بدون خلاصۀ ویرایش
M-mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''بَرَغانی، حسن''': عالم شیعی مقیم [[حرمین]] و نویسنده [[بقیع الغرقد]] | '''بَرَغانی، حسن''': عالم شیعی مقیم [[حرمین]] و نویسنده [[بقیع الغرقد]] میباشد. | ||
او فرزند [[علینقی برغانی|شیخ علینقی برغانی صالحی حائری]] است و در [[کربلا]] متولد شده و مقدمات علوم و بخشی از سطح را در آنجا فراگرفت سپس در [[قزوین]] و بعد در [[زنجان]] به تحصیل پرداخت و دوباره به کربلا بازگشت. | |||
برغانی در انقلاب عراق مشارکت فعال داشت و او را از پایهگذاران مجلس انقلاب عراق در کربلا دانستهاند و در فتنه اخراج ایرانیان از [[عراق]] در سال 1391ق. به [[ایران]] پناه آورده و مقیم تهران شد و در [[شعبان]] 1401ق. در تهران درگذشت و در قزوین دفن شد. | برغانی در انقلاب عراق مشارکت فعال داشت و او را از پایهگذاران مجلس انقلاب عراق در کربلا دانستهاند و در فتنه اخراج ایرانیان از [[عراق]] در سال 1391ق. به [[ایران]] پناه آورده و مقیم تهران شد و در [[شعبان]] 1401ق. در تهران درگذشت و در قزوین دفن شد. | ||
برغانی کتاب بقیع الغرقد را درباره تخریب بقاع بقیع در روزگار سلطه [[آل سعود]] نوشته است که نام دیگر این کتاب فضائل البقیع است و هنوز به چاپ نرسیده است. | برغانی کتاب بقیع الغرقد را درباره تخریب [[بقاع بقیع]] در روزگار سلطه [[آل سعود]] نوشته است که نام دیگر این کتاب فضائل البقیع است و هنوز به چاپ نرسیده است. | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۳: | ||
شیخ حسن فرزند شیخ [[علینقی برغانی]] صالحی حائری از دانشوران مبارز [[شیعه]] است که در 1310ق. در [[کربلا]] زاده شد. | شیخ حسن فرزند شیخ [[علینقی برغانی]] صالحی حائری از دانشوران مبارز [[شیعه]] است که در 1310ق. در [[کربلا]] زاده شد. | ||
خاندان او به آل | خاندان او به [[آل صالحی]]، شاخهای از [[خاندان برغانی]]، شهرت دارند.<ref>مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص64.</ref><ref>نک: موسوعة البرغانی، ج1، ص47-48، «مقدمه. </ref> | ||
پدرش میرزا علینقی (م. 1320ق.) علوم اسلامی را در کربلا تدریس میکرد و بدائع الاصول را در اصول فقه نوشت.<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج14، ص980-981.</ref> | پدرش میرزا علینقی (م. 1320ق.) علوم اسلامی را در کربلا تدریس میکرد و بدائع الاصول را در [[اصول فقه]] نوشت.<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج14، ص980-981.</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
شیخ حسن صالحی مقدمات علوم و بخشی از سطح را در کربلا فراگرفت. سپس با شیخ [[عیسی برغانی]]، فرزند شهید | شیخ حسن صالحی مقدمات علوم و بخشی از سطح را در کربلا فراگرفت. سپس با شیخ [[عیسی برغانی]]، فرزند [[شهید ثالث]]، به قزوین هجرت کرد و [[فقه]] و اصول را از او آموخت. سپس به [[زنجان]] رفت و از دانشوران آن دیار دانش آموخت. سپس به کربلا بازگشت و از [[میرزا محمدتقی شیرازی]] (م. 1338ق.)، مرجع و رهبر انقلاب عراق (1920م.) <ref>حوزه علمیه تاریخ، ساختار، کارکرد، ص131-132.</ref> بهره برد و در انقلاب عراق مشارکت فعال ورزید و در گریز از انگلیسیها به [[ایران]] آمد. | ||
==فعالیت ها== | ==فعالیت ها== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
در فتنه ضد ایرانی ـ شیعی اخراج ایرانیان از [[عراق]] به سال 1391ق. به ایران پناه آورد و مقیم [[تهران]] شد. | در فتنه ضد ایرانی ـ شیعی اخراج ایرانیان از [[عراق]] به سال 1391ق. به ایران پناه آورد و مقیم [[تهران]] شد. | ||
بخشی از عمرش را به عبادت و [[اعتکاف]] گذراند و در کربلا و سامرا و گاه در [[مکه]] و [[مدینه]] به تعبد و تنسک پرداخت.<ref>مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص64.</ref> | بخشی از عمرش را به عبادت و [[اعتکاف]] گذراند و در کربلا و [[سامرا]] و گاه در [[مکه]] و [[مدینه]] به تعبد و تنسک پرداخت.<ref>مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص64.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
موضوع کتاب درباره تاریخ [[قبرستان بقیع]] از آغاز تاسیس در روزگار [[پیامبر(ص)]] تا عصر نویسنده است. | موضوع کتاب درباره تاریخ [[قبرستان بقیع]] از آغاز تاسیس در روزگار [[پیامبر(ص)]] تا عصر نویسنده است. | ||
وی بقاع و تاریخ آنها را ضبط کرده و سپس از حمله اول وهابیت به این قبرستان در سالهای 1218-1221ق. سخن رانده و تعمیرات و بازسازیهای بعدی بقیع را توضیح داده است. | وی بقاع و تاریخ آنها را ضبط کرده و سپس از حمله اول [[وهابیت]] به این قبرستان در سالهای 1218-1221ق. سخن رانده و تعمیرات و بازسازیهای بعدی بقیع را توضیح داده است. | ||
به گفته او، در حمله دوم وهابیان به سالهای 1343-1344ق. پس از مقاومت 10 ماهه مردم، شهر مدینه سقوط کرد و وهابیان فجایع بسیار مرتکب شدند و بقیع را در روز 8 شوال سال 1344ق. ویران کردند و نفائس بقاع شیعه را به غارت بردند. | به گفته او، در حمله دوم وهابیان به سالهای 1343-1344ق. پس از مقاومت 10 ماهه مردم، شهر مدینه سقوط کرد و وهابیان فجایع بسیار مرتکب شدند و بقیع را در روز 8 [[شوال]] سال 1344ق. ویران کردند و نفائس بقاع شیعه را به غارت بردند. | ||
برغانی در فصل آخر کتابش قصاید شاعران شیعه را در بازگویی این تخریبها آورده است. | برغانی در فصل آخر کتابش قصاید شاعران شیعه را در بازگویی این تخریبها آورده است. |