ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
قوم آریایی پارت، بنیان‌گذاران سلسله اشکانی، در حدود سال 250ق. م. در پارت، سرزمینی میان جیحون و خزر، بر ضد حاکم یونانی خود شوریدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص285-286؛ اشکانیان، ص55- 58.</ref>پارتیان به تدریج قدرت خویش را به سرزمین‌های دیگر ایران گسترش دادند تا این‌که در دوران حکومت مهرداد اول (م. 137-138ق. م.)  همه ایران را تصرف کردند<ref>اشکانیان، ص61-64؛ میراث باستانی ایران، ص293.</ref>و در دوران مهرداد دوم، واپسین بازمانده‌های سلوکیان را شکست دادند و با رساندن مرزهای حکومت خود به رود فرات با رومیان همسایه شدند. این آغازی بر نبردهای ایران و [[روم]] در سراسر دوره پارتیان و ساسانیان در بین‌النهرین و [[ارمنستان]] بود. در دوران مهرداد دوم، ارمنستان به تصرف پارتیان درآمد و در این سرزمین، شاخه‌ای از اشکانیان به‌طور نیمه مستقل حکومت کردند.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج3، ص2272-2273؛ اشکانیان، ص75-78، 99-120.</ref>
قوم آریایی پارت، بنیان‌گذاران سلسله اشکانی، در حدود سال 250ق. م. در پارت، سرزمینی میان جیحون و خزر، بر ضد حاکم یونانی خود شوریدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص285-286؛ اشکانیان، ص55- 58.</ref>پارتیان به تدریج قدرت خویش را به سرزمین‌های دیگر ایران گسترش دادند تا این‌که در دوران حکومت مهرداد اول (م. 137-138ق. م.)  همه ایران را تصرف کردند<ref>اشکانیان، ص61-64؛ میراث باستانی ایران، ص293.</ref>و در دوران مهرداد دوم، واپسین بازمانده‌های سلوکیان را شکست دادند و با رساندن مرزهای حکومت خود به رود فرات با رومیان همسایه شدند. این آغازی بر نبردهای ایران و [[روم]] در سراسر دوره پارتیان و ساسانیان در بین‌النهرین و [[ارمنستان]] بود. در دوران مهرداد دوم، ارمنستان به تصرف پارتیان درآمد و در این سرزمین، شاخه‌ای از اشکانیان به‌طور نیمه مستقل حکومت کردند.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج3، ص2272-2273؛ اشکانیان، ص75-78، 99-120.</ref>
ساسانیان که سلسله‌ای محلی در پارس بودند، در دوران اردشیر، حکومت خود را گسترش دادند و اشکانیان را از قدرت به زیر کشیدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص345-348.</ref>ساسانیان نیز در سراسر دوران حکومت خود در ارمنستان و بین‌النهرین با رومیان در نبرد بودند.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص383-389.</ref>در دوران ساسانیان، دین زرتشتی دین رسمی ایران شد و پیوند دین و دولت در این دوران و قدرت یافتن روحانیان زرتشتی، عامل برخوردهای سیاسی در میان ساسانیان گشت. مهم‌ترین ویژگی دین زرتشت، مانند دیگر ادیان ایران باستان، باور داشتن ثنویت در اصل آفرینش جهان است. بر پایه این اعتقاد، مبدا روشنایی (خیر) اهورامزدا و منشا تاریکی‌ها (شر) اهریمن است و جهان صحنه ستیز نیکی و بدی است و وظیفه انسان یاری به نیکی برای غلبه نهایی بر بدی است.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص427، 432-435؛ تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج4، ص2889.</ref>
ساسانیان که سلسله‌ای محلی در پارس بودند، در دوران اردشیر، حکومت خود را گسترش دادند و اشکانیان را از قدرت به زیر کشیدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص345-348.</ref>ساسانیان نیز در سراسر دوران حکومت خود در ارمنستان و بین‌النهرین با رومیان در نبرد بودند.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص383-389.</ref>در دوران ساسانیان، دین زرتشتی دین رسمی ایران شد و پیوند دین و دولت در این دوران و قدرت یافتن روحانیان زرتشتی، عامل برخوردهای سیاسی در میان ساسانیان گشت. مهم‌ترین ویژگی دین زرتشت، مانند دیگر ادیان ایران باستان، باور داشتن ثنویت در اصل آفرینش جهان است. بر پایه این اعتقاد، مبدا روشنایی (خیر) اهورامزدا و منشا تاریکی‌ها (شر) اهریمن است و جهان صحنه ستیز نیکی و بدی است و وظیفه انسان یاری به نیکی برای غلبه نهایی بر بدی است.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص427، 432-435؛ تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج4، ص2889.</ref>
==‚تاریخ ایران پس از اسلام==
==تاریخ ایران پس از اسلام==
هم‌زمان با تضعیف دولت ساسانی، [[دین اسلام]] در [[عربستان]] ظهور کرد. [[مسلمانان]] پس از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] در دوران خلافت [[ابوبکر]] (13ق.)  به سرزمین‌های شمال شبه جزیره از جمله ایران لشکر کشیدند.<ref>الاخبار الطوال، ص111-112.</ref>[[مداین]]، پایتخت ساسانیان، به سال 16ق. فتح شد<ref>تاریخ طبری، ج4، ص8؛ فتوح البلدان، ص258.</ref>؛ اما شکست کامل ایرانیان از اعراب و سقوط پادشاهی ساسانی به سال 21ق. و در نبرد نهاوند رقم خورد.<ref>الاخبار الطوال، ص133؛ تاریخ طبری، ج4، ص114، 134-135؛ نک: الفتوح، ج2، ص289.</ref>ناخرسندی مردم ایران از نظام طبقاتی حاکم و بی‌عدالتی حاصل از آن در ایران دوران ساسانی، در برابر پیام عدالتی که از تعالیم دین اسلام به گوش می‌رسید، پذیرش دین جدید را برای ایرانیان آسان کرد.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ص129-130.</ref>با این حال، گرایش ایرانیان به اسلام، در سرزمین‌های گوناگون روندی متفاوت داشت. مردم برخی مناطق ایران با ورود مسلمانان به آیین اسلام درآمدند؛ اما در برخی مناطق، گرایش مردم به اسلام تا سده پنجم ق. به طول انجامید.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص128؛ تاریخ ایران کمبریج، از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، ج4، ص32؛ میراث باستانی ایران، ص395-400.</ref>
هم‌زمان با تضعیف دولت ساسانی، [[دین اسلام]] در [[عربستان]] ظهور کرد. [[مسلمانان]] پس از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] در دوران خلافت [[ابوبکر]] (13ق.)  به سرزمین‌های شمال شبه جزیره از جمله ایران لشکر کشیدند.<ref>الاخبار الطوال، ص111-112.</ref>[[مداین]]، پایتخت ساسانیان، به سال 16ق. فتح شد<ref>تاریخ طبری، ج4، ص8؛ فتوح البلدان، ص258.</ref>؛ اما شکست کامل ایرانیان از اعراب و سقوط پادشاهی ساسانی به سال 21ق. و در نبرد نهاوند رقم خورد.<ref>الاخبار الطوال، ص133؛ تاریخ طبری، ج4، ص114، 134-135؛ نک: الفتوح، ج2، ص289.</ref>ناخرسندی مردم ایران از نظام طبقاتی حاکم و بی‌عدالتی حاصل از آن در ایران دوران ساسانی، در برابر پیام عدالتی که از تعالیم دین اسلام به گوش می‌رسید، پذیرش دین جدید را برای ایرانیان آسان کرد.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ص129-130.</ref>با این حال، گرایش ایرانیان به اسلام، در سرزمین‌های گوناگون روندی متفاوت داشت. مردم برخی مناطق ایران با ورود مسلمانان به آیین اسلام درآمدند؛ اما در برخی مناطق، گرایش مردم به اسلام تا سده پنجم ق. به طول انجامید.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص128؛ تاریخ ایران کمبریج، از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، ج4، ص32؛ میراث باستانی ایران، ص395-400.</ref>
