امارت حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۳۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=خرداد|روز=۲۰|سال=۱۳۹۷|کاربر=kamran }}
{{در دست ویرایش|ماه=خرداد|روز=۲۰|سال=۱۳۹۷|کاربر=kamran }}
'''امارت حج'''بر سرپرستی و زعامت حجاج [[بیت‌الله الحرام]] اطلاق می‌شود. درباره منصب امارت حج قبل از [[اسلام]] آگاهیی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال دهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. در زمان [[حضرت علی(ع)]]، چون حضرت درگیر جنگ‌های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپردند.
'''امارت حج'''بر سرپرستی و زعامت حجاج [[بیت‌الله الحرام]] اطلاق می‌شود. درباره منصب امارت حج قبل از [[اسلام]] آگاهیی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. در زمان [[حضرت علی(ع)]]، چون حضرت درگیر جنگ‌های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپردند.
 
در دوران [[بنی‌امیه]] و [[بنی عباس]]، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می‌شد که به خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می‌سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.  
در دوران [[بنی‌امیه]] و [[بنی عباس]]، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می‌شد که به خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می‌سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.  
در عصر حاضر، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای سامان‌دهی امور حاجیان منصوب می‌کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت و ایشان وظایفی را برای نمایندگان خود در حج قرار داد.


را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود، وا‌گذار می‌کردند و تنها در بعضی از سال‌ها، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند. بعدها در عصر عثمانی دوران عثمانی‌ها، به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت می‌گماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروان‌های حج حضور می‌یافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. با نفوذ سعودی‌ها و [[وهابیان]] بر مکه مکرمه، عبدالعزیز و بعد از او، فرزندانش به ترتیب بر [[عربستان]] سعودی حکومت کردند و امارت حج را بر عهده گرفتند.
امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای مناسک حج بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دروه‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند. گاهی بین دو وظیفه هدایت معنوی و حفاظت از امنیت حجاج تفکیک شده و از دو نوع امارت حج سخن به میان آمده است.  
 
با سقوط امپراتوری عثمانی و شکل‌گیری کشورهای گوناگون و مقرراتی که در سرزمین [[حجاز]] وضع شد، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای سامان‌دهی امور حاجیان منصوب می‌کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با توجه به نگرش همه جانبه [[امام خمینی]] به حج، امارت حج مفهوم حقیقی خود را بازیافت و ایشان وظایفی را برای نمایندگان خود در حج قرار داد.
 
برای امیرالحاج وظایف و احکامی در در منابع فقهی شیعی و سنی برشمرده شده است.
 
==تعریف امارات==
==تعریف امارات==


امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref>در منابع، افزون بر این اصطلاح، از عناوینی دیگر مانند امامة‌الحاج، <ref>البدایة و النهایه، ج11، ص280؛ ج8، ص304.</ref> ولایة‌الحج<ref>الاغانی، ج3، ص324؛ البدایة و النهایه، ج12، ص91.</ref>یا ولایت موسم<ref>انساب الاشراف، ج4، ص184؛ تاریخ طبری، ج8، ص376.</ref>نیز برای این منصب به کار رفته است. در شماری از منابع، از منصبی به نام امیرالموسم یاد شده که هر چند تابع امیرالحاج شناخته شده، در حل مشکلات حاجیان به امیرالحاج کمک می‌کرده است.<ref>امارة الحج، ص43.</ref>
امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref>در منابع، افزون بر این اصطلاح، از عناوینی دیگر مانند امامة‌الحاج، <ref>البدایة و النهایه، ج11، ص280؛ ج8، ص304.</ref> ولایة‌الحج<ref>الاغانی، ج3، ص324؛ البدایة و النهایه، ج12، ص91.</ref>یا ولایت موسم<ref>انساب الاشراف، ج4، ص184؛ تاریخ طبری، ج8، ص376.</ref>نیز برای این منصب به کار رفته است. در شماری از منابع، از منصبی به نام امیرالموسم یاد شده که هر چند تابع امیرالحاج شناخته شده، در حل مشکلات حاجیان به امیرالحاج کمک می‌کرده است.<ref>امارة الحج، ص43.</ref>


==امارت حج پیش از اسلام==
==پیش از اسلام==


منابع در زمینه امارت حج پیش از [[اسلام]]، آگاهی به دست نداده‌اند. اما می‌توان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه این امارت برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته، منصب قیادت (راهنمایی حجاج) یکی از وظایف قریشیان پس از تسلط [[قصی بن کلاب|قُصیّ بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر(ص)]] بر مکه باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref>
منابع در زمینه امارت حج پیش از [[اسلام]]، آگاهی به دست نداده‌اند. اما می‌توان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه این امارت برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته، منصب قیادت (راهنمایی حجاج) یکی از وظایف قریشیان پس از تسلط [[قصی بن کلاب|قُصیّ بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر(ص)]] بر مکه باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref>


