در حال ویرایش آل برکات

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''آل برکات''' خاندانی از [[آل قتاده]]، در شمار حکمرانان و شرفای [[مکه]]. افراد مختلفی از نسل‌های متفاوت از این خاندان بر مکه حکومت کردند. حکمرانی این خاندان از زمان برکات بن حسن بن عجلان در سال 809 قمری آغاز شد. از این زمان تا سال 1184 قمری برخی افراد از فرزندان و نوادگان او بر حکمرانی مکه دست یافتند. مدت حکومت برخی از آنان بیشتر و برخی بسیار اندک بود. افراد این خاندان بر سر حکمرانی مکه با برخی از دیگر خاندان‌های مکه از جمله ذوو زید ستیز و رقابت داشتند. حکومت مکه در این دوران زیر نفوذ سلاطین [[مصر]] و بعدا سلاطین [[عثمانی]] بود. در دوران حکمرانی برخی از آل برکات مانند برکات اول، به طور کلی، امنیت و آرامش و تعادل سیاسی برقرار بود. اما در عهد برخی مانند برکات سوم، درگیری و جنگ داخلی و نزاع سیاسی به یک سنت بدل شده بود.
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Seyedjavad }}
'''آل برکات''' خاندانی از [[آل قتاده]]، در شمار حکمرانان و شرفای مکه. افراد مختلفی از نسل‌های متفاوت از این خاندان بر مکه حکومت کردند.


==خاندان برکات==
==خاندان برکات==
نسب خاندان برکات به زین‌الدین ابوزهیر<ref>نزهة النفوس، ج۳، ص۳۴۴-۳۶۵.</ref> برکات بن حسن بن عِجلان بن رُمَیثه و از طریق او با هفت واسطه به [[آل قتاده|آل‌قتاده]] از [[اشراف مکه|اشراف]] بنوحسن [[مکه]] می‌رسد. ابن فهد نسب خاندان برکات را تا [[عبدمناف]]، جد سوم [[پیامبر(ص)]]، یاد کرده است.<ref>غایة المرام، ج۱، ص۴-۱۳.</ref>
نسب خاندان برکات به زین‌الدین ابوزهیر<ref>نزهة النفوس، ج۳، ص۳۴۴-۳۶۵.</ref> برکات بن حسن بن عِجلان بن رُمَیثه و از طریق او با هفت واسطه به [[آل قتاده|آل‌قتاده]] از [[اشراف مکه|اشراف]] بنوحسن [[مکه]] می‌رسد. ابن فهد نسب خاندان برکات را تا [[عبدمناف]]، جد سوم [[پیامبر(ص)]]، یاد کرده است.<ref>غایة المرام، ج۱، ص۴-۱۳.</ref>


==برکات بن حسن==
حسن بن عجلان (حک: ۸۰۹-۸۲۱ق.) در ۸۰۹ق. فرزندش برکات را در حکمرانی خود بر مکه شریک کرد. سال بعد، فرزند دیگرش احمد را در حکمرانی شرکت داد. این هر سه تن تا ۸۱۸ق. نایب‌السلطنه<ref>نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷.</ref> سراسر حجاز شدند. حکمرانی مکه تا ۸۲۹ق. که حسن بن عجلان درگذشت، تحولاتی را از سر گذراند<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۸۸.</ref>؛ از جمله این که در ۸۲۷ق. سلطان مصر، بَرسبای چَرْکَسی، این منصب را به شریف علی بن عنان، از عموزادگان مخالف حسن بن عجلان، وانهاد.<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۸۸.</ref> سال بعد سلطان از این رأی بازگشت و حکمرانی را به حسن بن عجلان داد؛ اما آن‌گاه که آماده بازگشت به مکه شد، مرگش فرارسید و سلطان فرمان حکمرانی مکه را برای برکات بن حسن صادر کرد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۱۲؛ خلاصة الکلام، ص۴۱.</ref>
حسن بن عجلان (حک: ۸۰۹-۸۲۱ق.) در ۸۰۹ق. فرزندش برکات را در حکمرانی خود بر مکه شریک کرد. سال بعد، فرزند دیگرش احمد را در حکمرانی شرکت داد. این هر سه تن تا ۸۱۸ق. نایب‌السلطنه<ref>نزهة النفوس، ج۳، ص۲۴۷.</ref> سراسر حجاز شدند. بعد از وفات حسن در سال 829، برکات با حمایت سلطان مصر، بَرسبای چَرْکَسی، حکمران مکه شد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۱۲؛ خلاصة الکلام، ص۴۱.</ref>  