ایران در دو سده نخست ق. به‌طور کامل زیر فرمان خلفای اموی (41-123ق.) و عباسی (123-656ق.) بود و عاملان خلیفه بر سرزمین‌های گوناگون ایران فرمان می‌راندند. در دوران خلافت عباسیان، بر خلاف دوره امویان، ایرانیان از ارکان خلافت بودند و مناصبی مهم مانند وزارت را بر عهده داشتند. از دوران خلافت مامون (حک: 198-201ق.) به تدریج حکومت‌هایی در نقاط گوناگون ایران تشکیل شد که به ظاهر خود را پیرو خلیفه می‌دانستند و از سوی خلیفه عباسی خلعت و لوای حکومت می‌گرفتند. اما در عمل به شکل مستقل بر قلمرو خود حکم می‌راندند و حتی شماری از آنان با خلافت عباسی روابطی دشمنانه داشتند.<ref>تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص100-102.</ref>حکومت طاهریان (205-259ق.) نخستین حکومت نیمه مستقل ایران، را طاهر بن حسین (206-207ق.)  پایه نهاد که از سرداران مامون عباسی (حک: 198-201ق.) بود و از سوی خلیفه حکومت [[خراسان]] را بر عهده داشت.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص577-578؛ الکامل، ج6، ص360؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص101.</ref>به سال 247ق. یعقوب لیث صفاری در [[سیستان]] حکومتی مستقل تشکیل داد که با نام صفاریان (247-393ق.)  شهرت یافت. یعقوب لیث صفاری (247-265ق.)  حکومت طاهریان را از خراسان برانداخت (259ق.) و سرزمین‌های جنوب ایران، [[فارس]] و [[کرمان]]، را تصرف کرد و حتی برای نبرد با خلیفه به سوی عراق لشکر کشید (262ق.) اما شکست خورد.<ref>الکامل، ج7، ص184، 191، 261، 267، 290-291؛ تاریخ سیستان، ص200، 220، 231-232.</ref>پس از صفاریان، سامانیان (279-389ق.) حاکمان خراسان بزرگ شدند. سامانیان در آغاز حاکمان محلی ماوراء‌النهر بودند و از نیمه دوم سده سوم ق. دولتی بزرگ و مستقل در ماوراء‌النهر پدید آوردند و به سال 287ق. قدرت صفاریان را در خراسان در هم شکستند.<ref>تجارب الامم، ج5، ص9؛ الکامل، ج7، ص279، 500- 501.</ref>سامانیان که خود را وارث پادشاهان باستانی ایران می‌دانستند، به احیای سنت‌های باستانی ایرانیان دست زدند. حمایت آنان از ادیبان پارسی‌گوی، از عوامل یاری به احیای زبان فارسی در ایران پس از اسلام بود.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج1، ص206.</ref>
ایران در دو سده نخست ق. به‌طور کامل زیر فرمان خلفای اموی (41-123ق.) و عباسی (123-656ق.) بود و عاملان خلیفه بر سرزمین‌های گوناگون ایران فرمان می‌راندند. در دوران خلافت عباسیان، بر خلاف دوره امویان، ایرانیان از ارکان خلافت بودند و مناصبی مهم مانند وزارت را بر عهده داشتند. از دوران خلافت مامون (حک: 198-201ق.) به تدریج حکومت‌هایی در نقاط گوناگون ایران تشکیل شد که به ظاهر خود را پیرو خلیفه می‌دانستند و از سوی خلیفه عباسی خلعت و لوای حکومت می‌گرفتند. اما در عمل به شکل مستقل بر قلمرو خود حکم می‌راندند و حتی شماری از آنان با خلافت عباسی روابطی دشمنانه داشتند.<ref>تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص100-102.</ref>حکومت طاهریان (205-259ق.) نخستین حکومت نیمه مستقل ایران، را طاهر بن حسین (206-207ق.)  پایه نهاد که از سرداران مامون عباسی (حک: 198-201ق.) بود و از سوی خلیفه حکومت [[خراسان]] را بر عهده داشت.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص577-578؛ الکامل، ج6، ص360؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص101.</ref>به سال 247ق. یعقوب لیث صفاری در [[سیستان]] حکومتی مستقل تشکیل داد که با نام صفاریان (247-393ق.)  شهرت یافت. یعقوب لیث صفاری (247-265ق.)  حکومت طاهریان را از خراسان برانداخت (259ق.) و سرزمین‌های جنوب ایران، [[فارس]] و [[کرمان]]، را تصرف کرد و حتی برای نبرد با خلیفه به سوی عراق لشکر کشید (262ق.) اما شکست خورد.<ref>الکامل، ج7، ص184، 191، 261، 267، 290-291؛ تاریخ سیستان، ص200، 220، 231-232.</ref>پس از صفاریان، سامانیان (279-389ق.) حاکمان خراسان بزرگ شدند. سامانیان در آغاز حاکمان محلی ماوراء‌النهر بودند و از نیمه دوم سده سوم ق. دولتی بزرگ و مستقل در ماوراء‌النهر پدید آوردند و به سال 287ق. قدرت صفاریان را در خراسان در هم شکستند.<ref>تجارب الامم، ج5، ص9؛ الکامل، ج7، ص279، 500- 501.</ref>سامانیان که خود را وارث پادشاهان باستانی ایران می‌دانستند، به احیای سنت‌های باستانی ایرانیان دست زدند. حمایت آنان از ادیبان پارسی‌گوی، از عوامل یاری به احیای زبان فارسی در ایران پس از اسلام بود.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج1، ص206.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
==روابط سیاسی ایران و حرمین و تاثیر آن بر حج‌‌گزاری ایرانیان==
==روابط سیاسی ایران و حرمین و تاثیر آن بر حج‌‌گزاری ایرانیان==
ایران و حجاز روابط سیاسی دیرینه‌ای با هم داشته‌اند که شکل آن از تاثیر‌‌گذاری مستقیم حکومت‌های ایرانی در سرنوشت سیاسی [[مکه]] و [[مدینه]] در یک دوره تا قطع رابطه سیاسی میان دو سرزمین در دوره‌ای دیگر، متغیر بوده است. روابط سیاسی پادشاهان و حکومت‌های ایرانی با حکومت‌های [[حجاز]]، در کنار اوضاع سیاسی درونی ایران، از عوامل تاثیر‌گذار بر تاریخ حج‌‌گزاری ایرانیان بوده و گاه به رونق حج‌‌گزاری ایرانیان و گاه به توقف آن انجامیده است.
ایران و حجاز روابط سیاسی دیرینه‌ای با هم داشته‌اند که شکل آن از تاثیر‌‌گذاری مستقیم حکومت‌های ایرانی در سرنوشت سیاسی [[مکه]] و [[مدینه]] در یک دوره تا قطع رابطه سیاسی میان دو سرزمین در دوره‌ای دیگر، متغیر بوده است. روابط سیاسی پادشاهان و حکومت‌های ایرانی با حکومت‌های [[حجاز]]، در کنار اوضاع سیاسی درونی ایران، از عوامل تاثیر‌گذار بر تاریخ حج‌‌گزاری ایرانیان بوده و گاه به رونق حج‌‌گزاری ایرانیان و گاه به توقف آن انجامیده است.
‚
 
===پیش از اسلام===
===پیش از اسلام===
روابط ایران و [[جزیرة‌العرب]] در دوران باستان، پیشینه‌ای دیرینه دارد. درباره این روابط در دوران حکومت هخامنشیان (700-330ق. م) و اشکانیان (250ق. م. -220م.)  آگاهی‌ چندان در دست نیست؛ اما درباره روابط ساسانیان (224-650م.) با عرب‌ها ‌گزارش‌های تاریخی فراوان بر جای مانده است. ساسانیان در برخی از نقاط شبه جزیره عربی، نفوذ سیاسی فراوان داشتند. سواحل جنوب [[خلیج فارس]]، شامل [[بحرین]] و [[عمان]]، در دوران ساسانیان بخشی از سرزمین زیر سلطه ساسانیان به شمار می‌رفت و مرزبان ایرانی داشت.<ref>فتوح البلدان، ص85؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص159، 173.</ref>منابع تاریخی از حضور مرزبان‌های ایرانی در شماری دیگر از نقاط شبه جزیره مانند کنده و حضرموت نیز خبر می‌دهند.<ref>فتوح البلدان، ص292؛ تاریخ سنی الملوک، ص108؛ معجم البلدان، ج3، ص266؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص157.</ref>بخشی از راه‌های بازرگانان ایرانی مانند راهی که عمان را به [[یمن]] پیوند می‌داد، از درون شبه جزیره می‌گذشت و ایرانیان برای حفظ امنیت این راه‌ها با قبایل عرب مناسباتی برقرار می‌کردند و برخی از این قبایل که از حمایت ایران برخوردار بودند، مراقبت از راه‌ها را در برابر تجاوز دیگر قبایل بر عهده داشتند.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص176-177؛ راه‌های نفوذ فارسی، ص214.</ref>
