در حال ویرایش آیه تبلیغ
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|تورفتگی=0 | |تورفتگی=0 | ||
|تراز=وسط | |تراز=وسط | ||
|عنوان={{عربی|اندازه=92%|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.<ref>سوره مائده، آیه ۶۷</ref> }} | |عنوان={{عربی|اندازه=92%|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ. <ref>سوره مائده، آیه ۶۷</ref>}} | ||
| اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.<ref>ترجمه فولادوند</ref> | | اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.<ref>ترجمه فولادوند</ref> | ||
}} | }} | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
با نزول [[آیه وجوب حج]] ([[سوره حج]]، آیه ۲۷) در سال دهم ق.<ref>جامع البیان، ج۱۷، ص۱۸۹؛ التبیان، ج۷، ص۳۰۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> ، منادیانی از سوی [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] اعلان کردند که ایشان عازم [[حج]] است.<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ دلائل النبوه، ج۵، ص۴۳۳؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۲۷.</ref> همین مطلب با پیک به مسلمانان دور از [[مدینة النبی|مدینه]] نیز اعلان شد.<ref>بحار الانوار، ج۲۱، ص۳۹۶؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۸۲.</ref> همچنین پیامبر(ص) در نامهای به [[امام علی(ع)|حضرت علی(ع)]] که از طرف ایشان به [[یمن]] فرستاده شده بود، از او خواست که همراه [[مسلمان|مسلمانان]] آن دیار به [[مکه]] بشتابد.<ref>روض الجنان، ج۷، ص۶۳؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۸۳.</ref> شماری بسیار از مسلمانان<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰۱؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۴۲.</ref> ، [[همسران پیامبر]]<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۳۱؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> و [[حضرت فاطمه(س)]] در این سفر با پیامبر(ص) همراه شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۰۴؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۴۴.</ref> منابع تاریخی شمار جمعیت همراه با ایشان را در این سفر به اختلاف تا بیش از ۱۲۴۰۰۰ نفر ذکر کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۲، ص۱۵۴؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> در متون اسلامی، از این [[حج]] پیامبر(ص) به [[حجة الوداع|حَجَّة الوداع]]، حجة الاسلام، حجة الکمال و حجة التمام یاد شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۶؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۲۵؛ الغدیر، ج۱، ص۹.</ref> | با نزول [[آیه وجوب حج]] ([[سوره حج]]، آیه ۲۷) در سال دهم ق.<ref>جامع البیان، ج۱۷، ص۱۸۹؛ التبیان، ج۷، ص۳۰۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref>، منادیانی از سوی [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] اعلان کردند که ایشان عازم [[حج]] است.<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ دلائل النبوه، ج۵، ص۴۳۳؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۲۷.</ref> همین مطلب با پیک به مسلمانان دور از [[مدینة النبی|مدینه]] نیز اعلان شد.<ref>بحار الانوار، ج۲۱، ص۳۹۶؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۸۲.</ref> همچنین پیامبر(ص) در نامهای به [[امام علی(ع)|حضرت علی(ع)]] که از طرف ایشان به [[یمن]] فرستاده شده بود، از او خواست که همراه [[مسلمان|مسلمانان]] آن دیار به [[مکه]] بشتابد.<ref>روض الجنان، ج۷، ص۶۳؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۸۳.</ref> شماری بسیار از مسلمانان<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰۱؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۴۲.</ref>، [[همسران پیامبر]]<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۳۱؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> و [[حضرت فاطمه(س)]] در این سفر با پیامبر(ص) همراه شدند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۰۴؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۴۴.</ref> منابع تاریخی شمار جمعیت همراه با ایشان را در این سفر به اختلاف تا بیش از ۱۲۴۰۰۰ نفر ذکر کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۲، ص۱۵۴؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> در متون اسلامی، از این [[حج]] پیامبر(ص) به [[حجة الوداع|حَجَّة الوداع]]، حجة الاسلام، حجة الکمال و حجة التمام یاد شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۶۰۶؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۲۵؛ الغدیر، ج۱، ص۹.</ref> | ||
[[پرونده:من کنت مولاه فهذا علی مولاه.png|200px|thumb|left|عبارت [[محمد (ص)|رسول خدا(ص)]] درباره [[علی(ع)]] در [[غدیر خم]]]] | [[پرونده:من کنت مولاه فهذا علی مولاه.png|200px|thumb|left|عبارت [[محمد (ص)|رسول خدا(ص)]] درباره [[علی(ع)]] در [[غدیر خم]]]] | ||
رسول خدا پس از گزاردن مناسک حج، روز چهاردهم [[ذیحجه]]، همراه دیگر مسلمانان مکه را ترک کرد و پنجشنبه هجدهم ذیحجه به منطقه [[غدیر خم]]، مکانی در [[جحفه]]، رسید. پنج ساعت از روز گذشته بود<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۲؛ الغدیر، ج۱، ص۱۰، ۲۱۴.</ref> که آیه تبلیغ بر ایشان فرود آمد.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۴، ص۱۱۷۲؛ اسباب النزول، ص۱۳۵؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> رسول خدا(ص) در آن هوای بسیار گرم نیمروز پس از اقامه [[نماز ظهر]] در اجتماع عظیم مسلمانان بر فراز [[منبر|منبری]] که از جهاز شتران فراهم آمده بود<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۰.</ref> خطبهای خواند و از ادای وظیفه رسالت و نزدیکی رحلتش خبر داد. سپس به پاسداشت دو امانت ارزشمند، [[قرآن]] و [[عترت]]، سفارش کرد. آنگاه سه مرتبه فرمود: «أیها الناس! مَن أولی بِالمؤمنین مِنْ أنفُسِهم...؟»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۱۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۳۶.</ref> . حاضران در آنجا گفتند: خدا و رسولش آگاهترند. پیامبر(ص) فرمود: «إنّ الله مولای، و أنَا مَولَی المُؤمنین و انی اولی بهم من أنفسهم فَمَن کنتُ مولاه فَهذا مولاه<ref>السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۳۶؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۱۹.</ref> ، ألا فَلیبَلِّغ الشاهد الغایب».<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۳۴؛ الغدیر، ج۱، ص۱۱؛ المیزان، ج۶، ص۵۴.</ref> در این هنگام، [[صحابه]] از جمله [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]]، به [[علی(ع)]] تهنیت گفتند. هنوز جمعیت پراکنده نشده بود که [[جبرئیل]] فرود آمد و پیامبر را به نزول [[آیه اکمال دین|آیه اکمال]] و اتمام نعمت مژده داد: {الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی}. (مائده/۵، ۳)<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۳۳؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> بر پایه روایتی، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: پس از نزول آیه تبلیغ، اگر آنچه را که درباره ابلاغ ولایت تو امر شده بود، انجام نمیدادم، عملم تباه و نابود میشد.<ref>الامالی، ص۵۸۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۵۴.</ref> | رسول خدا پس از گزاردن مناسک حج، روز چهاردهم [[ذیحجه]]، همراه دیگر مسلمانان مکه را ترک کرد و پنجشنبه هجدهم ذیحجه به منطقه [[غدیر خم]]، مکانی در [[جحفه]]، رسید. پنج ساعت از روز گذشته بود<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۲؛ الغدیر، ج۱، ص۱۰، ۲۱۴.</ref> که آیه تبلیغ بر ایشان فرود آمد.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۴، ص۱۱۷۲؛ اسباب النزول، ص۱۳۵؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> رسول خدا(ص) در آن هوای بسیار گرم نیمروز پس از اقامه [[نماز ظهر]] در اجتماع عظیم مسلمانان بر فراز [[منبر|منبری]] که از جهاز شتران فراهم آمده بود<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۰.</ref> خطبهای خواند و از ادای وظیفه رسالت و نزدیکی رحلتش خبر داد. سپس به پاسداشت دو امانت ارزشمند، [[قرآن]] و [[عترت]]، سفارش کرد. آنگاه سه مرتبه فرمود: «أیها الناس! مَن أولی بِالمؤمنین مِنْ أنفُسِهم...؟»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۳۲؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۱۹؛ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۳۶.</ref>. حاضران در آنجا گفتند: خدا و رسولش آگاهترند. پیامبر(ص) فرمود: «إنّ الله مولای، و أنَا مَولَی المُؤمنین و انی اولی بهم من أنفسهم فَمَن کنتُ مولاه فَهذا مولاه<ref>السیرة الحلبیه، ج۳، ص۳۳۶؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۱۹.</ref>، ألا فَلیبَلِّغ الشاهد الغایب».<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۳۴؛ الغدیر، ج۱، ص۱۱؛ المیزان، ج۶، ص۵۴.</ref> در این هنگام، [[صحابه]] از جمله [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]]، به [[علی(ع)]] تهنیت گفتند. هنوز جمعیت پراکنده نشده بود که [[جبرئیل]] فرود آمد و پیامبر را به نزول [[آیه اکمال دین|آیه اکمال]] و اتمام نعمت مژده داد: {الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی}. (مائده/۵، ۳)<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۳۳؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> بر پایه روایتی، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: پس از نزول آیه تبلیغ، اگر آنچه را که درباره ابلاغ ولایت تو امر شده بود، انجام نمیدادم، عملم تباه و نابود میشد.<ref>الامالی، ص۵۸۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۵۴.</ref> | ||
همه مفسران [[شیعه]]<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۱؛ مجمع البیان، ج۳-۴، ص۳۴۴؛ المیزان، ج۶، ص۴۸.</ref> با تکیه بر [[روایت|روایتهایی]]<ref>الامالی، ص۵۸۴؛ الاحتجاج، ج۱، ص۶۷-۷۴؛ مناقب، ج۲، ص۲۲۴.</ref> از [[امامان معصوم]]: شأن نزول آیه تبلیغ را [[امامت]] و ولایت [[علی بن ابیطالب(ع)]] در [[واقعه غدیر]] دانستهاند؛ چنانکه بسیاری از [[صحابه]] رسول خدا<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۵۰؛ المیزان، ج۶، ص۵۹.</ref> ، مورخان<ref>تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۳۷.</ref> و [[مفسر|مفسران]] [[اهل سنت]] نیز چنین گفتهاند. | همه مفسران [[شیعه]]<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۱؛ مجمع البیان، ج۳-۴، ص۳۴۴؛ المیزان، ج۶، ص۴۸.</ref> با تکیه بر [[روایت|روایتهایی]]<ref>الامالی، ص۵۸۴؛ الاحتجاج، ج۱، ص۶۷-۷۴؛ مناقب، ج۲، ص۲۲۴.</ref> از [[امامان معصوم]]: شأن نزول آیه تبلیغ را [[امامت]] و ولایت [[علی بن ابیطالب(ع)]] در [[واقعه غدیر]] دانستهاند؛ چنانکه بسیاری از [[صحابه]] رسول خدا<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۵۰؛ المیزان، ج۶، ص۵۹.</ref>، مورخان<ref>تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۲۳۷.</ref> و [[مفسر|مفسران]] [[اهل سنت]] نیز چنین گفتهاند. | ||
===شأن نزول آیه از نظر عالمان اهل سنت=== | ===شأن نزول آیه از نظر عالمان اهل سنت=== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
::::در پاسخ به این توجیه گفته شده است: سفارش به محبت و دوستی علی(ع) نیاز به این همه مقدمه و متوقف ساختن جمعیت در بیابان سوزان و گرفتن اعترافهای پیاپی ازآنان نداشت. افزون بر این، تأکید بر دوستی علی(ع) را بارها مردم از زبان پیامبر(ص) شنیده بودند و این آن قدر اهمیت نداشت که اگر رسول خدا(ص) آن را ابلاغ نمیکرد، رسالت خود را به انجام نرسانده باشد.<ref>نمونه، ج۵، ص۱۶.</ref> در منابع تفسیری اهل سنت، درباره سبب نزول آیه تبلیغ و مفهوم {بَلِّغ مَا أُنزِلَ إِلَیک} احتمالهای دیگری مطرح شده است: | ::::در پاسخ به این توجیه گفته شده است: سفارش به محبت و دوستی علی(ع) نیاز به این همه مقدمه و متوقف ساختن جمعیت در بیابان سوزان و گرفتن اعترافهای پیاپی ازآنان نداشت. افزون بر این، تأکید بر دوستی علی(ع) را بارها مردم از زبان پیامبر(ص) شنیده بودند و این آن قدر اهمیت نداشت که اگر رسول خدا(ص) آن را ابلاغ نمیکرد، رسالت خود را به انجام نرسانده باشد.<ref>نمونه، ج۵، ص۱۶.</ref> در منابع تفسیری اهل سنت، درباره سبب نزول آیه تبلیغ و مفهوم {بَلِّغ مَا أُنزِلَ إِلَیک} احتمالهای دیگری مطرح شده است: | ||
* آیه تبلیغ در آغاز [[بعثت]] در [[مکه]] نازل شد و [[پیامبر(ص)]] را به اظهار<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۴۲؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> و تبلیغ حقایق [[دین]] به همه مردم امر کرد.<ref>المنار، ج۶، ص۴۶۳، ۴۶۷.</ref> بر پایه برخی نقلها، نزول آیه پس از اظهار رسالت و [[دعوت عمومی]] دانسته شده است. به موجب روایتهایی، [[ابوطالب عموی پیامبر(ص)|ابوطالب]] در سالهای آغازین بعثت برای محافظت از پیامبر(ص) مراقبانی از [[بنیهاشم]] گمارده بود. هنگامیکه این آیه نازل شد، رسول خدا(ص) از ابوطالب خواست که برای او مراقبی قرار ندهد؛ زیرا [[خداوند]] او را از گزند جن و انس نگاهبانی خواهد کرد.<ref>اسباب النزول، ص۱۳۵؛ زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | * آیه تبلیغ در آغاز [[بعثت]] در [[مکه]] نازل شد و [[پیامبر(ص)]] را به اظهار<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۴۲؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> و تبلیغ حقایق [[دین]] به همه مردم امر کرد.<ref>المنار، ج۶، ص۴۶۳، ۴۶۷.</ref> بر پایه برخی نقلها، نزول آیه پس از اظهار رسالت و [[دعوت عمومی]] دانسته شده است. به موجب روایتهایی، [[ابوطالب عموی پیامبر(ص)|ابوطالب]] در سالهای آغازین بعثت برای محافظت از پیامبر(ص) مراقبانی از [[بنیهاشم]] گمارده بود. هنگامیکه این آیه نازل شد، رسول خدا(ص) از ابوطالب خواست که برای او مراقبی قرار ندهد؛ زیرا [[خداوند]] او را از گزند جن و انس نگاهبانی خواهد کرد.<ref>اسباب النزول، ص۱۳۵؛ زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | ||
::::در نقد این نظر گفته شده است: همه مفسران باور دارند که [[سوره مائده]]/۵ در اواخر عمر پیامبر در مدینه نازل شده<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱؛ التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref> و برخی نزول آن را در حجة الوداع دانستهاند.<ref>التفسیر الحدیث، ج۹، ص۹.</ref> بر این اساس، احتمال نزول آیه تبلیغ در سالهای نخست بعثت و عدم الحاق آن به سورهای خاص در سالیان دراز، درست به نظر نمیرسد.<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۵۲.</ref> | ::::در نقد این نظر گفته شده است: همه مفسران باور دارند که [[سوره مائده]]/۵ در اواخر عمر پیامبر در مدینه نازل شده<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱؛ التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref> و برخی نزول آن را در حجة الوداع دانستهاند.<ref>التفسیر الحدیث، ج۹، ص۹.</ref> بر این اساس، احتمال نزول آیه تبلیغ در سالهای نخست بعثت و عدم الحاق آن به سورهای خاص در سالیان دراز، درست به نظر نمیرسد.<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۵۲.</ref> | ||
* برخی دیگر از مفسران بر این باورند که آیه تبلیغ با توجه به سیاق آیات قبل و بعد، درباره [[اهل کتاب]] است و خداوند پیامبرش را مأمور به تبلیغ حقایق [[اسلام]] در برابر اهل کتاب میکند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۹۲؛ جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۵۰.</ref> و مقصود از {مَا أُنزِلَ إِلَیک} در آیه، حکم [[رجم]] و [[قصاص]] است که [[یهود]] در [[تورات]] و [[نصارا]] در [[انجیل]] آن را تغییر داده بودند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۹.</ref> | * برخی دیگر از مفسران بر این باورند که آیه تبلیغ با توجه به سیاق آیات قبل و بعد، درباره [[اهل کتاب]] است و خداوند پیامبرش را مأمور به تبلیغ حقایق [[اسلام]] در برابر اهل کتاب میکند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۹۲؛ جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۵۰.</ref> و مقصود از {مَا أُنزِلَ إِلَیک} در آیه، حکم [[رجم]] و [[قصاص]] است که [[یهود]] در [[تورات]] و [[نصارا]] در [[انجیل]] آن را تغییر داده بودند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۹.</ref> | ||
::::در نقد این احتمال گفته شده است: از سیاق آیه تبلیغ، به ویژه جمله {وَالله یعصِمُکَ من النّاس} برمیآید که پیامبر(ص) در این آیه، مأمور به تبلیغ امری مهم و خطیر بوده که با تبلیغ آن، بیم خطر بر جان ایشان یا دین اسلام وجود داشته است. اما وضعیت یهود آن روزگار در [[حجاز]] به گونهای نبود که خطری از سوی آنان رسول خدا را تهدید کند تا مجوز تأخیر مأموریت الهی یا دست برداشتن از آن شود<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref> ؛ زیرا آیه تبلیغ هنگامی نازل شد که اقتدار و شوکت یهود بر اثر جنگهای [[جنگ بنیقریظه|بنیقریظه]] و [[جنگ خیبر|خیبر]] و تبعید شماری از آنان (احزاب/ ۳۳، ۲۶-۲۷؛ حشر/۵۹، ۲-۳) از میان رفته بود و مسیحیان نیز در [[عربستان]]، به ویژه [[مدینه النبی|مدینه]]، دارای قدرت نبودند. از این رو، یهود و نصارا در اواخر زندگی رسول خدا، به عنوان اقلیت دینی [[جزیه]] میپرداختند.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۳.</ref> نیز اگر سیاق آیه تبلیغ با آیات قبل و بعد یکسان باشد، پیامی که در آیه تبلیغ، رسول خدا مأمور به آن شده همان چیزی است که در آیه بعد آمده است: {قُل یا أَهلَ الکتَابِ لَسْتُم عَلَی شَیءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّورَاةَ وَالإنجِیلَ...}. (مائده /۵، ۶۸) در این آیه تکلیف طاقتفرسایی به اهل کتاب نشده تا رسول خدا در ابلاغ آن احساس خطر کند.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref> پیامبر(ص) در سالهای نخست [[بعثت]]، مأمور مبارزه با [[شرک]] و [[بتپرستی]] و دعوت به [[توحید]] در میان [[مشرکان]] متعصب [[قریش]] بود که بسیار خطرناکتر از اهل کتاب بودند؛ اما رسول خدا هیچ گاه در انجام مأموریت خویش احساس خطر نمیکرد تا خداوند به او وعده محافظت از خطر مشرکان را بدهد.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref> از محتوای آیه و شأن نزول آن برمیآید که سیاق آیه تبلیغ با سیاق آیات قبل و بعد از آن یکسان نیست؛ بلکه این آیه دربردارنده پیامی مهم و مستقل است. | ::::در نقد این احتمال گفته شده است: از سیاق آیه تبلیغ، به ویژه جمله {وَالله یعصِمُکَ من النّاس} برمیآید که پیامبر(ص) در این آیه، مأمور به تبلیغ امری مهم و خطیر بوده که با تبلیغ آن، بیم خطر بر جان ایشان یا دین اسلام وجود داشته است. اما وضعیت یهود آن روزگار در [[حجاز]] به گونهای نبود که خطری از سوی آنان رسول خدا را تهدید کند تا مجوز تأخیر مأموریت الهی یا دست برداشتن از آن شود<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref>؛ زیرا آیه تبلیغ هنگامی نازل شد که اقتدار و شوکت یهود بر اثر جنگهای [[جنگ بنیقریظه|بنیقریظه]] و [[جنگ خیبر|خیبر]] و تبعید شماری از آنان (احزاب/ ۳۳، ۲۶-۲۷؛ حشر/۵۹، ۲-۳) از میان رفته بود و مسیحیان نیز در [[عربستان]]، به ویژه [[مدینه النبی|مدینه]]، دارای قدرت نبودند. از این رو، یهود و نصارا در اواخر زندگی رسول خدا، به عنوان اقلیت دینی [[جزیه]] میپرداختند.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۳.</ref> نیز اگر سیاق آیه تبلیغ با آیات قبل و بعد یکسان باشد، پیامی که در آیه تبلیغ، رسول خدا مأمور به آن شده همان چیزی است که در آیه بعد آمده است: {قُل یا أَهلَ الکتَابِ لَسْتُم عَلَی شَیءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّورَاةَ وَالإنجِیلَ...}. (مائده /۵، ۶۸) در این آیه تکلیف طاقتفرسایی به اهل کتاب نشده تا رسول خدا در ابلاغ آن احساس خطر کند.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref> پیامبر(ص) در سالهای نخست [[بعثت]]، مأمور مبارزه با [[شرک]] و [[بتپرستی]] و دعوت به [[توحید]] در میان [[مشرکان]] متعصب [[قریش]] بود که بسیار خطرناکتر از اهل کتاب بودند؛ اما رسول خدا هیچ گاه در انجام مأموریت خویش احساس خطر نمیکرد تا خداوند به او وعده محافظت از خطر مشرکان را بدهد.<ref>المیزان، ج۶، ص۴۲.</ref> از محتوای آیه و شأن نزول آن برمیآید که سیاق آیه تبلیغ با سیاق آیات قبل و بعد از آن یکسان نیست؛ بلکه این آیه دربردارنده پیامی مهم و مستقل است. | ||
* برخی مفسران اهل سنت سخنانی دیگر درباره سبب نزول این آیه ذکر نمودهاند. [[فخر رازی]] و دیگران بیش از ۱۰ قول در این زمینه نقل کردهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۹۰؛ غرائب القرآن، ج۲، ص۶۱۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۸.</ref> | * برخی مفسران اهل سنت سخنانی دیگر درباره سبب نزول این آیه ذکر نمودهاند. [[فخر رازی]] و دیگران بیش از ۱۰ قول در این زمینه نقل کردهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۹۰؛ غرائب القرآن، ج۲، ص۶۱۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۸.</ref> | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد | ||
}}<onlyinclude> | }}<onlyinclude> | ||
[[رده:آیه های مشهور قرآن]] | |||
[[رده:امام علی(ع) در قرآن]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] |