←نامگذاری و جایگاه حجةالوداع: بازنویسی مدخل
جز (حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←نامگذاری و جایگاه حجةالوداع: بازنویسی مدخل) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== جایگاه === | === جایگاه === | ||
بسیاری از آداب و [[مناسک حج]] امروز مسلمانان بر اساس رفتار پیامبر در حجةالوداع در [[فقه]] تدوین شده است. این حج بهقدری اهمیت دارد که سال دهم هجری را به نام «حجةالوداع» خواندهاند.<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> همچنین حجةالوداع در دانشهایی مانند حدیث، سیره، تاریخ و فقه بابی مجزا به خود اختصاص داده و درباره آن تحقیق و بررسی میشود.<ref>حجة الوداع، دانشنامه بزرگ اسلامی؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص۸؛ رک:صحیح بخاری، ج5، ص175؛ دلائل النبوه، ج5، ص432؛ بحار الأنوار، ج21، ص 378.</ref> | بسیاری از آداب و [[مناسک حج]] امروز مسلمانان بر اساس رفتار پیامبر در حجةالوداع است، این مناسک در [[فقه]] تدوین شده است. این حج بهقدری اهمیت دارد که سال دهم هجری را به نام «حجةالوداع» خواندهاند.<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> همچنین حجةالوداع در دانشهایی مانند حدیث، سیره، تاریخ و فقه بابی مجزا به خود اختصاص داده و درباره آن تحقیق و بررسی میشود.<ref>حجة الوداع، دانشنامه بزرگ اسلامی؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص۸؛ رک:صحیح بخاری، ج5، ص175؛ دلائل النبوه، ج5، ص432؛ بحار الأنوار، ج21، ص 378.</ref> | ||
==حجی پس از ده سال== | ==حجی پس از ده سال== | ||
حضرت محمد(ص) | حضرت محمد(ص) پس از ورود به مدینه ده سال حج نرفت. وی در این سالها در روز [[عید قربان]]، [[قربانی]] میکرد.<ref name=":1">المغازی، ج3، ص 1088؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131.</ref> برخی علت این تأخیر دهساله را وجود سنت نسیء در [[جاهلیت]] دانستهاند. بر اساس این سنت، آنان برای اینکه بتوانند در ماههای حرام بجنگند، ماهها را جابهجا میکردند؛ بنابراین موسم حج جابهجا میشد و آنان در ماهی غیر از ماه واقعی حج، حج میگذاردند. حضرت محمد(ص) ده سال منتظر ماند تا ماهها مطابق ترتیب واقعی شود.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | ||
برخی علت اهمیت این حج را تبیین احکام حج و ولایت در آن دانستهاند. بر اساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] تا [[سال دهم هجری]] همه احکام و آموزشهای دین بهجز احکام حج و [[ولایت]] به جامعه داده شده بود. در این سال، [[حضرت محمد(ص)]] اعلام کرد هرکسی توانایی پیمودن راه را دارد، برای فراگرفتن حج و تعالیم دین در حج آن سال شرکت کند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 601؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ ذی | حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ [[ذی القعده]] از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | ||
== | == حرکت به سمت مکه == | ||
بر پایه برخی روایات، بیش از هفتاد هزار نفر از اهالی [[مدینه]] و عربهای بادیهنشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> بهگونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> گفتهاند هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]]، سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | بر پایه برخی روایات، بیش از هفتاد هزار نفر از اهالی [[مدینه]] و عربهای بادیهنشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> بهگونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> گفتهاند هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]]، سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=== احرام و تلبیه === | === احرام و تلبیه === | ||
حضرت محمد(ص) ظهر به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را بزنند، برای [[احرام]] غسل کنند و لباسهای دوخته را از تن به در کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> سپس او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود، پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع، ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref> | حضرت محمد(ص) ظهر به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را بزنند، برای [[احرام]] غسل کنند و لباسهای دوخته را از تن به در کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> سپس او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود، پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع، [[ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی]] بود.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری{{یادداشت|پنبه [[یمن|یمنی]] سرخفام.}} احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان [[بیداء]] با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> | حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری{{یادداشت|پنبه [[یمن|یمنی]] سرخفام.}} احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان [[بیداء]] با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
=== ورود به مکه === | ==ورود به مکه و انجام مناسک== | ||
===ورود به مکه=== | |||
حضرت محمد(ص)، پس از هشت روز، در سوم [[ذی حجه|ذی الحجه]] به نزدیکی [[مکه]] رسید. او پیش از گردنههای ورودی مکه توقف کرد و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان پس از انجام غسل و به هنگام بالا آمدن آفتاب، در چهارم [[ذی حجه]]، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی [[مسجدالحرام]] پیش رفت تا به [[باب بنیشیبه|باب بنی شیبه]] رسید.<ref name=":4" /> | حضرت محمد(ص)، پس از هشت روز، در سوم [[ذی حجه|ذی الحجه]] به نزدیکی [[مکه]] رسید. او پیش از گردنههای ورودی مکه توقف کرد و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان پس از انجام غسل و به هنگام بالا آمدن آفتاب، در چهارم [[ذی حجه]]، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی [[مسجدالحرام]] پیش رفت تا به [[باب بنیشیبه|باب بنی شیبه]] رسید.<ref name=":4" /> | ||
===طواف و استلام=== | ===طواف و استلام=== | ||
حضرت محمد(ص) پس از ورود به مسجدالحرام، با دیدن [[کعبه]] [[تکبیر]] گفت. او پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، کعبه را سواره در هفت دور [[طواف]] کرد. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیتِ بسیاری بود که برای آموختن حج به او نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> محمد(ص) سواره با چوبدستی خود [[حجر الاسود]] را لمس میکرد و چوبدستی را میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> | حضرت محمد(ص) پس از ورود به مسجدالحرام، با دیدن [[کعبه]] [[تکبیر]] گفت. او پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، کعبه را سواره در هفت دور [[طواف]] کرد. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیتِ بسیاری بود که برای آموختن حج به او نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> محمد(ص) سواره با چوبدستی خود [[حجر الاسود]] را لمس میکرد و چوبدستی را میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> |