روابط ایران و [[جزیرة‌العرب]] در دوران باستان، پیشینه‌ای دیرینه دارد. درباره این روابط در دوران حکومت هخامنشیان (700-330ق. م) و اشکانیان (250ق. م. -220م.)  آگاهی‌ چندان در دست نیست؛ اما درباره روابط ساسانیان (224-650م.) با عرب‌ها ‌گزارش‌های تاریخی فراوان بر جای مانده است. ساسانیان در برخی از نقاط شبه جزیره عربی، نفوذ سیاسی فراوان داشتند. سواحل جنوب [[خلیج فارس]]، شامل [[بحرین]] و [[عمان]]، در دوران ساسانیان بخشی از سرزمین زیر سلطه ساسانیان به شمار می‌رفت و مرزبان ایرانی داشت.<ref>فتوح البلدان، ص85؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص159، 173.</ref>منابع تاریخی از حضور مرزبان‌های ایرانی در شماری دیگر از نقاط شبه جزیره مانند کنده و حضرموت نیز خبر می‌دهند.<ref>فتوح البلدان، ص292؛ تاریخ سنی الملوک، ص108؛ معجم البلدان، ج3، ص266؛ تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص157.</ref>بخشی از راه‌های بازرگانان ایرانی مانند راهی که عمان را به [[یمن]] پیوند می‌داد، از درون شبه جزیره می‌گذشت و ایرانیان برای حفظ امنیت این راه‌ها با قبایل عرب مناسباتی برقرار می‌کردند و برخی از این قبایل که از حمایت ایران برخوردار بودند، مراقبت از راه‌ها را در برابر تجاوز دیگر قبایل بر عهده داشتند.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص176-177؛ راه‌های نفوذ فارسی، ص214.</ref>
خط ۳۷: خط ۳۷:
دامنه نفوذ فرهنگ ایران در شبه جزیره عربی، به رواج ادیان ایرانی در نقاط گوناگون شبه جزیره نیز می‌رسید. حضور زرتشتیان در مناطق زیر نفوذ ایران، مانند بحرین و یمن، دور از انتظار نیست. اما منابع از نفوذ دین زرتشتی و مزدکی در حجاز و در میان قبایل تمیم و قریش نیز خبر داده‌اند.<ref>فتوح البلدان، ص85؛ الاعلاق النفیسه، ص217؛ البدء و التاریخ، ج4، ص31؛ المفصل، ج6، ص693.</ref>
دامنه نفوذ فرهنگ ایران در شبه جزیره عربی، به رواج ادیان ایرانی در نقاط گوناگون شبه جزیره نیز می‌رسید. حضور زرتشتیان در مناطق زیر نفوذ ایران، مانند بحرین و یمن، دور از انتظار نیست. اما منابع از نفوذ دین زرتشتی و مزدکی در حجاز و در میان قبایل تمیم و قریش نیز خبر داده‌اند.<ref>فتوح البلدان، ص85؛ الاعلاق النفیسه، ص217؛ البدء و التاریخ، ج4، ص31؛ المفصل، ج6، ص693.</ref>
درباره رابطه ایران و ایرانیان با حج و [[کعبه]] در دوران باستان، جز ‌گزارش [[مسعودی]] در [[مروج الذهب]] درباره حج‌‌گزاری ایرانیان در دوران پادشاهان ساسانی، خبری دیگر در دست نیست. به گفته مسعودی، ایرانیان که خود را از نسل ابراهیم می‌دانستند، به کعبه احترام می‌نهادند و به [[طواف]] آن می‌پرداختند. به گفته او، دو آهوی زرین که در سال‌های پیش از اسلام به دست [[عبدالمطلب]] در محل [[چاه زمزم]] یافت شد، هدایای ساسان پسر بابک، جد ساسانیان، به کعبه بود. مسعودی برای توجیه این ادعا، به ناتوانی قبایل عرب برای فراهم آوردن چنان هدایای گرانب‌هایی اشاره کرده است.<ref>مروج الذهب، ج1، ص265-266؛ معجم البلدان، ج3، ص148.</ref>وی همچنین نام‌‌گذاری چاه زمزم را به زمزمه ایرانیان در هنگام [[زیارت کعبه]] بر سر این چاه نسبت داده و گویا به برخی مناسک مذهبی ایرانیان باستان نظر داشته و در تایید سخن خود، پاره‌ای از شعرهای دوران جاهلی را ‌گزارش کرده است.<ref>مروج الذهب، ج1، ص265؛ البدء و التاریخ، ج4، ص83؛ معجم البلدان، ج3، ص148.</ref>
درباره رابطه ایران و ایرانیان با حج و [[کعبه]] در دوران باستان، جز ‌گزارش [[مسعودی]] در [[مروج الذهب]] درباره حج‌‌گزاری ایرانیان در دوران پادشاهان ساسانی، خبری دیگر در دست نیست. به گفته مسعودی، ایرانیان که خود را از نسل ابراهیم می‌دانستند، به کعبه احترام می‌نهادند و به [[طواف]] آن می‌پرداختند. به گفته او، دو آهوی زرین که در سال‌های پیش از اسلام به دست [[عبدالمطلب]] در محل [[چاه زمزم]] یافت شد، هدایای ساسان پسر بابک، جد ساسانیان، به کعبه بود. مسعودی برای توجیه این ادعا، به ناتوانی قبایل عرب برای فراهم آوردن چنان هدایای گرانب‌هایی اشاره کرده است.<ref>مروج الذهب، ج1، ص265-266؛ معجم البلدان، ج3، ص148.</ref>وی همچنین نام‌‌گذاری چاه زمزم را به زمزمه ایرانیان در هنگام [[زیارت کعبه]] بر سر این چاه نسبت داده و گویا به برخی مناسک مذهبی ایرانیان باستان نظر داشته و در تایید سخن خود، پاره‌ای از شعرهای دوران جاهلی را ‌گزارش کرده است.<ref>مروج الذهب، ج1، ص265؛ البدء و التاریخ، ج4، ص83؛ معجم البلدان، ج3، ص148.</ref>
‚
 
===از ورود اسلام تا حمله مغول===
===از ورود اسلام تا حمله مغول===
پیشینه حضور ایرانیان در عرصه قدرت سیاسی در حرمین، به دوران خلافت عباسیان (132-656ق.)  بازمی‌گردد. هم‌زمان با حضور ایرانیان در بسیاری از مناصب مهم در دوران خلافت عباسیان، نام آنان در مناصب حکومتی در حجاز و ریاست امور مربوط به حج نیز دیده می‌شود.
پیشینه حضور ایرانیان در عرصه قدرت سیاسی در حرمین، به دوران خلافت عباسیان (132-656ق.)  بازمی‌گردد. هم‌زمان با حضور ایرانیان در بسیاری از مناصب مهم در دوران خلافت عباسیان، نام آنان در مناصب حکومتی در حجاز و ریاست امور مربوط به حج نیز دیده می‌شود.
خط ۶۲: خط ۶۲:
در سال‌های پایانی حکومت سلجوقیان در صحنه سیاسی حجاز، کمتر نامی از حکمرانان سلجوقی برده می‌شود. آغاز اختلاف میان خلفای عباسی و سلجوقیان و افزایش قدرت خلفا سبب شد که از دخالت سلجوقیان در امور عراق و حجاز کاسته شود. این اختلاف‌ها از هنگام خلافت مسترشد (حک: 512-529ق.)  آغاز شد و در دوران المقتفی (حک: 530-555ق.) و الناصر (حک: 575-622ق.) به اوج رسید و به نبردهایی میان حکمرانان سلجوقی و خلفای عباسی انجامید.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص149، 337-338؛ تاریخ گزیده، ص358؛ راحة الصدور، ص205؛ تاریخ ایران کمبریج، از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانیان، ج5، ص165-166.</ref>
در سال‌های پایانی حکومت سلجوقیان در صحنه سیاسی حجاز، کمتر نامی از حکمرانان سلجوقی برده می‌شود. آغاز اختلاف میان خلفای عباسی و سلجوقیان و افزایش قدرت خلفا سبب شد که از دخالت سلجوقیان در امور عراق و حجاز کاسته شود. این اختلاف‌ها از هنگام خلافت مسترشد (حک: 512-529ق.)  آغاز شد و در دوران المقتفی (حک: 530-555ق.) و الناصر (حک: 575-622ق.) به اوج رسید و به نبردهایی میان حکمرانان سلجوقی و خلفای عباسی انجامید.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص149، 337-338؛ تاریخ گزیده، ص358؛ راحة الصدور، ص205؛ تاریخ ایران کمبریج، از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانیان، ج5، ص165-166.</ref>
‌گزارش‌های موجود از حج‌‌گزاری ایرانیان در سال‌های پیش از حمله مغول، مربوط به سال 609ق. و هنگام قدرت یافتن سلطان محمد خوارزمشاه (حک: 596-617ق.)  در ایران است. در این سال، خلیفه الناصر در کاروان حج پرچم و محمل جلال‌الدین اسماعیلی (حک: حدود 609-653ق.)  ملقب به تازه مسلمان را که رهبر اسماعیلیان در الموت بود، اما به [[مذهب اهل سنت]] درآمد و با خلیفه دوستی کرد، بر پرچم خوارزمشاه پیش‌ انداخت و محمد خوارزمشاه از این پیش‌آمد بسیار ناخرسند شد. یکی از بهانه‌های لشکرکشی بزرگ محمد خوارزمشاه به بغداد برای نبرد با خلیفه، همین رخداد بود.<ref>تاریخ جهانگشای جوینی، ج2، ص96؛ جامع التواریخ، ص171، 173.</ref>از این گزارش می‌توان دریافت که در این سال‌ها راه‌اندازی محمل عراقی به دست خلیفه بوده و از قلمرو زیر سلطه محمد خوارزمشاه نیز کاروان و محملی به حج فرستاده می‌شده است.
‌گزارش‌های موجود از حج‌‌گزاری ایرانیان در سال‌های پیش از حمله مغول، مربوط به سال 609ق. و هنگام قدرت یافتن سلطان محمد خوارزمشاه (حک: 596-617ق.)  در ایران است. در این سال، خلیفه الناصر در کاروان حج پرچم و محمل جلال‌الدین اسماعیلی (حک: حدود 609-653ق.)  ملقب به تازه مسلمان را که رهبر اسماعیلیان در الموت بود، اما به [[مذهب اهل سنت]] درآمد و با خلیفه دوستی کرد، بر پرچم خوارزمشاه پیش‌ انداخت و محمد خوارزمشاه از این پیش‌آمد بسیار ناخرسند شد. یکی از بهانه‌های لشکرکشی بزرگ محمد خوارزمشاه به بغداد برای نبرد با خلیفه، همین رخداد بود.<ref>تاریخ جهانگشای جوینی، ج2، ص96؛ جامع التواریخ، ص171، 173.</ref>از این گزارش می‌توان دریافت که در این سال‌ها راه‌اندازی محمل عراقی به دست خلیفه بوده و از قلمرو زیر سلطه محمد خوارزمشاه نیز کاروان و محملی به حج فرستاده می‌شده است.
‚
 
===حمله مغول و دوران ایلخانان===
===حمله مغول و دوران ایلخانان===
با آغاز حمله مغول به شرق ایران (616ق.) گزارش‌هایی از قطع حرکت کاروان حاجیان از شهرهای ایران در سال‌های 617 و 618ق. در دست است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص31-32؛ تاریخ مغول در ایران، ص28؛ تاریخ مغول، ص25.</ref>با نفوذ مغول‌ها به مناطق ایران و آغاز هجوم آنان به بغداد، کاروان حج عراق نیز از رفتن به حج بازماند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص51-52، 55.</ref>آن‌گاه که به سال 634ق. مغول‌ها قصد حمله به بغداد کردند، خلیفه عباسی از دانشوران فتوای قطع حج به دلیل اولویت نبرد با مغول را گرفت.<ref>البدایة و النهایه، ج13، ص145؛ اتحاف الوری، ج3، ص52.</ref>پس از هفت سال، با سرد شدن آتش نبردها، حرکت کاروان عراق به سال 640ق. از سر گرفته شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص59.</ref>از این‌که حضور ایرانیان در این سال‌ها در کاروان حج عراقی چه‌اندازه بوده، آگاهی دقیق در دست نیست. به ‌گزارش منابع تاریخ مکه، در دو دهه پایانی خلافت عباسی، در چندین سال، کاروان حج از عراق حرکت نکرد که عامل اصلی آن، نبردهای پراکنده با مغولان بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص403-404.</ref>
با آغاز حمله مغول به شرق ایران (616ق.) گزارش‌هایی از قطع حرکت کاروان حاجیان از شهرهای ایران در سال‌های 617 و 618ق. در دست است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص31-32؛ تاریخ مغول در ایران، ص28؛ تاریخ مغول، ص25.</ref>با نفوذ مغول‌ها به مناطق ایران و آغاز هجوم آنان به بغداد، کاروان حج عراق نیز از رفتن به حج بازماند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص51-52، 55.</ref>آن‌گاه که به سال 634ق. مغول‌ها قصد حمله به بغداد کردند، خلیفه عباسی از دانشوران فتوای قطع حج به دلیل اولویت نبرد با مغول را گرفت.<ref>البدایة و النهایه، ج13، ص145؛ اتحاف الوری، ج3، ص52.</ref>پس از هفت سال، با سرد شدن آتش نبردها، حرکت کاروان عراق به سال 640ق. از سر گرفته شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص59.</ref>از این‌که حضور ایرانیان در این سال‌ها در کاروان حج عراقی چه‌اندازه بوده، آگاهی دقیق در دست نیست. به ‌گزارش منابع تاریخ مکه، در دو دهه پایانی خلافت عباسی، در چندین سال، کاروان حج از عراق حرکت نکرد که عامل اصلی آن، نبردهای پراکنده با مغولان بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص403-404.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
حج‌‌گزاری ایرانیان پس از حمله مغول در دوران حکومت ابوسعید (حک: 716-736ق.)  به اوج رونق رسید. در این دوران، محمل عراقی با شکوه و عظمت راهی مکه می‌شد و شمار حاجیان بسیار فراوان بود.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171، 181.</ref>گزارش‌های [[ابن‌بطوطه]] از کاروان عراق که در همین سال‌ها به حج رفته، نشانگر رونق حج‌‌گزاری ایرانیان است. او از فراوانی حاجیان ایرانی و امکانات و سامان مناسب کاروان عراق خبر داده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج2، ص411-412.</ref>اهتمام ابوسعید ایلخان به امور حج، از جمله آراستن محمل عراق با گوهرهای گرانب‌ها و حمایت از کاروان و حتی پرداخت خسارت وارد شده بر حاجیان بر اثر حمله دزدان، مورد توجه منابع قرار گرفته است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص167، 171.</ref>او به سال 730ق. یک فیل همراه کاروان عراق به حجاز فرستاد. فاسی، تاریخ‌نگار مشهور تاریخ مکه، از این رفتار تعجب کرده و دلیل آن را درنیافته است.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص416.</ref>برخی از پژوهندگان معاصر این کار را نمایشی سیاسی ـ تبلیغاتی برای برجسته نشان‌دادن حضور محمل عراق دانسته‌اند.<ref>تاریخ مکه، ص269.</ref>
حج‌‌گزاری ایرانیان پس از حمله مغول در دوران حکومت ابوسعید (حک: 716-736ق.)  به اوج رونق رسید. در این دوران، محمل عراقی با شکوه و عظمت راهی مکه می‌شد و شمار حاجیان بسیار فراوان بود.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171، 181.</ref>گزارش‌های [[ابن‌بطوطه]] از کاروان عراق که در همین سال‌ها به حج رفته، نشانگر رونق حج‌‌گزاری ایرانیان است. او از فراوانی حاجیان ایرانی و امکانات و سامان مناسب کاروان عراق خبر داده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج2، ص411-412.</ref>اهتمام ابوسعید ایلخان به امور حج، از جمله آراستن محمل عراق با گوهرهای گرانب‌ها و حمایت از کاروان و حتی پرداخت خسارت وارد شده بر حاجیان بر اثر حمله دزدان، مورد توجه منابع قرار گرفته است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص167، 171.</ref>او به سال 730ق. یک فیل همراه کاروان عراق به حجاز فرستاد. فاسی، تاریخ‌نگار مشهور تاریخ مکه، از این رفتار تعجب کرده و دلیل آن را درنیافته است.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص416.</ref>برخی از پژوهندگان معاصر این کار را نمایشی سیاسی ـ تبلیغاتی برای برجسته نشان‌دادن حضور محمل عراق دانسته‌اند.<ref>تاریخ مکه، ص269.</ref>
از آن‌جا که رابطه سیاسی ابوسعید با ممالیک مصر خوب بود، کاروان حج عراق مورد حمایت مصریان نیز قرار می‌گرفت. هنگامی که به سال 720ق. کاروان حاجیان با اموال بسیار راهی حج بود، مورد تعرض اعراب بادیه‌نشین قرار گرفت؛ اما این قبایل به احترام یا از بیم سلطان مصر که حامی کاروان ایران بود، به ایشان صدمه‌ای نزدند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171.</ref>در همین سال، سلطان مصر برای امیران مغول شرکت‌کننده در حج هدایایی فرستاد و نام ابوسعید پس از سلطان مصر در خطبه مکه خوانده شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171.</ref>
از آن‌جا که رابطه سیاسی ابوسعید با ممالیک مصر خوب بود، کاروان حج عراق مورد حمایت مصریان نیز قرار می‌گرفت. هنگامی که به سال 720ق. کاروان حاجیان با اموال بسیار راهی حج بود، مورد تعرض اعراب بادیه‌نشین قرار گرفت؛ اما این قبایل به احترام یا از بیم سلطان مصر که حامی کاروان ایران بود، به ایشان صدمه‌ای نزدند.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171.</ref>در همین سال، سلطان مصر برای امیران مغول شرکت‌کننده در حج هدایایی فرستاد و نام ابوسعید پس از سلطان مصر در خطبه مکه خوانده شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص171.</ref>
‚
 
===دوران فترت پس از ایلخانان===
===دوران فترت پس از ایلخانان===