==امارت حج با ظهور اسلام==
==عصر اسلامی==


با ظهور اسلام، حج اهمیتی ویژه یافت و ابعاد گوناگون سیاسی‌ـ اجتماعی آن در دوره‌های بعد، موجب پدید آمدن منصب امارت حج شد. اهمیت تصدی این امارت به حدی رسید که برای دستیابی به آن، نزاع‌هایی در می‌گرفت؛ چنان‌که [[فضل بن سهل]]، وزیر [[مامون]]، حمایت [[عباس بن موسی عباسی]] از مامون را در ستیز میان امین و مامون در ازای وا‌‌گذاری امارت حج و حکومت [[مصر]] به دست آورد و او امارت حج را بالاترین شرف و افتخار دانست.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص376؛ تجارب الامم، ج4، ص33؛ المنتظم، ج10، ص4.</ref>نیز برخی خلیفه‌زادگان خواهان دستیابی به این منصب بودند؛ چنان‌که خواسته [[یزید بن معاویه|یزید]] از پدرش [[معاویه]]، منصب امارت حج بود.<ref>الکامل، ج4، ص126؛ البدایة و النهایه، ج8، ص227.</ref>
با ظهور اسلام، حج اهمیتی ویژه یافت و ابعاد گوناگون سیاسی‌ـ اجتماعی آن در دوره‌های بعد، موجب پدید آمدن منصب امارت حج شد. اهمیت تصدی این امارت به حدی رسید که برای دستیابی به آن، نزاع‌هایی در می‌گرفت؛ چنان‌که [[فضل بن سهل]]، وزیر [[مامون]]، حمایت [[عباس بن موسی عباسی]] از مامون را در ستیز میان امین و مامون در ازای وا‌‌گذاری امارت حج و حکومت [[مصر]] به دست آورد و او امارت حج را بالاترین شرف و افتخار دانست.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص376؛ تجارب الامم، ج4، ص33؛ المنتظم، ج10، ص4.</ref>نیز برخی خلیفه‌زادگان خواهان دستیابی به این منصب بودند؛ چنان‌که خواسته [[یزید بن معاویه|یزید]] از پدرش [[معاویه]]، منصب امارت حج بود.<ref>الکامل، ج4، ص126؛ البدایة و النهایه، ج8، ص227.</ref>
خط ۵۲: خط ۴۷:
در این دوره، امیرالحاج اختیاراتی گسترده پیدا کرد، از جمله آن‌که در عزل و نصب امیران حرمین شریفین دخالت داشت و امارت همه شهرهای مسیر، به امر خلیفه به او تفویض می‌شد. بر پایه ‌گزارشی، این اتفاق از جمله در ولایت عبدالله بن عبیدالله بن عباس در دوران خلافت مامون<ref>تاریخ طبری، ج8، ص626؛ مروج‏الذهب، ج4، ص309.</ref>و نیز اشناس، فرمانده ترک، در زمانه [[معتصم]] سال 226ق.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص114.</ref>و [[ایتاخ]]، فرمانده ترک روزگار متوکل، به سال 234ق. رخ داد.<ref>المنتظم، ج11، ص208-209.</ref>گاه نیز دو مقام امارت حج و امارت حرمین به یک فرد وا‌گذار می‌شد، از جمله هنگام امارت حج [[داود بن علی عباسی]].<ref>الاستیعاب، ج3، ص1430؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص222؛ الاعلام، ج3، ص333.</ref>
در این دوره، امیرالحاج اختیاراتی گسترده پیدا کرد، از جمله آن‌که در عزل و نصب امیران حرمین شریفین دخالت داشت و امارت همه شهرهای مسیر، به امر خلیفه به او تفویض می‌شد. بر پایه ‌گزارشی، این اتفاق از جمله در ولایت عبدالله بن عبیدالله بن عباس در دوران خلافت مامون<ref>تاریخ طبری، ج8، ص626؛ مروج‏الذهب، ج4، ص309.</ref>و نیز اشناس، فرمانده ترک، در زمانه [[معتصم]] سال 226ق.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص114.</ref>و [[ایتاخ]]، فرمانده ترک روزگار متوکل، به سال 234ق. رخ داد.<ref>المنتظم، ج11، ص208-209.</ref>گاه نیز دو مقام امارت حج و امارت حرمین به یک فرد وا‌گذار می‌شد، از جمله هنگام امارت حج [[داود بن علی عباسی]].<ref>الاستیعاب، ج3، ص1430؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص222؛ الاعلام، ج3، ص333.</ref>


===در سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین===
===دوران سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین===


