در حال ویرایش امام صادق(ع)
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Kamran }} | ||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
امام صادق(ع)، جعفر بن محمد، ششميـن امام [[شیعیان]]، يکي از چهار امام مدفون در قبرستان [[بقيع]] در شهر [[مدینه]]است. مجموعه سخنان و احدیث آن حضرت در امور فقهی و اخلاقی مرتبط به [[حج]]، بنیاد دانش فقهی حج نزد شیعیان را فراهم آورده است. | |||
امام صادق(ع) از نظر علمی چهرهای برجسته نزد مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است. احادیث نقل شده از او بیش از سایر امامان شیعه است و آن حضرت به سبب تاثیر گستردهای که در آموزش شیعیان و شکلگیری فقه شیعی داشته، با عنوان رییس مذهب شیعه و بنیانگذار مذهب فقهی جعفری شناخته میشود. | |||
امام صادق بیشتر عمر خود را در [[مدینه]] زندگی کرد. | |||
==زندگینامه== | |||
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علي بن الحسين از نوادگان امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س)است. به نقلي نامش را به سفارش پيامبر(ص) جعفر نهادند. <ref>دلائل الامامه، ص248؛ احقاق الحق، ج13، ص63-64.</ref> مادرش فاطمه ام فروه، دختر [[قاسم بن محمد بن ابوبکر]]، و جده مادرياش [[اسماء بنت عبدالرحمن بن ابيبکر]] بود. <ref>الطبقات الکبري، ج5، ص320؛ الارشاد، ج2، ص176</ref> از اين رو برخي، از آن حضرت با تعبير «ابن المُکرمه» ياد کردهاند. <ref>رجال الکشي، ص212؛ الانوار البهيه، ص150؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص529</ref> | |||
معروفترين کنيه آن حضرت ابوعبدالله (به اعتبار فرزندش عبدالله افطح) است. <ref>مطالب السوول، ص284؛ الاتحاف بحب الاشراف، ص293 </ref> | |||
لقب صادق از سوي شماري از شاگردان امام، مانند [[مالک بن انس]] <ref>الامام الصادق، ج1، ص77، 239؛ بحار الانوار، ج96، ص182؛ حلية الابرار، ج4، ص15 ،</ref> و نيز در منابع [[اهل سنت]]، مانند «مسند احمد» در سده سوم، ديده ميشود <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج5، ص122.</ref> بنابر روایاتی رسول خدا(ص)، ضمن پيشگويي تولد آن حضرت، سفارش کرده بود او را صادق بنامند. <ref>کمال الدين، ص319؛ علل الشرائع، ج1، ص234</ref> | |||
به نظر برخي دانشوران اهل سنت، راستگويي امام صادق(ع) سبب اين نامگذاري بوده است. <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ الائمة الاثناعشر، ص85</ref> برخي لقب صادق را در مقابل کذاب خوانده شدن [[محمد نفس زکيه]] دانستهاند. <ref>کمال الدين، ص319</ref> | |||
منصور عباسي که خلافتش (136- 158ق.) از سوي امام پيشگويي شده بود، چنين لقبي را براي آن حضرت بارها به کار ميبرد. <ref>مقاتل الطالبيين، ص173؛ مناقب آل ابيطالب، ج3، ص392-393؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج18، ص181 </ref> | |||
در قولي ديگر لقب صادق براي حضرت در برابر جعفر کذاب، که از نسل پنجم آن حضرت بود و به دروغ ادعاي امامت داشت، نهاده شده است. <ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج18، ص180؛ الدر النظيم، ص622.</ref> | |||
امام صادق (ص) بنا بر قول مشهور نزد شيعه، در سال 83 <ref>الکافي، ج1، ص472؛ الارشاد، ج2، ص179؛ وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ دلائل الامامه، ص245</ref> و به نقل اهل سنت سال 80 هجري در مدينه <ref>تاريخ الکبير، ج2، ص198؛ مشاهير علماء الامصار، ص206،</ref> در سپيدهدم روز جمعه يا سهشنبه، هشتم رمضان، متولد شد. <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ روضة الواعظين، ج1، ص212</ref> به رغم ثبت نشدن روز تولد امام در منابع متقدم، از سده ششم به بعد، منابع اماميه 17ربيع الاول را به عنوان روز تولد امام <ref>اعلام الوري، ج1، ص514؛ روضة الواعظين، ج1، ص212.</ref> شناسانده و ميان متأخرين شهرت يافته است. <ref>نک: بازپژوهش تاريخ ولادت و شهادت معصومان، ص373-394</ref> | |||