با مرگ ابوسعید ایلخان (سال736ق.)  حرکت کاروان حج عراق متوقف شد و پس از11 سال، به سال 748ق. محمل عراق دیگر بار به حج رفت. از این سال، حج ایرانیان دوره‌های چند ساله تعطیلی را تجربه کرد که بیش از هر چیز برآمده از ناپایداری سیاسی در ایران به دلیل اختلاف حکومت‌های محلی با یکدیگر و درگیری‌های دامنه‌­دار جانشینان پس از مرگ حاکم پیشین بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص417.</ref>
با مرگ ابوسعید ایلخان (سال736ق.)  حرکت کاروان حج عراق متوقف شد و پس از11 سال، به سال 748ق. محمل عراق دیگر بار به حج رفت. از این سال، حج ایرانیان دوره‌های چند ساله تعطیلی را تجربه کرد که بیش از هر چیز برآمده از ناپایداری سیاسی در ایران به دلیل اختلاف حکومت‌های محلی با یکدیگر و درگیری‌های دامنه‌­دار جانشینان پس از مرگ حاکم پیشین بود.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص417.</ref>
خط ۸۶: خط ۸۶:
آن‌چه در زمینه روابط صفویان با حجاز می‌دانیم، رابطه خوب دولت صفوی با خانواده‌های شرفای شیعه مدینه، به ویژه از دوران شاه عباس کبیر (996-1038ق.)  است. از این خاندان­‌ها اشراف بنو شدقم بودند که شماری از ایشان در دوران صفویه به ایران آمدند و مورد احترام شاهان صفوی قرار گرفتند. این دسته از شرفا با آمدن به ایران، افزون بر فرا‌گیری علوم نزد دانشوران ایران، با دربار شاهان ارتباط می‌یافتند و هدایای بسیار دریافت می‌کردند و موقت یا دائم در ایران سکونت می‌یافتند. موقوفه بزرگی که در دوران شاه عباس کبیر به سادات مدینه اختصاص یافت و شامل نیمی از اجاره دکان‌ها، کاروانسراها و حمام در میدان نقش جهان [[اصفهان]] بود، نشانه دلبستگی صفویان به سادات مدینه است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص76-77؛ مهاجران آل ابوطالب، ص146، 646-647.</ref>
آن‌چه در زمینه روابط صفویان با حجاز می‌دانیم، رابطه خوب دولت صفوی با خانواده‌های شرفای شیعه مدینه، به ویژه از دوران شاه عباس کبیر (996-1038ق.)  است. از این خاندان­‌ها اشراف بنو شدقم بودند که شماری از ایشان در دوران صفویه به ایران آمدند و مورد احترام شاهان صفوی قرار گرفتند. این دسته از شرفا با آمدن به ایران، افزون بر فرا‌گیری علوم نزد دانشوران ایران، با دربار شاهان ارتباط می‌یافتند و هدایای بسیار دریافت می‌کردند و موقت یا دائم در ایران سکونت می‌یافتند. موقوفه بزرگی که در دوران شاه عباس کبیر به سادات مدینه اختصاص یافت و شامل نیمی از اجاره دکان‌ها، کاروانسراها و حمام در میدان نقش جهان [[اصفهان]] بود، نشانه دلبستگی صفویان به سادات مدینه است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص76-77؛ مهاجران آل ابوطالب، ص146، 646-647.</ref>
احساسات ضد ایرانی در میان مردم و دانشوران حجاز در آن دوران بیشتر بود و چنان‌که خواهیم دید، همین به کشته شدن برخی ایرانیان در مکه انجامید. نویسندگان کتاب‌های تاریخ مکه نیز در این دوران از این‌گونه احساسات دور نماندند و در آثار خود، اشارات فراوان به نبردهای دولت عثمانی با ایرانیان کردند و داستان‌های دروغین درباره صفویان نقل نمودند و به شایعات ضد ایرانی و احساسات ضد شیعی دامن زدند.<ref>نک: الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص277-281.</ref>در همین فضای ضد صفوی بود که میر ویس افغانی در اواخر دوران صفویان توانست از دانشوران مکه بر ضد صفویان شیعه فتوا بگیرد و به حمله خود به اصفهان مشروعیت بخشد.<ref>جهانگشای نادری، ص447-448؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1048؛ انقراض سلسله صفویه، ص76.</ref>
احساسات ضد ایرانی در میان مردم و دانشوران حجاز در آن دوران بیشتر بود و چنان‌که خواهیم دید، همین به کشته شدن برخی ایرانیان در مکه انجامید. نویسندگان کتاب‌های تاریخ مکه نیز در این دوران از این‌گونه احساسات دور نماندند و در آثار خود، اشارات فراوان به نبردهای دولت عثمانی با ایرانیان کردند و داستان‌های دروغین درباره صفویان نقل نمودند و به شایعات ضد ایرانی و احساسات ضد شیعی دامن زدند.<ref>نک: الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص277-281.</ref>در همین فضای ضد صفوی بود که میر ویس افغانی در اواخر دوران صفویان توانست از دانشوران مکه بر ضد صفویان شیعه فتوا بگیرد و به حمله خود به اصفهان مشروعیت بخشد.<ref>جهانگشای نادری، ص447-448؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1048؛ انقراض سلسله صفویه، ص76.</ref>
‚
 
===دوران افشاریه===
===دوران افشاریه===
دوران افشاریه (حک: 1148-1218ق.) بیشتر به دلیل مذاکره نادرشاه (حک: 1148-1160ق.) با حکمرانان عثمانی برای به رسمیت شناختن [[مذهب جعفری]] و بر‌گزاری نماز شیعیان در [[مسجدالحرام]]، در تاریخ حج‌‌گزاری ایرانیان شهرت دارد. در مذاکرات صلح میان دو دولت، برقراری صلح از سوی نادرشاه وابسته به پذیرش شرایطی از سوی عثمانی بود. وی افزون بر درخواست پذیرش مذهب شیعه به عنوان مذهب پنجم، از سلطان عثمانی خواست یکی از ارکان مسجدالحرام به نماز شیعیان و به نام [[امام جعفر صادق(ع)]] اختصاص یابد. درخواست دیگر نادر شاه، تعیین امیرالحاج برای حاجیان ایرانی بود تا از آن پس ایرانیان نیز در کاروان شام امیرالحاجی ویژه خود داشته باشند.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص350؛ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران دوره افشاریه، ص89، 93، 148؛ ایران در زمان نادر شاه، ص332.</ref>
دوران افشاریه (حک: 1148-1218ق.) بیشتر به دلیل مذاکره نادرشاه (حک: 1148-1160ق.) با حکمرانان عثمانی برای به رسمیت شناختن [[مذهب جعفری]] و بر‌گزاری نماز شیعیان در [[مسجدالحرام]]، در تاریخ حج‌‌گزاری ایرانیان شهرت دارد. در مذاکرات صلح میان دو دولت، برقراری صلح از سوی نادرشاه وابسته به پذیرش شرایطی از سوی عثمانی بود. وی افزون بر درخواست پذیرش مذهب شیعه به عنوان مذهب پنجم، از سلطان عثمانی خواست یکی از ارکان مسجدالحرام به نماز شیعیان و به نام [[امام جعفر صادق(ع)]] اختصاص یابد. درخواست دیگر نادر شاه، تعیین امیرالحاج برای حاجیان ایرانی بود تا از آن پس ایرانیان نیز در کاروان شام امیرالحاجی ویژه خود داشته باشند.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص350؛ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران دوره افشاریه، ص89، 93، 148؛ ایران در زمان نادر شاه، ص332.</ref>
دولت عثمانی از برآوردن این درخواست‌ها سرباز زد و تعیین امیرالحاج ایرانی را تنها در راه [[نجف]] پذیرفت.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص397.</ref>این مذاکرات چند بار دیگر نیز تکرار شد و سرانجام بی‌نتیجه ماند. در عهدنامه‌ای که میان دو دولت به سال 1159ق. بسته شد، بر حفظ سلامت و امنیت حاجیان ایرانی، خواه در راه بغداد و خواه در راه شام، تاکید گشت.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص496، 530؛ عالم‌آرای نادری، ج3، ص885-887.</ref>
دولت عثمانی از برآوردن این درخواست‌ها سرباز زد و تعیین امیرالحاج ایرانی را تنها در راه [[نجف]] پذیرفت.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص397.</ref>این مذاکرات چند بار دیگر نیز تکرار شد و سرانجام بی‌نتیجه ماند. در عهدنامه‌ای که میان دو دولت به سال 1159ق. بسته شد، بر حفظ سلامت و امنیت حاجیان ایرانی، خواه در راه بغداد و خواه در راه شام، تاکید گشت.<ref>تاریخ جهانگشای نادری، ص496، 530؛ عالم‌آرای نادری، ج3، ص885-887.</ref>
‚
 
===دوران قاجار===
===دوران قاجار===