در ۸۴۵/۸۴۶ق.<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۹۱.</ref> سلطان چَقمَق از ممالیک مصر که بر حجاز سلطه داشت، شریف برکات را از حکومت مکه برکنار نمود و حکمرانی برادرش علی را تنفیذ کرد. در پی این رخداد، برکات به یمن رفت. وی در ۸۴۹ق. بازگشت و با برادرش ابوالقاسم به نبرد برخاست و بر او چیره شد. اما چون از خشم سلطان مصر آگاهی یافت، دچار هراس شد و در عین هوشیاری و مراقبت، در موسم حج با احتیاط به پیشواز محمل* مصر آمد. امیر محمل از او دلجویی کرد و خلعتش بخشید. در پی سفر برکات به بیرون از مکه، ابوالقاسم بر مکه چیره گشت و تا ۸۵۱ق. بر این شهر حکومت کرد. در این سال، فرمان تأیید حکمرانی شریف برکات، برای بار چهارم صادر شد.<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> اعتبار و منزلت شریف برکات نزد امیران مصر به اندازه‌ای بود که چون به مصر آمد، سلطان چَقمَق با پیمودن راهی دراز به پیشوازش شتافت و او را بسیار گرامی داشت. در این سفر، شماری از اهل حدیث نزد شریف برکات آمدند و از وی که صاحب اجازات حدیث بود، بهره علمی برگرفتند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۰.</ref>  
در ۸۴۵/۸۴۶ق.<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۹۱.</ref> سلطان چَقمَق از ممالیک مصر که بر حجاز سلطه داشت، شریف برکات را از حکومت مکه برکنار نمود و حکمرانی برادرش علی را تنفیذ کرد. در پی این رخداد، برکات به یمن رفت. وی در ۸۴۹ق. بازگشت و با برادرش ابوالقاسم به نبرد برخاست و بر او چیره شد. اما چون از خشم سلطان مصر آگاهی یافت، دچار هراس شد و در عین هوشیاری و مراقبت، در موسم حج با احتیاط به پیشواز محمل* مصر آمد. امیر محمل از او دلجویی کرد و خلعتش بخشید. در پی سفر برکات به بیرون از مکه، ابوالقاسم بر مکه چیره گشت و تا ۸۵۱ق. بر این شهر حکومت کرد. در این سال، فرمان تأیید حکمرانی شریف برکات، برای بار چهارم صادر شد.<ref>تاریخ امراء مکه، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> اعتبار و منزلت شریف برکات نزد امیران مصر به اندازه‌ای بود که چون به مصر آمد، سلطان چَقمَق با پیمودن راهی دراز به پیشوازش شتافت و او را بسیار گرامی داشت. در این سفر، شماری از اهل حدیث نزد شریف برکات آمدند و از وی که صاحب اجازات حدیث بود، بهره علمی برگرفتند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۰.</ref>


