در حال ویرایش ابوعبدالرحمان احمر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''ابوعبدالرحمان احمر''' معروف به احمر مولی امسلمه، صحابه ایرانی و راوی حدیث از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[حضرت علی(ع)]] و از ایرانیان ساکن [[یمن]] بوده است. در منابع نامهای مختلفی برای او آمده و وی را از موالی پیامبر(ص) یا [[امسلمه|امّسلمه]] دانستهاند. | '''ابوعبدالرحمان احمر''' معروف به احمر مولی امسلمه، صحابه ایرانی و راوی حدیث از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[حضرت علی(ع)]] و از ایرانیان ساکن [[یمن]] بوده است. در منابع نامهای مختلفی برای او آمده و وی را از موالی پیامبر(ص) یا [[امسلمه|امّسلمه]] دانستهاند. | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
«ابوعبدالرحمان احمر» ملقب به «سفینه» از موالی [[پیامبر(ص)]] یا [[امسلمه|امّسلمه]] بود. نامهای متعددی (در حدود ٢٠ اسم) برای او در منابع آمده است. مهران، طهمان، ذکوان، کیسان، سلیمان، از آن جملهاند.<ref>اسد الغابه، ج٢، ص5٠٣؛ الاصابه، ج١، ص١٨٧.</ref> | «ابوعبدالرحمان احمر» ملقب به «سفینه» از موالی [[پیامبر(ص)]] یا [[امسلمه|امّسلمه]] بود. نامهای متعددی (در حدود ٢٠ اسم) برای او در منابع آمده است. مهران، طهمان، ذکوان، کیسان، سلیمان، از آن جملهاند.<ref>اسد الغابه، ج٢، ص5٠٣؛ الاصابه، ج١، ص١٨٧.</ref> | ||
نقل است، امسلمه آزادی احمر را مشروط به خدمت پیامبر(ص) کرد.<ref>اسدالغابه، ج٢، ص5٠4؛ الاصابه، ج٣، ص١١١.</ref> کنیه وی را «ابوالبختری» گفتهاند. برخی صحابهنگاران او را از «ابناء فارس» دانسته و نامش را «سقیة بن مارفنّه» (مارقه) معرفی کردهاند،<ref>الاستیعاب، ج٢، ص6٨4؛ اسد الغابه، ج١، ص66 و ج٢، ص٢5٩.</ref> که شاید سفینه، تصحیف همین نام باشد. | نقل است، امسلمه آزادی احمر را مشروط به خدمت پیامبر(ص) کرد.<ref>اسدالغابه، ج٢، ص5٠4؛ الاصابه، ج٣، ص١١١.</ref> کنیه وی را «ابوالبختری» گفتهاند. برخی صحابهنگاران او را از «ابناء فارس» دانسته و نامش را «سقیة بن مارفنّه» (مارقه) معرفی کردهاند،<ref>الاستیعاب، ج٢، ص6٨4؛ اسد الغابه، ج١، ص66 و ج٢، ص٢5٩.</ref> که شاید سفینه، تصحیف همین نام باشد. | ||
==لقب سفینه== | ==لقب سفینه== | ||
احمر میگوید: "پیامبر(ص) مرا ازاینرو سفینه نامید که در یکی از سفرها من سلاح افراد درمانده را حمل میکردم. آن حضرت با مشاهده کار من فرمود: «انت سفینة» و از آن پس این نام بر روی من باقی ماند".<ref>انساب الاشراف، ج١، ص4٨٠؛ اسدالغابه، ج٢، ص٢5٩.</ref> | احمر میگوید: "پیامبر(ص) مرا ازاینرو سفینه نامید که در یکی از سفرها من سلاح افراد درمانده را حمل میکردم. آن حضرت با مشاهده کار من فرمود: «انت سفینة» و از آن پس این نام بر روی من باقی ماند".<ref>انساب الاشراف، ج١، ص4٨٠؛ اسدالغابه، ج٢، ص٢5٩.</ref> | ||
مطابق قول دیگری، قدرت بدنی او و حمل بار سنگین که خارج از توان افراد دیگر بود سبب شهرتش به سفینه شد. همچنین گفته شده او در [[غزوه|غزوات پیامبر]](ص) در عبور از نهرها، افراد را به آن سوی آب منتقل میکرد، به همین دلیل رسول خدا(ص) فرمود: «تو سفینهای».<ref>دانشنامه سیره نبوی، ج٢، مدخل احمر مولی امسلمه.</ref> حضرت برای او دعا کرد تا فرزندانش از شر [[شیطان]] مصون بمانند. درباره برخورد او با شیر نیز خبری نقل کردهاند که ساختگی به نظر میرسد. | مطابق قول دیگری، قدرت بدنی او و حمل بار سنگین که خارج از توان افراد دیگر بود سبب شهرتش به سفینه شد. همچنین گفته شده او در [[غزوه|غزوات پیامبر]](ص) در عبور از نهرها، افراد را به آن سوی آب منتقل میکرد، به همین دلیل رسول خدا(ص) فرمود: «تو سفینهای».<ref>دانشنامه سیره نبوی، ج٢، مدخل احمر مولی امسلمه.</ref> حضرت برای او دعا کرد تا فرزندانش از شر [[شیطان]] مصون بمانند. درباره برخورد او با شیر نیز خبری نقل کردهاند که ساختگی به نظر میرسد. |