اختلاف‌های سیاسی و مذهبی میان ایران و عثمانی در دوران قاجاریه نیز کم و بیش ادامه یافت. این اختلاف‌ها جز در سال‌های آغازین استقرار قاجاریه، باعث محدودیت حج ایرانیان نشد.<ref>مقالات تاریخی، دفتر8، ص180.</ref>در مذاکرات دولت قاجار با دولت عثمانی، موضوع حج ایرانیان یاد شده بود. ازجمله در برخی عهدنامه‌هایی که در دوران فتحعلی شاه میان دو دولت بسته شد، تامین امنیت حاجیان، رفتار مناسب و نگرفتن مالیات راه از حاجیان ایرانی، از سوی مقام‌های عثمانی تعهد گشت.<ref>تاریخ منتظم ناصری، ج3، ص1560-1561، 1682؛ درباره جنگ‌های ایران و عثمانی در دوران قاجار، نک: ایران در دوره سلطنت قاجار، ص105-114.</ref>
اختلاف‌های سیاسی و مذهبی میان ایران و عثمانی در دوران قاجاریه نیز کم و بیش ادامه یافت. این اختلاف‌ها جز در سال‌های آغازین استقرار قاجاریه، باعث محدودیت حج ایرانیان نشد.<ref>مقالات تاریخی، دفتر8، ص180.</ref>در مذاکرات دولت قاجار با دولت عثمانی، موضوع حج ایرانیان یاد شده بود. ازجمله در برخی عهدنامه‌هایی که در دوران فتحعلی شاه میان دو دولت بسته شد، تامین امنیت حاجیان، رفتار مناسب و نگرفتن مالیات راه از حاجیان ایرانی، از سوی مقام‌های عثمانی تعهد گشت.<ref>تاریخ منتظم ناصری، ج3، ص1560-1561، 1682؛ درباره جنگ‌های ایران و عثمانی در دوران قاجار، نک: ایران در دوره سلطنت قاجار، ص105-114.</ref>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
با آغاز جنگ جهانی دوم به سال 1945م./1320ش. که با آغاز حکومت محمدرضا شاه پهلوی همراه شد، وضعیت منطقه سخت رو به وخامت رفت و سفر حج به ویژه از راه عراق بسیار خطرناک گشت. از این‌رو، مقام‌های ایران صدور گذرنامه حج را در سال 1321ش. ممنوع کردند. با این حال، سفر حاجیان ایرانی به مکه و مدینه قطع نشد و به سال 1321ش. حدود 1600 تن و به سال 1322ش. حدود 4000 تن از حاجیان ایرانی از راه [[کویت]] و راه‌های دیگر به صورت غیر قانونی به حج رفتند. به دلیل نبود امکانات و درگیر بودن منطقه در نبرد، بسیاری از مسافران در میانه راه ناچار به بازگشت می‌شدند. در این سال‌ها، به دلیل مشکلات مالی پدید آمده از جنگ جهانی، دولت ایران کنسولگری خود را در جده تعطیل کرد و دولت عربستان نیز به دلیل همین مشکلات، امکانات سازما‌‌ن‌دهی حاجیان را نداشت.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص99-100؛ روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج10، ص8017، 9 802.</ref>در همان سال (1322ش.)  زائری ایرانی از مردم یزد به اتهام اهانت به حرم، دستگیر و اعدام شد. این زائر که ابوطالب یزدی نام داشت، به دلیل گرمی هوا درون مسجدالحرام دچار تهوع شد و ماموران حرم که می‌پنداشتند وی قصد آلوده ساختن حرم را داشته، او را دستگیر و پس از محاکمه اعدام کردند.<ref>مجله خواندنی‌ها، سال 4، ش26، ص3-5، «از تهران تا مکه. </ref><ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص104؛ ابوطالب یزدی شهید مروه، ص13.</ref>دولت ایران به اجرای این حکم سخت اعتراض کرد و خواستار عذرخواهی عربستان سعودی شد. در نامه‌‌نگاری‌های میان دو دولت، مقام‌های سعودی صدور حکم اعدام را صحیح و آن را پشتوانه گواهی شاهدان و اعترافات مقتول دانستند. نامه‌نگاری‌ها و نیز میانجیگری مصر برای حل اختلاف سودی نداشت و دولت ایران به سال 1323ش. در اعتراض به این رخداد، با کشور سعودی قطع رابطه نمود و حج ایرانیان را ممنوع کرد.<ref>روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج10، ص8017؛ روابط سیاسی ایران و عربستان، ص84-85؛ اسناد روابط ایران وعربستان، ص107-124.</ref>
با آغاز جنگ جهانی دوم به سال 1945م./1320ش. که با آغاز حکومت محمدرضا شاه پهلوی همراه شد، وضعیت منطقه سخت رو به وخامت رفت و سفر حج به ویژه از راه عراق بسیار خطرناک گشت. از این‌رو، مقام‌های ایران صدور گذرنامه حج را در سال 1321ش. ممنوع کردند. با این حال، سفر حاجیان ایرانی به مکه و مدینه قطع نشد و به سال 1321ش. حدود 1600 تن و به سال 1322ش. حدود 4000 تن از حاجیان ایرانی از راه [[کویت]] و راه‌های دیگر به صورت غیر قانونی به حج رفتند. به دلیل نبود امکانات و درگیر بودن منطقه در نبرد، بسیاری از مسافران در میانه راه ناچار به بازگشت می‌شدند. در این سال‌ها، به دلیل مشکلات مالی پدید آمده از جنگ جهانی، دولت ایران کنسولگری خود را در جده تعطیل کرد و دولت عربستان نیز به دلیل همین مشکلات، امکانات سازما‌‌ن‌دهی حاجیان را نداشت.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص99-100؛ روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج10، ص8017، 9 802.</ref>در همان سال (1322ش.)  زائری ایرانی از مردم یزد به اتهام اهانت به حرم، دستگیر و اعدام شد. این زائر که ابوطالب یزدی نام داشت، به دلیل گرمی هوا درون مسجدالحرام دچار تهوع شد و ماموران حرم که می‌پنداشتند وی قصد آلوده ساختن حرم را داشته، او را دستگیر و پس از محاکمه اعدام کردند.<ref>مجله خواندنی‌ها، سال 4، ش26، ص3-5، «از تهران تا مکه. </ref><ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص104؛ ابوطالب یزدی شهید مروه، ص13.</ref>دولت ایران به اجرای این حکم سخت اعتراض کرد و خواستار عذرخواهی عربستان سعودی شد. در نامه‌‌نگاری‌های میان دو دولت، مقام‌های سعودی صدور حکم اعدام را صحیح و آن را پشتوانه گواهی شاهدان و اعترافات مقتول دانستند. نامه‌نگاری‌ها و نیز میانجیگری مصر برای حل اختلاف سودی نداشت و دولت ایران به سال 1323ش. در اعتراض به این رخداد، با کشور سعودی قطع رابطه نمود و حج ایرانیان را ممنوع کرد.<ref>روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج10، ص8017؛ روابط سیاسی ایران و عربستان، ص84-85؛ اسناد روابط ایران وعربستان، ص107-124.</ref>
تعطیلی حج تا سال 1327ش. ادامه یافت و در پی نامه عبدالعزیز سعودی، روابط ایران و عربستان از سر گرفته شد.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص39، «مقدمه»،  130-131.</ref>سپس روابط سیاسی ایران و عربستان رو به بهبود رفت و مسائل سیاسی دخالتی در امور حج ایرانیان نداشت.
تعطیلی حج تا سال 1327ش. ادامه یافت و در پی نامه عبدالعزیز سعودی، روابط ایران و عربستان از سر گرفته شد.<ref>اسناد روابط ایران و عربستان، ص39، «مقدمه»،  130-131.</ref>سپس روابط سیاسی ایران و عربستان رو به بهبود رفت و مسائل سیاسی دخالتی در امور حج ایرانیان نداشت.
‚
 
===انقلاب اسلامی===
===انقلاب اسلامی===
حج‌‌گزاری ایرانیان پس از انقلاب، بیش از هر چیز زیر تاثیر روابط سیاسی پر نوسان ایران و عربستان قرار گرفت. در همان سال‌های نخست انقلاب اسلامی ایران، با این‌که دو دولت موضع دشمنانه آشکاری در برابر هم نداشتند، <ref>مروری بر روابط ایران و عربستان، ص21-22.</ref> تنش‌هایی میان حاجیان و مسؤولان حج ایرانی با پلیس عربستان ایجاد می‌شد.<ref>خاطرات حج، ص97.</ref>
حج‌‌گزاری ایرانیان پس از انقلاب، بیش از هر چیز زیر تاثیر روابط سیاسی پر نوسان ایران و عربستان قرار گرفت. در همان سال‌های نخست انقلاب اسلامی ایران، با این‌که دو دولت موضع دشمنانه آشکاری در برابر هم نداشتند، <ref>مروری بر روابط ایران و عربستان، ص21-22.</ref> تنش‌هایی میان حاجیان و مسؤولان حج ایرانی با پلیس عربستان ایجاد می‌شد.<ref>خاطرات حج، ص97.</ref>
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
==حج‌‌گزاری ایرانیان==
==حج‌‌گزاری ایرانیان==
حج‌‌گزاری ایرانیان در دوران مختلف، شیوه‌ها و آداب  خاصی داشته است.
حج‌‌گزاری ایرانیان در دوران مختلف، شیوه‌ها و آداب  خاصی داشته است.
