در حال ویرایش آیه ۲۷ سوره حج
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== متن و ترجمه == | == متن و ترجمه == | ||
{{قرآن | {{قرآن | ||
| متن = وَأَذِّنْ | | متن = وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ | ||
| ترجمه = و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور میآیند، به سوی تو آیند. | | ترجمه = و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور میآیند، به سوی تو آیند. | ||
}}{{قرآن | }}{{قرآن | ||
| متن = | | متن = لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ | ||
| ترجمه = تا منافع خود را [از برکت این سفر معنوی] مشاهده کنند، و نام خدا را در روزهایی معین [که برای قربانی اعلام شده] بر دامهای زبان بستهای که به آنان عطا کرده ذکر کنند، [چون قربانی کردید] از آن بخورید و تهیدست را نیز اطعام کنید. | | ترجمه = تا منافع خود را [از برکت این سفر معنوی] مشاهده کنند، و نام خدا را در روزهایی معین [که برای قربانی اعلام شده] بر دامهای زبان بستهای که به آنان عطا کرده ذکر کنند، [چون قربانی کردید] از آن بخورید و تهیدست را نیز اطعام کنید. | ||
}}{{قرآن | }}{{قرآن | ||
| متن = ثُمَّ | | متن = ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ | ||
| ترجمه = سپس باید آلودگیهای خود را [که در مدت مُحرم بودن و قربانی کردن و سر تراشیدن بر بدنهایشان قرار گرفته] برطرف کنند و نذرهایشان را وفا نمایند و بر گرد خانه کهن طواف کنند. | | ترجمه = سپس باید آلودگیهای خود را [که در مدت مُحرم بودن و قربانی کردن و سر تراشیدن بر بدنهایشان قرار گرفته] برطرف کنند و نذرهایشان را وفا نمایند و بر گرد خانه کهن طواف کنند. | ||
}} | }} | ||
== شرح واژگان == | == شرح واژگان == | ||
«اذان» از | «اذان» از ريشه اذن به معناى علم است<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه برأ.</ref> و به جای مصدر حقیقی یعنی «ایذان» نشسته است.<ref>لسان العرب، ذیل واژه اذن.</ref> مشتقات این ریشه در دیگر آیات، مانند آیه {{آیه|ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسٰارِقُون | ||
}} نیز بهکار رفته است.<ref>سوره يوسف، آیه ٧٠.</ref> برخی گفتهاند اگر اذن به معنای اجازه بهکار میرود، به معنای علم با قید رضایت و موافقت بازمیگردد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۲.</ref> | |||
واژه «ضامر» از | واژه «ضامر» از ريشه ضُمور به معناى ضعيف، لاغر و كمگوشت است.<ref>المصابح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> برخى از لغتشناسان عقيده دارند كه به حيوانى ضامر گفته مىشود كه بر اثر پرورش دادن چابك شده باشد، نه ضعيفِ ناتوان.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ضمر.</ref> | ||
«فجّ» به راه | «فجّ» به راه وسيع بين دو كوه گفته مىشود.<ref>المصباح المنير، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> به گفته برخی، این معنا بر جاده پهن تطبيق داده مىشود. او کلمه فجاج در آیه {{آیه|وَ جَعَلْنٰا فِي الْأَرْضِ رَوٰاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنٰا فِيهٰا فِجٰاجاً سُبُلاً | ||
}}<ref>سوره انبياء، آیه ٣١.</ref> را به همین معنا دانسته است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۴.</ref> كلمه فجّ به معناى بعيد نيز مىباشد؛ از این رو، به راه دور نيز فجّ گفته شده است.<ref>لسان العرب، ذیل واژه ضمر.</ref> | |||
واژه | واژه «بهيمه» از ريشه بَهْم به معناى گنگ و نامفهوم است و بر همه چهارپايان خشكى و دريايى به جز درندگان اطلاق مىشود.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه بهم؛ لسان العرب، ذیل واژه بهم.</ref> | ||
«بائس» به | «بائس» به معناى كسى است كه دچار فقر شدید شده است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه بؤس؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بؤس؛ لسان العرب، ذیل واژه بؤس.</ref> مشتقات این واژه بارها در قرآن به كار رفته است.<ref group="یادداشت">مانند آیه {{آیه|وَ الصّٰابِرِينَ فِي الْبَأْسٰاءِ وَ الضَّرّٰاءِ وَ حِينَ الْبَأْس | ||
}} (سوره بقره، آیه ۱۷۸.)</ref> | |||
«تفث» در لغت به معناى چرك زير ناخن است، كه بايد از بدن جدا شود.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه تفث.</ref> برخى از لغتشناسان، تفث را به معناى كندن مو و ناخن دانستهاند.<ref>لسان العرب، ذیل واژه تفث.</ref> | |||
== محتوا == | == محتوا == | ||
محتوای آیه ۲۷ سوره حج، اعلام آمدن مردم به حج است. | |||
=== اعلام کننده حج === | === اعلام کننده حج === | ||
درباره اینکه | درباره اینکه خداوند به چه کسی امر کرده میان مردم حج را اعلام کند، اختلاف نظر است: | ||
روایتی دیدگاه اول،<ref>وسائل | * خطاب به ابراهیم: بسیاری از مفسران معتقدند با توجه به آیه قبل، که خطاب به حضرت ابراهیم(ع) است، این آیه نیز خطاب به ابراهیم گفته شده است.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ نمونه، ج١۴، ص۶٩.</ref> به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه نیز این دیدگاه با سیاق آیات سازش بیشتری دارد.<ref>تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.</ref> | ||
* خطاب به پیامبر(ص): برخی از مفسران، مانند حسن بصرى، جبايى، فخررازى، ميبدى، قرطبى و مدرسى، بر این باورند که خطاب این آیه به پیامبر(ص) است.<ref>تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ من وحى القرآن، ج١۶، ص۵۴.</ref> | |||
روایتی دیدگاه اول،<ref>وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠.</ref> و روایتی دیگر دیدگاه دوم را تأیید کرده است.<ref>وسائل الشيع، ج٩، ص ۴٧.</ref> به باور برخی اعتبار روایت نخست بیشتر از روایت دوم است. گرچه به باور آنها میتوان دو روایت را با هم جمع کرده و گفته شود آیه ضمن یادآوری رخداد زمان ابراهیم، پیامبر را نیز مخاطب قرار داده و او را مکلف کرده بر اساس سنت ابراهیمی به مردم اعلام حج کند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۸.</ref> | |||
=== دعوت به حج === | === دعوت به حج === | ||
با توجه به عبارت {{آیه|وَأَذِّنْ | با توجه به عبارت {{آیه|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ | ||
}} حج یک تکلیف عمومی است که باید انجام شود. بر اساس روایتی از امام صادق(ع)، پیامبر(ص) پس از نزول این آیه، مردم را به حج دعوت کرده و مردم مدینه و اطراف در آن شرکت کردند.<ref>وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠. </ref> | |||
=== پیاده و سواره === | === پیاده و سواره === | ||
بر اساس عبارت {{آیه| | بر اساس عبارت {{آیه|يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ | ||
}} افراد مستطیع چه سواره و چه پیاده باید به حج بروند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۹.</ref> | |||
تعبیر به | تعبیر به «رجالا» (مردان)، به معنای اختصاص احکام و مناسک حج به مردان نیست؛ بلکه زن و مرد در آن مشترکند؛ زیرا در زبان عربی، در بیان مسائل مشترک میان زن و مرد، از صیغه مذکر استفاده میشود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۱ و ۳۵۲.</ref> | ||
=== فلسفه حج === | === فلسفه حج === | ||
آیه ۲۸ سوره حج که ادامه آیه پیشین است، به بیان فلسفه حج پرداخته است. در عبارت {{آیه| | آیه ۲۸ سوره حج که ادامه آیه پیشین است، به بیان فلسفه حج پرداخته است. در عبارت {{آیه|لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ | ||
}} گفته شده بگو به حج بیایند تا منافع خودشان را ببینند. درباره مراد منافع دیدگاههای مختلفی وجود دارد: | |||
حج را دارای فلسفههای گوناگونی مانند فلسفه اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و [[اقتصاد حج|اقتصادی]] دانستهاند.<ref>نگاه کنید به درسنامه تفسیر مناسک حج، | * '''منافع دنیوی''': برخى از مفسران عصر صحابه و تابعان مانند ابن عباس و سعيد بن جبير بر اين باورند كه این آيه تنها به منافع دنيوى چون تجارت در ايام حجّ و انفاق به فقیران اشاره دارد.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١.</ref> دليلى كه برای این دیدگاه آورده شده آیه ۱۹۸ سوره بقره است که در آن بهرهمندی از فضل مالی در عرفات جایز شمرده شده است.<ref>الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص۴٠.</ref> | ||
* '''منافع اخروی''': به باور برخی دیگر از تابعان مفسر مانند سعید بن مسیب و عطیه کوفی، این آیه فقط شامل منافع اخروی مانند عفو و آمرزش میشود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١.</ref> دليل اين ديدگاه را روایاتی دانستهاند که در آن مغفرت و آمرزش الهی ظهور دارد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۴ و ۳۵۵؛ نگاه کنید به كافى، ج۴، ص٧۶٠.</ref> | |||
* '''همه منافع''': بيشتر مفسران معتقدند كه منافع شامل منافع دنیوی و اخروی مىشود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩؛ نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> به باور برخی منافع اجتماعی، اخلاقی و اجتماعی را نیز شامل میشود.<ref>تفسير نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> دلیل این شمول، اطلاقى است كه در آيه وجود دارد و مقيد به منافع دنيوى يا اخروى نشده است،<ref>تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.</ref> و نیز روایتی که این شمول را تأیید کرده است.<ref>كلينى، كافى، ج۴، ص ۴٢٢.</ref> | |||
حج را دارای فلسفههای گوناگونی مانند فلسفه اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و [[اقتصاد حج|اقتصادی]] دانستهاند.<ref>نگاه کنید به درسنامه تفسیر مناسک حج، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref> | |||
=== مناسک منا === | === مناسک منا === | ||
{{اصلی|مناسک منا}} | {{اصلی|مناسک منا}} | ||
در عبارت {{آیه| | در عبارت {{آیه|وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَام}} به برخی از مناسک حج اشاره شده است. به باور برخی، مراد از ذکر خدا در روزهای معلوم، ذکر خدا در سرزمین منا و در ایام تشریق است؛ دلیل آن، ادامه آیه است که به ذبح قربانی اشاره شده، و نیز روایتی است از امام صادق(ع)<ref>وسايل الشيع، ج١٠، ص٢١٩.</ref> که در آن ایام معلومات ایام تشریق دانسته شده است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۶۳.</ref> | ||
با توجه به این آیه، در عمل ذکر سرزمین منا، باید ذکر زبانی باشد و ذکر قبلی کافی نیست.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۶۴.</ref> | |||
مراد از «بهمیة الانعام»، شتر، گاو، گوسفند و بز است.<ref> | مراد از «بهمیة الانعام»، شتر، گاو، گوسفند و بز است.<ref>كنزالعرفان، ج١، ص٢٧٠.</ref> | ||
=== طعام و اطعام === | === طعام و اطعام === | ||
{{اصلی|اطعام در حج}}در عبارت {{آیه| | {{اصلی|اطعام در حج}}مىفرمايد: در عبارت {{آیه|فَكُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْبٰائِسَ الْفَقِيرَ}} به مصارف گوشت قربانى اشره شده، كه هم سفارش به خوردن خود حاجى شده و هم امر به اطعام آن میشود. | ||
به گفته | به گفته مفسران منظور از «فَكُلُوا» این است که خوردن از گوشت قربانی برای خود حاجی جایز یا مستحب است. چرا كه مردم در [[جاهليت]]، خوردن اين گوشت را روا نمىدانستند؛ بنابراین براى برداشتن اين تحريمِ خود ساخته، اجازه داده شده كه خود حاجى نيز از آن بخورد. البته به باور برخى از مفسران امر در «فَكُلُوا» براى وجوب است؛ زيرا خداوند مىخواهد حاجى را با فقير در يك رتبه قرار دهد.<ref>تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٩ (فخ رازی این دیدگاه را به عنوان یک نقل قول آورده است).</ref> برخى از فقیهان به استناد همين آيه فتوا به واجب بودن از خوردن قربانی توسط حاجی دادهاند.<ref>شرايع الاسلام، ج١، ص٢۶١؛ جواهر الكلام، ج١٩، ص١۶١، به نقل برخى فقیهان ديگر كه از محقق پيروى كردهاند.</ref> | ||
امر در «أَطْعِمُوا» دلالت بر وجوب | امر در «أَطْعِمُوا» دلالت بر وجوب مىكند و بايد به گوشت قربانی به مصرف بائس فقير برسد.<ref>تبيان، ج٧، ص٣١٠. طبرسى، مجمع البيان، ج۴، ص٨١. فخررازى، تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٩. زمخشرى، تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٣. ميبدى، كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٢. تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣. قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص۴۴. طباطبايى، الميزان، ج١۴، ص٣٧١.</ref> منظور از بائس كسى است كه دچار فقر شديد است، يا به معناى فقيرى است كه اثر فقر در لباس و صورتش آشكار است، و يا به معناى فقيرى است كه براى گرفتن کمک دستش را دراز مىكند.<ref>تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٩.</ref> | ||
فقير در اينجا ممكن است اشاره به فقيرى باشد كه نسبت به بائس به فقر كمترى دچار است، و ممكن است توضيحى باشد براى بائس، چنانكه در روايتى از امام صادق(ع)<ref>وسايل الشيع، ج١٠، ص١۴٢.</ref> نیز تأیید شده است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۶۶.</ref> | |||
=== | === تقصير === | ||
{{اصلی|حلق و تقصیر}} | {{اصلی|حلق و تقصیر}} | ||
در | در ابتداى آيه ۲۹ سوره حج، با عبارت {{آیه|ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ | ||
}} به تقصیر اشاره شده است. اين عبارت گرچه در لغت به معنای پاك كردن ناخن است؛ ولی در روايات به کوتاه کردن ناخن كه نوعى از تقصير است تفسير شده است.<ref>وسائل الشيع، ج١٠، ص١٧٩.</ref> | |||
=== وفای به نذر === | === وفای به نذر === | ||
در عبارت {{آیه|وَ | در عبارت {{آیه|وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ | ||
}} به طور مطلق به وجوب وفا کردن به نذر اشاره شده است، که شامل دو مصداق میشود: يكى انجام حجّى كه نذر شده است، و ديگرى انجام کارهایی که به خاطر توفيق یافتن به سفر حجّ نذر شده است.<ref>تفسير كبير، ج٢٣، ص٣٠.</ref> | |||
=== طواف === | === طواف === | ||
{{اصلی|طواف}} | {{اصلی|طواف}} | ||
در پایان آیه ۲۹ سوره حج، به | در پایان آیه ۲۹ سوره حج، به طواف دور بیت عتیق اشاره شده است. | ||
درباره اینکه مراد از طواف در این آیه کدام طواف است میان مفسران اختلاف نظر است: | |||
* '''طواف نساء''': به نظر مفسران شیعه، مراد طواف نساء است.<ref>تبيان، ج٧، ص٣١١؛ مجمع البيان، ج۴، ص٨٢؛ تفسير نمونه، ج٣، ص١٧.</ref> آنها به روایات تمسک جستهاند.<ref>وسائل الشيع، ج٩، ص٣٨٩.</ref> | |||
* '''طواف افاضه''': برخى از مفسران اهل سنت، بر اين باورند كه منظور، [[طواف افاضه]] است؛<ref>تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٣؛ كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶۴؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص٣٠؛ الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص۵٠.</ref> چون طواف افاضه ركن مهم در حجّ بوده و به ساقط نمیشود. | |||
* '''طواف وداع''': به باور برخی دیگر، مراد طواف وداع (صدر) است؛<ref>تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣.</ref> به دلیل اینکه در این آیه، پس از همه مناسک بیان شده است. | |||
سه معنا درباره عتيق گفته شده است: ارزشمند، كهن و آزاد.<ref>مقاييس اللغه، ذیل واژه عتق؛ المصباح المنير، ذیل واژه عتق.</ref> و درباره بيت الله الحرام نيز هر سه قابل جمع است، زيرا كعبه از يك سوى مجمع ارزشهاست. از سوى ديگر داراى سابقه تاريخى كهن است، و در حقيقت به معناى «اوّل بَيت» مى باشد. و بالاخره از قيد ملكيت هر مالكى در طول تاريخ خارج بوده و هست. <sup>۶</sup> در خصوص معناى اخير ابوحمزه ثمالى مىگويد: از امام باقر پرسيدم، چرا عتيق گفته مىشود. حضرت فرمود: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَيْتٍ | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = کتاب | | پیش از لینک = کتاب | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۵: | ||
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761 | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/761 | ||
}} | }}'''المصباح المنير'''، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق. | ||
'''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق. | |||
[[رده:آیه های مربوط به حج]] | [[رده:آیه های مربوط به حج]] |