غزوه احزاب: تفاوت میان نسخهها
←جنگ احزاب در قرآن
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:غزوه احزاب.jpg|360px|بندانگشتی|نقشه غزوه احزاب]]'''غَزوه احزاب'''، یا '''خَندق'''، از مهمترین [[غزوه|غزوههای]] [[پیامبر اسلام(ص)]] در برابر مشرکان بود که سال پنجم قمری روی داد. اهمیت غزوه احزاب بدین سبب بود که دشمنان مسلمانان همه توان خود را برای نابودی آنان جمع کرده بودند و پس از آن دیگر نتوانستند به مسلمانان حمله کنند. طولانیشدن محاصره، سردشدن هوا و کمبود غذا برای سپاهیان و چارپایان سبب شد مشرکان دست از محاصره بردارند. این جنگ ابهت [[قریش]] را در هم شکست. پس از آن قریش هرگز توان حمله به مدینه را به دست نیاورد و در سال بعد مجبور شد با بستن [[صلح حدیبیه|پیمان حدیبیه]] با مسلمانان، آنان را به رسمیت بشناسد. | [[پرونده:غزوه احزاب.jpg|360px|بندانگشتی|نقشه غزوه احزاب]]'''غَزوه احزاب'''، یا '''خَندق'''، از مهمترین [[غزوه|غزوههای]] [[پیامبر اسلام(ص)]] در برابر مشرکان بود که سال پنجم قمری روی داد. اهمیت غزوه احزاب بدین سبب بود که دشمنان مسلمانان همه توان خود را برای نابودی آنان جمع کرده بودند و پس از آن دیگر نتوانستند به مسلمانان حمله کنند. طولانیشدن محاصره، سردشدن هوا و کمبود غذا برای سپاهیان و چارپایان سبب شد مشرکان دست از محاصره بردارند. این جنگ ابهت [[قریش]] را در هم شکست. پس از آن قریش هرگز توان حمله به مدینه را به دست نیاورد و در سال بعد مجبور شد با بستن [[صلح حدیبیه|پیمان حدیبیه]] با مسلمانان، آنان را به رسمیت بشناسد. | ||
به جهت اهمیت این نبرد، در [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] از آن سخن به میان آمده و سورهای به نام [[سوره احزاب]] نامگذاری شده است. | به جهت اهمیت این نبرد، در [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] از آن سخن به میان آمده و سورهای به نام [[سوره احزاب]] نامگذاری شده است. این جنگ را به جهت شرکت گروههای متعدد در آن برضد مسلمانان، احزاب مینامند. همچنین از آن رو که در آن مسلمانان خندق حفر کردند، به آن خندق گفته میشود. | ||
احزاب پانزده یا بیست روز مدینه را محاصره کردند؛ اما نتوانستند از خندق عبور کنند. تنها پنج تن ازجمله [[عمرو بن عبدود|عَمرو بن عَبدَود]] از باریکهای در طول خندق گذشتند. از میان مسلمانان تنها [[امام علی(ع)]] حاضر شد با او مبارزه کند. علی در نبردی تنبهتن عمرو عبدود را از پا درآورد. با کشتهشدن وی همراهان او فرار کردند. پیامبر این کار امام علی(ع) در نبرد خندق | احزاب پانزده یا بیست روز مدینه را محاصره کردند؛ اما نتوانستند از خندق عبور کنند. تنها پنج تن ازجمله [[عمرو بن عبدود|عَمرو بن عَبدَود]] از باریکهای در طول خندق گذشتند. از میان مسلمانان تنها [[امام علی(ع)]] حاضر شد با او مبارزه کند. علی در نبردی تنبهتن عمرو عبدود را از پا درآورد. با کشتهشدن وی همراهان او فرار کردند. پیامبر این کار امام علی(ع) در نبرد خندق را برتر از اعمال همه امت خود تا روز [[قیامت]] دانست. | ||
== اهمیت و علت == | == اهمیت و علت == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== موقعیت خندق === | === موقعیت خندق === | ||
امروزه مسیر این خندق نزدیک [[مسجد المستراح]] در خیابان سیدالشهداء تا کوه سلع در برابر [[مساجد سبعه]] در شارع السیح دانسته شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> حفر خندق در شش روز به پایان رسید.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶، ۴۵۴؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱.</ref> [[واقدی]] عمق آن را بهاندازه قامت یک انسان دانسته است.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶.</ref> پس از حفر خندق، گذرگاههایی برای آن نهادند و بر هر یک نگهبانانی گماشتند و فرماندهی آنان را به [[زبیر بن عوام]] سپردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> مسلمانان در هشتم [[ذیقعده]] | امروزه مسیر این خندق نزدیک [[مسجد المستراح]] در خیابان سیدالشهداء تا کوه سلع در برابر [[مساجد سبعه]] در شارع السیح دانسته شده است.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> حفر خندق در شش روز به پایان رسید.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶، ۴۵۴؛ الطبقات، ج۲، ص۵۱.</ref> [[واقدی]] عمق آن را بهاندازه قامت یک انسان دانسته است.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۶.</ref> پس از حفر خندق، گذرگاههایی برای آن نهادند و بر هر یک نگهبانانی گماشتند و فرماندهی آنان را به [[زبیر بن عوام]] سپردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> مسلمانان در هشتم [[ذیقعده]] کنار خندق مستقر شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref> [[پیامبر(ص)]] پرچم [[مهاجران]] را به دست [[زید بن حارثه]] و پرچم [[انصار]] را به دست [[سعد بن عباده]] داد و [[عبدالله بن ام مکتوم]] را به جای خویش در [[مدینه]] گماشت.<ref>المنتظم، ج۲، ص۲۲۹.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) خیمهگاه خویش را بر فراز [[کوه ذباب|کوه ذُباب]] در شرق [[کوه سلع|کوه سَلع]] برپا کرد و آنجا [[نماز]] میگزارد و بر کارها نظارت میکرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۶۲.</ref> از این رو، این کوه نزد [[حاجی|حاجیان]] از احترام برخوردار شد و قرنها پیش مسجدی به نام ذُباب بر آن بنا نهادند<ref>مدینهشناسی، ص۱۵۹.</ref> که بعدها [[مسجد الرایه]] خوانده شد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref> | حضرت محمد(ص) خیمهگاه خویش را بر فراز [[کوه ذباب|کوه ذُباب]] در شرق [[کوه سلع|کوه سَلع]] برپا کرد و آنجا [[نماز]] میگزارد و بر کارها نظارت میکرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۶۲.</ref> از این رو، این کوه نزد [[حاجی|حاجیان]] از احترام برخوردار شد و قرنها پیش مسجدی به نام ذُباب بر آن بنا نهادند<ref>مدینهشناسی، ص۱۵۹.</ref> که بعدها [[مسجد الرایه]] خوانده شد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
شماری از آیات قرآن، از جمله آیات ۹ تا ۲۷ سوره احزاب، آیه ۲۱۴ سوره بقره، آیه 187 سوره بقره آیات ۲۶ و ۲۷ سوره آل عمران و آیات ۶۲ تا ۶۴ سوره نور درباره این رویداد نازل شده است.<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۹۸-۱۹۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۶، ۷۲۶.</ref> برخی از آیاتی که در مورد جنگ احزاب آمده چنین است: | شماری از آیات قرآن، از جمله آیات ۹ تا ۲۷ سوره احزاب، آیه ۲۱۴ سوره بقره، آیه 187 سوره بقره آیات ۲۶ و ۲۷ سوره آل عمران و آیات ۶۲ تا ۶۴ سوره نور درباره این رویداد نازل شده است.<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۹۸-۱۹۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۶، ۷۲۶.</ref> برخی از آیاتی که در مورد جنگ احزاب آمده چنین است: | ||
* آیات 63 و 64 سوره نور: دستهای از [[منافق|منافقان]]، با وجود دستور پیامبر(ص)، با سستی و کندی کار میکردند و گاه بدون اجازه ایشان، پنهانی نزد خانواده خویش میرفتند. مفسران نزول این آیات را در شأن اینان دانستهاند: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ ءامَنوا بِاللهِ ورَسولِهِ واِذا کانوا مَعَهُ عَلی اَمر جامِع لَمیذهَبوا...... قَد یعلَمُ اللهُ الَّذینَ یتَسَلَّلونَ مِنکم لِواذًا...}} خداوند در این آیات، مؤمنان تلاشگر در حفر خندق را همان کسانی دانسته که به خدا و پیامبرش [[ایمان]] دارند و منافقان را از بلا و عذاب دردناک بیم داده است. | * آیات 63 و 64 سوره نور: دستهای از [[منافق|منافقان]]، با وجود دستور پیامبر(ص)، با سستی و کندی کار میکردند و گاه بدون اجازه ایشان، پنهانی نزد خانواده خویش میرفتند. مفسران نزول این آیات را در شأن اینان دانستهاند: {{قلم رنگ|سبز|اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ ءامَنوا بِاللهِ ورَسولِهِ واِذا کانوا مَعَهُ عَلی اَمر جامِع لَمیذهَبوا...... قَد یعلَمُ اللهُ الَّذینَ یتَسَلَّلونَ مِنکم لِواذًا...}} خداوند در این آیات، مؤمنان تلاشگر در حفر خندق را همان کسانی دانسته که به خدا و پیامبرش [[ایمان]] دارند و منافقان را از بلا و عذاب دردناک بیم داده است. | ||
