در حال ویرایش ازلام
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==استقسام== | ==استقسام== | ||
{{اصلی|استقسام}}[[ | {{اصلی|استقسام}}استقسام با [[ازلام]] به عنوان یکی از سنتهای [[جاهلیت|جاهلی]] به سه گونه انجام میشد. گونه نخست «مَیْسِر» بود که در هنگام قحطی توسط ثروتمندان انجام میشد<ref>المیسر و القداح، ص36-37.</ref> و در آن شتری خریده شده و به ۲۸ بخش تقسیم میشد.<ref name=":1">المحبر، ص335.</ref> در میسر که نوعی قمار بود ۱۰ تیر استفاده میشود و حداکثر ۱۰ نفر در آن شرکت داشتند.<ref name=":2">المیسر و القداح، ص86.</ref> روی تیرها نام و میزان سهم هر تیر مشخص شده بود. آنها را در جعبهای مخصوص میریختند و فردی تیرها را میچرخاند تا یکی به بیرون پرتاب شود. بر پایه تیرهایی که بیرون میجهید گوشتها به افراد میرسید<ref name=":3">المیسر و القداح، ص85-102؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص259-260.</ref> و آنچه باقی میماند به نیازمندان میدادند.<ref name=":4">المحبر، ص332.</ref> | ||
گونه دوم، برای تشخیص نیک و بد در کارهایی بود که فرد در انجام آن تردید دارد؛ مانند ازدواج و سفر<ref name=":0">الاصنام، ص28؛ جامع البیان، ج6، ص101.</ref> و دارای سه تیر از ازلام بود.<ref name=":5">جامع البیان، ج6، ص101؛ الکشاف، ج1، ص593.</ref> | گونه دوم، برای تشخیص نیک و بد در کارهایی بود که فرد در انجام آن تردید دارد؛ مانند ازدواج و سفر<ref name=":0">الاصنام، ص28؛ جامع البیان، ج6، ص101.</ref> و دارای سه تیر از ازلام بود.<ref name=":5">جامع البیان، ج6، ص101؛ الکشاف، ج1، ص593.</ref> | ||
گونه سوم، بسیار همانند قرعه بود<ref name=":6" /> و برای قضاوت میان امور مبهم و مشکوک مانند تعیین نَسَب مشکوک و تعیین قاتل به کار میرفت.<ref name=":7" | گونه سوم، بسیار همانند قرعه بود<ref name=":6" /> و برای قضاوت میان امور مبهم و مشکوک مانند تعیین نَسَب مشکوک و تعیین قاتل به کار میرفت.<ref name=":7" /> در این گونه هفت تیر از ازلام به کار میرفت.<ref name=":6" /> | ||
استقسام به ازلام با تعالیم [[اسلام]] سازگار نبود. در گونه نخست، به دلیل حرام بودن قمار و در دو گونه دیگر، به دلیل شرکآمیز بودن آن، این کار ناروا به شمار رفت. از این رو، [[حضرت محمد(ص)]] پس از فتح [[مکه]] هنگامی که وارد [[کعبه]] شد و تصاویری از [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] بر دیوارهای کعبه دید که ازلام در دستشان بود، فرمان داد که [[امام علی(ع)]] آنها را پاک کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص73؛ ج2، ص550؛ بحار الانوار، ج21، ص106.</ref> سپس پیامبر(ص) به خدا سوگند خورد که آن دو هرگز استقسام نکردند.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص111؛ السیرة النبویه، ج3، ص573؛ البدایة و النهایه، ج1، ص194.</ref> | استقسام به ازلام با تعالیم [[اسلام]] سازگار نبود. در گونه نخست، به دلیل حرام بودن قمار و در دو گونه دیگر، به دلیل شرکآمیز بودن آن، این کار ناروا به شمار رفت. از این رو، [[حضرت محمد(ص)]] پس از فتح [[مکه]] هنگامی که وارد [[کعبه]] شد و تصاویری از [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] بر دیوارهای کعبه دید که ازلام در دستشان بود، فرمان داد که [[امام علی(ع)]] آنها را پاک کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص73؛ ج2، ص550؛ بحار الانوار، ج21، ص106.</ref> سپس پیامبر(ص) به خدا سوگند خورد که آن دو هرگز استقسام نکردند.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص111؛ السیرة النبویه، ج3، ص573؛ البدایة و النهایه، ج1، ص194.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
#شماری، ازلام را به همه معانی آن گسترش دادهاند؛ زیرا هیچیک با تعالیم اسلام سازگاری ندارد؛ یا شرکآمیز است یا مانند میسر حرام است.<ref>المحرر الوجیز، ج2، ص233؛ تفسیر بیضاوی، ج2، ص293.</ref> | #شماری، ازلام را به همه معانی آن گسترش دادهاند؛ زیرا هیچیک با تعالیم اسلام سازگاری ندارد؛ یا شرکآمیز است یا مانند میسر حرام است.<ref>المحرر الوجیز، ج2، ص233؛ تفسیر بیضاوی، ج2، ص293.</ref> | ||
== | ==استقسام و قرعه== | ||
با وجود شرکآمیز بودن استقسام و تحریم آن، مواردی یاد شده که موحدان پیش از [[اسلام]] و نیز مسلمانان پس از اسلام از استقسام و همانند آن، یعنی قرعه با سهام و اقلام، استفاده کردهاند. در قرآن<ref>سوره آل عمران(۳)، آیه ۴۴.</ref> از استقسام با اقلام به دست [[یهودیت|یهودیان]] در ماجرای کفالت [[حضرت مریم(س)]] سخن رفته است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص747؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص48.</ref> در آیاتی دیگر نیز،<ref>سوره صافّات (۳۷)، آیههای ۱۳۹–۱۴۲.</ref> نیز ماجرای به آب افکندن [[حضرت یونس(ع)]] و قرعه به همین منظور یاد شده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج2، ص136.</ref> عبدالمطلب نیز از موحدان دوره [[جاهلیت|جاهلی]] بود که برای حفر [[زمزم]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص12؛ الخصال، ج1، ص157؛ جامع البیان، ج6، ص103.</ref> و ذبح فرزندش عبدالله، از همینگونه استقسام بهره برد.<ref>الاصنام، ص28؛ من لا یحضره الفقیه، ج3، ص51؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص59.</ref> | |||
پس از اسلام نیز، از مواردی یاد شده که [[حضرت محمد(ص)]] از قرعه بهره میگرفت. ایشان برای همراه بردن [[امهات المؤمنین|همسرانش]] به غزوهها<ref>التحریر و التنویر، ج23، ص175.</ref> و حل اختلاف میان دو تن در ارث و اینگونه موارد، از قرعه با تیر بهره میگرفت.<ref>التحریر و التنویر، ج23، ص175.</ref> | |||
برخی، برای رفع این تعارض، به تفاوت «قرعه» و «استقسام به ازلام» اشاره کردهاند. به باور آنها، درست است که هر دو در ابزار، یعنی سهام و ازلام و اقلام، و نیز در هدف، یعنی تعیین تکلیف و خیر و شر، با هم شباهت دارند؛ ولی استقسام جاهلی، بیانگر اراده بتها است و جنبه شرکآمیز دارد؛<ref>روح المعانی، ج6، ص58.</ref> ولی انجام استقسام به منزله قرعه، بر اراده خداوند دلالت دارد.<ref>التحریر و التنویر، ج23، ص174.</ref> بدین روی، استقسام تهی از هرگونه شرک و در معنای «طلب خیر از خداوند یا خواستن رهنمود و یاری از او هنگام تحیر و سرگردانی» جایز است.<ref>المیزان، ج6، ص118.</ref> | |||
==انواع== | |||
===ازلام در میسر=== | ===ازلام در میسر=== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۸: | ||
* وَغْد.<ref name=":0">تاریخ یعقوبی، ج1، ص259.</ref> | * وَغْد.<ref name=":0">تاریخ یعقوبی، ج1، ص259.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}}<br /> | ||
===ازلام در تشخیص نیک و بد=== | ===ازلام در تشخیص نیک و بد=== | ||
گاهی استسقام با ازلام برای تشخیص نیک و بد انجام میشد.<ref name=":0" /> در این گونه، شمار ازلام سه عدد بود. بر روی دو تیر نوشته بود: «أمرنی ربّی»، «نهانی ربّی». سومی نیز بدون نوشته به نام «غُفل» به معنای پوچ بود.<ref name=":5" /> گاه نیز ترتیب آنها چنین بود: «افعل»، «لاتفعل» و «غفل»؛<ref>المدونة الکبری، ج2، ص68؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص58.</ref> یا: «نعم»، «لا» و «غُفل».<ref>معجم لغة الفقهاء، ص358.</ref> این تیرها، درون [[کعبه]] و نزد بتها و کاهنان یا در دست مردم نگهداری میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص118؛ جامع البیان، ج6، ص103؛ بلوغ الارب، ج3، ص68.</ref> | گاهی استسقام با ازلام برای تشخیص نیک و بد انجام میشد.<ref name=":0" /> در این گونه، شمار ازلام سه عدد بود. بر روی دو تیر نوشته بود: «أمرنی ربّی»، «نهانی ربّی». سومی نیز بدون نوشته به نام «غُفل» به معنای پوچ بود.<ref name=":5" /> گاه نیز ترتیب آنها چنین بود: «افعل»، «لاتفعل» و «غفل»؛<ref>المدونة الکبری، ج2، ص68؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص58.</ref> یا: «نعم»، «لا» و «غُفل».<ref>معجم لغة الفقهاء، ص358.</ref> این تیرها، درون [[کعبه]] و نزد بتها و کاهنان یا در دست مردم نگهداری میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص118؛ جامع البیان، ج6، ص103؛ بلوغ الارب، ج3، ص68.</ref> | ||
[[امیة بن خلف]] و عتبه نیز از این شمار بودند. شیبه هم برای شرکت در [[غزوه بدر|نبرد بدر]] این کار را انجام داد و نهی آمد؛ ولی در نبرد شرکت کرد و کشته شد.<ref>الامتاع و الاسماع، ج1، ص86.</ref> گفتهاند امرؤ القیس هنگامی که قصد خونخواهی پدر را داشت، نزد بت ذو الخصله استقسام کرد و نهی آمد. اما وی تیرها را شکست و این نهی را نپذیرفت.<ref>الاصنام، ص35؛ معجم البلدان، ج2، ص384.</ref> [[ابوسفیان بن حارث|ابو سفیان]] نیز در نبرد بدر و [[غزر|حنین]] ازلام خود را در تیردان داشت.<ref>المیزان، ج9، ص235.</ref> | |||
===ازلام در قرعه برای قضاوت=== | ===ازلام در قرعه برای قضاوت=== | ||
کاربرد دیگر ازلام، بسیار همانند قرعه بود. در اینگونه استقسام، هفت تیر به کار میرفت که در کعبه و نزد بت بزرگ هبل نگهداری میشد.<ref name=":6">اخبار مکه، ازرقی، ص117؛ الاصنام، ص28؛ بلوغ الارب، ج3، ص66-67.</ref> از این تیرها برای تعیین حکم امور مشکوک که حل آنها دشوار بود، بهره میگرفتند.<ref name=":7" /> | کاربرد دیگر ازلام، بسیار همانند قرعه بود. در اینگونه استقسام، هفت تیر به کار میرفت که در کعبه و نزد بت بزرگ هبل نگهداری میشد.<ref name=":6">اخبار مکه، ازرقی، ص117؛ الاصنام، ص28؛ بلوغ الارب، ج3، ص66-67.</ref> از این تیرها برای تعیین حکم امور مشکوک که حل آنها دشوار بود، بهره میگرفتند. بیشتر، این امور در مواردی مانند تعیین نَسَب مشکوک، ازدواج، پرداخت دیه، تعیین قاتل، دفن مرده و حفر چاه برای آب بود. این مراسم با اهدای ۱۰۰ درهم یا یک شتر به متولی کعبه انجام میشد.<ref name=":7">اخبار مکه، ازرقی، ص118.</ref> | ||
برای حل هر مشکل، تیرهایی مخصوص وجود داشت. برای مثال، در | برای حل هر مشکل، تیرهایی مخصوص وجود داشت. برای مثال، در نسب مشکوک، از تیرهایی به نام «مِنْکُم»، «من غیرکم» و «ملصق» بهره میگرفتند. برای انجام مراسم، متولی کعبه تیرها را درون جعبه مخصوص مینهاد و در حالی که ورد میخواند و رویش را برگردانده بود، تیرها را در هم میآمیخت. تیری که بیرون میجهید، تعیینکننده حکم بود. برای نمونه، اگر «منکم» بیرون میجهید، آن کودک یا شخص به مراجعهکننده نسبت مییافت. اگر «من غیرکم» بیرون میجهید، «حلیف» یا همپیمان بود و اگر «ملصق» بیرون میآمد، نه همپیمان بود و نه دارای نسب.<ref>جامع البیان، ج6، ص104.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۶۹: | خط ۸۰: | ||
}} | }} | ||
*'''احکام القرآن'''، ابن العربی (م.۵۴۳ق)، به کوشش محمد، لبنان، دار الفکر. | *'''احکام القرآن'''، ابن العربی (م.۵۴۳ق)، به کوشش محمد، لبنان، دار الفکر. | ||
*'''اخبار مکه'''، الفاکهی (م.۲۷۹ق)، به کوشش ابن دهیش، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۴۰۷ق. | |||
*'''اخبار مکه'''، الازرقی (م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق. | *'''اخبار مکه'''، الازرقی (م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق. | ||
*'''الاصنام (تنکیس الاصنام)'''، هشام بن محمد کلبی (م.۲۰۱ق)، ترجمه، جلالی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش. | *'''الاصنام (تنکیس الاصنام)'''، هشام بن محمد کلبی (م.۲۰۱ق)، ترجمه، جلالی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش. | ||
خط ۸۷: | خط ۹۹: | ||
*'''تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن)'''، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | *'''تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن)'''، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | ||
*'''جامع البیان'''، الطبری (م.۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | *'''جامع البیان'''، الطبری (م.۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
*'''الخصال'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۳ق. | |||
*'''روح المعانی'''، الآلوسی (م.۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | |||
*'''زبدة البیان'''، المقدس الاردبیلی (م.۹۹۳ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه. | *'''زبدة البیان'''، المقدس الاردبیلی (م.۹۹۳ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه. | ||
*'''السیرة النبویه'''، ابن کثیر (م.۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق. | *'''السیرة النبویه'''، ابن کثیر (م.۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۱۵: | ||
*'''المدونة الکبری'''، مالک بن انس (م.۱۷۹ق)، المصر، مطبعة السعاده. | *'''المدونة الکبری'''، مالک بن انس (م.۱۷۹ق)، المصر، مطبعة السعاده. | ||
*'''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق. | *'''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق. | ||
*'''معجم البلدان'''، یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م. | |||
*'''معجم لغة الفقهاء'''، محمد قلعهجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق. | *'''معجم لغة الفقهاء'''، محمد قلعهجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق. | ||
*'''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م.۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق. | *'''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م.۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق. | ||
*'''من لا یحضره الفقیه'''، الصدوق (م.۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق. | |||
*'''الموسوعة الفقهیة المیسره'''، محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق. | *'''الموسوعة الفقهیة المیسره'''، محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق. | ||
*'''المهذب'''، القاضی ابن البراج (م.۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق. | *'''المهذب'''، القاضی ابن البراج (م.۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق. |