نامه‌نگاری‌های سلطان [[یمن]]، احمد بن اسماعیل، با شریف برکات که با تهدید و توبیخ او همراه بود، از تیرگی روابط وی و حکمرانان یمن حکایت دارد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref> شاید از همین رو بود که شریف برکات خود را به حاکمان [[مصر]] نزدیک‌تر می‌کرد. همزمان با افزایش سلطه مصریان بر دریای سرخ، تجارت هندیان رونق گرفت و بر شمار حاجیان هندی افزوده شد و قافله‌های هندی به مکه آمدند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۷.</ref> برسبای، از [[ممالیک مصر]]، فرمان داده بود که یک سوم مالیات این قافله‌ها به حاکم مکه برسد و دو سوم دیگر برای او فرستاده شود. برکات افزایش سهم مکه را از او درخواست کرد و این خواسته پذیرفته شد. [[زینی دحلان|دحلان]] گزارش کرده که در ۸۴۰ق. فرمانی درباره تقسیم مساوی این درآمدها صادر گشت.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۲.</ref> از دیدگاه مورخان، پرداخت سالانه ۰۰۰/۱۰ یا ۵۰۰۰ دینار از سوی امیر مکه به حاکمان چرکسی مصر، نشانه نفوذ این حاکمان در مکه، در آن روزگار است. <ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۸.</ref>
نامه‌نگاری‌های سلطان یمن، احمد بن اسماعیل، با شریف برکات که با تهدید و توبیخ او همراه بود، از تیرگی روابط وی و حکمرانان یمن حکایت دارد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref> شاید از همین رو بود که شریف برکات خود را به حاکمان مصر نزدیک‌تر می‌کرد. همزمان با افزایش سلطه مصریان بر دریای سرخ، تجارت هندیان رونق گرفت و بر شمار حاجیان هندی افزوده شد و قافله‌های هندی به مکه آمدند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۷.</ref> برسبای، از ممالیک مصر، فرمان داده بود که یک سوم مالیات این قافله‌ها به حاکم مکه برسد و دو سوم دیگر برای او فرستاده شود. برکات افزایش سهم مکه را از او درخواست کرد و این خواسته پذیرفته شد. دحلان گزارش کرده که در ۸۴۰ق. فرمانی درباره تقسیم مساوی این درآمدها صادر گشت.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۲.</ref> از دیدگاه مورخان، پرداخت سالانه ۰۰۰/۱۰ یا ۵۰۰۰ دینار از سوی امیر مکه به حاکمان چرکسی مصر، نشانه نفوذ این حاکمان در مکه، در آن روزگار است. در عهد چَقمَق چرکسی این نفوذ بیشتر شد و امیر سودون که از سوی او ناظر حرمین بود، در بسیاری از کارها دخالت می‌کرد. نفوذ حاکمان مصر در حرمین، از زمان ممالیک آغاز شد و دخالت‌ها و بسیاره‌خواهی‌های آنان، سبب گشت اشراف مکه بر آنان بشورند و شماری از سپاهیانشان را بکشند.<ref>خلاصة الکلام، ص۳۸.</ref> از عادات اشراف در این دوره آن بود که هنگام رسیدن سلطان مصر به مکه، پای شتر محمل او را می‌بوسیدند. برکات از سلطان چقمق خواست تا او را از این کار معاف کند و او هم این خواسته را پذیرفت.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۶۸.</ref>
در دوران وی، به سال ۸۵۳ق. نخستین بار مصریان همراه پرده کعبه، پرده‌ای نیز برای حِجْر اسماعیل فرستادند. از آن‌جا که این رخداد سابقه نداشت، آن پرده را درون کعبه نهاده، سال بعد بر حِجْر پوشاندند.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۴۱.</ref>


برکات از ۸۵۱ق. تا پایان عمر، یعنی شعبان ۸۵۹ق. چهار بار به حکمرانی مکه رسید. او به کارهای ملک‌داری دانا بود و توانست با آرامش و عدالت بر مکه حکومت کند.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.</ref> پس از مرگش مردم بر جنازه‌اش نماز خوانده، به رسم اشراف مکه هفت بار گرد کعبه طوافش دادند و پیکرش را در [[جنه المعلاه|گورستان مَعْلات]] به خاک سپردند و بر قبرش قبه‌ای ساختند.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۳.</ref> شاعرانی فراوان در رثای او شعر سرودند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۱.</ref>
برکات از ۸۵۱ق. تا پایان عمر، یعنی شعبان ۸۵۹ق. چهار بار به حکمرانی مکه رسید. او به کارهای ملک‌داری دانا بود و توانست با آرامش و عدالت بر مکه حکومت کند.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.</ref> پس از مرگش مردم بر جنازه‌اش نماز خوانده، به رسم اشراف مکه هفت بار گرد کعبه طوافش دادند و پیکرش را در گورستان مَعْلات به خاک سپردند و بر قبرش قبه‌ای ساختند.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۳.</ref> شاعرانی فراوان در رثای او شعر سرودند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۱.</ref>


==محمد بن برکات==
شریف برکات در دوران پایان عمر، به سال ۸۵۹ق. بر اثر پیری توان اداره مکه را نداشت. از این رو، به نایب جده، امیر جانی بیک ظاهری، نوشت تا از سلطان مصر بخواهد که ولایت فرزندش محمد را بر مکه تأیید کند. وی درخواست او را پذیرفت و فرمان حکمرانی برای محمد بن برکات فرستاد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref> در همین سال، سلطان محمد فاتح، از حاکمان عثمانی، قسطنطنیه (استانبول کنونی) را فتح کرد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۵۰.</ref>
شریف برکات در دوران پایان عمر، به سال ۸۵۹ق. بر اثر پیری توان اداره مکه را نداشت. از این رو، به نایب جده، امیر جانی بیک ظاهری، نوشت تا از سلطان مصر بخواهد که ولایت فرزندش محمد را بر مکه تأیید کند. وی درخواست او را پذیرفت و فرمان حکمرانی برای محمد بن برکات فرستاد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref> در همین سال، سلطان محمد فاتح، از حاکمان عثمانی، قسطنطنیه (استانبول کنونی) را فتح کرد.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۵۰.</ref>  


