بنیرمیثه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | ||
بنیرُمیثه: امیران مکه در سده هشتم ق. | بنیرُمیثه: امیران مکه در سده هشتم ق. | ||
==نسبشناسی== | |||
بنیرمیثه فرزندان و نسل رمیثة بن ابینُمی محمد بن حسن بن علی بن قتاده از [[اشراف حسنی]] بودند. رمیثه پسرانی به نام ثَقبه، سند، مغامس، عِجلان و مبارک داشت که اینان و نسلشان بدین نام و نیز ذوی رمیثه شناخته میشوند.<ref>العقد الثمین، ج5، ص190؛ غایة المرام، ج2، ص140.</ref> دوران حکمرانی آنها از متلاطمترین زمانها بود که با رقابت سه قدرت همجوار [[مصر]]، [[یمن]] و [[ایلخانان مغول]] در [[ایران]] برای نفوذ بیشتر در [[مکه]] همزمان گشت و پیامد آن ایجاد بحران سیاسی و دست به دست شدن حکمرانی میان اشراف و بنیرمیثه و ناخرسندی مردم و حاجیان بود. | |||
==حکومت== | |||
رمیثه سرسلسله این خاندان به طور متناوب هفت بار از 701 تا 746ق. به حکمرانی [[مکه]] رسید.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص134؛ العقد الثمین، ج5، ص190.</ref> در حکومت او درگیریهایی میان وی و برخی از برادرانش که به صورت مشترک حکمرانی مکه را بر عهده داشتند، پدید آمد.<ref>الارج المسکی، ص121-122.</ref> رمیثه پس از شکایت برادرانش نزد ملک ناصر محمد بن قلاوون مملوکی (حک: 693-741ق.) از [[ممالیک مصر]]، به دست [[بیبرس|بَیبرس]] امیر الحاج مصریان دستگیر و در قاهره زندانی شد و به جای او برادرش شریف [[عطیفة بن ابینمی|عَطیفة بن ابینمی]] (حک: 719-734ق.) به حکمرانی رسید.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص135؛ الرحلة الحجازیه، ص181.</ref> | |||
[[رمیثه]] به رغم حمایت ممالیک مصر از برادرش عطیفه و ناتوانی ایلخانان مغول به دلیل گرفتاری در جنگهای داخلی از حمایت او، همچنان در اندیشه گرفتن انتقام از برادر و ممالیک بود. از این رو، به تحریک قبایل بر ضد برادرش پرداخت. نیز به نامهنگاری با اشراف مکه پرداخت که در این هنگام به دلیل گرایش سخت عطیفه به ممالیک مصر که به نابودی استقلال مکه و تضعیف حکمرانی آن انجامیده بود، به رمیثه علاقهمندتر بودند. | |||
تلاشهای رمیثه بر ضد برادرش در حدود سال 729 یا 730ق. به نتیجه رسید و او حکمرانی مکه را به دست آورد.<ref>تاریخ مکه، ص326-327.</ref>گویا وضع مالیات بر حاجیان شام و مصر از علل مخالفت حکمرانان مصر با برخی از اشراف میشد و آنها را وادار به واکنش و دخالت در امور مکه میکرد.<ref>تاریخ مکه، ص327-328.</ref>البته ممالیک مصر در رقابت رمیثه با برادر دیگرش [[حمیضه|حُمیضه]] به پشتیبانی از رمیثه پرداختند و موجب تسلط وی بر مکه شدند. سپس حمیضه با پناهنده شدن به ایلخانان مغول در ایران، همراه سپاهی از مغولان وارد [[حجاز]] شد.<ref>العقد الثمین، ج4، ص239-240؛ غایة المرام، ج2، ص76-77؛ اتحاف الوری، ج3، ص155-158.</ref> اما امارتش بر مکه کوتاه بود<ref>اتحاف الوری، ج3، ص158-159؛ العقد الثمین، ج4، ص241.</ref> و دیگر بار رمیثه با پشتیبانی مصریان بر آن تسلط یافت.<ref>غایة المرام، ج2، ص64-65؛ اتحاف الوری، ج3، ص160؛ العقد الثمین، ج4، ص239.</ref> | |||
==روابط با ایلخانان== | |||
در این دوره از حکمرانی رمیثه، ایلخانان نیز که در [[حرمین]] نفوذ داشتند، به دست کسانی چون [[امیر چوپان]]، از فرماندهان و امیران ایلخانان م. 728ق. منشا خدماتی در حرمین شدند که لایروبی چشمه [[عرفه]] و انتقال آب آن به [[مکه]]<ref>اتحاف الوری، ج4، ص527.</ref> و بازسازی چشمه بازان از آن جمله هستند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص185، 187؛ العقد الثمین، ج3، ص292.</ref>همچنین رمیثه پسرش احمد را نزد سلطان ابوسعید ایلخانی به ایران فرستاد که از اکرام او بهره گرفت و پس از مدتی همراه شماری از سپاهیان و کمکهای مالی به مکه بازگشت و در کاری کمسابقه توانست در [[عرفات]] محمل ابوسعید را بر محمل مصری مقدم دارد.<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج2، ص56.</ref> | |||
==درگیری و صلح دو برادر== | |||
به گزارش فاسی، به سال 730ق. طی درگیری میان عراقیهای حاضر در مکه و برخی از اشراف، اسب سواران ضمن ورود به [[مسجدالحرام]] به غارت بازار پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص191.</ref> به باور سباعی، شاید این کار از سوی عطیفه به قصد انتقام از عراقیان در حمایت از رمیثه رخ داده باشد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص242، 245.</ref> | |||
دشمنی دو برادر به سال بعد نیز رسید و درگیری آنها موجب شد تا رمیثه نتواند برای استقبال کاروان مصری از مکه بیرون شود. این موضوع موجب شکایت امیر محمل مصری از این دو برادر و وجود فتنه در مکه نزد سلطان مصر شد و او در نامهای آن دو را به مصر فراخواند. رمیثه و عطیفه ضمن رد دعوت او، با یکدیگر صلح کردند و در پی قطع ارتباط با مصر برآمدند. پس از این اقدام، [[قلاوون]] تصمیم گرفت که برای مستاصل کردن آن دو، سپاهی اعزام کند. اما با موعظه قاضی [[جلالالدین محمد قزوینی]] که در مجلس سلطان حاضر بود و یادآوری لزوم حفظ حرمت [[حرم]]، قلاوون نامهای در تایید حکمرانی رمیثه نوشت و 600 سپاهی را برای تامین امنیت به مکه فرستاد. | |||
رمیثه به رغم تردید ابتدایی، ضمن استقبال از فرستادگان مصری، به مسجدالحرام آمد و خلعت و هدایای سلطانی را دریافت کرد.<ref>تاریخ مکه، ص269-270.</ref>قلاوون پس از این رویدادها، به سال 732ق. برای سومین بار همراه قافلهای بزرگ با 70 تن از امیران مملوکی به حج آمد<ref>شفاء الغرام، ج2، ص246.</ref>و مورد استقبال رمیثه قرار گرفت.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص198-200، 204.</ref>به سال 734ق. به دستور قلاوون، عُطَیفه دیگر بار تا سال 736ق. در حکمرانی مکه با رمیثه شریک شد. اما پس از بالا گرفتن اختلاف آن دو، عطیفه به مصر رفت و به سال 743ق. در آن جا درگذشت و رمیثه به صورت مستقل به حکمرانی در مکه پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج1، ص332-333؛ منائح الکرم، ج2، ص349؛ تحصیل المرام، ج2، ص751.</ref> | |||