‚
 
===سازما‌‌ن‌دهی حج در گذشته===
===سازما‌‌ن‌دهی حج در گذشته===
سفر حج ایرانیان تا پیش از رواج وسایل حمل و نقل جدید، در قالب کاروان‌های محلی صورت می‌گرفت. در این کاروان‌ها، معمولاً شماری از اهالی یک شهر و روستا گرد می‌آمدند و به راهنمایی یک ساربان و قافله‌دار که به آن «حمله‌دار» گفته می‌شد، به سوی سرزمین حجاز راهی می‌شدند. حمله‌داران کسانی بودند که به سازما‌‌ن‌دهی کاروان‌های حج در شهرهای ایران می‌پرداختند و راهنمایی حاجیان، تهیه محل اسکان، فراهم نمودن مرکب، و مذاکره و ارتباط با امیران و حاکمان محلی را در برابر پولی که از حاجیان می‌گرفتند، بر عهده داشتند.<ref>نک: مقالات تاریخی، دفتر9، ص16-17؛ لغت‌نامه، ج6، ص8084، «حمل‌دار. </ref>گاه نیز یک کاروان حج تنها از برخی دوستان و بستگان و با اسباب سفر محدود تشکیل می‌شد.<ref>نک: حیات یحیی، ج1، ص68.</ref>
سفر حج ایرانیان تا پیش از رواج وسایل حمل و نقل جدید، در قالب کاروان‌های محلی صورت می‌گرفت. در این کاروان‌ها، معمولاً شماری از اهالی یک شهر و روستا گرد می‌آمدند و به راهنمایی یک ساربان و قافله‌دار که به آن «حمله‌دار» گفته می‌شد، به سوی سرزمین حجاز راهی می‌شدند. حمله‌داران کسانی بودند که به سازما‌‌ن‌دهی کاروان‌های حج در شهرهای ایران می‌پرداختند و راهنمایی حاجیان، تهیه محل اسکان، فراهم نمودن مرکب، و مذاکره و ارتباط با امیران و حاکمان محلی را در برابر پولی که از حاجیان می‌گرفتند، بر عهده داشتند.<ref>نک: مقالات تاریخی، دفتر9، ص16-17؛ لغت‌نامه، ج6، ص8084، «حمل‌دار. </ref>گاه نیز یک کاروان حج تنها از برخی دوستان و بستگان و با اسباب سفر محدود تشکیل می‌شد.<ref>نک: حیات یحیی، ج1، ص68.</ref>
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
نبود مسکن مناسب برای حاجیان، از مهم‌‌ترین مشکلات حاجیان بود. در مدینه کاروان‌ها معمولا با اجاره بخشی از باغ صفا، حاجیان را بدون امکانات مناسب، در چادر اسکان می‌دادند.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص169-170.</ref>نبود امکانات مناسب بهداشتی و درمانی نیز از دیگر مشکلاتی است که در سفرنامه‌های پیش از دهه پنجاه به آن اشاره شده است.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص313-314.</ref>
نبود مسکن مناسب برای حاجیان، از مهم‌‌ترین مشکلات حاجیان بود. در مدینه کاروان‌ها معمولا با اجاره بخشی از باغ صفا، حاجیان را بدون امکانات مناسب، در چادر اسکان می‌دادند.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص169-170.</ref>نبود امکانات مناسب بهداشتی و درمانی نیز از دیگر مشکلاتی است که در سفرنامه‌های پیش از دهه پنجاه به آن اشاره شده است.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص313-314.</ref>
نبود امکانات حمل و نقل مناسب برای حاجیان ایرانی در عربستان به ویژه در راه مدینه و مکه که در زمان [[احرام]] نباید زیر سقف باشند، مشکل دیگر حاجیان بود. در سال‌های نخستین حج ایرانیان در دوران پهلوی دوم، مسافران ایرانی به دلیل کافی نبودن اتوبوس‌های بدون سقف، ناچار بودند از کامیون‌های باری استفاده کنند که از لحاظ ایمنی بسیار خطرناک بود و چند بار به کشته شدن حاجیان انجامید.<ref>با من به خانه بیایید، ص365-366، 378.</ref>
نبود امکانات حمل و نقل مناسب برای حاجیان ایرانی در عربستان به ویژه در راه مدینه و مکه که در زمان [[احرام]] نباید زیر سقف باشند، مشکل دیگر حاجیان بود. در سال‌های نخستین حج ایرانیان در دوران پهلوی دوم، مسافران ایرانی به دلیل کافی نبودن اتوبوس‌های بدون سقف، ناچار بودند از کامیون‌های باری استفاده کنند که از لحاظ ایمنی بسیار خطرناک بود و چند بار به کشته شدن حاجیان انجامید.<ref>با من به خانه بیایید، ص365-366، 378.</ref>
‚
 
===سازمان اوقاف و امور خیریه===
===سازمان اوقاف و امور خیریه===
از سال 1351ش. تحولی اساسی در حج‌‌گزاری ایرانیان رخ داد که به بهبود وضعیت حاجیان ایرانی و ایجاد نظم و ترتیب در امر حج‌‌گزاری انجامید. در این سال، وظیفه سامان‌دهی حاجیان و انجام امور حج به سازمان اوقاف محول شد.<ref>کارنامه حج 1351، ص5؛ کارنامه حج 1352، ص14-15.</ref>بر پایه قانونی که تصویب شد، [[شورای عالی حج]] در محل سازمان اوقاف و به ریاست رئیس این سازمان به کار پرداخت.<ref>کارنامه حج 1352، ص15.</ref>به سال 1351ش. کاروان­داران حج به عنوان مباشر زیر نظر سازمان اوقاف درآمدند و تعهدهای کاروان‌ها درباره خوراک و مسکن زیر نظر سازمان قرار گرفت.<ref>کارنامه حج 1351، ص23-26، 72-77؛ کارنامه حج 1352، ص20.</ref>از سال 1352ش. خود [[سازمان حج]] به تشکیل کاروان‌های حج پرداخت و کاروان‌داران قدیم را به عنوان کارمند سازمان استخدام کرد.<ref>کارنامه حج1352، ص60-61.</ref>با این تغییر، امور حج ایرانیان کاملا دولتی شد و به شکل متمرکز انجام گرفت. خواستاران حج با مراجعه به مساجد تعیین شده در هر یک از روستاها و شهرها، برای انجام حج ثبت نام می‌کردند و با رفتن به بانک وجوه لازم را می‌پرداختند. گرفتن گذرنامه و بلیت مسافرت بر عهده سازمان اوقاف بود که حاجیان را در کاروان‌ها تقسیم‌بندی و مسکن و غذای آنان را در حرمین فراهم می‌کرد. معاینات پزشکی پیش از حج نیز با برنامه‌ریزی سازمان اوقاف انجام می‌شد و محل و هنگام حضور فرد برای این معاینات با نامه به آگاهی او می‌رسید تا از گرد آمدن افراد در مراکز بهداشتی پیش‌گیری شود.
از سال 1351ش. تحولی اساسی در حج‌‌گزاری ایرانیان رخ داد که به بهبود وضعیت حاجیان ایرانی و ایجاد نظم و ترتیب در امر حج‌‌گزاری انجامید. در این سال، وظیفه سامان‌دهی حاجیان و انجام امور حج به سازمان اوقاف محول شد.<ref>کارنامه حج 1351، ص5؛ کارنامه حج 1352، ص14-15.</ref>بر پایه قانونی که تصویب شد، [[شورای عالی حج]] در محل سازمان اوقاف و به ریاست رئیس این سازمان به کار پرداخت.<ref>کارنامه حج 1352، ص15.</ref>به سال 1351ش. کاروان­داران حج به عنوان مباشر زیر نظر سازمان اوقاف درآمدند و تعهدهای کاروان‌ها درباره خوراک و مسکن زیر نظر سازمان قرار گرفت.<ref>کارنامه حج 1351، ص23-26، 72-77؛ کارنامه حج 1352، ص20.</ref>از سال 1352ش. خود [[سازمان حج]] به تشکیل کاروان‌های حج پرداخت و کاروان‌داران قدیم را به عنوان کارمند سازمان استخدام کرد.<ref>کارنامه حج1352، ص60-61.</ref>با این تغییر، امور حج ایرانیان کاملا دولتی شد و به شکل متمرکز انجام گرفت. خواستاران حج با مراجعه به مساجد تعیین شده در هر یک از روستاها و شهرها، برای انجام حج ثبت نام می‌کردند و با رفتن به بانک وجوه لازم را می‌پرداختند. گرفتن گذرنامه و بلیت مسافرت بر عهده سازمان اوقاف بود که حاجیان را در کاروان‌ها تقسیم‌بندی و مسکن و غذای آنان را در حرمین فراهم می‌کرد. معاینات پزشکی پیش از حج نیز با برنامه‌ریزی سازمان اوقاف انجام می‌شد و محل و هنگام حضور فرد برای این معاینات با نامه به آگاهی او می‌رسید تا از گرد آمدن افراد در مراکز بهداشتی پیش‌گیری شود.