ƒامارت حج در سلطه [[فاطمیان]] و [[ایوبیان]] بر حرمین (248-666ق.): پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی کنار آنان سر بروردند. از این دولت‌ها، طولونیان (حک: 254-292ق.)، اخشیدیان (حک: 330-358ق.) و فاطمیان در [[مصر]]، زنگیان (حک: 521-660ق.) و ایوبیان (حک: 567-648ق.) در شامات و مصر، و دولت‌های دیگر در [[ایران]] و [[عراق]] و مناطق پیرامونی آن مانند [[آل‌بویه]] (حک: 322-447ق.) و [[سلجوقیان]] (حک: 429-552ق.)  پدید آمدند. این حکومت‌ها در عین به رسمیت شناختن خلیفه عباسی بغداد، تلاش می‌کردند با فزونی بخشیدن به سلطه خود بر حرمین، مشروعیت و جایگاه بهتری را نزد مسلمانان کسب کنند. از این‌رو، برخی از این دولت‌ها، خود، امیرالحاج تعیین می‌کردند.
ƒامارت حج در سلطه [[فاطمیان]] و [[ایوبیان]] بر حرمین (248-666ق.): پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی کنار آنان سر بروردند. از این دولت‌ها، طولونیان (حک: 254-292ق.)، اخشیدیان (حک: 330-358ق.) و فاطمیان در [[مصر]]، زنگیان (حک: 521-660ق.) و ایوبیان (حک: 567-648ق.) در شامات و مصر، و دولت‌های دیگر در [[ایران]] و [[عراق]] و مناطق پیرامونی آن مانند [[آل‌بویه]] (حک: 322-447ق.) و [[سلجوقیان]] (حک: 429-552ق.)  پدید آمدند. این حکومت‌ها در عین به رسمیت شناختن خلیفه عباسی بغداد، تلاش می‌کردند با فزونی بخشیدن به سلطه خود بر حرمین، مشروعیت و جایگاه بهتری را نزد مسلمانان کسب کنند. از این‌رو، برخی از این دولت‌ها، خود، امیرالحاج تعیین می‌کردند.
خط ۷۰: خط ۶۵:
به سال 666ق. نخستین بار پس از حمله مغولان به عراق، حاجیان عراقی توانستند حج بگزارند. در این سال، محیی‌الدین بن صاحب بهاء‌الدین بن حنا، امیرالحاج بود.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص527.</ref>سپس به سال 667ق. با صدور فرمان امارت حج از سوی اباقا خان مغول، امارت حج رسمیت یافت. متن این فرمان به انشای عطا ملک جوینی در کتابخانه مرکزی به شماره 2449 نگهداری می‌شود.
به سال 666ق. نخستین بار پس از حمله مغولان به عراق، حاجیان عراقی توانستند حج بگزارند. در این سال، محیی‌الدین بن صاحب بهاء‌الدین بن حنا، امیرالحاج بود.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص527.</ref>سپس به سال 667ق. با صدور فرمان امارت حج از سوی اباقا خان مغول، امارت حج رسمیت یافت. متن این فرمان به انشای عطا ملک جوینی در کتابخانه مرکزی به شماره 2449 نگهداری می‌شود.


===در سلطه ممالیک===
===ممالیک===


ƒامارت حج در سلطه ممالیک (666-923ق.): ممالیک پس از قدرت‌گیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند و جز در برخی سال‌ها امیرالحاج مصری با اختیارات بسیار رهسپار مکه می‌‌کردند. شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت می‌‌نمودند؛ چنان‌که به سال 683ق. میان امیرالحاج مصری علم‌‌الدین باشقردی و امیر مکه شریف ابی ‌نمی، فتنه و نزاعی رخ داد و مصری‌ها در پی قتل فرمانده خود متواری شدند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند.
ƒامارت حج در سلطه ممالیک (666-923ق.): ممالیک پس از قدرت‌گیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند و جز در برخی سال‌ها امیرالحاج مصری با اختیارات بسیار رهسپار مکه می‌‌کردند. شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت می‌‌نمودند؛ چنان‌که به سال 683ق. میان امیرالحاج مصری علم‌‌الدین باشقردی و امیر مکه شریف ابی ‌نمی، فتنه و نزاعی رخ داد و مصری‌ها در پی قتل فرمانده خود متواری شدند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند.


===در دوران عثمانی‌ها===
=== عصر عثمانی‌ها===


ƒامارت حج در دوران عثمانی‌ها (923ـ 1343ق): عثمانی‌ها نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت می‌گماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروان‌های حج حضور می‌یافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب می‌شد که گاهی میان کار‌گزاران عثمانی اختلاف‌های فراوان تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>از امیران حج عثمانی می‌توان به [[ابراهیم رفعت پاشا|ابراهیم رِفْعَت پاشا]]، امیرالحاج مصر و نویسنده کتاب مشهور [[مرآة الحرمین]]<ref>الاعلام، ج1، ص39.</ref>اشاره کرد.
ƒامارت حج در دوران عثمانی‌ها (923ـ 1343ق): عثمانی‌ها نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت می‌گماشتند و همراه او هزاران سرباز در کاروان‌های حج حضور می‌یافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب می‌شد که گاهی میان کار‌گزاران عثمانی اختلاف‌های فراوان تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>از امیران حج عثمانی می‌توان به [[ابراهیم رفعت پاشا|ابراهیم رِفْعَت پاشا]]، امیرالحاج مصر و نویسنده کتاب مشهور [[مرآة الحرمین]]<ref>الاعلام، ج1، ص39.</ref>اشاره کرد.