در حال ویرایش احرام
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
احرام عمل نخست [[حج]] و [[عمره]] است که در آن فرد [[لباس احرام]] پوشیده و پس از [[نیت]]، [[تلبیه|لبیک]] میگوید. اِحرام را از آن رو به این نام مینامند که احرامگزار برخی کارهایی را که پیشتر بر وی [[حلال]] بوده<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۳۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.</ref> یا کارهایی را که با اعمال [[حج]] و [[عمره|عُمره]] ناسازگار است، بر خود [[حرام]] میشمرَد.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.</ref> به فرد در حالت احرام «مُحْرِم» میگویند.<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ المقنعه، ص۴۳۱-۴۳۲.</ref> <br />احرام به نظر فقیهان [[امامیه|شیعه]]<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۶؛ مجمع الفائده، ج۶، ص۱۷۵.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المجموع، ج۸، ص۲۶۵؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۰.</ref> از [[ارکان حج]] و [[ارکان عمره|عمره]] به شمار میرود که ترک عمدی آن، حج و عمره را باطل میسازد. | احرام عمل نخست [[حج]] و [[عمره]] است که در آن فرد [[لباس احرام]] پوشیده و پس از [[نیت]]، [[تلبیه|لبیک]] میگوید. اِحرام را از آن رو به این نام مینامند که احرامگزار برخی کارهایی را که پیشتر بر وی [[حلال]] بوده<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۳۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.</ref> یا کارهایی را که با اعمال [[حج]] و [[عمره|عُمره]] ناسازگار است، بر خود [[حرام]] میشمرَد.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.</ref> به فرد در حالت احرام «مُحْرِم» میگویند.<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ المقنعه، ص۴۳۱-۴۳۲.</ref> <br />احرام به نظر فقیهان [[امامیه|شیعه]]<ref>تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۶؛ مجمع الفائده، ج۶، ص۱۷۵.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>المجموع، ج۸، ص۲۶۵؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۰.</ref> از [[ارکان حج]] و [[ارکان عمره|عمره]] به شمار میرود که ترک عمدی آن، حج و عمره را باطل میسازد. بر این اساس، بخشی مهم از مبحث حج در منابع [[فقه|فقهی]] به احرام اختصاص یافته است. | ||
واژه اِحرام از ریشه «ح ر م» به معنای منعکردن و بازداشتن است.<ref>الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۲، «حرم».</ref> معنای دیگر این | واژه اِحرام از ریشه «ح ر م» به معنای منعکردن و بازداشتن است.<ref>الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۲، «حرم».</ref> معنای دیگر این واژه درآمدن به حریمی است که هتک حرمت آن روا نیست؛<ref>الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۱۳۴، «حرم».</ref> مانند ورود به [[حرم مکی|حَرَم]] یا ماه حرام<ref>العین، ج۳، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷.</ref> یا بستن عهد و پیمانی خاص.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۳.</ref> | ||
==فلسفه احرام== | ==فلسفه احرام== | ||
[[آیه ۱۹۷ سوره بقره]]، حکمت احرام و ترک [[محرمات احرام|مُحَرَّمات احرام]] را تقوا برشمرده است. در حدیثی، سبب تشریع احرام، ورود [[حاجی|حاجیان]] به [[حرم مکی|حَرَم مکی]] بیان شده است.<ref>المحاسن، ج۲، ص۳۳۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۵.</ref> | [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]]، حکمت احرام و ترک [[محرمات احرام|مُحَرَّمات احرام]] را تقوا برشمرده است. در حدیثی، سبب تشریع احرام، ورود [[حاجی|حاجیان]] به [[حرم مکی|حَرَم مکی]] بیان شده است.<ref>المحاسن، ج۲، ص۳۳۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۵.</ref> برپایه حدیثی دیگر، حکمت [[وجوب]] احرام پیش از ورود به حرم الهی، ایجاد حالت خضوع و خشوع، کنارهگیری از کارها و لذتهای دنیایی، و صبر در برابر سختیها است.<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۴؛ عیون اخبار الرضا۷، ج۱، ص۱۲۷.</ref> | ||
==مواردی که احرام واجب است== | ==مواردی که احرام واجب است== |