، ج5، ص326.</ref> با وجود این گزارشها، برخی وی را در شمار [[همسران پیامبر(ص)]] دانستهاند.<ref>نهایة الارب، ج18، ص8.</ref> | ||
==اسلام آوردن== | ==اسلام آوردن== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۲: | ||
پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]] امهانی نقشی ویژه کنار [[اهل بیت(ع)]] و برادرش امام علی(ع) در دوران حکومتش ایفا کرد. او از مهمترین راویان سخنان [[حضرت فاطمه(س)]] با [[ابوبکر]] در موضوع [[فدک]]<ref>الطبقات، ج2، ص240؛فتوح البلدان، ج1، ص36.</ref>و [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند الرضا7، ص209؛خلاصة عبقات الانوار، ج1، ص31.</ref>بهشمار میرود. همچنین نامه امام علی(ع) به امهانی در موضوع [[جنگ جمل|نبرد جمل]]، <ref>الجمل، ص212.</ref> موضعگیری وی در برابر [[ناکثین]]<ref>الایضاح، ص82.</ref>و گزارش او از عهدشکنی و توطئه [[طلحه]] و [[زبیر]] (م. 36ق.) <ref>الجمل، ص233؛شرح الاخبار، ج1، ص396.</ref>از نکات برجسته زندگانی سیاسی و اجتماعی امهانی در مدینه هستند. | پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]] امهانی نقشی ویژه کنار [[اهل بیت(ع)]] و برادرش امام علی(ع) در دوران حکومتش ایفا کرد. او از مهمترین راویان سخنان [[حضرت فاطمه(س)]] با [[ابوبکر]] در موضوع [[فدک]]<ref>الطبقات، ج2، ص240؛فتوح البلدان، ج1، ص36.</ref>و [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند الرضا7، ص209؛خلاصة عبقات الانوار، ج1، ص31.</ref>بهشمار میرود. همچنین نامه امام علی(ع) به امهانی در موضوع [[جنگ جمل|نبرد جمل]]، <ref>الجمل، ص212.</ref> موضعگیری وی در برابر [[ناکثین]]<ref>الایضاح، ص82.</ref>و گزارش او از عهدشکنی و توطئه [[طلحه]] و [[زبیر]] (م. 36ق.) <ref>الجمل، ص233؛شرح الاخبار، ج1، ص396.</ref>از نکات برجسته زندگانی سیاسی و اجتماعی امهانی در مدینه هستند. | ||
امهانی نه تنها نزد رسول خدا(ص) و دیگر مسلمانان محترم بود، بلکه اهل بیت(ع) نیز به انتسابشان به او مباهات میکردند. در روایتی که از پیامبر نقل شده امهانی را بهترین مردم<ref>شرح الاخبار، ج1، ص120؛کفایة الاثر، ص98.</ref> و اهل بهشت<ref>شرف النبی، ص264؛المناقب، ص289.</ref> دانسته است. | |||
==عرصه فکری و علمی== | ==عرصه فکری و علمی== | ||
در عرصه فکری و علمی، امهانی با گزارش 48 حدیث<ref>اسد الغابه، ج5، ص624.</ref>درحوزههای گوناگون فقهی، اعتقادی و بهویژه تاریخی که در منابعی چون مسانید و [[صحاح سته]] نیز آمدهاند، <ref>مسند احمد، ج6، ص341؛صحیح البخاری، ج1، ص74؛صحیح مسلم، ج1، ص182.</ref> نقشی ویژه داشته است. گزارشی از بردگان آزاد شده او در منابع حدیثی، بیانگر بعدی دیگر از اثرگذاری او در تاریخ فکری و سیاسی آغاز اسلام است. از جمله این افراد، [[ابوصالح باذان]]/ باذام<ref>صحیح البخاری، ج1، ص273؛المعارف، ص479.</ref>صاحب کتاب تفسیری شنیده شده از ابن عباس، <ref>الطبقات، ج6، ص299-300؛تفسیر صنعانی، ج3، ص246.</ref> [[محمد بن عمران]]، <ref>رجال طوسی، ص291.</ref> [[ذکوان]]، <ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج3، ص378.</ref> [[ابی مره یزید]]، <ref>صحیح مسلم، نووی، ج4، ص28.</ref> [[ابوالجنیز ثویر بن ابیفاخته]] از [[تابعین]] و صحابه امامان [[امام سجاد|سجاد]] و [[امام باقر|باقر]] و [[امام صادق|صادق(ع)]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج4، ص321-322.</ref>و [[ام راشد]]<ref>المحاسن، ج2، ص546-547؛رجال طوسی، ص111، 174.</ref>هستند. | در عرصه فکری و علمی، امهانی با گزارش 48 حدیث<ref>اسد الغابه، ج5، ص624.</ref>درحوزههای گوناگون فقهی، اعتقادی و بهویژه تاریخی که در منابعی چون مسانید و [[صحاح سته]] نیز آمدهاند، <ref>مسند احمد، ج6، ص341؛صحیح البخاری، ج1، ص74؛صحیح مسلم، ج1، ص182.</ref> نقشی ویژه داشته است. گزارشی از بردگان آزاد شده او در منابع حدیثی، بیانگر بعدی دیگر از اثرگذاری او در تاریخ فکری و سیاسی آغاز اسلام است. از جمله این افراد، [[ابوصالح باذان]]/ باذام<ref>صحیح البخاری، ج1، ص273؛المعارف، ص479.</ref>صاحب کتاب تفسیری شنیده شده از ابن عباس، <ref>الطبقات، ج6، ص299-300؛تفسیر صنعانی، ج3، ص246.</ref> [[محمد بن عمران]]، <ref>رجال طوسی، ص291.</ref> [[ذکوان]]، <ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج3، ص378.</ref> [[ابی مره یزید]]، <ref>صحیح مسلم، نووی، ج4، ص28.</ref> [[ابوالجنیز ثویر بن ابیفاخته]] از [[تابعین]] و صحابه امامان [[امام سجاد|سجاد]] و [[امام باقر|باقر]] و [[امام صادق|صادق(ع)]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج4، ص321-322.</ref>و [[ام راشد]]<ref>المحاسن، ج2، ص546-547؛رجال طوسی، ص111، 174.</ref>هستند. | ||
==وفات== | ==وفات== |