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:
1389ش.      94471<ref>ره‌یافتگان، ص32.</ref>
1389ش.      94471<ref>ره‌یافتگان، ص32.</ref>


===‚بعثه حج جمهوری اسلامی===
===بعثه حج جمهوری اسلامی===
بعثه حج سازمانی دیگر است که زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی و با ریاست امیرالحاج ایران که نماینده رهبری در میان حاجیان ایرانی است، اداره می‌شود. مسؤولیت اصلی این سازمان، برنامه‌ریزی و تصمیم‌‌گیری در زمینه امور مذهبی و فرهنگی و آموزش حاجیان ایرانی در طول سفر حج و سامان‌دهی و انجام برنامه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی و تبلیغی مربوط به امور حج و حرمین شریفین در ایران است.<ref>همراه با حج 1381، ص11.</ref>بعثه حج همچنین بر حسن اجرای مراسم حج به دست سازمان حج و زیارت و فراهم‌سازی آسایش حاجیان نظارت دارد.<ref>حج 27، ص112.</ref>
بعثه حج سازمانی دیگر است که زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی و با ریاست امیرالحاج ایران که نماینده رهبری در میان حاجیان ایرانی است، اداره می‌شود. مسؤولیت اصلی این سازمان، برنامه‌ریزی و تصمیم‌‌گیری در زمینه امور مذهبی و فرهنگی و آموزش حاجیان ایرانی در طول سفر حج و سامان‌دهی و انجام برنامه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی و تبلیغی مربوط به امور حج و حرمین شریفین در ایران است.<ref>همراه با حج 1381، ص11.</ref>بعثه حج همچنین بر حسن اجرای مراسم حج به دست سازمان حج و زیارت و فراهم‌سازی آسایش حاجیان نظارت دارد.<ref>حج 27، ص112.</ref>
انتخاب، آموزش و سامان‌دهی روحانیان کاروان‌ها از مهم‌ترین وظایف این سازمان است. در هر کاروان حج ایرانی، دست‌کم یک روحانی برای تعلیم امور حج و مدیریت و اجرای برنامه‌های فرهنگی حضور دارد.<ref>همراه با حج 1381، ص11؛ با کاروان ابراهیم در حج 71، ص28-31؛ حج 26، ص363.</ref>آموزش حاجیان پیش از سفر و در حین آن، وظیفه دیگر این سازمان است. هر سال پیش از آغاز موسم حج، جلسات آموزشی بر‌گزار می‌شود و افراد یک کاروان با جمع شدن کنار هم، افزون بر آموزش مناسک حج، با مسائل جاری سفر حج آشنا می‌شوند.<ref>حج 26، ص412.</ref>علاوه بر تشکیل کلاس‌ها و حضور روحانی در هر کاروان، کتاب‌ها، کتابچه‌ها، و نرم افزارهای آموزشی به همت مرکز تحقیقات حج تهیه می‌شود که همه مسائل مورد نیاز حاجیان ایرانی در آن‌ها تشریح می‌شود. بعثه همچنین با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تهیه برنامه‌های آموزشی درباره حج همکاری دارد.<ref>با کاروان ابراهیم در حج 71، ص26-27؛ با کاروان صفا در سال 82، ص53؛ حج 26، ص414؛ حج 28، ص59-61.</ref>
انتخاب، آموزش و سامان‌دهی روحانیان کاروان‌ها از مهم‌ترین وظایف این سازمان است. در هر کاروان حج ایرانی، دست‌کم یک روحانی برای تعلیم امور حج و مدیریت و اجرای برنامه‌های فرهنگی حضور دارد.<ref>همراه با حج 1381، ص11؛ با کاروان ابراهیم در حج 71، ص28-31؛ حج 26، ص363.</ref>آموزش حاجیان پیش از سفر و در حین آن، وظیفه دیگر این سازمان است. هر سال پیش از آغاز موسم حج، جلسات آموزشی بر‌گزار می‌شود و افراد یک کاروان با جمع شدن کنار هم، افزون بر آموزش مناسک حج، با مسائل جاری سفر حج آشنا می‌شوند.<ref>حج 26، ص412.</ref>علاوه بر تشکیل کلاس‌ها و حضور روحانی در هر کاروان، کتاب‌ها، کتابچه‌ها، و نرم افزارهای آموزشی به همت مرکز تحقیقات حج تهیه می‌شود که همه مسائل مورد نیاز حاجیان ایرانی در آن‌ها تشریح می‌شود. بعثه همچنین با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تهیه برنامه‌های آموزشی درباره حج همکاری دارد.<ref>با کاروان ابراهیم در حج 71، ص26-27؛ با کاروان صفا در سال 82، ص53؛ حج 26، ص414؛ حج 28، ص59-61.</ref>
خط ۲۵۷: خط ۲۵۷:
ایرانیان همچنین در موسم حج ارتباطی ویژه با اقلیت شیعیان ساکن در مدینه که نخاوله خوانده می‌شوند، برقرار می‌کردند و امروزه نیز این ارتباط برقرار است. ایرانیان از دوران قاجار افزون بر دیدار با نخاوله، در خانه آنان در مدینه ساکن می‌شدند و از آن‌جا که این گروه از طبقه فقیر مدینه بودند، ایرانیان به روش‌های گوناگون به آنان یاری مالی می‌رساندند.<ref>سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، ص147-148؛ پنجاه سفرنامه، ج4، ص154؛ ج5، ص482؛ سفرنامه میرزا داود میروظایف، ص157.</ref>
ایرانیان همچنین در موسم حج ارتباطی ویژه با اقلیت شیعیان ساکن در مدینه که نخاوله خوانده می‌شوند، برقرار می‌کردند و امروزه نیز این ارتباط برقرار است. ایرانیان از دوران قاجار افزون بر دیدار با نخاوله، در خانه آنان در مدینه ساکن می‌شدند و از آن‌جا که این گروه از طبقه فقیر مدینه بودند، ایرانیان به روش‌های گوناگون به آنان یاری مالی می‌رساندند.<ref>سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، ص147-148؛ پنجاه سفرنامه، ج4، ص154؛ ج5، ص482؛ سفرنامه میرزا داود میروظایف، ص157.</ref>


==‚ایرانیان و آبادانی حرمین==
==ایرانیان و آبادانی حرمین==
خدمت به حرمین به ویژه ساخت بناهای دارای سود همگانی و بازسازی بناهای مقدس حرمین، همواره مورد توجه پادشاهان و مردم ایران بوده است. کهن‌‌ترین ‌گزارش‌ها از ارسال هدایا به دست حاکمان ایران پس از اسلام، مربوط به حج‌‌گزاری طاهر بن عبدالله بن طاهر (م. 248ق.) و اهدای قفلی زرین به [[کعبه]] از سوی او است که از هزار مثقال طلا ساخته شده بود. محمد بن عبدالله بن طاهر از دیگر اعضای خاندان طاهریان که به سال 246ق. امیرالحاج بود، نیز در این سال اموالی فراوان میان مردم مکه و مدینه انفاق کرد.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص221؛ اتحاف الوری، ج2، ص290، 325.</ref>
خدمت به حرمین به ویژه ساخت بناهای دارای سود همگانی و بازسازی بناهای مقدس حرمین، همواره مورد توجه پادشاهان و مردم ایران بوده است. کهن‌‌ترین ‌گزارش‌ها از ارسال هدایا به دست حاکمان ایران پس از اسلام، مربوط به حج‌‌گزاری طاهر بن عبدالله بن طاهر (م. 248ق.) و اهدای قفلی زرین به [[کعبه]] از سوی او است که از هزار مثقال طلا ساخته شده بود. محمد بن عبدالله بن طاهر از دیگر اعضای خاندان طاهریان که به سال 246ق. امیرالحاج بود، نیز در این سال اموالی فراوان میان مردم مکه و مدینه انفاق کرد.<ref>تاریخ طبری، ج9، ص221؛ اتحاف الوری، ج2، ص290، 325.</ref>
گزارش دیگر که از اهتمام شاهان ایرانی در خدمت به حرمین در دست است، مربوط به هدایایی است که نوح بن منصور سامانی (حک: 365-387ق.) هر سال به دست وزیرش احمد خوارزمی به حرمین می‌فرستاد.<ref>ترجمه تاریخ یمینی، ص36.</ref>از میان حکمرانان آل‌بویه، نام عضدالدوله به دلیل خدماتش در آبادانی راه‌های حج، بازسازی چاه‌های آب در مسیر حاجیان، یاری به مجاوران مکه و مدینه، فراهم ساختن جامه کعبه که از دیبای شوشتر بود و در این شهر بافته می‌شد، و نیز ساختن دیواری برای مدینه با هدف پیشگیری از حمله راهزنان در تاریخ حرمین ثبت شده است.<ref>تجارب الامم، ج6، ص457؛ احسن التقاسیم، ص254؛ وفاء الوفاء، ج3، ص106؛ مآثر الملوک، ص117.</ref>
گزارش دیگر که از اهتمام شاهان ایرانی در خدمت به حرمین در دست است، مربوط به هدایایی است که نوح بن منصور سامانی (حک: 365-387ق.) هر سال به دست وزیرش احمد خوارزمی به حرمین می‌فرستاد.<ref>ترجمه تاریخ یمینی، ص36.</ref>از میان حکمرانان آل‌بویه، نام عضدالدوله به دلیل خدماتش در آبادانی راه‌های حج، بازسازی چاه‌های آب در مسیر حاجیان، یاری به مجاوران مکه و مدینه، فراهم ساختن جامه کعبه که از دیبای شوشتر بود و در این شهر بافته می‌شد، و نیز ساختن دیواری برای مدینه با هدف پیشگیری از حمله راهزنان در تاریخ حرمین ثبت شده است.<ref>تجارب الامم، ج6، ص457؛ احسن التقاسیم، ص254؛ وفاء الوفاء، ج3، ص106؛ مآثر الملوک، ص117.</ref>
خط ۵۹۴: خط ۵۹۴:
* '''یار کجاست (سفرنامه حج)''':  رحیم مخدومی، حوزه هنری سازمان تبلیغات، 1373ش.
* '''یار کجاست (سفرنامه حج)''':  رحیم مخدومی، حوزه هنری سازمان تبلیغات، 1373ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{کشورهای مرتبط با حج}}
{{کشورهای مرتبط با حج}}


[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای حج‌گزار]]
[[Category:تاریخ ایران]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای مرتبط با حج]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]
[[Category:کشورهای اسلامی]]