در حال ویرایش ابوایمن خریم بن فاتک
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اَبواَیمن خُرَیم بن فاتک''' از [[مسلمان|مسلمانان]] صدر اسلام. وی در [[غزوه بدر]] حضور داشت و در [[غزوه احد|غزوه اُحد]] به شهادت رسید. وی یکی از سه [[صحابه]] پیامبر(ص) است که کنیه ابوایمن را دارد. به همین جهت برخی بین خریم و دو ابوایمن دیگر دچار اشتباه شدهاند. فرزندش [[ایمن بن خریم|ایمن]] در برخی حوادث پس از وفات پیامبر(ص) مانند [[جنگ صفین]] حضور داشته است. | '''اَبواَیمن خُرَیم بن فاتک''' از [[مسلمان|مسلمانان]] صدر اسلام. وی در [[غزوه بدر]] حضور داشت و در [[غزوه احد|غزوه اُحد]] به شهادت رسید. وی یکی از سه [[صحابه]] پیامبر(ص) است که کنیه ابوایمن را دارد. به همین جهت برخی بین خریم و دو ابوایمن دیگر دچار اشتباه شدهاند. فرزندش [[ایمن بن خریم|ایمن]] در برخی حوادث پس از وفات پیامبر(ص) مانند [[جنگ صفین]] حضور داشته است. | ||
== شخصیتشناسی == | == شخصیتشناسی == | ||
خُرَیم بن اَخْرَم بن شداد بن عَمرو بن فاتک بن اَزْدی<ref>الطبقات، ج۶، ص۳۸؛ الاصابه، ج۲، ص۲۷۶.</ref> معروف به خُریم بن فاتک<ref>الاغانی، ج۱۱، ص۲۵۳.</ref> یکی از سه [[صحابه|صحابی]] مکنّا به اَبواَیمن و مشهورترینِ آنهاست. کنیههای دیگر او ابوعبدالله<ref>المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۰۵.</ref> و ابویحیی<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> است. درباره خانواده و نسب او اختلاف بسیار است. برخی او را فرزند [[عمرو بن جموح|عَمرو بن جَموح خَزْرجی]]<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۴۵۲.</ref> یا غلام وی<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶.</ref> دانستهاند. او از راویان احادیث [[پیامبر(ص)]]<ref>المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۰۵-۲۰۹؛ المبسوط، ج۸، ص۱۶۴.</ref> و نیز از شرکتکنندگان در [[غزوه بدر]] همراه برادرش سبره<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref> و از شهیدان [[غزوه احد|احد]] دانسته شده است.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref> آوردهاند که به نوعی عارضه پوستی (برص) مبتلا بوده است.<ref>المحبّر، ص۳۰۲.</ref> رسول خدا(ص) او را به سبب دستگیریاش از بیماران و مستمندان دعا کرده است.<ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۹۷؛ الفائق، ج۳، ص۲۹-۳۰.</ref> | خُرَیم بن اَخْرَم بن شداد بن عَمرو بن فاتک بن اَزْدی<ref>الطبقات، ج۶، ص۳۸؛ الاصابه، ج۲، ص۲۷۶.</ref> معروف به خُریم بن فاتک<ref>الاغانی، ج۱۱، ص۲۵۳.</ref> یکی از سه [[صحابه|صحابی]] مکنّا به اَبواَیمن و مشهورترینِ آنهاست. کنیههای دیگر او ابوعبدالله<ref>المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۰۵.</ref> و ابویحیی<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> است. درباره خانواده و نسب او اختلاف بسیار است. برخی او را فرزند [[عمرو بن جموح|عَمرو بن جَموح خَزْرجی]]<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۴۵۲.</ref> یا غلام وی<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶.</ref> دانستهاند. او از راویان احادیث [[پیامبر(ص)]]<ref>المعجم الکبیر، ج۴، ص۲۰۵-۲۰۹؛ المبسوط، ج۸، ص۱۶۴.</ref> و نیز از شرکتکنندگان در [[غزوه بدر]] همراه برادرش سبره<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref> و از شهیدان [[غزوه احد|احد]] دانسته شده است.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref> آوردهاند که به نوعی عارضه پوستی (برص) مبتلا بوده است.<ref>المحبّر، ص۳۰۲.</ref> رسول خدا(ص) او را به سبب دستگیریاش از بیماران و مستمندان دعا کرده است.<ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۹۷؛ الفائق، ج۳، ص۲۹-۳۰.</ref> | ||
== اسلام آوردن == | == اسلام آوردن == | ||
درباره چگونگی [[اسلام]] آوردنش داستانی عجیب نقل شده است. گویند: برای یافتن شتر گمشدهاش به [[جن|جنّیان]] پناهنده گشت و در پی دیدار با فرستاده پیامبر(ص) به سوی جنّیان [[نجد|نَجد]] مسلمان شد.<ref>الهواتف، ص۷۱؛ بحار الانوار، ج۶۰، ص۳۰۵.</ref> برخی بر این باورند که آیه شش [[سوره جن|سوره جنّ]] که پناه بردن به جنّیان را مایه گمراهی دانسته، ناظر به این سنّت [[جاهلیت|جاهلی]] است.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref> این دیدار در «اَبْرق العَزاف» رخ داد که مکانی بلند و دارای سنگ و گل و ریگ (اَبرق)<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۱۷.</ref> بود و گمان میبردند هیاهوی جنیان در آن بسیار شنیده میشود (عَزاف).<ref>العین، ج۱، ص۳۶۰.</ref> این محل در فاصله ۱۲ میلی [[مدینه]] به سوی [[بصره]]<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۶۸.</ref> و متعلّق به [[قبیله بنیاسد|بنیاَسد]] بود.<ref>البلدان، ص۹۰؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۱.</ref> | درباره چگونگی [[اسلام]] آوردنش داستانی عجیب نقل شده است. گویند: برای یافتن شتر گمشدهاش به [[جن|جنّیان]] پناهنده گشت و در پی دیدار با فرستاده پیامبر(ص) به سوی جنّیان [[نجد|نَجد]] مسلمان شد.<ref>الهواتف، ص۷۱؛ بحار الانوار، ج۶۰، ص۳۰۵.</ref> برخی بر این باورند که آیه شش [[سوره جن|سوره جنّ]] که پناه بردن به جنّیان را مایه گمراهی دانسته، ناظر به این سنّت [[جاهلیت|جاهلی]] است.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref> این دیدار در «اَبْرق العَزاف» رخ داد که مکانی بلند و دارای سنگ و گل و ریگ (اَبرق)<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۱۷.</ref> بود و گمان میبردند هیاهوی جنیان در آن بسیار شنیده میشود (عَزاف).<ref>العین، ج۱، ص۳۶۰.</ref> این محل در فاصله ۱۲ میلی [[مدینه]] به سوی [[بصره]]<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۶۸.</ref> و متعلّق به [[قبیله بنیاسد|بنیاَسد]] بود.<ref>البلدان، ص۹۰؛ معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۱.</ref> | ||
برخی او را از مَوالی عَمرو بن جَموح<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref> ، دیگر شهید جنگ اُحد، دانستهاند. با آن که جز قبر [[حمزه بن عبدالمطلب|حمزه]] سیدالشهداء، قبور دیگر شهیدان اُحد معین نبوده<ref>خلاصة الوفاء، ج۲، ص۱۱۸.</ref> و تنها سنگنوشتهای مکان عمومی دفن شهدا را مشخص میکرده<ref>الدرة الثمینه، ص۲۱۳.</ref> ، گزارشی از سده دهم در دست است که به مکانی بلند در بخش غربی مرقد حمزه اشاره میکند و آن را مدفن هشت تن از شهدای احد، از جمله ابواَیمن و عَمرو بن جَموح، میداند که نزدیک آن، چشمهای جاری بوده است.<ref>خلاصة الوفاء، ج۲، ص۱۱۸.</ref> | برخی او را از مَوالی عَمرو بن جَموح<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۴.</ref>، دیگر شهید جنگ اُحد، دانستهاند. با آن که جز قبر [[حمزه بن عبدالمطلب|حمزه]] سیدالشهداء، قبور دیگر شهیدان اُحد معین نبوده<ref>خلاصة الوفاء، ج۲، ص۱۱۸.</ref> و تنها سنگنوشتهای مکان عمومی دفن شهدا را مشخص میکرده<ref>الدرة الثمینه، ص۲۱۳.</ref>، گزارشی از سده دهم در دست است که به مکانی بلند در بخش غربی مرقد حمزه اشاره میکند و آن را مدفن هشت تن از شهدای احد، از جمله ابواَیمن و عَمرو بن جَموح، میداند که نزدیک آن، چشمهای جاری بوده است.<ref>خلاصة الوفاء، ج۲، ص۱۱۸.</ref> | ||
== ابوایمنهای دیگر == | == ابوایمنهای دیگر == | ||
گزارشهای مربوط به سه ابواَیمن [[صحابه|صحابی]] در منابع با یکدیگر آمیختهاند و نمیتوان به صورت قطعی گزارشهای هر یک را تفکیک کرد. آن دو صحابی دیگر، یکی [[رباح|رَباح]] غلام سیاهپوست [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] است که [[مؤذن|مؤذّن]] پیامبر بود<ref>المحبّر، ص۱۲۸؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۷.</ref> و دیگری سُفیان بن وَهَب که به عَفان بن وَهب تصحیف شده و متوفای ۴۸ یا ۸۲ق. است.<ref>البدایة و النهایه، ج۹، ص۴۴.</ref> در این گزارشها از حضور ابوایمن در رخداد [[صلح حدیبیه|صلح حُدیبیه]]<ref>الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> ، اسلام آوردنش در روز [[فتح مکه]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۷.</ref> ، حضور او در [[دمشق]] و مدفون شدنش در [[قبرستان باب الصغیر]] آن شهر<ref>تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۱۹.</ref> سخن به میان آمده است. پیداست که تنها گزارشهایی را میتوان درباره او محتمل دانست که با ایمان او پیش از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] و شهادتش در [[غزوه احد|جنگ احد]] سازگار باشند. میتوان گزارشهای مربوط به اَبواَیمن پس از رحلت پیامبر(ص) همچون شرکت در فتح [[شام]] و پذیرفتن مسئولیت تقسیم اموال در دمشق<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۴.</ref> ، سکونت در [[کوفه]]<ref>الثقات، ج۳، ص۱۱۴.</ref> ، دمشق<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۰.</ref> یا [[رقه|رقّه]]<ref>الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> ، رویکرد بیطرفانه در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] و حضور نیافتن در آنها<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۱.</ref> ، حمایت از [[امام علی(ع)]] در امین نشمردن [[ابوموسی اشعری]] در [[ماجرای حکمیت]]<ref>الفتوح، ج۴، ص۱۹۹؛ بحار الانوار، ج۳۳، ص۳۱۴.</ref> و درگذشت به سال ۴۸ق.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۸۹.</ref> در دوره خلافت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]]<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref> یا سال ۸۲ق.<ref>الاصابه، ج۳، ص۱۱۰.</ref> را مربوط به دو ابوایمن دیگر به ویژه اَبواَیمن خُولانی دانست که برخی او را از تابعین به شمارآوردهاند، نه از صحابه.<ref>تاریخ دمشق، ج۲۱، ص۳۶۴.</ref> | گزارشهای مربوط به سه ابواَیمن [[صحابه|صحابی]] در منابع با یکدیگر آمیختهاند و نمیتوان به صورت قطعی گزارشهای هر یک را تفکیک کرد. آن دو صحابی دیگر، یکی [[رباح|رَباح]] غلام سیاهپوست [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] است که [[مؤذن|مؤذّن]] پیامبر بود<ref>المحبّر، ص۱۲۸؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۷.</ref> و دیگری سُفیان بن وَهَب که به عَفان بن وَهب تصحیف شده و متوفای ۴۸ یا ۸۲ق. است.<ref>البدایة و النهایه، ج۹، ص۴۴.</ref> در این گزارشها از حضور ابوایمن در رخداد [[صلح حدیبیه|صلح حُدیبیه]]<ref>الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>، اسلام آوردنش در روز [[فتح مکه]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۷.</ref>، حضور او در [[دمشق]] و مدفون شدنش در [[قبرستان باب الصغیر]] آن شهر<ref>تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۱۹.</ref> سخن به میان آمده است. پیداست که تنها گزارشهایی را میتوان درباره او محتمل دانست که با ایمان او پیش از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] و شهادتش در [[غزوه احد|جنگ احد]] سازگار باشند. میتوان گزارشهای مربوط به اَبواَیمن پس از رحلت پیامبر(ص) همچون شرکت در فتح [[شام]] و پذیرفتن مسئولیت تقسیم اموال در دمشق<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۴.</ref>، سکونت در [[کوفه]]<ref>الثقات، ج۳، ص۱۱۴.</ref>، دمشق<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۴۰.</ref> یا [[رقه|رقّه]]<ref>الاصابه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>، رویکرد بیطرفانه در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] و حضور نیافتن در آنها<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۱.</ref>، حمایت از [[امام علی(ع)]] در امین نشمردن [[ابوموسی اشعری]] در [[ماجرای حکمیت]]<ref>الفتوح، ج۴، ص۱۹۹؛ بحار الانوار، ج۳۳، ص۳۱۴.</ref> و درگذشت به سال ۴۸ق.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۸۹.</ref> در دوره خلافت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]]<ref>تاریخ دمشق، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref> یا سال ۸۲ق.<ref>الاصابه، ج۳، ص۱۱۰.</ref> را مربوط به دو ابوایمن دیگر به ویژه اَبواَیمن خُولانی دانست که برخی او را از تابعین به شمارآوردهاند، نه از صحابه.<ref>تاریخ دمشق، ج۲۱، ص۳۶۴.</ref> | ||
==ایمن بن خریم== | ==ایمن بن خریم== | ||
درباره فرزند خریم، [[ایمن بن ابی ایمن|اَیمن]]، گفتهاند که [[صحابه|صحابی]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و شاعر<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۵.</ref> بوده و پس از رحلت رسول خدا(ص) تحولات سیاسی مختلف را تجربه کرده است که از آن جمله است: ستودن [[بنیهاشم]]<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۳.</ref> و تقبیح [[عبدالله بن زبیر]]<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۲.</ref> در اشعارش و دلسردکردن سپاهیان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از شرکت در [[جنگ صفین]]<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۲.</ref> به رغم پیشنهاد معاویه برای حکومت او بر [[فلسطین]]<ref>وقعة صفین، ص۵۰۳.</ref> و نیز در مقابل، سرودن اشعاری در رثای معاویه<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۱۵۷.</ref> و برقراری روابط دوستانه با [[امویان]] به ویژه بنیمروان.<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۳۰۴، ۳۳۳.</ref> نیز در [[دمشق]] مسجدی به وی منسوب است.<ref>تاریخ دمشق، ج۲، ص۲۸۹.</ref> | درباره فرزند خریم، [[ایمن بن ابی ایمن|اَیمن]]، گفتهاند که [[صحابه|صحابی]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و شاعر<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۵.</ref> بوده و پس از رحلت رسول خدا(ص) تحولات سیاسی مختلف را تجربه کرده است که از آن جمله است: ستودن [[بنیهاشم]]<ref>الاغانی، ج۲۰، ص۴۲۳.</ref> و تقبیح [[عبدالله بن زبیر]]<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۲.</ref> در اشعارش و دلسردکردن سپاهیان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] از شرکت در [[جنگ صفین]]<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۲.</ref> به رغم پیشنهاد معاویه برای حکومت او بر [[فلسطین]]<ref>وقعة صفین، ص۵۰۳.</ref> و نیز در مقابل، سرودن اشعاری در رثای معاویه<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۱۵۷.</ref> و برقراری روابط دوستانه با [[امویان]] به ویژه بنیمروان.<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۳۰۴، ۳۳۳.</ref> نیز در [[دمشق]] مسجدی به وی منسوب است.<ref>تاریخ دمشق، ج۲، ص۲۸۹.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/410315/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%AF%D8%B1%DA%A9-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%DB%8C%D8%B4%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B3%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A3%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%86-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B3%D8%AF%DB%8C?q=%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%85&score=11.764359&rownumber=4 المستدرک علی شعر الأقیشر الأسدی و أیمن بن خریم الأسدی] | |||
* [http://www.sahaba.rasoolona.com/Sahaby/25400/%D8%AA%D9%81%D8%B5%D9%8A%D9%84-%D9%85%D8%A7-%D8%B0%D9%83%D8%B1-%D8%B9%D9%86%D9%87-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D8%A9/%D8%A3%D8%A8%D9%88-%D9%8A%D8%AD%D9%8A%D9%89-%D8%AE%D8%B1%D9%8A%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%AA%D9%83-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B3%D8%AF%D9%8A أبو یحیی خریم بن فاتک الأسدی] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۴۴: | خط ۲۴: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، بیروت،دار الجیل، ۱۴۱۲ق | |||
* '''اسد الغابه''': ابن اثیر (م.۶۳۰ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۹ق | |||
* '''الاصابه''': ابن حجر (م.۸۵۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق | |||
* '''الاغانی''': ابوالفرج اصفهانی (م.۳۵۶ق.) بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق | |||
* '''انساب الاشراف''': بلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۷ق | |||
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، | * '''بحار الانوار''': مجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی | ||
* '''اسد الغابه''': ابن اثیر (م.۶۳۰ق.)، | * '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷ق | ||
* '''الاصابه''': ابن حجر (م.۸۵۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، | |||
* '''الاغانی''': ابوالفرج اصفهانی (م.۳۵۶ق.) | |||
* '''انساب الاشراف''': بلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، | |||
* '''بحار الانوار''': مجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، | |||
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، | |||
* '''البلدان''': ابن الفقیه (م.۳۶۵ق.)، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق | * '''البلدان''': ابن الفقیه (م.۳۶۵ق.)، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق | ||
* '''تاریخ الاسلام''': ذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، | * '''تاریخ الاسلام''': ذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق | ||
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، | * '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۵ق | ||
* '''تهذیب الاسماء''': محیی الدین نووی (م.۶۷۶ق.)، به کوشش مصطفی عبدالقادر، مصر، ادارة الطباعة المنیره | * '''تهذیب الاسماء''': محیی الدین نووی (م.۶۷۶ق.)، به کوشش مصطفی عبدالقادر، مصر، ادارة الطباعة المنیره | ||
* '''الثقات''': ابن حبان (م.۳۵۴ق.)، | * '''الثقات''': ابن حبان (م.۳۵۴ق.)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۲۰ق | ||
* '''خلاصة الوفاء باخباردار المصطفی''': سمهودی (م.۹۱۱ق.)، قاهره، مکتبة الثقافه، ۱۴۲۷ق | * '''خلاصة الوفاء باخباردار المصطفی''': سمهودی (م.۹۱۱ق.)، قاهره، مکتبة الثقافه، ۱۴۲۷ق | ||
* '''الدرة الثمینة فی اخبار المدینه''': محمد بن محمود بن الحسن بن النجار (م.۶۴۳ق.)، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، ۱۴۲۷ق | * '''الدرة الثمینة فی اخبار المدینه''': محمد بن محمود بن الحسن بن النجار (م.۶۴۳ق.)، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، ۱۴۲۷ق | ||
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م.۲۱۸ق.)، به کوشش المصطفی السقا و دیگران، | * '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م.۲۱۸ق.)، به کوشش المصطفی السقا و دیگران، بیروت،دار المعرفه | ||
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، | * '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت،دار صادر | ||
* '''الفائق فی غریب الحدیث''': جار الله الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، | * '''الفائق فی غریب الحدیث''': جار الله الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق | ||
* '''الفتوح''': ابن اعثم (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، | * '''الفتوح''': ابن اعثم (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت،دار الاضواء، ۱۴۱۰ق | ||
* '''العین''': الفراهیدی (م.۱۷۰ق.)، به کوشش المخزومی و | * '''العین''': الفراهیدی (م.۱۷۰ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی،دار الهجره، ۱۴۰۹ق | ||
* '''المبسوط''': الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودی، المکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش | * '''المبسوط''': الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودی، المکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش | ||
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، | * '''المحبّر''': ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت،دار الآفاق الجدیده | ||
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، | * '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت،دار صادر، ۱۹۹۵م | ||
* '''المعجم الکبیر''': الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، | * '''المعجم الکبیر''': الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق | ||
* '''معجم قبائل العرب''': عمر کحاله، بیروت، الرساله، ۱۴۱۴ق | * '''معجم قبائل العرب''': عمر کحاله، بیروت، الرساله، ۱۴۱۴ق | ||
* '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م.۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، | * '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م.۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت،دار احیاء التراث، ۱۴۲۰ق | ||
* '''وقعة صفین''': نصر بن المزاحم (م.۲۱۲ق.)، به کوشش عبدالسلام، قاهره، مؤسسة العربیة الحدیثه، ۱۳۸۲ق | * '''وقعة صفین''': نصر بن المزاحم (م.۲۱۲ق.)، به کوشش عبدالسلام، قاهره، مؤسسة العربیة الحدیثه، ۱۳۸۲ق | ||
* '''الهواتف''': ابن ابیالدنیا (م.۲۸۱ق.)، مؤسسة الکتاب الثقافیه، ۱۴۱۳ق. | * '''الهواتف''': ابن ابیالدنیا (م.۲۸۱ق.)، مؤسسة الکتاب الثقافیه، ۱۴۱۳ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
حامد قرائتی | |||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] |