* آیات ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]]: [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اخطب]]، از بزرگان [[بنینضیر]] که پیش از این وعده همراهی [[بنیقریظه]] را به [[قریش]] داده | * آیات ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]]: [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اخطب]]، از بزرگان [[بنینضیر]] که پیش از این وعده همراهی [[بنیقریظه]] را به [[قریش]] داده بود،<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۴.</ref> به درخواست [[ابوسفیان]]، نزد بنیقریظه رفت و از آنان خواست تا با نقض پیمان خود با [[پیامبر(ص)]] به آنان بپیوندند. بنیقریظه نخست وی را به قلعه خود راه ندادند؛<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۰-۵۷۱.</ref> اما سرانجام همراهی خود را با او اعلام کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۴۰۱-۴۰۲.</ref> و حُیَی پیماننامه آنان با مسلمانان را پاره کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۵۶.</ref>خداوند در این آیات از آنان یاد کرده است: {{قلم رنگ|سبز|وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِن أَهلِ الکتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ}} (و كسانى از [[اهل كتاب]] را كه [مشركان] را یاری كرده بودند، از دژهايشان به زير آورد). | ||
* آیه ۹ [[سوره احزاب]]: گفتهاند در پی استجابت دعای پیامبر، همان شب سرما و بادی سخت پدیدار شد؛ بهگونهای که آتشها را خاموش نمود و ریسمان خیمهها را از هم گسست.<ref>قصص الانبیاء، ص۳۴۲.</ref> وحشت و سستی جان مشرکان را فراگرفت و آنان را به عقبنشینی واداشت. روایتهای تفسیری، را درباره همین امداد الهی دانستهاند. در این آیه، خداوند مؤمنان را به یادآوری کمکهای خود سفارش کرده است: {{قلم رنگ|سبز|یاَیها الَّذینَ ءامَنوا اذکروا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکم اِذ جاءَتکم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَیهِم ریحا وجُنودًا لَم تَرَوها وکانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصیراً}} (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند، پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم، و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست). | * آیه ۹ [[سوره احزاب]]: گفتهاند در پی استجابت دعای پیامبر، همان شب سرما و بادی سخت پدیدار شد؛ بهگونهای که آتشها را خاموش نمود و ریسمان خیمهها را از هم گسست.<ref>قصص الانبیاء، ص۳۴۲.</ref> وحشت و سستی جان مشرکان را فراگرفت و آنان را به عقبنشینی واداشت. روایتهای تفسیری، را درباره همین امداد الهی دانستهاند. در این آیه، خداوند مؤمنان را به یادآوری کمکهای خود سفارش کرده است: {{قلم رنگ|سبز|یاَیها الَّذینَ ءامَنوا اذکروا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکم اِذ جاءَتکم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَیهِم ریحا وجُنودًا لَم تَرَوها وکانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصیراً}} (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند، پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم، و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست). | ||