کعب الاحبار

از ویکی حج

کعب الاَحبار(درگذشت: ۳۲ق)، از بزرگان و دانشمندان یهود در صدر اسلام بود. وی در زمان پیامبر(ص) مسلمان شد؛ اما پیامبر(ص) را ندید. گفته شده دلیل اسلام آوردن کعب، نوشته‌هایی از تورات بود که از پدرش به او رسید. وی با مشاهده نام و صفات حضرت محمد(ص) در آن نوشته‌ها مسلمان شد.

کعب احبار نقشی موثر در ترویج اسرائیلیات در جامعه اسلامی داشت و بسیاری از اسرائیلیات به او منسوب است. او رابطه خوبی با امام علی(ع) نداشت و امام او را دروغگو می‌دانست. در زمان خلافت عثمان، فعالیت‌های کعب الاحبار با حمایت معاویه گسترش یافت. معاویه او را به سبب دانش فراوان، مشاور خود قرار داد.

معرفی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کعب بن ماتع حمیری یمانی، معروف به کعب الاَحبار و کعب الحبر،[۱] از بزرگان و دانشمندان یهود در در زمان جاهلیت در یمن بود.[۲] به گفته برخی، در زمان پیامبر(ص) مسلمان شد؛ ولی پس از وفات ایشان در زمان خلافت عمر بن خطاب یا ابوبکر به مدینه آمد و اسلام آورد.[۳] وی از اصحاب پیامبر(ص) به شمار نمی‌آید و از تابعین[یادداشت ۱] است.[۵]

گفته شده دلیل اسلام آوردن کعب، نوشته‌هایی از تورات بود که از پدرش به او رسید. وی با مشاهده نام و صفات حضرت محمد(ص) در آن نوشته‌ها مسلمان شد.[۶]

درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کعب با هدف شرکت در فتوحات اسلامی به حمصِ در شام رفت و آن‌جا سکونت گزید و زمان خلافت عثمان در ۱۰۴ سالگی در سال ۳۲ق درگذشت.[۷]

اسرائیلیات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کعب احبار نقشی موثر در ترویج اسرائیلیات[یادداشت ۲] در جامعه اسلامی داشت و بسیاری از اسرائیلیات به او منسوب است.[۹] برخی او را به تظاهر به اسلام، دروغ بستن به پیامبر(ص) و ترویج آگاهانه اسرائیلیات متهم کرده‌اند.[۱۰] گروهی او را در قتل عمر بن خطاب نیز دخیل دانسته و به این گزارش استناد کرده‌اند که وی سه روز پیش از کشته شدن عمر، از مرگ او خبر داد و گفت که این رویداد در تورات آمده است؛ اما عمر سخن او را باور نکرد.[۱۱]

بر پایه برخی گزارش‌ها، کعب رابطه خوبی با امام علی(ع) نداشت و امام او را کذّاب (دروغگو) می‌دانست.[۱۲] امام باقر(ع) در روایتی، این سخن کعب را که کعبه هر روز بر بیت‌ المقدس سجده می‌کند، دروغ خواند.[۱۳] در برابر، برخی دیگر او را مسلمان و ثقه دانسته‌اند.[۱۴] به عقیده ابن کثیر، کعب الاحبار با آگاهی فراوان از کتب ادیان مختلف، داستان‌ها و سخنان بنی‌اسرائیل و کتاب‌های گذشته را بدون آن که به پیامبر(ص) نسبت دهد، برای مردم بازگو می‌کرد. از آن‌جا که بسیاری از این سخنان درست و تأییدگر اسلام بود، از این کار او جلوگیری نشد. اما بعدها برخی از کسانی که گفته‌های وی را شنیده بودند، آن‌ها را به پیامبر گرامی(ص) نسبت دادند و حدیث‌های نادرست بسیاری را از او رواج دادند.[۱۵] ابن کثیر، تاریخ‌نگار قرن هشتم قمری، او را به سبب زیاده‌روی در گزارش داستان‌ها و سخنان بنی‌اسرائیل نکوهش کرده است.[۱۶]

بنابر منابع تاریخی، در زمان خلافت عثمان، فعالیت‌های کعب الاحبار با حمایت معاویه گسترش یافت. معاویه او را به سبب دانش فراوان، مشاور خود قرار داد.[۱۷] گفته‌اند که هدف معاویه از این کار، بهره‌گیری از وی در جعل حدیث به سود بنی‌امیه و شامیان بود.[۱۸] معاویه او را از راستگوترین کسانی می‌دانست که درباره اهل کتاب سخن می‌گویند؛ اما بر آن بود که در سخنان او دروغ‌هایی یافت می‌شود.[۱۹]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. تاج العروس، ج۶، ص۲۳۵، «حبر».
  2. الأعلام، ج۵، ص۲۲۸.
  3. المعارف، ص۴۳۰؛ الاصابه، ج۵، ص۴۸۲؛ عمدة القاری، ج۲۵، ص۷۴.
  4. فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ج۳، ص۱۲۳
  5. الأعلام، ج۵، ص۲۲۸.
  6. امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۶۵-۳۶۶؛ الاصابه، ج۵، ص۴۸۲.
  7. المعارف، ص۴۳۰؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۹۷؛ الاصابه، ج۴، ص۶۲۲.
  8. «اسرائیلیات»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  9. تاج العروس، ج۶، ص۲۳۵، «حبر».
  10. من حیاة الخلیفة عمر، ص۳۸۷؛ شیخ المضیره، ص۹۲.
  11. الطبقات، ج۳، ص۳۴۰؛ السنن الکبری، ج۳، ص۱۱۳؛ الکامل، ج۳، ص۵۰.
  12. طرائف المقال، ج۲، ص۱۰۵.
  13. طرائف المقال، ج۲، ص۱۰۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۱۱.
  14. الثقات، ج۵، ص۳۳۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۸۹.
  15. البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۹؛ ج۲، ص۱۵۹.
  16. البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۹؛ ج۲، ص۱۵۹.
  17. اضواء علی السنة المحمدیه، ص۱۴۷-۱۴۸؛ اضواء علی الصحیحین، ص۲۲۷، «پاورقی».
  18. اضواء علی الصحیحین، ص۲۲۷، «پاورقی».
  19. صحیح البخاری، ج۸، ص۱۶۰.
  1. تابعین مسلمانانی هستند که با یک یا چند تن از صحابه پیامبر اسلام(ص) ملاقات یا مصاحبت داشته و یا آنها را درک کرده‌اند؛ ولی خود پیامبر را ندیده‌اند.[۴]
  2. اسرائیلیات به روایات، داستان‌ها و مفاهیمی است که ریشه در تعالیم امت‌های پیشین به ویژه بنی‌اسرائیل دارند و در قرآن و احادیث پیامبر نیست.[۸]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • «اسرائیلیات»: فرامرز حاج منوچهری، وبگاه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۹۳ خرداد ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق


  • اضواء علی الصحیحین: محمد صادق النجمی، ترجمه: کمالی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۹ق.
  • اضواء علی‌ السنة المحمدیه: محمود ابوریه (درگذشت ۱۳۸۵ق.)، دار الکتاب الاسلامی، بی‌تا.
  • الاعلام: خیر الدین زرکلی، بیروت،‌دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
  • امتاع الاسماع: المقریزی (درگذشت ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • الثقات: ابن حبان (درگذشت ۳۵۴ق.)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
  • تاج العروس: الزبیدی (درگذشت ۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (درگذشت ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
  • السنن الکبری: البیهقی (درگذشت ۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • سیر اعلام النبلاء: الذهبی (درگذشت ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • صحیح البخاری: البخاری (درگذشت ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت ۲۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • طرائف المقال: سید علی بروجردی، به کوشش رجایی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۰ق.
  • عمدة القاری: العینی (درگذشت ۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
  • فتح المغیث شرح الفیة الحدیث: محمد بن عبدالرحمان سخاوی، بیروت، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، ۱۴۱۷ق.
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • مستدرکات علم رجال الحدیث: علی نمازی، تهران، ۱۴۱۵ق.
  • المعارف: ابن قتیبه (درگذشت ۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
  • من حیاة الخلیفة عمر: عبدالرحمن احمد البکری، الارشاد، بیروت، ۲۰۰۵م.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]