محمد بن برکات به عدالت و دانش‌اندوزی مشهور بود و حکومتش ۴۳ سال به درازا انجامید.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷.</ref> در عهد وی، سلطنت مصر به ملک قایتبای انتقال یافت و او فرمان لغو مالیات را به مکه فرستاد.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۴-۴۵؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۳.</ref> همو فرزندش، برکات دوم، را از ۸۷۷ق. در کار حکمرانی شریک کرد و تا هنگام درگذشتش به سال ۹۰۳ق. این هر دو تن با آرامش مکه را اداره کردند. محمد در منطقه اَبیار، در جنوب مکه، درگذشت و پیکرش به مکه انتقال یافت و در آن‌جا به خاک سپرده شد.<ref>بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.</ref> ماتم همگانی و تعطیلی عمومی نشانه رضایت مردم از رفتار سیاسی و عملکرد او شمرده شده است.<ref>بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.</ref> وی در مکه رباطی برای فقرا ساخت و اوقافی بسیار را به آبرسانی نُواریه، در راه میان جده و مکه، اختصاص داد. مشهورترین فرزندان او برکات، احمد جازان، هَزاع، قایتبای، علی و راجِح درگیری‌های سیاسی بسیاری را در مکه آغاز کرده، جنگ و ناآرامی به راه انداختند.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۸۹.</ref>
محمد بن برکات به عدالت و دانش‌اندوزی مشهور بود و حکومتش ۴۳ سال به درازا انجامید.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۴؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۶-۷۶۷.</ref> در عهد وی، سلطنت مصر به ملک قایتبای انتقال یافت و او فرمان لغو مالیات را به مکه فرستاد.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۴-۴۵؛ تاریخ مکه، سباعی، ص۳۷۳.</ref> همو فرزندش، برکات دوم، را از ۸۷۷ق. در کار حکمرانی شریک کرد و تا هنگام درگذشتش به سال ۹۰۳ق. این هر دو تن با آرامش مکه را اداره کردند. محمد در منطقه اَبیار، در جنوب مکه، درگذشت و پیکرش به مکه انتقال یافت و در آن‌جا به خاک سپرده شد.<ref>بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.</ref> ماتم همگانی و تعطیلی عمومی نشانه رضایت مردم از رفتار سیاسی و عملکرد او شمرده شده است.<ref>بلوغ القری، ج۱، ص۱۰۲۰.</ref> وی در مکه رباطی برای فقرا ساخت و اوقافی بسیار را به آبرسانی نُواریه، در راه میان جده و مکه، اختصاص داد. مشهورترین فرزندان او برکات، احمد جازان، هَزاع، قایتبای، علی و راجِح درگیری‌های سیاسی بسیاری را در مکه آغاز کرده، جنگ و ناآرامی به راه انداختند.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۲۸۹.</ref>


== برکات دوم ==
در ۹۰۴ق. فرمان عزل برکات دوم و حکمرانی هزاع از مصر رسید. هزاع با موکب مصری تا ینبُع رفت و برکات فرصت را غنیمت شمرده، دیگر بار بر مکه چیره شد. در سال‌های بعد بارها این حکمرانی دست به دست گشت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸؛ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰.</ref> در یکی از آخرین درگیری‌ها برکات به جنوب مکه رفته بود. در این هنگام، احمد جازان به شهر هجوم آورد و بر تخت حکمرانی نشست و امیرالحاج مصری را راضی کرد که برادرش را دستگیر سازد و در غل و زنجیر به مصر روانه کند. سلطان الغُوری، حکمران مصر، از این کار امیرالحاج خشمگین شد<ref>افادة الانام، ج۳، ص۳۴۴-۳۴۶.</ref> و برکات را آزاد ساخت و در منزلی در قاهره جای داد و اکرام کرد. حُمَیضه نیز گروهی از تُرک‌ها را برانگیخت و آنان در ۱۹ رجب ۹۰۹ق. احمد را کشتند. سپس خود بر جایش نشست و در موسم حج از قافله‌های حج‌گزاران استقبال کرد.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸.</ref> پس از چندی برکات بن محمد با بسیج‌کردن قبایل مختلف، سپاهی فراهم آورد و همراه آن به عرفات رفت و خیمه‌هایش را در دامنه جبل الرحمه برپا کرد. وی در ۱۲ ذی‌حجه ۹۰۹ق. پس از نابود ساختن سپاه حمیضه بر تخت حکمرانی نشست. سپس فرمان تأیید حکومت او از سوی سلطان الغوری رسید.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۸-۴۹.</ref> او در ۹۱۵ق. به دیدار سلطان مصر رفت. در سال ۹۱۸ق. سلطان دیگر بار برکات را برای دیدار از مصر دعوت کرد؛ اما او عذر خواست و فرزند خردسالش، محمد ابونُمَی دوم، را همراه اعیان و اشراف فرستاد. پس از سقوط چراکسه و تسلط طوما بیگ بر مصر و حجاز و آمدن عثمانیان به سال ۹۲۳ق.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۳۵۹.</ref> حکمرانی مکه همچنان در دست آل برکات باقی ماند.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۳۶۰.</ref> سلطان سلیم عثمانی* حکمرانی برکات بن محمد و فرزندش محمد را تنفیذ کرد. برکات دوم، فرزند خردسالش ابونمی دوم را نزد سلطان مصر فرستاد.
در ۹۰۴ق. فرمان عزل برکات دوم (پسر محمد بن برکات) و حکمرانی هزاع از مصر رسید. هزاع با موکب مصری تا [[ینبع|ینبُع]] رفت و برکات فرصت را غنیمت شمرده، دیگر بار بر مکه چیره شد. در سال‌های بعد بارها این حکمرانی دست به دست گشت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸؛ افادة الانام، ج۳، ص۳۲۰-۳۵۰.</ref> در یکی از آخرین درگیری‌ها برکات به جنوب مکه رفته بود. در این هنگام، احمد جازان به شهر هجوم آورد و بر تخت حکمرانی نشست و امیرالحاج مصری را راضی کرد که برادرش را دستگیر سازد و در غل و زنجیر به مصر روانه کند. سلطان الغُوری، حکمران مصر، از این کار امیرالحاج خشمگین شد<ref>افادة الانام، ج۳، ص۳۴۴-۳۴۶.</ref> و برکات را آزاد ساخت و در منزلی در قاهره جای داد و اکرام کرد. حُمَیضه نیز گروهی از تُرک‌ها را برانگیخت و آنان در ۱۹ رجب ۹۰۹ق. احمد را کشتند. سپس خود بر جایش نشست و در موسم حج از قافله‌های حج‌گزاران استقبال کرد.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۸.</ref> پس از چندی برکات بن محمد با بسیج‌کردن قبایل مختلف، سپاهی فراهم آورد و همراه آن به عرفات رفت و خیمه‌هایش را در دامنه جبل الرحمه برپا کرد. وی در ۱۲ ذی‌حجه ۹۰۹ق. پس از نابود ساختن سپاه حمیضه بر تخت حکمرانی نشست. سپس فرمان تأیید حکومت او از سوی سلطان الغوری رسید.<ref>خلاصة الکلام، ص۴۸-۴۹.</ref> او در ۹۱۵ق. به دیدار سلطان مصر رفت. در سال ۹۱۸ق. سلطان دیگر بار برکات را برای دیدار از مصر دعوت کرد؛ اما او عذر خواست و فرزند خردسالش، محمد ابونُمَی دوم، را همراه اعیان و اشراف فرستاد. پس از سقوط چراکسه و تسلط طوما بیگ بر مصر و حجاز و آمدن عثمانیان به سال ۹۲۳ق.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۳۵۹.</ref> حکمرانی مکه همچنان در دست آل برکات باقی ماند.<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۳۶۰.</ref> سلطان سلیم عثمانی* حکمرانی برکات بن محمد و فرزندش محمد را تنفیذ کرد. برکات دوم، فرزند خردسالش ابونمی دوم را نزد سلطان مصر فرستاد.


حکمرانی نهایی برکات تا سال وفاتش یعنی۹۳۱ق. ادامه یافت. وی در مجموع ۵۴ سال حکومت کرد<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۴۰۵.</ref> .
حکمرانی نهایی برکات تا سال وفاتش یعنی۹۳۱ق. ادامه یافت. وی در مجموع ۵۴ سال حکومت کرد<ref>تاریخ مکه، طبری، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. سپس فرزندش محمد معروف به ابونمی دوم که تا آن هنگام در حکمرانی با پدر شریک بود، مستقلاً به حکومت پرداخت. در ۹۴۵ق. فرمان مشارکت احمد، فرزند ارشد ابونمی دوم، از مصر رسید. پس از وفات احمد در ۹۶۱ق. حسن جای او را گرفت. ابونمی دوم تا ۹۷۴ق. بر حجاز حکومت کرد و در سال ۹۸۴ق. با لشکری عظیم در بندر جده با پرتغالی‌ها روبه‌رو شد و آنان را شکست داد.<ref>خلاصة الکلام، ص۵۳.</ref> او حکمرانی را به فرزندش حسن وانهاد و دوران پیری را در منطقه اَبیار، در جنوب مکه، سپری کرد و در ۹۹۲ق. درگذشت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۹.</ref> آن‌گاه شریف حسن بر مسند حکمرانی مکه تکیه زد و با همان درایت و کیاست پدر، حکم راند<ref>تاریخ امراء مکه، ص۲۱۸.</ref> و تا ۱۰۱۰ق. حکومتش برقرار بود.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۰-۷۷۵.</ref> سپس فرزندش ابوطالب جای او را گرفت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۵-۷۷۶.</ref> اختلاف ابوطالب با شریف ادریس بن حسن موجب شد تا حکومت مکه به تناوب و توالی به او و ادریس، محسن بن حسن و احمد بن عبدالله بن حسن برسد. سپس زید بن محسن، از فرزندان و نوادگان ابونمی، به حکمرانی مکه دست یافت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۶.</ref> از نیمه نخست سده یازدهم تا سده چهاردهم، سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم برای تصاحب مقام شریفی مکه با یکدیگر رقابت داشتند: ذَووزید، ذَووعبدالله و ذَوو برکات.


== جانشینان برکات دوم ==
==حکومت برکات سوم==
پس از برکات دوم فرزندش محمد معروف به ابونمی دوم که تا آن هنگام در حکمرانی با پدر شریک بود، مستقلاً به حکومت پرداخت. در ۹۴۵ق. فرمان مشارکت احمد، فرزند ارشد ابونمی دوم، از مصر رسید. پس از وفات احمد در ۹۶۱ق. حسن جای او را گرفت. ابونمی دوم تا ۹۷۴ق. بر حجاز حکومت کرد و در سال ۹۸۴ق. با لشکری عظیم در بندر جده با پرتغالی‌ها روبه‌رو شد و آنان را شکست داد.<ref>خلاصة الکلام، ص۵۳.</ref> او حکمرانی را به فرزندش حسن وانهاد و دوران پیری را در منطقه اَبیار، در جنوب مکه، سپری کرد و در ۹۹۲ق. درگذشت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۶۹.</ref> آن‌گاه شریف حسن بر مسند حکمرانی مکه تکیه زد و با همان درایت و کیاست پدر، حکم راند<ref>تاریخ امراء مکه، ص۲۱۸.</ref> و تا ۱۰۱۰ق. حکومتش برقرار بود.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۰-۷۷۵.</ref> سپس فرزندش ابوطالب جای او را گرفت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۵-۷۷۶.</ref> اختلاف ابوطالب با شریف ادریس بن حسن موجب شد تا حکومت مکه به تناوب و توالی به او و ادریس، محسن بن حسن و احمد بن عبدالله بن حسن برسد. سپس زید بن محسن، از فرزندان و نوادگان ابونمی، به حکمرانی مکه دست یافت.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۷۶.</ref> از نیمه نخست سده یازدهم تا سده چهاردهم، سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم برای تصاحب مقام شریفی مکه با یکدیگر رقابت داشتند: ذَووزید، ذَووعبدالله و ذَوو برکات.
پس از وفات سعد بن زید در ۱۰۸۲ق. حکمرانی مکه از آل زید به آل برکات انتقال یافت و برکات بن محمد بن ابراهیم بن برکات بن ابونمی دوم، معروف به برکات سوم (حک: ۱۰۱۳-۱۰۹۵ق.) حاکم مکه گردید.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۹۰.</ref> حکمرانی او به همت شیخ محمد مغربی، از خواص صدراعظم عثمانی احمد کُوپریلِی که با ذوو زید دشمنی داشت، برپا شد. محمد مغربی اصلاحاتی به سود بیگانگان ساکن مکه و طبقات فقیر صورت داد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> در عهد همو بود که شماری از شیعیان را به اتهام واهی نجس‌کردن کعبه، سنگباران کردند.<ref>سمط النجوم، ج۴، ص۵۲۹؛ خلاصة الکلام، ص۹۷.</ref> در ۱۰۹۴ق. سعید بن برکات جانشین پدر شد. اختلاف وی با عموزادگان ذوو زید به درگیری‌های فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه انجامید. پس از یحیی، فرزندش برکات در ۱۱۳۵ق. حکمرانی یافت؛ اما در جنگ با مبارک بن احمد شکست خورد و دیگربار حکومت به افرادی از آل زید انتقال یافت.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۶۱، ۵۰۰-۵۰۱؛ نک: خلاصة الکلام، ص۹۹-۱۰۲، ۱۷۷-۱۸۰؛ الاعلام، ج۲، ص۴۹.</ref> از سده دوازدهم به بعد، همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید، آل عبدالکریم و بنی‌‌برکات دست به دست می‌شد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا ۱۱۲۳ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. آخرین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در سال ۱۱۸۴ق. با یاری نظامیان مصر بر مکه غلبه یافت؛ اما حکمرانی او چند ماه بیشتر دوام نیاورد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۵۱۷؛ خلاصة الکلام، ص۲۰۳.</ref> پدرش، حسین، جد اشراف بنی‌‌حسین از شاخه‌های آل برکات به شمار می‌رود.<ref>خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸.</ref> ازآن پس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا بر کار آمدن آل سعود، بر مکه حکومت کردند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۵۱۸-۵۳۵.</ref>


==برکات سوم==
==وضعیت حکمرانی آل برکات==
پس از وفات سعد بن زید در ۱۰۸۲ق. حکمرانی مکه از آل زید به آل برکات انتقال یافت و برکات بن محمد بن ابراهیم بن برکات بن ابونمی دوم، معروف به برکات سوم (حک: ۱۰۱۳-۱۰۹۵ق.) حاکم مکه گردید.<ref>تحصیل المرام، ج۲، ص۷۹۰.</ref> حکمرانی او به همت شیخ محمد مغربی، از خواص صدراعظم عثمانی احمد کُوپریلِی که با ذوو زید دشمنی داشت، برپا شد. محمد مغربی اصلاحاتی به سود بیگانگان ساکن مکه و طبقات فقیر صورت داد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> در عهد همو بود که شماری از شیعیان را به اتهام واهی نجس‌کردن کعبه، سنگباران کردند.<ref>سمط النجوم، ج۴، ص۵۲۹؛ خلاصة الکلام، ص۹۷.</ref>
در دوران حکمرانی برخی از آل برکات مانند برکات اول، به طور کلی، امنیت و آرامش و تعادل سیاسی برقرار بود. اما در عهد برخی مانند برکات سوم، درگیری و جنگ داخلی و نزاع سیاسی به یک سنت بدل شده بود. مسبب همه این ناآرامی‌ها شخص حاکم نبود و قدرت‌طلبی برخی اشراف و چشم داشتن آنان به حکمرانی، تأثیری بسزا در این نابسامانی‌ها و بی‌ثباتی سیاسی داشت و به جنگ‌های سیاسی می‌انجامید. با وجود این، درباره آل برکات، در قیاس با دیگر اشراف مانند آل‌زید، نگرشی مثبت در میان مورخان وجود دارد و گزارش‌های آنان نشان می‌دهد که آل‌برکات اهل آرامش، عدالت، علم، خدمتگزاری، کیاست و سیاست بوده‌اند. بررسی رفتار سیاسی حاکمان آل برکات نشان می‌دهد که نسل اول اینان، افرادی برجسته‌‌تر و اهل کشورداری و عدل و داد بوده‌اند؛ اما نسل دوم در عملکرد و رفتار سیاسی، اختلاف فراوان داشتند و عدالت را همانند نسل اول رعایت نمی‌کردند و از این رو به اندازه آنان با اقبال عمومی مردم روبه‌رو نبودند.
 
== آخرین حاکمان از خاندان برکات ==
در ۱۰۹۴ق. سعید بن برکات جانشین پدر شد. اختلاف وی با عموزادگان ذوو زید به درگیری‌های فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه انجامید. پس از یحیی، فرزندش برکات در ۱۱۳۵ق. حکمرانی یافت؛ اما در جنگ با مبارک بن احمد شکست خورد و دیگربار حکومت به افرادی از آل زید انتقال یافت.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۴۶۱، ۵۰۰-۵۰۱؛ نک: خلاصة الکلام، ص۹۹-۱۰۲، ۱۷۷-۱۸۰؛ الاعلام، ج۲، ص۴۹.</ref> از سده دوازدهم به بعد، همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید، آل عبدالکریم و بنی‌‌برکات دست به دست می‌شد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا ۱۱۲۳ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. آخرین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در سال ۱۱۸۴ق. با یاری نظامیان مصر بر مکه غلبه یافت؛ اما حکمرانی او چند ماه بیشتر دوام نیاورد.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۵۱۷؛ خلاصة الکلام، ص۲۰۳.</ref> پدرش، حسین، جد اشراف بنی‌‌حسین است.<ref>خلاصة الکلام، ص۲۰۳؛ افادة الانام، ج۳، ص۶۴۸.</ref> ازآن پس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا بر کار آمدن آل سعود، بر مکه حکومت کردند.<ref>تاریخ مکه، سباعی، ص۵۱۸-۵۳۵.</ref>
 
==ارزیابی حکمرانی آل برکات==
در دوران حکمرانی برخی از آل برکات مانند برکات اول، به طور کلی، امنیت و آرامش و تعادل سیاسی برقرار بود. اما در عهد برخی مانند برکات سوم، درگیری و جنگ داخلی و نزاع سیاسی به یک سنت بدل شده بود. مسبب همه این ناآرامی‌ها شخص حاکم نبود و قدرت‌طلبی برخی اشراف و چشم داشتن آنان به حکمرانی، تأثیری بسزا در این نابسامانی‌ها و بی‌ثباتی سیاسی داشت و به جنگ‌های سیاسی می‌انجامید. با وجود این، درباره آل برکات، در قیاس با دیگر اشراف مانند آل‌زید، نگرشی مثبت در میان مورخان وجود دارد و گزارش‌های آنان نشان می‌دهد که آل‌برکات اهل آرامش، عدالت، علم، خدمتگزاری، کیاست و سیاست بوده‌اند.  


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۹: خط ۳۲:


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{دانشنامه
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9556/%d8%a2%d9%84-%d8%a8%d8%b1%d9%83%d8%a7%d8%aa
| عنوان = آل برکات
| نویسنده = علی احمدی میرآقا
}}
* '''الاعلام''': الزركلی (م.۱۳۹۶ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م
* '''الاعلام''': الزركلی (م.۱۳۹۶ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م
* '''افادة الانام''': عبدالله بن محمد الغازی (م.۱۳۶۵ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق
* '''افادة الانام''': عبدالله بن محمد الغازی (م.۱۳۶۵ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق
خط ۵۶: خط ۴۳:
* '''غایة المرام باخبار سلطنة البلدالحرام''': عبدالعزیز بن فهد المکی (م.۹۲۰ق.)، به کوشش شلتوت، جده، دار المدنی، ۱۴۰۶ق
* '''غایة المرام باخبار سلطنة البلدالحرام''': عبدالعزیز بن فهد المکی (م.۹۲۰ق.)، به کوشش شلتوت، جده، دار المدنی، ۱۴۰۶ق
* '''نزهة النفوس و الابدان فی تواریخ الزمان''': علی بن داد الصیرفی، به کوشش حسن حبشی، مصر، دار الکتب، ۱۹۷۳م.
* '''نزهة النفوس و الابدان فی تواریخ الزمان''': علی بن داد الصیرفی، به کوشش حسن حبشی، مصر، دار الکتب، ۱۹۷۳م.
{{پایان}}


{{خاندان‌های حاکم در حجاز}}
علی احمدی میرآقا


[[رده:اشراف مکه]]
[[رده:اشراف مکه]]
[[رده:سادات حسنی]]
[[رده:سادات حسنی]]
[[رده:خاندان‌های حکومت‌گر در مکه]]
[[رده:خاندان‌های حکومت‌گر در مکه]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: