در حال ویرایش اخشیدیان

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات خاندان
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۳]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Jalalyaghmoori  }}
| نام = اِخشیدیان
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| نام کامل = اِخشیدیان
| نسب = ابوبکر اخشیدی
| محل حکومت = در فاصله میان خلفای عباسی متقی، مستکفی و مطیع(میان سالهای ۳۳۱ تا ۳۵۶ ق.)
| مدت حکومت =
| مکان قبیله =
| سرسلسله = ابوبکر محمد بن طغج بن جف
| اشخاص مهم = ابوبکر اخشیدی و پسرانش ابوالقاسم انجور و علی. عمر بن حسن عباسی
| جمعیت =
| جنگ‌ها = نبرد سال‌های ۳۳۰ تا ۳۳۵ق. میان محمد بن طغج و قرمطیان، که اخشیدیان توانستند حجرالاسود را پس از گذشت نزدیک به دو دهه از انتقال آن به منطقه هَجَر بحرین، بازگردانند. نبرد با عراقی‌ها میان سال‌های ۳۴۰ به بعد
| شاخه‌ای از =
| زیرشاخه‌ها =  
| مهم‌ترین اقدامات = بازگرداندان حجرالاسود از بحرین به مکه،
| مناصب مهم = حکمرانی بر حرمین، امارت حاج
| مذهب =
}}




خط ۳۴: خط ۱۶:


==پیمان صلح با سیف‌الدوله حمدانی==
==پیمان صلح با سیف‌الدوله حمدانی==
تهدیدهای حمدانیان باعث شد اخشیدیان به جای توجه به تهدید آشکار فاطمیان مغرب، به فکر رویارویی با [[سیف الدوله حمدانی]] باشند که وضع سیاسی به سود او رقم می‌خورد.<ref>الکامل، ج8، ص445.</ref> سیف‌الدوله با همراهی حکمران [[حلب]]، وارد این شهر شد و سپس در اندیشه تصرف [[دمشق]] برآمد. لشکر اخشیدیان در آغاز با شکست روبه‌رو شد<ref>تاریخ دمشق، ج43، ص21.</ref>؛ اما سرانجام با ترفندهای آنان، سیف الدوله نتوانست وارد شهر شود و میانشان پیمان صلح برقرار شد و سیف الدوله دختر برادر اخشید را به همسری گرفت.<ref>تاریخ امراء مکه، ص384.</ref> با توجه به عواملی همچون تهدیدهای بیزانسی‌ها در نزدیکی مصر، خلافت نوپای [[فاطمیون|فاطمی]] در [[مغرب]]، و بیم از خلافت [[عباسیان|عباسی]] [[بغداد]]، واقع‌بینی دولت اخشیدی در این مصالحه آشکار است.<ref>دولت حمدانیان، ص247.</ref>
تهدیدهای حمدانیان باعث شد اخشیدیان به جای توجه به تهدید آشکار فاطمیان مغرب، به فکر رویارویی با سیف الدوله حمدانی باشند که وضع سیاسی به سود او رقم می‌خورد.<ref>الکامل، ج8، ص445.</ref> سیف‌الدوله با همراهی حکمران حلب، وارد این شهر شد و سپس در اندیشه تصرف دمشق برآمد. لشکر اخشیدیان در آغاز با شکست روبه‌رو شد<ref>تاریخ دمشق، ج43، ص21.</ref>؛ اما سرانجام با ترفندهای آنان، سیف الدوله نتوانست وارد شهر شود و میانشان پیمان صلح برقرار شد و سیف الدوله دختر برادر اخشید را به همسری گرفت.<ref>تاریخ امراء مکه، ص384.</ref> با توجه به عواملی همچون تهدیدهای بیزانسی‌ها در نزدیکی مصر، خلافت نوپای فاطمی در مغرب، و بیم از خلافت عباسی بغداد، واقع‌بینی دولت اخشیدی در این مصالحه آشکار است.<ref>دولت حمدانیان، ص247.</ref>
 


==اخشیدیان و حرمین==
==اخشیدیان و حرمین==
===حکمرانی بر حرمین===
===حکمرانی بر حرمین===
تاریخ‌‌نگاران، زمان نفوذ اخشیدیان در [[مکه]] و حکمرانی بر آن را به دقت مشخص نکرده‌اند. گویا این اتفاق در سال 331ق. رخ داده باشد.<ref>افادة الانام، ج3، ص71-72؛ تاریخ مکه، ص227.</ref> پیش از اخشیدیان، فرماندهان ترک بر حرمین حکمرانی داشتند که در دستگاه خلافت عباسی به قدرت رسیده بودند؛ از جمله [[عج بن حاج|عَج بن حاج]]، [[مونس مظفر]]، [[ابن مُلاحظ]] و [[ابن مُحارب]] که در سال‌های نزدیک به سلطه اخشیدیان، حرمین را اداره می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج10، ص139؛ الکامل، ج8، ص11-12؛ افادة الانام، ج3، ص71.</ref> حکمرانی اخشیدیان بر حرمین در روزگار سه تن از خلفای عباسی یعنی [[متقی عباسی|متقی]] (حاکم در 329ـ333ق.)، [[مستکفی عباسی|مستکفی]] (حاکم در 333ـ334ق.) و [[مطیع عباسی|مطیع]] (حاکم در 334ـ363ق.) بوده است.
تاریخ‌‌نگاران، زمان نفوذ اخشیدیان در مکه و حکمرانی بر آن را به دقت مشخص نکرده‌اند. گویا این اتفاق در سال 331ق. رخ داده باشد.<ref>افادة الانام، ج3، ص71-72؛ تاریخ مکه، ص227.</ref> پیش از اخشیدیان، فرماندهان ترک بر حرمین حکمرانی داشتند که در دستگاه خلافت عباسی به قدرت رسیده بودند؛ از جمله عَج بن حاج، مونس مظفر، ابن مُلاحظ و ابن مُحارب که در سال‌های نزدیک به سلطه اخشیدیان، حرمین را اداره می‌کردند.<ref>تاریخ طبری، ج10، ص139؛ الکامل، ج8، ص11-12؛ افادة الانام، ج3، ص71.</ref> حکمرانی اخشیدیان بر حرمین در روزگار سه تن از خلفای عباسی یعنی متقی (حاکم در 329ـ333ق.)، مستکفی (حاکم در 333ـ334ق.) و مطیع (حاکم در 334ـ363ق.) بوده است.


اخشیدیان از استیلا بر مکه، برای تقویت پایگاه معنوی خود در میان مسلمانان سود می‌بردند.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> در 331ق. متقی عباسی فرمان حکمرانی محمد بن طغج را بر [[حرمین]]، [[شام]] و [[مصر]] نوشت<ref>تاریخ امراء مکه، ص383.</ref>. همچنین برای دو فرزند خردسالش، [[ابوالقاسم انجور|ابوالقاسم اُنجور]] و [[ابوالحسن علی]]، پس از وی عقد ولایت حرمین بست و مقرر شد کافور اخشیدی، خادم او، کفالت آنان را عهده‌دار شود.<ref>تاریخ مکه، ص227.</ref> به گزارش [[فأسی]]، ولایت اخشیدیان بر حرمین، از سوی متقی عباسی بوده<ref>شفاء الغرام، ج2، ص230؛ امراء البلد الحرام، ص26-27.</ref> و نه مکتفی عباسی، چنان‌که در برخی منابع آمده است.<ref>افادة الانام، ج3، ص72.</ref>
اخشیدیان از استیلا بر مکه، برای تقویت پایگاه معنوی خود در میان مسلمانان سود می‌بردند.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> در 331ق. متقی عباسی فرمان حکمرانی محمد بن طغج را بر حرمین، شام و مصر نوشت<ref>تاریخ امراء مکه، ص383.</ref>. همچنین برای دو فرزند خردسالش، ابوالقاسم اُنجور و ابوالحسن علی، پس از وی عقد ولایت حرمین بست و مقرر شد کافور اخشیدی، خادم او، کفالت آنان را عهده‌دار شود.<ref>تاریخ مکه، ص227.</ref> به گزارش فأسی، ولایت اخشیدیان بر حرمین، از سوی متقی عباسی بوده<ref>شفاء الغرام، ج2، ص230؛ امراء البلد الحرام، ص26-27.</ref> و نه مکتفی عباسی، چنان‌که در برخی منابع آمده است.<ref>افادة الانام، ج3، ص72.</ref>


===بازگرداندن حجرالاسود از بحرین به مکه===
===بازگرداندن حجرالاسود از بحرین به مکه===
در آغاز حکومت ابوبکر اخشیدی و نیز پیش از آن، وضع سیاسی [[مکه]] آرام و با ثبات نبود. در پی ستیز میان او و [[بنی رائق|بنی‌رائق]] و نیز تعطیلی چندین ساله حج در میان سال‌های 332 تا 338ق. این اوضاع ناآرام سیاسی، سخت‌تر و وخیم‌تر گشت. از رخدادهای روزگار اخشیدیان، نبردی بود که میان سال‌های 330 تا 335ق. میان [[محمد بن طغج]] و [[قرمطیان]] روی داد. اخشیدیان توانستند [[حجرالاسود]] را پس از گذشت نزدیک به دو دهه از انتقال آن به منطقه [[منطقه هجر|هَجَر]] [[بحرین]]، بازگردانند.<ref>تاریخ امراء مکه، ص385.</ref> در منابع تاریخی از پرداخت بیش از 50 هزار دینار برای بازگرداندن حجرالاسود یاد شده؛ اما به نظر می‌رسد زمینه اصلی این رویداد، پیروزی اخشیدیان و ناتوانی قرمطیان بود و بدین سان، مصالحه با آنان به‌گونه مقتدرانه صورت گرفت. گفتنی است که تلاش حکومت‌ها و سیاستمداران در سال‌های پیش برای قبولاندن این کار به سران قرمطیان به جایی نرسیده بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص221؛ تاریخ امراء مکه، ص385.</ref>
در آغاز حکومت ابوبکر اخشیدی و نیز پیش از آن، وضع سیاسی مکه آرام و با ثبات نبود. در پی ستیز میان او و بنی‌رائق و نیز تعطیلی چندین ساله حج در میان سال‌های 332 تا 338ق. این اوضاع ناآرام سیاسی، سخت‌تر و وخیم‌تر گشت. از رخدادهای روزگار اخشیدیان، نبردی بود که میان سال‌های 330 تا 335ق. میان محمد بن طغج و قرمطیان روی داد. اخشیدیان توانستند حجرالاسود را پس از گذشت نزدیک به دو دهه از انتقال آن به منطقه هَجَر بحرین، بازگردانند.<ref>تاریخ امراء مکه، ص385.</ref> در منابع تاریخی از پرداخت بیش از 50 هزار دینار برای بازگرداندن حجرالاسود یاد شده؛ اما به نظر می‌رسد زمینه اصلی این رویداد، پیروزی اخشیدیان و ناتوانی قرمطیان بود و بدین سان، مصالحه با آنان به‌گونه مقتدرانه صورت گرفت. گفتنی است که تلاش حکومت‌ها و سیاستمداران در سال‌های پیش برای قبولاندن این کار به سران قرمطیان به جایی نرسیده بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص221؛ تاریخ امراء مکه، ص385.</ref>


===درگیری‌ها با عراقی‌ها===
===درگیری‌ها با عراقی‌ها===
در سال 340ق. میان [[امیر حج]] [[بغداد]]، [[عمر بن یحیی علوی]]، با کاروان [[مصر]] به امیری فرزند ابوبکر اخشیدی که از جانب کافور تجهیز شده بود، درگیری سختی رخ داد که به پیروزی مصریان انجامید. این پیروزی آغاز نفوذ مصریان در حرمین و ضعف سلطه عباسی قلمداد شده است.<ref>منائح الکرم، ج2، ص200-201؛ تاریخ امراء مکه، ص386.</ref> البته در نبرد‌های میان سال‌های 341ـ343ق. [[عراق|عراقیان]] پیروز می‌شدند؛ اما در سال‌های بعد ابن طغج اخشیدی بر اوضاع مسلط گشت. این درگیری‌ها که در روزگار نفوذ [[آل بویه]] بر دستگاه خلافت رخ داد، بر سر خواندن خطبه و [[نماز]] در [[منا]] بوده است. هواداران [[معزالدوله بویهی|معزالدوله بُوَیهی]] از نماز گزاردن و خطبه خواندن اخشیدیان در [[منا]] پیشگیری کردند و آن‌ها نیز از ورود کاروان عراق به مکه و برگزاری مناسک جلوگیری نمودند.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص328؛ تاریخ امراء مکه، ص387.</ref> از آن‌جا که بردن نام حاکمان بر منبر [[حرمین]] بیانگر قدرت و اهمیت آنان بود، حاکمان اخشیدی بسیار می‌کوشیدند تا این مایه قدرت را برای خود حفظ کنند. نامه ابوبکر اخشیدی به امپراتور روم که در آن به شرافت حکمرانی بر حرمین اشاره کرده، از همین حقیقت حکایت دارد.<ref>تاریخ مکه، ص227-228.</ref>
در سال 340ق. میان امیر حج بغداد، عمر بن یحیی علوی، با کاروان مصر به امیری فرزند ابوبکر اخشیدی که از جانب کافور تجهیز شده بود، درگیری سختی رخ داد که به پیروزی مصریان انجامید. این پیروزی آغاز نفوذ مصریان در حرمین و ضعف سلطه عباسی قلمداد شده است.<ref>منائح الکرم، ج2، ص200-201؛ تاریخ امراء مکه، ص386.</ref> البته در نبرد‌های میان سال‌های 341ـ343ق. عراقیان پیروز می‌شدند؛ اما در سال‌های بعد ابن طغج اخشیدی بر اوضاع مسلط گشت. این درگیری‌ها که در روزگار نفوذ آل بویه بر دستگاه خلافت رخ داد، بر سر خواندن خطبه و نماز در منا بوده است. هواداران معزالدوله بُوَیهی از نماز گزاردن و خطبه خواندن اخشیدیان در منا پیشگیری کردند و آن‌ها نیز از ورود کاروان عراق به مکه و برگزاری مناسک جلوگیری نمودند.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص328؛ تاریخ امراء مکه، ص387.</ref> از آن‌جا که بردن نام حاکمان بر منبر حرمین بیانگر قدرت و اهمیت آنان بود، حاکمان اخشیدی بسیار می‌کوشیدند تا این مایه قدرت را برای خود حفظ کنند. نامه ابوبکر اخشیدی به امپراتور روم که در آن به شرافت حکمرانی بر حرمین اشاره کرده، از همین حقیقت حکایت دارد.<ref>تاریخ مکه، ص227-228.</ref>


برخی با بررسی ناپایداری سیاسی [[مکه]] در آغاز سلطه اخشیدیان، به این نتیجه رسیده‌اند که مکه پس از سلطه اخشیدی‌ها، بر اثر نبرد و وحشت، گرفتار همان دشواری‌های پیشین بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> عباسیان و اثر‌گذاران بر قدرت سیاسی عراق از اوضاع مکه ناراضی و در صدد بودند تا نفوذشان را در آن‌جا برقرار سازند. از این رو، در سال 342ق. دو تن از [[علویان]] به نام‌ [[ابوالحسن محمد بن عبدالله]] و [[ابوعبدالله احمد بن عمر بن یحیی]] را برای سرپرستی حج عراق به مکه فرستادند و سپاه و سلاح فراهم کردند تا مکه را از سلطه اخشیدیان رها سازند. میان این دو علوی با اخشیدیان نبردی روی داد و اخشیدی‌ها پیروز شدند. در سال 343ق. نیز در نبردی دیگر اخشیدیان به پیروزی رسیدند. در این دوران، یکی از نام‌آورترین [[نقیب(سمت)|نقیبان]] طالبی‌ها، [[ابو احمد موسوی|ابواحمد موسوی]] پدر [[شریف رضی]] بود که سال‌های پیاپی در رأس گروهی از علویان، امارت حج عراق را عهده‌دار بود. از دیدگاه [[سباعی]]، تاریخ‌‌نگار مکه در روزگار ما، [[عباسیان]] با این اقدام کوشیدند تا از نفوذ شخصیت او در میان قبایل، برای بهبود وضع سیاسی [[مکه]] بهره برند؛ ولی در این کار توفیق نیافتند؛ زیرا حکومت اخشیدیان در مکه ریشه‌دار شده بود.<ref>تاریخ مکه، ص228.</ref>
برخی با بررسی ناپایداری سیاسی مکه در آغاز سلطه اخشیدیان، به این نتیجه رسیده‌اند که مکه پس از سلطه اخشیدی‌ها، بر اثر نبرد و وحشت، گرفتار همان دشواری‌های پیشین بود.<ref>نک: تاریخ مکه، ص228.</ref> عباسیان و اثر‌گذاران بر قدرت سیاسی عراق از اوضاع مکه ناراضی و در صدد بودند تا نفوذشان را در آن‌جا برقرار سازند. از این رو، در سال 342ق. دو تن از علویان به نام‌ ابوالحسن محمد بن عبدالله و ابوعبدالله احمد بن عمر بن یحیی را برای سرپرستی حج عراق به مکه فرستادند و سپاه و سلاح فراهم کردند تا مکه را از سلطه اخشیدیان رها سازند. میان این دو علوی با اخشیدیان نبردی روی داد و اخشیدی‌ها پیروز شدند. در سال 343ق. نیز در نبردی دیگر اخشیدیان به پیروزی رسیدند. در این دوران، یکی از نام‌آورترین نقیبان طالبی‌ها، ابواحمد موسوی پدر شریف رضی بود که سال‌های پیاپی در رأس گروهی از علویان، امارت حج عراق را عهده‌دار بود. از دیدگاه سباعی، تاریخ‌‌نگار مکه در روزگار ما، عباسیان با این اقدام کوشیدند تا از نفوذ شخصیت او در میان قبایل، برای بهبود وضع سیاسی مکه بهره برند؛ ولی در این کار توفیق نیافتند؛ زیرا حکومت اخشیدیان در مکه ریشه‌دار شده بود.<ref>تاریخ مکه، ص228.</ref>




در روزگار کافور اخشیدی، روابط [[مصر]] و [[مدینه النبی|مدینه]] تقویت شد. برخی از اشراف حسینی با کافور مراودات نزدیک داشتند؛ از جمله [[محمد بن عبدالله بن طاهر]]، ملقب به مسلم، که از دوستان کافور بود و توجه او را به مدینه جلب کرد. به سبب همین ارتباط‌ها، کافور عطایا و صدقات فراوان به مردم مدینه می‌داد.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> ولایت اخشیدیان بر مدینه، ظاهری بود و آنان در نصب و برکناری امیران و حاکمان مدینه نقش نداشتند و در اداره شهر دخالت نمی‌کردند. آن‌ها در ستیزهای سیاسی میان [[اشراف حسنی]] و [[اشراف حسینی|حسینی]]، سیاستی خاص نداشتند.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> در سال 348ق. بر اثر همین بی‌توجهی و ضعف اخشیدیان، میان این سادات و اشراف نبردی رخ داد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref>
در روزگار کافور اخشیدی، روابط مصر و مدینه تقویت شد. برخی از اشراف حسینی با کافور مراودات نزدیک داشتند؛ از جمله محمد بن عبدالله بن طاهر، ملقب به مسلم، که از دوستان کافور بود و توجه او را به مدینه جلب کرد. به سبب همین ارتباط‌ها، کافور عطایا و صدقات فراوان به مردم مدینه می‌داد.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> ولایت اخشیدیان بر مدینه، ظاهری بود و آنان در نصب و برکناری امیران و حاکمان مدینه نقش نداشتند و در اداره شهر دخالت نمی‌کردند. آن‌ها در ستیزهای سیاسی میان اشراف حسنی و حسینی، سیاستی خاص نداشتند.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص131.</ref> در سال 348ق. بر اثر همین بی‌توجهی و ضعف اخشیدیان، میان این سادات و اشراف نبردی رخ داد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref>


===حکمرانان اخشیدی حاکم بر مکه===
===حکمرانان اخشیدی حاکم بر مکه===
درباره حکمرانانی که از سوی اخشیدی‌ها بر مکه حکومت کردند، آگاهی‌های کافی نداریم و بخشی از همین آگاهی‌ها هم پیراسته از ناسازگاری نیست. تاریخ‌‌نگاری آگاه چون [[تقی الدین فأسی]] می‌نویسد که حکمرانان منصوب از سوی اخشیدیان بر [[حرمین]] را نمی‌شناسد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص231.</ref>‌ گزارش فأسی (درگذشت در 832ق.) به این معناست که اخشیدیان حکمرانانی بر حرمین نگماشتند و ولایت خود آن‌ها هم صوری بوده است. در ‌گزارش‌های دیگر، بر این ویژگی ولایت اخشیدیان بر حرمین تصریح شده است.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص130.</ref> برابر این داوری، ‌گزارش [[ابن ظهیره قرشی]] نشان می‌دهد که در سال 338ق. قاضی [[ابوجعفر محمد بن حسن عباسی]] ولایت مکه را از سوی [[علی بن اخشید]] عهده‌دار گشت.<ref>الجامع اللطیف، ص265؛ منائح الکرم، ج2، ص201-202، افادة الانام، ج3، ص72.</ref>
درباره حکمرانانی که از سوی اخشیدی‌ها بر مکه حکومت کردند، آگاهی‌های کافی نداریم و بخشی از همین آگاهی‌ها هم پیراسته از ناسازگاری نیست. تاریخ‌‌نگاری آگاه چون تقی الدین فأسی می‌نویسد که حکمرانان منصوب از سوی اخشیدیان بر حرمین را نمی‌شناسد.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص231.</ref>‌ گزارش فأسی (درگذشت در 832ق.) به این معناست که اخشیدیان حکمرانانی بر حرمین نگماشتند و ولایت خود آن‌ها هم صوری بوده است. در ‌گزارش‌های دیگر، بر این ویژگی ولایت اخشیدیان بر حرمین تصریح شده است.<ref>التاریخ الشامل، ج2، ص130.</ref> برابر این داوری، ‌گزارش ابن ظهیره قرشی نشان می‌دهد که در سال 338ق. قاضی ابوجعفر محمد بن حسن عباسی ولایت مکه را از سوی علی بن اخشید عهده‌دار گشت.<ref>الجامع اللطیف، ص265؛ منائح الکرم، ج2، ص201-202، افادة الانام، ج3، ص72.</ref>


===امرای حج اخشیدی===
===امرای حج اخشیدی===
درباره امرای حج روزگار اخشیدیان و درگیری‌ها و مشکلات آن دوران، ‌گزارش‌هایی در منابع بازتاب یافته‌اند. از جمله، از [[امارت حج]] [[عمر بن حسن عباسی]]، قاضی مکه در سال‌های 321 تا 334ق. یاد شده و گفته‌اند که در برخی از این سال‌ها به سبب هراسی که [[قرمطیان]] پدید آورده بودند، کاروانی از [[عراق]] به [[حج]] نمی‌آمد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref>
درباره امرای حج روزگار اخشیدیان و درگیری‌ها و مشکلات آن دوران، ‌گزارش‌هایی در منابع بازتاب یافته‌اند. از جمله، از امارت حج عمر بن حسن عباسی، قاضی مکه در سال‌های 321 تا 334ق. یاد شده و گفته‌اند که در برخی از این سال‌ها به سبب هراسی که قرمطیان پدید آورده بودند، کاروانی از عراق به حج نمی‌آمد.<ref>الدرر الفرائد، ج1، ص325-327.</ref>


===پایان حکومت بر مکه===
===پایان حکومت بر مکه===
به رغم استواری پایه‌های دولت اخشیدی در مکه، اعراب [[بنو سلیم]] در سال 356ق. بر آنان شوریده، حاجیان مصری را غارت کردند و امیرشان را کشتند. بر پایه برخی ‌گزارش‌ها، پیش از فاطمیان، جعفر بن محمد از [[بنو موسی|بنوموسی]] در سال356 یا 358ق. به سلطه اخشیدیان پایان داد و مکه را تصرف کرد.<ref>افادة الانام، ج3، ص75.</ref> به این ترتیب، حکومت مکه پس از اخشیدیان، به اشراف [[بنو حسن|بنوحسن]] ([[خاندان موسوی|موسویان]]، [[خاندان سلیمانی|سلیمانیان]]، [[خاندان هاشمی|هواشم]] و [[بنو قتاده|بنوقتاده]]) رسید.<ref>افادة الانام، ج3، ص74.</ref>
به رغم استواری پایه‌های دولت اخشیدی در مکه، اعراب بنوسلیم در سال 356ق. بر آنان شوریده، حاجیان مصری را غارت کردند و امیرشان را کشتند. بر پایه برخی ‌گزارش‌ها، پیش از فاطمیان، جعفر بن محمد از بنوموسی در سال356 یا 358ق. به سلطه اخشیدیان پایان داد و مکه را تصرف کرد.<ref>افادة الانام، ج3، ص75.</ref> به این ترتیب، حکومت مکه پس از اخشیدیان، به اشراف بنوحسن (موسویان، سلیمانیان، هواشم و بنوقتاده) رسید.<ref>افادة الانام، ج3، ص74.</ref>


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
خط ۱۰۳: خط ۸۶:
* '''وفیات الاعیان''': ابن خلکان (درگذشت در 681ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
* '''وفیات الاعیان''': ابن خلکان (درگذشت در 681ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.


[[رده:خاندان‌های حکومت‌گر در مصر و شام]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:خاندان‌های تاثیرگذار در حرمین]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: