در حال ویرایش استقرار حج

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''استقرار حج'''، ثبوت [[حج]] بر عهده مکلفی است که [[استطاعت|مستطیع]] بوده و شرایط به حج رفتن دارد اما [[ترک حج]] کرده است؛ در این صورت مکلف بدون استطاعت شرعی نیز واجب است حج را به جا آورد. ملاک استقرار حج، استطاعت تا هنگامی است که انجام دادن همه [[مناسک حج]] در آن ممکن باشد ([[ایام تشریق]]).
{{در دست ویرایش|ماه=[[فروردین]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۹]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}


کسی که در حال [[ارتداد]] مستطیع شده نیز حج بر او مستقر می‌شود. همچنین کسی که تا کنون [[احصار و صد|محصور]] بوده اگر از احصار بیرون بیاید و [[حج کودکان|کودک]] نیز اگر پیش از [[وقوف  در مشعر]]، بالغ شود، حج بر آنها مستقر می‌شود.
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
 
'''استقرار حج'''، ثبوت [[حج]] بر عهده مکلف به سبب ترک آن پس از [[استطاعت]] است.
احکام مربوط به استقرار حج شامل حج [[حج تمتع|تمتع]]، [[حج قران|قِران]]، [[حج افراد|اِفراد]] و [[عمره]] نیز می‌شود.


==چیستی==
==چیستی==
واژه «استقرار»، از ریشه «قرر» به معنای جای گرفتن، آرام گرفتن و ثبوت است.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج5، ص7؛ لسان العرب، ج5، ص84-86، «قرر».</ref>
واژه «استقرار»، از ریشه «ق، ر، ر» به معنای جای گرفتن، آرام گرفتن و ثبوت است.<ref>. معجم مقاییس اللغه، ج5، ص7؛ لسان العرب، ج5، ص84-86، «قرر».</ref>


مقصود از استقرار [[حج]] در اصطلاح فقیهان [[شیعه]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص102؛ الروضة البهیه، ج2، ص172.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص16؛ المجموع، ج7، ص88.</ref> ثبوت حج بر عهده مکلفی است که مستطیع بوده و شرایط به حج رفتن دارد؛ اما [[ترک حج]] کرده است.  
مقصود از «استقرار [[حج]]» در اصطلاح فقیهان [[شیعه]]<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص102؛ الروضة البهیه، ج2، ص172.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص16؛ المجموع، ج7، ص88.</ref> ثبوت حج بر عهده مکلف در صورت [[ترک حج]] با فراهم بودن شرایط وجوب در زمانی معین است.  


بر پایه روایات<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص25-32.</ref> و نظر فقیهان شیعه<ref>المقنعه، ص385؛ الخلاف، ج2، ص257-258؛ جواهر الکلام، ج17، ص223-225.</ref> به تأخیر انداختن حج پس از تحقق شرایط وجوب؛ از جمله [[استطاعت]]، جایز نیست و گناه به شمار می‌رود. از میان فقیهان اهل سنت، برخی به تأخیر نیانداختن حج و شماری به به تأخیر آن باور دارند.<ref>المغنی، ج3، ص195؛ روضة الطالبین، ج2، ص307؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref>
بر پایه حدیث‌های شیعه<ref>. نک: وسائل الشیعه، ج11، ص25-32.</ref> و نظر مشهور فقیهان شیعه<ref>. المقنعه، ص385؛ الخلاف، ج2، ص257-258؛ جواهر الکلام، ج17، ص223-225.</ref> به تأخیر انداختن حج پس از تحقق شرایط وجوب از جمله [[استطاعت]] جایز نیست و گناه به شمار می‌رود. از میان فقیهان اهل سنت، برخی به «فور» و شماری به «تراخی» باور دارند.<ref>. المغنی، ج3، ص195؛ روضة الطالبین، ج2، ص307؛ مواهب الجلیل، ج3، ص421.</ref>
 
==اسباب==
== سبب استقرار حج ==
درمنابع فقهی شیعه به مواردی اشاره شده که سبب استقرار حج در فرد مستطیع است.


===کوتاهی با وجود استطاعت===
===کوتاهی با وجود استطاعت===


====در مکلف معمولی====
====در مکلف معمولی====
سبب استقرار حج، این است که مکلف پس از توانایی یافتن برای حج (استطاعت)، در انجام آن کوتاهی کند. فقیهان شیعه<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص407؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص113؛ مدارک الاحکام، ج7، ص67؛ معتمد العروه، ج1، ص21-22؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص37- 38؛ فقه الحج، ج1، ص354.</ref> کوتاهی مکلف را شرط تحقق استقرار حج دانسته‌اند.  
رایج‌ترین و مهم‌ترین سبب استقرار حج، کوتاهی و اهمال مکلف در گزاردن حج واجب پس از حصول شرط وجوب است. بسیاری از فقیهان پیشین<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص407؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص113؛ مدارک الاحکام، ج7، ص67.</ref> و متأخر<ref>. معتمد العروه، ج1، ص21-22؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص37- 38؛ فقه الحج، ج1، ص354.</ref> اهمال و کوتاهی مکلف را شرط تحقق استقرار حج دانسته‌اند.  


کوتاهی در فراهم کردن مقدمات سفر حج نیز، از مصداق‌های اهمال به شمار می‌رود<ref>مناسک الحج، فاضل، ص13؛ مناسک الحج، وحید، ص8؛ مناسک الحج، شبیری، ص8.</ref> و خودداری از ثبت نام برای حج، موجب استقرار آن می‌شود.<ref>آراء المراجع فی الحج، ج2، ص24؛ توضیح المناسک، ص13- 14.</ref> همچنین هرگاه شخصی که از انجام حج ناتوان است، [[نیابت|نایب]] نگیرد، حج بر عهده او استقرار می‌یابد.<ref>البیان فی مذهب الشافعی، ج4، ص39-42؛ سفینة النجاة، ج2، ص149.</ref>
کوتاهی در فراهم ساختن مقدمات سفر حج نیز، از مصداق‌های اهمال به شمار می‌رود.<ref>. مناسک الحج، فاضل، ص13؛ مناسک الحج، وحید، ص8؛ مناسک الحج، شبیری، ص8.</ref> بر این پایه، خودداری از ثبت نام برای حج، گاه موجب استقرار آن می‌شود.<ref>. آراء المراجع فی الحج، ج2، ص24؛ توضیح المناسک، ص13- 14.</ref> نیز هرگاه شخصِ ناتوان از گزاردن حج، از گرفتن [[نیابت|نایب]] سر باز زند، حج بر عهده او استقرار می‌یابد.<ref>. البیان فی مذهب الشافعی، ج4، ص39-42؛ سفینة النجاة، ج2، ص149.</ref>


