نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{کعبه عمودی}}
| | احكام القرآن: ابن العربي (م.543ق.)، به كوشش محمد، لبنان، دار الفكر؛ |
| '''ازلام'''، تیرهای ویژه قمار و قرعه، که در روزگار [[جاهلیت]] در [[کعبه]] یا در دست مردم نگهداری شده و در نوعی قمار، تشخیص نیک و بد و قضاوت در امور مبهم استفاده میشد.
| |
|
| |
|
| با ازلام، مراسم استسقام انجام میشد و استسقام به سه گونه صورت میگرفت. گونه نخست که مَیْسِر نامیده میشد، ۱۰ تیر و حداکثر ۱۰ نفر از ثروتمندان در آن حضور داشتند و در آن قماری صورت میگرفت که نتیجهاش رسیدن مقداری گوشت به نیازمندان بود. گونه دوم که سه تیر داشت، نوعی استخاره و تشخیص نیک و بد بود. گونه سوم که هفت تیر داشت، شبیه به قرعه بود و برای قضاوت در امور مبهم به کار میرفت.
| | اخبار مکه: الفاکهي (م.279ق.)، به کوشش ابن دهيش، مکه، النهضة الحديثه، 1407ق؛ |
|
| |
|
| استقسام به ازلام، با تعالیم [[اسلام]] سازگار نبود؛ از این رو [[امام علی(ع)]] به دستور [[حضرت محمد(ص)]] نشانههای آن را از دیوار کعبه پاک کرد. با این همه، بر پایه گزارشهایی، حضرت محمد(ص) در برخی موارد از قرعه بهره میگرفت. گفته شده، قرعهای که پیامبر(ص) از آن استفاده میکرد با استقسام به ازلام تفاوت داشته و جنبههای شرکآمیز آن را نداشت؛ بلکه طلب خیر از خداوند بود.
| | اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛ |
|
| |
|
| ==واژه==
| | الاصنام (تنکيس الاصنام): هشام بن محمد کلبي (م.201ق.)، ترجمه: جلالي، تهران، نشر نو، 1364ش؛ |
| واژه «اَزلام»، جمع زَلَم، به «دست و پای گاو و حیوانات مانند آن»<ref>معجم مقاییس اللغه، ج3، ص18؛ لسان العرب، ج12، ص271، «زلم».</ref> و نیز به «چوبی تراشیده که به اندازه تیر بیپر و پیکان باشد» گفته شده است.<ref>العین، ج7، ص370؛ القاموس المحیط، ج4، ص125؛ لسان العرب، ج12، ص271، «زلم».</ref> این چوبها را از درخت جدا و شاخ و برگشان را بریده، صاف و راست میکردند.<ref>لسان العرب، ج12، ص271؛ القاموس المحیط، ج4، ص125.</ref> «أزلم»، یکی از ایستگاههای حاجیان [[مصر|مصری]]، برگرفته از همین نام است؛ زیرا مانند تیر بیپر و پیکان، از هرگونه گیاهی تهی بوده، بیابانی و مسطح است.<ref>تاج العروس، ج16، ص324، «زلم».</ref>
| |
|
| |
|
| زَلَم مترادف قَلَم،<ref>المیسر و القداح، ج2، ص32؛ تفسیر ثعلبی، ج2، ص150.</ref> سَهْم<ref>لسان العرب، ج12، ص270.</ref> و قَدَح دانسته شده که همه بر وزن اَفعال جمع بسته میشوند.<ref>المیسر و القداح، ص32؛ لسان العرب، ج12، ص270.</ref> گویا این هممعنایی از آن رو است که در استقسام به ازلام، از همه این ابزارها میتوان بهره گرفت. در مواردی به آن، حَظوه<ref group="یادداشت">جمع «حِظاء».</ref> نیز گفتهاند که به معنای تیرهای کوچکی است که برای آموزش و بازی کودکان به کار میرود.<ref>المیسر و القداح، ص69.</ref>
| | امتاع الاسماع: المقريزي (م.845ق.)، به كوشش محمد شاكر؛ |
|
| |
|
| ==چیستی==
| | بحارالانوار: المجلسي (م.1110ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق؛ |
| ازلام در عرف [[جاهلیت|جاهلی]]، تیرهای هماندازه و بیپر و پیکان بود<ref>الموسوعة الفقهیه، ج3، ص56-58؛ القاموس الفقهی، ص159.</ref> که هر یک نشانههایی متفاوت داشت<ref>الموسوعة الفقهیه، ج3، ص56.</ref> و با آن استقسام میکردند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج3، ص580؛ وسائل الشیعه، ج17، ص164.</ref> استقسام، به معنای طلب تعیین سهم خود از سهام دیگران بود<ref>لسان العرب، ج12، ص478، «قسم».</ref> که با هدف آگاهی از قسمت و روزی خویش انجام میشد.<ref>جامع البیان، ج6، ص101؛ بلوغ الارب، ج3، ص68؛ الموسوعة الفقهیه، ج3، ص57.</ref>
| |
|
| |
|
| افزون بر تیر که پرکاربردترین نوع ازلام است، برخی آن را شامل سنگریزههای سفیدی میدانند که در قمار به کار میرفت.<ref>جامع البیان، ج7، ص102؛ فتح الباری، ج8، ص208.</ref> در معنایی عامتر، ازلام مطلق ابزار قمار<ref>احکام القرآن، ج2، ص545؛ تاج العروس، ج16، ص321.</ref> و شامل تیر، سنگریزه، شطرنج، نرد،<ref>جامع البیان، ج1، ص101-104؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص59؛ مستند الشیعه، ج2، ص341.</ref> کعاب،<ref group="یادداشت">تاس.</ref> قراطیس<ref group="یادداشت">ورق.</ref> و هر چیز دیگری میشود که آلت قمار باشد.<ref>المهذب، ج2، ص341؛ زبدة البیان، ص626.</ref>
| | البداية و النهايه: ابن کثير (م.774ق.)، به كوشش شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق؛ |
|
| |
|
| ازلام و کاربرد آن دو بار در قرآن یاد شده است؛ در یکی از آیات، واژگان استقسام و ازلام<ref group="یادداشت">{{آیه|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ... وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ}}.</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه ۳.</ref> و در آیهای دیگر، واژه ازلام<ref group="یادداشت">{{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}.</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه ۹۰.</ref> ذکر شده است. واژههای هممعنای آن نیز، مانند اقلام<ref>سوره آل عمران(۳)، آیه ۴۴.</ref> و سهام<ref>سوره صافّات (۳۷)، آیه ۱۴۱.</ref> در قرآن یاد شده است.
| | بلوغ الارب: الآلوسي (م.1263ق.)، به كوشش محمد بهجة الاثري، بيروت، دار الكتب العلميه، 1314ق؛ |
|
| |
|
| ==استقسام==
| | تاج العروس: الزبيدي (م.1205ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1414ق؛ |
| {{اصلی|استقسام}}[[استقسام]] با ازلام به عنوان یکی از سنتهای [[جاهلیت|جاهلی]] به سه گونه انجام میشد. گونه نخست «مَیْسِر» بود که در هنگام قحطی توسط ثروتمندان انجام میشد<ref>المیسر و القداح، ص36-37.</ref> و در آن شتری خریده شده و به ۲۸ بخش تقسیم میشد.<ref name=":1">المحبر، ص335.</ref> در میسر که نوعی قمار بود ۱۰ تیر استفاده میشود و حداکثر ۱۰ نفر در آن شرکت داشتند.<ref name=":2">المیسر و القداح، ص86.</ref> روی تیرها نام و میزان سهم هر تیر مشخص شده بود. آنها را در جعبهای مخصوص میریختند و فردی تیرها را میچرخاند تا یکی به بیرون پرتاب شود. بر پایه تیرهایی که بیرون میجهید گوشتها به افراد میرسید<ref name=":3">المیسر و القداح، ص85-102؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص259-260.</ref> و آنچه باقی میماند به نیازمندان میدادند.<ref name=":4">المحبر، ص332.</ref>
| |
|
| |
|
| گونه دوم، برای تشخیص نیک و بد در کارهایی بود که فرد در انجام آن تردید دارد؛ مانند ازدواج و سفر<ref name=":0">الاصنام، ص28؛ جامع البیان، ج6، ص101.</ref> و دارای سه تیر از ازلام بود.<ref name=":5">جامع البیان، ج6، ص101؛ الکشاف، ج1، ص593.</ref>
| | تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير: الذهبي (م.748ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق؛ |
|
| |
|
| گونه سوم، بسیار همانند قرعه بود<ref name=":6" /> و برای قضاوت میان امور مبهم و مشکوک مانند تعیین نَسَب مشکوک و تعیین قاتل به کار میرفت.<ref name=":7">اخبار مکه، ازرقی، ص118.</ref> در این گونه هفت تیر از ازلام به کار میرفت.<ref name=":6" />
| | تاريخ اليعقوبي: احمد بن يعقوب (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق؛ |
|
| |
|
| استقسام به ازلام با تعالیم [[اسلام]] سازگار نبود. در گونه نخست، به دلیل حرام بودن قمار و در دو گونه دیگر، به دلیل شرکآمیز بودن آن، این کار ناروا به شمار رفت. از این رو، [[حضرت محمد(ص)]] پس از فتح [[مکه]] هنگامی که وارد [[کعبه]] شد و تصاویری از [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] بر دیوارهای کعبه دید که ازلام در دستشان بود، فرمان داد که [[امام علی(ع)]] آنها را پاک کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص73؛ ج2، ص550؛ بحار الانوار، ج21، ص106.</ref> سپس پیامبر(ص) به خدا سوگند خورد که آن دو هرگز استقسام نکردند.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص111؛ السیرة النبویه، ج3، ص573؛ البدایة و النهایه، ج1، ص194.</ref>
| | التبيان: الطوسي (م.460ق.)، به كوشش العاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ |
|
| |
|
| ==در قرآن==
| | التحرير و التنوير: ابن عاشور، الدار التونسيه؛ |
| قرآن در دو آیه، ازلام و استقسام با آن را حرام اعلام کرده است.<ref group="یادداشت">{{آیه|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ... وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ}} و {{آیه|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}.</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیههای ۳ و ۹۰.</ref> در این آیات، دلیل تحریم و گونه استقسام مورد نظر معین نشده است. از این رو، مفسران در تفسیر آن دیدگاههای متفاوت دارند:
| |
|
| |
|
| #گروهی، ازلام را به معنای مَیْسِر میدانند<ref>الکشاف، ج1، ص359؛ مجمع البیان، ج3، ص272؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص59.</ref> و به سیاق آیه استناد میکنند که درباره خوردنیهای حرام است.<ref>تفسیر قرطبی، ج6، ص118؛ المیزان، ج5، ص166.</ref> نیز در روایتهایی، منظور این آیه همان قمار دانسته شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج6، ص59.</ref>
| | تذكرة الفقهاء: العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، آل البيت:، 1414ق؛ |
| #بیشتر مفسران، ازلام در دو آیه پیشگفته را به معنای ابزار تشخیص نیک و بد میدانند و تحریم آن را به دلیل ادعای علم غیب دانستهاند.<ref>الکشاف، ج1، ص360؛ التبیان، ج4، ص17؛ زبدة البیان، ص626.</ref> برخی، استدلال کردهاند که در آیه {{آیه|إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}}، واژه میسر یاد شده و ازلام نمیتواند به همین معنا به کار رود، مگر اینکه عطف را از نوع تفسیری بدانیم، که برخلاف سیاق آیه است، زیرا سیاق آیه درباره شمارش موارد گوناگون است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص13.</ref>
| |
| #شماری، ازلام را به همه معانی آن گسترش دادهاند؛ زیرا هیچیک با تعالیم اسلام سازگاری ندارد؛ یا شرکآمیز است یا مانند میسر حرام است.<ref>المحرر الوجیز، ج2، ص233؛ تفسیر بیضاوی، ج2، ص293.</ref>
| |
|
| |
|
| ==گونهها==
| | تفسير ابن کثير (تفسير القرآن العظيم): ابن کثير (م.774ق.)، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، 1409ق؛ |
|
| |
|
| ===ازلام در میسر===
| | تفسير بيضاوي (انوار التنزيل): البيضاوي (م.685ق.)، به کوشش عبدالقادر، بيروت، دار الفکر، 1416ق؛ |
| در مراسم میسر، ۱۰ تیر وجود داشت. هر یک از تیرها یک شکل و یک اندازه و نامی متناسب با سهم تعیین شده داشت. نام آنها چنین بود:
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
|
| |
|
| * فَذ (یک سهم)،
| | تفسير ثعلبي (الکشف و البيان): الثعلبي (م.427ق.)، به کوشش ابن عاشور، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1422ق؛ |
| * توأم (۲ سهم)،
| |
| * رقیب (۳ سهم)،
| |
| * حِلس (۴ سهم)،
| |
| * نافِس(۵ سهم)،
| |
| * مُسبّل(۶ سهم)،
| |
| * مُعلّی(۷ سهم)،
| |
| * سَفیح،
| |
| * مَنیح
| |
| * وَغْد.<ref name=":0">تاریخ یعقوبی، ج1، ص259.</ref>
| |
|
| |
|
| {{پایان}}
| | تفسير العياشي: العياشي (م.320ق.)، به كوشش رسولي محلاتي، تهران، المكتبة العلمية الاسلاميه؛ |
| ===ازلام در تشخیص نیک و بد===
| |
| گاهی استسقام با ازلام برای تشخیص نیک و بد انجام میشد.<ref name=":0" /> در این گونه، شمار ازلام سه عدد بود. بر روی دو تیر نوشته بود: «أمرنی ربّی»، «نهانی ربّی». سومی نیز بدون نوشته به نام «غُفل» به معنای پوچ بود.<ref name=":5" /> گاه نیز ترتیب آنها چنین بود: «افعل»، «لاتفعل» و «غفل»؛<ref>المدونة الکبری، ج2، ص68؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص58.</ref> یا: «نعم»، «لا» و «غُفل».<ref>معجم لغة الفقهاء، ص358.</ref> این تیرها، درون [[کعبه]] و نزد بتها و کاهنان یا در دست مردم نگهداری میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص118؛ جامع البیان، ج6، ص103؛ بلوغ الارب، ج3، ص68.</ref>
| |
| ===ازلام در قرعه برای قضاوت===
| |
| کاربرد دیگر ازلام، بسیار همانند قرعه بود. در اینگونه استقسام، هفت تیر به کار میرفت که در کعبه و نزد بت بزرگ هبل نگهداری میشد.<ref name=":6">اخبار مکه، ازرقی، ص117؛ الاصنام، ص28؛ بلوغ الارب، ج3، ص66-67.</ref> از این تیرها برای تعیین حکم امور مشکوک که حل آنها دشوار بود، بهره میگرفتند.<ref name=":7" />
| |
|
| |
|
| برای حل هر مشکل، تیرهایی مخصوص وجود داشت. برای مثال، در نَسَب مشکوک، از تیرهایی به نام «مِنْکُم»، «من غیرکم» و «ملصق» بهره میگرفتند. برای انجام مراسم، متولی کعبه تیرها را درون جعبه مخصوص مینهاد و در حالی که ورد میخواند و رویش را برگردانده بود، تیرها را در هم میآمیخت. تیری که بیرون میجهید، تعیینکننده حکم بود. برای نمونه، اگر «منکم» بیرون میجهید، آن کودک یا شخص به مراجعهکننده نسبت مییافت. اگر «من غیرکم» بیرون میجهید، «حلیف» یا همپیمان بود و اگر «ملصق» بیرون میآمد، نه همپیمان بود و نه دارای نسب.<ref>جامع البیان، ج6، ص104.</ref>
| | تفسير قرطبي (الجامع لأحكام القرآن): القرطبي (م.671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق؛ |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس}}
| |
|
| |
|
| ==منابع==
| | جامع البيان: الطبري (م.310ق.)، به كوشش صدقي جميل، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ |
| {{منابع}}
| |
| {{دانشنامه
| |
| | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9043/اطعام
| |
| | عنوان = ازلام
| |
| | نویسنده = فریده منبری
| |
| }}
| |
| *'''احکام القرآن'''، ابن العربی (م.۵۴۳ق)، به کوشش محمد، لبنان، دار الفکر.
| |
| *'''اخبار مکه'''، الازرقی (م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''الاصنام (تنکیس الاصنام)'''، هشام بن محمد کلبی (م.۲۰۱ق)، ترجمه، جلالی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش.
| |
| *'''امتاع الاسماع'''، المقریزی (م.۸۴۵ق)، به کوشش محمد شاکر.
| |
| *'''بحارالانوار'''، المجلسی (م.۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
| |
| *'''البدایة و النهایه'''، ابن کثیر (م.۷۷۴ق)، به کوشش شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
| |
| *'''بلوغ الارب'''، الآلوسی (م.۱۲۶۳ق)، به کوشش محمد بهجة الاثری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۱۴ق.
| |
| *'''تاج العروس'''، الزبیدی (م.۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
| |
| *'''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر'''، الذهبی (م.۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
| |
| *'''تاریخ الیعقوبی'''، احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''التبیان'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
| |
| *'''التحریر و التنویر'''، ابن عاشور، الدار التونسیه.
| |
| *'''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
| |
| *'''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)'''، ابن کثیر (م.۷۷۴ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
| |
| *'''تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل)'''، البیضاوی (م.۶۸۵ق)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
| |
| *'''تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان)'''، الثعلبی (م.۴۲۷ق)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
| |
| *'''تفسیر العیاشی'''، العیاشی (م.۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
| |
| *'''تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن)'''، القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
| |
| *'''جامع البیان'''، الطبری (م.۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''زبدة البیان'''، المقدس الاردبیلی (م.۹۹۳ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
| |
| *'''السیرة النبویه'''، ابن کثیر (م.۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق.
| |
| *'''صحیح البخاری'''، البخاری (م.۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
| |
| *'''العین'''، خلیل (م.۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
| |
| *'''فتح الباری'''، ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه.
| |
| *'''القاموس الفقهی لغةً و اصطلاحاً'''، سعدی ابوجیب، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۹ق.
| |
| *'''القاموس المحیط'''، الفیروزآبادی (م.۸۱۷ق)، بیروت، دار العلم.
| |
| *'''الکشاف'''، الزمخشری (م.۵۳۸ق)، مصر، مکتبة المصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
| |
| *'''لسان العرب'''، ابن منظور (م.۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
| |
| *'''مجمع البیان'''، الطبرسی (م.۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''المحبّر'''، ابن حبیب (م.۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
| |
| *'''المحرر الوجیز'''، ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
| |
| *'''المدونة الکبری'''، مالک بن انس (م.۱۷۹ق)، المصر، مطبعة السعاده.
| |
| *'''مستند الشیعه'''، احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''معجم لغة الفقهاء'''، محمد قلعهجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق.
| |
| *'''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م.۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
| |
| *'''الموسوعة الفقهیة المیسره'''، محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
| |
| *'''المهذب'''، القاضی ابن البراج (م.۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
| |
| *'''المیزان'''، الطباطبائی (م.۱۴۰۲ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
| |
| *'''المیسر و القداح'''، ابن قتیبه (م.۲۷۶ق)، به کوشش محب الخطیب، قاهره، السلفیه، ۱۳۸۵ق.
| |
| *'''وسائل الشیعه'''، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| [[رده:تاریخ کعبه]] | | الخصال: الصدوق (م.381ق.)، به کوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، 1403ق؛ |
| | |
| | روح المعاني: الآلوسي (م.1270ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ |
| | |
| | زبدة البيان: المقدس الاردبيلي (م.993ق.)، به کوشش بهبودي، تهران، المکتبة المرتضويه؛ |
| | |
| | السيرة النبويه: ابن کثير (م.774ق.)، به كوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه، 1396ق؛ |
| | |
| | صحيح البخاري: البخاري (م.256ق.)، بيروت، دار الفكر، 1401ق؛ |
| | |
| | العين: خليل (م.175ق.)، به كوشش المخزومي و السامرائي، دار الهجره، 1409ق؛ |
| | |
| | غريب الحديث: ابن سلام الهروي (م.224ق.)، به كوشش محمد عبدالمعيد خان، بيروت، دار الكتاب العربي، 1396ق؛ |
| | |
| | فتح الباري: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، بيروت، دار المعرفه؛ |
| | |
| | القاموس الفقهي لغةً و اصطلاحاً: سعدي ابوجيب، دمشق، دار الفکر، 1419ق؛ |
| | |
| | القاموس المحيط: الفيروزآبادي (م.817ق.)، بيروت، دار العلم؛ |
| | |
| | الکشاف: الزمخشري (م.538ق.)، مصر، مکتبة المصطفي البابي، 1385ق؛ |
| | |
| | لسان العرب: ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛ |
| | |
| | مجمع البيان: الطبرسي (م.548ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، 1415ق؛ |
| | |
| | المحبّر: ابن حبيب (م.245ق.)، به كوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده؛ |
| | |
| | المحرر الوجيز: ابن عطية الاندلسي (م.546ق.)، به كوشش عبدالسلام، لبنان، دار الكتب العلميه، 1413ق؛ |
| | |
| | المدونة الكبري: مالك بن انس (م.179ق.)، المصر، مطبعة السعاده؛ |
| | |
| | مستند الشيعه: احمد النراقي (م.1245ق.)، قم، آل البيت:، 1415ق؛ |
| | |
| | معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ |
| | |
| | معجم لغة الفقهاء: محمد قلعهجي، بيروت، دار النفائس، 1408ق؛ |
| | |
| | معجم مقاييس اللغه: ابن فارس (م.395ق.)، به كوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، 1404ق؛ |
| | |
| | من لا يحضره الفقيه: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، 1404ق؛ |
| | |
| | الموسوعة الفقهية الميسره: محمد علي الانصاري، قم، مجمع الفكر الاسلامي، 1415ق؛ |
| | |
| | المهذب: القاضي ابن البراج (م.481ق.)، قم، نشر اسلامي، 1406ق؛ |
| | |
| | الميزان: الطباطبائي (م.1402ق.)، بيروت، اعلمي، 1393ق؛ |
| | |
| | الميسر و القداح: ابن قتيبه (م.276ق.)، به كوشش محب الخطيب، قاهره، السلفيه، 1385ق؛ |
| | |
| | وسائل الشيعه: الحر العاملي (م.1104ق.)، به كوشش رباني شيرازي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق. |
| | |
| | [[رده:قمار]] |