در سال 743ق. سلطان [[یمن]] الملک المؤید به مکه آمد و بر خلاف خواست ممالیک مصر که خواهان برخورد رمیثه با او در [[عرفات]] بودند، امیر مکه به استقبال وی رفت. رمیثه با درخواست این سلطان برای ارسال پرده کعبه از یمن مخالفت کرد<ref>العقد الثمین، ج1، ص134؛ تاریخ مکه، ص271.</ref>؛ اما با واکنش ملک صالح سلطان مصر (حک: 743-746ق.) روبهرو شد. او به سال 746ق. فرزند رمیثه، عجلان، را به قاهره دعوت نمود و حکمرانی مکه را به وی واگذاشت.<ref>المنهل الصافی، ج4، ص199؛ العقد الثمین، ج4، ص107-108.</ref>بدین ترتیب، حکمرانی بنیرمیثه آغاز شد و از میان آنها چند تن حکمرانی مکه را به صورت مشترک یا مستقل عهدهدار شدند: | |||
==آغاز حکمرانی بنیرمیثه== | |||
===عجلان=== | |||
وی(حک: 745-777ق) پس از تایید امارتش از سوی ممالیک مصر، توانست همراه برادرش ثقبه در برابر پرداخت 60 هزار درهم به پدرش رمیثه، او را برای واگذاری حکومت به آنها قانع کند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص226.</ref> آغاز حکمرانی وی بر آن شهر، سال 745 یا 746ق. گزارش شده است. حکمرانی عجلان با پشتیبانی حاکمان یمن و ممالیک مصر<ref>افادة الانام، ج3، ص199.</ref> و نیز تدبیر خود وی حدود 30 سال تا 777ق. به صورت مشترک و مستقل ادامه یافت.<ref>افادة الانام، ج3، ص198.</ref> | |||
وی که در آغاز امارتش از توقع مشارکت برادرانش سند و مغامس در حکمرانی مکه آگاه بود، آنها را برای دور کردن از تحولات مکه به وادی [[نخله]] فرستاد و پس از مدتی کوتاه برادر سومش ثقبه را نیز روانه آن جا کرد.<ref>تاریخ مکه، ص272.</ref> اما آنها به مصر رفتند و به سال 746ق. سلطان مصر زندانی شدنشان را طی نامهای که در تایید حکومت عجلان به مکه فرستاد، اعلام کرد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص205.</ref> آنها پس از آزادی (747ق.) با بازگشت به مکه در حالی که نامهای از سلطان مصر در تایید مشارکت این سه برادر در نیمی از حکمرانی مکه داشتند، با مخالفت عجلان روبهرو شدند؛ اما توانستند او را به سال 748ق. از مکه اخراج کنند. | |||
به | وی به مصر رفت و پس از مدتی در شوال سال 750ق. بر مکه تسلط یافت. برادرانش که از شهر رانده شده بودند، به یمن رفتند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص205.</ref> در همان سال، میان عجلان و برادرش ثقبه درباره حکمرانی مکه که به صورت مشترک در دستان آنها بود، اختلاف پدید آمد. سپس میان آنها صلح برقرار شد و با رفتن عجلان به [[قاهره]] (750ق.) ثقبه به تنهایی به حکمرانی پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج5، ص189-190.</ref> البته حکمرانی عجلان بر مکه در پی بازگشتش از مصر دیگر بار تحقق یافت. وی را به دلیل عدالتورزی و سیره پسندیدهاش ستودهاند.<ref>النجوم الزاهره، ج10، ص266؛ العقد الثمین، ج5، ص190.</ref> | ||
در | با مرگ او در 777ق. فرزندانش احمد، علی، محمد، کُبَیش و حسن که از آنها با عنوان [[آل عجلان]]<ref>شفاء الغرام، ج2، ص207-208؛ شفاء الغرام، ج2، ص247-248.</ref> یاد میشود، مدعی حکومت بر مکه بودند و از میان آنها کسانی چون احمد<ref>اتحاف الوری، ج3، ص320؛ تحصیل المرام، ج2، ص754.</ref> و حسن<ref>اتحاف الوری، ج3، ص582.</ref> (حک: 809-821ق.) به حکمرانی مکه دست یافتند. | ||
===ثقبة بن رمیثه=== | |||
وی(حک: 754-762ق) چند سال با برادرش عجلان در حکمرانی مکه شریک بود. سالیانی نیز در غیاب برادرش به طور مستقل به حکمرانی مکه رسید. حکمرانی مشترک وی با عجلان و اختلافات آن دو که آزار حاجیان را در پی داشت، سبب شد تا عجلان به دستور امیر حج مصر، ثقبه را در موسم حج دستگیر و روانه زندان مصر کند. بازگشت دیگر بار وی، ستیز این دو برادر را در پی داشت و موجب شد تا به سال 752ق. آنها از سوی سلطان مصر به قاهره فراخوانده شوند. | |||
ثقبه نخست زیر بار نرفت؛ اما سپس با عذرخواهی برای دریافت فرمان حکمرانی مکه به مصر رفت. وی در بازگشت با برادرش عجلان درگیر شد؛ ولی با میانجیگری امیر کاروان حج مصر و قاضی [[عزالدین بن جماعه]] (م. 767ق.) میان آن دو صلح برقرار شد و توافق کردند که مکه را به صورت مشترک اداره کنند. اختلاف آن دو موجب اخراج عجلان به دست ثقبه از مکه و سپس اخراج ثقبه از آن جا شد. از رویدادهای دوران حکمرانی ثقبه، حجگزاری سلطان یمن الملک المؤید به سال 753ق. بود.<ref>الدرر الکامنه، ج1، ص530-531؛ النجوم الزاهره، ج10، ص226؛ تاریخ مکه، ص274-276.</ref> | |||
از | در سال بعد، امیر الحاج مصر از سوی مصریان ماموریت یافت تا ثقبه را دستگیر و به مصر منتقل کند.<ref>تاریخ مکه، ص276.</ref> زندانی شدن ثقبه در [[قاهره]] با استقبال و شادی مردم مکه همراه بود؛ زیرا در امارتش قیمتها بالا رفته بود. ثقبه پس از مدتی کوتاه از زندان گریخت و به ستیز با برادر پرداخت. گاهی میان او صلح و گاهی اختلاف حکمفرما بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص244-245.</ref> | ||
به سال 760ق. سلطان مصر از آن پس که آن دو را دعوت به مصر کرد و آنها نپذیرفتند، فرمان برکناریشان را نوشت و برادرشان [[سند بن رمیثه]] را با مشارکت پسر عمویش [[محمد بن عطیفه]] که هر دو این هنگام در مصر بودند، همراه سپاهی به مکه اعزام نمود و آنان را به صورت مشترک به حکمرانی مکه گماشت. عجلان و ثقبه سپس زندانی شدند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص244-245؛ اتحاف الوری، ج2، ص276؛ العقد الثمین، ج5، ص194.</ref> | |||
از رویدادهای این دوره، درگیری [[اشراف]] با ترکان مصری و پناهنده شدن آنها به [[مسجدالحرام]] بود. برخی از اشراف آنها را وادار به تسلیم کردند و ترکان تعهد سپردند تا ضمن بر جای گذاشتن ساز و برگ نظامی، مکه را ترک گویند. | |||
در این درگیری، برخی از اشراف هم کشته شدند که از آن جمله مغامس فرزند رمیثه بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص248-249.</ref> برخی این رخداد را پایان اشغال مکه از سوی ممالیک دانستهاند. با رسیدن گزارش این رخداد به مصر، به دستور ملک ناصر صالح، عجلان را که زندانی بود، به برجی در [[اسکندریه]] منتقل کردند و تصمیم گرفتند به مکه لشکرکشی کنند. اما با شورش ممالیک بر ملک ناصر و انتقال سلطنت به [[منصور محمد ابوالمعالی]]، این تصمیم تحقق نیافت.<ref>تاریخ مکه، ص279-280.</ref> برخی از فرزندان ثقبه نیز به حکمرانی مکه رسیدند. نسل او به ذوی ثقبه مشهورند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص110.</ref> | |||
===مغامس بن رمیثه=== | |||
وی(حک: 764ق.) حکمرانی مکه را از سال 764ق. همراه با احمد بن ثقبه و عقیل بن مبارک بن رمیثه و علی بن مبارک بر عهده داشت.<ref>الجامع اللطیف، ص278.</ref> مغامس با حدود 200 تن از [[بنیحسن]] که در [[اجیاد]] موضع گرفته بودند، با ترکان زیر فرماندهی امیر الحاج مصر درگیر شد که به قتل مغامس انجامید. او در [[قبرستان معلات]] دفن شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص283.</ref> فرزند او عنان دو بار به حکمرانی مکه رسید.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص357؛ موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص110.</ref> حکمرانی او پس از کشته شدن [[محمد بن عجلان]] و از سوی ممالیک مصر تحقق یافت.<ref>نک: تاریخ مکه، ص287؛ تحصیل المرام، ج2، ص755.</ref> | |||
وی افزون بر مکه، [[جده]] را به قلمرو خود افزود. حکمرانی او با همراهی احمد بن ثقبه، عقیل بن مبارک و پس از او علی بن مبارک صورت پذیرفت. سرانجام عنان در قاهره درگذشت.<ref>العقد الثمین، ج5، ص416-422؛ شفاء الغرام، ج2، ص207.</ref> از کارهای او این بود که پردهداران کعبه را از پرداخت اموالی که امیران پیشین مکه از آنها میگرفتند، معاف کرد. پیش از آن، یا بخشی از پرده کعبه را میگرفتند و یا شش هزار درهم به جای آن میستاندند. افزون بر این، پرده در و پرده [[مقام ابراهیم]] را به حاکم مکه واگذار میکردند.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص173؛ الجامع اللطیف، ص102؛ تحصیل المرام، ج1، ص161.</ref> | |||
از رویدادهای دوره حکمرانی او، مخالفت فرزندان عجلان با وی بود که با حمله ترکها و کشته شدن برخی از یاران محمد بن عجلان به سال 788ق. پایان یافت. از این پس به تناوب عنان در حکمرانی با فرزندان عجلان شریک شد یا جداگانه امیر مکه بود.<ref>غایة المرام، ج2، ص223-224.</ref> نسل مغامس از عنان استمرار یافت که به ذوو عنان مشهورند و اکنون در شمال مکه در وادی خوار ساکن هستند.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص357.</ref> | |||
===سند بن رمیثه=== | |||
وی با برادرش ثقبه تا سال 762ق. در حکمرانی مکه شریک بود. در این سال، عجلان که در مصر زندانی بود، آزاد شد و نزدیک مکه فرود آمد و از آن جا که برادرش ثقبه بیمار بود، منتظر ماند و با درگذشت وی وارد مکه شد و در حکمرانی آن شهر با برادرش سند شریک شد.<ref>الجامع اللطیف، ص277.</ref> با درگذشت سند، حکمرانی آن شهر گاهی به صورت مشترک و گاهی مستقل ادامه یافت. در بیشتر اوقات [[آل عجلان]] بر مکه حاکم بودند. برخی از فرزندان مبارک بن رمیثه مانند علی بن مبارک و عقیل بن مبارک هم حاکمیت مکه را در اختیار داشتند.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص247؛ العقد الثمین، ج1، ص334.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۷۵: | خط ۱۱۱: | ||
* '''النجوم الزاهره''': یوسف بن تغری بردی (م. 874ق.)، مصر، دار الکتب. | * '''النجوم الزاهره''': یوسف بن تغری بردی (م. 874ق.)، مصر، دار الکتب. | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |