در حال ویرایش آیه انذار
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:آیه انذار.jpeg|200px|thumb|left|[[آیه]] انذار، آیه ۲۱۴ [[سوره شعراء]]]] | [[پرونده:آیه انذار.jpeg|200px|thumb|left|[[آیه]] انذار، آیه ۲۱۴ [[سوره شعراء]]]] | ||
'''آیه انذار''' [[آیه]] | '''آیه انذار''' [[آیه]] 214 [[سوره]] [[سوره شعراء|شعراء]] درباره انذار خویشاوندان [[پیامبر(ص)]] است. رسول الله(ص) پس از نزول این آیه به [[علی(ع)]] دستور داد که نزدیکانش را به مهمانی دعوت کند. در این مهمانی، پیامبر(ص) پیام الهی مبنی بر مأموریتش و تعیین جانشین پس از خودش را به آنان اعلام كرد اما [[ابولهب]] جلسه را به هم زد. روز بعد هم به همین ترتیب عمل شد و پیامبر(ص) خطاب به حاضران، از [[پیامبری|رسالت]] خویش سخن گفت و از آنان در این راه یاری خواست؛ ولی هیچ کس جز علی(ع) دعوت او را پاسخ نگفت. رسول خدا، پس از اتمام حجت بر قوم خود، علی بن ابیطالب(ع) را برادر، وصی و خلیفه پس از خود در میان ملسمانان خواند. | ||
==واژه شناسی == | ==واژه شناسی == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
انذار مصدر باب اِفعال از ریشه «ن ذ ر» و به معنای آگاه ساختن همراه بیم و پرهیز است.<ref>مفردات، | |||
انذار مصدر باب اِفعال از ریشه «ن ـ ذ ـ ر» و به معنای آگاه ساختن همراه بیم و پرهیز است.<ref>مفردات، ص487؛ تاج العروس، ج7، ص517، «نذر».</ref> این مفهوم در بیش از 124 جا در [[قرآن]] به كار رفته<ref>المعجم الاحصائی، ج3، ص1542.</ref> و در کنار [[تبشیر]] از وظایف مهم [[پیامبران]] به شمار رفته است. | |||
=== مصداق یابی === | === مصداق یابی === | ||
آیاتی چند، آیه انذار نامیده شدهاند؛ از جمله: [[سوره | |||
آیاتی چند، آیه انذار نامیده شدهاند؛ از جمله: [[سوره مدثّر|مدثّر]]/74، 1-2؛ [[سوره توبه|توبه]]/9، 122؛ [[سوره شوری|شوری]]/42، 7. اما مشهورترین آنها آیه 214 [[سوره شعراء|شعراء]]/26 است که فرمان خداوند به پیامبر را برای انذار خویشاوندانش در آغاز [[دعوت علنی]]، در سال چهارم [[بعثت]] بیان میکند: {وَ أَنذِر عَشِیرَتَكَ الْأَقرَبِین}.<ref>جامع البیان، ج19، ص148.</ref> خداوند به رسول خود فرمان میدهد که پیش از ابلاغ دعوت عمومی، نخست خاندان خود را از عذاب الهی بترساند و دعوت [[توحید]] و [[رسالت]] را بر آنان عرضه کند. در بیان سبب آغاز دعوت از خویشاوندان، گفتهاند ضرورت داشت تا پیامبر از حمایت خاندانش در محیط [[قبایل عرب|قبایلی عرب]] برخوردار شود و نیز بر آنان اتمام حجت کند.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ج1، ص84-85.</ref> | |||
== شرح واقعه == | == شرح واقعه == | ||
پیامبر(ص) پس از اتمام حجت بر قوم خود، علی بن ابیطالب(ع) را برادر، وصی و خلیفه خود در میان مردم خواند: «إنّ هذا أﺧﻰ و وﺻﻴﻰ و ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ فیکم فاسمعوا له و أطیعوا».<ref>تاریخ طبری، | بر پایه روایتها، [[محمد بن عبدالله(ص)|پیامبر]] پس از نزول این آیه به [[علی بن ابیطالب(ع)|علی]](ع) دستور داد که [[بنی عبدالمطلب|بنیعبدالمطلب]]<ref>نک: تاریخ طبری، ج2، ص63.</ref> را که در آن روز 40 نفر از جمله عموهای پیامبر همچون [[ابوطالب عموی پیامبر|ابوطالب]]، [[حمزه عموی پیامبر|حمزه]]، [[عباس عموی پیامبر|عباس]] و [[ابولهب عموی پیامبر|ابولهب]] بودند، به خانه ابوطالب<ref>الارشاد، ج1، ص49؛ الشافی، ج3، ص144.</ref> فراخواند. برخی نیز دعوت شدگان را [[بنی هاشم|بنیهاشم]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص124؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص460.</ref> یا [[آل عبدمناف]]<ref>نک: تفسیر ابن کثیر، ج3، ص51. </ref> و محل دعوت را [[خانه پیامبر|خانه خود پیامبر]]<ref>نک: الشیعة فی المیزان، ص429.</ref>، [[شعب ابیطالب]]<ref>مجمع البیان، ج7، ص356.</ref> یا [[کوه ابوقبیس]]<ref>نک: تفسیر ابن کثیر، ج3، ص51. </ref> دانستهاند. آنگاه همه مهمانان به گونهای [[معجزه|معجزهآسا]]، با یک صاع خوراک ران گوسفند و یک قدح شیر به دست پیامبر گرامی، سیر و سیراب شدند. سپس پیامبر(ص) پیام الهی را به آنان ابلاغ كرد. ابولهب با جادو خواندن این مراسم، جلسه را بر هم زد و از ابلاغ پیامبر(ص) جلوگیری کرد. روز بعد هم به همین ترتیب عمل شد و پیامبر(ص) خطاب به حاضران، از رسالت خویش سخن گفت و از آنان در این راه یاری خواست؛ ولی هیچ کس جز علی(ع) دعوت او را اجابت نکرد و وعده یاری نداد. | ||
پیامبر(ص) پس از اتمام حجت بر قوم خود، علی بن ابیطالب(ع) را برادر، وصی و خلیفه خود در میان مردم خواند: «إنّ هذا أﺧﻰ و وﺻﻴﻰ و ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ فیکم فاسمعوا له و أطیعوا».<ref>تاریخ طبری، ج2، ص63؛ قس: جامع البیان، ج19، ص146.</ref> جمع حاضر با طعنه زدن بر ابوطالب که اطاعت از پسرش بر او واجب شده بود، پراکنده شدند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج2، ص63؛ تفسیر ثعلبی، ج7، ص182؛ الکامل، ج2، ص63.</ref> این ماجرا که شمار فراوانی از اصحاب مشهور پیامبر چون امام علی(ع)<ref>تاریخ طبری، ج2، ص63.</ref>، [[ابورافع]]<ref>مجمع البیان، ج7، ص356.</ref>، [[براء بن عازب]]<ref>تفسیر ثعلبی، ج7، ص182.</ref> و [[ابن عباس]]<ref>الکامل، ج2، ص63.</ref> آن را روایت کردهاند، با اندکی اختلاف در منابع [[شیعه]] و [[اهل تسنن|سنی]] گزارش آمده است.<ref>برای نمونه نک: السیرة النبویه، ج1، ص262؛ مجمع البیان، ج7، ص352-353.</ref> | |||
=== نظر متکلمان شیعه و دلیلشان === | === نظر متکلمان شیعه و دلیلشان === | ||
[[متکلم|متکلمان]] شیعه با متواتر خواندن گزارش حادثه آیه انذار که به «[[حدیث دار]]» و «[[حدیث عشیره]]» معروف است<ref>نهج الایمان، ص233؛ الطرائف، ص20؛ الغدیر، ج2، ص278.</ref>، از این رخداد برای اثبات خلافت بلا فصل امام علی(ع) استدلال كردهاند.<ref>الشافی، ج2، ص77؛ منهاج الكرامه، ص148؛ غایة المرام، ج2، ص245.</ref> بر پایه روایتی، خود امام علی(ع) در دوران [[خلافت|خلافتش]] با این آیه بر حقانیت خلافت و وصایت خویشتن استدلال کرده است. [[ابن کواء|ابن كَوَّاء]]، یکی از [[خوارج]]، از وی پرسید: «چرا در میان فرزندان عبدالمطلب، تو وصی پیامبر شدی؟» امام با تمسک به آیه انذار، ماجرای آن روز را شرح داد.<ref>الخرائج، ص84.</ref> همچنین بر پایه گزارش [[ربیعة بن ناجد]]، علی(ع) در پاسخ این پرسش که چگونه وی با وجود عموی پیامبر از ایشان ارث برد، ماجرای روز انذار را شرح داد و به آن استناد کرد.<ref>نهج الایمان، ص235-236.</ref> | |||
=== روایات غیرمشهور و نقدهای حدیث دار === | |||
ماجرای آیه انذار به گونههایی دیگر نیز گزارش شده است. با توجه به فضای زمانی و مکانی طرح این گزارشها به نظر میرسد که مربوط به دوره [[دعوت عمومی]] و پس از دعوت خویشاوندان هستند و به اشتباه با موضوع آیه انذار که مربوط به [[دعوت خویشاوندان]] است، یکی انگاشته شدهاند. برای نمونه در گزارشی آمده است که رسول خدا بر فراز [[كوه صفا]] رفت و با اعلان آن که میخواهد خبری مهم را به مردم برساند، [[قریش]] را پیرامون خود گرد آورد. نخست از کافران درباره صداقت خود و اعتماد و اطمینان آنان به خویشتن اقرار گرفت و آنگاه ایشان را از عذاب سخت [[خداوند]] بیم داد. در این میان، ابولهب به پیامبر اعتراض و توهین میکند و در پی آن، در نکوهش او [[سوره مسد]] نازل میشود.<ref>نک: جامع البیان، ج19، ص147.</ref> این گزارش از جهت مخالفت با ظاهر آیه که انذار را برای خویشاوندان و نه همه قریش میشمرد و نیز استبعاد نزول سوره مسد/111 با لحن شدید آن در این دوره آغازین، قابل نقد و تردید است. | |||
بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر بر [[كوه مروه]] ایستاد و ابتدا [[آل فهر]] را دعوت کرد و در پی آن همه قریش حضور یافتند. آنگاه با ندا دادن [[آل لؤی]]، [[آل کعب]]، [[آل مره]]، [[آل کلاب]]، [[آل قصی]]، [[آل عبدمناف]] و [[آل هاشم]]، تیرههای مختلف قریش را به ترتیب استثنا کرد و تنها هاشمیان را نگاه داشت. سپس آنان را در منزل بزرگترین عموی خود [[حارث بن عبدالمطلب]] گرد آورد و اطعام کرد. سپس انذار را به آنان ابلاغ نمود. ابولهب حاضران را به اطاعت از وی تشویق کرد و ابوطالب نیز وعده یاری داد و بسیاری از جمله [[جعفر بن ابیطالب]] و [[عتبة بن حارث]] در همین روز ایمان آوردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص27.</ref> این گزارش که تنها یعقوبی با [[روایت مرسل|روایتی مرسل]] آن را یاد کرده، افزون بر برخی نکات ناهمگون با سیر حوادث صدر [[اسلام]] مانند حمایت ابولهب، سبک و ساختاری داستانی دارد که نشان از برساخته بودن آن است. | |||
[[روایت|روایتهایی]] دیگر نیز در شرح ماجرای آیه انذار گزارش شده که ناسازگاریهای فراوان آنها با دوره زمانی آغاز دعوت، مانند حضور افرادی چون [[حضرت فاطمه(س)]] و [[عایشه]] که آن هنگام هنوز زاده نشده بودند<ref>جامع البیان، ج19، ص150.</ref>، گویای آن است که احتمالاً شرح دعوتهای بعدی پیامبر، به اشتباه با دعوت آیه انذار ارتباط داده شده است.<ref>نک: الدر المنثور، ج5، ص95-96؛ المیزان، ج15، ص335.</ref> | |||
دانشمندان اهل سنت در واکنشهای گوناگون، به نقد یا توجیه این روایت پرداختهاند. [[ابن تیمیه]]، حدیث دار را برساخته شمرده، اشکالهای فراوان بر آن وارد ساخته و بر ترک آن ادعای [[اجماع]] کرده است.<ref>منهاج السنه، ج7، ص445؛ الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص63.</ref> اما این روایت در منابع معتبر حدیثی بسیاری از اهل سنت آمده و از اشکالهای سندی یا محتوایی پیراسته است.<ref>نک: الغدیر، ج2، ص278؛ الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص64-65.</ref> | |||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
*الارشاد: المفید (م.413ق.)، به كوشش آل البیت:، بیروت، دار المفید، 1414ق؛ | |||
*اطلس تاریخ اسلام: حسین مونس، ترجمه: آذرتاش آذرنوش، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1385ش؛ | |||
*تاج العروس: الزبیدی (م.1205ق.)، به كوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق؛ | |||
*تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛ | |||
*تاریخ تحلیلی اسلام: محمد نصیری رضی، مجموعه معارف، قم؛ | |||
* | *تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوك): الطبری (م.310ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق؛ | ||
* | *تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن كثیر (م.774ق.)، به كوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1409ق؛ | ||
* | *تفسیر القمی: القمی (م.307ق.)، به كوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق؛ | ||
* | *تفسیر ثعلبی (الكشف و البیان): الثعلبی (م.427ق.)، به كوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق؛ | ||
* | *جامع البیان: الطبری (م.310ق.)، به كوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ | ||
* | *الخرائج و الجرائح: الراوندی (م.573ق.)، مؤسسة الامام المهدی، قم؛ | ||
* | *الدر المنثور: السیوطی (م.911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق؛ | ||
* | *السیرة الحلبیه: الحلبی (م.1044ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1400ق؛ | ||
* | *السیرة النبویه: ابن هشام (م.8-213ق.)، به كوشش محمد محیی الدین، مصر، مكتبة محمد علی صبیح و اولاده، 1383ق؛ | ||
* | *الشافی فی الامامه: السید المرتضی (م.436ق.)، به كوشش حسینی، تهران، موسسة الصادق7، 1410ق؛ | ||
* | *الشیعة فی المیزان: محمد جواد مغنیه (م.1400ق.)، بیروت، دار المعارف للمطبوعات، 1399م؛ | ||
* | *الصحیح من سیرة النبی9: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، 1414ق؛ | ||
* | *الطرائف: ابن طاووس (م.664ق.)، قم، مطبعة الخیام،1399ق؛ | ||
* | *غایة المرام فی شرح شرائع الاسلام: مفلح بن الحسن الصیمری (م. قرن9)، به كوشش كوثرانی، بیروت، دار الهادی، 1420ق؛ | ||
* | *الغدیر: الامینی (م.1390ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش؛ | ||
* | *الكامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ | ||
* | *مجمع البیان: الطبرسی (م.548ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق؛ | ||
* | *المعجم الاحصائی: محمود روحانی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1366ش؛ | ||
* | *مفردات: الراغب (م.425ق.)، نشر الكتاب، 1404ق؛ | ||
* | *منهاج السنة النبویه: ابن تیمیه (م.728ق.)، به كوشش محمد رشاد، مؤسسه قرطبه، 1406ق؛ | ||
* | *منهاج الکرامه: العلامة الحلی (م.726ق.)، به کوشش عبدالرحیم مبارک، مشهد، تاسوعا، 1379ش؛ | ||
* | *المیزان: الطباطبایی (م.1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق؛ | ||
* | *نهج الایمان: علی بن یوسف ابن جبیر (م. قرن هفت )، به کوشش احمد حسینی، مشهد، مجتمع امام هادی7، 1418ق. | ||
* | |||
* | |||
* | |||
* | |||
* | |||
{{آیات قرآنی مرتبط با حج}} | {{آیات قرآنی مرتبط با حج}} | ||
[[رده:آیه های مشهور قرآن]] | [[رده:آیه های مشهور قرآن]] | ||