ام جمیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ آوریل ۲۰۱۸
خط ۳۸: خط ۳۸:
درباره شان نزول آیه بعد: در گردنش طنابی از لیف خرما است: {{قلم رنگ|سبز|فِی جِیدِهَا حَبلٌ مِن مَسَدٍ}} (سوره مسد، آیه5) آورده‌اند که دشمنی را به آن‌جا رساند که از هیچ گونه بذل مال دریغ نداشت و گردن‌بند گرانبهای خود را فروخت تا هزینه این دشمنی کند. <ref>مجمع البیان، ج10، ص477؛ بحار الانوار، ج18، ص176.</ref> همچنین برخی گردن‌بندی از لیف خرما را کنایه از زنجیر <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج10، ص3473؛ بحارالانوار، ج8، ص279.</ref> و عذابی می‌دانند که گردن‌گیر وی خواهد شد. <ref>مجمع البیان، ج10، ص477.</ref>
درباره شان نزول آیه بعد: در گردنش طنابی از لیف خرما است: {{قلم رنگ|سبز|فِی جِیدِهَا حَبلٌ مِن مَسَدٍ}} (سوره مسد، آیه5) آورده‌اند که دشمنی را به آن‌جا رساند که از هیچ گونه بذل مال دریغ نداشت و گردن‌بند گرانبهای خود را فروخت تا هزینه این دشمنی کند. <ref>مجمع البیان، ج10، ص477؛ بحار الانوار، ج18، ص176.</ref> همچنین برخی گردن‌بندی از لیف خرما را کنایه از زنجیر <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج10، ص3473؛ بحارالانوار، ج8، ص279.</ref> و عذابی می‌دانند که گردن‌گیر وی خواهد شد. <ref>مجمع البیان، ج10، ص477.</ref>


===سوره مسد==
===سوره مسد===
نزول این آیات، دشمنی او را دو چندان کرد. در حالی‌که در یک دست سنگ و در دست دیگر احشای گوسفند داشت، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص532؛ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251.</ref> با خواندن سروده‌هایی به قصد جسارت وارد [[مسجدالحرام]] شد؛ سروده‌هایی هم‌چون: «مُذمَّماً ابینا و دینَه قَلینا و امره عَصینا» <ref>مسند الحمیدی، ج1، ص154؛ مجمع البیان، ج10، ص477.</ref> (پیامبر(ص) نکوهش شده‌ای است که از پذیرفتن سخنانش سر باززدیم و دینش را دشمن شمردیم و از فرمانش سر پیچیدیم). با این‌که پیامبر(ص) در [[حجر اسماعیل]] حضور داشت، وی نتوانست ایشان را ببیند و در سخنانی که با یکی از همنشینان پیامبر(ص) داشت، به تهدید و پرخاش پرداخت. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص238؛ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251.</ref> آورده‌اند که علت این ندیدن، اموری از این دست بوده است: حایل شدن [[جبرئیل(ع)]] میان او و رسول خدا(ص)، <ref>الدر المنثور، ج4، ص186.</ref> پدید آمدن حجابی زرد رنگ، <ref>بحار الانوار، ج18، ص59.</ref> تصرف در بینایی‌ ام ‌جمیل <ref>انساب الاشراف، ج1، ص139.</ref>یا تلاوت آیه {{قلم رنگ|سبز|وَاِذَا قَرَاْتَ القُرآنَ جَعَلنَا بَینَکَ وَبَینَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَستُورًا}} ([[سوره اسراء]]، آیه45) از جانب پیامبر(ص). <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج10، ص3472؛ مجمع البیان، ج10، ص477.</ref>برخی این رخداد را در خانه‌ای نزدیک کوه صفا <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص532.</ref>دانسته‌اند. این رویداد مورد توجه دلایل‌نگاران نیز قرار دارد. <ref>دلائل النبوه، ج2، ص195.</ref>نه تنها‌ ام جمیل، بلکه [[مشرکان]] قریش، پیامبر(ص) را مُذَمَّم خطاب می‌کردند. رسول خدا(ص) در این زمینه فرمود: [[خداوند]] نام مرا از ذهن آن‌ها پاک کرده است. از این‌رو، آن‌ها مرا چنین می‌نامند؛ در حالی که نام من محمّد است. <ref>بحار الانوار، ج18، ص59.</ref>
نزول این آیات، دشمنی او را دو چندان کرد. در حالی‌که در یک دست سنگ و در دست دیگر احشای گوسفند داشت، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص532؛ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251.</ref> با خواندن سروده‌هایی به قصد جسارت وارد [[مسجدالحرام]] شد؛ سروده‌هایی هم‌چون: «مُذمَّماً ابینا و دینَه قَلینا و امره عَصینا» <ref>مسند الحمیدی، ج1، ص154؛ مجمع البیان، ج10، ص477.</ref> (پیامبر(ص) نکوهش شده‌ای است که از پذیرفتن سخنانش سر باززدیم و دینش را دشمن شمردیم و از فرمانش سر پیچیدیم). با این‌که پیامبر(ص) در [[حجر اسماعیل]] حضور داشت، وی نتوانست ایشان را ببیند و در سخنانی که با یکی از همنشینان پیامبر(ص) داشت، به تهدید و پرخاش پرداخت. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص238؛ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251.</ref> آورده‌اند که علت این ندیدن، اموری از این دست بوده است: حایل شدن [[جبرئیل(ع)]] میان او و رسول خدا(ص)، <ref>الدر المنثور، ج4، ص186.</ref> پدید آمدن حجابی زرد رنگ، <ref>بحار الانوار، ج18، ص59.</ref> تصرف در بینایی‌ ام ‌جمیل <ref>انساب الاشراف، ج1، ص139.</ref>یا تلاوت آیه {{قلم رنگ|سبز|وَاِذَا قَرَاْتَ القُرآنَ جَعَلنَا بَینَکَ وَبَینَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَستُورًا}} ([[سوره اسراء]]، آیه45) از جانب پیامبر(ص). <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج10، ص3472؛ مجمع البیان، ج10، ص477.</ref>برخی این رخداد را در خانه‌ای نزدیک کوه صفا <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص532.</ref>دانسته‌اند. این رویداد مورد توجه دلایل‌نگاران نیز قرار دارد. <ref>دلائل النبوه، ج2، ص195.</ref>نه تنها‌ ام جمیل، بلکه [[مشرکان]] قریش، پیامبر(ص) را مُذَمَّم خطاب می‌کردند. رسول خدا(ص) در این زمینه فرمود: [[خداوند]] نام مرا از ذهن آن‌ها پاک کرده است. از این‌رو، آن‌ها مرا چنین می‌نامند؛ در حالی که نام من محمّد است. <ref>بحار الانوار، ج18، ص59.</ref>