در حال ویرایش ابوطاهر قرمطی

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''ابوطاهر قِرمطی'''، امیر [[قرمطیان]] در قرن چهارم هجری که [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] را غارت کرد و [[حجرالاسود]]  را ربود. قرامطه شاخه‌ای از مذهب [[اسماعیلیه]] بودند که عقاید [[غالیان|غالیانه]] افراطی داشتند. ابوطاهر حاکم [[بحرین]] بود. او به کاروان‌های [[حاجیان]] حمله و اموال آنها را غارت می‌کرد. وی در سال ۳۱۷ قمری به مکه حمله کرد، بسیاری از حاجیان و مردم مکه را کشت و اموال مسجدالحرام و از جمله حجر الاسود را به بحرین برد. او درخواست [[ابن مخلب|ابن مِخلَب]] حاکم مکه را درخصوص بازپس‌دادن حجرالاسود در برابر گرفتن اموال همه مکیان، رد کرد. در جنگی که میان آن دو درگرفت ابن مخلب کشته شد. پنج سال بعد از مرگ ابوطاهر، حجرالاسود پس از ۲۲ سال به مکه بازگردانده شد.
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad }}
 
 
'''ابوطاهر قِرمطی'''، امیر قرمطیان، رباینده حجرالاسود، قاتل و غارتگر حاجیان


==نام و نسب==
==نام و نسب==
سلیمان بن ابی‌سعید حسن بن بهرام جَنّابی هَجَری مشهور به ابوطاهر [[قرمطی]] از مردم گناوه/ جنابه<ref>صورة الارض، ج۲، ص۲۹۵.</ref> [[فارس]]<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۹۸؛ معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۴؛ مراصد الاطلاع، ج۱، ص۳۴۸.</ref> بود. او در سال۲۹۴ق زاده شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۹۱.</ref> در سال ۳۱۰ق در ۱۶سالگی پس از پدر و برادرش از سوی شورای عقدانیه، شورایی مرکب از ۱۲ نفر از رهبران قرامطه، به رهبری قرامطه [[بحرین]] بزرگ برگزیده شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۹۱.</ref> از این رو، به او صاحب‌ البحرین می‌گفتند.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۴.</ref><br />
سلیمان بن ابی‌سعید حسن بن بهرام جَنّابی هَجَری مشهور به ابوطاهر قرمطی از مردم گناوه/ جنابه<ref>صورة الارض، ج۲، ص۲۹۵.</ref> فارس<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۹۸؛ معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۴؛ مراصد الاطلاع، ج۱، ص۳۴۸.</ref> بود. او در سال۲۹۴ق زاده شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۹۱.</ref> در سال ۳۱۰ق در ۱۶سالگی پس از پدر و برادرش از سوی شورای عقدانیه، شورایی مرکب از ۱۲ نفر از رهبران قرامطه، به رهبری قرامطه بحرین بزرگ برگزیده شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۹۱.</ref> از این رو، به او صاحب‌ البحرین می‌گفتند.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۴.</ref><br />
پدر وی ابوسعید ابتدا از مبلغان کیش [[اسماعیلی]] بود و در سال ۲۸۶ق در بحرین به عنوان قرمطی ظهور کرد و شماری از قبایل آنجا به وی پیوستند.<ref>الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۱۹۲.</ref> او ۱۳ سال بر بحرین و نواحی اطراف آن حکومت کرد و به سبب بدرفتاری با زیردستانش به دست غلامان خود در سال ۳۰۱ یا ۳۰۲ق کشته شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۷۸، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۶۲، ۱۶۵.</ref>
پدر وی ابوسعید ابتدا از مبلغان کیش اسماعیلی بود و در سال ۲۸۶ق در بحرین به عنوان قرمطی ظهور کرد و شماری از قبایل آنجا به وی پیوستند.<ref>الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۱۹۲.</ref> او ۱۳ سال بر بحرین و نواحی اطراف آن حکومت کرد و به سبب بدرفتاری با زیردستانش به دست غلامان خود در سال ۳۰۱ یا ۳۰۲ق کشته شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۷۸، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۶۲، ۱۶۵.</ref>


==قرامطه==
==قرامطه==
{{اصلی|قرامطه}}
{{اصلی|قرامطه}}
قرامطه شاخه‌ای از [[اسماعیلیان]] بودند که در پی اختلاف با [[عبیدالله بن مهدی]]، خلیفه [[فاطمیان|فاطمی]]، بر سر رهبری اسماعیلیان از آنان جدا شدند.<ref>اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۶۷.</ref> قرمطیان از [[غالیان]] شیعه<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۴.</ref> اسماعیلی بودند که رئیسشان حمدان، خود را امام منتظران دانست و [[قبله]] را [[بیت‌ المقدس]] شمرد و به جای [[جمعه]] روز [[دوشنبه]] را تعطیل ‌کرد. او همچنین بسیاری از احکام الهی مانند [[نماز]] و [[روزه]] را تغییر داد و [[شراب]] را [[حلال]] شمرد و به جای [[غسل جنابت]]، وضو را کافی خواند. قرمطیان مخالفانشان را مُحارب و واجب‌ القتل می‌دانستند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> [[کلینی]] در رد عقاید آنان کتابی به نام الرد علی عقائد القرامطه نگاشته است.
قرامطه شاخه‌ای از اسماعیلیان بودند که در پی اختلاف با عبیدالله بن مهدی، خلیفه فاطمی، بر سر رهبری اسماعیلیان از آنان جدا شدند.<ref>اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۶۷.</ref> قرمطیان از غالیان شیعه<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۴.</ref> اسماعیلی بودند که رئیسشان حمدان، خود را امام منتظران دانست و قبله را بیت‌ المقدس شمرد و به جای جمعه روز دوشنبه را تعطیل ‌کرد. او همچنین بسیاری از احکام الهی مانند نماز و روزه را تغییر داد و شراب را حلال شمرد و به جای غسل جنابت وضو را کافی خواند. قرمطیان مخالفانشان را محارب و واجب‌ القتل می‌دانستند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> مرحوم کلینی در رد عقاید آنان کتابی به نام الرد علی عقائد القرامطه نگاشته است.


==غارت حاجیان عراق==
==غارت حاجیان عراق==
ابوطاهر پس از تثبیت قدرت و سرکوبی مخالفان، در سال۳۱۱ق هجوم به قلمرو [[عباسیان]] را آغاز کرد و شماری از شهرهای [[عراق]] را غارت نمود و تا نزدیکی [[بغداد]] پایتخت عباسیان رسید؛ ولی از آنجا بازگشت.<ref>تجارب الامم، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۲؛ الکامل، ج۸، ص۱۵۶.</ref> او در ۱۲ [[محرم]] سال ۳۱۲ق به کاروانیان [[حج|حجِ]] دستگاه خلافت عباسی که در راه بازگشت به عراق بودند، حمله کرد و با غارت اموال [[حاجی|حاجیان]]، ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان، امیر قافله، و احمد بن بدر، عموی مادر خلیفه، را به اسارت گرفت.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۴۲؛ تاریخ اخبار القرامطه، ص۳۸؛ القرامطه بین المدّ و الجزر، ص۴۰۵.</ref> وی در برابر آزادی اسیران، واگذاری حکومت [[بصره]] و [[اهواز]] و بعضی نواحی دیگر را از خلیفه خواست؛ ولی در پی مخالفت خلیفه، اسیران را پس از دریافت دویست هزار دینار آزاد کرد.<ref>القرامطه بین المدّ و الجزر، ص۴۰۶؛ الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۲۱۲.</ref>
ابوطاهر پس از تثبیت قدرت و سرکوبی مخالفان، در سال۳۱۱ق هجوم به قلمرو عباسیان را آغاز کرد و شماری از شهرهای عراق را غارت نمود و تا نزدیکی بغداد پایتخت عباسیان رسید؛ ولی از آنجا بازگشت.<ref>تجارب الامم، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۲؛ الکامل، ج۸، ص۱۵۶.</ref> او در ۱۲ محرم سال ۳۱۲ق به کاروانیان حجِ دستگاه خلافت عباسی که در راه بازگشت به عراق بودند، حمله کرد و با غارت اموال حاجیان، ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان، امیر قافله، و احمد بن بدر، عموی مادر خلیفه، را به اسارت گرفت.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۴۲؛ تاریخ اخبار القرامطه، ص۳۸؛ القرامطه بین المدّ و الجزر، ص۴۰۵.</ref> وی در برابر آزادی اسیران، واگذاری حکومت بصره و اهواز و بعضی نواحی دیگر را از خلیفه خواست؛ ولی در پی مخالفت خلیفه، اسیران را پس از دریافت دویست هزار دینار آزاد کرد.<ref>القرامطه بین المدّ و الجزر، ص۴۰۶؛ الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۲۱۲.</ref>


ابوطاهر برای آنکه مرکز حکومتش نفوذناپذیر باشد، در سال ۳۱۴ق [[احساء]] را به قلعه‌ای مستحکم بدل کرد و آن را مؤمنیه نامید.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۵.</ref> این کار در پی برخورد و اختلافی صورت گرفت که میان ساکنان [[بحرین]] یعنی هَجَر و اعضای شورای عقدانیه پیش آمد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> با ادامه غارتگری کاروان‌های [[حاجیان]] به دست ابوطاهر در [[عراق]] در سال‌های ۳۱۳-۳۱۷ق هیچ کاروانی از این منطقه به حج نرفت. او در سال ۳۱۵ق [[کوفه]] را تصرف کرد و به خزانه حکومت و آذوقه‌هایی که برای حاجیان یا لشکریان فراهم شده بود، دست یافت.<ref>الکامل، ج۸، ص۱۴۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۶۹-۴۷۰.</ref> سپس چندین شهر را تاراج و مالیات‌هایی بر قبایل عرب [[بین النهرین]] تحمیل کرد.<ref>نک: الکامل، ج۸، ص۱۸۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۷۱.</ref> وی با شکست لشکر عباسی، حتی [[بغداد]] را نیز تهدید نمود؛<ref>تجارب الامم، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۲؛ الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۲۱۲.</ref> اما نیروهای او پس از ناکامی در ورود به شهر بغداد، بیشتر مناطق عراق را غارت کردند. در آن سال، بر اثر ناامنی هیچ‌کس توفیق زیارت خانه خدا را نیافت.<ref>الکامل، ج۸، ص۱۵۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۷۰.</ref>
ابوطاهر برای آنکه مرکز حکومتش نفوذناپذیر باشد، در سال ۳۱۴ق احساء را به قلعه‌ای مستحکم بدل کرد و آن را مؤمنیه نامید.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۵.</ref> این کار در پی برخورد و اختلافی صورت گرفت که میان ساکنان بحرین یعنی هَجَر و اعضای شورای عقدانیه پیش آمد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> با ادامه غارتگری کاروان‌های حاجیان به دست ابوطاهر در عراق در سال‌های ۳۱۳-۳۱۷ق هیچ کاروانی از این منطقه به حج نرفت. او در سال ۳۱۵ق کوفه را تصرف کرد و به خزانه حکومت و آذوقه‌هایی که برای حاجیان یا لشکریان فراهم شده بود، دست یافت.<ref>الکامل، ج۸، ص۱۴۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۶۹-۴۷۰.</ref> سپس چندین شهر را تاراج و مالیات‌هایی بر قبایل عرب بین النهرین تحمیل کرد.<ref>نک: الکامل، ج۸، ص۱۸۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۷۱.</ref> وی با شکست لشکر عباسی، حتی بغداد را نیز تهدید نمود؛<ref>تجارب الامم، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۲؛ الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص۲۱۲.</ref> اما نیروهای او پس از ناکامی در ورود به شهر بغداد، بیشتر مناطق عراق را غارت کردند. در آن سال، بر اثر ناامنی هیچ‌کس توفیق زیارت خانه خدا را نیافت.<ref>الکامل، ج۸، ص۱۵۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۷۰.</ref>


==حمله به مکه==
==حمله به مکه==
ابوطاهر در سال ۳۱۷ق بر پایه نقشه و توطئه‌ای حساب شده به کاروان‌هایی که از طریق [[عراق]] رهسپار [[مکه]] بودند، حمله نکرد. از این رو، کاروان عراق به سرپرستی [[منصور دیلمی]] بدون مزاحمت به مکه رسید.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۷۹-۱۸۱.</ref> سپس ابوطاهر در هشتم ذی‌حجه ([[روز ترویه]])<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵.</ref> به مکه حمله کرد و سپاهیانش به کشتار [[حاجیان]] در کوچه‌های مکه، [[مسجدالحرام]] و درون [[کعبه]] پرداختند.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۲.</ref> آنان ۱۷۰۰ نفر از حاجیان را در حال [[طواف]] کشتند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰.</ref> سپس پرده‌های کعبه را به غارت بردند و چاه [[زمزم]] را از کشتگان انباشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۶۴؛ تاریخ گزیده، ص۳۳۹.</ref> تعداد کشته‌شدگان را به اختلاف سه هزار،<ref>تاریخ گزیده، ص۳۴۰.</ref>  ده هزار،<ref>تکملة تاریخ طبری، ص۶۲.</ref> و سی هزار نفر<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵.</ref> دانسته‌اند که البته اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. در این هجوم، ابوطاهر، مست بر اسبی سوار بود و شمشیری عریان در دست داشت و حتی اسب او نزدیک خانه خدا ادرار کرد.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۴.</ref>
ابوطاهر در سال ۳۱۷ق بر پایه نقشه و توطئه‌ای حساب شده به کاروان‌هایی که از طریق عراق رهسپار مکه بودند، حمله نکرد. از این رو، کاروان عراق به سرپرستی منصور دیلمی بدون مزاحمت به مکه رسید.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۷۹-۱۸۱.</ref> سپس ابوطاهر در هشتم ذی‌حجه (روز ترویه)<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵.</ref> به مکه حمله کرد و سپاهیانش به کشتار حاجیان در کوچه‌های مکه، مسجدالحرام و درون کعبه پرداختند.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۲.</ref> آنان ۱۷۰۰ نفر از حاجیان را در حال طواف کشتند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰.</ref> سپس پرده‌های کعبه را به غارت بردند و چاه زمزم را از کشتگان انباشتند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۶۴؛ تاریخ گزیده، ص۳۳۹.</ref> تعداد کشته‌شدگان را به اختلاف سه هزار،<ref>تاریخ گزیده، ص۳۴۰.</ref>  ده هزار،<ref>تکملة تاریخ طبری، ص۶۲.</ref> و سی هزار نفر<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵.</ref> دانسته‌اند که البته اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. در این هجوم، ابوطاهر، مست بر اسبی سوار بود و شمشیری عریان در دست داشت و حتی اسب او نزدیک خانه خدا ادرار کرد.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۴.</ref>


==غارت مسجدالحرام==
==غارت مسجدالحرام==
[[قرمطیان]] به دستور ابوطاهر، [[مکه]] را در معرض سنگدلی خود قرار دادند و اشیای گرانبهای [[کعبه]] را ربودند. به فرمان وی، در کعبه را کندند، پوشش کعبه را برداشته، میان اصحاب خود قطعه قطعه نمودند، قبّه روی چاه زمزم را ویران کردند و خواستند [[ناودان]] بیت را از جای برکنند؛ اما مأمور این کار سقوط کرد و مُرد.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۶۳-۲۶۴؛ تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰؛ الکامل، ج۵، ص۱۱۸.</ref> آنان آثار خلفا را که مایه زینت کعبه بود، غارت کردند. «[[درة الیتیم]]» را که ۱۴ مثقال طلا بود و نیز ۱۷ قندیل نقره‌ای و سه [[محراب]] نقره‌ای را که از قامت انسان کوتاه‌تر بود و بالای کعبه نهاده بودند، به تاراج بردند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۱۹؛ المنتظم، ج۱۳، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> در کشتار [[حاجیان]]، چندین تن از دانشمندان و [[محدث|محدثان]] نیز در حال [[طواف]] کشته شدند.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۶.</ref> [[احمد بن محمد بن حسن مرار]]، معروف به صنوبری حلبی، که خود شاهد این قتل عام بوده، در سوگ زائران مکه مرثیه‌ای سروده است.<ref>دیوان، صنوبری، ص۵۰۳.</ref>
قرمطیان به دستور ابوطاهر، مکه را در معرض سنگدلی خود قرار دادند و اشیای گرانبهای کعبه را ربودند. به فرمان وی، در کعبه را کندند، پوشش کعبه را برداشته، میان اصحاب خود قطعه قطعه نمودند، قبّه روی چاه زمزم را ویران کردند و خواستند ناودان بیت را از جای برکنند؛ اما مأمور این کار سقوط کرد و مُرد.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۲۶۳-۲۶۴؛ تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰؛ الکامل، ج۵، ص۱۱۸.</ref> آنان آثار خلفا را که مایه زینت کعبه بود، غارت کردند. «درة الیتیم» را که ۱۴ مثقال طلا بود و نیز ۱۷ قندیل نقره‌ای و سه محراب نقره‌ای را که از قامت انسان کوتاه‌تر بود و بالای کعبه نهاده بودند، به تاراج بردند.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۱۹؛ المنتظم، ج۱۳، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> در کشتار حاجیان، چندین تن از دانشمندان و محدثان نیز در حال طواف کشته شدند.<ref>اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۶.</ref> احمد بن محمد بن حسن مرار، معروف به صنوبری حلبی، که خود شاهد این قتل عام بوده، در سوگ زائران مکه مرثیه‌ای سروده است.<ref>دیوان، صنوبری، ص۵۰۳.</ref>
 
همچنین گفته شده ابوطاهر قرمطی تصمیم داشت مقام را در اختیار بگیرد، اما کلیدداران مسجدالحرام مقام را در یکی از دره‌های مکه پنهان کردند و پس از رفع خطر به مکان اصلی برگرداندند.<ref>شفاءالغرام، ج١، ص٢١٠.</ref>


==انتقال حجرالاسود به بحرین==
==انتقال حجرالاسود به بحرین==
حاکم [[مکه]]، محمد بن اسماعیل ملقب به [[ابن مخلب|ابن مِخْلب]]<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵؛ الکامل، ج۸، ص۲۰۷.</ref>، آنگاه که از رویارویی با نیروهای ابوطاهر ناتوان شد، همراه بزرگان مکه نزد او آمد تا برای توقف کشتار مردم و بازگرداندن اموال شفاعت بخواهد؛ اما وی این درخواست نپذیرفت و دستور داد تا اجساد کشته‌شدگان را در چاه [[زمزم]] بریزند.<ref>الکامل، ج۸، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref> بر پایه گزارش مشهور، کنده شدن [[حجرالاسود]] در سیزدهم [[ذی‌حجه]] به دست [[قرامطه]] با هدف هتک حرمت [[کعبه]]<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۱۹.</ref> و انتقال آن به [[احساء]] در همین ماجرا رخ داد.<ref>تاریخ گزیده، ص۳۳۹-۳۴۰؛ آثار البلاد، ص۲۳۵.</ref> در پی آن، حاکم مکه با نیروهای خود به تعقیب قرامطه پرداخت و از آنان خواست که در برابر دریافت همه اموال مکیان، حجرالاسود را به جای خود بازگردانند. با رد این درخواست، درگیری میان دو طرف آغاز شد و با قتل حاکم مکه پایان یافت<ref>الکامل، ج۸، ص۲۰۷-۲۰۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۲.</ref> و حجرالاسود به [[بحرین]] انتقال یافت. آورده‌اند که زیر حجرالاسود هنگام حمل آن به بحرین ۴۰ شتر هلاک شدند. بدین سان، جای حجرالاسود در گوشه [[کعبه]] خالی ماند و مردم جای خالی آن را [[استلام]] می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰-۳۸۱؛ اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۸.</ref>
حاکم مکه، محمد بن اسماعیل ملقب به ابن مِخْلب<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۸۵؛ الکامل، ج۸، ص۲۰۷.</ref>، آن‌گاه که از رویارویی با نیروهای ابوطاهر ناتوان شد، همراه بزرگان مکه نزد او آمد تا برای توقف کشتار مردم و بازگرداندن اموال شفاعت بخواهد؛ اما وی این درخواست نپذیرفت و دستور داد تا اجساد کشته‌شدگان را در چاه زمزم بریزند.<ref>الکامل، ج۸، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref> بر پایه گزارش مشهور، کنده شدن حجرالاسود در سیزدهم ذی‌حجه به دست قرامطه با هدف هتک حرمت کعبه<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۱۱۹.</ref> و انتقال آن به احساء در همین ماجرا رخ داد.<ref>تاریخ گزیده، ص۳۳۹-۳۴۰؛ آثار البلاد، ص۲۳۵.</ref> در پی آن، حاکم مکه با نیروهای خود به تعقیب قرامطه پرداخت و از آنان خواست که در برابر دریافت همه اموال مکیان، حجرالاسود را به جای خود بازگردانند. با رد این درخواست، درگیری میان دو طرف آغاز شد و با قتل حاکم مکه پایان یافت<ref>الکامل، ج۸، ص۲۰۷-۲۰۸؛ البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۲.</ref> و حجرالاسود به بحرین انتقال یافت. آورده‌اند که زیر حجرالاسود هنگام حمل آن به بحرین ۴۰ شتر هلاک شدند. بدین سان، جای حجرالاسود در گوشه کعبه خالی ماند و مردم جای خالی آن را استلام می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۳، ص۳۸۰-۳۸۱؛ اتحاف الوری، ج۲، ص۳۷۸.</ref>


کارهای ابوطاهر در مکه و ربودن حجرالاسود باعث شد تا در سراسر [[جهان اسلام]]، به‌ ویژه [[ایران]] و [[عراق]]، مبارزه‌ای جدی ضدّ قرمطیان و اعتقادات نادرست آنان آغاز شود. در این میان، [[عبیدالله بن مهدی]]، خلیفه [[فاطمیان|فاطمی]] (۲۹۷-۳۲۲ق.) در نامه‌ای به سرزنش ابوطاهر پرداخت و کار او را لکه سیاهی بر دامن [[اسماعیلیان]] دانست که با گذشت زمان نیز پاک نخواهد شد.<ref>نهضت قرامطه، ص۸۵.</ref>
کارهای ابوطاهر در مکه و ربودن حجرالاسود باعث شد تا در سراسر جهان اسلام، به‌ ویژه ایران و عراق، مبارزه‌ای جدی ضدّ قرمطیان و اعتقادات نادرست آنان آغاز شود. در این میان، عبیدالله بن مهدی، خلیفه فاطمی (۲۹۷-۳۲۲ق.) در نامه‌ای به سرزنش ابوطاهر پرداخت و کار او را لکه سیاهی بر دامن اسماعیلیان دانست که با گذشت زمان نیز پاک نخواهد شد.<ref>نهضت قرامطه، ص۸۵.</ref>


==بازگرداندن حجرالاسود==
==بازگرداندن حجرالاسود==
رایزنی‌های [[عباسیان]] و [[فاطمیان]] برای بازگرداندن [[حجرالاسود]] تا پایان حکومت ابوطاهر بی‌نتیجه ماند و پیشنهاد پنجاه هزار دیناری خلیفه نیز رأی وی را تغییر نداد.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۱۸.</ref> در سال ۳۳۷ق پنج سال پس از مرگ او، به تهدید منصور خلیفه فاطمی، حجرالاسود پس از ۲۲ سال به [[مکه]] بازگردانده شد.<ref>نک: الکامل، ج۸، ص۴۸۶؛ تاریخ الاخبار قرامطه، ص۵۷.</ref> هدف ابوطاهر از ربودن حجرالاسود، از میان بردن احترام [[مکه]]، تخریب اماکن مقدس و ربودن نمادهای اصلی مراسم مذهبی بود. او می‌خواست [[احساء]] به مکانی مقدس تبدیل شود و مراسم حج در آنجا صورت گیرد.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۹۸-۱۹۹؛ نک: آثار البلاد، ص۲۳۵.</ref>
رایزنی‌های عباسیان و فاطمیان برای بازگرداندن حجرالاسود تا پایان حکومت ابوطاهر بی‌نتیجه ماند و پیشنهاد پنجاه هزار دیناری خلیفه نیز رأی وی را تغییر نداد.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۱۸.</ref> در سال ۳۳۷ق پنج سال پس از مرگ او، به تهدید منصور خلیفه فاطمی، حجرالاسود پس از ۲۲ سال به مکه بازگردانده شد.<ref>نک: الکامل، ج۸، ص۴۸۶؛ تاریخ الاخبار قرامطه، ص۵۷.</ref> هدف ابوطاهر از ربودن حجرالاسود، از میان بردن احترام مکه، تخریب اماکن مقدس و ربودن نمادهای اصلی مراسم مذهبی بود. او می‌خواست احساء به مکانی مقدس تبدیل شود و مراسم حج در آنجا صورت گیرد.<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۹۸-۱۹۹؛ نک: آثار البلاد، ص۲۳۵.</ref>


ابوطاهر در خلال سال‌های ۳۱۸ تا ۳۲۷ق چندین بار به کاروان [[حاجی|حاجیان]] حمله کرد. او در سال ۳۲۳ق. به خلیفه پیغام داد که اگر هر ساله ۱۲۰ هزار دینار پول و خواربار برای او بفرستد، دست از غارت کاروان‌ها برخواهد داشت؛ ولی گویا خلیفه آن را نپذیرفت.<ref>قرمطیان بحرین، ص۳۰-۷۱.</ref> سرانجام در سال ۳۲۷ق با میانجیگری [[ابوعلی عمر الشریف|ابوعلی عمر بن یحیی علوی]] که با ابوطاهر دوستی داشت، از سرگیری حج در برابر پرداخت مبالغی از خلافت عباسی و دریافت خِفاره (حق نگهبانی) از حاجیان ممکن شد.<ref>العیون و الحدائق، ج۴، بخش۱، ص۳۳۳.</ref>
ابوطاهر در خلال سال‌های ۳۱۸ تا ۳۲۷ق چندین بار به کاروان حاجیان حمله کرد. او در سال ۳۲۳ق. به خلیفه پیغام داد که اگر هر ساله ۱۲۰ هزار دینار پول و خواربار برای او بفرستد، دست از غارت کاروان‌ها برخواهد داشت؛ ولی گویا خلیفه آن را نپذیرفت.<ref>قرمطیان بحرین، ص۳۰-۷۱.</ref> سرانجام در سال ۳۲۷ق با میانجیگری ابوعلی عمر بن یحیی علوی که با ابوطاهر دوستی داشت، از سرگیری حج در برابر پرداخت مبالغی از خلافت عباسی و دریافت خِفاره (حق نگهبانی) از حاجیان ممکن شد.<ref>العیون و الحدائق، ج۴، بخش۱، ص۳۳۳.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
سرانجام ابوطاهر پس از ۲۱ سال حکومت در سال ۳۳۲ق به مرض آبله درگذشت.<ref>الکامل، ج۸، ص۴۱۵؛ نهایة الارب، ج۲۵، ص۲۴۰.</ref> برخی از کشته‌شدن او به دست پیر زنی در هیت، در شمال [[عراق]]، خبر می‌دهند.<ref>الفرق بین الفرق، ص۱۷۳.</ref> اما دیگر منابع این گفته را تأیید نمی‌کنند. با مرگ وی و ستیز بر سر جانشینی او، حکومت قرامطه [[بحرین]] اقتدار خود را از دست داد و دچار انشعاب شد.<ref>القرامطه بین الالتزام و الانکار، ص۹۸.</ref>
سرانجام ابوطاهر پس از ۲۱ سال حکومت در سال ۳۳۲ق به مرض آبله درگذشت.<ref>الکامل، ج۸، ص۴۱۵؛ نهایة الارب، ج۲۵، ص۲۴۰.</ref> برخی از کشته‌شدن او به دست پیر زنی در هیت، در شمال عراق، خبر می‌دهند.<ref>الفرق بین الفرق، ص۱۷۳.</ref> اما دیگر منابع این گفته را تأیید نمی‌کنند. با مرگ وی و ستیز بر سر جانشینی او، حکومت قرامطه بحرین اقتدار خود را از دست داد و دچار انشعاب شد.<ref>القرامطه بین الالتزام و الانکار، ص۹۸.</ref>


ابوطاهر از شعر هم بهره‌ای داشت و در قطعه شعری که به او منسوب است، از بلند پروازی‌های خود و این که داعی مهدی فاطمی است، خبر داده است. نیز پس از ربودن [[حجرالاسود]] در سال ۳۱۷ق شعرهایی از وی نقل شده است.<ref>نک: النجوم الزاهره، ج۳، ص۲۲۴-۲۲۶.</ref>
ابوطاهر از شعر هم بهره‌ای داشت و در قطعه شعری که به او منسوب است، از بلند پروازی‌های خود و این که داعی مهدی فاطمی است، خبر داده است. نیز پس از ربودن حجرالاسود در سال ۳۱۷ق شعرهایی از وی نقل شده است.<ref>نک: النجوم الزاهره، ج۳، ص۲۲۴-۲۲۶.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۴۳: خط ۴۴:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9365/%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%b1-%d9%82-%d8%b1%d9%85%d8%b7%d9%8a
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9365
  | عنوان = ابوطاهر قرمطی
  | عنوان = ابوطاهری قرمطی
  | نویسنده = سیدحسن قریشی
  | نویسنده = سیدحسن قریشی
}}
}}
خط ۶۳: خط ۶۴:
* '''دیوان صنوبری''': احمد بن محمد صنوبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۰م.
* '''دیوان صنوبری''': احمد بن محمد صنوبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۰م.
* '''سفرنامه ناصر خسرو''': ناصر خسرو (م.۴۸۱ق.)، تهران، زوار، ۱۳۸۱ش.
* '''سفرنامه ناصر خسرو''': ناصر خسرو (م.۴۸۱ق.)، تهران، زوار، ۱۳۸۱ش.
* '''شفاء الغرام''': محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
* '''صورة الارض''': محمد بن حوقل النصیبی (م.۳۶۷ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م.
* '''صورة الارض''': محمد بن حوقل النصیبی (م.۳۶۷ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م.
* '''العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق''': ناشناس (م.۳۵۱ق)، بغداد، مکتبة المثنی.
* '''العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق''': ناشناس (م.۳۵۱ق)، بغداد، مکتبة المثنی.
خط ۷۸: خط ۷۸:
{{پایان}}
{{پایان}}


<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
| شناسه = شد
| جعبه اطلاعات = <!--شد، - -->
| عنوان‌بندی = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| عکس = <!--شد، - -->
| جعبه نقل قول = <!--شد، - -->
| پیوند به بیرون = <!--شد، - -->
| مطالعه بیشتر = <!--شد، - -->
| پانویس و منابع = شد
| ناوبری =
| رده = شد
| تغییر مسیر = شد
}}<onlyinclude>
 
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:حمله‌کنندگان به مکه]]
[[رده:غارت‌کنندگان مسجدالحرام]]
[[رده:اهانت‌کنندگان به کعبه]]
[[رده:حجرالاسود]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)