===محل تولد امام=== | |||
در اين که زادگاه امام صادق مدينه بوده اختلاف نيست. مطابق قولي تأييد نشده، زادگاه حضرت در مکه، در خانهاي معروف به دار ابي سعيد، نزديک دارالعجله (سمت صفا و مروه) بوده است. با اينکه فاسي مکي کتيبهاي در اين خانه ديده که بر آن نوشته شده بود: «هذا مَولدُ جَعفر الصّادق عليه السلام و دَخَلَهُ النَّبي صلي الله عليه و آله». اين خانه در سال 623ق. در امارت اشراف حسني تعمير گرديد. اما به نظر ميرسد اين خانه، زادگاه جعفر طيار بوده است <ref>شفاء الغرام، ج1، ص360؛ تاريخ مکة المشرفه، ص186</ref> که پس از تسلط آل سعود بر مکه، همراه دارالعجله، تخريب شد. <ref>العقد الثمين، ج1، ص263؛ الجامع اللطيف، ص288؛تحصيل المرام، ج1، ص545</ref>. | |||
===مدت عمر=== | |||
امام صادق، به سبب عمر طولاني نسبت به ديگر امامان، به شيخ الائمه نامبردار شده است. <ref>سيري در سيره ائمه، ص36؛ مناقب و مراثي اهل بيت، ص192.</ref> قول مشهور، سن امام را 65 سال الکافي، <ref>ج1، ص472، 475؛ الارشاد، ج2، ص180.</ref> و برخي اقوال ديگر 67 و 68 سال دانستهاند. <ref>دلائل الامامه، ص246</ref> از اين مدت، 12 سال همزمان با زندگي جدش، امام سجاد7، 31 سال همدوره با پدر بزرگوارش و مابقي آن، دوران امامتش بود که از سال 114 تا سال 148ق.، به مدت 34 سال ادامه يافت. <ref>الکافي، ج1، ص475؛ الارشاد، ج2، ص180؛ مناقب آل ابيطالب، ج3، ص399</ref> | |||
===زندگی در مدینه=== | |||
امام صادق(ص) بيشتر زندگي خود را در مدينه سپري کرد. سفر او به شام به همراه پدر بزرگوارش ا<ref>ثباة الهداه، ج4، ص118؛ حياة الامام الباقر، ج2، ص61</ref> که تاريخ دقيق آن مشخص نيست و نيز سفرهاي آن حضرت به عراق در دوران امامت، به رغم ميل حضرت، دليل سياسي داشت و بنا به اجبار دستگاه خلافت عباسي انجام شد. <ref>الامام الصادق، ج1، ص124.</ref> گزارشهايي از اقامت آن حضرت در حيره (از شهرهاي عراق) در دوران امام باقر7 وجود دارد. <ref>الملل و النحل، ج1، ص147؛ تهذيب الکمال، ج5، ص79</ref> | |||
===مزار امام در بقیع=== | |||
بنا بر قول مشهور شيعه آن حضرت در سال 148ق. در 25 شوال يا نيمه آن ماه، در 65 سالگي، به سبب مسموميت از سوي منصور عباسي، در مدينه، به شهادت رسيد. ا<ref>لارشاد، ج2، ص180؛ روضة الواعظين، ج1، ص212.</ref> برخی منابع رحلت امام (ع) را طبیعی دانستهاند. <ref>الارشاد، ج2، ص193.</ref> | |||
مدفن امام صادق(ع) در بقيع و کنار قبر پدر و جدشان امام حسن(ع) واقع شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص180؛ دلائل الامامه، ص246؛ الفصول المهمه، ج2، ص1093</ref> گزارشها نشان ميدهد، از سده ششم و حتي پيشتر، گنبد و ضريحي براي ائمه بقيع: از جمله امام صادق(ع)، ساخته شده بود <ref>پنجاه سفرنامه، ج2، ص441، 587؛ ج3، ص99، 440-441</ref>. که در سال 1344ق.، پس از سلطه آل سعود بر حرمين، تخريب شد. <ref>کشف الارتياب، ص55، 287</ref>. | |||
==جایگاه علمی== | |||
آن حضرت،افزون بر جايگاه محوري ميان شيعيان اماميه، نزد [[اهل سنت]] نيز مقامی رفيع داشت؛ به گونهاي که چهرههاي شاخص آنان، امام صادق(ع) را از برترين سادات اهل بيت در دانش و فضل دانسته <ref>وفيات الاعيان، ج1، ص327؛ مطالب السوول، ص283</ref> و با تعبير بزرگ علويان و شيخ بنيهاشم <ref>سير اعلام النبلاء، ج6، ص255</ref> ياد کردهاند. تکريم اهل سنت از آن حضرت، با عبارت «رضي الله عنه» که معمولاً براي صحابه به کار ميرود، حاکي از جايگاه امام صادق(ع) نزد آنان است.<ref>العقد الفريد، ج2، ص303؛ تفسير ابن کثير، ج4، ص20</ref> حتي برخي دانشوران اهل سنت، فارغ از جايگاه امام، آن حضرت را در شايستگي به خلافت بر منصور ترجيح ميدادند. <ref>سير اعلام النبلاء، ج13، ص120؛ التحفة اللطيفه، ج1، ص242</ref> دانشمندان اهل سنت، به ويژه پيشوايان اين مذهب، به مقام تقوا، علم، معنويت و عبادت آن حضرت، در کتب خود، معترف بودند و اقتباس از دانش او را براي خود شرافت و منقبت ميشمردند. <ref>مطالب السوول، ص283؛ کشف الغمه، ج2، ص367.</ref> | |||
==امامت== | |||
امام صادق(ع)، به عنوان فرزند ارشد [[امام باقر(ع)]]، امامت را، به نص جلي و بدون مدعي، در سال 114ق. عهدهدار شد. امام باقر(ع) از امام صادق(ع) با تعبير: «هذا خير البريه بعدي» و«هذا و الله قائم آل محمد» ياد کرده است. <ref>الارشاد، ج2، ص181؛ اعلام الوري، ج1، ص517-519؛ الفصول المهمه، ج2، ص909.</ref> امام باقر(ع) همچنين هنگام شهادت و در حضور چند نفر، به عنوان شهود، وصايت امام صادق(ع) را ابلاغ و مکتوب کرد. <ref>الکافي، ج1، ص307؛ الارشاد، ج2، ص181؛ المستجاد، ص175-176</ref> | |||
در اثبات امامت حضرت صادق(ع) به ادله ديگري نيز استناد شده است. تصريح به امامت آن حضرت در روايات نبوي از آن جمله است. <ref>عيون اخبار الرضا، ج1، ص48-49؛ الغيبه، ص145؛ الکافي، ج1، ص527.</ref> | |||
همچنین آن حضرت به اتفاق مخالفان و موافقان امامت آن حضرت، در علم و ديگر کمالات افضل اهل زمانش بود. <ref>نک: الارشاد، ج2، ص182؛ الفصول المهمه، ج2، ص907؛ المستجاد، ص176-177. </ref> | |||
==حیات سیاسی== | |||
آن حضرت در طول امامتش، به مدت ۳۴ سال که مصادف با اواخر حکومت [[بنی امیه|امويان]] و اوايل حکومت [[بنی عباس|عباسيان]] بود، با چندين خليفه همعصر بود. مدت 22 سال از دوران امامت امام صادق(ع)، يعني از سال 114 تا 132ق.، در حکومت بنياميه سپري شد. خلفاي عباسي معاصر آن حضرت نيز شامل ابوالعباس، معروف به سفاح، (حک:132-137ق.) و [[ابوجعفر منصور]] دوانيقي (حک:137-158ق.) بودند که شانزده سال از امامت صادق اهل بيت در عصر آنان سپري شد. | |||
حدود دو دهه از دوران امامت آن حضرت مصادف با ضعف بنياميه و تکاپوهاي معارضان بنياميه، اعم از شيعيان، خوارج و به ويژه قيام عظيم سياهجامگان خراسان، به فرماندهي [[ابومسلم خراساني]]، از دعوتگران عباسيان بود. | |||
سياست امام، خودداري از مقابله مستقيم با امويان بود. امام صادق(ع) با قيامهای ضد اموی همکاري نکرد و براي نمونه با قيام عمويش [[زيد بن علي]] در سال 122ق. در [[کوفه]] و قيام [[نفس زکيه]] در سال 145ق. مخالف بود. <ref>الامالي، صدوق، ص94؛ الارشاد، ج2، ص267-271</ref> وی همچنين دعوت [[ابوسلمه خلال]]، از سران قيام عباسي را، براي پذيرش خلافت، رد کرد. <ref>ينابيع الموده، ج3، ص161؛ مروج الذهب، ج3، ص253-254؛ عمدة الطالب، ص93. </ref> | |||
=== | امام همچنين به نامه ابومسلم خراساني، رهبر نظامي دعوت عباسي، واکنش منفي نشان داد. <ref>مروج الذهب، ج3، ص254-255؛ مناقب آل ابيطالب، ج3، ص355-356</ref> | ||
امام صادق(ع)، به | ===دوره عباسیان=== | ||
اصليترين نگراني عباسيان از امام صادق(ع)، ارسال وجوهات از سوي شيعيان به مدينه بود. برخي اخبار مؤيد چنين اقدامي است و گويا عباسيان بر آن آگاهي داشتهاند. <ref>سازمان وکالت، ج1، ص48، 63.</ref> | |||
علت ديگر نگراني عباسيان از ناحيه امام، گرايش برخي رجال وابسته به حکومت، مانند جعفر بن محمد بن اشعث خزاعي، به آن حضرت بود. <ref>الکافي، ج1، ص475.</ref> به هر روي در خلافت چهار ساله سفاح براي امام صادق(ع) مشکل عمدهاي از ناحيه دستگاه خلافت ايجاد نشد. | |||
امام صادق(ع)درآغاز خلافت منصور، چند بار به مرکز خلافت فراخوانده شد. سياست سختگيرانه منصور، حضرت را به سمتِ در پيش گرفتن نوعي سياست منفي، در قالب تقيه، سوق داد. <ref>الامام الصادق، ص39-41</ref>.روابط منصور عباسي با امام فراز و فرود داشت. در مواقعي، به ويژه هنگام بروز قيامها، منصور از ترس همراهي امام با قيام، حضرت را به شدت زير نظر قرار ميداد و حتي تهديد به قتل ميکرد. منصور عباسي تدريجاً فشار بر شيعيان را تشديد کرد؛ چنانکه در مدينه، جاسوساني داشت که در پي شناسايي شيعيان و قلع و قمع آنان بودند. <ref>لخرائج و الجرائح، ج2، ص463؛ بحار الانوار، ج47، ص172</ref> در چنين شرايطي، امام شيعيان را به تقيه سفارش ميکرد. <ref>رجال الکشي، ج2، ص501-502؛ تشيع در مسير تاريخ، ص364؛ حيات فکري و سياسي امامان شيعه، ص360 </ref> بنا به نقل [[کليني]]، منصور به حسن بن زيد بن حسن (م.168ق.)، والي خود در مدينه، دستور داد تا خانه امام را آتش بزند. <ref>الکافي، ج2، ص537</ref> | |||
همچنین بنابر روایتی منصور چند بار تلاش کرد امام صادق را به شهادت برساند اما موفق نشد. <ref>مناقب آل ابيطالب، ج3، ص234</ref> | |||
در عین دوری از امور سیاسی،امام صادق(ع) همواره از فرصتهاي مناسب براي ترويج مکتب [[اهل بیت]] بهره ميبرد؛ چنانکه در حضور منصور عباسي به رد و انکار اقتدارگرايي و طاغوتگرايي در حکومت کردن و نقد جباريت پرداخت. <ref>الفصول المهمه، ج2، ص915؛ مطالب السوول، ص286؛ تهذيب الکمال، ج5، ص79</ref> و دنياطلبي و روي آوردن به سلاطين را نکوهش کرد. <ref>سير اعلام النبلاء، ج6، ص261-262.</ref> از ديگر مواضع صريح سياسي امام صادق(ع) در پي اهانت حاکم مدينه به [[امام علی (ع)|حضرت علي(ع)]] ست که سرزنش شديد منصور را در پي داشت. <ref>الامالي، طوسي، ص33-50.</ref> | |||
==نقش فرهنگی== | |||
امام صادق(ع) بخش عمده فعاليتهاي خود را به احيا و نشر حديث [[پيامبر(ص)]] و اهل بيت اختصاص داد و بدين ترتيب ميراث ارزشمندي به جاي گذاشت. احاديث نقل شده از امام صادق(ع) بيشتر از ديگر امامان است و غالب سند روايات شيعي و [[اصول اربعمائه]] به آن حضرت منتهي ميشود. در منابع شيعه و اهل سنت، احاديث بسياري از امام صادق، در ابواب گوناگون ديني، از جمله اصول و فروع دين، اخلاق و مواعظ و مناظرات نقل شده است. | |||
فقه شيعه عمدتاً بر روايات بهجاي مانده از امام صادق(ع) مبتنياست؛ به همين جهت مکتب فقهي شيعيان دوازده امامي را مذهب جعفري نيز مينامند. تعداد راويان از امام، به اختلاف تا 4000 نفر دانسته شده است. <ref>الارشاد، ج2، ص179؛ الامام الصادق و مذاهب الاربعه، ج2، ص61</ref> | |||
==امام در حرميـن == | |||
امام صادق(ع) با حاکمان انتصابي اموي و عباسي متعددي در [[مدينه]] همعصر بود. امراي منصوب اموي عبارت بودند از: خالد بن عبدالملک بن حارث (114-117ق.)، محمد بن هشام بن اسماعيل مخزومي (118-125ق.)، يوسف بن محمد ثقفي(125ق.)، عبدالعزيز بن عمر بن عبدالعزيز (126ق.)، عبدالواحد بن سليمان بن عبدالملک (129ق.)، مختار بن عبدالله اباضي (129ق.)، محمد بن عبدالملک بن عطيه سعدي (130ق.)، وليد بن عروه سعدي (131ق.) و يوسف بن عروه سعدي (132ق.). | |||
در عصر عباسيان نيز امام با اميراني همعصر بود که يکي از آنها، داوود بن علي، عموي سفاح و منصور عباسي بود. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص83؛ تاريخ الطبري، ج7، ص458</ref> او در مدت امارت چهار ماههاش <ref>الطبقات الکبري، ج6، ص336؛ تاريخ خليفه، ص270؛ الامامة و السياسه، ج2، ص179،</ref> معلي بن خنيس، وکيل آن حضرت، را دستگير و اموال ايشان را توقيف کرد. پس از اينکه معلي از معرفي کردن شيعيان به داوود امتناع کرد، داوود فرمان اعدام وي را به سيرافي، رئيس شرطه مدينه، داد. اين کار، اعتراض شديد امام صادق(ع) را به دنبال داشت. داوود در پاسخ به اين اعتراض ادعا کرد که قتل معلي بدون هماهنگي با وي صورت گرفته و سيرافي را به جرم آن کشت. <ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص333؛ رجال الکشي، ص379-380؛ مسند الامام الصادق، ج4، ص533</ref> | |||
== | ==خانه امام صادق در مکه و مدینه== | ||
امام صادق( | {{اصلی|خانه امام صادق (ع)}} | ||
امام صادق(ع) در مکه، نزديک دارالعجله سمت صفا و مروه، خانهاي داشت که نزديک دار ابيسعيد واقع شده بود. طبق قولي، چنانکه گذشت، اين منزل زادگاه آن حضرت بود.<ref> شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> آن حضرت در مدينه نيز منزلي داشت که فاطميان مصر، در حکومت الحاکم، آن را که در حال ويراني و متروک بود، گشودند و مصحف، شمشير، کساء، و برخي ديگر از اشيای آن را به مصر منتقل کردند. <ref>المنتظم، ج15، ص71؛ البداية و النهايه، ج11، ص342</ref> همچنين براي آن حضرت باغ و مزرعهاي پيرامون مدينه ثبت شده است <ref>وسائل الشيعه، ج17، ص39؛ بحار الانوار، ج47، ص57 </ref> که کارگرانی در آنها برای آن حضرت کار میکردند.<ref>فروع الکافي، ج5، ص289؛ بحار الانوار، ج47، ص57.</ref> | |||
گرچه منابع شمار دفعات حجگزاري امام صادق(ع) را گزارش نکردهاند، اما زندگي کردن آن حضرت در مدينه و حضور مستمر و مداوم ايشان در موسم حج <ref>حج الانبياء و الائمه، ص341-343.</ref> گوياي اهتمام ويژه آن حضرت به حج و عمره است. حتي به نقلي امام، در دوران نوجواني، سفر حج داشته است. <ref>الکافي، ج2، ص86</ref> | |||
آن حضرت در | |||
== | ==آموزههای امام صادق(ع) درباب حج== | ||
روايات پرشماري از امام صادق(ع) درباره آداب و مناسک حج نقل شده است. نقش آن حضرت در تبيين مسائل حج به حدي است که به نقل از ابوحنيفه، اگر جعفر بن محمد نبود، مردم مناسک حج خود را نميدانستند.<ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص519</ref> منابع روايي بابي را به حج اختصاص دادهاند که روايات آن غالباً از امام صادق(ع)است. برخي محققان، اين روايات را به صورت مستقل جمعآوري کردهاند.<ref>الانبياء و الائمه، ص386</ref> امام درباره اهميت و لزوم فراگيري احکام و مناسک حج، که قبولي آن در انجام درست اعمال است، به زراره (از اصحاب امام) -که گفته بود حدود چهل سال است که از شما درباره حج ميپرسم و شما فتوا ميدهيد- يادآور شد: «خانهاي که بيش از دو هزار سال پيش از پيدايش آدم حج گزارده ميشد، در 40 سال مسائل آن پايان نميپذيرد». <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص519</ref> | |||
== | ===اهمیت حج=== | ||
از آن حضرت در باب اهميت حج رواياتي نقل شده که در آنها حج برترین راه از راههای خدا و همرتبه جهاد دانسته شده است. <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص 293؛ الکافي، ج4، ص253.</ref> آن حضرت حج را آزمايشي از سوي خدا، براي ميزان طاعت بندگان، عنوان کرده و پابرجايي دين را به برپايي [[کعبه]] منوط کرده است. <ref>علل الشرائع، ج2، ص89؛ مسند الامام الصادق، ج13، ص416</ref> | |||
از آثار و برکات حج در سخنان امام صادق میتوان به پاک شدن از گناه، <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص109.</ref> نورانيت، <ref>الکافي، ج4، ص255.</ref> همنشيني با پيامبران و صالحان ، <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص235</ref> در امان بودن از عذاب، <ref>الامالي، طوسي، ص668</ref> نوشته شدن حسنه از ابتداي حرکت و افزايش درجه حجگزار، نجات از آتش، حفظ خانواده و اموال، <ref>الکافي، ج4، ص253</ref> افزايش مال و روزي،<ref>الکافي، ج4، ص252</ref> استجابت دعا،<ref>الکافي، ج2، ص509</ref> است. | |||
===آداب سفر حج در سخنان امام=== | |||
در مجموعهای از سخنانی که از امام صادق(ع) درباب حج نقل شده، برخی آداب و توصیهها برای سفر حج وجود دارد که بخشی از آن به شرح زیر است: | |||
* [[توبه]] و استغفار هنگام اراده حج<ref>مصباح الشريعه، ص142</ref> | |||
* انجام حج، با مال پاک<ref>وسائل الشيعه، ج12، ص60</ref> | |||
* استطاعت مالی به اندازهاي که فرد بتواند با بخشي مالش حج انجام داده و بخشي را نيز براي خوراک خانوادهاش باقي بگذارد. <ref>سائل الشيعه، ج11، ص37</ref> امام صادق(ع) | |||
* مراقبت از دارايی در سفر حج و همراه داشتن و حفظ زاد و توشه<ref>وسائل الشعيه، ج11، ص419</ref> | |||
* سفر خود را به اطلاع برادران ديني رساندن<ref>وسائل الشيعه، ج11، ص448.</ref> | |||
* داشتن همسفر و پرهيز از تنها سفر کردن <ref>آداب سفر حج، ص45</ref> | |||
* وصیت کردن پیش از سفر <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص369</ref> | |||
* صدقه دادن پیش از سفر <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص375</ref> و پس از انجام مناسک حج <ref>الکافي، ج4، ص533</ref> | |||
* نماز خواندن پيش از سفر و آغاز سفر با نماز <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص379</ref> | |||
* دعا خواندن هنگام خروج براي سفر مکه <ref>وسائل الشيعه، ج8، ص303؛ المحاسن، ج2، ص88</ref> | |||
* به همراه داشتن نيازمنديهاي سفر <ref>من لايحضره الفقيه، ج2، ص185</ref> و توشه پاکيزه <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص424</ref> | |||
* نيز آن حضرت به برداشتن تربت امام حسين7 توصيه کرده و آن را براي در امان ماندن از ترس، مفيد دانسته است. <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص427</ref> | |||
* شکرگزاری و خواندن دعا در هنگام سوار شدن بر مرکب <ref>وسائل الشيعه، ج11، ص387</ref> | |||
* رعايت اخلاق اسلامي، همچون فروبردن خشم، گذشت کردن، لزوم پرهيز از خيانت، اختلاس، دزدي و ربا<ref>الکافي، ج5، ص124</ref> | |||
* سخاوت داشتن در سفر حج <ref>الکافي، ج4، ص286</ref> | |||
* پرهيز از ناسازگاري، آزار نرساندن به همسفران و ناديده گرفتن لغزشهاي آنان <ref>الکافي، ج2، ص354</ref> | |||
* رازداري پس از سفر <ref>تحف العقول، ص373؛ الامالي، مفيد، ص44</ref> | |||
* احترام به سالخوردگان <ref>الکافي، ج2، ص658 </ref> | |||
* سلام کردن به همسفران <ref>الکافي، ج2، ص645</ref> | |||
* کمک به همسفران<ref>الکافي، ج4، ص545</ref> و پرستاري و مدارا با بيمار <ref>الکافي، ج4، ص546</ref> | |||
* داشتن ارتباط در سفر، مانند نامهنگاري با خانواده، خويشان و دوستان، <ref>آثار الصادقين، ج8، ص293. </ref> | |||
* مراقب وقت واجبات الهي باشند. <ref>مصباح الشريعه، ص48.</ref> | |||
* نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبي، که نماز در اولي يکصد هزار و در دومي ده هزار پاداش دارد، <ref>الکافي، ج4، ص586</ref> | |||
* لزوم پرداختن به عبادت و غنيمت شمردن اوقات <ref>الکافي، ج2، ص86-87</ref> | |||
* شرکت در نماز جماعت غير شيعه <ref>الکافي، ج2، ص635</ref> | |||
* نظم صفوف <ref>بحار الانوار، ج83، ص18</ref> | |||
* رو به قبله نشستن - به تأسي از رسول خدا(ص) <ref>مکارم الاخلاق، ص26</ref> | |||
* خودداري از اسراف <ref>بحار الانوار، ج72، ص303</ref> | |||
* پرهيز از پرخوري و خواب زياد <ref>وسائل الشيعه، ج24، ص242</ref> | |||
* رعايت نکات بهداشتي مانند شستن دستها، پيش و پس از صرف غذا <ref>فروع الکافي، ج6، ص290</ref> | |||
* مسواک زدن که امام آن را از اخلاق انبيا برشمرده است <ref>بحار الانوار، ج73، ص131</ref> | |||
* تکرار کردن لبيک، با صداي بلند، براي مردان، پس از احرام در مسجد شجره، هنگام سوار شدن يا پياده شدن از مرکب، در سرازيري و بلندي، برخورد با سواره، هنگام سحر و قطع لبيک با ديدن خانه خدا <ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص182-184، 467</ref> | |||
===آداب حضور در حرمین=== | |||
* انجام غسل هنگام ورود به مکه و در صورت عدم موفقيت، انجام آن، هنگام ورود به حرم<ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص56-57</ref> | |||
* تواضع در هنگام ورود به حرم <ref>مصباح المتهجد، ص679؛ السرائر، ج1، ص570.</ref> | |||
* ورود به مسجدالحرام از باب بنيشيبه که محل دفن شدن بت بنيشيبه، در فتح مکه (سال هشتم هجرت)، به دست امام علي(ع) است ا<ref>الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص67</ref> | |||
* حرکت با پاي برهنه، داشتن خشوع و خضوع <ref>الکافي، ج4، ص401-402</ref> | |||
* طواف نکردن در حال خستگي، حرکت آرام و معتدل در طواف براي آزار نديدن ديگر طوافکنندگان ا<ref>لحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص191، 193.</ref> | |||
* خودداري از طواف مستحبي و فرصت دادن به کساني که طواف واجب انجام ميدهند، | |||
* فرستادن تکبير و صلوات هنگام ازدحام براي استلام حجرالاسود و عدم استلام آن،و استلام آن هنگام خلوتي. ا<ref>لکافي، ج4، ص405، 407، 412</ref> | |||
* نماز و دعا خواندن بسيار در مسجدالحرام <ref>الکافي، ج4، ص527</ref> | |||
* منع از «اِحتباء» (نشستن بر نشيمنگاه خود با حلقه زدن دستها گرد زانو) منع فرموده است. <ref>الکافي، ج2، ص663</ref> | |||
امام صادق7، در بيان آداب سعي بين صفا و مروه، ضمن توصيه به آرامش و وقار و نگاه به کعبه در بالاي صفا، حمد و ثناي الهي و يادآوري نعمتهاي الهي، ادعيه و اذکاري را، از جمله گفتن هفت مرتبه «اللهُ اکبَر»، «الحُمْدُ للهِ»، و «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ» و سه مرتبه «لا الهَ الّا اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريک لَهُ، لَهُ المُلک وَ لَهُ الحَمْدُ، يحْيي ويميتُ وَ هُوَ حَي لا يمُوتُ وَ هُوَ عَلی کلِّ شَيء قدِير» سفارش کردهاند. الحج و العمرة في الکتاب و السنه، ص205 از آن حضرت خواندن دعايي خاص در عرفات نقل شده است. اقبال الاعمال، ج2، ص73 | |||
امام صادق7 بازگشت نزد خانواده را، پس از انجام مناسک حج، مستحب، و دليل آن را شوق بازگشت دوباره به حج دانست. الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص267. | |||
آن حضرت همچنين ماندن يک روز پيش از حج را در مکه بهتر از دو روز ماندن پس از حج بيان کردهاند من لايحضره الفقيه، ج2، ص525 و در آداب خروج از مکه، صدقه دادن را موجب کفاره گناهان در حال احرام و مدت اقامت در مکه دانستهاند. الکافي، ج4، ص530آن حضرت همچنين سفارش کرده که وداع کعبه با طواف، و در صورت امکان استلام حجرالاسود در هر شوط، و نيز استلام رکن يماني و خواستن بهشت از خدا، انجام شود. گزارش شده، امام صادق7، هنگام وداع خانه خدا، مدت زيادي را به سجده ميافتاد | |||
و پس از آن از مسجد خارج ميشد. الکافي، ج4، ص531 | |||
امام صادق7 شريک کردن ديگران را در حج نوعي صله رحم و داراي پاداش حجي همانند حج دانست. الکافي، ج4، ص316؛ وسائل الشيعه، ج8، ص143 | |||
بنا به روايتي از امام صادق7، آن حضرت زيارت حرم معصومين: در مدينه را وسيله کمال و اتمام حج علل الشرائع، ج2، ص459و زيارت رسول خدا9 را همسنگ زيارت خدا در عرش عنوان کرد. الکافي، ج4، ص548. | |||
بنا به روايتي، امام صادق7، هديه حج را جزو حج دانست من لايحضره الفقيه، ج2، ص225.و فرمود: «هنگامي که يکي از شما به مسافرت رفت، موقع برگشتن، به هر مقدار که براي او امکان دارد، هرچند يک سنگ، براي خانواد خود هديه بياورد». وسائل الشيعه، ج11، ص459 | |||
امام خوشامدگويي به حاجي و مصافحه با او را مانند کسي دانسته که حجرالاسود را لمس کرده باشد. ثواب الاعمال، ص50. | |||
در حديث ديگر، آن حضرت، ثواب معانقه با حاجي را همچون ثواب استلام حجرالاسود دانسته است من لايحضره الفقيه، ج2، ص147 | |||
امام صادق7 انجام عمره در هر يک از ماههاي سال را روا، اما عمره رجبيه را برتر ميدانست. الکافي، ج4، ص536؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص453 در نقلي آن حضرت، براي انجام عمره، منتظر بيست سوم رمضان ميشد، آنگاه احرام بسته و مشغول مناسک ميشد. الکافي، ج4، ص536 بنا به روايتي از آن امام، انجام عمره در اين ماه معادل يک حج است. الکافي، ج4، ص548 امام صادق7 مقصود از آيه (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) را انجام آنها و پرهيز از هر چيزي که محرم در اين دو از آن پرهيز ميکند، تفسير کرد. الکافي، ج4، ص264 | |||
==توصيف حرمين در سخن امام== | |||
امام صادق7 در روايتي، مکه را دوستداشتنيترين زمين نزد خداوند دانسته که خاک، سنگ، درخت، کوه و آبي محبوبتر از آنها نيست. الکافي، ج2، ص243. | |||
آن حضرت وجه تسميه کعبه و مربع بودن آن را بدان جهت دانسته که کعبه در مقابل بيتالمعمور، که به شکل مربع است، استقرار گرفته و غرض خدا بر اذکار: «سبحان الله، الحمد لله و لا اله الا الله»، استوار است. علل الشرائع، ج2، ص398 | |||
در سخني از امام صادق7 رکن يماني دري از درهاي بهشت است که از هنگام گشوده شدنش، بسته نشده است. علل الشرائع، ج4، ص409آن حضرت بوسيدن و استلام حجرالاسود را، در صورتي که ازدحام نباشد، توصيه کرده و فرموده است: «در وقت ازدحام، از دور بر او تکبير بگويند». نک: الکافي، ج4، ص404؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص103از نظر امام صادق7، استلام حجرالاسود از زنان برداشته شده است. من لايحضره الفقيه، ج2، ص326. | |||
به نقل امام7، حِجر اسماعيل، محل سکونت حضرت اسماعيل و نيز محل دفن او و مادرش هاجر بوده است. الکافي، ج4، ص210آن حضرت ملتزم را جايي دانسته که اگر بندهاي در آنجا به گناهانش اعتراف و طلب استغفار کند، بخشوده ميشود. الکافي، ج4، ص410. امام صادق7 مسعي را جايي معرفي کرده که روي زمين دوستداشتنيتر از آن نبوده و فلسفه آن را تحقير زورگويان در آنجا دانسته است. الکافي، ج4، ص434در روايتي از امام صادق7 نامگذاري اين سرزمين به عرفات از اين رو بوده که جبرئيل، در ظهر عرفه، به ابراهيم7 ابلاغ کرد تا به گناهان خود اعتراف کرده و مناسک را بشناسد. الکافي، ج4، ص436 | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[ | [[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[ | [[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[رده:مقالههای | [[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[Category:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |