در حال ویرایش احجار الزیت
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۷]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad }} | |||
'''احجار الزیت''' محلی در مدینه، جایگاه رویدادهای گوناگون | |||
==محل احجار الزیت== | ==محل احجار الزیت== | ||
احجار الزیت مکانی معروف در شهر [[مدینه]]، نزدیک محله [[زوراء]]<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۹؛ سبل الهدی، ج۸، ص۳۳۶، ۵۰۹.</ref> و [[بازار مدینه]]<ref>دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۵.</ref> بر دامنه کوه [[سلع|سَلْع]]<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۹.</ref> و غرب [[مسجد النبی|مسجد نبوی]]<ref>المعالم الاثیره، ص۲۰.</ref> ، برابر [[باب السلام]]<ref>سبل الهدی، ج۸، ص۳۳۶.</ref> بوده است. اردوگاه نظامی نیز در همین منطقه قرار داشت.<ref>البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۷۴؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۰؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۳۹.</ref> | احجار الزیت مکانی معروف در شهر [[مدینه]]، نزدیک محله [[زوراء]]<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۹؛ سبل الهدی، ج۸، ص۳۳۶، ۵۰۹.</ref> و [[بازار مدینه]]<ref>دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۵.</ref> بر دامنه کوه [[سلع|سَلْع]]<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۹.</ref> و غرب [[مسجد النبی|مسجد نبوی]]<ref>المعالم الاثیره، ص۲۰.</ref>، برابر [[باب السلام]]<ref>سبل الهدی، ج۸، ص۳۳۶.</ref> بوده است. اردوگاه نظامی نیز در همین منطقه قرار داشت.<ref>البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۷۴؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۰؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۳۹.</ref> | ||
==وجه نامگذاری== | ==وجه نامگذاری== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۵: | ||
==رویدادهای احجار الزیت== | ==رویدادهای احجار الزیت== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان= «موضع الاستسقاء»| نقلقول=احجار الزیت در زمان [[پیامبر(ص)]] محل برگزاری دعا و [[نماز باران]] بود و بدین جهت آن را «موضع الاستسقاء» نیز نامیدند.|تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 32۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه=#DEB887| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان= «موضع الاستسقاء»| نقلقول=احجار الزیت در زمان [[پیامبر(ص)]] محل برگزاری دعا و [[نماز باران]] بود و بدین جهت آن را «موضع الاستسقاء» نیز نامیدند.|تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 32۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه=#DEB887| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
بر پایه سخنی در سال پنجم قمری آنگاه که یهود [[بنیقریظه]] به مجازات محکوم شدند، [[پیامبر(ص)]] دستور داد از برابر خانه ابوجهم عدوی تا احجار الزیت گودالهایی برای دفن کشتههای بنیقریظه حفر شود.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۱۳؛ دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۵.</ref> بر اساس خبری، [[دحیه کلبی]] روز جمعه از شام همراه کالاهای مورد نیاز مردم وارد بازار احجار الزیت شد و مسلمانان حاضر در [[مسجدالنبی]] که به سخنان پیامبر(ص) گوش میدادند، با آگاهی از ورود دحیه، جز شماری اندک، مسجد را ترک کردند و به احجار الزیت رفتند. در پی آن، آیه «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً...»<ref>سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref> برای نکوهش آنان فرود آمد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۹، ص۳۱۷؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۳.</ref> | بر پایه سخنی در سال پنجم قمری آنگاه که یهود [[بنیقریظه]] به مجازات محکوم شدند، [[پیامبر(ص)]] دستور داد از برابر خانه ابوجهم عدوی تا احجار الزیت گودالهایی برای دفن کشتههای بنیقریظه حفر شود.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۱۳؛ دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۵.</ref> بر اساس خبری، [[دحیه کلبی]] روز جمعه از شام همراه کالاهای مورد نیاز مردم وارد بازار احجار الزیت شد و مسلمانان حاضر در [[مسجدالنبی]] که به سخنان پیامبر(ص) گوش میدادند، با آگاهی از ورود دحیه، جز شماری اندک، مسجد را ترک کردند و به احجار الزیت رفتند. در پی آن، آیه «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً...»<ref>سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref> برای نکوهش آنان فرود آمد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۹، ص۳۱۷؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۳.</ref> | ||
در سال ۳۵ق آنگاه که معترضان [[کوفه|کوفی]]، [[بصره|بصری]] و [[مصر|مصری]] در [[مدینه]] ازدحام کردند و خواستار کنارهگیری [[عثمان|خلیفه سوم]] شدند، [[علی بن ابیطالب|علی(ع)]] در احجار الزیت بود و شورشیان، به ویژه مصریان، به او مراجعه میکردند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۳۹؛ ج۹، ص۳۱؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۷۰-۱۷۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۹۵.</ref> امام بر سر آنها فریاد زد و آنان را از خود راند؛<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۰؛ تجارب الامم، ج۱، ص۴۴۱؛ الکامل، ج۳، ص۱۵۹.</ref> گویا آنها را از انجام کارهای جبرانناپذیر برحذر میداشت. وی همچنان در احجار الزیت بود که خبر کشته شدن خلیفه را شنید. در این حال، دستان خود را به آسمان بلند کرد و از دخالت در ریختن خون [[عثمان]] نزد خداوند تبری جست.<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۰، ۶۰؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۵۹۵؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۹۳.</ref> | در سال ۳۵ق آنگاه که معترضان [[کوفه|کوفی]]، [[بصره|بصری]] و [[مصر|مصری]] در [[مدینه]] ازدحام کردند و خواستار کنارهگیری [[عثمان|خلیفه سوم]] شدند، [[علی بن ابیطالب|علی(ع)]] در احجار الزیت بود و شورشیان، به ویژه مصریان، به او مراجعه میکردند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۳۹؛ ج۹، ص۳۱؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۷۰-۱۷۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۵۹۵.</ref> امام بر سر آنها فریاد زد و آنان را از خود راند؛<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۰؛ تجارب الامم، ج۱، ص۴۴۱؛ الکامل، ج۳، ص۱۵۹.</ref> گویا آنها را از انجام کارهای جبرانناپذیر برحذر میداشت. وی همچنان در احجار الزیت بود که خبر کشته شدن خلیفه را شنید. در این حال، دستان خود را به آسمان بلند کرد و از دخالت در ریختن خون [[عثمان]] نزد خداوند تبری جست.<ref>الطبقات، ج۳، ص۵۰، ۶۰؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۵۹۵؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۹۳.</ref> | ||
[[محمد بن عبدالله]] از نوادگان [[امام حسن(ع)]] مشهور به «نفس زکیه» که به سال ۱۴۵ق در مدینه ضدّ [[عباسیان]] قیام کرد، پس از رویارویی با سپاهیان [[منصور عباسی]]، همراه یارانش در احجار الزیت کشته شد.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۹-۵۹۰؛ تاریخ الاسلام، ج۹، ص۲۸-۳۱؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۳۷۷.</ref> بدین سبب از القاب او «قتیل احجار الزیت» است.<ref>الفخری، ص۳۵؛ المجدی، ص۱۸۶.</ref> به گواهی تاریخ، [[امام صادق(ع)]] در عهد [[امویان]] چند بار [[عبدالله بن حسن]]، پدر نفس زکیه، را از آرزوی خلافت فرزندش بیم داد و او را از این که شاید پسرش «قتیل احجار الزیت» باشد، آگاه کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۴۹؛ مقاتل الطالبیین، ص۲۲۶.</ref> آوردهاند که محمد از سرانجام قیام خود آگاه بود و به عبدالله بن عامر سلمی یادآور شد: اگر ابری که بالای سَرِ ماست، بر ما ببارد، پیروزیم؛ وگرنه شکست خواهیم خورد و خون من در احجار الزیت ریخته خواهد شد.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۹۶؛ الکامل، ج۵، ص۵۵۴؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref> | [[محمد بن عبدالله]] از نوادگان [[امام حسن(ع)]] مشهور به «نفس زکیه» که به سال ۱۴۵ق در مدینه ضدّ [[عباسیان]] قیام کرد، پس از رویارویی با سپاهیان [[منصور عباسی]]، همراه یارانش در احجار الزیت کشته شد.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۹-۵۹۰؛ تاریخ الاسلام، ج۹، ص۲۸-۳۱؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۳۷۷.</ref> بدین سبب از القاب او «قتیل احجار الزیت» است.<ref>الفخری، ص۳۵؛ المجدی، ص۱۸۶.</ref> به گواهی تاریخ، [[امام صادق(ع)]] در عهد [[امویان]] چند بار [[عبدالله بن حسن]]، پدر نفس زکیه، را از آرزوی خلافت فرزندش بیم داد و او را از این که شاید پسرش «قتیل احجار الزیت» باشد، آگاه کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۴۹؛ مقاتل الطالبیین، ص۲۲۶.</ref> آوردهاند که محمد از سرانجام قیام خود آگاه بود و به عبدالله بن عامر سلمی یادآور شد: اگر ابری که بالای سَرِ ماست، بر ما ببارد، پیروزیم؛ وگرنه شکست خواهیم خورد و خون من در احجار الزیت ریخته خواهد شد.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۹۶؛ الکامل، ج۵، ص۵۵۴؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۷: | ||
*''' المغازی''': الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق. | *''' المغازی''': الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق. | ||
*''' مقاتل الطالبیین''': ابن ابیالفرج الاصفهانی (م.۳۵۶ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفه. | *''' مقاتل الطالبیین''': ابن ابیالفرج الاصفهانی (م.۳۵۶ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفه. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||