اگر در یک سال چندین کاروان عازم حج باشند، به باور برخی از فقیهان، واجب است حج‌گزار با نخستین کاروان رهسپار حج شود و اگر به سبب تأخیر، نتواند در آن سال حج را به جا آورد، حج بر عهده او مستقر می‌شود.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص344؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371؛ مصباح الهدی، ج11، ص243.</ref>
اگر در یک سال چندین کاروان عازم حج باشند، به باور برخی از شیعیان واجب است حج‌گزار با نخستین کاروان عازم حج شود و اگر به سبب تأخیر، از گزاردن حج در آن سال بازماند، حج بر عهده او مستقر می‌شود.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص344؛ تحریر الوسیله، ج1، ص371؛ مصباح الهدی، ج11، ص243.</ref> شماری از فقیهان با آن که تأخیر را در این فرض جایز دانسته‌اند، در صورت بازماندن از حج، به استقرار حج حکم کرده‌اند.<ref>. المرتقی، ج1، ص25؛ مدارک العروه، ج24، ص49.</ref><ref group="یادداشت">به باور اینان، مناط استقرار حج، امکان واقعی حج‌گزاری است، نه عصیان یا اهمال در ترک آن.</ref><ref>. معتمد العروه، ج1، ص21-22؛ مناسک الحج، وحید، ص8؛ مناسک الحج، سیستانی، ص7-8.</ref> در برابر، شماری از فقیهان شیعه، این دیدگاه را نپذیرفته‌اند.<ref group="یادداشت">آنها به «شرط بودن کوتاهی حج‌گزار در تحقق استقرار» استناد کرده‌اند.</ref><ref>. العروة الوثقی، ج4، ص386؛ تفصیل الشریعه، ج1، ص156.</ref>


====در جاهل و غافل====
====در جاهل و غافل====
نظرات فقیهان شیعه درباره استقرار حج برای جاهل و غافل عبارت است از:
به تصریح شماری از فقیهان شیعه، سهل‌انگاری در استقرار حج، در شخص جاهل و غافل نیز شرط است.<ref>. مناسک الحج، وحید، ص22-23.</ref> اما به باور شماری دیگر، جهل و غفلت از وجوب حج، مانع از استقرار آن نیست.<ref>. مصباح الهدی، ج12، ص5.</ref> به باور شماری از فقیهان، گاه اعتقاد به واجب نبودن حج نیز مانع استقرار حج نیست. برای نمونه، اگر شخص بالغی به پندار بالغ نشدن خود، حج را [[ترک حج|ترک]] کند، حج بر عهده‌اش مستقر می‌شود.<ref>. معتمد العروه، ج1، ص220-221.</ref> در این فرض، برخی از آن رو که انجام ندادن حج به عذر اعتقاد به نبود شرایط، مستند بوده، استقرار حج را نپذیرفته‌اند.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص421؛ تفصیل الشریعه، ج1، ص266.</ref> همچنین به تصریح شماری از فقیهان شیعه، ترک حج با اعتقاد به وجود مانع شرعی یا واجبی مهم‌تر، اگر خلاف آن ثابت شود، موجب استقرار حج است.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص387؛ تفصیل الشریعه، ج1، ص156.</ref>


* حج به شرطی بر عهده جاهل و غافل مستقر می‌شود که سهل‌انگاری کند.<ref>مناسک الحج، وحید، ص22-23.</ref>
شماری از فقیهان شیعه در صورت جهل یا غفلت شخص از استطاعت مالی خود، این جهل یا غفلت را مانع استقرار حج ندانسته‌اند.<ref>. معتمد العروه، ج1، ص136؛ الحج فی الشریعه، ج1، ص163-164؛ مناسک الحج، وحید، ص23.</ref> اگر جهل و غفلت مکلف ناشی از تقصیر و کوتاهی او یا ازگونه جهل بسیط باشد، برخی به استقرار حج حکم داده‌اند.<ref>. تحفة المحتاج، ج4، ص32.</ref> به باور شماری از فقیهان اهل سنت نیز جهل به استطاعت مالی مانع استقرار حج نیست.<ref>. المجموع، ج7، ص65.</ref> همچنین گروهی از آنان ترک حج به گمان وجود مانع در مسیر را، اگر خلاف آن ثابت شود، موجب استقرار حج شمرده‌اند.<ref>. نک: فتح العزیز، ج7، ص30؛ حاشیة رد المحتار، ج2،
* کسی که به خاطر جهل یا غفلت، حج واجب را به جا نیاورده، حج بر گردنش مستقر می‌شود، چه از روی سهل‌انگاری باشد یا نباشد.<ref>مصباح الهدی، ج12، ص5؛ . معتمد العروه، ج1، ص136؛ الحج فی الشریعه، ج1، ص163-164؛ مناسک الحج، وحید، ص23.</ref>
ص458.</ref>  
* گاه اعتقاد به واجب نبودن حج نیز مانع استقرار حج نیست؛ اگر شخص بالغی به پندار اینکه هنوز بالغ نشده است، حج را [[ترک حج|ترک]] کند، حج بر عهده‌اش مستقر می‌شود.<ref>معتمد العروه، ج1، ص220-221.</ref>
* اگر کسی حج را به گمان اینکه مانع شرعی وجود دارد یا واجبی مهمتر از آن وجود دارد، ترک کند و خلاف آن ثابت شود، موجب استقرار حج است.<ref name=":1">العروة الوثقی، ج4، ص387؛ تفصیل الشریعه، ج1، ص156.</ref>
* کسی که نسبت به استطاعت مالی خود جاهل یا غافل باشد و حج را به جا نیاورد، حج بر عهده او مستقر می‌شود.<ref>معتمد العروه، ج1، ص136؛ الحج فی الشریعه، ج1، ص163-164؛ مناسک الحج، وحید، ص23.</ref>


همچنین به باور شماری از فقیهان اهل سنت، جهل به استطاعت مالی مانع استقرار حج نیست.<ref>المجموع، ج7، ص65.</ref> همچنین گروهی از آنان، ترک حج به گمان وجود مانع در مسیر را، اگر خلاف آن ثابت شود، موجب استقرار حج شمرده‌اند.<ref>نک: فتح العزیز، ج7، ص30؛ حاشیة رد المحتار، ج2،
====استطاعت تا چه زمانی====
ص458.</ref>
در این‌که باقی ماندن استطاعت تا چه هنگام مایه استقرار حج می‌شود، دیدگاه‌هایی گوناگون در فقه اسلامی مطرح شده است. به باور مشهور فقیهان شیعه، استمرار آن تا هنگامی که انجام دادن همه [[مناسک حج]] در آن ممکن باشد،<ref group="یادداشت">یعنی روز دوازدهم ذی‌حجه.</ref> مبنای استقرار حج است.<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص407؛ العروة الوثقی، ج4، ص454.</ref> برخی نیز، باقی ماندن شرایط را تا هنگامی که انجام دادن [[ارکان حج]] در آن امکان دارد، کافی دانسته‌اند.<ref>. المهذب البارع، ج2، ص124؛ مسالک الافهام، ج2، ص143.</ref> گروهی دیگر، زمانی را معیار دانسته‌اند که در آن، امکان [[احرام]] و ورود به حرم باشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص102؛ کفایة الاحکام، ج1، ص284-285.</ref>
===از میان بردن استطاعت===
 
به تصریح شماری از فقیهان شیعه، در مواردی که حفظ استطاعت مالی بر مکلف واجب باشد، اگر وی بدون عذر استطاعت خود را از میان ببرد، حج بر عهده او مستقر می‌شود.<ref>المجموع، ج7، ص72؛ تحفة المحتاج، ج4، ص19.</ref>
شماری از فقیهان، بقای استطاعت را تا بازگشت حاجیان و باقی ماندن شرایطی مانند عقل و حیات را تا پایان مناسک، شرط استقرار حج برشمرده‌اند.<ref>. تحریر الوسیله، ج1، ص384؛ معتمد العروه، ج1، ص292؛ کلمة التقوی، ج3، ص94-95.</ref> این دیدگاه از سخن برخی [[مذهب شافعی|شافعیان]] نیز استنباط می‌شود.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص31-32؛ المجموع، ج7، ص109-110.</ref> در برابر، شماری دیگر از اهل سنت، بر جای ماندن استطاعت و شرایط دیگر را تا هنگام امکان گزاردن حج، کافی دانسته‌اند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص16.</ref> بر پایه باور شماری از [[مذهب حنفی|حنفیان]]، داشتن استطاعت مالی هنگام بیرون رفتن کاروان از وطن، ملاک استقرار حج است.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج2، ص174؛ بدائع الصنائع، ج2، ص22.</ref>
 
==== اختلاف در استطاعت امنیتی ====
برخی از عالمان اهل سنت، بر آنند که امنیت راه حج و امکان پیمودن آن از شرایط گزاردن حج است، نه از شرایط وجوب آن. از این رو، ناامن بودن مسیر، مانع استقرار حج نیست.<ref>. کلمة التقوی، ج3، ص68-69.</ref> همانند این دیدگاه در فقه شیعه نیز دیده می‌شود.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص420؛ مهذب الاحکام، ج12، ص114.</ref> البته بیشتر فقیهان به سبب آن که بیم از ضرر را در این‌گونه موارد، مانع تحقق استطاعت امنیتی دانسته‌اند، به استقرار حج باور ندارند.<ref>. صراط النجاة، ج1، ص210؛ التهذیب فی المناسک، ج1، ص90؛ الحج فی الشریعه، ج1، ص291.</ref> به تصریح شماری از فقیهان شیعه، در مواردی که حفظ استطاعت مالی بر مکلف واجب باشد، اگر وی بدون عذر استطاعت خود را از میان ببرد، حج بر عهده او مستقر می‌شود.<ref>. المجموع، ج7، ص72؛ تحفة المحتاج، ج4، ص19.</ref>


===استطاعت در حال ارتداد===
===استطاعت در حال ارتداد===
به باور بسیاری از فقیهان شیعه<ref>العروة الوثقی، ج4، ص448-449؛ معتمد العروه، ج3، ص116.</ref> و اهل سنت،<ref>المجموع، ج7، ص19؛ الاقناع، ج1، ص231.</ref> استطاعت در حال [[ارتداد]] موجب استقرار حج است و مرتد باید پس از [[توبه]] کردن، حج را به هر صورت ادا نماید.  
مورد دیگر، استطاعت در حال [[ارتداد]] است، که به باور بسیاری از فقیهان شیعه<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص448-449؛ معتمد العروه، ج3، ص116.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص19؛ الاقناع، ج1، ص231.</ref> موجب استقرار حج است و مرتد باید پس از [[توبه]] کردن، حج را به هر صورت ادا نماید.  
===نذر و بذل حج===
===نذر و بذل حج===
به نظر فقیهان، [[ترک حج|ترک]] حج نذری با وجود توانایی بر آن، موجب استقرار حج است.<ref>المجموع، ج8، ص494؛ کفایة الاحکام، ج1، ص286؛ الحدائق، ج14، ص203.</ref> به باور شماری از فقیهان، با نپذیرفتن [[حج بذلی]] از سوی مکلفی که با دریافت هزینه حج [[استطاعت|مستطیع]] می‌شود، حج بر عهده او استقرار می‌یابد.<ref>مناهج الاخیار، ج3، ص307؛ معتمد العروه، ج1، ص158.</ref>  
نذر و بذل حج، ممکن است به استقرار حج بینجامد؛ زیرا به باور بسیاری از فقیهان، ترک حج نذری به رغم توانایی بر آن، موجب استقرار حج است.<ref>. المجموع، ج8، ص494؛ کفایة الاحکام، ج1، ص286؛ الحدائق، ج14، ص203.</ref> به باور شماری از فقیهان، با نپذیرفتن [[حج بذلی]] از سوی مکلفی که با دریافت هزینه حج [[استطاعت|مستطیع]] می‌شود، حج بر عهده او استقرار می‌یابد.<ref>. مناهج الاخیار، ج3، ص307؛ معتمد العروه، ج1، ص158.</ref>  


به گفته برخی فقیهان، اگر مالی برای گزاردن حج به دو تن یا بیشتر بذل شود تا یکی از آنان حج بگزارد، اگر هیچ‌یک از آن‌ها این کار را انجام ندهد، حج بر هر دوی آن‌ها مستقر می‌شود.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص405.</ref>  
به باور شماری از فقیهان، اگر مالی برای گزاردن حج به دو تن یا بیشتر بذل شود تا یکی از آنان حج بگزارد، اگر هیچ‌یک از آن‌ها این کار را انجام ندهد، حج بر هر دوی آن‌ها مستقر می‌شود.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص405.</ref>  


===زوال احصار===
===زوال احصار===
در صورت امکان انجام حج، پس از زوال [[احصار و صد|احصار]]، حج بر شخص مستقر می‌شود.<ref>المجموع، ج8، ص306.</ref>
در صورت امکان حج‌گزاری، پس از زوال [[احصار و صد|احصار]]، حج بر شخص استقرار می‌یابد.<ref>. المجموع، ج8، ص306.</ref>


===بلوغ پیش از وقوف===
=== بلوغ پیش از وقوف ===
در صورت امکان انجام حج، در فرض بالغ شدن [[حج کودکان|کودک]] پیش از [[وقوف در مشعر]]، [[حج]] بر او مستقر می‌شود.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص40؛ المغنی، ج3، ص201.</ref>
در صورت امکان حج‌گزاری، در فرض بالغ شدن [[حج کودکان|کودک]] پیش از وقوف، حج بر او استقرار می‌یابد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص40؛ المغنی، ج3، ص201.</ref>


== ملاک استقرار حج ==
==آثار و پیامدها==
در اینکه باقی ماندن استطاعت تا چه هنگام مایه استقرار حج می‌شود، دیدگاه‌هایی مختلف مطرح شده است:
پس از استقرار حج، احکام گوناگون بر عهده مکلف یا دیگران نهاده می‌شود که مهم‌ترین موارد آن بدین قرارند:


=== فقیهان شیعه ===
=== واجب شدن حج حتی بدون استطاعت ===
* ملاک استقرار حج، استطاعت تا هنگامی است که انجام دادن همه [[مناسک حج]] در آن ممکن باشد ([[ایام تشریق]]).<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص407؛ العروة الوثقی، ج4، ص454.</ref> برخی نیز، باقی ماندن شرایط را تا هنگامی که انجام دادن [[ارکان حج]] در آن امکان دارد، کافی دانسته‌اند.<ref>المهذب البارع، ج2، ص124؛ مسالک الافهام، ج2، ص143.</ref> گروهی دیگر، زمانی را معیار دانسته‌اند که در آن، امکان [[احرام]] و ورود به حرم باشد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص102؛ کفایة الاحکام، ج1، ص284-285.</ref>
مهم‌ترین نتیجه استقرار حج آن است که حتی با نبود شرایط وجوب، گزاردن حج بر شخص واجب است و اگر وی در زمان حیاتش آن را به جا نیاورد، واجب است پس از مرگش به [[نیابت]] از او حج گزارده شود.<ref>. المغنی، ج3، ص201؛ جواهر الکلام، ج17، ص313-314.</ref> گزاردن حج بر کسی که حج بر عهده او استقرار یافته، لازم است، حتی اگر استطاعت شرعی را از دست بدهد.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص114؛ جواهر الکلام، ج17، ص313-314.</ref> به دیگر سخن، تنها وجود استطاعت عقلی برای کسی که حج بر او مستقر شده، کافی است و استطاعت شرعی لازم نیست. از این رو، به تصریح فقیهان [[شیعه]]<ref>. مناسک الحج، خوئی، ص33؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص40؛ جواهر الکلام، ج17، ص232.</ref> و شماری از فقیهان [[اهل سنت]]<ref>. المغنی، ج3، ص201؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص217.</ref> گزاردن حج در حال تنگدستی و حتی به صورت پیاده بر او واجب است، مگر آن که این کار موجب عسر و حرج سخت گردد که به باور بسیاری از فقیهان شیعه، به پشتوانه قاعده لا حَرَج، گزاردن حج بر او واجب نیست.<ref>. کتاب الحج، قمی، ج1، ص255؛ مصباح الهدی، ج12،
* بقای استطاعت را تا بازگشت حاجیان و باقی ماندن شرایطی مانند عقل و حیات را تا پایان مناسک، شرط استقرار حج برشمرده‌اند.<ref>تحریر الوسیله، ج1، ص384؛ معتمد العروه، ج1، ص292؛ کلمة التقوی، ج3، ص94-95.</ref>  
ص60.</ref> البته شماری از آنان در این صورت نیز به لزوم گزاردن حج باور دارند؛ بدین استناد که این حرج از اختیار ناروای خود مکلف پدید آمده است.<ref>. کتاب الحج، قمی، ج1، ص255؛ مصباح الهدی، ج12،
ص60.</ref> حتی به باور برخی لازم است مکلف با کوشش یا پذیرفتن هدیه، استطاعت خود را برای گزاردن حج بازیابد.<ref>. نهایة المحتاج، ج3، ص247؛ تحفة المحتاج، ج4، ص20.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز، تلاش برای فراهم ساختن توشه سفر را بر کسی که حج بر عهده او استقرار یافته، واجب شمرده و در صورت ناتوانی از فراهم کردن آن، تأمین هزینه سفر را از محل مصرف زکات و صدقه، بر او لازم دانسته‌اند.<ref>. نهایة المحتاج، ج3، ص247؛ تحفة المحتاج، ج4، ص20.</ref>


=== فقیهان اهل سنت ===
=== عدول از حج تمتع به افراد ===
به باور شماری از فقیهان شیعه، هرگاه کسی که حج بر عهده‌اش استقرار یافته، بر اثر تنگی وقت، فرصت به جا آوردن عمره [[حج تمتع|تمتع]] را نداشته باشد، واجب است به [[حج افراد|حج اِفراد]] عدول کند و اعمال آن را انجام دهد. ولی نبود وقت پیش از استقرار حج، چنین حکمی را در پی ندارد؛ زیرا مکلف فاقد استطاعت زمانی است.<ref>. تفصیل الشریعه، ج2، ص110.</ref>


* برخی شافعیان نیز بقای استطاعت را تا بازگشت حاجیان و باقی ماندن شرایطی مانند عقل و حیات را تا پایان مناسک، شرط استقرار حج می‌دانند.<ref>فتح العزیز، ج7، ص31-32؛ المجموع، ج7، ص109-110.</ref>
=== وجوب قضای حج برای کسی که از احصار درآمده ===
* شماری از اهل سنت، بر جای ماندن استطاعت و شرایط دیگر را تا هنگام امکان گزاردن حج، کافی دانسته‌اند.<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص16.</ref>
کسی که بر اثر [[احصار و صد|حصر]] از [[احرام]] بیرون آمده، اگر حج بر او مستقر شده باشد، [[حج قضا|قضای]] آن در سال دیگر بر او واجب است. ولی اگر حج بر عهده محصور استقرار نیافته باشد، وی تنها با بقای [[استطاعت]] تا سال بعد، باید در آن سال حج بگزارد.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص434؛ معتمد العروه، ج1، ص242؛ فقه الصادق، ج9، ص164-165.</ref>
* به نظر برخی [[مذهب حنفی|حنفیان]]، داشتن استطاعت مالی هنگام بیرون رفتن کاروان از وطن، ملاک استقرار حج است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج2، ص174؛ بدائع الصنائع، ج2، ص22.</ref>


==آثار و پیامدها==
=== وجوب گرفتن نایب بر ناتوان ===
پس از استقرار حج، احکامی بر عهده مکلف قرار می‌گیرد که برخی از آنها عبارت است از:
به باور مشهور شیعیان<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص434؛ معتمد العروه، ج1، ص242؛ فقه الصادق، ج9، ص164-165.</ref> هرگاه کسی که حج بر عهده‌اش مستقر شده، به عللی چون بیماری و پیری، از گزاردن حج کاملاً ناتوان شود، لازم است برای گزاردن حج [[نیابت|نایب]] بگیرد. شماری از فقیهان، این کار را حتی اگر نیازمند هزینه بسیار باشد، واجب شمرده‌اند.<ref>. حاشیة رد المحتار، ج2، ص459.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز، گرفتن نایب را بر کسی که از گزاردن حج مستقر ناامید شده، واجب دانسته‌اند.<ref>. البحر الرائق، ج2، ص546؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص218.</ref> بر پایه دیدگاه منسوب به مالک بن انس، در این صورت، استنابه واجب نیست.<ref>. کشف المشکل، ج2، ص324؛ فتح العزیز، ج7، ص44.</ref>


* '''واجب شدن حج حتی بدون استطاعت'''
پس از ادا شدن حج نیابی، اگر بر حسب اتفاق، عذر مکلف از میان برود، به باور مشهور فقیهان شیعه<ref>. جواهر الکلام، ج17، ص286؛ العروة الوثقی، ج4، ص435.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>. الفتاوی الهندیه، ج1، ص218؛ البحر الرائق، ج2، ص335.</ref> وی باید خود نیز حج به جا آورد. شماری دیگر حج نیابتی را در این حال کافی دانسته‌اند.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص436-437.</ref>


رفتن به حج بر کسی که حج بر عهده او استقرار یافته، لازم است؛ حتی اگر [[استطاعت]] شرعی را از دست بدهد. به گفته فقیهان [[شیعه]]<ref>مناسک الحج، خوئی، ص33؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص40؛ جواهر الکلام، ج17، ص232.</ref> و شماری از [[اهل سنت]]<ref>المغنی، ج3، ص201؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص217.</ref> گزاردن حج در حال تنگدستی و حتی به صورت پیاده بر او واجب است، مگر آن که این کار موجب عسر و حرج گردد که به نظر فقیهان شیعه، گزاردن حج بر او واجب نیست؛<ref>کتاب الحج، قمی، ج1، ص255؛ مصباح الهدی، ج12،
هرگاه شخصی که حج بر عهده‌اش استقرار یافته، دچار جنون شود، لازم نیست ولیّ او وی را به حج ببرد. اما اگر او را به حج ببرد و مجنون تا زمان وقوف بهبودی نیابد، ولیّ وی ضامن هزینه‌های سفر او است و اگر پیش از وقوف بهبودی یابد، ضامن نیست.<ref>. الدروس، ج1، ص307؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41.</ref> گروهی از شافعیان نیز در فرض بهبودی مجنون در زمان احرام، وقوف، طواف و سعی، ولیّ را ضامن مخارج او نمی‌دانند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص428؛ المجموع، ج7، ص38.</ref>  
ص60.</ref> اما به باور برخی، لازم است مکلف با کوشش یا پذیرفتن هدیه، استطاعت خود را برای گزاردن حج بازیابد.<ref>نهایة المحتاج، ج3، ص247؛ تحفة المحتاج، ج4، ص20.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز، تلاش برای فراهم ساختن توشه سفر را بر کسی که حج بر عهده او استقرار یافته، واجب شمرده و در صورت ناتوانی از فراهم کردن آن، تأمین هزینه سفر را از محل مصرف زکات و صدقه، بر او لازم دانسته‌اند.<ref>نهایة المحتاج، ج3، ص247؛ تحفة المحتاج، ج4، ص20.</ref>


* '''انجام حج افراد به جای حج تمتع'''
از آن‌جا که حج پس از استقرار، دَینی الهی شمرده می‌شود و مانند دیگر دیون شخصی با جنون ساقط نمی‌گردد، لازم است پس از مرگ مجنون، از اموال او برایش حج به جا آورند.<ref>. معتمد العروه، ج2، ص24؛ التهذیب فی المناسک، ج1، ص211؛ العروة الوثقی، ج4، ص537.</ref> البته شماری از فقیهان در صحت نیابت از مجنون، جز در فرض استقرار حج بر او، تردید کرده‌اند.<ref>. معتمد العروه، ج2، ص24؛ مناسک الحج، وحید، ص11.</ref>


به باور شماری از فقیهان شیعه، هرگاه کسی که حج بر عهده‌اش استقرار یافته، بر اثر تنگی وقت، فرصت به جا آوردن عمره [[حج تمتع|تمتع]] را نداشته باشد، واجب است [[حج افراد|حج اِفراد]] را به‌جا آورده و اعمال آن را انجام دهد؛ ولی تنگی وقت پیش از استقرار حج، چنین حکمی را در پی ندارد؛ زیرا مکلف فاقد استطاعت زمانی است.<ref>تفصیل الشریعه، ج2، ص110.</ref>
=== وجوب وصیت بر گرفتن نایب ===
اگر کسی پس از استقرار حج، خود موفق به گزاردن حج یا نایب گرفتن برای خویش نشود، لازم است برای به جا آوردن حج وصیت کند.<ref name=":0">. تحریر الاحکام، ج2، ص103.</ref>  


* '''وجوب قضای حج برای کسی که از احصار درآمده'''
=== وجوب گرفتن نایب بر وارثان ===
{{اصلی|نیابت}}
اگر کسی پس از استقرار حج، خود موفق به گزاردن حج یا نایب گرفتن برای خویش نشود، لازم است برای به جا آوردن حج وصیت کند.<ref name=":0" /> اگر وصیت نکند، به باور فقیهان شیعه<ref>. التنقیح الرائع، ج1، ص419؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص100؛ معتمد العروه، ج1، ص318.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص16؛ المغنی، ج3، ص196؛ کشاف القناع، ج2، ص456.</ref> به پشتوانه روایات<ref>. وسائل الشیعه، ج11، ص71-74.</ref> پس از مرگ او، بر وارثانش واجب است از اصل مال او، نه از ثلث آن، برایش نایب بگیرند. در برابر، [[ابوحنیفه]] (م.۱۵۰ق) و مالک بن انس (م.۱۷۹ق) وجوب نایب گرفتن بر وارثان را جز در صورت وصیت شخص، نپذیرفته و در صورت وصیت نیز بر آنند که حق نیابت از ثلث مال وی هزینه می‌شود.<ref>. نک: المغنی، ج3، ص196؛ مواهب الجلیل، ج3، ص424؛ الذخیره، ج3، ص180؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص428.</ref> ناقدان این نظر به حدیث‌هایی از پیامبر(ص)<ref>. صحیح مسلم، ج3، ص156؛ سنن الترمذی، ج2، ص89؛ السنن الکبری، ج4، ص256.</ref> استناد کرده‌اند که حج را دَینی الهی دانسته و گزاردن آن را از جانب درگذشته لازم شمرده است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص17؛ المغنی ج3، ص195؛ فتح العزیز، ج7، ص44؛ المجموع، ج7، ص112.</ref>


کسی که بر اثر [[احصار و صد|حصر]] از [[احرام]] بیرون آمده، اگر حج بر او مستقر شده باشد، [[حج قضا|قضای]] آن در سال دیگر بر او واجب است. ولی اگر حج بر عهده محصور استقرار نیافته باشد، وی تنها با بقای [[استطاعت]] تا سال بعد، باید در آن سال حج بگزارد.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص434؛ معتمد العروه، ج1، ص242؛ فقه الصادق، ج9، ص164-165.</ref>
باورمندان به وجوب استنابه از میت، در این‌که آیا باید برای او [[حج بلدی]] گزارده شود یا [[حج میقاتی]]، اختلاف دیدگاه دارند. بر پایه نظر مشهور شیعیان<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص300-301؛ جواهر الکلام، ج17، ص320؛ العروة الوثقی، ج4، ص472.</ref> و به تصریح برخی از اهل سنت، حج میقاتی کافی است، مگر آن که شخص به حج بلدی وصیت کرده باشد. در این صورت، هزینه افزون بر مخارج حج میقاتی از ثلث تأمین می‌شود.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص575.</ref> در برابر، برخی در صورت گنجایش مال، به وجوب حج بلدی باور دارند.<ref>. الحدائق، ج14، ص186؛ نک: العروة الوثقی، ج4، ص463؛ معتمد العروه، ج1، ص318.</ref>  


* '''واجب نبودن استقرار حج برای محجوران'''
به باور شماری از فقیهان شیعه، اگر مال فرد میت که حج بر عهده او استقرار یافته، نزد شخصی به امانت سپرده شده باشد و او بداند که وارثان میّت از جانب او حج نمی‌گزارند، جایز است به مقدار اجرت نیابت حج از آن مال نگهدارد و باقی مانده را به ورثه بازگرداند.<ref>. تحریر الاحکام، ج2، ص103؛ شرائع الاسلام، ج1، ص172.</ref>
{{اصلی|حج محجوارن}}
هرگاه شخصی که حج بر عهده‌اش استقرار یافته، دچار جنون شود، لازم نیست ولیّ او وی را به حج ببرد. اما اگر او را به حج ببرد و مجنون تا زمان وقوف بهبودی نیابد، ولیّ وی ضامن هزینه‌های سفر او است و اگر پیش از وقوف بهبودی یابد، ضامن نیست.<ref>الدروس، ج1، ص307؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص41.</ref> گروهی از شافعیان نیز در فرض بهبودی مجنون در زمان احرام، وقوف، طواف و سعی، ولیّ را ضامن مخارج او نمی‌دانند.<ref>فتح العزیز، ج7، ص428؛ المجموع، ج7، ص38.</ref>


بنا بر روایتی از [[حضرت محمد (ص)|حضرت محمد(ص)]] حج پس از استقرار، دَینی الهی شمرده می‌شود<ref>صحیح مسلم، ج3، ص156؛ سنن الترمذی، ج2، ص89؛ السنن الکبری، ج4، ص256.</ref> و به گفته فقیهان شیعه، مانند دیگر دیون شخصی با جنون ساقط نمی‌گردد و لازم است پس از مرگ مجنون، از اموال او برایش حج به جا آورند؛<ref>معتمد العروه، ج2، ص24؛ التهذیب فی المناسک، ج1، ص211؛ العروة الوثقی، ج4، ص537.</ref> البته شماری از فقیهان در صحت نیابت از مجنون، جز در فرض استقرار حج بر او، تردید کرده‌اند.<ref>معتمد العروه، ج2، ص24؛ مناسک الحج، وحید، ص11.</ref>
بر پایه برخی دیدگاه‌های فقهی، انجام دادن حج به نیابت از میت، در این موارد لازم نیست:


== نایب گرفتن برای حج مستقر ==
* به باور مشهور در فقه شیعه، هرگاه کسی که حج بر عهده‌اش مستقر شده، پس از بستن [[احرام]] و ورود به حرم بمیرد، حج از عهده او برداشته می‌شود.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص441؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص101؛ جواهر الکلام، ج17، ص295.</ref> بر پایه نظر اندکی از شیعیان، وقوع مرگ پیش از ورود به حرم موجب برداشته شدن حج نیست.<ref>. المقنعه، ص445؛ النهایه، ص284.</ref> به باور برخی از [[مذهب شافعی|شافعیان]]<ref>. المجموع، ج7، ص135.</ref> و [[مذهب حنبلی|حنبلیان]]<ref>. المغنی، ج3، ص196-197؛ الکافی فی فقه الامام احمد، ج1، ص471؛ الشرح الکبیر، ج3، ص188.</ref> اگر حج‌گزار در اثنای گزاردن [[مناسک حج]] بمیرد، به جا آوردن حج از جانب او از همان‌جا که مرده، لازم است.
کسی که حج بر عهده‌اش مستقر شده و به علت‌هایی مانند بیماری و پیری، از انجام حج کاملاً ناتوان شود لازم است برای گزاردن حج، [[نیابت|نایب]] بگیرد.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص434؛ معتمد العروه، ج1، ص242؛ فقه الصادق، ج9، ص164-165.</ref> شماری از فقیهان، این کار را حتی اگر نیازمند هزینه بسیار باشد، واجب شمرده‌اند.<ref>حاشیة رد المحتار، ج2، ص459.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز، گرفتن نایب را بر کسی که از گزاردن حج مستقر ناامید شده، واجب دانسته‌اند.<ref>البحر الرائق، ج2، ص546؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص218.</ref> در برابر، بر پایه دیدگاه منسوب به مالک بن انس ، در این صورت، استنابه واجب نیست.<ref>کشف المشکل، ج2، ص324؛ فتح العزیز، ج7، ص44.</ref>
* هرگاه از جانب متوفا [[حج تبرعی|حج تبرّعی]] بگزارند، به تصریح بسیاری از فقیهان شیعه<ref>. المختصر النافع، ج1، ص78؛ ریاض المسائل، ج6، ص90؛ مصباح الهدی، ج12، ص81.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص110؛ کشاف القناع، ج2، ص456.</ref> حج از عهده متوفا برداشته می‌شود و بر وارثان گرفتن نایب لازم نیست.
* '''وجوب وصیت بر گرفتن نایب'''
* از دیدگاه فقه شیعیان<ref>. الدروس، ج1، ص325؛ العروة الوثقی، ج4، ص474-475.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج7، ص110؛ تحفة المحتاج، ج4، ص28؛ اسنی المطالب، ج1، ص450.</ref> اگر مال بر جای مانده از متوفا کفاف هزینه حج را ندهد، حج گزاردن از جانب او مستحب است، نه واجب.


اگر کسی پس از استقرار حج، خود موفق به انجام حج یا نایب گرفتن نشود، لازم است برای به جا آوردن حج وصیت کند.<ref name=":0">تحریر الاحکام، ج2، ص103.</ref>
نیز اگر دارایی متوفا برای پرداخت هزینه حج و دیگر دیون او کافی نباشد، به باور شماری از فقیهان شیعه، مال بر جای مانده به نسبت ارزش میان هر دو دَین قسمت می‌شود.<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص301؛ شرائع الاسلام، ج1، ص167.</ref> در این صورت، برخی از شافعیان حج را مقدم داشته‌اند.<ref>. المجموع، ج6، ص231؛ ج7، ص110.</ref> همچنین اگر اموال متوفا هم برای گزاردن حج و هم عمره کافی نباشد، شماری از فقیهان گفته‌اند: وارثان در گزاردن هر یک از آن دو به نیابت از او حق انتخاب دارند.<ref>. جواهر الکلام، ج17، ص315.</ref> اما شماری دیگر حج را برتر دانسته‌اند.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص82.</ref>


* '''وجوب گرفتن نایب بر وارثان'''
{{اصلی|نیابت}}
کسی که پس از استقرار حج، خود موفق به انجام حج یا نایب گرفتن نشود،و برای به جا آوردن آن وصیت نکند، باید وارثان برای او نایب بگیرند. بنا بر روایات<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص71-74.</ref> و نظر فقیهان شیعه<ref>التنقیح الرائع، ج1، ص419؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص100؛ معتمد العروه، ج1، ص318.</ref> و شماری از اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص16؛ المغنی، ج3، ص196؛ کشاف القناع، ج2، ص456.</ref> پس از مرگ او، بر وارثانش واجب است از اصل مال او، نه از ثلث آن، برایش نایب بگیرند.
==استقرار عمره==
==استقرار عمره==
احکام مربوط به استقرار [[حج]] شامل [[عمره]] نیز می‌شود. گاه هم حج و هم عمره بر عهده مکلف استقرار می‌یابند و گاه یکی از آن دو مستقر می‌گردد.<ref>کشف اللثام، ج5، ص123؛ جواهر الکلام، ج17، ص313؛ العروة الوثقی، ج4، ص456.</ref> در حکم یاد شده، تفاوتی میان گونه‌های حج ([[حج تمتع|تمتع]]، [[حج قران|قِران]] و [[حج افراد|اِفراد]]) نیست.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص456؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص212؛ معتمد العروه، ج1، ص294-295.</ref>
احکام مربوط به استقرار [[حج]] شامل [[عمره]] نیز می‌شود. گاه هم حج و هم عمره بر عهده مکلف استقرار می‌یابند و گاه یکی از آن دو مستقر می‌گردد.<ref>. کشف اللثام، ج5، ص123؛ جواهر الکلام، ج17، ص313؛ العروة الوثقی، ج4، ص456.</ref> در حکم یاد شده، تفاوتی میان گونه‌های حج<ref group="یادداشت">[[حج تمتع|تمتع]]، [[حج قران|قِران]] و [[حج افراد|اِفراد]].</ref> نیست.<ref>. العروة الوثقی، ج4، ص456؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص212؛ معتمد العروه، ج1، ص294-295.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۲: خط ۹۷:


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
 
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9112/استقرار-حج
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9112/استقرار-حج
خط ۱۰۸: خط ۱۰۳:
  | نویسنده =
  | نویسنده =
}}
}}
*'''آراء المراجع فی الحج'''، به کوشش علی افتخاری، قم، مشعر، ۱۴۲۸ق.
* '''آراء المراجع فی الحج'''، به کوشش علی افتخاری، قم، مشعر، ۱۴۲۸ق.
*'''الاقناع'''، الشربینی (م.۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه.
* '''اسنی المطالب فی شرح روض الطالب'''، زکریا انصاری، به کوشش محمد محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
*'''البحر الرائق'''، ابونجیم المصری (م.۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* '''الاقناع'''، الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه.
*'''بدائع الصنائع'''، علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
* '''البحر الرائق'''، ابونجیم المصری (م. ۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*'''البیان فی مذهب الشافعی'''، یحیی بن ابی‌الخیر العمرانی (م.۵۵۸ق)، به کوشش النوری، جده، دار المنهاج، ۱۴۲۱ق.
* '''بدائع الصنائع'''، علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
*'''تحریر الاحکام الشرعیه'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
* '''البیان فی مذهب الشافعی'''، یحیی بن ابی‌الخیر العمرانی (م. ۵۵۸ق)، به کوشش النوری، جده، دار المنهاج، ۱۴۲۱ق.
*'''تحریر الوسیله'''، امام خمینی۱ (م.۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
* '''تحریر الاحکام الشرعیه'''، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
*'''تحفة الفقهاء'''، علاء الدین السمرقندی (م.۵۳۵/۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* '''تحریر الوسیله'''، امام خمینی۱ (م. ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
*'''تحفة المحتاج فی شرح المنهاج'''، احمد بن حجر الهیتمی (م.۹۷۴ق)، بیروت، المکتبة التجاریة الکبری، ۱۳۵۷ق.
* '''تحفة الفقهاء'''، علاء الدین السمرقندی (م. ۵۳۵/۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*'''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
* '''تحفة المحتاج فی شرح المنهاج'''، احمد بن حجر الهیتمی (م. ۹۷۴ق)، بیروت، المکتبة التجاریة الکبری، ۱۳۵۷ق.
*'''تعالیق مبسوطة علی العروة الوثقی'''، محمد اسحاق فیاض، انتشارات محلاتی.
* '''تذکرة الفقهاء'''، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
*'''تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله'''، محمد فاضل موحدی لنکرانی (م.۱۴۲۸ق)، بیروت، دار التعارف، ۱۴۱۸ق.
* '''تعالیق مبسوطة علی العروة الوثقی'''، محمد اسحاق فیاض، انتشارات محلاتی.
*'''التنقیح الرائع لمختصر الشرائع'''، مقداد بن عبدالله السیوری (م.۸۲۶ق)، به کوشش عبداللطیف، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۴ق.
* '''تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله'''، محمد فاضل موحدی لنکرانی (م. ۱۴۲۸ق)، بیروت، دار التعارف، ۱۴۱۸ق.
*'''توضیح المناسک'''، محمد حسن مرتضوی (م.۱۴۲۶ق)، قم، ۱۴۲۳ق.
* '''التنقیح الرائع لمختصر الشرائع'''، مقداد بن عبدالله السیوری (م. ۸۲۶ق)، به کوشش عبداللطیف، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۴ق.
*'''التهذیب فی مناسک العمرة و الحج'''، جواد بن علی تبریزی (م.۱۴۲۷ق).
* '''توضیح المناسک'''، محمد حسن مرتضوی (م. ۱۴۲۶ق)، قم، ۱۴۲۳ق.
*'''جواهر الکلام'''، النجفی (م.۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''التهذیب فی مناسک العمرة و الحج'''، جواد بن علی تبریزی (م. ۱۴۲۷ق).
*'''حاشیة رد المحتار علی الدر المختار'''، ابن عابدین، مودت، دار الفکر، ۱۴۲۱ق.
* '''جواهر الکلام'''، النجفی (م. ۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
*'''الحاوی الکبیر'''، الماوردی (م.۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
* '''حاشیة رد المحتار علی الدر المختار'''، ابن عابدین، مودت، دار الفکر، ۱۴۲۱ق.
*'''الحج فی الشریعه'''، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۲۴ق.
* '''الحاوی الکبیر'''، الماوردی (م. ۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
*'''الحدائق الناضره'''، یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
* '''الحج فی الشریعه'''، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۲۴ق.
*'''الخلاف'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
* '''الحدائق الناضره'''، یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
*'''الدروس الشرعیه'''، الشهید الاول (م.۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
* '''الخلاف'''، الطوسی (م. ۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
*'''الذخیره'''، احمد بن ادریس القرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۴م.
* '''الدروس الشرعیه'''، الشهید الاول (م. ۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
*'''الروضة البهیه'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
* '''الذخیره'''، احمد بن ادریس القرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۴م.
*'''روضة الطالبین'''، النووی (م.۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
* '''الروضة البهیه'''، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
*'''سفینة النجاة و مشکاة الهدی'''، کاشف الغطاء (م.۱۳۴۴ق)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۳ق.
* '''روضة الطالبین'''، النووی (م. ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*'''سنن الترمذی'''، الترمذی (م.۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
* '''ریاض المسائل'''، سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
*'''السنن الکبری'''، البیهقی (م.۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
* '''سفینة النجاة و مشکاة الهدی'''، کاشف الغطاء (م. ۱۳۴۴ق)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۳ق.
*'''صحیح مسلم'''، مسلم (م.۲۶۱قبیروت، دار الفکر.
* '''سنن الترمذی'''، الترمذی (م. ۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
*'''صراط النجاه (المحشی)'''، ابوالقاسم خوئی (م.۱۴۱۳ققم، نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
* '''السنن الکبری'''، البیهقی (م. ۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
*'''العروة الوثقی'''، سید محمد کاظم یزدی (م.۱۳۳۷ققم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
* '''شرائع الاسلام'''، المحقق الحلی (م. ۶۷۶قبه کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
*'''الفتاوی الهندیه'''، لجنة علماء برئاسة نظام الدین البلخی، دار الفکر، ۱۳۱۰ق.
* '''الشرح الکبیر'''، عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲قبیروت، دار الکتب العلمیه.
*'''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳قدار الفکر.
* '''صحیح مسلم'''، مسلم (م. ۲۶۱قبیروت، دار الفکر.
*'''فقه الحج'''، لطف‌الله صافی، قم، مؤسسه حضرت معصومه۳، ۱۴۲۳ق.
* '''صراط النجاه (المحشی)'''، ابوالقاسم خوئی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
*'''فقه الصادق(ع)'''، سید محمد صادق روحانی، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
* '''العروة الوثقی'''، سید محمد کاظم یزدی (م. ۱۳۳۷ققم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
*'''قواعد الاحکام'''، العلامة الحلی (م.۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
* '''الفتاوی الهندیه'''، لجنة علماء برئاسة نظام الدین البلخی، دار الفکر، ۱۳۱۰ق.
*'''کتاب الحج'''، سید حسن طباطبایی قمی (م.۱۴۲۸ق)، قم، مطبعة باقری، ۱۴۱۵ق.
* '''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق)، دار الفکر.
*'''کشف المشکل من حدیث الصحیحین'''، عبدالرحمن بن علی الجوزی (م.۵۹۷قبه کوشش البواب، ریاض، دار الوطن.
* '''فقه الحج'''، لطف‌الله صافی، قم، مؤسسه حضرت معصومه۳، ۱۴۲۳ق.
*'''کشاف القناع'''، منصور البهوتی (م.۱۰۵۱قبه کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* '''فقه الصادق(ع)'''، سید محمد صادق روحانی، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
*'''کشف اللثام'''، الفاضل الهندی (م.۱۱۳۷ققم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* '''قواعد الاحکام'''، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ققم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
*'''کفایة الاحکام (کفایة الفقه)'''، محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰قبه کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* '''کتاب الحج'''، سید حسن طباطبایی قمی (م. ۱۴۲۸ققم، مطبعة باقری، ۱۴۱۵ق.
*'''کلمة التقوی (فتاوی)'''، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
* '''کشف المشکل من حدیث الصحیحین'''، عبدالرحمن بن علی الجوزی (م. ۵۹۷قبه کوشش البواب، ریاض، دار الوطن.
*'''لسان العرب'''، ابن منظور (م.۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* '''الکافی فی فقه الامام احمد'''، عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰قبیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*'''المبسوط فی فقه الامامیه'''، الطوسی (م.۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
* '''کشاف القناع'''، منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*'''المبسوط'''، السرخسی (م.۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
* '''کشف اللثام'''، الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*'''المجموع شرح المهذب'''، النووی (م.۶۷۶قدار الفکر.
* '''کفایة الاحکام (کفایة الفقه)'''، محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ق)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
*'''مدارک العروه'''، علی پناه اشتهاردی (م.۱۴۲۹ق)، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۷ق.
* '''کلمة التقوی (فتاوی)'''، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
*'''مدارک الاحکام'''، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
* '''لسان العرب'''، ابن منظور (م. ۷۱۱ققم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
*'''المرتقی الی الفقه الارقی'''، سید محمد حسین روحانی (م.۱۴۱۸قبه کوشش سید عبدالصاحب، تهران، المؤسسة الثقافیه، ۱۴۱۹ق.
* '''المبسوط فی فقه الامامیه'''، الطوسی (م. ۴۶۰قبه کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
*'''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام'''، الشهید الثانی (م.۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق. مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، میرزا محمد تقی آملی (م.۱۳۹۱قتهران، مؤلف، ۱۳۸۰ش.
* '''المبسوط'''، السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
*'''معتمد العروة الوثقی'''، محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳قالخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۰۴ق.
* '''المجموع شرح المهذب'''، النووی (م. ۶۷۶ق)، دار الفکر.
*'''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م.۳۹۵قبه کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
* '''المختصر النافع'''، المحقق الحلی (م. ۶۷۶ق)، تهران، البعثه، ۱۴۱۰ق.
*'''المغنی'''، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰قبیروت، دار الکتب العلمیه.
* '''مدارک العروه'''، علی پناه اشتهاردی (م. ۱۴۲۹ق)، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۷ق.
*'''المقنعه'''، المفید (م.۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* '''مدارک الاحکام'''، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
*'''مناسک الحج'''، ابوالقاسم خوئی (م.۱۴۱۳ق)، قم، چاپخانه مهر، ۱۴۱۱ق.
* '''المرتقی الی الفقه الارقی'''، سید محمد حسین روحانی (م. ۱۴۱۸ق)، به کوشش سید عبدالصاحب، تهران، المؤسسة الثقافیه، ۱۴۱۹ق.
*'''مناسک الحج'''، سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة الولاء للدراسات، ۱۴۲۱ق.
* '''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام'''، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق. مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، میرزا محمد تقی آملی (م. ۱۳۹۱ق)، تهران، مؤلف، ۱۳۸۰ش.
*'''مناسک حج'''، سید علی سیستانی.
* '''معتمد العروة الوثقی'''، محاضرات الخوئی (م. ۱۴۱۳قالخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۰۴ق.
*'''مناسک حج'''، محمد فاضل لنکرانی.
* '''معجم مقاییس اللغه'''، ابن فارس (م. ۳۹۵قبه کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
*'''مناسک حج'''، وحید خراسانی.
* '''المغنی'''، عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰قبیروت، دار الکتب العلمیه.
*'''مناهج الاخیار فی شرح الاستبصار'''، احمد علوی عاملی (م.۱۰۶۰ق)، قم، اسماعیلیان.
* '''المقنعه'''، المفید (م. ۴۱۳ققم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
*'''مواهب الجلیل'''، الحطاب الرعینی (م.۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
* '''مناسک الحج'''، ابوالقاسم خوئی (م. ۱۴۱۳ققم، چاپخانه مهر، ۱۴۱۱ق.
*'''مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام'''، سید عبدالاعلی سبزواری (م.۱۴۱۴ق)، قم.
* '''مناسک الحج'''، سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة الولاء للدراسات، ۱۴۲۱ق.
*'''المهذب البارع'''، ابن فهد الحلّی (م.۸۴۱ق)، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
* '''مناسک حج'''، سید علی سیستانی.
*'''نهایة المحتاج الی شرح المنهاج'''، محمد بن ابی‌العباس احمد (م.۱۰۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
* '''مناسک حج'''، محمد فاضل لنکرانی.
*'''وسائل الشیعه'''، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
* '''مناسک حج'''، وحید خراسانی.
* '''مناهج الاخیار فی شرح الاستبصار'''، احمد علوی عاملی (م. ۱۰۶۰ق)، قم، اسماعیلیان.
* '''مواهب الجلیل'''، الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
* '''مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام'''، سید عبدالاعلی سبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، قم.
* '''المهذب البارع'''، ابن فهد الحلّی (م. ۸۴۱ق)، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
* '''نهایة المحتاج الی شرح المنهاج'''، محمد بن ابی‌العباس احمد (م. ۱۰۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
* '''النهایه'''، الطوسی (م. ۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
* '''وسائل الشیعه'''، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{احکام حج}}


[[رده:احکام حج]]
[[رده:احکام حج]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: