در حال ویرایش ابابیل

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
ابابیل، پرندگان مأمور نابودی [[اصحاب فیل]]. واژه ابابیل یک بار در [[قرآن]] و در [[سوره فیل]] به کار رفته است. درباره ریشه و معنای لغوی آن اختلاف نظر هست. برخی معنای آن را گروه‌هایی از پرندگان و برخی دسته‌ای از پرستوها می‌دانند. ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام [[سجیل|سِجّیل]] در چنگال و منقار داشتند و آنها را بر سر اصحاب فیل که به رهبری [[ابرهه|اَبرَهه]] عازم تخریب [[کعبه]] بودند، می‌ریختند.
ابابیل، پرندگان مأمور نابودی [[اصحاب فیل]]. واژه ابابیل یک بار در [[قرآن]] و در [[سوره فیل]] به کار رفته است. درباره ریشه و معنای لغوی آن اختلاف نظر هست. برخی معنای آن را گروه‌هایی از پرندگان و برخی دسته‌ای از پرستوها می‌دانند. ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام [[سجیل]] در چنگال و منقار داشتند و آنها را بر سر اصحاب فیل که به رهبری [[ابرهه]] عازم تخریب [[کعبه]] بودند، می‌ریختند.


==ریشه واژه ابابیل==
==ریشه واژه ابابیل==
این واژه یک بار در [[سوره فیل]] آیه ۳، در یادکرد پرندگان نابودکننده [[اصحاب فیل]] آمده است: «وَأَرسَلَ عَلَیهِم طَیرًا أَبَابِیلَ» (و بر سر آنها، دسته دسته پرندگانى «اَبابيل» فرستاد). کاربرد نادر واژه «ابابیل» در عربی سبب پیدایش اختلاف بسیار درباره ریشه این لغت میان واژه‌پژوهان شده است؛ هر چند نمونه‌هایی اندک‌شمار از کاربرد این واژه در دوره پیش از اسلام در اشعار عرب گزارش شده‌ است.<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۲؛ روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳؛ واژه‌های دخیل، ص۹۸، ۹۹؛ تاج العروس, ج۱۴، ص۵، ذیل واژه «ابل».</ref>  
این واژه یک بار در سوره فیل [[آیه]] ۳، در یادکرد پرندگان نابودکننده اصحاب فیل آمده است: «وَأَرسَلَ عَلَیهِم طَیرًا أَبَابِیلَ» (و بر سر آنها، دسته دسته پرندگانى «اَبابيل» فرستاد). کاربرد نادر واژه «ابابیل» در عربی سبب پیدایش اختلاف بسیار درباره ریشه این لغت میان واژه‌پژوهان شده است؛ هر چند نمونه‌هایی اندک‌شمار از کاربرد این واژه در دوره پیش از اسلام در اشعار عرب گزارش شده‌ است.<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۲؛ روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳؛ واژه‌های دخیل، ص۹۸، ۹۹؛ تاج العروس, ج۱۴، ص۵، ذیل واژه «ابل».</ref>


برخی آن را از ریشه عربی «اـ ب ـ ل» و بدون مفرد شمرده<ref>معانی القرآن، ج‌۳، ص‌۲۹۲؛ الصحاح، ج۴، ص۱۶۱۸؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص۶، ذیل واژه «ابل».</ref> و جمعی مفرد آن را «أبّول» و «إبّیل» و «ایبال» و «إبّال» دانسته‌اند.<ref>معانی القرآن، ج۳، ص۲۹۲؛ جامع ‌البیان، ج‌۳۰، ص‌۳۸۱، ۳۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲۰، ص‌۱۹۸.</ref> گروهی نیز آن را غیرعربی و گرفته‌شده از واژه ایرانی «آبله» شمرده‌اند.<ref>اعلام قرآن، ص‌۱۵۹.</ref>  
برخی آن را از ریشه عربی «اـ ب ـ ل» و بدون مفرد شمرده<ref>معانی القرآن، ج‌۳، ص‌۲۹۲؛ الصحاح، ج۴، ص۱۶۱۸؛ لسان‌العرب، ج۱۱، ص۶، ذیل واژه «ابل».</ref> و جمعی مفرد آن را «أبّول» و «إبّیل» و «ایبال» و «إبّال» دانسته‌اند.<ref>معانی القرآن، ج۳، ص۲۹۲؛ جامع ‌البیان، ج‌۳۰، ص‌۳۸۱، ۳۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲۰، ص‌۱۹۸.</ref> گروهی نیز آن را غیرعربی و گرفته‌شده از واژه ایرانی «آبله» شمرده‌اند.<ref>اعلام قرآن، ص‌۱۵۹.</ref>


==معنای ابابیل==
==معنای ابابیل==
درباره معنای ابابیل نیز اختلافات بسیاری هست. عده‌ای آن را به معنای گروه‌های حلقه‌حلقه و جدا از هم،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴، ۵۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۱۴، ص۵.</ref> برخی گروه‌هایی از پرندگان در دسته‌هایی جداگانه و در حال حرکت پشت سر هم به صورت پیوسته<ref>تهذیب‌ اللغه، ج۱۵، ص۳۸۹؛ لسان ‏العرب، ج۱۱، ص۶، «ابل».</ref> و شماری به معنای دسته پرستوها دانسته‌اند.<ref>شرف‏النبی، ص۲۲؛ التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۱۰۰.</ref> البته معلوم نیست که گروه اخیر از معنای لغوی این کلمه سخن گفته‌اند یا مصداق آن را بیان کرده‌اند.
درباره معنای ابابیل نیز اختلافات بسیاری هست. عده‌ای آن را به معنای گروه‌های حلقه‌حلقه و جدا از هم،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴، ۵۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۱۴، ص۵.</ref> برخی گروه‌هایی از پرندگان در دسته‌هایی جداگانه و در حال حرکت پشت سر هم به صورت پیوسته <ref>تهذیب‌ اللغه، ج۱۵، ص۳۸۹؛ لسان ‏العرب، ج۱۱، ص۶، «ابل».</ref> و شماری به معنای دسته پرستوها دانسته‌اند.<ref>شرف‏النبی، ص۲۲؛ التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۱۰۰.</ref> البته معلوم نیست که گروه اخیر از معنای لغوی این کلمه سخن گفته‌اند یا مصداق آن را بیان کرده‌اند.
برخی از منابع صرفاً برای تشبیه، این پرندگان را پرستو خوانده و آنها را از نوع ناشناخته و غیرمتعارف شمرده و وصف‌هایی افسانه‌گونه برایشان گفته‌اند؛ مانند اینکه ابابیل منقار مرغان‌، چنگال‌ سگان‌ و سرهای شیران داشتند.<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳.</ref> رنگ آنها را نیز سفید، سیاه یا سبز با منقار زرد دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۳.</ref> دربرابر گروهی با نگرشی تاریخی سعی کرده‌اند که ابابیل را پرندگانی معمولی و شناخته‌شده در [[مکه]] معروف به کبوتر [[حرم]] بشمرند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۸.</ref>  
برخی از منابع صرفاً برای تشبیه، این پرندگان را پرستو خوانده و آنها را از نوع ناشناخته و غیرمتعارف شمرده و وصف‌هایی افسانه‌گونه برایشان گفته‌اند؛ مانند اینکه ابابیل منقار مرغان‌، چنگال‌ سگان‌ و سرهای شیران داشتند.<ref>روض الجنان، ج۲۰، ص۴۱۳.</ref>رنگ آنها را نیز سفید، سیاه یا سبز با منقار زرد دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۳.</ref> دربرابر گروهی با نگرشی تاریخی سعی کرده‌اند که ابابیل را پرندگانی معمولی و شناخته‌شده در [[مکه]] معروف به کبوتر [[حرم]] بشمرند.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۸.</ref>


==داستان ابابیل==
==داستان ابابیل==
این پرندگان مأموران [[عذاب]] الهی برای نابود‌کردن [[اصحاب فیل]] بوده‌اند. اصحاب فیل به رهبری [[ابرهه|اَبرَهه]] و به قصد تخریب [[کعبه]]، عازم مکه شدند و در آستانه محدوده حرم، فیل‌هایشان از حرکت ایستاد.<ref>المصنف، ج۸، ص۲۳۴.</ref> بر پایه روایتی از عبید بن عمیر لیثی، چون خداوند نابودی اصحاب فیل را اراده کرد، پرندگانی را از سوی دریا گسیل داشت که سیاه و سفید و شبیه خفاش بودند و همراه هر پرنده‏ای سه ریگ سیاه و سفید بود که دو ریگ را در چنگال و سومی را در منقار حمل می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۵۷؛ الکامل، ج۱، ص۴۴۵.</ref> آنان بر فراز سپاه صف آراستند و در حالی که فریادهایی جیغ‌گونه می‏کشیدند، سنگ‌ها را بر سر سپاهیان رها کردند. این سنگ‌ها به هر سو که اصابت می‌کرد، از سوی دیگر بیرون می‌‏آمد.<ref>دلائل النبوه، ج۱، ص۱۲۳، ۱۲۴.</ref>  
این پرندگان مأموران [[عذاب]] الهی برای نابود‌کردن [[اصحاب فیل]] بوده‌اند. اصحاب فیل به رهبری [[ابرهه]] و به قصد تخریب [[کعبه]]، عازم مکه شدند و در آستانه محدوده حرم، فیل‌هایشان از حرکت ایستاد.<ref>المصنف، ج8، ص234.</ref> بر پایه روایتی از عبید بن عمیر لیثی، چون خداوند نابودی اصحاب فیل را اراده کرد، پرندگانی را از سوی دریا گسیل داشت که سیاه و سفید و شبیه خفاش بودند و همراه هر پرنده‏ای سه ریگ سیاه و سفید بود که دو ریگ را در چنگال و سومی را در منقار حمل می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص557؛ الکامل، ج1، ص445.</ref> آنان بر فراز سپاه صف آراستند و در حالی که فریادهایی جیغ‌گونه می‏کشیدند، سنگ‌ها را بر سر سپاهیان رها کردند. این سنگ‌ها به هر سو که اصابت می‌کرد، از سوی دیگر بیرون می‏آمد.<ref>دلائل النبوه، ج1، ص123-124.</ref>


بر پایه روایتی دیگر، هنگامی که ابابیل برای نابود‌کردن اصحاب فیل به آسمان کعبه رسیدند، ابتدا بر فراز [[کوه ابوقبیس]] رفتند و سپس به سمت خانه کعبه روانه شدند و هفت بار گرد آن [[طواف]] کردند و سپس به [[صفا]] و [[مروه]] رفتند و فاصله دو کوه را هفت بار سعی کردند. سپس به قصد مأموریت اصلی خویش که صیانت از خانه کعبه و کشتن سپاهیان اَبرَهه بود، روانه شدند.<ref>الامالی، ج۱، ص۳۱۴.</ref> سروده‌های فراوانی از شاعران عرب درباره این رخداد با اشاره به این پرندگان نقل شده است.<ref>نک: اخبار مکه، ج۱، ص۱۴۷.</ref>  
بر پایه روایتی دیگر، هنگامی که ابابیل برای نابود‌کردن اصحاب فیل به آسمان کعبه رسیدند، ابتدا بر فراز [[کوه ابوقبیس]] رفتند و سپس به سمت خانه کعبه روانه شدند و هفت بار گرد آن [[طواف]] کردند و سپس به [[صفا]] و [[مروه]] رفتند و فاصله دو کوه را هفت بار سعی کردند. سپس به قصد مأموریت اصلی خویش که صیانت از خانه کعبه و کشتن سپاهیان ابرهه بود، روانه شدند.<ref>الامالی، ج1، ص314.</ref> سروده‌های فراوانی از شاعران عرب درباره این رخداد با اشاره به این پرندگان نقل شده است.<ref>نک: اخبار مکه، ج1، ص147.</ref>


== سِجّیل==
== سِجّیل==
{{اصلی|سجیل}}
{{اصلی|سجیل}}
در سوره فیل آمده است که ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام [[سجیل|سِجّیل]] بر سر سپاه [[ابرهه|اَبرَهه]] می‌انداختند: «تَرْ‌مِيهِم بِحِجَارَ‌ةٍ مِّن سِجِّيلٍ» (بر آنان سنگ‌هايى از گل [سخت‌] مى‌افكندند).<ref>آیه ۴.</ref> در تفسیر «سجّیل» گفته‌اند که پاره سنگی بود که در آتش [[جهنم]] پخته شده بود.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱۱، ص۴۶۵.</ref> همچنین آن را واژه فارسی سَنگْ‌گِل<ref>الصافی، ج۵، ص۳۷۶.</ref> به معنای سنگی از جنس گِل دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۳۸۴.</ref>  
در سوره فیل آمده است که ابابیل سنگ‌ریزه‌هایی به نام سجیل بر سر سپاه ابرهه می‌انداختند: «» (). در تفسیر «سجّیل» گفته‌اند که پاره سنگی بود که در آتش [[جهنم]] پخته شده بود.<ref>شرح اصول الکافی، ج11، ص465.</ref> همچنین آن را واژه فارسی سَنگْ‌گِل<ref>الصافی، ج5، ص376.</ref> به معنای سنگی از جنس گِل دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج30، ص384.</ref>  


برخی برای حادثه نابودی اصحاب فیل، توجیهی طبیعی مطرح‌کرده و گفته‌اند: «ابابیل» نام پرندگان یا حشراتی ناقل بیماری آبله یا چیزی شبیه آن است. بیهقی نقل می‌کند که پس از آشکارشدن مرغان ابابیل، روی پوست بدن [[اصحاب فیل]] دانه‌‏های آبله ظاهر شد و این نخستین بار بود که بیماری آبله دیده می‌شد.<ref>دلائل النبوه، ص۱۲۴.</ref> ابن کثیر نیز نابودی قوم ابرهه را به وسیله وبای جَدَری دانسته است که نوعی آبله بود و پرندگان حامل آن بودند.<ref>البدایة و النهایه، ج۹، ص۲۷۵.</ref> در برخی گزارش‌های تاریخی نیز از وجود نشانه‌هایی چون خارش پوست در میان سپاهیان [[ابرهه]] یاد شده است.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۴۴۶؛ الدر المنثور، ج۶، ص۳۹۴.</ref> بعضی از تفاسیر معاصر هم این دیدگاه را پذیرفته و سبب کشته شدن سپاهیان ابرهه را سنگ‌هایی دانسته‌اند که پرندگان می‌افکندند و باعث ابتلای آنان به بیماری آبله می‌شد و گوشت بدنشان را می‌ریخت و به مرگشان می‌انجامید.<ref>تفسیر الکاشف، ج۷، ص۶۱۰، ۶۱۱.</ref>  
برخی برای حادثه نابودی اصحاب فیل، توجیهی طبیعی مطرح‌کرده و گفته‌اند: «ابابیل» نام پرندگان یا حشراتی ناقل بیماری آبله یا چیزی شبیه آن است. بیهقی نقل می‌کند که پس از آشکارشدن مرغان ابابیل، روی پوست بدن [[اصحاب فیل]] دانه‌‏های آبله ظاهر شد و این نخستین بار بود که بیماری آبله دیده می‌شد.<ref>دلائل النبوه، ص124.</ref> ابن کثیر نیز نابودی قوم ابرهه را به وسیله وبای جَدَری دانسته است که نوعی آبله بود و پرندگان حامل آن بودند.<ref>البدایة و النهایه، ج9، ص275.</ref> در برخی گزارش‌های تاریخی نیز از وجود نشانه‌هایی چون خارش پوست در میان سپاهیان [[ابرهه]] یاد شده است.<ref>مجمع البیان، ج5، ص446؛ الدر المنثور، ج6، ص394.</ref> بعضی از تفاسیر معاصر هم این دیدگاه را پذیرفته و سبب کشته شدن سپاهیان ابرهه را سنگ‌هایی دانسته‌اند که پرندگان می‌افکندند و باعث ابتلای آنان به بیماری آبله می‌شد و گوشت بدنشان را می‌ریخت و به مرگشان می‌انجامید.<ref>تفسیر الکاشف، ج7، ص610-611.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
*اخبار مکه: الازرقی (م.248ق.)، بیروت، دار الاندلس، 1416ق.
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9518/%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%a8%d9%8a%d9%84
*اضواء البیان: محمد الامین الشنقیطی (م.1393ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
| عنوان = ابابیل
*اعلام قرآن: خزائلی، تهران، امیر کبیر، 1371ش.
| نویسنده = عبدالحمید کاظمی
*الامالی: المفید (م.413ق.)، به كوشش غفاری و استاد ولی، بیروت، دار المفید، 1414ق.
}}
البدایة و النهایه: ابن كثیر (م.774ق.)، به كوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
*'''اخبار مکه''': الازرقی (م.۲۴۸ق.)، بیروت، دار الاندلس، ۱۴۱۶ق.
*تاج العروس: الزبیدی (م.1205ق.)، به كوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
*'''اضواء البیان''': محمد الامین الشنقیطی (م.۱۳۹۳ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
*تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوك): الطبری (م.310ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
*'''اعلام قرآن''': خزائلی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۱ش.
*الصافی: الفیض الكاشانی (م.1091ق.)، بیروت، اعلمی، 1402ق.
*'''الامالی''': المفید (م.413ق.)، به کوشش غفاری و استاد ولی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
*التفسیر الكبیر: الفخر الرازی (م.606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
*'''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
*التفسیر الکاشف: مغنیه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1424ق.
*'''تاج العروس''': الزبیدی (م.۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
*تهذیب اللغه: الازهری (م.370ق.)، به کوشش الابیاری.
*'''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م.310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
*جامع البیان: الطبری (م.310ق.)، به كوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
*'''الصافی''': الفیض الکاشانی (م.۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق.
*تفسیر قرطبی (الجامع لاحكام القرآن): القرطبی (م.671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
*'''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
*الدر المنثور: السیوطی (م.911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.
*'''التفسیر الکاشف''': مغنیه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1424ق.
* دلائل النبوه: البیهقی (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
*'''تهذیب اللغه''': الازهری (م.۳۷۰ق.)، به کوشش الابیاری.
*دلائل النبوه: البیهقی (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الكتب العلمیه، 1405ق.
*'''جامع البیان''': الطبری (م۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
*روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.554ق.)، به كوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
*'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
*السیرة النبویه: ابن هشام (م. 218ق.)، به كوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
*'''الدر المنثور''': السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
*شرح اصول كافی: محمد صالح مازندرانی (م.1081ق.)، به كوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1421ق.
* '''دلائل النبوه''': البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
*شرف النبی: خرگوشی (م.406ق.)، به کوشش روشن، تهران، بابک، 1361ش.
*'''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
*الصحاح: الجوهری (م.393ق.)، به كوشش احمد العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق.
*'''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. ۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
*الكامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
*'''شرح اصول کافی''': محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
*لسان العرب: ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
*'''شرف النبی''': خرگوشی (م.۴۰۶ق.)، به کوشش روشن، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش.
*مجلة المنار: زیر نظر محمد رشید رضا، ش32، جمادی الاخری، 1350ق، «فتاوی المنار».
*'''الصحاح''': الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش احمد العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
*مجمع البحرین: الطریحی (م.1085ق.)، به كوشش احمد الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق.
*'''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
*مجمع البیان: الطبرسی (م.548ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
*'''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
*المصنّف: ابن ابی‌شیبه (م.235ق.)، به كوشش سعید محمد، دار الفكر، 1409ق.
*'''مجلة المنار''': زیر نظر محمد رشید رضا، ش۳۲، جمادی الاخری، ۱۳۵۰ق، «فتاوی المنار».
*معانی القرآن: الفراء (م.207ق.)، به كوشش نجاتی و نجار، مصر، دار الکتب المصریه.
*'''مجمع البحرین''': الطریحی (م.۱۰۸۵ق.)، به کوشش احمد الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
*واژه‌های دخیل در قرآن مجید: آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، 1372ش.
*'''مجمع البیان''': الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
*'''المصنّف''': ابن ابی‌شیبه (م.۲۳۵ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
*'''معانی القرآن''': الفراء (م.۲۰۷ق.)، به کوشش نجاتی و نجار، مصر، دار الکتب المصریه.
*'''واژه‌های دخیل در قرآن مجید''': آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، ۱۳۷۲ش.
{{پایان}}
 
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
| شناسه = شد
| جعبه اطلاعات = <!--شد، - -->
| عنوان‌بندی = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| عکس = <!--شد، - -->
| جعبه نقل قول = <!--شد، - -->
| پیوند به بیرون = <!--شد، - -->
| مطالعه بیشتر = <!--شد، - -->
| پانویس و منابع = شد
| ناوبری =
| رده = شد
| تغییر مسیر = شد
}}<onlyinclude>


[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:واژه‌های قرآنی]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)